کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • پ‌ش فصل ۲۰ ص ۱۵۷-‏۱۶۴
  • با وجود مخالفت‌ها،‏ کلام خدا به گوش عدهٔ بیشتری می‌رسید

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • با وجود مخالفت‌ها،‏ کلام خدا به گوش عدهٔ بیشتری می‌رسید
  • دربارهٔ پادشاهی خدا شهادتی کامل دهید
  • عنوان‌های فرعی
  • مطالب مشابه
  • ‏‹او اطلاعات زیادی از نوشته‌های مقدّس داشت› (‏اعمال ۱۸:‏۲۴-‏۲۸‏)‏
  • ‏‹او طوری دربارهٔ پادشاهی خدا استدلال می‌کرد که مردم قانع می‌شدند› (‏اعمال ۱۸:‏۲۳؛‏ ۱۹:‏۱-‏۱۰‏)‏
  • با وجود ارواح شریر،‏ کلام خدا به گوش عدهٔ بیشتری می‌رسید و پیروز می‌شد (‏اعمال ۱۹:‏۱۱-‏۲۲‏)‏
  • ‏‹آشوب بزرگی به پا شد› (‏اعمال ۱۹:‏۲۳-‏۴۱‏)‏
  • موعظه برای شاگردسازی
    برج دیده‌بانی ۲۰۰۳
  • همواره جماعت را بنا کنید
    برج دیده‌بانی ۲۰۱۰
دربارهٔ پادشاهی خدا شهادتی کامل دهید
پ‌ش فصل ۲۰ ص ۱۵۷-‏۱۶۴

فصل ۲۰

با وجود مخالفت‌ها،‏ کلام خدا به گوش عدهٔ بیشتری می‌رسید

آپولُس و پولُس به افراد بیشتری خبر خوش را موعظه کردند

بر اساس اعمال ۱۸:‏۲۳–‏۱۹:‏۴۱

۱،‏ ۲.‏ الف)‏ پولُس و همراهانش در اِفِسُس با چه خطری روبرو شدند؟‏ ب)‏ در این فصل به بررسی چه موضوعی می‌پردازیم؟‏

در کوچه و خیابان‌های اِفِسُس صدای داد و فریاد عدهٔ زیادی شنیده می‌شد و شهر در آشوب بود.‏ خیابان‌های اصلی که در آنجا مغازه‌هایی وجود داشت،‏ کم‌کم خالی می‌شد،‏ چون عدهٔ بیشتری به آن جمعیت خشمگین ملحق می‌شدند.‏ مردم با عجله به سمت آمفی‌تئاتر شهر که گنجایش ۲۵٬۰۰۰ نفر را داشت می‌رفتند و دو همسفر پولُس رسول را با خود کشان‌کشان می‌بردند.‏ اکثر آن‌ها دلیل این همه هرج‌ومرج را نمی‌دانستند،‏ اما فکر می‌کردند که الٰههٔ محبوبشان آرتِمیس و معبدش در خطرند.‏ آن‌ها مرتباً یکصدا فریاد می‌زدند:‏ «پرقدرت است آرتِمیس،‏ الٰههٔ اِفِسُسیان!‏»​—‏اعما ۱۹:‏۳۴‏.‏

۲ شیطان بار دیگر از جمعیت خشمگین استفاده کرد تا مانع پخش خبر خوش پادشاهی خدا شود.‏ اما خشونت تنها شیوهٔ او نیست.‏ در این فصل می‌بینیم که شیطان از روش‌های دیگری هم استفاده کرد تا فعالیت و اتحاد مسیحیان قرن اول را به خطر بیندازد.‏ اما با وجود این تلاش‌ها،‏ «کلام یَهُوَه به نحوی پرقدرت رشد می‌کرد و پیروز می‌شد.‏» (‏اعما ۱۹:‏۲۰‏،‏ پاورقی)‏ مسیحیان قرن اول چطور توانستند فعالیتشان را ادامه دهند؟‏ همان طور که یَهُوَه از ما حمایت می‌کند،‏ از آن مسیحیان هم حمایت کرد.‏ با این حال،‏ ما هم باید تلاش کنیم تا بتوانیم خصوصیاتی را در خود پرورش دهیم که کمکمان می‌کند به خدمت موعظه ادامه دهیم.‏ برای این کار به کمک روح‌القدس یَهُوَه نیاز داریم.‏ اما اول به بررسی نمونهٔ آپولُس می‌پردازیم.‏

‏‹او اطلاعات زیادی از نوشته‌های مقدّس داشت› (‏اعمال ۱۸:‏۲۴-‏۲۸‏)‏

۳،‏ ۴.‏ پِریسکیلا و آکیلا متوجه چه اشکالی در تعالیم آپولُس شدند و چه کار کردند؟‏

۳ زمانی که پولُس طی سومین سفر میسیونری‌اش در راه اِفِسُس بود،‏ شخصی یهودی به نام آپولُس به آن شهر آمد که اهل اسکندریه،‏ شهری معروف در مصر بود.‏ آپولُس خصوصیات خوب زیادی داشت.‏ او خوش‌بیان و سخنرانی ماهر بود و «اطلاعات زیادی از نوشته‌های مقدّس داشت.‏» او غیورانه و «با شور و حرارتی که از روح‌القدس می‌گرفت،‏» در کنیسهٔ یهودیان با شجاعت موعظه می‌کرد.‏​—‏اعما ۱۸:‏۲۴،‏ ۲۵‏.‏

۴ پِریسکیلا و آکیلا هم گفته‌های آپولُس را شنیدند و برایشان جالب بود که «در مورد عیسی صحبت می‌کرد و تعالیمش دربارهٔ او دقیق و درست بود.‏» ولی آن‌ها متوجه شدند که او ‹فقط از تعمیدی که یحیی موعظه می‌کرد اطلاع دارد.‏› این زوج فروتن که خیمه‌دوز بودند،‏ اجازه ندادند که تحصیلات و مهارت آپولُس در سخنرانی مانعی برای آموزش بیشتر به او شود،‏ بلکه «او را به خانه‌شان بردند و تعالیم خدا را دقیق‌تر به او یاد دادند.‏» (‏اعما ۱۸:‏۲۵،‏ ۲۶‏)‏ واکنش آپولُس چه بود؟‏ عکس‌العمل او نشان داد که شخصی فروتن است؛‏ خصوصیت بسیار مهمی که هر مسیحی باید در خود پرورش دهد.‏

۵،‏ ۶.‏ چه خصوصیتی باعث شد که آپولُس ابزار مفیدی در دست یَهُوَه باشد و ما از نمونهٔ او چه یاد می‌گیریم؟‏

۵ آپولُس با پذیرفتن کمک پِریسکیلا و آکیلا،‏ توانست خادم بهتری برای یَهُوَه شود.‏ او مدتی بعد به اَخائیه رفت.‏ یهودیان آن منطقه اصرار داشتند که عیسی،‏ مسیح موعود نیست.‏ مطابق گزارش لوقا،‏ آپولُس در حضور همهٔ آن‌ها «قاطعانه و با دلایل محکم ثابت می‌کرد که ادعاهای یهودیان بی‌اساس است و با استفاده از نوشته‌های مقدّس نشان می‌داد که عیسی همان مسیح است.‏» (‏اعما ۱۸:‏۲۷،‏ ۲۸‏)‏ واقعاً آپولُس در آنجا برای هم‌ایمانانش «کمک بزرگی» شد!‏ تلاش‌های او دلیل دیگری بود که «کلام یَهُوَه» پیروز شود و به گوش عدهٔ بیشتری برسد.‏ ما از نمونهٔ آپولُس چه یاد می‌گیریم؟‏

۶ فروتنی خصوصیت بسیار مهمی است که هر مسیحی باید در خود پرورش دهد.‏ هر کدام از ما توانایی‌هایی داریم؛‏ مثل استعدادهای ذاتی،‏ تجربه یا دانشی خاص.‏ ولی فروتنی ما باید بارزتر از توانایی‌هایمان باشد،‏ در غیر این صورت این توانایی‌ها می‌تواند تبدیل به نقطه‌ضعف ما شود و غرور در دل ما پرورش پیدا کند.‏ (‏۱قر ۴:‏۷؛‏ یعقو ۴:‏۶‏)‏ اگر واقعاً فروتن باشیم،‏ دیگران را از خودمان بهتر می‌دانیم.‏ (‏فیلیپ ۲:‏۳‏)‏ وقتی کسی به ما پندی می‌دهد،‏ ناراحت نمی‌شویم و اجازه می‌دهیم دیگران به ما تعلیم دهند.‏ وقتی سازمان یَهُوَه راهنمایی جدیدی به ما می‌دهد،‏ می‌دانیم که از طرف روح‌القدس است پس روی عقیدهٔ خودمان پافشاری نمی‌کنیم.‏ ما تا زمانی که فروتن بمانیم،‏ ابزار مفیدی در دست یَهُوَه و عیسی خواهیم بود.‏​—‏لوقا ۱:‏۵۱،‏ ۵۲‏.‏

۷.‏ آپولُس و پولُس چگونه نمونه‌ای از فروتنی بودند؟‏

۷ فروتنی مانع ایجاد رقابت‌طلبی می‌شود.‏ مسلّماً شیطان خیلی دوست داشت که بین مسیحیان قرن اول چنددستگی ایجاد کند.‏ مثلاً خیلی خوشحال می‌شد اگر بین آپولُس و پولُس که برادرانی سخت‌کوش بودند،‏ حس رقابت و حسادت به وجود بیاید.‏ در قُرِنتُس بعضی‌ها می‌گفتند:‏ «من پیرو پولُس هستم» و بعضی دیگر هم می‌گفتند:‏ «ولی من پیرو آپولُس هستم.‏» پس به راحتی ممکن بود بین آپولُس و پولُس حس رقابت و حسادت به وجود بیاید.‏ اما آن‌ها به این دودستگی دامن نزدند.‏ پولُس حتی آپولُس را به خاطر موعظه تشویق کرد و به او وظایف بیشتری داد.‏ آپولُس هم مطابق راهنمایی‌های پولُس عمل کرد.‏ (‏۱قر ۱:‏۱۰-‏۱۲؛‏ ۳:‏۶،‏ ۹؛‏ تیت ۳:‏۱۲،‏ ۱۳‏)‏ این برادران فروتن واقعاً نمونهٔ خوبی از همکاری هستند!‏

‏‹او طوری دربارهٔ پادشاهی خدا استدلال می‌کرد که مردم قانع می‌شدند› (‏اعمال ۱۸:‏۲۳؛‏ ۱۹:‏۱-‏۱۰‏)‏

۸.‏ پولُس از چه مسیری به اِفِسُس برگشت و چرا؟‏

۸ پولُس همان طور که قول داده بود به اِفِسُس برگشت.‏a (‏اعما ۱۸:‏۲۰،‏ ۲۱‏)‏ توجه کنید که پولُس چه راهی را برای برگشتن به اِفِسُس انتخاب کرد.‏ او سفرش را از اَنطاکیهٔ سوریه شروع کرد.‏ پولُس می‌توانست برای رسیدن به مقصد،‏ مسیر کوتاه را انتخاب کند و با کشتی از سِلوکیه مستقیم به اِفِسُس برود.‏ اما او از راه خشکی در «نواحی ایالت آسیا» سفر کرد.‏ مطابق اعمال ۱۸:‏۲۳ و ۱۹:‏۱‏،‏ این سفر احتمالاً حدود ۱۶۰۰ کیلومتر بود.‏ اما چرا پولُس این مسیر سخت را انتخاب کرد؟‏ چون می‌خواست ‹همهٔ شاگردان را تقویت کند.‏› (‏اعما ۱۸:‏۲۳‏)‏ با وجود این که سومین سفر میسیونری او مانند دو سفر قبلی سخت می‌شد،‏ برای پولُس ارزشش را داشت.‏ امروزه هم،‏ سرپرستان سیّار و همسرانشان همین دید را دارند و ما بابت ازخودگذشتگی آن‌ها قدردانیم.‏

اِفِسُس،‏ پایتخت ایالت آسیا

اِفِسُس بزرگ‌ترین شهر در غرب آسیای صغیر بود.‏ در زمان پولُس رسول احتمالاً جمعیت این شهر بالای ۲۵۰٬۰۰۰ نفر بود.‏ اِفِسُس پایتخت رومی ایالت آسیا و «اولین و بزرگ‌ترین شهر آسیا» نامیده می‌شد.‏

اِفِسُس شهر ثروتمندی بود.‏ ثروت این شهر از راه دین و تجارت به دست آمده بود.‏ بندر اِفِسُس نزدیک دهانهٔ رودخانه‌ای بود که مسیر عبور کشتی‌های تجاری بود.‏ در نتیجه کشتی‌های زیادی در آن بندر توقف می‌کردند.‏ در این شهر علاوه بر معبد معروف آرتِمیس،‏ زیارتگاه‌ها و معبدهای زیادی وجود داشت و رومی‌ها،‏ یونانی‌ها،‏ مصری‌ها و مردم آسیای صغیر برای پرستش خدایانشان به این شهر می‌آمدند.‏

معبد آرتِمیس یکی از عجایب هفتگانهٔ دوران باستان محسوب می‌شود.‏ طول این معبد ۱۰۵ متر و عرض آن ۵۰ متر بود.‏ این بنا دارای ۱۰۰ ستون مرمری ۱۷ متری بود که قطر پایهٔ آن‌ها به ۱۸۰ سانتی‌متر می‌رسید.‏ این معبد در زمان باستان،‏ یکی از مقدّس‌ترین معبدهای ناحیهٔ مدیترانه بود.‏ مردم مبلغ‌های زیادی را آنجا می‌گذاشتند تا آرتِمیس از آن محافظت کند.‏ به این ترتیب معبد آرتِمیس مهم‌ترین مرکز بانکداری آسیا شد.‏

بناهای مهم دیگری هم در اِفِسُس بودند.‏ یکی از آن‌ها استادیومی بود که در آن مسابقات ورزشی و احتمالاً نبردهای گلادیاتورها برگزار می‌شد.‏ همچنین می‌توانیم به ساختمان تئاتر،‏ میدان‌هایی با ساختمان‌های دولتی و تجاری و بازارچه‌ها اشاره کنیم.‏

استرابو،‏ جغرافی‌دان یونانی توضیح می‌دهد که به مرور زمان،‏ جمع شدن گل‌ولای در بندر اِفِسُس مانع کشتی‌رانی شد.‏ در نتیجه این بندر کم‌کم غیرقابل استفاده شد و ساکنان شهر اِفِسُس آنجا را ترک کردند.‏ بعد از آن،‏ این شهر کاملاً متروکه شد و شهری هم در آنجا بنا نشد.‏ امروزه بازدیدکنندگان می‌توانند از ویرانه‌های این شهر باستانی دیدن کنند و زندگی آن دوران را تجسّم کنند.‏

۹.‏ چرا بعضی از شاگردان باید دوباره تعمید می‌گرفتند و ما از آن‌ها چه درسی می‌گیریم؟‏

۹ وقتی پولُس به اِفِسُس رسید،‏ حدود ۱۲ نفر از شاگردان یحیای تعمیددهنده را دید.‏ تعمیدی که آن‌ها گرفته بودند،‏ دیگر معتبر نبود.‏ آن‌ها اطلاعات چندانی در مورد روح‌القدس نداشتند و بعضی حتی چیزی در مورد آن نشنیده بودند.‏ پولُس اهمیت تعمید در نام عیسی را به آن‌ها توضیح داد و آن‌ها مثل آپولُس با فروتنی این تعلیم را پذیرفتند و تعمید گرفتند.‏ بعد،‏ روح‌القدس را دریافت کردند و از طریق آن توانایی‌های خارق‌العاده به آن‌ها داده شد.‏ واضح است که یَهُوَه به کسانی که به راهنمایی‌های جدید سازمانش عمل می‌کنند برکت می‌دهد.‏​—‏اعما ۱۹:‏۱-‏۷‏.‏

۱۰.‏ چرا پولُس از کنیسه به تالار مدرسه رفت و ما چطور می‌توانیم در موعظه نمونهٔ او را سرمشق قرار دهیم؟‏

۱۰ چیزی نگذشت که اتفاق دیگری افتاد.‏ پولُس در کنیسه به مدت سه ماه با شجاعت موعظه می‌کرد و ‹طوری دربارهٔ پادشاهی خدا استدلال می‌کرد که مردم قانع می‌شدند.‏› با این وجود،‏ عده‌ای در آنجا با سرسختی با او مخالفت کردند.‏ پولُس وقتش را با کسانی که از «راه حقیقت» بد می‌گفتند،‏ تلف نکرد.‏ او به جای کنیسه،‏ هر روز در تالار یک مدرسه سخنرانی اجرا می‌کرد.‏ (‏اعما ۱۹:‏۸،‏ ۹‏)‏ کسانی که می‌خواستند بیشتر یاد بگیرند،‏ باید از کنیسه به تالار مدرسه می‌رفتند.‏ ما هم مثل پولُس نمی‌خواهیم به گفتگو با شخصی که فقط می‌خواهد با ما بحث کند ادامه دهیم،‏ بلکه به دنبال افرادی هستیم که می‌خواهند پیام دلگرم‌کنندهٔ ما را بشنوند.‏

۱۱،‏ ۱۲.‏ الف)‏ ما چطور می‌توانیم از نمونهٔ سخت‌کوشی و انعطاف‌پذیری پولُس درس بگیریم؟‏ ب)‏ شاهدان یَهُوَه چطور سعی می‌کنند در موعظه سخت‌کوش و انعطاف‌پذیر باشند؟‏

۱۱ پولُس رسول احتمالاً از ساعت ۱۱ صبح تا ۴ بعدازظهر در تالار مدرسه تعلیم می‌داد.‏ (‏اعما ۱۹:‏۹‏)‏ این ساعت‌ها به احتمال زیاد خلوت‌ترین و گرم‌ترین زمان روز بود و خیلی‌ها برای ناهار و استراحت،‏ کارشان را تعطیل می‌کردند.‏ تصوّر کنید اگر پولُس دو سال تمام این برنامه را دنبال کرده باشد،‏ بیشتر از ۳۰۰۰ ساعت تعلیم داده است.‏b پس این می‌توانست دلیل دیگری باشد که کلام خدا به گوش عدهٔ زیادی رسید.‏ پولُس سخت‌کوش و انعطاف‌پذیر بود.‏ او برنامه‌اش را طوری تنظیم می‌کرد که مردم بیشتری کلام خدا را بشنوند.‏ در نتیجه «تمام ساکنان ایالت آسیا،‏ چه یهودی چه یونانی،‏ پیام خداوند را شنیدند.‏» (‏اعما ۱۹:‏۱۰‏)‏ پولُس واقعاً شهادتی کامل داد!‏

دو خواهر از طریق تلفن موعظه می‌کنند.‏

ما سعی می‌کنیم هر جا که مردم هستند،‏ به آن‌ها موعظه کنیم

۱۲ امروزه،‏ شاهدان یَهُوَه هم مثل پولُس سخت‌کوش و انعطاف‌پذیر هستند.‏ ما تلاش می‌کنیم مردم را در هر جا و هر زمان پیدا کنیم.‏ ما در خیابان‌ها،‏ بازارها و پارکینگ‌ها موعظه می‌کنیم.‏ همین طور سعی می‌کنیم از طریق تلفن و نامه با مردم تماس بگیریم.‏ به علاوه،‏ موقع موعظهٔ خانه به خانه،‏ تلاش می‌کنیم ساعت‌هایی به آنجا برویم که افراد بیشتری را در خانه‌هایشان ملاقات کنیم.‏

با وجود ارواح شریر،‏ کلام خدا به گوش عدهٔ بیشتری می‌رسید و پیروز می‌شد (‏اعمال ۱۹:‏۱۱-‏۲۲‏)‏

۱۳،‏ ۱۴.‏ الف)‏ یَهُوَه به پولُس چه قدرتی داد؟‏ ب)‏ پسران اِسکیوا مرتکب چه اشتباهی شدند و امروزه چطور عدهٔ زیادی در جهان مسیحیت مرتکب اشتباهی مشابه می‌شوند؟‏

۱۳ در ادامهٔ کتاب اعمال می‌خوانیم که «خدا به پولُس قدرت می‌داد که معجزه‌های شگفت‌انگیزی انجام دهد.‏» حتی وقتی پارچه یا پیش‌بندی را که با بدن او تماس پیدا کرده بود روی اشخاص بیمار می‌گذاشتند،‏ آن‌ها شفا پیدا می‌کردند و ارواح شریر از وجودشان بیرون می‌آمدند.‏c (‏اعما ۱۹:‏۱۱،‏ ۱۲‏)‏ خیلی‌ها از دیدن این که ارواح شریر بیرون می‌آیند،‏ شگفت‌زده می‌شدند.‏ اما عده‌ای هم از این بابت خوشحال نبودند.‏

۱۴ «عده‌ای از یهودیانِ دوره‌گرد هم که شهر به شهر می‌گشتند و دیوها را از وجود مردم بیرون می‌آوردند» سعی کردند از معجزات پولُس تقلید کنند.‏ مثلاً اِسکیوا که یکی از سران کاهنان یهودی بود،‏ هفت پسر داشت.‏ پسران او می‌خواستند با استفاده از اسم عیسی و پولُس،‏ ارواح شریر را بیرون کنند.‏ اما روح شریری به آن‌ها گفت:‏ «من عیسی را می‌شناسم،‏ پولُس را هم می‌شناسم،‏ ولی شما دیگر کی هستید؟‏» بعد مردی که گرفتار روح شریر بود،‏ مثل حیوانی وحشی به آن مردان حقه‌باز حمله کرد و آن‌ها را آنقدر زد که برهنه و زخمی پا به فرار گذاشتند.‏ (‏اعما ۱۹:‏۱۳-‏۱۶‏)‏ بعد از این اتفاق،‏ برای همه واضح شد که یَهُوَه قدرت خارق‌العاده‌اش را به پولُس داده بود،‏ نه به کسانی که به دروغ ادعای دینداری می‌کردند.‏ امروزه هم میلیون‌ها انسان به اشتباه تصوّر می‌کنند که تنها داشتن عنوان «مسیحی» کافی است.‏ در حالی که عیسی گفت که فقط کسانی که خواست و ارادهٔ پدرش را انجام می‌دهند،‏ از امید واقعی برخوردارند.‏​—‏مت ۷:‏۲۱-‏۲۳‏.‏

۱۵.‏ از نمونهٔ اِفِسُسیان در رابطه با سحر و جادو چه یاد می‌گیریم؟‏

۱۵ خبر رسوایی پسران اِسکیوا به گوش همه رسید و باعث شد خیلی‌ها ایمان بیاورند و دست از جادوگری بردارند.‏ فرهنگ اِفِسُسیان پر از سحر و جادو بود.‏ مردم اغلب از طلسم و کتاب‌های جادوگری استفاده می‌کردند.‏ با این حال خیلی از اِفِسُسیان کتاب‌های جادوگری خود را آوردند و جلوی همه سوزاندند،‏ هر چند ارزشی معادل ده‌ها هزار دلار داشتند.‏d لوقا می‌نویسد:‏ ‹به این ترتیب،‏ کلام یَهُوَه به نحوی پرقدرت رشد می‌کرد و پیروز می‌شد.‏› (‏اعما ۱۹:‏۱۷-‏۲۰‏،‏ پاورقی)‏ واقعاً که چه پیروزی بزرگی بر دین کاذب و سحر و جادو!‏ آن انسان‌های باایمان نمونهٔ خوبی برای ما به جا گذاشتند.‏ امروزه هم خیلی‌ها غرق در سحر و جادو هستند.‏ پس اگر متوجه شویم که چیزی در خانه داریم که ارتباطی با ارواح شریر دارد،‏ مثل اِفِسُسیان هر چه سریع‌تر آن را دور می‌اندازیم.‏ ما می‌خواهیم تا جای ممکن از این کارهای نفرت‌انگیز دور بمانیم،‏ حتی اگر برایمان سخت و پرهزینه باشد.‏

‏‹آشوب بزرگی به پا شد› (‏اعمال ۱۹:‏۲۳-‏۴۱‏)‏

دیمیتریوس یک مجسمهٔ نقره‌ای آرتِمیس در دست دارد و با عصبانیت با صنعتگران در مغازهٔ نقره‌کاران در اِفِسُس صحبت می‌کند.‏ در پشت صحنه،‏ پولُس به مردمی که در بازار جمع شده‌اند موعظه می‌کند.‏

‏«آقایان،‏ خوب می‌دانید که درآمد ما از این کسب و کار است.‏»​—‏اعمال ۱۹:‏۲۵

۱۶،‏ ۱۷.‏ الف)‏ دیمیتریوس چطور در اِفِسُس آشوب به پا کرد؟‏ ب)‏ اِفِسُسیان چطور نشان دادند که افراط‌گرا هستند؟‏

۱۶ لوقا به یکی دیگر از ترفندهای شیطان اشاره کرد و گفت:‏ «آشوب بزرگی به ضدّ پیروان ‹راه حقیقت› به پا شد.‏»‏e (‏اعما ۱۹:‏۲۳‏)‏ مردی به اسم دیمیتریوس که نقره‌کار بود،‏ این آشوب را شروع کرد.‏ او به صنعتگران یادآوری کرد که درآمدشان به فروش مجسمه‌های آن‌ها وابسته است و گفت که موعظهٔ پولُس کسب و کارشان را خراب می‌کند،‏ چون مسیحیان مجسمه‌ها را پرستش نمی‌کنند.‏ او می‌دانست که اِفِسُسیان به ملیت و هویتشان افتخار می‌کنند،‏ پس به آن‌ها گفت که این خطر هم وجود دارد که الٰههٔ بزرگشان آرتِمیس و معبدش «از چشم مردم بیفتد.‏»​—‏اعما ۱۹:‏۲۴-‏۲۷‏.‏

۱۷ سخنان دیمیتریوس به نتیجه رسید.‏ آن صنعت‌گران شروع به داد و فریاد کردند و گفتند:‏ «پرقدرت است آرتِمیس،‏ الٰههٔ اِفِسُسیان!‏» بعد از آن،‏ تمام شهر به آشوب کشیده شد.‏f پولُس با ازخودگذشتگی حاضر بود که با آن جمعیت در آمفی‌تئاتر روبرو شود،‏ ولی هم‌ایمانانش مانع او شدند.‏ پس مردی به نام اسکندر جلوی آن جمعیت ایستاد تا چیزی بگوید.‏ از آنجا که او یهودی بود مشتاق بود که فرق بین یهودیان و مسیحیان را توضیح دهد.‏ ولی وقتی مردم فهمیدند که او یهودی است،‏ نخواستند به حرفش گوش دهند و همه یکصدا حدود دو ساعت فریاد زدند:‏ «پرقدرت است آرتِمیس،‏ الٰههٔ اِفِسُسیان!‏» امروزه هم افراط‌گرایی مذهبی وجود دارد و باعث شده که خیلی‌ها نامعقول باشند.‏​—‏اعما ۱۹:‏۲۸-‏۳۴‏.‏

۱۸،‏ ۱۹.‏ الف)‏ شهردار اِفِسُس چطور جمعیت خشمگین را آرام کرد؟‏ ب)‏ چطور بعضی از مأموران دولتی از خادمان یَهُوَه دفاع کرده‌اند و ما چطور می‌توانیم نقشی در آن داشته باشیم؟‏

۱۸ سرانجام شهردار اِفِسُس توانست آن‌ها را آرام کند.‏ این مرد معقول به آن جمعیت خشمگین اطمینان داد که این مسیحیان تهدیدی برای معبد و الٰههٔ آن‌ها نیستند و پولُس و همراهانش مرتکب هیچ خطایی علیه معبد آرتِمیس نشده‌اند.‏ او مردم را تشویق کرد که اگر شکایتی دارند،‏ می‌توانند به دادگاه شکایت کنند.‏ او به آن‌ها یادآوری کرد که این خطر وجود دارد که به خاطر آشوب آن روز،‏ به شورشگری علیه روم متهم شوند.‏ به خاطر حرف‌های منطقی این مأمور دولتی،‏ جمعیت خیلی سریع پراکنده شد.‏​—‏اعما ۱۹:‏۳۵-‏۴۱‏.‏

۱۹ این اولین و آخرین باری نبود که یک مأمور دولتی معقول،‏ به نفع شاگردان عیسی عمل کرد.‏ در واقع،‏ یوحنای رسول در رؤیایی دید که طی روزهای آخر،‏ «زمین» که سمبل افراد معقول جامعه است،‏ «سیلابِ» آزار و اذیت‌های دنیای شیطان علیه شاگردان عیسی را ‹می‌بلعد.‏› (‏مکا ۱۲:‏۱۵،‏ ۱۶‏)‏ در بسیاری از موارد،‏ قاضی‌های منصف از حقوق شاهدان یَهُوَه برای پرستش و فعالیت موعظه دفاع کرده‌اند.‏ البته،‏ رفتار ما هم می‌تواند نقش زیادی در این پیروزی‌ها داشته باشد.‏ ظاهراً رفتار خوب پولُس باعث شد که مأموران دولتی برای او احترام قائل شوند و بخواهند از او محافظت کنند.‏ (‏اعما ۱۹:‏۳۱‏)‏ ما هم امیدواریم که به خاطر رفتار محترمانه و صادقانه‌مان تأثیر خوبی روی دیگران بگذاریم.‏ این کارمان ممکن است در آینده نتایج خوبی به دنبال داشته باشد.‏

۲۰.‏ الف)‏ از این که هم در قرن اول و هم الآن ‹کلام خدا رشد می‌کند و پیروز می‌شود› چه احساسی دارید؟‏ ب)‏ شما مصمم به انجام چه کاری هستید؟‏

۲۰ تعمّق بر روی این موضوع که چطور در قرن اول ‹کلام خدا رشد می‌کرد و پیروز می‌شد› واقعاً تشویق‌کننده است.‏ دیدن این که امروزه هم یَهُوَه پشت چنین پیروزی‌هایی است،‏ خیلی دلگرم‌کننده است.‏ آیا شما هم می‌خواهید نقشی هر چند کوچک در پیشرفت کار موعظه و این پیروزی‌ها داشته باشید؟‏ پس از نمونه‌هایی که بررسی کردیم،‏ سرمشق بگیرید.‏ فروتن بمانید،‏ همگام با سازمان یَهُوَه پیش بروید،‏ سخت‌کوش باشید،‏ از سحر و جادو دور بمانید و نهایت سعی خود را بکنید که با رفتار صادقانه و محترمانه‌تان،‏ شهادتی خوب و کامل بدهید.‏

a کادر «‏اِفِسُس،‏ پایتخت ایالت آسیا‏» ملاحظه شود.‏

b پولُس همچنین نامهٔ اول قُرِنتیان را در اِفِسُس نوشت.‏

c این پارچه‌ها احتمالاً دستمال‌هایی بودند که پولُس دور پیشانی‌اش می‌بست تا عرقش سرازیر نشود.‏ همین طور اشاره به پیش‌بند نشانهٔ این است که او احتمالاً در وقت آزادش،‏ مثلاً صبح‌های زود به خیمه‌دوزی مشغول بود.‏​—‏اعما ۲۰:‏۳۴،‏ ۳۵‏.‏

d لوقا می‌گوید که ارزش آن کتاب‌ها ۵۰٬۰۰۰ سکهٔ نقره بود.‏ اگر منظور لوقا دینار باشد،‏ در آن زمان این مقدار سکه برابر با مزد ۵۰٬۰۰۰ روز کاری یا معادل کارِ کارگری بود که به مدت ۱۳۷ سال،‏ هفت روز هفته کار می‌کرد.‏

e بعضی از محققان بر این عقیده‌اند که وقتی پولُس به قُرِنتیان نوشت که «حتی مطمئن نبودیم که زنده بمانیم» در واقع به این ماجرا اشاره می‌کرد.‏ (‏۲قر ۱:‏۸‏)‏ ولی احتمالاً موقعیت خطرناک‌تری را در نظر داشت.‏ پولُس در جایی دیگر نوشت که «با حیوانات وحشی» می‌جنگید.‏ در واقع منظور او یا جنگ با حیوانات واقعی در میدان نمایش بود یا آزار و اذیت از طرف انسان‌ها.‏​—‏۱قر ۱۵:‏۳۲‏.‏

f صنف صنعتگران قدرت زیادی داشت.‏ حدود یک قرن بعد،‏ صنف نانوایان هم در اِفِسُس شورش کردند.‏

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی