۸ اما در مورد انجیرهای بد که آنقدر بد هستند که نمیشود آنها را خورد،+ یَهُوَه میگوید: «صِدِقیا پادشاه یهودا،+ امیرانش و آن عده از مردم اورشلیم که در این سرزمین باقی ماندهاند یا در مصر زندگی میکنند،+ در نظر من مثل این انجیرهای بد هستند.
۲۱ من صِدِقیا پادشاه یهودا و امیرانش را به دست دشمنانشان و به دست کسانی که قصد جانشان را دارند و به دست لشکرهای پادشاه بابِل + که در حال عقبنشینی هستند،+ تسلیم خواهم کرد.»
۱۷ صِدِقیای پادشاه کسی را دنبال او فرستاد و در قصر خودش مخفیانه از او سؤال کرد:+ «آیا پیامی از طرف یَهُوَه داری؟» اِرْمیا جواب داد: «بله، دارم!» و در ادامه گفت: «تو به دست پادشاه بابِل تسلیم میشوی!»+
۱۸ اما اگر خودت را به امیران پادشاه بابِل تسلیم نکنی، این شهر به دست کلدانیان میافتد و آنها این شهر را به آتش میکشند + و تو از دستشان نجات پیدا نمیکنی.›»+