کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • پ‌ج فصل ۲۷ ص ۲۱۲-‏۲۱۷
  • آیا صداقت بهترین خط مشی است؟‏

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • آیا صداقت بهترین خط مشی است؟‏
  • پرسشهای جوانان—پاسخهای مفید
  • عنوان‌های فرعی
  • مطالب مشابه
  • چرا دروغ گفتن بی‌فایده است؟‏
  • دروغ و وجدان
  • نظر خدا در مورد دروغ
  • پرورش «ضمیر خالص»‏
  • در هر امری صادق باشید
    در پناه محبت خدا بمانید
  • چگونه می‌توانم وجدانم را تربیت کنم؟‏
    پرسش‌های جوانان
  • چگونه وجدان خود را پاک نگاه داریم؟‏
    در پناه محبت خدا بمانید
پرسشهای جوانان—پاسخهای مفید
پ‌ج فصل ۲۷ ص ۲۱۲-‏۲۱۷

فصل ۲۷

آیا صداقت بهترین خط مشی است؟‏

آیا تاکنون وسوسه شده‌ای که دروغ بگویی؟‏ برای مثال،‏ دونالد به مادرش گفت که اتاق را جمع و جور کرده است ولی در واقع،‏ همه چیز را زیر تخت پنهان کرده بود.‏ ریچارد هم همینطور سعی کرد بنحو ناشیانه‌ای به والدینش دروغ بگوید.‏ ریچارد به والدینش گفت که در درس خواندن کاهلی نکرده لیکن از آنجایی که ‹نمی‌توانست با آموزگارش کنار بیاید› مردود شده است.‏

معمولاً والدین و دیگر بزرگسالان متوجه می‌شوند که اینها دروغهای ساختگی می‌باشند.‏ لذا،‏ بسیاری از جوانان با علم به این موضوع،‏ همچنان سعی می‌کنند چنانچه ظاهراً به نفعشان باشد دروغ بگویند،‏ حقیقت را تحریف نموده و یا تقلب کنند.‏ دلیل این کار جوانان این است که والدین همیشه در مقابل مشکلات با خونسردی واکنش نشان نمی‌دهند.‏ مثلاً اگر جوانی دو ساعت دیرتر از وقت مقرر به خانه بازگردد،‏ شاید اضطراب داشته باشد حقیقت را به والدینش بگوید —‏ یعنی بگوید حواسش به وقت نبوده —‏ و وسوسه شود که بگوید در اتوبان تصادف بزرگی رخ داده بود.‏

صادق بودن در مدرسه نیز ممکن است دشوار باشد.‏ دانش‌آموزان اغلب احساس می‌کنند که دارند زیر بار تکالیف خرد می‌شوند.‏ همچنین معمولاً رقابت بی‌رحمانه‌ای میان دانش‌آموزان وجود دارد.‏ آمار نشان می‌دهد که در ایالات متحده،‏ بیش از نیمی از دانش‌آموزان تقلب می‌کنند و یا تقلب کرده‌اند.‏ امّا با وجود اینکه دروغ گفتن احتمالاً جالب به نظر می‌آید و تقلب کردن راه حل آسانی می‌باشد،‏ آیا واقعاً ریاکاری فایده دارد؟‏

چرا دروغ گفتن بی‌فایده است؟‏

دروغ گفتن به منظور رهایی از تنبیه،‏ شاید ظاهراً به نفع انسان باشد.‏ امّا کتاب مقدس به ما هشدار می‌دهد و می‌گوید:‏ «کسی که به دروغ تنطّق کند رهایی نخواهد یافت.‏» (‏ امثال ۱۹:‏⁠۵‏)‏ احتمال اینکه به هر حال دروغت فاش گردد و تنبیه شوی زیاد است.‏ آنوقت،‏ والدینت نه فقط به دلیل اولین اشتباهت بلکه همچنین به خاطر اینکه به آنان دروغ گفته‌ای عصبانی خواهند شد!‏

در مورد تقلب در کلاس درس چه می‌توان گفت؟‏ یکی از مدیران برنامه‌های قضایی شعبات دانشگاهی می‌گوید:‏ «هر محصلی که در درس خود تقلب کند،‏ فرصت تحصیل در آینده و یافتن شغل را شدیداً به مخاطره می‌اندازد.‏»‏

در واقع،‏ خیلی از جوانان تقلب می‌کنند و ظاهراً هیچ اتفاقی برای آنان نمی‌افتد.‏ همچنین شاید بتوانی با تقلب براحتی نمرهٔ قبولی را بگیری.‏ لهذا،‏ تقلب کردن چه نتایجی در درازمدت دارد؟‏ بدون شک قبول داری که تقلب کردن در هنگام فرا گرفتن شنا،‏ حماقت محض است.‏ بعلاوه،‏ چه کسی دلش می‌خواهد کنار استخر بایستد و با حسرت دیگران را تماشا کند که در حال شنا کردن در آب و لذت بردن می‌باشند؟‏ حال اگر بنا بر عادت،‏ در آموختن شنا هم تقلب کرده باشی و کسی تو را به درون استخر هل بدهد،‏ نتیجتاً غرق خواهی شد!‏

در مورد تقلب کردن در دروست چطور؟‏ در واقع،‏ شاید نتیجهٔ آن ابتدا به اندازهٔ شنا بلد نبودن اسفبار نباشد.‏ لیکن اگر دروس و مهارتهای ضروری را در مدرسه نیاموخته باشی،‏ در بازار کار احتمالاً کلاهت پس معرکه خواهد بود!‏ در ضمن،‏ با یک مدرک فارغ‌التحصیلی که از راه تقلب بدست آمده باشد،‏ نمی‌توان امرار معاش کرد.‏ کتاب مقدس می‌گوید:‏ «تحصیل گنجها به زبان دروغگو،‏ بخاری است بر هوا شده.‏» (‏ امثال ۲۱:‏⁠۶‏)‏ منافعی که احتمالاً از راه دروغ بدست آید همچون بخار ناپایدار است.‏ پس چقدر بهتر است که بجای دروغگویی و تقلب کردن در مدرسه،‏ سرت را بیندازی پایین و بنشینی درست را بخوانی!‏ در امثال ۲۱:‏⁠۵ می‌خوانیم:‏ «فکرهای مرد زرنگ تماماً به فراخی می‌انجامد.‏»‏

دروغ و وجدان

دختر جوانی به نام میشِل،‏ بدروغ برادرش را به شکستن شیئی تزئینی که خیلی آن را دوست داشت متهم کرد،‏ امّا بعداً مجبور شد در حضور والدینش به دروغ خود اعتراف کند.‏ میشِل اذعان می‌کند:‏ «اکثر اوقات احساس خیلی بدی داشتم.‏ پدر و مادرم به من اعتماد داشتند ولی من آنها را از خودم مأیوس کرده بودم.‏» این واقعه بوضوح نشان می‌دهد که خدا به انسان هدیه‌ای داده است به نام وجدان.‏ (‏ رومیان ۲:‏⁠۱۴،‏ ۱۵‏)‏ وجدان میشِل باعث می‌شد که او احساس تقصیر کند و این مسئله او را عذاب می‌داد.‏

البته،‏ امکان دارد که شخص به ندای وجدان خود اعتنایی نورزد.‏ معهذا،‏ هر چه آن شخص بیشتر دروغ بگوید،‏ حساسیتش در برابر عمل اشتباه کمتر می‌شود —‏ ‹ وجدانش طوری بی‌حس خواهد گردید که گوئی با آهنی داغ سوخته شده است.‏› (‏ ۱تیموتاؤس ۴:‏⁠۲‏،‏ انجیل شریف )‏ آیا واقعاً می‌خواهی وجدان خودت را از بین ببری؟‏

نظر خدا در مورد دروغ

اول اینکه ‏‹خداوند از زبان دروغگو نفرت دارد.‏› (‏ امثال ۶:‏⁠۱۶،‏ ۱۷‏)‏ دوم اینکه شیطان ابلیس «پدر دروغگویان است.‏» (‏ یوحنا ۸:‏۴۴‏)‏ بعلاوه،‏ کتاب مقدس میان دروغ و دروغ مصلحتی فرقی قائل نمی‌شود.‏ «هیچ دروغ از راستی نیست.‏» —‏ ۱یوحنا ۲:‏⁠۲۱‏.‏

بنابراین،‏ هر انسانی که بخواهد دوست خدا باشد باید خط مشی صداقت را برگزیند.‏ مزمور پانزدهم این سؤال را مطرح می‌کند:‏ «ای خداوند کیست که در خیمهٔ تو فرود آید؟‏ و کیست که در کوه مقدّس تو ساکن گردد؟‏» (‏ آیهٔ ۱‏)‏ اکنون بگذار به بررسی پاسخ داده‌شده که در آیات بعدی آمده است،‏ بپردازیم:‏

‏«آنکه بی‌عیب سالک باشد و عدالت را به جا آورد،‏ و در دل خویش راست‌گو باشد.‏»‏ (‏ آیهٔ ۲‏)‏ آیا این به معنی دزدی و تقلب کردن است؟‏ آیا در اینجا اشاره به جوانی می‌باشد که به والدین خود دروغ می‌گوید و وانمود می‌نماید که شخصیت خوبی دارد؟‏ هرگز!‏ بنابراین،‏ اگر می‌خواهی دوست خدا باشی باید نه فقط در اعمال بلکه همچنین در دل خود نیز صادق و درستکار باشی.‏

‏«که به زبان خود غیبت ننماید؛‏ و به همسایهٔ خود بدی نکند و دربارهٔ اقارب [یا نزدیکان] خویش مذمت را قبول ننماید.‏»‏ (‏ آیهٔ ۳‏)‏ آیا تاکنون به جمع کسانی پیوسته‌ای که با نامهربانی دربارهٔ دیگران بدگویی می‌کنند؟‏ این اراده را در خود بوجود آور تا از شرکت در این گونه صحبتها پرهیز کنی!‏

‏«کسی که بدکاران را خوار بشمارد ولی به کسی که از خدا می‌ترسد احترام بگذارد،‏ کسی که به قول خود وفا کند اگر چه به ضررش تمام شود.‏»‏ (‏ آیهٔ ۴‏،‏ ترجمهٔ تفسیری )‏ با دروغگویان،‏ متقلبان و کسانی که اعمال غیراخلاقی انجام می‌دهند و به آن افتخار می‌کنند دوستی برقرار نکن.‏ آنان از تو توقع خواهند داشت که همان کارها را انجام دهی.‏ جوانی به نام بهرام می‌گوید:‏ «دوستی که آدم را به دروغگویی وامی‌داره،‏ باعث دردسر میشه.‏ انسان به همچین دوستی نمی‌تونه اعتماد کنه.‏» دوستانی را پیدا کن که برای صداقت احترام قائل هستند.‏ —‏ با مزمور ۲۶:‏⁠۴ مقایسه شود.‏

آیا متوجه این موضوع شدی که یَهُوَه از کسانی که سر قول خود می‌ایستند تقدیر می‌کند و ایشان را محترم می‌دارد؟‏ شاید مثلاً قول داده‌ای که بعدازظهر پنجشنبه،‏ منزل بمانی و برای انجام کارهای خانه کمک کنی ولی دوستانت تو را برای بازی فوتبال در همان بعدازظهر دعوت کرده‌اند.‏ آیا سر قول خودت می‌ایستی یا اینکه زیر قول خود می‌زنی و با دوستانت می‌روی و می‌گذاری والدینت تنهایی کارهای خانه را انجام دهند؟‏

‏«نقرهٔ [یا پول] خود را به سود نمی‌دهد و رشوه بر بی‌گناه نمی‌گیرد.‏ آنکه این را به جا آوَرَد تا ابدالآباد جنبش نخواهد خورد.‏»‏ (‏ آیهٔ ۵‏)‏ طمع،‏ دلیل اصلی تقلب و ریاکاری می‌باشد،‏ آیا اینطور نیست؟‏ دانش‌آموزانی که در امتحانات تقلب می‌کنند،‏ طمع ورزیده می‌خواهند بدون درس خواندن نمرات خوب بگیرند.‏ اشخاصی که رشوه می‌گیرند،‏ برای پول بیشتر از عدالت ارزش قائل می‌شوند.‏

در واقع،‏ بعضی از جوانان به رهبران سیاسی و اقتصادی اشاره می‌کنند که به منظور دستیابی به منافع خود،‏ در اصول صداقت و درستکاری دخل و تصرف ایجاد می‌کنند.‏ لذا موفقیت این قبیل اشخاص تا چه حد خواهد بود؟‏ مزمور ۳۷:‏۲ پاسخ می‌دهد:‏ «مثل علف به زودی بریده می‌شوند،‏ و مثل علف سبز پژمرده خواهند شد.‏» حتی اگر دیگران هم نتوانند آنان را دستگیر نمایند و آبروی‌شان را ببرند،‏ نهایتاً با داوری یَهُوَه خدا مواجه خواهند شد.‏ امّا دوستان خدا ‹تا ابدالآباد جنبش نخواهند خورد› و آیندهٔ جاودانی آنان تضمین شده است.‏

پرورش «ضمیر خالص»‏

بنابراین،‏ عقل حکم می‌کند که از هر نوع دروغ پرهیز کنیم.‏ پولس رسول در مورد خود و یارانش می‌گوید:‏ «ما را یقین است که ضمیر خالص [یا وجدان پاک] داریم.‏» (‏ عبرانیان ۱۳:‏۱۸‏)‏ آیا وجدان تو هم در برابر ناراستی حساس می‌باشد؟‏ در غیر این صورت،‏ با مطالعهٔ کتاب مقدس و نشریات مبنی بر آن همچون مجله‌های برج دیده‌بانی و «بیدار شوید!‏»،‏ وجدان خود را پرورش بده.‏

بهرام جوان این کار را کرده و نتایج خوبی عایدش شده است.‏ او یاد گرفته است که دیگر با دروغ گفتن بر روی مشکلات سرپوش نگذارد بلکه اکنون،‏ وجدانش وی را بر آن می‌دارد که نزد والدین خود رفته،‏ موضوعات را صادقانه با آنان در میان بگذارد.‏ مواقعی پیش آمده که بهرام بعد از اعتراف به اشتباه خود مورد تنبیه قرار گرفته است.‏ لیکن او اقرار می‌کند که اینطوری ‹احساس بهتری دارد› چرا که با والدینش صادق بوده است.‏

بعضی وقتها گفتن حقیقت کار دشواری است.‏ امّا شخصی که تصمیم می‌گیرد حقیقت را بگوید،‏ همیشه وجدانی آسوده و رابطه‌ای خوب با دوستان واقعی خویش خواهد داشت و از همه مهم‌تر اینکه از این امتیاز برخوردار خواهد بود که در ‹خیمهٔ خدا› میهمان باشد!‏ بنابراین،‏ صداقت همیشه بهترین خط مشی است و نیز برای جمیع مسیحیان طریق رفتار صحیح می‌باشد.‏

پرسشهایی برای گفتگو

▫در چه مواقعی شخص وسوسه می‌شود که دروغ بگوید؟‏

▫چرا دروغ گفتن و تقلب کردن بی‌فایده است؟‏ آیا می‌توانی از مشاهدات یا تجربیات شخصی خود مثالی را ذکر کنی؟‏

▫چگونه فرد دروغگو به وجدان خود صدمه می‌زند؟‏

▫لطفاً مزمور باب ۱۵ را بخوان.‏ چگونه آیات این باب با موضوع صداقت مرتبط می‌باشد؟‏

▫چگونه جوانی می‌تواند ضمیر خالص یا وجدانی پاک را در خود پرورش دهد؟‏

‏[نکتهٔ برجسته‌شده در صفحهٔ ۲۱۲]‏

‏‹هر محصلی که در درس خود تقلب کند،‏ فرصتهای خوب آینده را شدیداً به مخاطره می‌اندازد›‏

‏[نکتهٔ برجسته‌شده در صفحهٔ ۲۱۶]‏

کتاب مقدس فرقی میان دروغ محض و دروغ به اصطلاح مصلحتی قائل نمی‌شود

‏[تصویر در صفحهٔ ۲۱۴]‏

معمولاً هرگونه بهانه به منظور توجیه عمل نافرمانی،‏ برای والدین کاملاً هویدا و آشکار می‌باشند

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی