کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • ب۹۴ ۱/‏۷ ص ۳-‏۸
  • مبارزه با قدرت گناه بر روی جسم زبون‌شده

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • مبارزه با قدرت گناه بر روی جسم زبون‌شده
  • برج دیده‌بانی ۱۹۹۴
  • عنوان‌های فرعی
  • مطالب مشابه
  • قدرت گناه بر روی جسم زبون‌شده
  • تفکر جسم
  • تفکر روح
  • قول زندگی و صلح
  • با تفکّر روح حیاتِ ابدی را از آن خود سازیم!‏
    برج دیده‌بانی ۲۰۰۱
  • برای رسیدن به حیات و آرامش به روح رفتار کنید
    برج دیده‌بانی ۲۰۱۱
  • خویشتنداری
    برای یَهُوَه بسرائیم
  • تفکر بر طبق روح به حیات و آرامش می‌انجامد
    برج دیده‌بانی (‏برای مطالعه در جماعات)‏ ۲۰۱۶
برج دیده‌بانی ۱۹۹۴
ب۹۴ ۱/‏۷ ص ۳-‏۸

مبارزه با قدرت گناه بر روی جسم زبون‌شده

‏«تفکّر جسم موت است لکن تفکّر روح حیات و سلامتی است.‏»‏ —‏ رومیان ۸:‏⁠۶‏.‏

۱.‏ انسانها برای چه مقصودی خلق شدند؟‏

‏«‏خداآدم را بصورت خود آفرید او را بصورت خدا آفرید ایشانرا نر و ماده آفرید.‏» (‏پیدایش ۱:‏۲۷‏)‏ یک صورت،‏ انعکاس یک چیز و یا یک منشأ است.‏ بنابراین،‏ انسانها خلق شدند تا انعکاسی از جلال خدا باشند.‏ آنها در تمام سعی و کوششهایشان،‏ با نمایاندن صفات خدایی —‏ از قبیل محبت،‏ نیکویی،‏ عدالت،‏ و روحانیت —‏ هم خالق را ستایش کرده و به او عزت می‌دهند،‏ و هم سعادت و خشنودی برای خود به همراه می‌آورند.‏ —‏ ۱قرنتیان ۱۱:‏۷؛‏ ۱پطرس ۲:‏⁠۱۲‏.‏

۲.‏ چگونه اولین زوج بشری به هدف نرسیدند؟‏

۲ اولین زوج بشری که در کاملیت خلق شدند،‏ برای این نقش به خوبی مجهز بودند.‏ آنها مثل آینه‌های جلا داده شده که سطح خیلی براق داشته باشند،‏ با درخشندگی و دقت قادر به انعکاس جلال خدا بودند.‏ با این حال،‏ زمانی که آنها از روی عمد،‏ عدم اطاعت از خالق و خدای خود را برگزیدند،‏ اجازه دادند که آن سطح خیلی براق،‏ تار شود.‏ (‏پیدایش ۳:‏⁠۶‏)‏ پس از آن،‏ آنها دیگر نتوانستند جلال خدا را به طور کامل منعکس کنند.‏ آنها از جلال خدا قاصر شدند،‏ و مقصود خلقتشان را به صورت خدا،‏ از دست دادند.‏ به عبارت دیگر،‏ آنها گناه کردند.‏a

۳.‏ ماهیت واقعی گناه چیست؟‏

۳ این به ما کمک می‌کند تا ماهیت واقعی گناه را که مانع انعکاس شباهت و جلال خدا توسط انسان می‌شود،‏ درک کنیم.‏ گناه،‏ انسان را نامقدس می‌سازد،‏ که این به معنی ناپاک و کدر بودن از لحاظ روحانی و اخلاقی است.‏ تمام نوع بشر،‏ که از نسل آدم و حوا هستند،‏ در این حالت کدری و ناپاکی به دنیا آمده‌اند،‏ و در به انجام رساندن انتظاراتی که خدا از آنها به عنوان فرزندانش دارد،‏ شکست خورده‌اند.‏ نتیجه چه شد؟‏ کتاب مقدس توضیح می‌دهد:‏ «همچنانکه بوساطت یک آدم گناه داخل جهان گردید و بگناه موت،‏ و باینگونه موت بر همهٔ مردم طاری گشت از آنجا که همه گناه کردند.‏» —‏ رومیان ۵:‏۱۲‏؛‏ با اشعیا ۶۴:‏⁠۶ مقایسه شود.‏

قدرت گناه بر روی جسم زبون‌شده

۴-‏۶.‏ الف)‏ امروزه اکثر مردم چه دیدی نسبت به گناه دارند؟‏ ب)‏ نتیجهٔ دیدهای امروزی در مورد گناه چیست؟‏

۴ امروزه اکثر مردم خود را ناپاک،‏ لکه‌دار،‏ یا گناهکار نمی‌دانند.‏ در واقع،‏ گناه به عنوان کلمه،‏ عملاً از دایرهٔ لغات اکثر مردم محو شده است.‏ آنها ممکن است دربارهٔ خطاها،‏ بی‌احتیاطیها،‏ و محاسبات اشتباه صحبت کنند.‏ اما آیا دربارهٔ گناه صحبت می‌کنند؟‏ بندرت!‏ حتی در مورد کسانی که هنوز ادعا می‌کنند به خدا معتقد هستند،‏ اَلَن وُلف،‏ پرفسوری در جامعه‌شناسی چنین اظهار می‌کند:‏ «آموزشهای خدا،‏ برای آنها،‏ به جای قانونی اخلاقی،‏ مجموعه‌ای از عقاید اخلاقی را تشکیل می‌دهد،‏ آنها این طور در نظر می‌گیرند که این عقاید به جای ۱۰ فرمان،‏ ترجیحاً ‹۱۰ پیشنهاد› باشد.‏»‏

۵ نتیجهٔ چنین طرز فکری چیست؟‏ انکار یا حداقل،‏ نادیده گرفتن واقعیت گناه.‏ این،‏ نسلی از انسانهایی با درکی بسیار مختل‌شده از آنچه که درست و نادرست است به وجود آورده است،‏ انسانهایی که برای قرار دادن معیارهای اخلاقی خاص خود احساس آزادی می‌کنند،‏ و برای هر کاری که می‌خواهند انجام دهند،‏ نسبت به هیچکس احساس مسئولیت نمی‌کنند.‏ برای چنین افرادی،‏ تنها ملاک در قضاوت اینکه طرز رفتاری مناسب است یا نه،‏ این است که خود را مقصر حس نکنند.‏ —‏ امثال ۳۰:‏​۱۲،‏۱۳‏؛‏ با تثنیه ۳۲:‏​۵،‏۲۰ مقایسه شود.‏

۶ برای مثال،‏ در یک بحث تلویزیونی از اشخاص جوان دعوت شده بود تا نظرات خود را دربارهٔ آنچه که هفت گناه کبیره خوانده می‌شود،‏ بیان کنند.‏b یک شرکت‌کننده اظهار کرد:‏ «غرور گناه نیست،‏ باید عقیدهٔ خوبی نسبت به خودت داشته باشی.‏» شخص دیگری در مورد تنبلی چنین گفت:‏ «گاهی تنبل بودن مفید است.‏ .‏ .‏ .‏ خوب است که گاهی لم بدهی و برای خودت وقت بگذاری.‏» حتی گوینده این توضیح مختصر را داد:‏ ‹هفت گناه کبیره،‏ اعمال شریرانه نیستند،‏ بلکه انگیزه‌های بشرِ وابسته به عالم هستی می‌باشند که می‌توانند آزاردهنده و بسیار لذت‌بخش باشند.‏› بله،‏ درست همان طور که تصور گناه کردن ناپدید شده است،‏ احساس تقصیر هم محو گشته است،‏ زیرا با همهٔ اینها،‏ تقصیر کاملاً مغایر با احساس خشنودی است.‏ —‏ افسسیان ۴:‏​۱۷-‏۱۹‏.‏

۷.‏ بر طبق کتاب مقدس،‏ چگونه انسانها توسط گناه تحت تأثیر قرار گرفته‌اند؟‏

۷ کتاب مقدس در تضاد آشکار با همهٔ اینها،‏ صریحاً بیان می‌کند:‏ «همه گناه کرده‌اند و از جلال خدا قاصر میباشند.‏» (‏رومیان ۳:‏۲۳‏)‏ حتی پولس رسول تصدیق کرد:‏ «میدانم که در من یعنی در جسدم هیچ نیکوئی ساکن نیست زیرا که اراده در من حاضر است امّا صورتِ نیکو کردن نی.‏ زیرا آن نیکوئیرا که میخواهم نمیکنم بلکه بدیرا که نمیخواهم میکنم.‏» (‏رومیان ۷:‏​۱۸،‏۱۹‏)‏ پولس اینجا در دلسوزی به حال خود افراط نمی‌کرد.‏ بلکه،‏ از آنجایی که او کاملاً درک کرده بود بشر تا چه حد از جلال خدا قاصر شده است،‏ به شدت و به طرز دردناکی،‏ قدرت گناه را بر روی جسم زبون‌شده حس می‌کرد.‏ او اظهار کرد:‏ «وای بر من که مرد شقی هستم،‏ کیست که مرا از جسم این موت رهائی بخشد؟‏» —‏ رومیان ۷:‏⁠۲۴‏.‏

۸.‏ ما چه سؤالاتی را باید از خود بپرسیم؟‏ چرا؟‏

۸ نظر تو دربارهٔ این موضوع چیست؟‏ ممکن است اعتراف کنی که به عنوان نسلی از آدم،‏ تو هم مانند هر کس دیگری ناکامل هستی.‏ اما چگونه این دانش بر فکر و راه زندگیت اثر می‌گذارد؟‏ آیا این را به عنوان واقعیت زندگی می‌پذیری و به آسانی در انجام آنچه که از سرشت برمی‌آید،‏ پیش می‌روی؟‏ یا این که برای مبارزه با قدرت گناه بر روی جسم زبون‌شده،‏ تلاشی دائمی به عمل می‌آوری،‏ و سعی می‌کنی جلال خدا را در تمام کارهایی که انجام می‌دهی،‏ تا جایی که امکان دارد به روشنی منعکس کنی؟‏ این امر با نظر به آنچه که پولس گفت،‏ باید برای هر یک از ما از اهمیت جدیی برخوردار باشد:‏ «آنانیکه بر حسب جسم هستند در چیزهای جسم تفکّر میکنند و امّا آنانیکه بر حسب روح هستند در چیزهای روح.‏ از آنجهة که تفکّر جسم موت است لکن تفکّر روح حیات و سلامتی است.‏» —‏ رومیان ۸:‏​۵،‏۶‏.‏

تفکر جسم

۹.‏ چرا «تفکّر جسم موت است»؟‏

۹ منظور پولس هنگامی که گفت «تفکّر جسم موت است»،‏ چه بود؟‏ واژهٔ «جسم» در کتاب مقدس اغلب برای این به کار می‌رود تا انسان را در حالت ناکاملیش،‏ به عنوان نسلی از آدم سرکش که ‹در معصیت سرشته شده› نشان دهد.‏ (‏مزمور ۵۱:‏⁠۵؛‏ ایوب ۱۴:‏۴‏)‏ بنابراین،‏ پولس به مسیحیان تذکر می‌داد که افکارشان را به گرایشها،‏ انگیزه‌ها،‏ و امیال گناهکارانهٔ جسم ناکامل و زبون‌شده مشغول نکنند.‏ چرا نه؟‏ پولس در جای دیگر به ما گفت که اعمال جسم چه هستند و سپس این اخطار را داد:‏ «کنندگان چنین کارها وارث ملکوت خدا نمیشوند.‏» —‏ غلاطیان ۵:‏​۱۹-‏۲۱‏.‏

۱۰.‏ منظور از «تفکّر» چیست؟‏

۱۰ اما آیا بین تفکر به چیزی و عمل کردن به آن،‏ تفاوت عمده‌ای وجود ندارد؟‏ صحیح است،‏ دربارهٔ چیزی اندیشیدن،‏ همیشه منجر به انجام آن نمی‌شود.‏ با وجود این،‏ تفکر،‏ چیزی بیش از فقط فکری زودگذر است.‏ کلمه‌ای که توسط پولس استفاده شده،‏ به یونانی فرُنِما است،‏ و «طرز اندیشیدن،‏ روحیه،‏ .‏ .‏ .‏ هدف،‏ آرمان،‏ کوشش» را مشخص می‌کند.‏ بنابراین،‏ «تفکّر جسم» به معنای تحت کنترل،‏ تسلط،‏ و نفوذ قرار گرفتن،‏ و پیش رفتن توسط تمایلات جسم زبون‌شده می‌باشد.‏ —‏ ۱یوحنا ۲:‏⁠۱۶‏.‏

۱۱.‏ چگونه قائن در تفکر جسم بود،‏ و این چه نتیجه‌ای داشت؟‏

۱۱ این نکته توسط طریقی که قائن دنبال کرد،‏ به خوبی روشن شده است.‏ وقتی حسادت و خشم در قلب قائن برخاست،‏ یَهُوَه خدا به او اخطار داد:‏ «چرا خشمناک شدی و چرا سر خود را بزیر افکندی.‏ اگر نیکوئی میکردی آیا مقبول نمیشدی و اگر نیکوئی نکردی گناه بر در در کمین است و اشتیاق تو دارد اما تو بر وی مسلّط شوی.‏» (‏پیدایش ۴:‏​۶،‏۷‏)‏ یک انتخاب در مقابل قائن قرار داشت.‏ آیا او ‹نیکوئی میکرد› یعنی،‏ از فکر،‏ هدف،‏ و آرمان خود برای چیزی خوب استفاده می‌کرد؟‏ یا این که به تفکر جسم ادامه می‌داد و فکرش را متوجه گرایشات بدی که در قلبش نهفته بودند،‏ می‌ساخت؟‏ همان طور که یَهُوَه توضیح داد،‏ گناه «بر در در کمین» بود،‏ و منتظر بود تا چنانچه قائن اجازه می‌داد،‏ به او حمله کرده و وی را در کام خود فرو ببرد.‏ قائن به جای مبارزه و ‹مسلّط شدن› بر تمایل جسمانیش،‏ به آن اجازه داد تا بر او مسلط شود —‏ به سوی پایانی فاجعه‌آمیز.‏

۱۲.‏ ما باید چه کار کنیم تا «براه قائن» نرویم؟‏

۱۲ اما امروزه در مورد ما چطور؟‏ به طور حتم نمی‌خواهیم همچنان که یهودا در مورد افراد معینی که در میان مسیحیان قرن اول وجود داشتند،‏ اظهار تأسف کرد،‏ «براه قائن» برویم.‏ (‏یهودا ۱۱‏)‏ ما هرگز نباید فکر کنیم که کمی تمایلات شخصی خود را برآوردن،‏ یا کمی در اینجا و آنجا قوانین را نقض کردن،‏ ضرری نمی‌رساند.‏ برعکس،‏ باید هوشیار باشیم که هر گونه نفوذ کفرآمیز و منحرف‌کننده را که ممکن است در قلب و ذهن ما راه یافته باشد،‏ تشخیص دهیم و قبل از این که ریشه بگیرد،‏ به سرعت آن را دور کنیم.‏ مبارزهٔ با قدرت گناه بر روی جسم زبون‌شده از داخل شروع می‌شود.‏ —‏ مرقس ۷:‏⁠۲۱‏.‏

۱۳.‏ چگونه یک شخص می‌تواند ‹توسط شهوت خود فریفته شود›؟‏

۱۳ برای مثال،‏ ممکن است که صحنه‌ای بسیار بد یا تکان‌دهنده،‏ یا تصویر بخصوصی را که وسوسه‌کننده و شهوت‌انگیز است،‏ به طور اتفاقی ببینی.‏ این می‌تواند تصویری از یک کتاب یا یک مجله،‏ صحنه‌ای در سینما یا بر صفحهٔ تلویزیون،‏ یک آگهی بر روی تختهٔ اعلانات یا روی دیوار،‏ یا حتی حالتی در زندگی واقعی باشد.‏ این در اصل لزومی ندارد که اخطاردهنده باشد،‏ چون می‌تواند اتفاق بیفتد —‏ و اتفاق هم می‌افتد.‏ با وجود این،‏ حتی اگر این تصویر یا صحنه ممکن است فقط چند ثانیه طول کشیده باشد،‏ می‌تواند منجر به باقی ماندن در ذهن شود و گاهگاهی دوباره ظاهر گردد.‏ هنگامی که چنین چیزی اتفاق می‌افتد،‏ چه کار می‌کنی؟‏ آیا بلافاصله اقدام به مبارزه با این فکر می‌کنی و آن را از ذهنت بیرون می‌اندازی؟‏ یا این که به آن اجازه می‌دهی تا در ذهنت منزل کند،‏ و احتمالاً هر دفعه که آن فکر پیش می‌آید،‏ دوباره آن اتفاق را مجسم می‌کنی؟‏ انجام مورد دوم،‏ این خطر را دارد که موجب شروع سلسله وقایعی شود که توسط یعقوب توصیف شده است:‏ «هر کس در تجربه میافتد وقتیکه شهوت وی او را میکَشَدْ و فریفته میسازد.‏ پس شهوتْ آبستن شده گناهرا میزاید و گناه به انجام رسیده موترا تولید میکند.‏» به این دلیل است که پولس گفت:‏ «تفکّر جسم موت است لکن تفکّر روح حیات و سلامتی است.‏» —‏ یعقوب ۱:‏​۱۴،‏۱۵؛‏ رومیان ۸:‏⁠۶‏.‏

۱۴.‏ ما روزانه با چه مواجه هستیم،‏ و چگونه باید عکس‌العمل نشان دهیم؟‏

۱۴ از آنجایی که ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که به اصول غیر اخلاقی جنسی،‏ خشونت،‏ و مادی بودن جلال داده می‌شود —‏ علناً و آزادانه در کتابها،‏ مجله‌ها،‏ سینماها،‏ برنامه‌های تلویزیون،‏ و موسیقی مورد علاقهٔ عموم،‏ به نمایش گذاشته می‌شوند —‏ هر روز توسط افکار و عقاید غلط،‏ به معنی واقعی کلمه بمباران می‌شویم.‏ عکس‌العمل تو چیست؟‏ آیا توسط همهٔ اینها احساس سرگرمی و مشغولیت می‌کنی؟‏ یا مانند لوط عادل «که از رفتار فاجرانهٔ بیدینان رنجیده بود .‏ .‏ .‏ دل صالح خود را بکارهای قبیح ایشان .‏ .‏ .‏ رنجیده میداشت»،‏ متأثر می‌شوی؟‏ (‏۲پطرس ۲:‏​۷،‏۸‏)‏ ما برای موفقیت در مبارزه با قدرت گناه بر روی جسم زبون‌شده،‏ باید مصمم باشیم کاری را که مزمورنویس کرد،‏ انجام دهیم:‏ «چیزی بد را پیش نظر خود نخواهم گذاشت،‏ کار کج‌روانرا مکروه میدارم بمن نخواهد چسبید.‏» —‏ مزمور ۱۰۱:‏⁠۳‏.‏

تفکر روح

۱۵.‏ برای مبارزه با قدرت گناه بر روی ما،‏ چه کمکی را دارا هستیم؟‏

۱۵ چیزی که می‌تواند به ما کمک کند تا با قدرت گناه بر روی جسم زبون‌شده مبارزه کنیم،‏ گفتهٔ پولس است:‏ «تفکّر روح حیات و سلامتی است.‏» (‏رومیان ۸:‏⁠۶‏)‏ بدین ترتیب،‏ به جای این که ما زیر نفوذ جسم قرار گیریم،‏ باید بگذاریم ذهنمان زیر نفوذ روح قرار گیرد و در چیزهای روح پیشرفت کند.‏ آنها چه هستند؟‏ پولس در فیلپیان ۴:‏​۸‏،‏ فهرستی از آنها تهیه می‌کند:‏ «خلاصه ای برادران هرچه راست باشد و هرچه مجید و هرچه عادل و هرچه پاک و هرچه جمیل و هرچه نیک‌نام است و هر فضیلت و هر مدحی که بوده باشد در آنها تفکّر کنید.‏» بیاییم به آنچه که باید در آن تفکر کنیم،‏ نگاهی نزدیکتر بیندازیم و درک بهتری حاصل کنیم.‏

۱۶.‏ پولس ما را به «تفکّر» در چه خصوصیاتی تشویق کرد،‏ و هر یک از آنها چه چیزی را دربر می‌گیرد؟‏

۱۶ قبل از هر چیز،‏ پولس هشت خصوصیت اخلاقی را به فهرست درآورد و جلوی هر یک از آنها کلمهٔ «هر» را قرار داد.‏ این طرز بیان نشان می‌دهد که مسیحیان،‏ همیشه محدود به فکر کردن روی موضوعات تعلیماتی و وابسته به نوشته‌های مقدس نیستند.‏ دامنهٔ وسیعی از موضوعات یا مباحثی که ما می‌توانیم فکرمان را به آنها مشغول کنیم،‏ وجود دارد.‏ اما نکتهٔ مهم این است که آنها باید با خصوصیات اخلاقیی که توسط پولس مشخص شده‌اند،‏ متناسب باشند.‏ هر یک از مقوله‌های «چه» که توسط پولس نقل شده است،‏ لایق توجه ماست.‏ بیاییم آنها را به ترتیب بررسی کنیم.‏

▫ ‏«راست»‏ شامل چیزی بیش از فقط راست یا دروغ بودن است.‏ این به معنای راستگو،‏ شریف،‏ و قابل اعتماد بودن است،‏ چیزی که واقعی است،‏ نه اینکه صرفاً وانمود کنیم چنین هستیم.‏ —‏ ۱تیموتاؤس ۶:‏⁠۲۰‏.‏

▫ ‏«مجید»‏ به چیزهایی که بلندمرتبه و محترم هستند،‏ اشاره می‌کند.‏ احساسی از حرمت را برمی‌انگیزد،‏ چیزی که به جای زننده و مبتذل بودن،‏ بلندپایه،‏ تحسین‌آمیز،‏ و سزاوار قدردانی است.‏

▫ ‏«عادل»‏ به معنای مطابقت داشتن با معیارهای خداست،‏ نه معیارهای انسان.‏ اشخاص دنیوی اذهان خود را با تدابیر ناعادل مشغول می‌کنند،‏ اما ما باید به چیزهایی که در نظر خدا عادل هستند،‏ بیندیشیم و از آنها مسرور باشیم.‏ —‏ با مزمور ۲۶:‏۴؛‏ عاموس ۸:‏​۴-‏۶ مقایسه شود.‏

▫ ‏«پاک»‏ به معنای عفیف و مقدس،‏ نه تنها در رفتار (‏جنسی یا از جهات دیگر)‏،‏ بلکه در فکر و انگیزه می‌باشد.‏ یعقوب می‌گوید:‏ «آنحکمت که از بالا است اوّل طاهر است.‏» عیسی که «پاکست»،‏ برای ما نمونهٔ کامل است تا به او توجه کنیم.‏ —‏ یعقوب ۳:‏۱۷؛‏ ۱یوحنا ۳:‏⁠۳‏.‏

▫ ‏«جمیل»‏ چیزیست که محبت را در دیگران برمی‌انگیزد و به وجود می‌آورد.‏ به جای این که ذهن خود را به چیزهایی که موجب نفرت،‏ تلخی،‏ و نزاع می‌شوند،‏ مشغول کنیم،‏ ما باید «ملاحظهٔ یکدیگر را بنمائیم تا بمحبّت و اعمال نیکو ترغیب نمائیم.‏» —‏ عبرانیان ۱۰:‏⁠۲۴‏.‏

▫ ‏«نیک‌نام»‏ نه فقط به معنای «آبرومند» یا «خوش‌نام» بودن است،‏ بلکه در عمل،‏ سازنده و تحسین‌آمیز بودن می‌باشد.‏ به جای این که ذهن خود را به چیزهای تحقیرآمیز و رنجاننده مشغول کنیم،‏ به چیزهایی بیندیشیم که مفید و سازنده هستند.‏ —‏ افسسیان ۴:‏⁠۲۹‏.‏

▫ ‏«فضیلت»‏ در اصل به معنای «نیکویی» یا «برتری اخلاقی» است،‏ اما می‌تواند به معنای هر گونه برتریی باشد.‏ بنابراین،‏ ما می‌توانیم از خصوصیات،‏ لیاقتها،‏ و کمالات باارزش دیگران که در توافق با معیار خدا هستند،‏ قدردانی کنیم.‏

▫ هر چیز قابل ‏«مدحی»‏‏،‏ چنانچه از جانب خدا یا قدرتی که به طور شایسته‌ای توسط او تصدیق شده است،‏ باشد،‏ در حقیقت قابل مدح است.‏ —‏ ۱قرنتیان ۴:‏۵؛‏ ۱پطرس ۲:‏⁠۱۴‏.‏

قول زندگی و صلح

۱۷.‏ چه برکاتی از «تفکّر روح» حاصل می‌شود؟‏

۱۷ هنگامی که ما تذکر پولس را دنبال کرده و «در آنها [این چیزها] تفکّر کنیم،‏» در «تفکّر روح» موفق خواهیم شد.‏ نتیجه نه تنها برکت زندگی،‏ یعنی زندگی ابدی در دنیای جدید قول داده شده،‏ بلکه صلح نیز خواهد بود.‏ (‏رومیان ۸:‏⁠۶‏)‏ چرا؟‏ زیرا ذهن ما از نفوذ شریر چیزهای جسمی محافظت شده است،‏ و همان طور که توسط پولس توصیف شد،‏ دیگر به طور وسیع تحت تأثیر مبارزهٔ مشقت‌بار بین جسم و روح قرار نمی‌گیریم.‏ همچنین با مقاومت در مقابل نفوذ جسم،‏ صلح با خدا را به دست خواهیم آورد،‏ «زانرو که تفکّر جسم دشمنئ خدا است.‏» —‏ رومیان ۷:‏​۲۱-‏۲۴؛‏ ۸:‏⁠۷‏.‏

۱۸.‏ شیطان در حال چه مبارزه‌ای است،‏ و ما چگونه می‌توانیم پیروز شویم؟‏

۱۸ شیطان و عاملانش هر کاری که بتوانند انجام می‌دهند تا انعکاس جلال خدا را که توسط ما انجام می‌شود،‏ تار کنند.‏ آنها به وسیلهٔ بمباران ذهن ما با امیال جسمانی،‏ و با علم به این که چنین چیزی منجر به دشمنی با خدا و مرگ خواهد شد،‏ سعی می‌کنند تا به کنترل ذهن ما دست یابند.‏ اما ما می‌توانیم پیروزمندانه از این مبارزه بیرون بیاییم.‏ ما هم مانند پولس،‏ می‌توانیم اعلام کنیم:‏ «خدا را شکر میکنم بوساطت خداوند ما عیسی مسیح»،‏ برای مجهز کردن ما به منظور مبارزه با قدرت گناه بر روی جسم زبون‌شده.‏ —‏ رومیان ۷:‏⁠۲۵‏.‏

‏[پاورقی‌ها]‏

a  کتاب مقدس معمولاً از فعل عبری خطا‏،‏ و فعل یونانی هَمَرتَنو دال بر «گناه» استفاده می‌کند.‏ این دو کلمه به معنی «اصابت نکردن،‏» می‌باشند،‏ اصابت نکردن یا نرسیدن به هدفی،‏ آماجی،‏ یا نشانی.‏

b  بر طبق روایات،‏ هفت گناه کبیره عبارتند از:‏ غرور،‏ طمع‌کاری،‏ شهوت،‏ حسد،‏ پرخوری،‏ خشم و تنبلی.‏

آیا می‌توانی توضیح دهی؟‏

▫ گناه چیست،‏ و چگونه می‌تواند قدرتش را بر روی جسم زبون‌شده گسترش دهد؟‏

▫ چگونه می‌توانیم با «تفکّر جسم» مبارزه کنیم؟‏

▫ برای این که در «تفکّر روح» پیشرفت کنیم،‏ چه کار می‌توانیم انجام دهیم؟‏

▫ چگونه «تفکّر روح»،‏ زندگی و صلح به همراه می‌آورد؟‏

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی