کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • دآ درس ۳۹ ص ۹۶
  • اولین پادشاه اسرائیل

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • اولین پادشاه اسرائیل
  • درس‌های آموزنده از کتاب مقدّس
  • مطالب مشابه
  • شاؤل—‏اولین پادشاه اسرائیل
    کتاب من از داستان‌های کتاب مقدّس
  • اطاعت از قربانی‌ها نیکوتر است
    برج دیده‌بانی ۲۰۱۱
  • او هنگام یأس و نومیدی پایدار ماند
    برج دیده‌بانی ۲۰۱۱
  • او هنگام یأس و نومیدی پایدار ماند
    از ایمانشان سرمشق بگیریم
لینک‌های بیشتر
درس‌های آموزنده از کتاب مقدّس
دآ درس ۳۹ ص ۹۶
شائول پادشاه گوشهٔ لباس سموئیل را می‌گیرد و آن پاره می‌شود

درس ۳۹

اولین پادشاه اسرائیل

یَهُوَه برای هدایت اسرائیلیان داورانی تعیین کرده بود،‏ ولی آن‌ها می‌خواستند پادشاه داشته باشند.‏ پس به سموئیل گفتند:‏ ‹تمام ملت‌های اطراف ما پادشاه دارند.‏ ما هم می‌خواهیم یک پادشاه داشته باشیم.‏› سموئیل می‌دانست که این درخواست مردم اشتباه است.‏ پس در دعا با یَهُوَه در این باره صحبت کرد.‏ یَهُوَه به او گفت:‏ ‹مردم تو را رد نکرده‌اند.‏ آن‌ها مرا رد کرده‌اند.‏ به آن‌ها بگو که می‌توانند پادشاه داشته باشند،‏ ولی او از آن‌ها می‌خواهد که چیزهای زیادی به او بدهند.‏› با این حال،‏ مردم گفتند:‏ ‹برای ما مهم نیست.‏ ما پادشاه می‌خواهیم!‏›‏

یَهُوَه به سموئیل گفت که مردی به اسم شائول اولین پادشاه اسرائیلیان می‌شود.‏ وقتی شائول برای دیدن سموئیل به رامه رفت،‏ سموئیل روی سر او روغن ریخت و با این کار او را به عنوان پادشاه مسح کرد.‏

بعد،‏ سموئیل اسرائیلیان را جمع کرد تا پادشاه جدیدشان را به آن‌ها نشان دهد.‏ ولی آن‌ها نتوانستند شائول را پیدا کنند.‏ آیا می‌دانی چرا؟‏ چون او خودش را بین اسباب و وسایل پنهان کرده بود.‏ وقتی بالاخره شائول را پیدا کردند،‏ او را بیرون آوردند و بین مردم گذاشتند.‏ شائول مردی خوش‌قیافه و از همه بلندتر بود.‏ سموئیل گفت:‏ ‹این کسی است که یَهُوَه انتخاب کرده است.‏› مردم فریاد زدند:‏ ‹زنده باد پادشاه!‏›‏

شائولِ پادشاه به سموئیل گوش می‌داد و از یَهُوَه اطاعت می‌کرد،‏ ولی بعد عوض شد.‏ برای مثال،‏ پادشاه اجازه نداشت روی مذبح،‏ قربانی تقدیم کند.‏ یک بار سموئیل به شائول گفت که برای تقدیم قربانی‌ها،‏ منتظر بماند تا او بیاید.‏ سموئیل فوراً نیامد و دیر کرد.‏ پس شائول تصمیم گرفت که خودش قربانی‌ها را تقدیم کند.‏ سموئیل چه عکس‌العملی نشان داد؟‏ او به شائول گفت:‏ ‹تو از یَهُوَه اطاعت نکردی.‏› آیا شائول از این اشتباهش درس گرفت؟‏

بعد از مدتی،‏ شائول به جنگ با عَمالیقیان رفت.‏ سموئیل به او گفت که هیچ‌کدام از آن‌ها را زنده نگذارد،‏ ولی شائول تصمیم گرفت اَجاج را که پادشاه عَمالیقیان بود،‏ نکشد.‏ یَهُوَه به سموئیل گفت:‏ ‹شائول مرا ترک کرده و به من گوش نمی‌دهد.‏› سموئیل خیلی ناراحت شد و به شائول گفت:‏ ‹چون دیگر از یَهُوَه اطاعت نمی‌کنی،‏ او یک پادشاه جدید انتخاب می‌کند.‏› وقتی سموئیل برگشت که برود،‏ شائول پایین لباس او را محکم گرفت و لباسش پاره شد.‏ بعد سموئیل به شائول گفت:‏ ‹یَهُوَه پادشاهی تو را از دستت گرفته است.‏› یَهُوَه می‌خواست آن پادشاهی را به کسی بدهد که او را دوست داشته باشد و از او اطاعت کند.‏

‏‹اطاعت مهم‌تر از قربانی است.‏›—‏۱سموئیل ۱۵:‏۲۲

سؤال:‏ اسرائیلیان چه می‌خواستند؟‏ چرا یَهُوَه نخواست که شائول به پادشاهی‌اش ادامه بدهد؟‏

۱سموئیل ۸:‏۱-‏۲۲؛‏ ۹:‏۱،‏ ۲،‏ ۱۵-‏۱۷؛‏ ۱۰:‏۸،‏ ۲۰-‏۲۴؛‏ ۱۳:‏۱-‏۱۴؛‏ ۱۵:‏۱-‏۳۵

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی