کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • دآ درس ۴۲ ص ۱۰۲-‏ص ۱۰۳ بند ۳
  • یوناتان مردی شجاع و وفادار

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • یوناتان مردی شجاع و وفادار
  • درس‌های آموزنده از کتاب مقدّس
  • مطالب مشابه
  • ‏«یوناتان با داوود عهد دوستی بست»‏
    از ایمانشان سرمشق بگیریم
  • ‏‹هیچ چیز نمی‌تواند یَهُوَه را بازدارد›‏
    از ایمانشان سرمشق بگیریم
  • به یَهُوَه وفادار بمانید
    برج دیده‌بانی (‏برای مطالعه در جماعات)‏ ۲۰۱۶
  • از صمیم دل یکدیگر را دوست بدارید
    برج دیده‌بانی (‏برای مطالعه در جماعات)‏ ۲۰۲۱
لینک‌های بیشتر
درس‌های آموزنده از کتاب مقدّس
دآ درس ۴۲ ص ۱۰۲-‏ص ۱۰۳ بند ۳
یوناتان و کسی که زرهٔ او را حمل می‌کرد

درس ۴۲

یوناتان مردی شجاع و وفادار

یوناتان بزرگ‌ترین پسر شائولِ پادشاه،‏ جنگجوی شجاعی بود.‏ داوود دربارهٔ یوناتان گفت که او سریع‌تر از عقاب و قوی‌تر از شیر است.‏ یک روز یوناتان ۲۰ سرباز فِلیسطی را روی تپه‌ای دید.‏ یوناتان به کسی که زرهٔ او را حمل می‌کرد گفت:‏ ‹ما فقط در صورتی به آن‌ها حمله می‌کنیم که یَهُوَه نشانه‌ای به ما بدهد.‏ اگر فِلیسطی‌ها به ما بگویند که بالا بیایید،‏ پس می‌دانیم که باید حمله کنیم.‏› فِلیسطی‌ها فریاد زدند:‏ ‹بالا بیایید و بجنگید!‏› پس هر دوی آن‌ها به بالای تپه رفتند و سربازان فِلیسطی را شکست دادند.‏

یوناتان مقداری از وسایل خود را به داوود داد

یوناتان بزرگ‌ترین پسر شائول بود،‏ پس او باید بعد از شائول،‏ پادشاه می‌شد.‏ اما یوناتان می‌دانست که یَهُوَه داوود را به عنوان پادشاه بعدی اسرائیل انتخاب کرده است؛‏ با این حال،‏ او حسودی نکرد.‏ یوناتان و داوود دوستان صمیمی شدند.‏ آن‌ها قول دادند که از همدیگر محافظت و دفاع کنند.‏ یوناتان به نشانهٔ دوستی‌اش با داوود،‏ کت،‏ شمشیر،‏ کمان و کمربندش را به او داد.‏

وقتی داوود از دست شائول فرار می‌کرد،‏ یوناتان پیش او رفت و گفت:‏ ‹قوی و شجاع باش.‏ یَهُوَه تو را به عنوان پادشاه انتخاب کرده است.‏ حتی پدرم هم این را می‌داند.‏› آیا تو هم می‌خواهی که دوست خوبی مثل یوناتان داشته باشی؟‏

یوناتان برای کمک به دوستش بارها جانش را به خطر انداخت.‏ او می‌دانست که پدرش،‏ یعنی شائول پادشاه می‌خواهد داوود را بکشد.‏ پس به پدرش گفت:‏ ‹اگر داوود را بکشی گناه کرده‌ای؛‏ او هیچ اشتباهی نکرده.‏› شائول از دست یوناتان خیلی عصبانی شد.‏ چند سال بعد،‏ شائول و یوناتان هر دو در یک جنگ کشته شدند.‏

بعد از مرگ یوناتان،‏ داوود سعی کرد پسر یوناتان،‏ مِفیبوشِت را پیدا کند.‏ وقتی داوود مِفیبوشِت را پیدا کرد،‏ به او گفت:‏ ‹پدرت دوست خوبی برای من بود.‏ برای همین،‏ من تمام عمرت از تو نگهداری می‌کنم.‏ تو در کاخ من زندگی خواهی کرد و از سفره من خواهی خورد.‏› داوود هیچ‌وقت دوستش یوناتان را فراموش نکرد.‏

‏«درست همان طور که من شما را دوست داشته‌ام،‏ شما هم همدیگر را دوست داشته باشید.‏ بزرگ‌ترین محبتی که کسی می‌تواند از خودش نشان دهد این است که جانش را برای دوستانش فدا کند.‏»—‏یوحنا ۱۵:‏۱۲،‏ ۱۳

سؤال:‏ یوناتان چطور نشان داد که شجاع است؟‏ یوناتان چطور نشان داد که وفادار است؟‏

۱سموئیل ۱۴:‏۱-‏۲۳؛‏ ۱۸:‏۱-‏۴؛‏ ۱۹:‏۱-‏۶؛‏ ۲۰:‏۳۲-‏۴۲؛‏ ۲۳:‏۱۶-‏۱۸؛‏ ۳۱:‏۱-‏۷؛‏ ۲سموئیل ۱:‏۲۳؛‏ ۹:‏۱-‏۱۳

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی