کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • پیدایش ۴۲
  • کتاب مقدّس—‏ترجمهٔ دنیای جدید

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

فهرست محتوای کتاب پیدایش

      • برادران یوسِف به مصر می‌روند ‏(‏۱-‏۴‏)‏

      • یوسِف برادرانش را می‌بیند و آن‌ها را امتحان می‌کند ‏(‏۵-‏۲۵‏)‏

      • بازگشت برادران یوسِف پیش یعقوب ‏(‏۲۶-‏۳۸‏)‏

پیدایش ۴۲:‏۱

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۴۱:‏۴۸،‏ ۴۹

پیدایش ۴۲:‏۲

آیات ارجاعی

  • +اع‍ ۷:‏۱۲

پیدایش ۴۲:‏۳

آیات ارجاعی

  • +۱تو ۲:‏۱،‏ ۲

پیدایش ۴۲:‏۴

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۳۵:‏۱۸،‏ ۱۹؛‏ ۴۲:‏۳۸؛‏ ۴۴:‏۲۰
  • +پی‍ ۴۳:‏۱۴

پیدایش ۴۲:‏۵

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۴۱:‏۵۷؛‏ اع‍ ۷:‏۱۱

پیدایش ۴۲:‏۶

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «به خاک افتادند و پیشانی‌شان را بر زمین گذاشتند.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۴۱:‏۴۴؛‏ ۴۵:‏۸؛‏ مز ۱۰۵:‏۲۱؛‏ اع‍ ۷:‏۹،‏ ۱۰
  • +پی‍ ۴۷:‏۱۴
  • +پی‍ ۳۷:‏۷،‏ ۹

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱/‏۷/‏۲۰۱۵،‏ ص ۱۳

پیدایش ۴۲:‏۷

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۴۲:‏۲۳
  • +پی‍ ۳۷:‏۱؛‏ اع‍ ۷:‏۱۱،‏ ۱۲

پیدایش ۴۲:‏۹

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «ضعیف.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۳۷:‏۷-‏۹

منابع ارجاعی

  • راهنمای تحقیق

    برج دیده‌بانی‏،‏

    ۱/‏۷/‏۲۰۱۵،‏ ص ۱۳

پیدایش ۴۲:‏۱۱

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «پاکدلی.‏»‏

پیدایش ۴۲:‏۱۳

آیات ارجاعی

  • +۱تو ۲:‏۱،‏ ۲
  • +خرو ۱:‏۱-‏۴
  • +پی‍ ۳۵:‏۱۸،‏ ۱۹؛‏ ۴۲:‏۳۸؛‏ ۴۳:‏۷
  • +پی‍ ۳۷:‏۲۷،‏ ۳۵؛‏ ۴۴:‏۲۰

پیدایش ۴۲:‏۱۵

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۴۲:‏۳۴؛‏ ۴۳:‏۲۹

پیدایش ۴۲:‏۱۸

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «از خدا می‌ترسم.‏»‏

پیدایش ۴۲:‏۱۹

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۴۵:‏۲۱،‏ ۲۳

پیدایش ۴۲:‏۲۱

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «دلسوزی نشان دهیم.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۳۷:‏۱۸،‏ ۲۸؛‏ ۵۰:‏۱۷؛‏ اع‍ ۷:‏۹

پیدایش ۴۲:‏۲۲

پاورقی‌ها

  • *

    تحت‌اللفظی:‏ «بر ضدّ آن پسر گناه نکنید.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۳۷:‏۲۱
  • +پی‍ ۹:‏۵

پیدایش ۴۲:‏۲۴

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۴۳:‏۳۰
  • +پی‍ ۴۲:‏۱۹
  • +پی‍ ۴۳:‏۲۳

پیدایش ۴۲:‏۳۰

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۴۲:‏۷،‏ ۹

پیدایش ۴۲:‏۳۱

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «درستکاری.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۴۲:‏۱۱

پیدایش ۴۲:‏۳۲

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۴۲:‏۱۳
  • +پی‍ ۳۷:‏۲۸،‏ ۳۵
  • +پی‍ ۳۵:‏۱۸،‏ ۱۹؛‏ ۴۲:‏۴

پیدایش ۴۲:‏۳۳

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «درستکاری.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۴۲:‏۱۹
  • +پی‍ ۴۲:‏۲

پیدایش ۴۲:‏۳۴

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «درستکاری.‏»‏

پیدایش ۴۲:‏۳۶

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۴۳:‏۱۴
  • +پی‍ ۳۷:‏۲۸،‏ ۳۵
  • +پی‍ ۴۲:‏۲۴

پیدایش ۴۲:‏۳۷

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۳۷:‏۲۲؛‏ ۴۶:‏۹
  • +پی‍ ۴۳:‏۸،‏ ۹؛‏ ۴۴:‏۳۲

پیدایش ۴۲:‏۳۸

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «شیول.‏» واژه‌نامه:‏ ‏«شیول.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +پی‍ ۳۷:‏۳۱-‏۳۴؛‏ ۴۴:‏۲۰
  • +مز ۸۹:‏۴۸؛‏ جا ۹:‏۱۰؛‏ هو ۱۳:‏۱۴؛‏ اع‍ ۲:‏۲۷؛‏ مک‍ ۲۰:‏۱۳
  • +پی‍ ۳۷:‏۳۴،‏ ۳۵؛‏ ۴۴:‏۲۹

دیگر

پیدا ۴۲:‏۱پی‍ ۴۱:‏۴۸،‏ ۴۹
پیدا ۴۲:‏۲اع‍ ۷:‏۱۲
پیدا ۴۲:‏۳۱تو ۲:‏۱،‏ ۲
پیدا ۴۲:‏۴پی‍ ۳۵:‏۱۸،‏ ۱۹؛‏ ۴۲:‏۳۸؛‏ ۴۴:‏۲۰
پیدا ۴۲:‏۴پی‍ ۴۳:‏۱۴
پیدا ۴۲:‏۵پی‍ ۴۱:‏۵۷؛‏ اع‍ ۷:‏۱۱
پیدا ۴۲:‏۶پی‍ ۴۱:‏۴۴؛‏ ۴۵:‏۸؛‏ مز ۱۰۵:‏۲۱؛‏ اع‍ ۷:‏۹،‏ ۱۰
پیدا ۴۲:‏۶پی‍ ۴۷:‏۱۴
پیدا ۴۲:‏۶پی‍ ۳۷:‏۷،‏ ۹
پیدا ۴۲:‏۷پی‍ ۴۲:‏۲۳
پیدا ۴۲:‏۷پی‍ ۳۷:‏۱؛‏ اع‍ ۷:‏۱۱،‏ ۱۲
پیدا ۴۲:‏۹پی‍ ۳۷:‏۷-‏۹
پیدا ۴۲:‏۱۳۱تو ۲:‏۱،‏ ۲
پیدا ۴۲:‏۱۳خرو ۱:‏۱-‏۴
پیدا ۴۲:‏۱۳پی‍ ۳۵:‏۱۸،‏ ۱۹؛‏ ۴۲:‏۳۸؛‏ ۴۳:‏۷
پیدا ۴۲:‏۱۳پی‍ ۳۷:‏۲۷،‏ ۳۵؛‏ ۴۴:‏۲۰
پیدا ۴۲:‏۱۵پی‍ ۴۲:‏۳۴؛‏ ۴۳:‏۲۹
پیدا ۴۲:‏۱۹پی‍ ۴۵:‏۲۱،‏ ۲۳
پیدا ۴۲:‏۲۱پی‍ ۳۷:‏۱۸،‏ ۲۸؛‏ ۵۰:‏۱۷؛‏ اع‍ ۷:‏۹
پیدا ۴۲:‏۲۲پی‍ ۳۷:‏۲۱
پیدا ۴۲:‏۲۲پی‍ ۹:‏۵
پیدا ۴۲:‏۲۴پی‍ ۴۳:‏۳۰
پیدا ۴۲:‏۲۴پی‍ ۴۲:‏۱۹
پیدا ۴۲:‏۲۴پی‍ ۴۳:‏۲۳
پیدا ۴۲:‏۳۰پی‍ ۴۲:‏۷،‏ ۹
پیدا ۴۲:‏۳۱پی‍ ۴۲:‏۱۱
پیدا ۴۲:‏۳۲پی‍ ۴۲:‏۱۳
پیدا ۴۲:‏۳۲پی‍ ۳۷:‏۲۸،‏ ۳۵
پیدا ۴۲:‏۳۲پی‍ ۳۵:‏۱۸،‏ ۱۹؛‏ ۴۲:‏۴
پیدا ۴۲:‏۳۳پی‍ ۴۲:‏۱۹
پیدا ۴۲:‏۳۳پی‍ ۴۲:‏۲
پیدا ۴۲:‏۳۶پی‍ ۴۳:‏۱۴
پیدا ۴۲:‏۳۶پی‍ ۳۷:‏۲۸،‏ ۳۵
پیدا ۴۲:‏۳۶پی‍ ۴۲:‏۲۴
پیدا ۴۲:‏۳۷پی‍ ۳۷:‏۲۲؛‏ ۴۶:‏۹
پیدا ۴۲:‏۳۷پی‍ ۴۳:‏۸،‏ ۹؛‏ ۴۴:‏۳۲
پیدا ۴۲:‏۳۸پی‍ ۳۷:‏۳۱-‏۳۴؛‏ ۴۴:‏۲۰
پیدا ۴۲:‏۳۸مز ۸۹:‏۴۸؛‏ جا ۹:‏۱۰؛‏ هو ۱۳:‏۱۴؛‏ اع‍ ۲:‏۲۷؛‏ مک‍ ۲۰:‏۱۳
پیدا ۴۲:‏۳۸پی‍ ۳۷:‏۳۴،‏ ۳۵؛‏ ۴۴:‏۲۹
  • کتاب مقدّس—‏ترجمهٔ دنیای جدید
  • ۱
  • ۲
  • ۳
  • ۴
  • ۵
  • ۶
  • ۷
  • ۸
  • ۹
  • ۱۰
  • ۱۱
  • ۱۲
  • ۱۳
  • ۱۴
  • ۱۵
  • ۱۶
  • ۱۷
  • ۱۸
  • ۱۹
  • ۲۰
  • ۲۱
  • ۲۲
  • ۲۳
  • ۲۴
  • ۲۵
  • ۲۶
  • ۲۷
  • ۲۸
  • ۲۹
  • ۳۰
  • ۳۱
  • ۳۲
  • ۳۳
  • ۳۴
  • ۳۵
  • ۳۶
  • ۳۷
  • ۳۸
کتاب مقدّس—‏ترجمهٔ دنیای جدید
پیدایش ۴۲:‏۱-‏۳۸

پیدایش

۴۲ وقتی یعقوب فهمید که در مصر غلّه وجود دارد،‏+ به پسرانش گفت:‏ «چرا دست روی دست گذاشته‌اید و به همدیگر نگاه می‌کنید؟‏ ۲ شنیده‌ام در مصر غلّه هست.‏ به آنجا بروید و مقداری غلّه برایمان بخرید تا زنده بمانیم و از گرسنگی نمیریم.‏»‏+ ۳ بنابراین ده نفر از برادران یوسِف + برای خرید غلّه به مصر رفتند.‏ ۴ اما یعقوب،‏ بنیامین برادر تنی یوسِف را با آن‌ها نفرستاد،‏+ چون گفت:‏ «شاید اتفاقی برای او بیفتد و بمیرد.‏»‏+

۵ به این ترتیب پسران اسرائیل همراه عده‌ای دیگر برای خرید آذوقه به مصر رفتند،‏ چون قحطی به سرزمین کنعان هم رسیده بود.‏+ ۶ در سرزمین مصر یوسِف بر سر قدرت بود + و اختیار داشت به مردم سرتاسر زمین غلّه بفروشد.‏+ برای همین،‏ برادران یوسِف پیش او رفتند و در مقابلش به خاک افتادند.‏*‏+ ۷ وقتی یوسِف برادرانش را دید،‏ فوراً آن‌ها را شناخت،‏ اما هویتش را پنهان کرد.‏+ او با لحنی تند از آن‌ها پرسید:‏ «از کجا آمده‌اید؟‏» آن‌ها جواب دادند:‏ «از سرزمین کنعان آمده‌ایم تا آذوقه بخریم.‏»‏+

۸ پس یوسِف برادرانش را شناخت،‏ اما آن‌ها او را نشناختند.‏ ۹ یوسِف بلافاصله خواب‌هایی را که دربارهٔ آن‌ها دیده بود به یاد آورد + و به آن‌ها گفت:‏ ‏«شما جاسوسید و اینجا آمده‌اید تا جاهای بی‌دفاع* این سرزمین را شناسایی کنید!‏» ۱۰ آن‌ها گفتند:‏ «نه سَرور ما!‏ خادمانت برای خرید آذوقه به اینجا آمده‌اند.‏ ۱۱ همهٔ ما برادریم و آدم‌های صادقی* هستیم.‏ ما خادمانت جاسوسی نمی‌کنیم.‏» ۱۲ اما او گفت:‏ «چرا!‏ شما جاسوسید و به اینجا آمده‌اید تا جاهای بی‌دفاع این سرزمین را شناسایی کنید!‏» ۱۳ آن‌ها گفتند:‏ «ما خادمانت ۱۲ برادریم + و پدرمان + در سرزمین کنعان است.‏ کوچک‌ترین برادر ما پیش پدرمان است + و یکی از برادرانمان هم دیگر با ما نیست.‏»‏+

۱۴ اما یوسِف به آن‌ها گفت:‏ «همین که گفتم!‏ شما جاسوسید!‏ ۱۵ حالا شما را این طور امتحان می‌کنم:‏ به جان فرعون قسم که تا برادر کوچکتان به اینجا نیاید،‏+ اجازه ندارید از اینجا بروید.‏ ۱۶ یکی را از بین خودتان بفرستید تا برادرتان را بیاورد.‏ بقیهٔ شما را اینجا در حبس نگه می‌دارم.‏ به این شکل معلوم می‌شود که راست گفته‌اید یا نه.‏ اگر دروغ گفته باشید،‏ به جان فرعون قسم می‌خورم که شما برای جاسوسی آمده‌اید.‏» ۱۷ پس او همهٔ آن‌ها را سه روز در حبس نگه داشت.‏

۱۸ روز سوم،‏ یوسِف به آن‌ها گفت:‏ «من آدم خداترسی هستم.‏* پس کاری را که می‌گویم انجام دهید تا زنده بمانید.‏ ۱۹ اگر واقعاً آدم‌های صادقی هستید،‏ یکی از شما در این زندان بماند و بقیهٔ شما با غلّه‌هایی که خریده‌اید پیش خانواده‌هایتان برگردید تا گرسنگی نکشند.‏+ ۲۰ بعد کوچک‌ترین برادرتان را پیش من بیاورید تا معلوم شود که حرف‌هایتان قابل اعتماد است یا نه!‏ اگر این کار را بکنید زنده می‌مانید.‏» پس آن‌ها با این پیشنهاد موافقت کردند.‏

۲۱ آن‌ها به همدیگر گفتند:‏ «مطمئناً این مجازات به خاطر کاری است که با برادرمان کردیم؛‏+ چون وقتی التماس کرد که به او رحم کنیم،‏* با وجود این که دیدیم عذاب می‌کشد،‏ به او گوش ندادیم.‏ برای همین این بلا به سر ما آمده است.‏» ۲۲ بعد رِئوبین به آن‌ها گفت:‏ «مگر من به شما نگفتم که به آن پسر آسیبی نرسانید؟‏* ولی به حرفم گوش ندادید!‏+ حالا خونش به گردن ماست و ما باید تاوانش را بدهیم.‏»‏+ ۲۳ اما آن‌ها نمی‌دانستند که یوسِف حرف‌هایشان را می‌فهمد،‏ چون او از طریق یک مترجم با آن‌ها صحبت می‌کرد.‏ ۲۴ یوسِف از پیش آن‌ها رفت و شروع به گریه کرد.‏+ وقتی دوباره پیششان برگشت،‏ با آن‌ها صحبت کرد و بعد شَمعون را از بینشان جدا کرد + و جلوی چشم آن‌ها او را در حبس گذاشت.‏+ ۲۵ بعد یوسِف به خدمتکارانش دستور داد که کیسه‌های برادرانش را از غلّه پر کنند و پول هر کدام را برگردانند و در کیسه‌هایشان بگذارند و توشهٔ سفر به آن‌ها بدهند.‏ خدمتکارانش هم به دستور او عمل کردند.‏

۲۶ پس آن‌ها کیسه‌های غلّه را بار الاغ‌هایشان کردند و راه افتادند.‏ ۲۷ وقتی یکی از آن‌ها در کاروانسرا کیسه‌اش را باز کرد تا به الاغش خوراک بدهد،‏ دید که پولش در کیسه است.‏ ۲۸ او به برادرانش گفت:‏ «پول مرا به من پس داده‌اند!‏ اینجا در کیسه‌ام است!‏» ناگهان دلشان ریخت و با ترس و لرز به همدیگر گفتند:‏ «وای،‏ این چه بلایی است که خدا به سر ما آورده؟‏»‏

۲۹ وقتی به سرزمین کنعان پیش پدرشان یعقوب رسیدند،‏ هر چه برایشان اتفاق افتاده بود،‏ برای او تعریف کردند و گفتند:‏ ۳۰ ‏«سَرورِ مصر با لحن تند با ما حرف زد + و ما را به جاسوسی سرزمینش متهم کرد،‏ ۳۱ ولی به او گفتیم،‏ ‹ما آدم‌های صادقی* هستیم و جاسوس نیستیم.‏+ ۳۲ ما ۱۲ برادریم + و همه از یک پدر هستیم.‏ یکی از برادرانمان دیگر با ما نیست + و کوچک‌ترین برادر ما هم پیش پدرمان در سرزمین کنعان است.‏›‏+ ۳۳ اما سَرورِ مصر گفت،‏ ‹اگر واقعاً آدم‌های صادقی* هستید،‏ این کار را بکنید:‏ یکی از شما پیش من بماند + و بقیه مقداری آذوقه بردارید و برای خانواده‌هایتان ببرید تا گرسنگی نکشند.‏+ ۳۴ بعد کوچک‌ترین برادرتان را پیش من بیاورید تا به من ثابت شود که آدم‌های صادقی* هستید و جاسوسی نمی‌کنید.‏ آن وقت،‏ من برادرتان را به شما برمی‌گردانم و می‌توانید در این سرزمین هر چه لازم دارید بخرید.‏›»‏

۳۵ وقتی آن‌ها کیسه‌هایشان را خالی می‌کردند،‏ هر کس پولش را در کیسهٔ خودش پیدا کرد.‏ آن‌ها و پدرشان با دیدن آن پول‌ها ترسیدند.‏ ۳۶ پدرشان یعقوب به آن‌ها گفت:‏ «شما مرا عزادار کرده‌اید!‏+ یوسِف دیگر بین ما نیست،‏+ شَمعون هم دیگر با ما نیست.‏+ حالا می‌خواهید بنیامین را هم از اینجا ببرید؟‏ چرا همهٔ این بلاها بر سر من آمده؟‏» ۳۷ رِئوبین به پدرش گفت:‏ «اگر او را پیش تو برنگردانم،‏ می‌توانی جان دو پسرم را بگیری.‏+ او را به دست من بسپار،‏ قول می‌دهم او را پیش تو برگردانم.‏»‏+ ۳۸ اما پدرش گفت:‏ «پسرم را با شما به مصر نمی‌فرستم،‏ چون برادرش مرده و او تنها بچه‌ای است که از مادرش باقی مانده است.‏+ اگر در سفر اتفاقی برای او بیفتد و بمیرد،‏ پدر پیرتان را عزادار به گور*‏+ می‌فرستید.‏»‏+

نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
خروج
ورود
  • فارسی
  • هم‌رسانی
  • تنظیم سایت
  • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
  • شرایط استفاده
  • حفظ اطلاعات شخصی
  • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
  • JW.ORG
  • ورود
هم‌رسانی