کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • ب۹۷ ۱/‏۲ ص ۳-‏۴
  • آزادی دین را چگونه استنباط می‌کنید؟‏

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • آزادی دین را چگونه استنباط می‌کنید؟‏
  • برج دیده‌بانی ۱۹۹۷
  • عنوان‌های فرعی
  • مطالب مشابه
  • دربارهٔ آزادی دین چه می‌توان گفت؟‏
  • نوع دیگری از آزادی دین
  • یَهُوَه،‏ خدایی را که آزادی می‌بخشد خدمت کنید
    برج دیده‌بانی (‏برای مطالعه در جماعات)‏ ۲۰۱۸
  • راه دستیابی به آزادی واقعی
    برج دیده‌بانی (‏برای مطالعه در جماعات)‏ ۲۰۱۸
  • بگذارید یَهُوَه شما را به آزادی حقیقی هدایت کند
    برج دیده‌بانی ۲۰۱۲
  • آزادیی که پرستندگان یَهُوَه از آن برخوردار هستند
    متحد در پرستش تنها خدای حقیقی
لینک‌های بیشتر
برج دیده‌بانی ۱۹۹۷
ب۹۷ ۱/‏۲ ص ۳-‏۴

آزادی دین را چگونه استنباط می‌کنید؟‏

گرچه در ایالات متحده،‏ آزادی دین یکی از حقوق اساسی محسوب می‌شد،‏ در دههٔ ۱۹۴۰-‏۱۹۵۰ موج خشونت علیه شاهدان یَهُوَه،‏ کشور را فرا گرفت

میلیونها نفر به خاطر آن جنگیده‌اند.‏ عده‌ای حتی جان خود را در راه آن داده‌اند.‏ حقیقتاً یکی از گرانبهاترین چیزهایی است که انسان می‌تواند از آن برخوردار باشد.‏ آن چیست؟‏ آزادی!‏ دائرة‌المعارف کتاب جهان،‏ آزادی را چنین تعریف می‌کند:‏ «توانایی انتخاب و نیز عمل کردن مطابق آن.‏» این دائرة‌المعارف می‌افزاید:‏ «از نقطه‌نظر قانونی،‏ تا زمانی که جامعه محدودیتهای غیرعادلانه،‏ غیرضروری و نامعقول بر مردم تحمیل نکند،‏ آنان از آزادی برخوردارند.‏ همچنین،‏ جامعه باید از حقوق مردم دفاع کند—‏یعنی از آزادی،‏ اختیارات و امتیازات اساسی و ضروری ایشان.‏»‏

مفهوم آزادی به نظر ساده می‌آید.‏ لیکن آنطور که پیداست،‏ برای انسانها امکان‌پذیر نیست که عملاً در مورد حد و مرز گذاردن برای آزادی با یکدیگر به توافق برسند.‏ برای مثال،‏ عده‌ای معتقدند که دولت باید به منظور حفاظت از آزادی اتباع خود،‏ قوانینی را به تصویب برساند.‏ در حالی که عده‌ای دیگر می‌گویند،‏ این قوانین،‏ همان غل و زنجیری است که اتباع باید از قید آن آزاد شوند!‏ پس بدیهی و آشکار است که آزادی معانی متفاوتی برای مردم دارد.‏

دربارهٔ آزادی دین چه می‌توان گفت؟‏

احتمالاً،‏ همیشه داغترین بحثها و مشاجره‌ها بر سر آزادی دین بوده است؛‏ این آزادی را چنین تعریف کرده‌اند:‏ «حق ایمان داشتن و عمل کردن به اعتقاد شخصی.‏» طبق اعلامیهٔ جهانی حقوق بشر سازمان ملل،‏ «آزادی فکر،‏ وجدان و دین،‏ حق هر انسان می‌باشد.‏» این امر،‏ همچنین شامل حق «تغییر دین یا عقیده،‏» منجمله آزادی شخص در «ابراز عقیده و دین خود از طریق آموزش،‏ اعمال،‏ عبادت و رسوم،‏» می‌گردد.‏—‏مادهٔ ۱۸.‏

بیقین،‏ از هر مملکتی که واقعاً به اتباع خود اهمیت می‌دهد،‏ چنین انتظار می‌رود که این گونه آزادی را به آنان بدهد.‏ لیکن متأسفانه همیشه این طور نیست.‏ دائرة‌المعارف کتاب جهان،‏ شرح می‌دهد:‏ «دین عمیقاً بر احساسات مردم تأثیر می‌گذارد.‏ بعضی از دولتها شدیداً به یک دین متمسک و وابسته هستند و معتقدین به ادیان دیگر را تهدیدی برای مقامات سیاسی محسوب می‌دارند.‏ همچنین،‏ امکان دارد دین،‏ خطری از لحاظ سیاسی در نظر یک دولت به شمار آید زیرا ادیان،‏ به وفاداری به خدا بیشتر از اطاعت از حکومت ارجحیت می‌دهند.‏»‏

به همین سبب،‏ بعضی از دولتها محدودیتهایی برای ادیان قائل می‌شوند.‏ بعضی از دولتها سعی می‌کنند مردم را کلاً از گرایش به عقاید مذهبی منصرف کنند.‏ دولتهای دیگر نیز هستند که علی‌رغم ادعایشان به حمایت از آزادی مذهب،‏ شدیداً تمام فعالیتهای مذهبی را کنترل می‌کنند.‏

برای نمونه،‏ شرایطی را که طی چندین سال بر مکزیک حاکم بوده است در نظر بگیرید.‏ قانون اساسی کشور مکزیک،‏ آزادی دین را تضمین می‌کرد،‏ مشروط بر این مطلب که می‌افزود:‏ «کلیساهایی که برای پرستش عموم مورد استفاده قرار می‌گیرند،‏ جزء اموال مملکت می‌باشند و دولت مرکزی در مقام نمایندهٔ مملکت تعیین خواهد کرد که از کدامیک از آنها برای چنین منظوری استفاده شود.‏» در سال ۱۹۹۱ میلادی اصلاحاتی در قانون اساسی انجام شد و این محدودیت برداشته شد.‏ لهذا،‏ این مثال نشانگر این است که در سرزمینهای مختلف،‏ آزادی دین را به اشکال گوناگون تعبیر می‌کنند.‏

نوع دیگری از آزادی دین

آیا در کشوری که زندگی می‌کنید آزادی دین وجود دارد؟‏ اگر این چنین است چگونه آن را تعریف می‌کنند؟‏ آیا می‌توانید خدا را به طریق دلخواه خود پرستش کنید،‏ یا اینکه ناچارید دین رسمی مملکت را برگزینید؟‏ آیا اجازه دارید نشریات مذهبی را خوانده و منتشر سازید،‏ یا اینکه دولت چنین نشریاتی را ممنوع کرده است؟‏ آیا می‌توانید راجع به عقیدهٔ خود با دیگران صحبت کنید،‏ یا این کار تجاوز به حق و حقوق دینی دیگران محسوب می‌شود؟‏

پاسخ به این سؤالات بستگی به محل زندگی شما دارد.‏ لهذا،‏ درخور توجه است که نوعی آزادی دین وجود دارد که به هیچ وجه به جا و مکان بستگی ندارد.‏ در سال ۳۲ د.‏م.‏ در اورشلیم،‏ عیسی به پیروان خود گفت:‏ «اگر شما در کلام من بمانید فی‌الحقیقة شاگرد من خواهید شد و حقّ را خواهید شناخت و حقّ شما را آزاد خواهد کرد.‏»—‏یوحنا ۸:‏۳۱،‏ ۳۲‏.‏

منظور عیسی از این گفته چه بود؟‏ یهودیانی که به سخنان او گوش می‌کردند،‏ آرزوی رهایی از سلطهٔ روم را داشتند.‏ اما عیسی در مورد آزادی از ظلم و تعدی سیاسی صحبت نمی‌کرد.‏ همانطور که در مقالهٔ بعدی مشاهده خواهیم کرد،‏ عیسی چیز بهتری را به شاگردانش وعده داد.‏

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی