کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • دآ درس ۵۸ ص ۱۴۰-‏ص ۱۴۱ بند ۳
  • نابودی اورشلیم

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • نابودی اورشلیم
  • درس‌های آموزنده از کتاب مقدّس
  • مطالب مشابه
  • یَهُوَه هر یک را بر حسب اعمالش پاداش یا سزا خواهد داد
    خدمت و راه زندگی ما مسیحیان—‏جزوهٔ کار و آموزش—۲۰۱۷
  • فهرست محتوای کتاب اِرْمیا
    کتاب مقدّس—‏ترجمهٔ دنیای جدید
درس‌های آموزنده از کتاب مقدّس
دآ درس ۵۸ ص ۱۴۰-‏ص ۱۴۱ بند ۳
اورشلیم و معبد در میان شعله‌های آتش

درس ۵۸

نابودی اورشلیم

مردم یهودا بارها یَهُوَه را ترک کردند و خدایان دروغی را پرستیدند.‏ یَهُوَه سال‌ها تلاش کرد که به آن‌ها کمک کند.‏ او پیامبران زیادی فرستاد تا به آن‌ها هشدار بدهند،‏ ولی مردم یهودا به جای آن که به هشدارهای آن پیامبران گوش بدهند،‏ آن‌ها را مسخره می‌کردند.‏ یَهُوَه چطور جلوی بت‌پرستی آن مردم را گرفت؟‏

پادشاه بابِل،‏ نِبوکَدنَصَّر،‏ ملت‌ها را یکی بعد از دیگری شکست می‌داد.‏ اولین باری که او اورشلیم را شکست داد،‏ یِهویاکینِ پادشاه،‏ امیران،‏ جنگجویان و صنعتگران را اسیر کرد و همهٔ آن‌ها را به بابِل برد.‏ نِبوکَدنَصَّر تمام گنج‌های معبد یَهُوَه را هم با خودش برد.‏ بعد،‏ او صِدِقیا را پادشاه یهودا کرد.‏

صِدِقیا اول از نِبوکَدنَصَّر اطاعت می‌کرد.‏ اما ملت‌های اطراف یهودا و پیامبران دروغی به صِدِقیا توصیه کردند که به ضدّ بابِل شورش کند.‏ اِرْمیا به او هشدار داد و گفت:‏ ‹اگر شورش کنی،‏ تمام یهودا پر از آدم‌کشی،‏ قحطی و بیماری می‌شود.‏›‏

صِدِقیا بعد از هشت سال حکمرانی تصمیم گرفت که به ضدّ بابِل شورش کند و برای این کار از لشکر مصر خواست که به او کمک کند.‏ پس نِبوکَدنَصَّر لشکرش را فرستاد تا به اورشلیم حمله کند.‏ آن‌ها دورتادور شهر اردو زدند.‏ اِرْمیا به صِدِقیا گفت:‏ ‹یَهُوَه می‌گوید که اگر خودت را به پادشاه بابِل تسلیم کنی،‏ هم تو و هم شهر اورشلیم نجات پیدا می‌کنید.‏ اما اگر تسلیم نشوی،‏ بابِلی‌ها اورشلیم را در آتش می‌سوزانند و تو را به اسارت می‌برند.‏› صِدِقیا گفت:‏ ‹من تسلیم نمی‌شوم!‏›‏

یک سال و نیم بعد،‏ لشکر بابِل دیوارهای شهر اورشلیم را خراب کرد و شهر را به آتش کشید.‏ آن‌ها معبد یَهُوَه را آتش زدند،‏ خیلی از مردم را کشتند و هزاران نفر را به اسارت بردند.‏

صِدِقیا از اورشلیم فرار کرد،‏ ولی بابِلی‌ها او را تعقیب کردند.‏ آن‌ها صِدِقیا را نزدیک اَریحا دستگیر کردند و پیش نِبوکَدنَصَّر بردند.‏ پادشاه بابِل،‏ صِدِقیا را مجبور کرد که مرگ پسرانش را جلوی چشمانش ببیند.‏ بعد نِبوکَدنَصَّر چشم‌های صِدِقیا را کور کرد و او را به زندان انداخت.‏ بعد از مدتی،‏ صِدِقیا در زندان مرد.‏ اما یَهُوَه به مردم یهودا قول داد و گفت:‏ ‹من بعد از ۷۰ سال،‏ شما را به اورشلیم و به خانه‌هایتان برمی‌گردانم.‏›‏

برای نوجوانان و جوانانی که به عنوان اسیر به بابِل برده شدند،‏ چه اتفاقی افتاد؟‏ آیا آن‌ها به یَهُوَه وفادار می‌ماندند؟‏

‏«ای یَهُوَه خدای قادر مطلق،‏ داوری‌های تو درست و عادلانه است.‏»—‏مکاشفه ۱۶:‏۷

سؤال:‏ نِبوکَدنَصَّر چه کسی بود؟‏ او با اورشلیم چه کار کرد؟‏ صِدِقیا چه کسی بود؟‏

۲پادشاهان ۲۴:‏۱،‏ ۲،‏ ۸-‏۲۰؛‏ ۲۵:‏۱-‏۲۴؛‏ ۲تواریخ ۳۶:‏۶-‏۲۱؛‏ اِرْمیا ۲۷:‏۱۲-‏۱۴؛‏ ۲۹:‏۱۰،‏ ۱۱؛‏ ۳۸:‏۱۴-‏۲۳؛‏ ۳۹:‏۱-‏۹؛‏ حِزْقیال ۲۱:‏۲۷

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی