مأخذ جزوهٔ کار و آموزش
۲-۸ دسامبر
گنجهایی در کلام خدا | مکاشفه ۷-۹
«گروهی عظیم و بیشمار از یَهُوَه برکت مییابد»
(مکاشفه ۷:۹) پس از آن نگاه کردم و گروهی عظیم را دیدم که از هر ملت، طایفه، قوم و زبان بودند و هیچ کس قادر به شمارش آنان نبود. آنان همگی در پیشگاه تخت و در حضور برّه ایستاده بودند و رداهای سفید بر تن داشتند و شاخههای نخل در دستشان بود.
it-۱-E ص ۹۹۷ ¶۱
گروه عظیم
اگر گروه عظیم کسانی باشند که نجات مییابند و بر زمین زندگی میکنند، چطور ممکن است که ‹همگی در پیشگاه تخت پادشاهی خدا و در حضور برّه ایستاده باشند›؟ (مک ۷:۹) گاهی در کتاب مقدّس فعل ‹ایستادن› بر برخورداری از جایگاهی پذیرفته یا مورد تأیید کسی یا گروهی دلالت دارد. (مز ۱:۵؛ ۵:۵؛ ام ۲۲:۲۹، ترجمهٔ قدیم؛ لو ۱:۱۹) جالب توجه است که در باب ۶ کتاب مکاشفه چنین آمده است: «پادشاهان زمین، افراد عالیرتبه و فرماندهان نظامی، ثروتمندان و قدرتمندان، هر انسان چه غلام و چه آزاد» میخواهند خود را از «آن تختنشین و از خشم برّه» پنهان کنند؛ «زیرا روز بزرگ خشم آنان رسیده است و چه کسی میتواند در برابر آن بایستد؟» (مک ۶:۱۵-۱۷؛ با لو ۲۱:۳۶ مقایسه شود.) پس استنباط میشود که گروه عظیم از کسانی تشکیل شده است که از «روزِ خشم» نجات یافتهاند. آنان ‹در پیشگاه تخت پادشاهی خدا و در حضور برّه ایستادهاند› بدین معنی که مورد تأیید آنان واقع شدهاند.
(مکاشفه ۷:۱۴) من بیدرنگ به او گفتم: «سَرورم، تویی که میدانی.» آنگاه به من گفت: «اینان کسانی هستند که از مصیبت عظیم بیرون آمدهاند و رداهای خود را در خون برّه شسته و سفید کردهاند.
it-۲-E ص ۱۱۲۷ ¶۴
مصیبت
تقریباً ۳۰ سال بعد از نابودی اورشلیم، یوحنای رسول در اشاره به گروه عظیم که از هر ملت، قوم و طایفه بودند چنین گفت: «اینان کسانی هستند که از مصیبت عظیم بیرون آمدهاند.» (مک ۷:۱۳، ۱۴) پس گروه عظیم از مصیبت عظیم جان سالم به در میبرند، چنان که در اعمال ۷:۹ نیز آمده است: «خدا با یوسف بود و او را از تمام مصیبتهایش رهایی داد.» این که خدا یوسف را از تمامی مصیبتهایش رهایی داد بدین معنی است که نه فقط قدرت تحمّل آن مصیبتها را به او بخشید بلکه باعث شد که یوسف از آنها جان سالم به در ببرد.
(مکاشفه ۷:۱۵-۱۷) به همین دلیل است که در مقابل تخت خدا ایستادهاند و شبانهروز در معبدش او را خدمت میکنند و آن تختنشین نیز خیمهٔ خود را بر آنان خواهد گستراند. ۱۶ ایشان دیگر گرسنه و تشنه نخواهند شد و از گزند خورشید و هر گونه گرمای سوزان در امان خواهند بود؛ ۱۷ زیرا برّه که در میان تخت است، آنان را شبانی خواهد کرد و به چشمههای آب حیات هدایت خواهد نمود و خدا هر اشکی را از چشمانشان پاک خواهد ساخت.»
it-۱-E ص ۹۹۶-۹۹۷
گروه عظیم
مشخصهٔ گروه عظیم در مکاشفه باب ۷ و آیاتی دیگر آمده است. در مکاشفه ۷:۱۵-۱۷ آمده است که خدا ‹خیمهٔ خود را بر آنان خواهد گستراند، آنان را به چشمههای آب حیات هدایت خواهد نمود و هر اشکی را از چشمانشان پاک خواهد ساخت.› مشابهاً در مکاشفه ۲۱:۲-۴ میخوانیم که «خیمهٔ خدا با انسانهاست» و «خدا هر اشکی را از چشمانشان پاک خواهد ساخت» و «دیگر مرگ نخواهد بود.» در مکاشفه ۲۱:۲ آمده است که ‹اورشلیم جدید› از آسمان پایین میآید، یعنی توجه خود را بر زمین معطوف میکند. بنابراین این آیات نه به اشخاصی در آسمان بلکه به انسانهای روی زمین اشاره دارد.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(مکاشفه ۷:۱) پس از این دیدم که چهار فرشته در چهار گوشهٔ زمین ایستاده، چهار باد زمین را محکم نگاه داشتهاند تا هیچ بادی نتواند بر زمین، بر دریا یا بر هیچ درختی بوزد.
re-E ص ۱۱۵ ¶۴
مهر تأیید بر اسرائیل خدا
۴ بدون شک چهار فرشتهٔ ذکرشده در مکاشفه ۷:۱ مظهر چهار گروه متشکل از فرشتگان بیشماری است که یَهُوَه از طریق آنان بادهای قضاوت خود را تا وقت تعیینشده نگاه داشته است. وقتی بادهای خشم الٰهی توسط فرشتگان همزمان از چهارگوشهٔ جهان رها میشوند، نتیجه چه خواهد بود؟ نابودی عظیمی به وقوع خواهد پیوست. مشابهاً در ابعادی کوچکتر، یَهُوَه در ایّام باستان مردمان عیلام را بهوسیلهٔ چهار باد پراکنده و نابود ساخت. (اِرْمیا ۴۹:۳۶-۳۸) همچنین بادهای پیشگوییشده در مکاشفه ۷:۱ بسیار بزرگتر و شدیدتر از توفانی خواهد بود که بنیعَمّون را نابود کرد. (عاموس ۱:۱۳-۱۵) هیچ یک از عناصر سازمان شیطان بر روی زمین در روز خشمِ یَهُوَه توانایی ایستادگی را نخواهد داشت، زیرا در آن روز یَهُوَه بر حق بودن سلطنت خود را یک بار برای همیشه به اثبات خواهد رساند.—مزمور ۸۳:۱۵، ۱۸؛ اِشَعْیا ۲۹:۵، ۶.
(مکاشفه ۹:۱۱) آنها پادشاهی بر خود دارند که همان فرشتهٔ چاه بیانتها است. نام او به عبری «اَبَدّون» است، اما به یونانی «آپولیون» نام دارد.
it-۱-E ص ۱۲
اَبَدّون
فرشتهٔ چاه بیانتها که «اَبَدّون» خوانده میشود کیست؟
در مکاشفه ۹:۱۱، میخوانیم که فرشتهٔ چاه بیانتها در زبان عبری «اَبَدّون» خوانده میشود و در زبان یونانی «آپولیون» یعنی نابودکننده. طی قرن نوزدهم میلادی برخی بر این عقیده بودند که این متن جنبهٔ نبوی دارد و آن را به اشخاصی مانند وِسپاسیانوس امپراتور، محمد و حتی ناپلئون نسبت دادند. آنان حتی این فرشته را یکی از فرشتگان شیطان قلمداد میکردند. اما با بررسی مکاشفه ۲۰:۱-۳ متوجه میشویم فرشتهای که کلید چاه بیانتها را در دست دارد، نه از طرف شیطان بلکه از طرف خدا فرستاده میشود تا شیطان را به چاه بیانتها بیندازد. «کتاب مقدّس مفسّر» در خصوص مکاشفه ۹:۱۱ چنین میگوید: «اَبَدّون یکی از فرشتگان خداست، نه شیطان و به فرمان خدا مبنی بر نابودی دشمنانش عمل میکند.»
در متون عبری کتاب مقدّس، اَبَدّون تشابهاتی با گور و مرگ دارد. همچنین عیسی در مکاشفه ۱:۱۸ چنین میگوید: «همیشه و تا ابد زندهام و کلیدهای مرگ و گور را در اختیار دارم.» از لوقا ۸:۳۱ میآموزیم که عیسی بر چاه بیانتها تسلّط دارد. در عبرانیان ۲:۱۴ میخوانیم که عیسی برای نابود کردن دشمنان خدا منجمله شیطان قدرت لازم را دارد. در آنجا آمده است که عیسی «خون و جسم شد تا با مرگ خود، او را که میتواند باعث مرگ شود، یعنی ابلیس را از میان بردارد.» به علاوه مکاشفه ۱۹:۱۱-۱۶ بهروشنی نشان میدهد که خدا مسئولیت اجرا کردن داوری و نابود کردن دشمنان خود را به عیسی سپرده است.
خواندن کتاب مقدّس
(مکاشفه ۷:۱-۱۲) پس از این دیدم که چهار فرشته در چهار گوشهٔ زمین ایستاده، چهار باد زمین را محکم نگاه داشتهاند تا هیچ بادی نتواند بر زمین، بر دریا یا بر هیچ درختی بوزد. ۲ سپس فرشتهای دیگر را دیدم که از مکان طلوع آفتاب برمیخاست و مُهر خدای زنده را داشت. او با صدای بلند به آن چهار فرشته که به ایشان اجازه داده شده بود به زمین و دریا آسیب رسانند، ۳ گفت: «تا زمانی که بر پیشانی غلامان خدایمان مُهر نزدهایم، به زمین، دریا یا درختان آسیب مرسانید.» ۴ آنگاه شنیدم که شمار کسانی که مُهر شدند، ۱۴۴٬۰۰۰ نفر است. آن مُهرشدگان از هر طایفهٔ بنیاسرائیل بودند: ۵ از طایفهٔ یهودا ۱۲٬۰۰۰ نفر مُهر شدند؛ از طایفهٔ رِئوبین ۱۲٬۰۰۰ نفر؛ از طایفهٔ جاد ۱۲٬۰۰۰ نفر؛ ۶ از طایفهٔ اَشیر ۱۲٬۰۰۰ نفر؛ از طایفهٔ نَفتالی ۱۲٬۰۰۰ نفر؛ از طایفهٔ مَنَسّی ۱۲٬۰۰۰ نفر؛ ۷ از طایفهٔ شَمعون ۱۲٬۰۰۰ نفر؛ از طایفهٔ لاوی ۱۲٬۰۰۰ نفر؛ از طایفهٔ یِساکار ۱۲٬۰۰۰ نفر؛ ۸ از طایفهٔ زِبولون ۱۲٬۰۰۰ نفر؛ از طایفهٔ یوسف ۱۲٬۰۰۰ نفر؛ از طایفهٔ بنیامین ۱۲٬۰۰۰ نفر مُهر شدند. ۹ پس از آن نگاه کردم و گروهی عظیم را دیدم که از هر ملت، طایفه، قوم و زبان بودند و هیچ کس قادر به شمارش آنان نبود. آنان همگی در پیشگاه تخت و در حضور برّه ایستاده بودند و رداهای سفید بر تن داشتند و شاخههای نخل در دستشان بود. ۱۰ این گروه عظیم همواره با صدای بلند میگویند: «نجات را مدیون خدایمان که بر تخت نشسته است و مدیون برّه هستیم.» ۱۱ همهٔ فرشتگان در اطراف تخت و گرداگرد پیران و آن چهار موجود زنده ایستاده بودند. آنان در مقابل تخت روی به زمین نهادند و خدا را پرستش کرده، ۱۲ گفتند: «آمین! سپاس، جلال، حکمت، شکرگزاری، حرمت، قدرت و توانایی همیشه و تا ابد از آنِ خدایمان باد! آمین.»
۹-۱۵ دسامبر
گنجهایی در کلام خدا | مکاشفه ۱۰-۱۲
«دو شاهد کشته شده و به زندگی باز میگردند»
(مکاشفه ۱۱:۳) آنگاه سبب خواهم شد که دو شاهدم پلاس بپوشند و برای ۱۲۶۰ روز نبوّت کنند.»
سؤالات خوانندگان
دو شاهدی که در باب ۱۱ مکاشفه از آنان یاد شده است، مظهر چه کسانی هستند؟
در مکاشفه ۱۱:۳ از دو شاهد که برای ۱۲۶۰ روز نبوّت میکنند، صحبت شده است. سپس در ادامهٔ گزارش آمده است که وحش «بر آنان غالب خواهد شد و آنان را خواهد کشت.» اما آن دو شاهد پس از «سه روز و نیم» زنده و باعث حیرت ناظران خواهند شد.—مکا ۱۱:۷، ۱۱.
این دو شاهد مظهر چه کسانی هستند؟ جزئیات این گزارش به ما کمک میکند تا هویت این دو شاهد را تشخیص دهیم. اول، در مورد آنان در آیه چنین میخوانیم: «این دو، همان دو درخت زیتونند و همان دو چراغدان.» (مکا ۱۱:۴) این موضوع ما را به یاد چراغدان و دو درخت زیتون میاندازد که در نبوّت زَکَرِیّا توصیف شده است. در آن نبوّت ذکر شده است که این درختان ‹نشانه دو مرد هستند،› یعنی زَرُبّابلِ حاکم و یَهُوشَع کاهن اعظم که «خداوند، مالک تمامی جهان، آنها را برگزیده و مسح کرده تا او را خدمت کنند.» (زکر ۴:۱-۳، ۱۴، ترجمهٔ تفسیری) دوم، توصیف شده است که این دو شاهد مانند موسی و ایلیّا قادرند اعمالی عظیم انجام دهند.—مکاشفه ۱۱:۵، ۶ با اعداد ۱۶:۱-۷، ۲۸-۳۵ و اول پادشاهان ۱۷:۱؛ ۱۸:۴۱-۴۵ مقایسه شود.
این دو گزارش چه وجه اشتراکی دارند؟ هر دو گزارش به مسحشدگان اشاره دارد. آنان در حالی که در معرض آزمایشی سخت قرار گرفته بودند، هدایت قوم خدا را بر عهده داشتند. پس در تحقق مکاشفه ۱۱، برادران مسحشدهای که هدایت را هنگام برقرار شدن پادشاهی خدا در سال ۱۹۱۴ بر عهده داشتند، به مدت سه سال و نیم «پلاس» پوشیده، به موعظه پرداختند.
پس از این سه سال و نیم، مسحشدگان به طور مجازی کشته شدند. این زمانی به وقوع پیوست که آنان به مدت سه روز و نیم یعنی مدتی نسبتاً کوتاه به زندان افتادند. در دید دشمنان قوم خدا، فعالیت آنان کاملاً متوقف شده بود. از این رو، مخالفان بسیار شاد شدند.—مکا ۱۱:۸-۱۰.
ولی مطابق با پیشگویی کتاب مقدّس، آن دو شاهد در پایان سه روز و نیم زنده شدند. این مسحشدگان نیز به اصطلاح زنده شدند یعنی نه تنها از زندان آزاد شدند، بلکه آن گروه از ایشان که وفادار ماندند، از سوی خدا به واسطهٔ عیسی مسیح منصبی ویژه دریافت کردند. در سال ۱۹۱۹، آنان در میان کسانی بودند که به منصب «غلام امین و دانا» گماشته شدند تا نیاز روحانی قوم خدا را در ایّام آخر فراهم ببینند.—مت ۲۴:۴۵-۴۷؛ مکا ۱۱:۱۱، ۱۲.
قابل توجه است که در مکاشفه ۱۱:۱، ۲، این وقایع با زمانی ارتباط داده شده است که معبد روحانی اندازهگیری یا بازرسی میشود. در مَلاکی باب ۳، به بازرسی مشابهی از معبد روحانی و پاکیزه شدن آن اشاره شده است. (ملا ۳:۱-۴) بازرسی و پاکسازی معبد روحانی چه مدت به طول انجامید؟ مدت آن از سال ۱۹۱۴ تا اوایل سال ۱۹۱۹ بود. این مدت زمان شامل ۱۲۶۰ روز (۴۲ ماه) و سه روز و نیم مجازی که در مکاشفه باب ۱۱ بدان اشاره شده است، میباشد.
بسیار خوشحالیم که یَهُوَه این پاکسازی روحانی را ترتیب داد تا ‹قومی برای کار نیکو طاهر سازد!› (تیت ۲:۱۴) به علاوه، برای وفاداری مسحشدگانی که طی آن زمان آزمایش هدایت را بر عهده داشتند و مظهر دو شاهد بودند، بسیار ارزش قائلیم.
(مکاشفه ۱۱:۷) هنگامی که شهادت دادن خود را به پایان رسانند، آن وحش که از چاه بیانتها بیرون میآید، با آنان به نبرد خواهد پرداخت و بر آنان غالب آمده، آنان را خواهد کشت.
(مکاشفه ۱۱:۱۱) بعد از آن سه روز و نیم، روح حیات از جانب خدا بدیشان داخل شد و ایشان بر پا ایستادند و کسانی که آنان را دیدند، بسیار وحشت کردند.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(مکاشفه ۱۰:۹، ۱۰) پس نزد آن فرشته رفتم و گفتم که طومار کوچک را به من بدهد. او به من گفت: «بگیر و آن را بخور. هنگامی که خوردی شکمت را تلخ خواهد کرد، اما در دهانت به شیرینی عسل خواهد بود.» ۱۰ وقتی طومار کوچک را از دست فرشته گرفتم و خوردم، در دهانم همچون عسل، شیرین بود؛ اما پس از خوردن آن، شکمم تلخ شد.
it-۲-E ص ۸۸۰-۸۸۱
طومار
واژهٔ طومار در کتاب مقدّس گاهی مفهوم مجازی به خود میگیرد. حِزْقیال و زَکَریا هر دو در رؤیا طوماری دیدند که بر پشت و روی آن نوشتهها بود. از آنجا که اغلب فقط روی یک طرف طومار نوشته میشد، وجود نوشتهها بر دو طرف این طومار مجازی قطعاً بر اهمیت، طول و جدّیت پیام آن دلالت دارد. (حز ۲:۹–۳:۳؛ زک ۵:۱-۴) یوحنا نیز در رؤیا طوماری در دست ‹آن تختنشین دید که با هفت مُهر، محکم مُهروموم شده بود.› همچنین او دید که برّهٔ خدا یعنی عیسی آن هفت مُهر را باز میکند. (مک ۵:۱، ۱۲؛ ۶:۱، ۱۲-۱۴) کمی جلوتر در شرح این رؤیا میخوانیم که طوماری به یوحنا نیز داده شد، با این فرمان که آن را بخورد. طعم آن برای یوحنا «شیرین» بود اما شکمش را تلخ کرد. در این گزارش متوجه میشویم که این طومار حاوی پیامی قابل درک بود، چون مُهروموم نشده بود بلکه «بازشده» بود. پس میتوان گفت که دریافت پیام آن برای یوحنا «شیرین» بود اما این پیام یوحنا را بر آن داشت تا چیزهای تلخی را پیشگویی کند. (مک ۱۰:۱-۱۱) مشابهاً طوماری به حِزْقیال داده شد که بر آن چیزهای تلخی مانند «نوحه و ناله و وای نوشته شده بود.»—حز ۲:۱۰.
(مکاشفه ۱۲:۱-۵) آنگاه نشانهای بزرگ در آسمان دیده شد: زنی که خورشید را بر تن داشت، ماه زیر پاهایش بود و تاجی از ۱۲ ستاره بر سر داشت. ۲ آن زن آبستن بود و از درد و عذاب زایمان فریاد میکشید. ۳ نشانهای دیگر در آسمان دیده شد. بنگر! اژدهایی بزرگ به رنگ سرخ آتشین ظاهر شد که هفت سر، ده شاخ و هفت تاج بر سرهایش داشت. ۴ دمش یکسوم ستارگان آسمان را کشید و به زمین افکند. اژدها در برابر زنی که بهزودی میزایید ایستاده بود، تا وقتی که زایید فرزندش را ببلعد. ۵ آن زن فرزندی مذکر، آری پسری به دنیا آورد؛ کسی که همهٔ قومها را با عصای آهنین شبانی خواهد کرد. همان دم فرزندش نزد خدا و تخت او برده شد
it-۲-E ص ۱۸۷ ¶۷-۹
دردهای زایمان
یوحنای رسول در رؤیا دید که در آسمان زنی آبستن «از درد زایمان» فریاد میزند. «آن زن فرزندی مذکر، آری پسری به دنیا آورد؛ کسی که همهٔ قومها را با عصای آهنین شبانی خواهد کرد.» قبل از این که اژدها یعنی شیطان بتواند این پسر را ببلعد، «فرزندش نزد خدا و تخت او برده شد.» (مک ۱۲:۱، ۲، ۴-۶) در ایّام باستان مرسوم بود که نوزاد را نزد پدر خود ببرند تا پذیرفته شود. بنابراین، این که پسر این زن نزد خدا برده شد، نشان میدهد که خدا او را به عنوان فرزند خود پذیرفت. پس منطقی است که بگوییم این زن که متعلّق به خداست مظهر «اورشلیم بالا» و «مادر» مسیح و برادران مسحشدهاش میباشد.—غلا ۴:۲۶؛ عب ۲:۱۱، ۱۲، ۱۷.
این زن مجازی کامل و بینقص است زیرا در آسمان به سر میبرد و به خدا تعلّق دارد. پس به دنیا آوردن فرزند برای او درد و عذاب واقعی به همراه ندارد، بلکه نشان میدهد که این زن میدانست زمان زاییدن پسرش بسیار نزدیک شده است.—مک ۱۲:۲.
پسر این زن مظهر کیست؟ در کتاب مکاشفه میخوانیم که او «همهٔ قومها را با عصای آهنین شبانی خواهد کرد.» همان پیشگویی در مورد مسیح موعود و پادشاه منتخب خدا یعنی عیسی در مزمور ۲:۶-۹ آمده است. اما یوحنا این رؤیا را سالها پس از تولّد، مرگ و رستاخیز عیسی مسیح دید. پس این رؤیا در واقع به تولّد یا برقراری پادشاهی خدا اشاره دارد که در دست پسر خدا عیسی مسیح است، کسی که پس از رستاخیزش «به دست راست خدا نشست و از آن پس منتظر است تا دشمنانش زیر پایش نهاده شوند.»—عب ۱۰:۱۲، ۱۳؛ مز ۱۱۰:۱؛ مک ۱۲:۱۰.
خواندن کتاب مقدّس
(مکاشفه ۱۰:۱-۱۱) آنگاه فرشتهٔ نیرومند دیگری را دیدم که از آسمان پایین میآمد. جامهای از ابر در بر داشت و رنگینکمانی بر سرش بود. صورتش همچون خورشید و پاهایش مانند ستونهایی از آتش بود. ۲ در دست خود طوماری کوچک داشت که باز شده بود و پای راستش را بر دریا گذاشت و پای چپش را بر زمین. ۳ سپس با صدایی بلند، مانند شیری که میغرّد، فریادی زد. هنگام فریادِ او آن هفت رعد به صدا درآمده، سخن گفتند. ۴ وقتی آن هفت رعد سخن گفتند، میخواستم آن را بنویسم که ناگاه صدایی از آسمان شنیدم که گفت: «آنچه هفت رعد گفتند، مخفی نگاه دار و آنها را منویس.» ۵ در آن هنگام، آن فرشتهای که دیدم و بر دریا و زمین ایستاده بود، دست راست خود را به سوی آسمان بلند کرد. ۶ آنگاه به او که همیشه و تا ابد زنده است و آسمان، زمین و دریا و آنچه را که در آنهاست آفرید، چنین سوگند خورد: «دیگر بیش از این تأخیری نخواهد بود، ۷ بلکه در آن روزهایی که فرشتهٔ هفتم در شیپور خود بدمد، آن راز مقدّس که خدا خبر خوش آن را به غلامان خود انبیا اعلام کرد، قطعاً تحقق خواهد یافت.» ۸ آنگاه بار دیگر، آن صدا از آسمان به گوشم رسید و به من گفت: «برو و طومار بازشدهای را که در دست فرشتهای است که بر دریا و زمین ایستاده، بگیر.» ۹ پس نزد آن فرشته رفتم و گفتم که طومار کوچک را به من بدهد. او به من گفت: «بگیر و آن را بخور. هنگامی که خوردی شکمت را تلخ خواهد کرد، اما در دهانت به شیرینی عسل خواهد بود.» ۱۰ وقتی طومار کوچک را از دست فرشته گرفتم و خوردم، در دهانم همچون عسل، شیرین بود؛ اما پس از خوردن آن، شکمم تلخ شد. ۱۱ آنگاه به من گفتند: «تو باید بار دیگر در مورد قومها، ملتها، زبانها و پادشاهان بسیار، نبوّت کنی.»
۱۶-۲۲ دسامبر
گنجهایی در کلام خدا | مکاشفه ۱۳-۱۶
«از وحوش هولناک نترسید»
(مکاشفه ۱۳:۱، ۲) اژدها بر شنهای دریا بیحرکت ایستاد. آنگاه دیدم وحشی از دریا بالا آمد که ده شاخ و هفت سر داشت و بر شاخهایش ده تاج بود، اما بر سرهایش نامهای کفرآمیز نوشته شده بود. ۲ وحشی که دیدم همچون پلنگ بود، اما پاهایی مانند پاهای خرس و دهانی همچون دهان شیر داشت. اژدها قدرت خود و تخت خود را به وحش داد و اقتداری عظیم به آن بخشید.
یَهُوَه «کاشف اسرار است»
۶ در اواخر قرن اول میلادی عیسای رستاخیزیافته به یوحنای رسول یک سری رؤیای خیرهکننده داد. (مکا ۱:۱) یوحنا در یکی از آن رؤیاها ابلیس را به صورت اژدها دید که بر ساحل دریای بزرگ ایستاده است. (مکاشفه ۱۳:۱، ۲ خوانده شود.) یوحنا همچنین دید که حیوانی عجیب از دریا بیرون آمد و اقتداری فراوان از ابلیس گرفت. سپس فرشتهای به یوحنا گفت که هفت سر وحشِ سرخفام در مکاشفه ۱۳:۱، نمایانگر «هفت پادشاه» یا حکومت است. (مکا ۱۳:۱۴، ۱۵؛ ۱۷:۳، ۹، ۱۰) در زمانی که یوحنا مکاشفه را مینوشت، پنج تا از این قدرتها سقوط کرده بودند، یکی بر سر قدرت بود و یکی «هنوز نیامده» بود. هویت این حکومتها یا ابرقدرتها چیست؟ بیایید تکتک سرهای وحش کتاب مکاشفه را بررسی کنیم. همچنین خواهیم دید که کتاب دانیال چه جزئیاتی را در بارهٔ این حکومتها به ما داده است؛ حکومتهایی که پیشگویی برخی از آنها به قرنها پیش از به وجود آمدنشان برمیگردد.
(مکاشفه ۱۳:۱۱) آنگاه وحشی دیگر دیدم که از زمین سر برآورد و دو شاخ همچون شاخهای برّه داشت، اما مانند اژدها شروع به سخن گفتن کرد.
(مکاشفه ۱۳:۱۵) به وحش دوم اجازه داده شد که در مجسمهٔ وحش اول حیات بدمد تا آن مجسمه هم سخن بگوید و هم باعث کشته شدن کسانی شود که از پرستش مجسمهٔ وحش سر باز میزنند.
re-E ص ۱۹۴ ¶۲۶
مقاومت با دو وحش هولناک
۲۶ وحش دوم مانند هفتمین سر وحش اول مظهر قدرت جهانی انگلیس و آمریکاست، اما با نقشی ویژه! توصیف جداگانه از این وحش به ما کمک میکند که عملکرد جهانی آن را بهتر درک کنیم. این وحش مجازی دو شاخ دارد و از دو قدرت سیاسی مستقل که در یک دوران وجود دارند و با هم همکاری میکنند تشکیل شده است. دو شاخ وحش دوم که «همچون شاخهای برّه» هستند، نشان میدهد که این وحش، خود را مظلوم و بیخطر جلوه میدهد و مدعی این است که تمامی دنیا باید شیوهٔ روشنفکرانهٔ حکمرانیاش را بپذیرند. اما سخنان این وحش ‹مانند سخنان اژدهاست› زیرا هر گاه شیوهاش برای حکمرانی رد شود، به فشار، تهدید و حتی خشونت متوسل میشود. این قدرت جهانی به جای این که مردم را تشویق کند تا مطیع پادشاهی خدا و برّهٔ او یعنی عیسی مسیح باشند، مردم را به دست شیطان یعنی همان اژدهای بزرگ سپرده است. بله، این وحش اختلافات نژادی و نژادپرستی را چنان ترویج داده است که گویی مردم وحش اول را میپرستند.
re-E ص ۱۹۵ ¶۳۰-۳۱
مقاومت با دو وحش هولناک
۳۰ رویدادهای تاریخی نشان میدهد که «مجسمهٔ» ذکرشده در مکاشفه ۱۳:۱۵ مظهر سازمانی است که آمریکا و انگلیس در تشکیل، ترویج و حمایت آن با یکدیگر همکاری کردند؛ سازمانی که در ابتدا «جامعهٔ ملل» خوانده میشد. کمی جلوتر در کتاب مکاشفه باب ۱۷ میخوانیم که این مجسمه در غالب وحشی جداگانه و سرخرنگ پدید میآید که با تکبّر ادعا میکند تنها راه برقراری صلح و امنیت برای بشر است. اما واقعیت امر این است که این سازمان فقط محلّی بود که ملتهای گوناگون بتوانند با سخنان اهانتآمیز خشم خود را بر یکدیگر خالی کنند. «جامعهٔ ملل» هر ملت یا قومی را که تسلیم ایدئولوژیهای آن نمیشد، به طرد و منزوی شدن محکوم میکرد. با فرارسیدن مصیبت عظیم، «شاخها» یا نیروهای نظامی کشورهای گوناگون نابودی عظیمی را به بار خواهند آورد.—مکاشفه ۷:۱۴؛ ۱۷:۸، ۱۶.
۳۱ از زمان جنگ جهانی دوم به بعد، میتوان گفت که مجسمهٔ وحش مظهر سازمان ملل بوده است و خون مردم را به گردن دارد. برای مثال، در سال ۱۹۵۰ ارتش سازمان ملل در جنگ بین کرهٔ شمالی و کرهٔ جنوبی شرکت کرد. این ارتش به همراه سربازان کرهٔ جنوبی و چین تقریباً ۱٬۴۲۰٬۰۰۰ نفر را کشت. به علاوه ارتش سازمان ملل در کشور کنگو (کینشاسا) بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۴ نیز فعال بود. افزون بر این، برخی از رهبران جهان منجمله پاپ پل ششم و پاپ ژان پل دوم مکرّراً ادعا کردهاند که سازمان ملل آخرین و بهترین امید بشر برای برقراری صلح است. آنان اصرار ورزیدهاند که اگر بشر تسلیم آن نشود، خود را به نابودی مطلق خواهد کشاند. بنابراین رهبران جهان به نوعی باعث مرگ همهٔ انسانهایی میشوند که از حمایت و پرستش مجسمه سر باز میزنند.—تَثنیه ۵:۸، ۹.
(مکاشفه ۱۳:۱۶، ۱۷) همچنین همه کس را از کوچک و بزرگ، ثروتمند و فقیر، غلام و آزاد مجبور میکند که بر دست راست یا پیشانیشان علامت گذاشته شود ۱۷ تا هیچ کس نتواند خرید و فروش کند، مگر کسی که آن علامت، یعنی نام یا عدد نام آن وحش را داشته باشد.
نکاتی از کتاب مکاشفه—بخش دوّم
۱۳:۱۶، ۱۷. ما علیرغم مشکلاتی که با آن روبرو میشویم، مثلاً در فعالیتهای روزمره مثل «خرید و فروش،» اجازه نمیدهیم که ‹وحش› زندگی ما را تحت کنترل خود درآورد. آنانی که ‹نشان وحش را بر دست راست یا بر پیشانیِ خود دارند› اجازه میدهند که وحش افکار و رفتارشان را تحت کنترل داشته باشد.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(مکاشفه ۱۶:۱۳، ۱۴) سپس دیدم که سه گفتهٔ الهامشدهٔ ناپاک، به شکل قورباغه از دهان اژدها، از دهان وحش و از دهان پیامبر دروغین بیرون آمد. ۱۴ در واقع این گفتهها از دیوها الهام شده است؛ دیوهایی که نشانههایی به ظهور میرسانند و نزد پادشاهان سراسر زمین میروند تا آنان را برای جنگِ آن روز عظیم خدای قادر مطلق گرد هم آورند.
نکاتی از کتاب مکاشفه—بخش دوّم
۱۶:۱۳-۱۶. عبارت «روح خبیث» در این آیات در ترجمهٔ دنیای جدید «اظهارات ناپاک الهامشده» ترجمه شده است. این عبارت معرف تبلیغات شیطانی است. و به این منظور اعلام میشود که حاکمان جهان تحت تأثیر ریخته شدن هفت پیالهٔ غضب خدا قرار نگیرند، و حتی بر ضدّ یَهُوَه دست به شورش بزنند.—مت ۲۴:۴۲، ۴۴.
(مکاشفه ۱۶:۲۱) آنگاه تگرگی عظیم، هر یک به وزن حدود یک قِنطار از آسمان بر انسانها فرو ریخت و مردم به سبب بلای تگرگ به خدا کفر گفتند؛ زیرا آن بلا بسیار سخت بود.
«نجات شما نزدیک است»
۹ آن زمان، دیگر زمان موعظهٔ «خبر خوشِ پادشاهی» خدا نیست. موعظه خاتمه یافته و «پایان» رسیده است! (مت ۲۴:۱۴) بیشک قوم خدا در آن زمان پیام داوری را اعلام خواهند کرد؛ احتمالاً این پیام کوبنده که تا نابودی کامل دنیای شریر شیطان چیزی نمانده است. کتاب مقدّس این پیام را به تگرگی سخت تشبیه کرده است و میگوید: «آنگاه تگرگی عظیم، هر یک به وزن حدود یک قِنطار از آسمان بر انسانها فرو ریخت و مردم به سبب بلای تگرگ به خدا کفر گفتند؛ زیرا آن بلا بسیار سخت بود.»—مکا ۱۶:۲۱.
خواندن کتاب مقدّس
(مکاشفه ۱۶:۱-۱۶) سپس صدایی بلند از مکان مقدّس شنیدم که به آن هفت فرشته گفت: «بروید و هفت کاسهٔ خشم خدا را بر زمین خالی کنید.» ۲ فرشتهٔ اول رفت و کاسهٔ خود را بر زمین خالی کرد. آنگاه مردمی که علامت وحش را بر خود داشتند و مجسمهٔ آن را پرستش میکردند، به زخمهایی بدخیم و دردناک مبتلا شدند. ۳ فرشتهٔ دوم کاسهٔ خود را در دریا خالی کرد. آنگاه دریا به خونی که همچون خون انسان مرده بود، مبدّل شد و همهٔ جانداران آن مردند؛ یعنی هر چه در دریا بود، مُرد. ۴ فرشتهٔ سوم کاسهٔ خود را در رودخانهها و چشمههای آب خالی کرد و آنها نیز به خون مبدّل شدند. ۵ آنگاه شنیدم فرشتهای که بر آبها بود، گفت: «ای تو که هستی و بودی، ای تو که وفاداری، تو عادلی که اینچنین داوری کردی؛ ۶ زیرا آنان خون مقدّسان و پیامبران را ریختند و تو به ایشان خون دادی تا بنوشند؛ آنان سزاوار این هستند.» ۷ سپس شنیدم که مذبح گفت: «آری، ای یَهُوَه خدا، ای قادر مطلق، داوریهای تو راست و عدل است.» ۸ فرشتهٔ چهارم کاسهٔ خود را بر خورشید خالی کرد. آنگاه به خورشید اجازه داده شد مردم را با آتش بسوزاند. ۹ با این که مردم از شدّت حرارت آن میسوختند، به نام خدا که اختیار این بلایا در دست اوست، کفر گفتند و توبه نکردند و او را جلال ندادند. ۱۰ فرشتهٔ پنجم کاسهٔ خود را بر تختِ وحش خالی کرد. آنگاه سلطنت آن وحش در تاریکی فرو رفت و مردم از درد، زبانهای خود را گاز میگرفتند. ۱۱ اما آنان به سبب درد و زخمهایشان به خدای آسمان کفر گفتند و از اعمال خود توبه نکردند. ۱۲ فرشتهٔ ششم کاسهٔ خود را در رودخانهٔ بزرگ فرات خالی کرد. آنگاه آب رودخانه خشک شد تا راه برای پادشاهان شرق آماده شود. ۱۳ سپس دیدم که سه گفتهٔ الهامشدهٔ ناپاک، به شکل قورباغه از دهان اژدها، از دهان وحش و از دهان پیامبر دروغین بیرون آمد. ۱۴ در واقع این گفتهها از دیوها الهام شده است؛ دیوهایی که نشانههایی به ظهور میرسانند و نزد پادشاهان سراسر زمین میروند تا آنان را برای جنگِ آن روز عظیم خدای قادر مطلق گرد هم آورند. ۱۵ «بنگر! من همچون دزد میآیم! خوشا به حال هر که بیدار میماند و لباس خود را نگاه میدارد، مبادا برهنه راه رود و مردم رسوایی او را ببینند.» ۱۶ آنگاه آنها پادشاهان را در محلی که به عبری «حارمَگِدّون» نام دارد، گرد هم آوردند.
۲۳-۲۹ دسامبر
گنجهایی در کلام خدا | مکاشفه ۱۷-۱۹
«جنگ خدا پایانبخش جنگها»
(مکاشفه ۱۹:۱۱) آنگاه دیدم که آسمان گشوده شد و اسبی سفید را مشاهده کردم که کسی بر آن نشسته است. او «امین و راست» خوانده میشود و به عدل داوری کرده، جنگ را پیش میبرد.
(مکاشفه ۱۹:۱۴-۱۶) سپاهیان آسمان بر اسبان سفید به دنبال او میرفتند و آنان نیز به جامههایی از کتان نفیس و سفید و پاک ملبّس بودند. ۱۵ از دهان او شمشیری تیز و بلند بیرون آمده است تا قومها را با آن بزند. او با عصای آهنین ایشان را شبانی خواهد کرد. همچنین انگورهای چَرخُشت شدّت غضب خدای قادر مطلق را لگدکوب خواهد نمود. ۱۶ بر جامهاش، روی ران او، این نام نوشته شده است، «پادشاه پادشاهان و سَرور سَروران.»
«حارمَجِدّون» جنگ خدا پایانبخش جنگها
تا زمانی که ظالمان بر سر قدرتند انسانهای عادل طعم صلح و امنیت واقعی را نخواهند چشید. (امثال ۲۹:۲؛ جامعه ۸:۹) به واقع نمیتوان فساد و شرارت را از شریران جدا ساخت، از این رو صلح پایدار و عدالت تنها با نابودی شریران میسر میگردد. سلیمان نبی میگوید: «شریران فدیهٔ عادلان میشوند.»—امثال ۲۱:۱۸.
از آنجایی که خداست که انسانها را قضاوت میکند پس میتوانیم اطمینان داشته باشیم داوری بر شریران عادلانه خواهد بود. ابراهیم پیامبر میپرسد: «آیا داور تمام جهان، انصاف نخواهد کرد؟» ابراهیم پاسخ این سؤال را آموخت که یَهُوَه همواره عادلانه عمل خواهد کرد. (پیدایش ۱۸:۲۵) به علاوه، کتاب مقدّس به ما نشان میدهد که یَهُوَه از نابودی شریران خوشنود نیست بلکه نابودی آنان را آخرین راه حل میداند.—حِزْقِیال ۱۸:۳۲؛ ۲پِطْرُس ۳:۹.
it-۱-E ص ۱۱۴۶ ¶۱
اسب
در رؤیای یوحنای رسول، عیسای جلالیافته سوار بر اسبی سفید به همراه سوارانی بر اسبان سفید به پیش میتازد. رنگ سفید نشان میدهد که جنگ مسیح علیه دشمنان پدر آسمانیاش جنگی عادلانه خواهد بود. (مک ۱۹:۱۱، ۱۴) پیشتر در کتاب مکاشفه در مورد سوارانی بررسی کردیم که فعالیت عیسی در مقام پادشاه و بلاهایی را که بر سر انسانها پدید میآید به تصویر میکشد.—مک ۶:۲-۸.
(مکاشفه ۱۹:۱۹، ۲۰) آنگاه وحش و پادشاهان زمین و سپاهیانشان را دیدم که گرد هم آمده بودند تا علیه آن اسبسوار و علیه سپاهش جنگ کنند. ۲۰ آن وحش به همراه پیامبر دروغین گرفتار شد؛ همان پیامبر دروغینی که نشانههایی در برابر وحش به ظهور رسانده بود و باعث گمراهی کسانی شده بود که علامت وحش را بر خود داشتند و آنانی که مجسمهٔ وحش را میپرستیدند. وحش و پیامبر دروغین هنوز زنده بودند که به دریاچهٔ آتش و گوگردِ سوزان افکنده شدند.
re-E ص ۲۸۶ ¶۲۴
پیروزی پادشاه جنگاور در جنگ حارمَگِدّون
۲۴ وحشی که از دریا بالا آمد و ده شاخ و هفت سر داشت مظهر سازمان سیاسی شیطان است. این وحش سرانجام به همراه پیامبر دروغین که مظهر هفتمین قدرت جهانی است، از صفحهٔ روزگار محو میشود. (مکاشفه ۱۳:۱، ۱۱-۱۳؛ ۱۶:۱۳) این سازمان در حالی که هنوز «زنده» یا در دشمنی با خدا فعال است، به «دریاچهٔ آتش» افکنده خواهد شد. آیا این دریاچه، یک دریاچهٔ واقعی است؟ خیر، این دریاچه مانند وحش و پیامبر دروغین مفهومی نمادین دارد و سمبل نابودی مطلق و ابدی است. مرگ و گور نیز به همراه خودِ شیطان در این دریاچه انداخته خواهند شد. (مکاشفه ۲۰:۱۰، ۱۴) این دریاچه به هیچ وجه محلّی برای شکنجهٔ ابدی شریران نیست، زیرا چنین چیزی از دید یَهُوَه خدا نفرتانگیز است.—اِرْمیا ۱۹:۵؛ ۳۲:۳۵؛ ۱یوحنا ۴:۸، ۱۶.
(مکاشفه ۱۹:۲۱) اما باقی آنان با شمشیر بلندی که از دهان آن اسبسوار بیرون آمده بود، کشته شده، از گوشتشان همهٔ پرندگان سیر شدند.
re-E ص ۲۸۶ ¶۲۵
پیروزی پادشاه جنگاور در جنگ حارمَگِدّون
۲۵ کسانی که مستقیماً در کارهای حکومتی نبودهاند اما از افراد اصلاحناپذیر این دنیای فاسد بودهاند، ‹با شمشیر بلندی که از دهان آن اسبسوار بیرون آمده بود، کشته خواهند شد.› عیسی آنان را سزاوار مرگ خواهد دانست. اما در کتاب مکاشفه نیامده است که آنان به دریاچهٔ آتش انداخته میشوند، پس آیا این بدین معنی است که آنان رستاخیز مییابند؟ نه. کسانی که توسط عیسی کشته میشوند رستاخیز نخواهند یافت. به گفتهٔ عیسی کسانی که در زمرهٔ گوسفندان نیستند، «به آن آتش ابدی [یعنی «مرگ ابدی»] که برای ابلیس و فرشتگانش فراهم شده است،» افکنده میشوند. (مَتّی ۲۵:۳۳، ۴۱، ۴۶) این نقطهٔ اوج «روز داوری و نابودی مردمان خدانشناس» خواهد بود.—۲پِطرُس ۳:۷؛ ناحُوم ۱:۲، ۷-۹؛ مَلاکی ۴:۱.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(مکاشفه ۱۷:۸) آن وحش که دیدی، زمانی بود، اما اکنون نیست و بهزودی از چاهِ بیانتها بالا میآید و به سمت نابودی میرود. سپس ساکنان زمین–آنان که نامشان از آغاز دنیا در دفتر حیات نوشته نشده بود–حیرت خواهند کرد که چطور وحش زمانی بود، اما اکنون نیست و باز حضور خواهد یافت.
re-E ص ۲۴۷-۲۴۸ ¶۵-۶
حل معمایی شگفتانگیز
۵ «آن وحش . . . زمانی بود.» این وحش در قالب جامعهٔ ملل از ۱۰ ژانویهٔ ۱۹۲۰ ظهور کرد و طی مدتی که بر پا بود، ۶۳ ملت در آن عضویت داشتند. اما ژاپن، آلمان و ایتالیا از عضویت آن بیرون آمدند و شوروی سابق از آن اخراج شد. در سپتامبر ۱۹۳۹ هیتلر، دیکتاتور حکومت نازی جنگ جهانی دوم را راه انداخت. جامعهٔ ملل چون نتوانسته بود صلح جهانی را حفظ کند، به حالت غیرفعال درآمد. در سال ۱۹۴۲ اثری از آن باقی نمانده بود. یَهُوَه نه قبل یا بعد از این زمان، بلکه دقیقاً در آن سال، مفهوم این پیشگویی را برای قومش آشکار کرد! طی کنگرهٔ «تئوکراتیک دنیای جدید» برادر نُر ‹وحشی که زمانی بود› را به جامعهٔ ملل نسبت داد و سپس این سؤال را مطرح کرد: «آیا جامعهٔ ملل در چاه بیانتها میماند؟» سپس با اشاره به مکاشفه ۱۷:۸ به این سؤال چنین پاسخ داد: «این سازمان متشکل از ملتهای گوناگون دوباره برخواهد خاست.» گفتهٔ او به تحقق پیوست و بر حق بودن کلام نبوی یَهُوَه به اثبات رسید!
«از چاهِ بیانتها بالا میآید»
۶ وحش سرخ رنگ حقیقتاً از چاه بیانتها بالا آمد! در ۲۶ ژوئن ۱۹۴۵، در مراسمی پرهیاهو در سانفرانسیسکوی آمریکا ۵۰ ملت به پذیرش منشور ملل متحد رأی دادند. بدین ترتیب سازمان ملل متحد «برای حفظ صلح و امنیت در سراسر دنیا تشکیل شد.» تشابهاتی زیادی بین جامعهٔ ملل و سازمان ملل متحد دیده میشود. در «دایرةالمعارف کتاب جهان» چنین آمده است: «سازمان ملل متحد از جهاتی شبیه جامعهٔ ملل است. بسیاری از ملتهایی که جامعهٔ ملل را تأسیس کردند، در پایهگزاری سازمان ملل متحد نیز نقش داشتند. هدف این دو سازمان حفظ صلح و امنیت بوده است. عناصر اصلی سازمان ملل متحد همانند جامعهٔ ملل میباشد.» بنابراین میتوان گفت که سازمان ملل متحد همان وحش سرخ رنگ است که باید از حالت غیرفعال بیرون میآمد. ۶۳ ملت در جامعهٔ ملل عضویت داشتند اما در سازمان ملل متحد ۱۹۳ ملت عضویت دارند و حوزهٔ اختیارات این سازمان نیز بسیار وسیعتر است.
(مکاشفه ۱۷:۱۶، ۱۷) آن ده شاخ و آن وحش که دیدی، از فاحشه نفرت خواهند داشت و او را نابود خواهند کرد و عریان خواهند نمود. آنها گوشت او را خواهند خورد و او را کاملاً با آتش خواهند سوزاند؛ ۱۷ زیرا خدا در دل آنها نهاده است که قصدش را عملی کنند؛ آری، برای به انجام رساندن فکر مشترکشان سلطنت خود را در اختیار وحش بگذارند تا زمانی که کلام خدا تحقق پذیرد.
یَهُوَه آنچه به زودی واقع خواهد شد آشکار میسازد
۱۷ ادیان کاذب به تدریج کنار زده نمیشوند. فاحشه بر مسند قدرت خود باقی میماند و میکوشد پادشاهان را به اطاعت خود وادارد. اما خدا در دل پادشاهانِ وقت میگذارد تا ارادهاش را انجام دهند. (مکاشفه ۱۷:۱۶، ۱۷ خوانده شود.) یَهُوَه به زودی عناصر سیاسی دنیای شیطان را وامیدارد که از طریق سازمان ملل متحد بر ضدّ ادیان کاذب بلند شوند. حکومتها نیز به تسلّط ادیان پایان میدهند و ثروتش را غارت میکنند. دهها سال پیش، ادیان قدرت داشتند و مردم به ادیان احترام میگذاشتند. اما از آن زمان تا به حال وضعیت تغییر کرده است. امروزه فاحشه بر پشت مجسمهٔ وحش سرخفام متزلزل است. با این حال، از پشت آن به تدریج نمیافتد بلکه ناگهان سقوط میکند و نابود میشود.—مکا ۱۸:۷، ۸، ۱۵-۱۹.
خواندن کتاب مقدّس
(مکاشفه ۱۷:۱-۱۱) آنگاه یکی از آن هفت فرشته که هفت کاسه داشتند، نزد من آمد و گفت: «بیا تا محکومیت آن فاحشهٔ بزرگ را که بر آبهای بسیار نشسته است، به تو نشان دهم؛ ۲ همان که پادشاهان زمین با او زنا کردند و ساکنان زمین از شراب زناکاری او مست شدند.» ۳ سپس آن فرشته، با قدرت روح مرا به بیابان برد. آنگاه زنی را دیدم که بر وحشی سرخ رنگ نشسته است. آن وحش از نامهای کفرآمیز پوشیده شده بود و هفت سر و ده شاخ داشت. ۴ زن جامهای ارغوانی و سرخ بر تن داشت و با طلا، سنگهای گرانبها و مروارید آراسته شده بود، همچنین جامی طلایی در دست داشت که مملو از چیزهای نفرتانگیز و ناپاکیهای زناکاری او بود. ۵ بر پیشانی آن زن این نام مرموز نوشته شده بود: «بابِل بزرگ، مادر فاحشهها و چیزهای نفرتانگیز زمین.» ۶ سپس دیدم که آن زن با خون مقدّسان و خون کسانی که به عیسی شهادت دادند، مست شده است. با دیدن او بسیار حیرت کردم. ۷ آنگاه فرشته به من گفت: «چرا حیرت کردی؟ من راز آن زن و آن وحش را که هفت سر و ده شاخ دارد و زن بر آن سوار است، به تو خواهم گفت: ۸ آن وحش که دیدی، زمانی بود، اما اکنون نیست و بهزودی از چاهِ بیانتها بالا میآید و به سمت نابودی میرود. سپس ساکنان زمین–آنان که نامشان از آغاز دنیا در دفتر حیات نوشته نشده بود–حیرت خواهند کرد که چطور وحش زمانی بود، اما اکنون نیست و باز حضور خواهد یافت. ۹ «ذهنی که حکمت داشته باشد، این را درک میکند: آن هفت سر، مظهر هفت کوه هستند که زن بر آنها نشسته است. ۱۰ همچنین آنها مظهر هفت پادشاه نیز هستند که پنج تن از آنان سقوط کردهاند، یکی هست و دیگری هنوز نیامده است، اما وقتی بیاید، باید برای اندک زمانی بماند. ۱۱ آن وحش که زمانی بود، اما اکنون نیست، پادشاه هشتم است که از آن هفت پادشاه برمیخیزد و به سَمت نابودی میرود.
۳۰ دسامبر–۵ ژانویه
گنجهایی در کلام خدا | مکاشفه ۲۰-۲۲
«نگاه کن! من همه چیز را نو میسازم»
(مکاشفه ۲۱:۱) آنگاه آسمانی جدید و زمینی جدید دیدم؛ زیرا آسمان پیشین و زمین پیشین از میان رفته بود. دریا نیز دیگر وجود ندارد.
re-E ص ۳۰۱ ¶۲
آسمانی جدید و زمینی جدید
۲ یَهُوَه صدها سال پیش از روزگار یوحنا، به اِشَعْیا گفت: «من آسمانی جدید و زمینی جدید خواهم آفرید، و امور پیشین دیگر به یاد آورده نخواهد شد، و از ذهن نخواهد گذشت.» (اِشَعْیا ۶۵:۱۷؛ ۶۶:۲۲) تحقق اول این پیشگویی در سال ۵۳۷ قبل از میلاد با بازگشت یهودیان وفادار به اورشلیم پس از ۷۰ سال بردگی در بابِل به وقوع پیوست. در آن زمان، ‹زمین جدید› مظهر این یهودیان پاکشده بود و ‹آسمان جدید› مظهر حکومت جدید آنان بود. با این حال پِطرُس رسول نشان داد که این پیشگویی در ابعادی بزرگتر به تحقق خواهد پیوست و گفت: «ما مطابق وعدهٔ او در انتظار آسمانهایی جدید و زمینی جدید هستیم که در آنها عدالت برقرار خواهد بود.» (۲پِطرُس ۳:۱۳) از کتاب مکاشفه میآموزیم که این ‹آسمانهای جدید و زمین جدید› طی دورانی که «روز سَرور» خوانده شده است به وجود خواهد آمد. «آسمان پیشین و زمین پیشین» یعنی نظام شیطان به همراه حکومتهایی که تحت تأثیر او و دیوهایش هستند، از میان خواهد رفت. ‹دریای› پرتلاطم انسانهای شریر نیز از هستی ساقط خواهد شد. به جای آن، «آسمان جدید و زمین جدید» یعنی جامعهٔ جدید بشری تحت حکومتی جدید که همان پادشاهی خداست، به وجود خواهد آمد.—با مکاشفه ۲۰:۱۱ مقایسه شود.
(مکاشفه ۲۱:۳، ۴) آنگاه صدایی بلند از تخت شنیدم که گفت: «نگاه کن! خیمهٔ خدا با انسانهاست. او با آنان ساکن خواهد شد و ایشان قوم او خواهند بود و خودِ خدا با آنان خواهد بود. ۴ خدا هر اشکی را از چشمانشان پاک خواهد کرد. دیگر مرگ نخواهد بود و ماتم و شیون و درد نیز وجود نخواهد داشت. چیزهای گذشته سپری شده است.»
«اینک همه چیز را نو میسازم»
خدا «هر اشکی را از چشمان آنها پاک خواهد کرد.» (مکاشفه ۲۱:۴) اما خدا چه اشکهایی را از میان خواهد برداشت؟ منظور اشک شوق و اشکی که چشمان ما را حفظ میکند، نیست. بلکه منظورِ خدا اشک درد و رنج است. او نه فقط این اشکها را پاک میکند بلکه در واقع آنچه را که سبب ریختن این اشکها میشود از میان برمیدارد؛ یعنی درد و رنج را.
«دیگر مرگ نخواهد بود.» (مکاشفه ۲۱:۴) به راستی چه چیز بیش از مرگِ عزیز، چشمان انسانها را اشکبار ساخته است. یَهُوَه خدا انسانهای مطیع را از چنگال مرگ، این دشمن دیرینهٔ ما رها خواهد ساخت. اما چگونه؟ او عامل اصلی مرگ؛ یعنی گناه را از میان برخواهد داشت. ما فرزندان آدم این گناه را از او به ارث بردهایم. (رومیان ۵:۱۲) یَهُوَه خدا از طریق قربانی عیسی مسیح، گناهان انسانها را پاک خواهد ساخت و در نهایت انسانهای مطیع، کامل خواهند شد و مرگ، دشمن آخر ‹از میان برداشته میشود.› (۱قُرِنتیان ۱۵:۲۶) انسانهای وفادار به خدا، از زندگیای بهرهمند خواهند شد که خدا برای آنان میخواهد؛ زندگی ابدی با سلامتی کامل.
«دیگر . . . درد وجود نخواهد داشت.» (مکاشفه ۲۱:۴) چه دردی دیگر وجود نخواهد داشت؟ دردهای روحی، عاطفی و جسمی از میان خواهند رفت. ناکاملی و مرگ مسبب این دردهاست که زندگی میلیاردها انسان را با رنج و عذاب، عجین ساخته است.
(مکاشفه ۲۱:۵) آن تختنشین گفت: «نگاه کن! من همه چیز را نو میسازم.» همچنین گفت: «بنویس؛ زیرا این گفتهها امین و راست است.»
یَهُوَه خدای حق و راستی
۱۴ ما باید آنچه را یَهُوَه در کتاب مقدّس به ما میگوید جدّی بگیریم. یَهُوَه در مورد خود دروغ نمیگوید و آنچه گفته است انجام میدهد. از این رو، اعتماد به یَهُوَه بسیار حیاتی است. مثلاً، او میگوید: «انتقام خواهد کشید از آنانی که خدا را نمیشناسند و انجیل خداوند ما عیسی مسیح را اطاعت نمیکنند.» (۲تَسّالونیکیان ۱:۸) چقدر مهم است که این سخن او را جدّی بگیریم. البته یَهُوَه همچنین گفته است که درستکاران را دوست دارد و به کسانی که مطابق ایمانی راستین رفتار میکنند حیات ابدی را عطا میکند. او همچنین وعده داده است که درد و عذاب و مرگ را از صحنهٔ عالَم محو کند. یَهُوَه در تأیید کلام خود به یوحنّای رسول چنین الهام کرد: «این کلام امین و راست است.»—مکاشفه ۲۱:۴، ۵؛ امثال ۱۵:۹؛ یوحنّا ۳:۳۶.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(مکاشفه ۲۰:۵) (بقیهٔ مردگان، تا پایان آن ۱۰۰۰ سال زنده نشدند.) این رستاخیز اول است.
it-۲-E ص ۲۴۹ ¶۲
حیات
خدا با فرمانی که به آدم داد، نشان داد که اگر از او اطاعت کند، هرگز نخواهد مرد. (پی ۲:۱۷) پس زمانی که آخرین دشمن انسانها یعنی مرگ از میان برداشته شود، انسانها با اطاعتشان از خدا تا ابد زنده خواهند ماند، زیرا گناه که عامل مرگ است دیگر در بدن آنها عمل نخواهد کرد. (۱قر ۱۵:۲۶) مرگ در انتهای حکومت هزارسالهٔ مسیح از میان برداشته خواهد شد. در کتاب مکاشفه میخوانیم که مسحشدگان ‹در مقام پادشاه به مدت ۱۰۰۰ سال با مسیح سلطنت خواهند کرد.› اما «بقیهٔ مردگان» که ‹تا پایان آن ۱۰۰۰ سال زنده نخواهند شد› چه کسانی هستند؟ این پیشگویی باید در مورد افرادی صدق کند که در انتهای حکومت هزارسالهٔ مسیح پیش از آن که شیطان برای آخرین آزمایش بشر از چاه بیانتها آزاد شود بر روی زمین زنده هستند. آنان در انتهای این هزار سال به کاملیت خواهند رسید و به حالتی که آدم و حوّا پیش از گناهشان در باغ عدن داشتند بازمیگردند یا به عبارتی در کاملیت ‹زنده میشوند.› افرادی که از آخرین آزمایش شیطان سربلند بیرون میآیند، از حیات ابدی برخوردار خواهند شد.—مک ۲۰:۴-۱۰.
(مکاشفه ۲۰:۱۴، ۱۵) سپس مرگ و گور به دریاچهٔ آتش افکنده شد. این است مرگ دوم، یعنی همان دریاچهٔ آتش. ۱۵ به علاوه، هر که در دفتر حیات یافت نشد، به دریاچهٔ آتش افکنده شد.
it-۲-E ص ۱۸۹-۱۹۰
دریاچهٔ آتش
در متون کتاب مقدّس، عبارت «دریاچهٔ آتش» تنها یک بار در کتاب مکاشفه به چشم میخورد و کاملاً واضح است که مفهومی سمبولیک دارد. کتاب مقدّس مفهوم این عبارت را برای ما توضیح میدهد و آن را «مرگ دوم» میخواند.—مک ۲۰:۱۴؛ ۲۱:۸.
با بررسی آیات دیگر در کتاب مکاشفه نیز به این نتیجه میرسیم که دریاچهٔ آتش مفهومی نمادین دارد. برای مثال، مرگ به این دریاچه افکنده میشود. (مک ۱۹:۲۰؛ ۲۰:۱۴) اما نمیتوان گفت که مرگ در آنجا میسوزد! همچنین شیطان که موجودی نامرئی و روحی است در این دریاچه انداخته میشود، اما معلوم است که آتش نمیتواند برای یک موجود روحی دردآور باشد.—مک ۲۰:۱۰؛ با خر ۳:۲ و دا ۱۳:۲۰ مقایسه شود.
از آنجا که دریاچهٔ آتش مظهر «مرگ دوم» است و طبق مکاشفه ۲۰:۱۴ مرگ و گور به آن انداخته میشود، نمیتوان آن را به مرگی که انسانها از آدم به ارث بردهاند نسبت داد. (رو ۵:۱۲) همچنین این دریاچه مظهر هادیس یا «گور» نیست. (هادیس مجازاً به مکانی اشاره دارد که کلیهٔ انسانها در آن به خاک سپرده میشوند.) پس نتیجه میگیریم که این دریاچه مظهر مرگی دیگر است، مرگی که ابدی است. هیچ آیهای در کتاب مقدّس نیامده است که بگوید این دریاچه کسانی را که در آن هستند پس خواهد داد. اما کتاب مقدّس بهروشنی نشان میدهد که رستاخیزی برای کسانی که مرگ را از آدم به ارث بردهاند در پیش است. (مک ۲۰:۱۳) بنابراین هر که در دفتر حیات یافت نشود یعنی مخالفان پادشاهی خدا به دریاچهٔ آتش افکنده خواهند شد یا به عبارتی به نابودی ابدی محکوم خواهند شد.—مک ۲۰:۱۵.
خواندن کتاب مقدّس
(مکاشفه ۲۰:۱-۱۵) آنگاه دیدم که فرشتهای از آسمان پایین میآید و در دستش کلید چاه بیانتها و زنجیری بزرگ است. ۲ او اژدها، یعنی همان مار کهن را که ابلیس و شیطان است گرفته، در بند کشید تا به مدت ۱۰۰۰ سال در بند بماند، ۳ او را در چاه بیانتها انداخت و در را به رویش قفل کرد و مُهر و موم نمود تا قومها را تا پایان آن ۱۰۰۰ سال، دیگر گمراه نکند. پس از آن باید برای مدتی کوتاه آزاد شود. ۴ تختهایی دیدم که کسانی بر آنها نشسته بودند و اقتدار داوری به ایشان داده شد. آری، کسانی را دیدم که به خاطر شهادت دادن در مورد عیسی و سخن گفتن در مورد خدا اعدام شده بودند. آنان وحش و مجسمهٔ آن را پرستش نکرده بودند و آن علامت را بر پیشانی و دستشان نداشتند. ایشان زنده شدند و در مقام پادشاه به مدت ۱۰۰۰ سال با مسیح سلطنت کردند. ۵ (بقیهٔ مردگان، تا پایان آن ۱۰۰۰ سال زنده نشدند.) این رستاخیز اول است. ۶ خوشحال و مقدّسند کسانی که در رستاخیز اول سهمی دارند؛ مرگ دوم بر آنان هیچ اقتداری ندارد، بلکه کاهنان خدا و کاهنان مسیح خواهند بود و در مقام پادشاه به مدت ۱۰۰۰ سال با او سلطنت خواهند کرد. ۷ به محض پایان یافتن آن ۱۰۰۰ سال، شیطان از زندانش رها خواهد شد ۸ و بیرون خواهد آمد تا قومهای چهار گوشهٔ زمین را گمراه کرده، آنان را برای جنگ گرد هم آورد، آری جوج و ماجوج. شمار آنان مانند شنهای دریاست. ۹ آنان بر تمام زمین پیش رفته، خیمهگاه مقدّسان و آن شهر محبوب را محاصره کردند. اما آتش از آسمان آمد و آنان را بلعید ۱۰ و ابلیس که آنان را گمراه میکرد به دریاچهٔ آتش و گوگرد انداخته شد، جایی که هم وحش و هم پیامبر دروغین بودند. اینان شب و روز، همیشه و تا ابد عذاب خواهند دید. ۱۱ آنگاه تختی بزرگ و سفید دیدم که شخصی بر آن نشسته بود. زمین و آسمان از برابر او گریختند و جایی برایشان یافت نشد. ۱۲ مردگان را دیدم که کوچک و بزرگ در پیشگاه تخت ایستاده بودند و دفترهایی باز شد. دفتری دیگر نیز باز شد که دفتر حیات است. مردگان بر حسب آنچه در دفترها نوشته شده بود، مطابق اعمالشان داوری شدند. ۱۳ آنگاه دریا مردگانی را که در آن بودند، پس داد و مرگ و گور، مردگانی را که در آنها بودند، پس دادند و هر یک مطابق اعمالش داوری شد. ۱۴ سپس مرگ و گور به دریاچهٔ آتش افکنده شد. این است مرگ دوم، یعنی همان دریاچهٔ آتش. ۱۵ به علاوه، هر که در دفتر حیات یافت نشد، به دریاچهٔ آتش افکنده شد.