کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • ۱سموئیل ۲۰
  • کتاب مقدّس—‏ترجمهٔ دنیای جدید

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

فهرست محتوای کتاب اول سموئیل

      • وفاداری یوناتان نسبت به داوود ‏(‏۱-‏۴۲‏)‏

۱سموئیل ۲۰:‏۱

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۲۴:‏۱۱؛‏ مز ۱۸:‏۲۰

۱سموئیل ۲۰:‏۲

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۱۹:‏۶

۱سموئیل ۲۰:‏۳

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۱۸:‏۱؛‏ ۱۹:‏۲
  • +۱سم‍ ۲۷:‏۱

۱سموئیل ۲۰:‏۵

آیات ارجاعی

  • +اعد ۱۰:‏۱۰؛‏ ۲تو ۲:‏۴

۱سموئیل ۲۰:‏۶

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۱۶:‏۴،‏ ۱۸
  • +۱سم‍ ۲۰:‏۲۸،‏ ۲۹

۱سموئیل ۲۰:‏۸

پاورقی‌ها

  • *

    واژه‌نامه:‏ ‏«محبت پایدار.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۱۸:‏۳؛‏ ۲۳:‏۱۸
  • +ام‍ ۱۷:‏۱۷
  • +۱سم‍ ۲۰:‏۱

۱سموئیل ۲۰:‏۹

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۱۹:‏۲

۱سموئیل ۲۰:‏۱۳

پاورقی‌ها

  • *

    تحت‌اللفظی:‏ «یَهُوَه با یوناتان چنین کند،‏ و بیشتر هم کند.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۱۶:‏۱۳؛‏ ۱۷:‏۳۷
  • +۱سم‍ ۱۰:‏۷؛‏ ۱۱:‏۶

۱سموئیل ۲۰:‏۱۴

آیات ارجاعی

  • +۲سم‍ ۹:‏۱،‏ ۳،‏ ۶،‏ ۷

۱سموئیل ۲۰:‏۱۵

پاورقی‌ها

  • *

    تحت‌اللفظی:‏ «خانهٔ من.‏»‏

  • *

    منظور داوود است.‏

آیات ارجاعی

  • +۲سم‍ ۲۱:‏۷

۱سموئیل ۲۰:‏۱۷

پاورقی‌ها

  • *

    تحت‌اللفظی:‏ «محبتش.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۱۸:‏۱،‏ ۳؛‏ ۲سم‍ ۱:‏۲۶؛‏ ام‍ ۱۸:‏۲۴

۱سموئیل ۲۰:‏۱۸

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۲۰:‏۵

۱سموئیل ۲۰:‏۱۹

پاورقی‌ها

  • *

    تحت‌اللفظی:‏ «در آن روز کاری.‏»‏

۱سموئیل ۲۰:‏۲۳

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۲۰:‏۱۳،‏ ۱۴،‏ ۴۲

۱سموئیل ۲۰:‏۲۴

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۲۰:‏۵

۱سموئیل ۲۰:‏۲۵

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۱۴:‏۵۰

۱سموئیل ۲۰:‏۲۶

آیات ارجاعی

  • +لا ۱۱:‏۲۳،‏ ۲۴؛‏ ۱۵:‏۴،‏ ۵،‏ ۱۶،‏ ۱۸؛‏ اعد ۱۹:‏۱۶

۱سموئیل ۲۰:‏۲۷

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۱۷:‏۱۲

۱سموئیل ۲۰:‏۲۸

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۲۰:‏۶

۱سموئیل ۲۰:‏۳۰

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «برهنگی مادرت؛‏ عضو تناسلی مادرت.‏»‏

۱سموئیل ۲۰:‏۳۱

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «روی زمین زنده است.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۱۸:‏۸
  • +۱سم‍ ۱۹:‏۶،‏ ۱۰

۱سموئیل ۲۰:‏۳۲

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۱۹:‏۵؛‏ ام‍ ۱۷:‏۱۷؛‏ ۱۸:‏۲۴

۱سموئیل ۲۰:‏۳۳

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۱۸:‏۱۱؛‏ ۱۹:‏۱۰
  • +۱سم‍ ۲۰:‏۶،‏ ۷

۱سموئیل ۲۰:‏۳۴

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۱۸:‏۱

۱سموئیل ۲۰:‏۳۵

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۲۰:‏۱۹-‏۲۲

۱سموئیل ۲۰:‏۴۲

پاورقی‌ها

  • *

    یا:‏ «نوادگان.‏»‏

  • *

    یا:‏ «نوادگان.‏»‏

آیات ارجاعی

  • +۱سم‍ ۲۰:‏۱۷،‏ ۲۳
  • +۱سم‍ ۲۳:‏۱۸؛‏ ۲سم‍ ۹:‏۷

دیگر

۱سمو ۲۰:‏۱۱سم‍ ۲۴:‏۱۱؛‏ مز ۱۸:‏۲۰
۱سمو ۲۰:‏۲۱سم‍ ۱۹:‏۶
۱سمو ۲۰:‏۳۱سم‍ ۱۸:‏۱؛‏ ۱۹:‏۲
۱سمو ۲۰:‏۳۱سم‍ ۲۷:‏۱
۱سمو ۲۰:‏۵اعد ۱۰:‏۱۰؛‏ ۲تو ۲:‏۴
۱سمو ۲۰:‏۶۱سم‍ ۱۶:‏۴،‏ ۱۸
۱سمو ۲۰:‏۶۱سم‍ ۲۰:‏۲۸،‏ ۲۹
۱سمو ۲۰:‏۸۱سم‍ ۱۸:‏۳؛‏ ۲۳:‏۱۸
۱سمو ۲۰:‏۸ام‍ ۱۷:‏۱۷
۱سمو ۲۰:‏۸۱سم‍ ۲۰:‏۱
۱سمو ۲۰:‏۹۱سم‍ ۱۹:‏۲
۱سمو ۲۰:‏۱۳۱سم‍ ۱۶:‏۱۳؛‏ ۱۷:‏۳۷
۱سمو ۲۰:‏۱۳۱سم‍ ۱۰:‏۷؛‏ ۱۱:‏۶
۱سمو ۲۰:‏۱۴۲سم‍ ۹:‏۱،‏ ۳،‏ ۶،‏ ۷
۱سمو ۲۰:‏۱۵۲سم‍ ۲۱:‏۷
۱سمو ۲۰:‏۱۷۱سم‍ ۱۸:‏۱،‏ ۳؛‏ ۲سم‍ ۱:‏۲۶؛‏ ام‍ ۱۸:‏۲۴
۱سمو ۲۰:‏۱۸۱سم‍ ۲۰:‏۵
۱سمو ۲۰:‏۲۳۱سم‍ ۲۰:‏۱۳،‏ ۱۴،‏ ۴۲
۱سمو ۲۰:‏۲۴۱سم‍ ۲۰:‏۵
۱سمو ۲۰:‏۲۵۱سم‍ ۱۴:‏۵۰
۱سمو ۲۰:‏۲۶لا ۱۱:‏۲۳،‏ ۲۴؛‏ ۱۵:‏۴،‏ ۵،‏ ۱۶،‏ ۱۸؛‏ اعد ۱۹:‏۱۶
۱سمو ۲۰:‏۲۷۱سم‍ ۱۷:‏۱۲
۱سمو ۲۰:‏۲۸۱سم‍ ۲۰:‏۶
۱سمو ۲۰:‏۳۱۱سم‍ ۱۸:‏۸
۱سمو ۲۰:‏۳۱۱سم‍ ۱۹:‏۶،‏ ۱۰
۱سمو ۲۰:‏۳۲۱سم‍ ۱۹:‏۵؛‏ ام‍ ۱۷:‏۱۷؛‏ ۱۸:‏۲۴
۱سمو ۲۰:‏۳۳۱سم‍ ۱۸:‏۱۱؛‏ ۱۹:‏۱۰
۱سمو ۲۰:‏۳۳۱سم‍ ۲۰:‏۶،‏ ۷
۱سمو ۲۰:‏۳۴۱سم‍ ۱۸:‏۱
۱سمو ۲۰:‏۳۵۱سم‍ ۲۰:‏۱۹-‏۲۲
۱سمو ۲۰:‏۴۲۱سم‍ ۲۰:‏۱۷،‏ ۲۳
۱سمو ۲۰:‏۴۲۱سم‍ ۲۳:‏۱۸؛‏ ۲سم‍ ۹:‏۷
  • کتاب مقدّس—‏ترجمهٔ دنیای جدید
  • ۱
  • ۲
  • ۳
  • ۴
  • ۵
  • ۶
  • ۷
  • ۸
  • ۹
  • ۱۰
  • ۱۱
  • ۱۲
  • ۱۳
  • ۱۴
  • ۱۵
  • ۱۶
  • ۱۷
  • ۱۸
  • ۱۹
  • ۲۰
  • ۲۱
  • ۲۲
  • ۲۳
  • ۲۴
  • ۲۵
  • ۲۶
  • ۲۷
  • ۲۸
  • ۲۹
  • ۳۰
  • ۳۱
  • ۳۲
  • ۳۳
  • ۳۴
  • ۳۵
  • ۳۶
  • ۳۷
  • ۳۸
  • ۳۹
  • ۴۰
  • ۴۱
  • ۴۲
کتاب مقدّس—‏ترجمهٔ دنیای جدید
۱سموئیل ۲۰:‏۱-‏۴۲

اول سموئیل

۲۰ داوود از نایوتِ رامه فرار کرد و پیش یوناتان رفت و گفت:‏ «مگر من چه کار کرده‌ام؟‏+ چه خطایی از من سر زده؟‏ چه گناهی در حق پدرت کرده‌ام که می‌خواهد مرا بکشد؟‏» ۲ یوناتان گفت:‏ «امکان ندارد!‏+ کسی تو را نمی‌کشد.‏ پدرم هر کاری بخواهد بکند،‏ چه کوچک چه بزرگ،‏ با من در میان می‌گذارد،‏ پس چه دلیلی دارد که این موضوع را از من پنهان کند؟‏ او تو را نمی‌کشد.‏» ۳ داوود قسم خورد و گفت:‏ «پدرت حتماً می‌داند که تو مرا دوست داری + و با خودش می‌گوید:‏ ‹بهتر است یوناتان این موضوع را نفهمد،‏ وگرنه ناراحت می‌شود.‏› اما به حیات یَهُوَه و به جان تو قسم که من با مرگ یک قدم بیشتر فاصله ندارم!‏»‏+

۴ یوناتان به داوود گفت:‏ «هر کاری به من بگویی برایت می‌کنم.‏» ۵ داوود به یوناتان گفت:‏ «فردا عید ماه نو است + و مطمئنم که پادشاه انتظار دارد که من هم با او سر سفره بنشینم.‏ پس مرا مرخص کن تا بروم و تا پس‌فردا شب بیرون از شهر مخفی شوم.‏ ۶ اگر پدرت متوجه غیبت من شد،‏ به او بگو:‏ ‹داوود خواهش کرد که مرخصش کنم تا سریع به شهرش بِیت‌لِحِم برود،‏+ چون در آنجا همهٔ خانواده‌اش قربانی سالانه تقدیم می‌کنند.‏›‏+ ۷ اگر گفت:‏ ‹اشکالی ندارد،‏› به این معنی است که خطری خادمت را تهدید نمی‌کند.‏ ولی اگر عصبانی شد،‏ مطمئن باش که قصد دارد به من صدمه بزند.‏ ۸ پس به خاطر عهدی که در حضور یَهُوَه با خادمت بستی،‏+ به من محبت پایدار* نشان بده.‏+ اما اگر من مقصرم خودت مرا بکش.‏+ ولی مرا به دست پدرت تسلیم نکن!‏»‏

۹ وقتی یوناتان این را شنید،‏ گفت:‏ «محال است که این کار را بکنم!‏ اگر من بفهمم که پدرم قصد کشتن تو را دارد،‏ مطمئن باش که به تو می‌گویم.‏»‏+ ۱۰ داوود از یوناتان پرسید:‏ «اگر پدرت با عصبانیت جوابت را داد،‏ چه کسی به من خبر می‌دهد؟‏» ۱۱ یوناتان به داوود گفت:‏ «بیا از شهر بیرون برویم.‏» پس هر دو از شهر بیرون رفتند.‏ ۱۲ یوناتان گفت:‏ «یَهُوَه خدای اسرائیل شاهد است که من تا فردا همین موقع،‏ یا پس‌فردا،‏ دربارهٔ تو از پدرم سؤال می‌کنم.‏ اگر گفت:‏ ‹با داوود مشکلی ندارم،‏› به تو خبر می‌دهم.‏ ۱۳ ولی اگر پدرم قصد داشته باشد به تو صدمه بزند،‏ یَهُوَه مرا سخت مجازات کند* اگر به تو خبر ندهم و نگذارم به سلامت فرار کنی.‏ یَهُوَه با تو باشد،‏+ همان طور که با پدرم بود.‏+ ۱۴ لطفاً تا زنده‌ام و حتی بعد از مرگم،‏ به من محبت پایدار نشان بده،‏+ همان محبتی که یَهُوَه نشان می‌دهد.‏ ۱۵ هیچ وقت محبت پایدارت را از خانوادهٔ من* دریغ نکن،‏+ حتی وقتی که یَهُوَه تمام دشمنان تو* را از زمین نابود کند.‏» ۱۶ به این ترتیب،‏ یوناتان با خاندان داوود عهد بست.‏ او همچنین گفت:‏ «یَهُوَه دشمنان داوود را به سزای اعمالشان می‌رسانَد.‏» ۱۷ یوناتان دوباره از داوود خواست که به دوستی‌شان* قسم بخورد،‏ چون او را مثل جانش دوست داشت.‏+

۱۸ بعد یوناتان به او گفت:‏ «فردا عید ماه نو است + و وقتی جای تو خالی باشد،‏ دیگران متوجه می‌شوند که نیستی.‏ ۱۹ ولی وقتی پس‌فردا هم تو را نبینند،‏ سراغت را می‌گیرند.‏ پس به همین جا که قبلاً* پنهان شده بودی بیا و نزدیک این سنگ بمان.‏ ۲۰ من سه تیر به یک طرف آن می‌اندازم،‏ طوری که به نظر بیاید هدفی را نشانه گرفته‌ام.‏ ۲۱ وقتی خادمم را بفرستم،‏ به او می‌گویم که ‹برو تیرها را پیدا کن.‏› اگر به او بگویم:‏ ‹ببین!‏ تیرها این طرف توست،‏ آن‌ها را بردار،‏› آن وقت می‌توانی برگردی،‏ چون به حیات یَهُوَه قسم که تو در امانی و خطری تو را تهدید نمی‌کند.‏ ۲۲ اما اگر به آن جوان بگویم،‏ ‹ببین!‏ تیرها دورتر از توست،‏› آن وقت فرار کن چون این خواست یَهُوَه است.‏ ۲۳ یَهُوَه تا ابد شاهد آن عهدی باشد که من و تو با هم بستیم.‏»‏+

۲۴ پس داوود بیرون از شهر مخفی شد.‏ وقتی عید ماه نو شروع شد،‏ پادشاه برای خوردن غذا سر سفره،‏ بر سر جایش نشست.‏+ ۲۵ پادشاه در جای همیشگی‌اش کنار دیوار نشست.‏ یوناتان روبرویش و اَبنیر کنار پادشاه نشست.‏+ اما جای داوود خالی بود.‏ ۲۶ شائول آن روز چیزی نگفت،‏ چون با خودش فکر کرد:‏ ‹لابد برای داوود اتفاقی افتاده و او ناپاک شده؛‏+ درسته حتماً ناپاک شده.‏› ۲۷ روز بعد از ماه نو،‏ یعنی در روز دوم هم جای داوود خالی بود.‏ پس شائول از پسرش یوناتان پرسید:‏ «چرا پسر یَسا + نه دیروز سر سفره آمد،‏ نه امروز؟‏» ۲۸ یوناتان جواب داد:‏ «داوود از من تمنا کرد که اجازه بدهم به بِیت‌لِحِم برود.‏+ ۲۹ او گفت،‏ ‹لطفاً اجازه بده بروم،‏ چون می‌خواهیم خانوادگی در بِیت‌لِحِم قربانی تقدیم کنیم و برادرم به من گفت که حتماً آنجا باشم.‏ لطفاً اجازه بده بی‌سروصدا بروم و برادرانم را ببینم.‏› به همین دلیل،‏ داوود سر سفرهٔ پادشاه نیامده.‏» ۳۰ شائول از دست یوناتان خیلی عصبانی شد و گفت:‏ «ای پسرِ زنِ سرکش،‏ خیال می‌کنی نمی‌دانم که از پسر یَسا طرفداری می‌کنی؟‏ تو با این کار،‏ خودت و مادرت* را بی‌آبرو می‌کنی.‏ ۳۱ تا وقتی که این پسرِ یَسا زنده است* نه خودت آینده‌ای داری و نه پادشاهی‌ات برقرار می‌شود.‏+ پس کسی را بفرست تا او را پیش من بیاورد،‏ چون باید کشته شود!‏»‏+

۳۲ یوناتان به پدرش شائول گفت:‏ «چرا باید کشته شود؟‏+ مگر چه کار کرده؟‏» ۳۳ شائول با شنیدن این حرف،‏ نیزه‌اش را به طرف یوناتان پرت کرد تا او را بکشد.‏+ پس یوناتان فهمید که پدرش واقعاً قصد کشتن داوود را دارد.‏+ ۳۴ یوناتان فوراً با عصبانیت از سر سفره بلند شد و در روز دوم عید ماه نو هیچ چیز نخورد،‏ چون برای داوود خیلی ناراحت شده بود + و پدرش هم او را تحقیر کرده بود.‏

۳۵ وقتی صبح شد،‏ یوناتان طبق قراری که با داوود داشت به بیرون از شهر رفت و خادمی جوان همراهش بود.‏+ ۳۶ او به خادمش گفت:‏ «لطفاً بدو و تیرهایی را که می‌اندازم پیدا کن.‏» خادمش دوید و یوناتان یکی از تیرها را طوری انداخت که دورتر از خادمش افتاد.‏ ۳۷ وقتی خادمش به جایی که یوناتان تیر را انداخته بود رسید،‏ یوناتان با صدای بلند به خادمش گفت:‏ «تیر دورتر از توست!‏» ۳۸ یوناتان با صدای بلند به خادمش گفت:‏ «عجله کن!‏ زود برو!‏ معطل نکن!‏» خادم یوناتان تیرها را جمع کرد و پیش آقایش برگشت.‏ ۳۹ او نفهمید که جریان چیست،‏ فقط یوناتان و داوود می‌دانستند که چه خبر است.‏ ۴۰ بعد یوناتان تیرها و کمان خود را به خادمش داد و به او گفت:‏ «برو،‏ این‌ها را به شهر ببر.‏»‏

۴۱ وقتی خادم رفت،‏ داوود از طرف جنوب،‏ از مخفیگاه خود که در آن نزدیکی بود،‏ بیرون آمد.‏ او به خاک افتاد و سه بار جلوی یوناتان خم شد.‏ آن‌ها همدیگر را بوسیدند و برای هم گریه کردند.‏ اما داوود بیشتر از یوناتان گریه کرد.‏ ۴۲ یوناتان به داوود گفت:‏ «برو به سلامت،‏ چون هر دوی ما به نام یَهُوَه قسم خورده‌ایم + و گفته‌ایم،‏ ‹یَهُوَه بین من و تو و بین نسل* من و نسل* تو،‏ تا ابد شاهد باشد.‏›»‏+

بعد داوود از آنجا رفت و یوناتان هم به شهر برگشت.‏

نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
خروج
ورود
  • فارسی
  • هم‌رسانی
  • تنظیم سایت
  • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
  • شرایط استفاده
  • حفظ اطلاعات شخصی
  • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
  • JW.ORG
  • ورود
هم‌رسانی