کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • اش-‏۱ فصل ۱۲ ص ۱۴۴-‏۱۵۶
  • از آشور ترسی به دل راه ندهید

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • از آشور ترسی به دل راه ندهید
  • نبوت اِشَعْیا،‏ نوری بر همهٔ انسانها—‏جلد اول
  • عنوان‌های فرعی
  • مطالب مشابه
  • یَهُوَه «عصا» را بالا می‌گیرد
  • پیش به سوی یهودا و اورشلیم!‏
  • پوچی امید بستن به دنیا
    نبوت اِشَعْیا،‏ نوری بر همهٔ انسانها—‏جلد اول
  • ‏«ساکن آن نخواهد گفت که بیمار هستم»‏
    نبوت اِشَعْیا،‏ نوری بر همهٔ انسانها—‏جلد اول
  • تحقق امروزی هفت شبان و هشت سَرور
    برج دیده‌بانی ۲۰۱۳
  • پاداش ایمان یک پادشاه
    نبوت اِشَعْیا،‏ نوری بر همهٔ انسانها—‏جلد اول
لینک‌های بیشتر
نبوت اِشَعْیا،‏ نوری بر همهٔ انسانها—‏جلد اول
اش-‏۱ فصل ۱۲ ص ۱۴۴-‏۱۵۶

فصل ۱۲

از آشور ترسی به دل راه ندهید

اِشَعْیا ۱۰:‏۵-‏۳۴

۱،‏ ۲.‏ الف)‏ چرا از دید بشری ظاهراً یُونُس حق داشت نسبت به مأموریتش برای موعظه به آشوریان از خود بی‌میلی نشان دهد؟‏ ب)‏ اهالی نِینَوا در مقابل پیام یُونُس چه واکنشی نشان دادند؟‏

در نیمهٔ قرن نهم ق.‏د.‏م.‏،‏ یُونُس،‏ نبی عبرانی،‏ پسر اَمِتّای،‏ به خود جرأت داد به نِینَوا،‏ پایتخت امپراتوری آشور برود.‏ او پیامی جدی برای آن شهر داشت.‏ یَهُوَه به او گفته بود:‏ «برخیز و به نِینَوا شهر بزرگ برو و بر آن ندا کن زیرا که شرارت ایشان به حضور من برآمده است.‏» —‏ یُونُس ۱:‏⁠۲،‏ ۳‏.‏

۲ در آغاز،‏ هنگامی که یُونُس این مأموریت را دریافت داشت،‏ به جهت مخالف یعنی به سوی تَرْشیش گریخت.‏ اگر از دید بشری به موضوع بنگریم،‏ یُونُس حق داشت از خود بی‌میلی نشان دهد.‏ آشوریان مردمانی بی‌رحم بودند.‏ یکی از پادشاهان آشور دربارهٔ رفتارش با دشمنان خود چنین می‌گوید:‏ «بازو و پای سرداران را بریدم .‏ .‏ .‏ بسیاری از اسیران آنان را در آتش سوزاندم،‏ و بسیاری را زنده به اسارت گرفتم.‏ دستها و انگشتان بعضی را قطع کردم،‏ و بینی برخی دیگر را بریدم.‏» با وجود این،‏ وقتی یُونُس سرانجام پیام یَهُوَه را به اهالی نِینَوا رسانید،‏ آنان از گناهان خود توبه کردند و یَهُوَه آن بار شهر را نابود نساخت.‏ —‏ یُونُس ۳:‏⁠۳-‏۱۰؛‏ متّیٰ ۱۲:‏۴۱‏.‏

یَهُوَه «عصا» را بالا می‌گیرد

۳.‏ واکنش اسرائیلیان در مقابل هشدارهایی که انبیای یَهُوَه به آنها می‌دهند چه تفاوتی با واکنش اهالی نِینَوا دارد؟‏

۳ آیا اسرائیلیانی که یُونُس به آنها موعظه می‌کند نیز پیام او را می‌پذیرند؟‏ (‏ ۲پادشاهان ۱۴:‏۲۵‏)‏ خیر.‏ آنها به پرستش پاک پشت می‌کنند.‏ آری،‏ آنان تا به آن حد پیش می‌روند که ‹به تمامی لشکر آسمان سجده می‌کنند و بَعْل را عبادت می‌نمایند.‏› علاوه بر آن،‏ ‹پسران و دختران خود را از آتش می‌گذرانند و فالگیری و جادوگری نموده،‏ خویشتن را می‌فروشند تا آنچه در نظر خداوند ناپسند است،‏ به عمل آورده،‏ خشم او را به هیجان بیاوردند.‏› (‏ ۲پادشاهان ۱۷:‏۱۶،‏ ۱۷‏)‏ اسرائیلیان بر خلاف اهالی نِینَوا،‏ هشدارهایی را که یَهُوَه از طریق انبیایش برای آنها می‌فرستد نمی‌پذیرند.‏ از اینرو یَهُوَه تصمیم می‌گیرد به اقدامات سخت‌تری دست بزند.‏

۴،‏ ۵.‏ الف)‏ منظور از ‹آشور› چیست،‏ یَهُوَه چگونه از آن به صورت «عصا» استفاده می‌کند؟‏ ب)‏ سامره چه وقت سقوط می‌کند؟‏

۴ پس از رفتن یُونُس به نِینَوا،‏ از میزان تهاجم آشوریان برای مدت درازی کاسته می‌شود.‏a اما در آغاز قرن هشتم ق.‏د.‏م.‏،‏ آشور دوباره به صورت یک قدرت نظامی قد علم می‌کند،‏ و یَهُوَه از آن به نحوی شگفت‌آور استفاده می‌نماید.‏ اِشَعْیای نبی از جانب یَهُوَه به پادشاهی شمالی اسرائیل هشدار می‌دهد و می‌گوید:‏ ‏«وای بر آشور که عصای غضب من است.‏ و عصایی که در دست ایشان است خشم من می‌باشد.‏ او را بر امّت منافق می‌فرستم و نزد قوم مغضوب خود مأمور می‌دارم،‏ تا غنیمتی بربایند و غارتی ببرند و ایشان را مثل گِل کوچه‌ها پایمال سازند.‏» —‏ اِشَعْیا ۱۰:‏⁠۵،‏ ۶‏.‏

۵ براستی که برای اسرائیلیان مایهٔ حقارت است!‏ خدا از ملتی بت‌پرست یعنی «آشور» به عنوان «عصایی» برای تأدیب آنها استفاده می‌کند.‏ در سال ۷۴۲ ق.‏د.‏م.‏،‏ شَلْمَناسَر پنجم،‏ پادشاه آشور،‏ پایتخت امّت مرتد اسرائیل،‏ سامره را محاصره می‌کند.‏ این شهر که از لحاظ سوق‌الجیشی در محلی مناسب و بر فراز تپه‌ای با ارتفاع ۹۰ متر قرار دارد،‏ تا حدود سه سال مقاومت می‌کند.‏ اما از آنجا که هیچ ترفند انسانی نمی‌تواند در برابر مقصود خدا مقاومت کند،‏ در سال ۷۴۰ ق.‏د.‏م.‏،‏ سامره سقوط می‌کند و زیر پای آشور لگدمال می‌شود.‏ —‏ ۲پادشاهان ۱۸:‏۱۰‏.‏

۶.‏ آشور از چه نظر پای خود را فراتر از آنچه یَهُوَه برای او در نظر دارد می‌گذارد؟‏

۶ یَهُوَه به وسیلهٔ آشور به قومش درس می‌دهد،‏ اما این امر بدان معنا نیست که آشور او را به رسمیت می‌شناسد.‏ به همین دلیل یَهُوَه در ادامه می‌گوید:‏ ‏«امّا [‏آشور ] چنین گمان نمی‌کند و دلش بدینگونه قیاس نمی‌نماید،‏ بلکه مراد دلش این است که امّت‌های بسیار را هلاک و منقطع بسازد.‏»‏ (‏ اِشَعْیا ۱۰:‏۷ ‏)‏ آنچه یَهُوَه در نظر دارد آن است که آشور وسیله‌ای باشد در دست او.‏ اما آشور فکر دیگری در سر دارد.‏ دلش او را وا می‌دارد تا نقشهٔ فتوحات عظیمتری را در سر بپروراند و حتی به فکر می‌افتد تا دنیای آن روزگار را فتح کند!‏

۷.‏ الف)‏ جملهٔ «آیا سرداران من جمیعاً پادشاه نیستند؟‏» را توضیح بده.‏ ب)‏ کسانی که امروزه یَهُوَه را ترک می‌کنند باید چه نکته‌ای را در نظر داشته باشند؟‏

۷ بسیاری از شهرهای غیراسرائیلیی که آشور تسخیر کرده است پیش از آن دارای پادشاه بودند.‏ این پادشاهان حال باید همچون سرداران دست‌نشانده سر تعظیم در برابر پادشاه آشور فرود آورند،‏ از این جهت آشور به حق می‌تواند با غرور بگوید:‏ ‏«آیا سرداران من جمیعاً پادشاه نیستند؟‏»‏ (‏ اِشَعْیا ۱۰:‏۸ ‏)‏ خدایان کاذبِ شهرهای بزرگ ملتهای گوناگون نتوانستند پرستندگانشان را از نابودی برهانند.‏ خدایانی که اهالی سامره می‌پرستند،‏ از جمله بَعْل،‏ مُولَک،‏ و گوساله‌های طلایی نخواهند توانست از آن شهر حفاظت کنند.‏ اهالی آن شهر به یَهُوَه پشت کرده‌اند،‏ از اینرو نمی‌توانند انتظار داشته باشند که یَهُوَه به نفع آنها وارد عمل شود.‏ هر کسی که امروزه به یَهُوَه پشت می‌کند باید سرنوشت اهالی سامره را به خاطر داشته باشد!‏ آشور می‌تواند براحتی در مورد سامره و شهرهای مغلوب دیگر با غرور و افتخار بگوید:‏ ‏«آیا کَلنو مثل کَرْکَمیش نیست و آیا حمات مثل ارفاد نی،‏ و آیا سامره مانند دمشق نمی‌باشد؟‏»‏ (‏ اِشَعْیا ۱۰:‏۹ ‏)‏ برای آشور این شهرها همه یکسان هستند،‏ آنها همگی حکم غنیمت جنگی را دارند.‏

۸،‏ ۹.‏ چرا هنگامی که آشور متوجه اورشلیم می‌شود پای خود را از حد خود فراتر می‌گذارد؟‏

۸ اما آشور بیش از حد به خود می‌بالد و می‌گوید:‏ ‏«چنانکه دست من بر ممالک بتها استیلا یافت و بتهای تراشیدهٔ آنها از بتهای اورشلیم و سامره بیشتر بودند.‏ پس آیا به نهجی که به سامره و بتهایش عمل نمودم به اورشلیم و بتهایش چنین عمل نخواهم نمود؟‏»‏ (‏ اِشَعْیا ۱۰:‏۱۰،‏ ۱۱ ‏)‏ ممالکی که آشور مغلوب ساخته از اورشلیم یا حتی سامره دارای بتهای بیشتری بودند.‏ بدین سبب آشور با خود استدلال می‌کند:‏ ‹چه چیزی می‌تواند مانع از آن شود که اورشلیم را به سرنوشت سامره دچار نسازم؟‏›‏

۹ چه لاف‌زن گزافه‌گویی!‏ یَهُوَه به او اجازه نخواهد داد که اورشلیم را تصاحب کند.‏ سابقهٔ یهودا در حمایت از پرستش حقیقی چندان درخشان نیست.‏ (‏ ۲پادشاهان ۱۶:‏⁠۷-‏۹؛‏ ۲تواریخ ۲۸:‏۲۴‏)‏ به همین علت یَهُوَه هشدار داده است که یهودا به علت بی‌ایمانی‌اش در طی تهاجم آشور صدمهٔ فراوانی خواهد دید.‏ اما اورشلیم باقی خواهد ماند.‏ (‏ اِشَعْیا ۱:‏⁠۷،‏ ۸‏)‏ هنگام تهاجم آشور،‏ حِزْقیّا بر اورشلیم پادشاهی می‌کند.‏ شیوهٔ عمل او با شیوهٔ عمل پدرش،‏ آحاز تفاوت دارد.‏ این نکته را می‌توان از آنجا دریافت که در طی همان نخستین ماه پادشاهی‌اش درهای معبد را دوباره گشود و پرستش پاک را برقرار ساخت!‏ —‏ ۲تواریخ ۲۹:‏⁠۳-‏۵‏.‏

۱۰.‏ یَهُوَه در مورد آشور چه قولی می‌دهد؟‏

۱۰ از اینرو نقشهٔ حمله به اورشلیم مورد تأیید یَهُوَه نیست.‏ یَهُوَه قول می‌دهد که این قدرت جهانی گستاخ پاسخگوی اعمال خود خواهد بود:‏ ‏«واقع خواهد شد بعد از آنکه خداوند تمامی کار خود را با کوه صهیون و اورشلیم به انجام رسانیده باشد که من از ثمرهٔ دل مغرور پادشاه آشور و از فخر چشمان متکبّر وی انتقام خواهم کشید.‏» —‏ اِشَعْیا ۱۰:‏۱۲‏.‏

پیش به سوی یهودا و اورشلیم!‏

۱۱.‏ چرا آشور گمان می‌کند که اورشلیم طعمهٔ آسانی است؟‏

۱۱ هشت سال پس از سقوط پادشاهی شمال در سال ۷۴۰ ق.‏د.‏م.‏،‏ سَنْخاریب پادشاه جدید آشور،‏ به سوی اورشلیم لشکرکشی می‌کند.‏ اِشَعْیا با سبکی شاعرانه نقشهٔ مغرورانهٔ سَنْخاریب را توصیف می‌کند:‏ ‏«به قوّت دست خود و به حکمت خویش چونکه فهیم هستم این را کردم و حدود قومها را منتقل ساختم و خزاین ایشان را غارت نمودم و مثل جبّار سروران ایشان را به زیر انداختم.‏ و دست من دولت قوم‌ها را مثل آشیانه‌ای گرفته است و به طوری که تخمهای متروک را جمع کنند من تمامی زمین را جمع کردم.‏ و کسی نبود که بال را بجنباند یا دهان خود را بگشاید یا جک جک بنماید.‏»‏ (‏ اِشَعْیا ۱۰:‏۱۳،‏ ۱۴ ‏)‏ سَنْخاریب با خود استدلال می‌کند که شهرهای دیگر سقوط کرده‌اند و سامره نیز نابود شده است،‏ پس اورشلیم نیز باید قاعدتاً طعمهٔ آسانی باشد!‏ آن شهر ممکن است با اکراه وارد نبرد شود،‏ اما اهالی‌اش بدون جک‌جک فوراً مغلوب خواهند گشت و اموالشان همچون تخمهایی که در آشیانه‌ای متروک قرار دارند برچیده خواهد شد.‏

۱۲.‏ از نظر یَهُوَه باید با چه دیدی به گزافه‌گوییهای آشور نگریست؟‏

۱۲ اما سَنْخاریب یک نکته را فراموش کرده است.‏ سامرهٔ مرتد سزاوار تأدیبی بود که دریافت داشت.‏ اما اورشلیم تحت حکومت حِزْقیّای پادشاه مجدداً به صورت دژ نفوذناپذیری برای پرستش پاک درآمده است.‏ هر که بخواهد بر اورشلیم دست یابد با یَهُوَه روبرو است!‏ اِشَعْیا برآشفته می‌پرسد:‏ ‏«آیا تبر بر کسی که به آن می‌شکند فخر خواهد نمود یا ارّه بر کسی که آن را می‌کشد افتخار خواهد کرد،‏ که گویا عصا بلندکنندهٔ خود را بجنباند یا چوب‌دست آنچه را که چوب نباشد بلند نماید؟‏»‏ (‏ اِشَعْیا ۱۰:‏۱۵ ‏)‏ امپراتوری آشور فقط ابزاری است در دست یَهُوَه،‏ همچون تبر،‏ اره،‏ عصا یا چوبدستی که هیزم‌شکن،‏ اره‌کش یا چوپان از آن استفاده می‌کند.‏ چگونه عصا به خود اجازه می‌دهد که در مقابل کسی که از آن استفاده می‌کند قد علم کند!‏

۱۳.‏ الف)‏ «فربهان» چه کسانی هستند و چه بر سر آنها خواهد آمد؟‏ ب)‏ منظور از ‹خار و خس› چیست و سرانجام آن چه خواهد بود؟‏ پ)‏ منظور از «شوکت جنگل او» چه کسانی است و چه بر سر آنها می‌آید؟‏

۱۳ چه بر سر آشور خواهد آمد؟‏ ‏«خداوند یَهُوَه صبایوت بر فربهان او لاغری خواهد فرستاد و زیر جلال او سوختنی مثل سوختن آتش افروخته خواهد شد.‏ و نور اسرائیل نار و قدّوس وی شعله خواهد شد،‏ و در یک روز خار و خسش را سوزانیده،‏ خواهد خورد.‏ و شوکت جنگل و بستان او هم روح و هم بدن را تباه خواهد ساخت و مثل گداختن مریض خواهد شد.‏ و بقیّه درختان و جنگلش قلیل العدد خواهد بود که طفلی آنها را ثبت تواند کرد.‏»‏ (‏ اِشَعْیا ۱۰:‏۱۶-‏۱۹ ‏)‏ آری،‏ یَهُوَه آن «عصای» آشوری را خواهد تراشید!‏ «فربهان» ارتش آشور یعنی سربازان تنومند آن به «لاغری» دچار خواهند شد.‏ آنان ظاهر نیرومند و قوی خود را از دست خواهند داد!‏ نیروهای او همچون تلی از بوته و خار و خس به وسیلهٔ نور اسرائیل،‏ یعنی یَهُوَه خدا خواهند سوخت.‏ و ‹شوکت جنگل او› یعنی سرداران نظامی‌اش تباه خواهند گشت.‏ هنگامی که کار یَهُوَه با آشوریان پایان یابد،‏ بقدری تعداد سرداران آنها کاهش خواهد یافت که یک پسربچه می‌تواند آنها را با انگشتان دست بشمارد!‏ ‏—‏ اِشَعْیا ۱۰:‏۳۳،‏ ۳۴ نیز ملاحظه شود.‏

۱۴.‏ پیشروی آشور را در خاک یهودا تا سال ۷۳۲ ق.‏د.‏م.‏ توضیح بده.‏

۱۴ با اینهمه یهودیانی که در سال ۷۳۲ ق.‏د.‏م.‏ در اورشلیم زندگی می‌کنند نمی‌توانند براحتی بپذیرند که آشور شکست خواهد خورد.‏ سپاه عظیم آشور بی‌محابا نزدیک می‌شود.‏ فهرست شهرهایی که در یهودا سقوط کرده‌اند از این قرار است:‏ ‏«عیّات .‏ .‏ .‏ مجرون .‏ .‏ .‏ مکماش .‏ .‏ .‏ جبع .‏ .‏ .‏ رامه .‏ .‏ .‏ جبعهٔ شاؤل .‏ .‏ .‏ جلیم .‏ .‏ .‏ لیشه .‏ .‏ .‏ عناتوت .‏ .‏ .‏ مدمینه .‏ .‏ .‏ جیبیم .‏ .‏ .‏ نوب.‏»‏ (‏ اِشَعْیا ۱۰:‏۲۸-‏۳۲الف ‏)‏b مهاجمان سرانجام به لاخیش که فقط پنجاه کیلومتر با اورشلیم فاصله دارد می‌رسند.‏ چیزی نمی‌گذرد که سپاه عظیمی از آشوریان اورشلیم را مورد تهدید قرار می‌دهند.‏ ‏«دست خود را بر جبل دختر صهیون و کوه اورشلیم دراز می‌سازد.‏»‏ (‏ اِشَعْیا ۱۰:‏۳۲ب ‏)‏ چه عاملی می‌تواند آشور را متوقف سازد؟‏

۱۵،‏ ۱۶.‏ الف)‏ چرا حِزْقیّا به ایمانی استوار نیاز دارد؟‏ ب)‏  ایمان حِزْقیّا به اینکه یَهُوَه به یاریش خواهد آمد از کجا سرچشمه می‌گیرد؟‏

۱۵ حِزْقیّای پادشاه در قصر خود درون شهر بیش از پیش نگران می‌شود.‏ او لباس خود را می‌درد و پلاس به تن می‌کند.‏ (‏ اِشَعْیا ۳۷:‏۱‏)‏ او چند نفر را نزد اِشَعْیای نبی می‌فرستد تا از یَهُوَه در مورد یهودا سؤال کند.‏ آنها اندکی بعد پاسخ یَهُوَه را به همراه می‌آورند:‏ ‹مترس .‏ .‏ .‏ این شهر را حمایت خواهم کرد.‏› (‏ اِشَعْیا ۳۷:‏⁠۶،‏ ۳۵‏)‏ با این همه،‏ آشوریان آمادهٔ تهاجم هستند و از اعتماد به نفس فراوانی برخوردارند.‏

۱۶ ایمان،‏ عاملی است که حِزْقیّای پادشاه را در این وضعیت بحرانی حفظ خواهد کرد.‏ ایمان،‏ «برهانِ چیزهای نادیده» است.‏ (‏ عبرانیان ۱۱:‏۱‏)‏ ورای آنچه به چشم می‌بینیم می‌باشد.‏ با این حال بر مبنای حکمت و آگاهی است.‏ حِزْقیّا به احتمال زیاد به یاد دارد که یَهُوَه پیش از آن این سخنان تسلّی‌بخش را بیان داشته بود:‏ ‏«ای قوم من که در صهیون ساکنید از آشور مترسید .‏ .‏ .‏ بعد از زمان بسیار کمی غضب تمام خواهد شد و خشم من برای هلاکت ایشان خواهد بود.‏ و یَهُوَه صبایوت تازیانه‌ای بر وی خواهد برانگیخت چنانکه در کشتار مِدیان بر صخرهٔ غراب.‏ و عصای او بر دریا خواهد بود و آن را بلند خواهد کرد به طوری که بر مصریان کرده بود.‏»‏ (‏ اِشَعْیا ۱۰:‏⁠۲۴-‏۲۶ ‏)‏c آری،‏ قوم خدا پیش از این نیز در موقعیتهای دشواری قرار گرفته بودند.‏ سپاهیان مصر در کنار دریای سرخ ظاهراً اسلاف حِزْقیّا را به طور چاره‌ناپذیری گرفتار ساخته بودند.‏ قرنها پیش جِدعُون هنگامی که مِدیان و عمالیق،‏ اسرائیل را مورد تاخت و تاز قرار دادند،‏ با سپاهی اندک در مقابل لشکر عظیم آنان قرار گرفت.‏ با وجود این یَهُوَه در هر دو مورد قومش را نجات داد.‏ —‏ خروج ۱۴:‏⁠۷-‏۹،‏ ۱۳،‏ ۲۸؛‏ داوران ۶:‏⁠۳۳؛‏ ۷:‏⁠۲۱،‏ ۲۲‏.‏

۱۷.‏ چگونه یوغ آشور «گسسته» می‌شود،‏ و به چه دلیل؟‏

۱۷ آیا یَهُوَه دوباره مانند موارد پیشین عمل خواهد کرد؟‏ آری.‏ یَهُوَه وعده می‌دهد:‏ ‏«در آن روز واقع خواهد شد که بار او از دوش تو و یوغ او از گردن تو رفع خواهد شد و یوغ از [‏‏«روغن،‏»‏ د ج] گسسته خواهد شد.‏»‏ (‏ اِشَعْیا ۱۰:‏۲۷ ‏)‏ یوغ آشور از روی دوش و گردن مردم عهد خدا برداشته خواهد شد.‏ آری،‏ این یوغ «گسسته» خواهد شد!‏ در یک شب،‏ فرشتهٔ یَهُوَه،‏ ۰۰۰‏,‏۱۸۵ نفر از آشوریان را به هلاکت می‌رساند و آشوریان خاک یهودا را برای همیشه ترک می‌کنند.‏ (‏ ۲پادشاهان ۱۹:‏۳۵،‏ ۳۶‏)‏ به چه دلیل؟‏ به دلیل «روغن.‏» در اینجا احتمالاً منظور روغنی است که حِزْقیّا با آن به عنوان یکی از پادشاهان دودمان داود مسح شده بود.‏ از اینرو یَهُوَه به وعدهٔ خویش عمل می‌کند:‏ «این شهر را حمایت کرده،‏ به خاطر خود و به خاطر بندهٔ خویش داود،‏ آن را نجات خواهم داد.‏» —‏ ۲پادشاهان ۱۹:‏۳۴‏.‏

۱۸.‏ الف)‏ آیا نبوت اِشَعْیا فقط یک بار تحقق می‌یابد؟‏ توضیح بده.‏ ب)‏ چه سازمانی امروزه مانند سامرهٔ باستان است؟‏

۱۸ آن بخش از کتاب اِشَعْیا که در این فصل مورد بررسی قرار می‌دهیم مربوط به رویدادهایی است که بیش از ۲۷۰۰ سال پیش در یهودا به وقوع پیوستند.‏ با این همه آن رویدادها کاملاً به روزگار ما مربوط می‌شوند.‏ (‏ رومیان ۱۵:‏۴‏)‏ آیا این امر بدان معناست که نقش‌آفرینان اصلی این داستان پرماجرا یعنی اهالی سامره و اورشلیم و آشور،‏ همتای امروزی دارند؟‏ آری.‏ جهان مسیحیت نیز همچون سامرهٔ بت‌پرست ادعا می‌کند که یَهُوَه را می‌پرستد با این حال ارتداد تا مغز آن رسوخ کرده است.‏ در «مقاله‌ای دربارهٔ تحول اعتقادات مسیحی» (‏ انگل‍.‏)‏ جان هنری نیومن،‏ کاردینال کلیسای کاتولیک رومی اذعان می‌کند وسایلی که جهان مسیحیت قرنهاست از آنها استفاده می‌کند همچون بخور،‏ شمع،‏ آب مقدس،‏ لباس کشیشی،‏ و تصاویر و مجسمه‌ها «همگی ریشهٔ بت‌پرستانه دارند.‏» یَهُوَه همانطور که از بت‌پرستی سامریان ناخوشنود بود از پرستش ملحدانهٔ جهان مسیحیت نیز خشنود نیست.‏

۱۹.‏ به جهان مسیحیت در مورد چه موضوعی هشدار داده شده است،‏ و توسط چه کسانی؟‏

۱۹ سالهاست که شاهدان یَهُوَه به جهان مسیحیت ناخشنودی یَهُوَه را هشدار می‌دهند.‏ در سال ۱۹۵۵،‏ برای مثال،‏ یک سخنرانی عمومی با عنوان «جهان مسیحیت یا مسیحیت حقیقی —‏ کدامیک ‹نور جهان› است؟‏» در سراسر جهان ایراد شد.‏ در این سخنرانی چگونگی انحراف جهان مسیحیت از اعتقادات و اعمال مسیحیت حقیقی به وضوح توضیح داده شد.‏ سپس نسخه‌هایی از این نطق پرقدرت برای روحانیان بسیاری از کشورها ارسال شد.‏ جهان مسیحیت،‏ به طور کلی به این هشدار وقعی نگذارده است.‏ از اینرو یَهُوَه چاره‌ای ندارد جز آنکه او را با «عصا» تأدیب کند.‏

۲۰.‏ الف)‏ آشور امروزی کیست،‏ و چگونه از آن همچون عصا استفاده خواهد شد؟‏ ب)‏ جهان مسیحیت تا چه حد تأدیب خواهد شد؟‏

۲۰ یَهُوَه از چه کسی برای تأدیب جهان مسیحیت سرکش استفاده خواهد کرد؟‏ پاسخ این پرسش را می‌توانیم در هفدهمین باب کتاب مکاشفه بیابیم.‏ در آنجا از یک فاحشه یعنی «بابل عظیم» سخن می‌رود که مظهر همهٔ ادیان کاذب دنیا،‏ منجمله جهان مسیحیت می‌باشد.‏ این فاحشه بر حیوان وحشی قرمزرنگی سوار است که هفت سر و ده شاخ دارد.‏ (‏ مکاشفه ۱۷:‏⁠۳،‏ ۵،‏ ۷-‏۱۲‏)‏ وحش مظهر سازمان ملل متحد است.‏d درست همانطور که آشور باستانی سامره را نابود ساخت،‏ این حیوان وحشی قرمزرنگ نیز «فاحشه را دشمن خواهد داشت و او را بینوا و عریان خواهد نمود و گوشتش را خواهد خورد و او را به آتش خواهد سوزانید.‏» (‏ مکاشفه ۱۷:‏۱۶‏)‏ از اینرو آشورِ روزگار ما (‏ یعنی ملتهایی که در سازمان ملل شرکت دارند)‏ ضربهٔ مهلکی به جهان مسیحیت وارد خواهد کرد و آن را از صفحهٔ روزگار محو خواهد ساخت.‏

۲۱،‏ ۲۲.‏ چه کسی حیوان وحشی را وا می‌دارد تا به قوم خدا حمله‌ور شود؟‏

۲۱ آیا شاهدان وفادار یَهُوَه نیز به همراه بابل عظیم نابود خواهند گشت؟‏ خیر.‏ زیرا خدا از آنها ناخشنود نیست.‏ پرستش پاک باقی خواهد ماند.‏ اما،‏ حیوان وحشی که بابل عظیم را نابود می‌سازد به قوم یَهُوَه نیز به چشم طمع می‌نگرد.‏ با این کار،‏ این حیوان وحشی مقصود خدا را انجام نمی‌دهد،‏ بلکه مقصود شخص دیگری را دنبال می‌کند.‏ این شخص کیست؟‏ شیطانِ ابلیس.‏

۲۲ یَهُوَه نقشهٔ خودپسندانهٔ شیطان را برملا می‌سازد و می‌گوید:‏ «در آن روز چیزها در دل تو [در دل شیطان] خطور خواهد کرد و تدبیری زشت خواهی نمود.‏ و خواهی گفت:‏ .‏ .‏ .‏ بر کسانی که به اطمینان و امنیّت ساکنند می‌آیم که جمیع ایشان بی‌حصارند .‏ .‏ .‏ تا تاراج نمایی و غنیمت را ببری.‏» (‏ حِزْقِیال ۳۸:‏۱۰-‏۱۲‏)‏ شیطان با خود استدلال خواهد کرد:‏ ‹چرا با استفاده از ملتها به شاهدان یَهُوَه حمله نکنم؟‏ آنها آسیب‌پذیر،‏ بی‌حفاظ،‏ و بدون نفوذ سیاسی هستند.‏ هیچ مقاومتی از خود نشان نخواهند داد و به سهولت آنها را همچون تخمهایی که در آشیانه‌ای رهاشده قرار دارند بر خواهم داشت!‏›‏

۲۳.‏ چرا آشور امروزی نخواهد توانست آنچه را که بر سر جهان مسیحیت می‌آورد بر سر قوم خدا بیاورد؟‏

۲۳ ای ملتها،‏ مراقب باشید!‏ بدانید که اگر دست به سوی قوم یَهُوَه ببرید،‏ با خدا روبرو خواهید شد!‏ یَهُوَه به قومش محبت می‌ورزد،‏ و برای آنها خواهد جنگید درست با همان قاطعیتی که برای اورشلیم در روزگار حِزْقیّا جنگید.‏ هنگامی که آشورِ روزگار ما سعی کند خادمان یَهُوَه را نابود سازد،‏ در واقع با یَهُوَه خدا و بره یعنی عیسی مسیح وارد نبرد شده است.‏ این نبردی است که آشور در آن شکست خواهد خورد.‏ کتاب مقدس می‌گوید:‏ «برّه بر ایشان غالب خواهد آمد،‏ زیرا که او ربّ‌الارباب و پادشاه پادشاهان است.‏» (‏ مکاشفه ۱۷:‏۱۴‏؛‏ با متّیٰ ۲۵:‏۴۰ مقایسه شود.‏)‏ حیوان وحشی قرمز نیز همچون آشور دوران باستان ‹به هلاکت خواهد رفت.‏› —‏ مکاشفه ۱۷:‏۱۱‏.‏

۲۴.‏ الف)‏ مسیحیان حقیقی برای آنکه برای وقایع آینده آمادگی پیدا کنند باید مصمم به انجام چه کاری باشند؟‏ ب)‏ اِشَعْیا چگونه به آیندهٔ دور می‌نگرد؟‏ (‏ به کادر صفحهٔ ۱۵۵ مراجعه شود.‏)‏

۲۴ مسیحیان حقیقی اگر رابطهٔ خویش را با یَهُوَه استوار نگاه دارند و در زندگی خویش به ارادهٔ او اولویت دهند،‏ می‌توانند بدون هراس به آینده بنگرند.‏ (‏ متّیٰ ۶:‏⁠۳۳‏)‏ در آن وقت دیگر لزومی ندارد از هیچگونه ‹بدی بترسند.‏› (‏ مزمور ۲۳:‏۴‏)‏ آنان با چشم ایمان بازوی قدرتمند خدا را خواهند دید که برافراشته شده است،‏ نه برای تأدیب آنان،‏ بلکه برای حفاظت از آنان در مقابل دشمنانشان.‏ و این کلام دلگرم‌کننده گوش آنان را نوازش خواهد کرد:‏ «مترسید.‏» —‏ اِشَعْیا ۱۰:‏۲۴‏.‏

‏[پاورقی‌ها]‏

a به کتاب «بینش بر نوشته‌های مقدس» (‏ انگل‍.‏)‏ جلد اول،‏ صفحهٔ ۲۰۳ مراجعه شود.‏

b برای وضوح،‏ اِشَعْیا ۱۰:‏۲۸-‏۳۲ پیش از اِشَعْیا ۱۰:‏۲۰-‏۲۷ مورد بحث قرار گرفته است.‏

c برای شرح اِشَعْیا ۱۰:‏۲۰-‏۲۳‏،‏ به کادر «‏اِشَعْیا به آیندهٔ دور می‌نگرد‏» در صفحهٔ ۱۵۵ مراجعه شود.‏

d مطالب بیشتری در مورد هویت این فاحشه و حیوان وحشی قرمزرنگ در فصلهای ۳۴ و ۳۵ کتاب «مکاشفه —‏ نزدیکی اوج عظیم آن!‏» (‏ انگل‍.‏)‏ چاپ انجمن بین‌المللی شاگردان کتاب مقدس آمده است.‏

‏[کادر/‏تصاویر در صفحهٔ ۱۵۵،‏ ۱۵۶]‏

اِشَعْیا به آیندهٔ دور می‌نگرد

اِشَعْیا ۱۰:‏۲۰-‏۲۳

باب دهم کتاب اِشَعْیا عمدتاً به شیوهٔ استفادهٔ یَهُوَه از آشوریان برای اجرای داوری بر اسرائیل و به وعدهٔ او مبنی بر دفاع از اورشلیم می‌پردازد.‏ از آنجایی که آیه‌های ۲۰ تا ۲۳ در میانهٔ این نبوت قرار دارند،‏ شاید به نظر آید که در همان دورهٔ زمانی تحقق کلی می‌یابند.‏ (‏ با اِشَعْیا ۱:‏⁠۷-‏۹ مقایسه شود.‏)‏ اما شیوهٔ بیان این آیات نشان می‌دهد که مربوط به دوران تاریخی متأخرتری است یعنی زمانی که اورشلیم نیز باید به دلیل گناهان اهالی‌اش پاسخگو باشد.‏

آحاز پادشاه برای حفظ امنیت کشورش از آشوریان طلب کمک می‌کند.‏ اِشَعْیای نبی پیشگویی می‌کند که در آینده،‏ بازماندگان خانهٔ اسرائیل دیگر هیچگاه با چنین بی‌خردی عمل نخواهند کرد.‏ در اِشَعْیا ۱۰:‏۲۰ آمده است که آنها «بر خداوند که قدّوس اسرائیل است به اخلاص اعتماد خواهند نمود.‏» با وجود این،‏ آیهٔ ۲۱ نشان می‌دهد که فقط تعداد کمی چنین خواهند کرد:‏ «بقیّه‌ای .‏ .‏ .‏ بازگشت خواهند کرد.‏» این امر پسر اِشَعْیا،‏ شآ‌ریاشوب را به یاد ما می‌آورد که در اسرائیل نشانه است و نامش به معنای «فقط عدهٔ کمی باز خواهند گشت» می‌باشد.‏ (‏ اِشَعْیا ۷:‏۳‏)‏ آیهٔ ۲۲ در باب ۱۰ به ما هشدار می‌دهد که «هلاکتی» مقدّر در راه است.‏ چنین هلاکتی عادلانه است زیرا منظور از آن تأدیب منصفانهٔ قومی است سرکش.‏ در نتیجهٔ آن،‏ از یک ملت پرجمعیت که «مثل ریگ دریا» می‌باشند فقط عدهٔ کمی باز خواهند گشت.‏ آیهٔ ۲۳ هشدار می‌دهد این هلاکت آینده همهٔ آن سرزمین را در بر خواهد گرفت.‏ اورشلیم این بار بخشیده نخواهد شد.‏

این آیه‌ها بخوبی توصیف‌کنندهٔ رویدادهای سال ۶۰۷ ق.‏د.‏م.‏ هستند.‏ در آن زمان یَهُوَه امپراتوری بابل را به صورت «عصای» خود به کار برد.‏ تمام آن سرزمین منجمله اورشلیم،‏ به دست مهاجمان افتاد.‏ یهودیان به بابل منتقل شدند و به مدت ۷۰ سال در آنجا در اسارت به سر بردند.‏ اما،‏ بعد از آن برخی از آنها با اینکه فقط «عدهٔ کمی» بودند،‏ برای برقراری مجدد پرستش حقیقی به اورشلیم بازگشتند.‏

نبوتی که در اِشَعْیا ۱۰:‏۲۰-‏۲۳ آمده است،‏ در قرن اول دوباره تحقق یافت همانطور که رومیان ۹:‏⁠۲۷،‏ ۲۸ نشان می‌دهد.‏ (‏ با اِشَعْیا ۱:‏۹ و رومیان ۹:‏⁠۲۹ مقایسه شود.‏)‏ پولس شرح می‌دهد که در قرن اول د.‏م.‏ ‹بقیّه‌ای› یا باقیمانده‌ای از یهودیان از لحاظ روحانی نزد یَهُوَه ‹بازگشتند،‏› زیرا تعداد معدودی از یهودیان وفادار پیرو عیسی مسیح شدند و پرستش یَهُوَه را «به روح و راستی» آغاز کردند.‏ (‏ یوحنّا ۴:‏⁠۲۴‏)‏ بعدها افراد باایمان غیریهودی نیز به آنان پیوستند و قومی روحانی را تشکیل دادند که «اسرائیل خدا» نام دارد.‏ (‏ غَلاطیان ۶:‏⁠۱۶‏)‏ در آن وقت بود که آنچه در اِشَعْیا ۱۰:‏۲۰ آمده است تحقق یافت:‏ قوم وقف‌شده به یَهُوَه «دیگر» هیچگاه به یَهُوَه پشت نخواهد کرد و به حمایت انسانها دل خوش نخواهد ساخت.‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۴۷]‏

سَنْخاریب پیش خود گمان می‌کند که جمع‌آوری ملتها به سهولتِ جمع‌آوری تخمها از آشیانه است

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی