کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • ب۹۷ ۱/‏۳ ص ۴-‏۷
  • وقتی درد و رنج پایان یابد

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • وقتی درد و رنج پایان یابد
  • برج دیده‌بانی ۱۹۹۷
  • عنوان‌های فرعی
  • مطالب مشابه
  • چرا خدا بلافاصله ارادهٔ خود را اعمال نکرد؟‏
  • چرا انسانها را به انجام کار درست وا نمی‌دارد؟‏
  • چرا افراد بی‌گناه قربانی می‌شوند؟‏
  • تسکینی واقعی برای کسانی که رنج می‌برند؟‏
  • معاد یا بازگشت همه چیز به حالت اول
  • پاسخ کتاب مقدّس را بشنوید
    برج دیده‌بانی (‏عمومی)‏ ۲۰۱۷
  • چرا خدای قادر مطلق جلوی مصیبت‌های بشر را نگرفته است؟‏
    آشنایی با تعالیم کتاب مقدّس
  • فواید تحمّل سختی و مصیبت
    برج دیده‌بانی ۲۰۰۷
  • اگر آفریدگار به ما اهمیت می‌دهد چرا اینقدر درد و رنج وجود دارد؟‏
    آیا آفریدگاری وجود دارد که به ما اهمیت بدهد؟‏
لینک‌های بیشتر
برج دیده‌بانی ۱۹۹۷
ب۹۷ ۱/‏۳ ص ۴-‏۷

وقتی درد و رنج پایان یابد

درد و رنج،‏ بخشی از مقصود اصلی خدا برای خانوادهٔ بشر نبود.‏ او آفریننده و طراح آن نبوده،‏ همچنین مایل نیست که چنین چیزی وجود داشته باشد.‏ حال،‏ ممکن است از خود بپرسید:‏ ‹روی این حساب،‏ درد و رنج چگونه آغاز شد و چرا خدا اجازه داده است که تا حال ادامه یابد؟‏›—‏با یعقوب ۱:‏۱۳ مقایسه شود.‏

جواب این سؤال را می‌توان در قدیمی‌ترین گزارش تاریخ بشر،‏ کتاب مقدس،‏ بخصوص در کتاب پیدایش یافت.‏ این کتاب برای ما نقل می‌کند که اولین والدین ما یعنی آدم و حَوّا،‏ در عصیان و شورش علیه خدا،‏ از شیطان ابلیس متابعت و پیروی کردند.‏ این عمل آنان،‏ مسئله‌ای بنیادی را مطرح کرد که به اساس و زیربنای قانون و نظم عالم مربوط می‌شد.‏ وقتی آدم و حوا مدعی این حق شدند که خودشان در مورد خوب و بد تصمیم‌گیری کنند،‏ با این کار در مقابل سلطنت خدا قد علم کردند.‏ آنان حق حکمرانی خدا و داوری مطلق او را در مورد «نیک و بد،‏» تحت سؤال قرار دادند.‏—‏پیدایش ۲:‏۱۵-‏۱۷؛‏ ۳:‏۱-‏۵‏.‏

چرا خدا بلافاصله ارادهٔ خود را اعمال نکرد؟‏

اکنون ممکن است بپرسید:‏ ‹پس چرا آنوقت خدا بلافاصله ارادهٔ خود را اعمال نکرد؟‏› ماهیت این مسئله برای خیلی از مردم به همین سادگی است.‏ آنان می‌گویند که ‹خدا قدرت این کار را داشت.‏ او باید از قدرت خود استفاده می‌کرد و آن عصیانگران را نابود می‌کرد.‏› (‏مزمور ۱۴۷:‏۵‏)‏ اما،‏ این سؤال را از خود بکنید،‏ ‹آیا افرادی را که از قدرت برتر خود برای اعمال و به اجرا درآوردن خواست و ارادهٔ خویش استفاده می‌کنند بی‌درنگ و بدون تردید تحسین می‌کنم؟‏ آیا وقتی فرد مستبدی از مزدوران برای سر به نیست کردن دشمنان خود استفاده می‌کند،‏ طبیعتاً احساس انزجار نمی‌کنم؟‏› اشخاص منطقی و عاقل از چنین عملی اعراض نموده،‏ روی برمی‌گردانند.‏

شاید بگویید:‏ ‹نخیر،‏ اگر خدا متوسل به قدرت خود شود،‏ هیچ کس به عمل او اعتراض نخواهد کرد.‏› آیا در این باره مطمئنید؟‏ آیا این حقیقت ندارد که انسانها خدا را به دلیل استفاده و یا عدم استفاده از قدرت خود،‏ مورد سؤال قرار می‌دهند؟‏ مردم می‌پرسند،‏ چرا در مواقعی خدا از قدرت خود استفاده نکرده است،‏ مثلاً اجازه می‌دهد که شرارت وجود داشته باشد؟‏ از سوی دیگر،‏ آنان می‌پرسند،‏ چرا در مواقع دیگری از قدرت خود استفاده کرده است؟‏ این امر که خدا از قدرت خود علیه دشمنانش استفاده می‌کند،‏ حتی برای ابراهیم وفادار نیز ایجاد سؤال کرد.‏ زمانی را که خدا تصمیم گرفت سَدُوم را نابود کند،‏ به یاد بیاورید.‏ ابراهیم باشتباه خیال کرد که مردمان خوب نیز با بدان هلاک خواهند شد.‏ او فریاد برآورد:‏ «حاشا از تو که مثل این کار بکنی که عادلانرا با شریران هلاک سازی.‏» (‏پیدایش ۱۸:‏۲۵‏)‏ حتی به انسانهای درست‌کرداری همچون ابراهیم نیز باید اطمینان داده شود که خدا از قدرت مطلق خود سوءاستفاده نمی‌کند.‏

البته،‏ خدا می‌توانست در آن واحد،‏ آدم،‏ حوا و شیطان را از بین ببرد.‏ اما به این موضوع بیندیشید که این کار خدا چه اثری می‌توانست بر روی فرشتگان دیگر و یا مخلوقات آینده که ممکن بود بعدها از این عمل خدا مطلع شوند،‏ بگذارد؟‏ آیا آنوقت،‏ این امکان وجود نمی‌داشت که مسئلهٔ برحق بودن حکمرانی خدا،‏ تبدیل به سؤالی آزاردهنده برای آنان شود؟‏ آیا این موضوع،‏ چنین اتهامی را بر خدا وارد نمی‌سازد که در واقع،‏ همانطور که نیچِه توصیف کرده است،‏ او فرمانروای جبار و خودکامه‌ای است،‏ خدایی که مخالفین خود را ظالمانه نیست و نابود می‌کند؟‏

چرا انسانها را به انجام کار درست وا نمی‌دارد؟‏

عده‌ای شاید بپرسند:‏ ‹آیا خدا نمی‌توانست انسانها را به انجام کار درست وا دارد؟‏› خوب،‏ به این موضوع نیز فکر کنید.‏ در طول تاریخ،‏ حکومتها سعی کرده‌اند که مردم را مجبور کنند از عقاید و خط‌مشی آنان پیروی کنند.‏ بعضی از حکومتها و یا حکمرانان،‏ با روشهای مختلفی مثل استفاده از دارو و یا جراحی،‏ انسانها را شستشوی مغزی داده و بدین طریق قربانیان خود را از نعمت ارادهٔ آزاد محروم کرده‌اند.‏ آیا از بابت اینکه مخلوقاتی مختار هستیم—‏حتی با وجود اینکه می‌توان از این نعمت سوءاستفاده کرد—‏سپاسگزار نیستیم؟‏ آیا می‌گذاریم و یا راغبیم که دولتی و یا حاکمی سعی کند این نعمت را از ما بگیرد؟‏

برای خدا،‏ غیر از استفادهٔ فوری از قدرت خود برای اعمال و به اجرا درآوردن قانون،‏ چه راه دیگری وجود می‌داشت؟‏ بنا بر تصمیم یَهُوَه خدا،‏ مناسب‌ترین طریق رسیدگی به این عصیان و شورش،‏ این بود که اجازه دهد کسانی که قوانین او را زیر پا می‌گذارند،‏ موقتاً مستقل از حکمرانی او بسر برند.‏ به این صورت،‏ خانوادهٔ بشر یعنی فرزندان آدم و حوا،‏ می‌توانستند برای مدت زمان محدودی بدون اینکه مطیع قوانین خدا باشند،‏ بر خود حکومت کنند.‏ چرا خدا این اجازه را داد؟‏ زیرا او می‌دانست که با گذشت زمان،‏ شواهد بارز و غیرقابل‌انکاری برملا می‌شود که ثابت می‌کند همیشه نحوهٔ حکمرانی خدا عادلانه و برحق است،‏ حتی اگر او از قدرت مطلق خود برای اعمال ارادهٔ خود استفاده کند،‏ همچنین ثابت می‌شد که دیر یا زود،‏ هر طغیان و شورشی بر ضد خدا به فاجعه می‌انجامد.‏—‏تثنیه ۳۲:‏۴؛‏ ایوب ۳۴:‏۱۰-‏۱۲؛‏ ارمیا ۱۰:‏۲۳‏.‏

چرا افراد بی‌گناه قربانی می‌شوند؟‏

حال ممکن است بپرسید:‏ ‹چرا در خلال این مدت،‏ افراد بی‌گناه قربانی می‌شوند؟‏ آیا واقعاً ارزش دارد که این انسانها درد بکشند تا یک نکتهٔ قانونی ثابت شود؟‏› البته دلیل اینکه خدا اجازه داده است شرارت وجود داشته باشد،‏ فقط اثبات نکتهٔ مبهمی از قانون خود نیست.‏ بلکه برعکس،‏ خدا شرارت را به این علت تحمل می‌کند که این حقیقت مهم و اساسی برای همیشه ثابت شود که او بتنهایی سلطان عالم است و اینکه اطاعت و فرمانبرداری از قوانین او برای تداوم صلح و سعادت تمام مخلوقاتش ضروری و واجب است.‏

یک مطلب بسیار پراهمیت که باید به خاطر داشت،‏ این است که خدا بر این امر واقف است که می‌تواند هر خسارت و صدمه‌ای که به این دلیل بر خانوادهٔ بشر وارد می‌آید،‏ کاملاً جبران نماید.‏ او می‌داند که در درازمدت،‏ ارزش و فایدهٔ دورهٔ موقت درد و رنج بر همه معلوم خواهد گشت.‏ مادری را در نظر بگیرید که فرزند خود را محکم در آغوش نگاه‌داشته و دکتر واکسنی به کودک می‌زند که توأم با درد است تا او در مقابل بعضی از بیماریهای کشنده مصون بماند.‏ هیچ مادری نمی‌خواهد فرزندش درد بکشد.‏ هیچ دکتری هم مایل نیست که باعث عذاب و ناراحتی بیماران خود شود.‏ در چنین موقعیتی،‏ کودک علت درد کشیدن را درک نمی‌کند،‏ اما بعدها خواهد فهمید که چرا والدینش اجازه دادند دکتر به او واکسن بزند.‏

تسکینی واقعی برای کسانی که رنج می‌برند؟‏

عده‌ای شاید فکر کنند که صرفاً دانستن این مسائل،‏ انسانهایی را که متحمل درد و رنج می‌باشند،‏ تسکین چندانی نمی‌دهد.‏ هانس کونگ،‏ اظهار می‌کند که توضیح منطقی برای وجود درد و رنج،‏ «تقریباً همانقدر به شخصی که متحمل رنج می‌باشد کمک می‌کند که یک سخنرانی در مورد خواص شیمیایی مواد غذایی به انسان گرسنه کمک می‌کند.‏» او می‌پرسد:‏ «آیا تمام استدلالهای هوشمندانه واقعاً موجب تشویق بشری که درد و رنج تقریباً او را از پای درآورده،‏ شده است؟‏» البته تمام «استدلالهای هوشمندانهٔ» انسانهایی که به کلام خدا یعنی کتاب مقدس،‏ بی‌اعتنایی می‌کنند،‏ افرادی را که متحمل رنج و مشقت هستند تشویق نکرده است.‏ اینگونه توصیف فقط بر مشکلات افزوده‌اند چونکه استدلال می‌کنند که منظور خدا برای بشر این بوده که آنان رنج و محنت بکشند،‏ که خدا کرهٔ زمین را خلق کرده تا منزلگاه شیون و زاری باشد،‏ و اینکه زندگی زمینی آزمایشی است برای کسانی که عاقبت به زندگی آسمانی نایل می‌گردند.‏ چقدر کفرآمیز!‏

معهذا،‏ کتاب مقدس بشر را تسکین می‌دهد.‏ این کتاب نه تنها توضیح منسجم و باثباتی در مورد وجود درد و رنج ارائه می‌دهد،‏ بلکه همچنین در خصوص وعدهٔ مسلم خدا به ما اطمینان می‌بخشد که او تمام صدمات و خسرانی را که نتیجهٔ اجازهٔ موقت او به رنج کشیدن انسانها است،‏ جبران خواهد کرد.‏

معاد یا بازگشت همه چیز به حالت اول

بزودی خدا همه چیز را به حالتی که پیش از عصیان اولین مخلوقات بشری در نظر داشت،‏ باز خواهد گرداند.‏ زمانی که خدا برای حکمرانی مستقل بشر مقرر نموده است،‏ تقریباً به انقضا رسیده است.‏ اکنون ما در زمانی زندگی می‌کنیم که خدا «عیسی مسیح را که از اوّل برای شما اعلام شده بود،‏» خواهد فرستاد،‏ «که می‌باید آسمان او را پذیرد تا زمان معادِ [بازگشت] همه چیز که خدا از بدوِ عالم بزبان جمیع انبیای مقدّس خود از آن اخبار نمود.‏»—‏اعمال ۳:‏۲۰،‏ ۲۱‏.‏

عیسی مسیح چه خواهد کرد؟‏ او زمین را از تمام دشمنان خدا پاک و مبرا خواهد ساخت.‏ (‏۲تسالونیکیان ۱:‏۶-‏۱۰‏)‏ این عمل او،‏ همانند دستورات حاکمان مستبد،‏ اقدامی عجولانه و فوری نیست.‏ کوهی از شواهد که ثابت‌کنندهٔ نتایج اسفناک عدم لیاقت بشر در حکمرانی است،‏ نشان خواهد داد که خدا کاملاً محق است بزودی از قدرت لایتناهی و مطلق خود استفاده کرده،‏ ارادهٔ خود را به اجرا بگذارد.‏ (‏مکاشفه ۱۱:‏۱۷،‏ ۱۸‏)‏ این امر،‏ در درجهٔ اول به معنی ‹مصیبتی› خواهد بود که تا حال بر روی زمین رخ نداده است،‏ مشابه طوفان روزگار نوح،‏ لیکن مصیبتی بسیار سهمگین‌تر از آن.‏ (‏متی ۲۴:‏۲۱،‏ ۲۹-‏۳۱،‏ ۳۶-‏۳۹‏)‏ کسانی که از این «مصیبت عظیم» زنده باقی می‌مانند،‏ «اوقات استراحت» را به عین دیده و شاهد تحقق وعده‌های خدا خواهند بود که او «بزبان جمیع انبیای مقدّس خود از آن اخبار نمود.‏» (‏اعمال ۳:‏۱۹؛‏ مکاشفه ۷:‏۱۴-‏۱۷‏)‏ این وعده‌های خدا کدامند؟‏

بلی،‏ انبیای خدا که در روزگار قدیم می‌زیسته‌اند،‏ گفته‌اند که درد و رنج حاصل از جنگ و خونریزی پایان خواهد یافت.‏ برای مثال،‏ مزمور ۴۶:‏۹ برای ما نقل می‌کند:‏ «او جنگها را تا اقصای جهان تسکین میدهد.‏» دیگر انسانهایی را همچون قربانیان بی‌گناه،‏ پناهندگان با اوضاعی اسفناک،‏ زنانی که مورد تجاوز قرار گرفته‌اند،‏ معلولین و کشته‌شدگان در جنگهای بی‌رحمانه مشاهده نخواهیم کرد!‏ اشعیای نبی می‌گوید:‏ «اُمّتی بر امّتی شمشیر نخواهد کشید و بار دیگر جنگرا نخواهند آموخت.‏»—‏اشعیا ۲:‏۴‏.‏

پیامبران همچنین پیشگویی می‌کنند که رنج و محنت حاصل از تبهکاری و بی‌عدالتی نیز به پایان خواهد رسید.‏ امثال ۲:‏۲۱،‏ ۲۲ وعده می‌دهد که «راستان در زمین ساکن خواهند شد» و «ریشهٔ» کسانی که باعث درد و رنج دیگران می‌شوند «از آن کنده خواهد گشت.‏» دیگر «انسان بر انسان بجهة ضررش حکمرانی» نخواهد کرد.‏ (‏جامعه ۸:‏۹‏)‏ شریران برای همیشه نیست و نابود می‌شوند.‏ (‏مزمور ۳۷:‏۱۰،‏ ۳۸‏)‏ همه می‌توانند آزاد از درد و رنج،‏ کاملاً در صلح و امنیت زندگی کنند.‏—‏میکاه ۴:‏۴‏.‏

بعلاوه،‏ پیامبران وعده می‌دهند که درد و رنج حاصل از اختلالات و بیماریهای جسمانی و عاطفی نیز خاتمه خواهد یافت.‏ (‏اشعیا ۳۳:‏۲۴‏)‏ اشعیا وعده می‌دهد که نابینایان،‏ ناشنوایان،‏ معلولین و مبتلایان به امراض گوناگون شفا خواهند یافت.‏ (‏اشعیا ۳۵:‏۵،‏ ۶‏)‏ خدا حتی اثرات مرگ را خنثی خواهد کرد.‏ عیسی پیشگویی کرد که «جمیع کسانیکه در قبور میباشند آواز او را خواهند شنید و بیرون خواهند آمد.‏» (‏یوحنا ۵:‏۲۷،‏ ۲۸‏)‏ یوحنای رسول،‏ از «آسمانی جدید و زمینی جدید» رؤیایی دید و در آن رؤیا به او گفته شد که «خود خدا .‏ .‏ .‏ هر اشکی از چشمان ایشان پاک خواهد کرد و بعد از آن موت نخواهد بود و ماتم و ناله و درد دیگر رو نخواهد نمود.‏» (‏مکاشفه ۲۱:‏۱-‏۴‏)‏ تصورش را بکنید!‏ نه دردی،‏ نه اشک و ناله‌ای و نه حتی مرگی—‏رنج و محنت دیگر وجود نخواهد داشت!‏

طی این مدتی که خدا شرارت و گناه را به طور موقت تحمل کرده،‏ فجایع و مصیبتهایی به بار آمده است،‏ لیکن تمام آنها اصلاح و جبران خواهد شد.‏ حتی خاطرات درد و رنج بشری نیز—‏که هرگز قصد خدا نبوده است—‏کاملاً زدوده و محو خواهد گشت.‏ اشعیای نبی نبوت کرد:‏ «تنگیهای اوّلین فراموش شده .‏ .‏ .‏ و چیزهای پیشین بیاد نخواهد آمد.‏» (‏اشعیا ۶۵:‏۱۶،‏ ۱۷‏)‏ مقصود خدا برای خانوادهٔ کامل بشری،‏ این بود که آنان در نهایت صلح و سعادت بر روی بهشت زمین زندگی کنند و این مقصود به تمام معنا تحقق خواهد یافت.‏ (‏اشعیا ۴۵:‏۱۸‏)‏ در آن زمان،‏ انسانها نهایت اطمینان را به سلطنت او خواهند داشت.‏ زندگی در زمانی که خدا به تمام درد و رنج بشری پایان بخشد،‏ چه موهبتی خواهد بود،‏ زمانی که خدا ثابت خواهد کرد که آن «جبار،‏ شیاد،‏ مکار و جلادی» که نیچِه توصیف کرد،‏ نیست بلکه خدایی می‌باشد که همیشه در اعمال قدرت مطلق خود بامحبت،‏ خردمند و عادل است!‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۵]‏

بعضی از حکمرانان،‏ مردم را شستشوی مغزی می‌دادند و با این کار،‏ قربانیان خود را از ارادهٔ آزاد محروم می‌داشتند

‏[سطر اعتبار]‏

UPI/Bettmann

‏[تصویر در صفحهٔ ۷]‏

وقتی دیگر درد و رنج وجود نداشته باشد،‏ همه می‌توانند از زندگی به معنای کامل لذت ببرند

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی