مزمور
۱۱۶ من یَهُوَه را دوست دارم،
چون وقتی به او التماس میکنم که به من کمک کند، دعایم را میشنود.+
اضطراب و غم مرا از پا انداخته بود،+
۴ اما به یَهُوَه دعا کردم و اسمش را به زبان آوردم و گفتم:+
«ای یَهُوَه، مرا نجات بده!»
۶ یَهُوَه از شخص بیتجربه محافظت میکند.+
وقتی بیچاره و درمانده بودم، او مرا نجات داد.
۷ ای جان من، دوباره آرام باش،
چون یَهُوَه با مهربانی با من رفتار کرده است!
۸ خدایا، تو مرا از مرگ نجات دادی،
اشکهایم را پاک کردی، و نگذاشتی پایم بلغزد.+
۹ در سرزمین زندگان در حضور یَهُوَه راه خواهم رفت!
۱۰ چون ایمان داشتم، صحبت کردم،+
هرچند که مشکلات زیادی داشتم.
۱۱ از شدّت ترس و پریشانی گفتم:
«همهٔ انسانها دروغگو هستند.»+
۱۲ برای جبران همهٔ خوبیهایی که یَهُوَه در حق من کرده،
چه کاری میتوانم برایش بکنم؟
۱۳ من پیالهٔ نجات را برمیدارم،
و نام یَهُوَه را به زبان میآورم.
۱۶ ای یَهُوَه، به تو التماس میکنم،
چون بندهٔ تو هستم.
من خادم و پسر کنیز تو هستم.
تو مرا از بندهایم آزاد کردی.+