چه نیکوست که یَهُوَه طریق خود را به ما نشان میدهد
‹اما خدا، طریق وی کامل است؛ و کلام خداوند مُصفّا میباشد.›—۲سموئیل ۲۲:۳۱.
۱، ۲. الف) نیاز فطری آدمی به چه چیز است؟ ب) بجاست که نمونهٔ چه کسی را سرمشق قرار دهیم؟
آدمی نیازی فطری به راهنمایی دارد. انسان در فراز و نشیبهای زندگی نیاز دارد دستی راهبر را در دست خود حس کند. برای آنکه بشر بتواند درست را از نادرست تمیز دهد یَهُوَه او را از قدری هوش و وجدان برخوردار ساخته است. اما، وجدانمان تنها در صورتی که تعلیم یافته باشد راه درست را به ما نشان میدهد. ( عبرانیان ۵:۱۴) ذهن نیز جهت اتخاذ تصمیمی درست نیاز به اطلاعات درست دارد، و برای حلاجی این اطلاعات باید تعلیم یابد. ( امثال ۲:۱-۵) با این حال، حتی با داشتن وجدان و ذهنی تعلیمیافته، به دلیل امور غیر قابل پیشبینی در زندگی تصمیمها و برنامهریزیهای ما گاه بر وفق میل و مرادمان پیش نمیروند. ( جامعه ۹:۱۱) حقیقت این است که پیشبینی دقیق آینده از توان ما خارج میباشد.
۲ ارمیای نبی با نظر به این واقعیت و همچنین به دلایلی دیگر اظهار نمود: «ای خداوند میدانم که طریق انسان از آن او نیست و آدمی که راه میرود قادر بر هدایت قدمهای خویش نمیباشد.» ( ارمیا ۱۰:۲۳) حتی بزرگترین انسان همهٔ اعصار، عیسی مسیح پذیرای راهنمایی بود. وی اظهار نمود: «پسر از خود هیچ نمیتواند کرد مگر آنچه بیند که پدر به عمل آرد، زیرا که آنچه او میکند، همچنین پسر نیز میکند.» ( یوحنا ۵:۱۸) چقدر عاقلانه است که عیسی را سرمشق قرار دهیم و مانند وی برای هدایت قدمهایمان از یَهُوَه کمک بطلبیم! داوود پادشاه در خصوص یَهُوَه چنین سرائید: «طریق وی کامل است؛ و کلام خداوند مُصفّا؛ و او برای جمع متوکلانش سپر میباشد.» ( ۲سموئیل ۲۲:۳۱) اگر به جای سلوک نمودن در طریق حکمت خویش در طریق حکمت یَهُوَه سلوک نماییم از رهنمونی کامل و بینقص برخوردار خواهیم شد. نپذیرفتن طریق یَهُوَه تنها مصیبت به بار میآورد.
یَهُوَه راه را نشان میدهد
۳. یَهُوَه چه راهنماییهایی به آدم و حَوّا داد، و چه چشماندازی برای ایشان معین نمود؟
۳ آدم و حَوّا را در نظر بگیریم. ایشان اگر چه در آغاز از گناه بری بودند، به راهنمایی نیاز داشتند. یَهُوَه تمام سنگینی برنامهریزی کار عمرانی باغ زیبای عدن را بر دوش آدم ننهاد، بلکه وظایفی برای وی تعیین نمود. آدم نخست میبایست حیوانات را نامگذاری میکرد. پس از آن یَهُوَه برای آدم و حَوّا برنامهای درازمدت تعیین نمود. وظیفهای که بدیشان محول شد این بود که بر زمین تسلط یافته، بارور و کثیر شوند و از حیوانات مراقبت نمایند. ( پیدایش ۱:۲۸) اینها وظایفی سنگین بودند، لیکن با انجام آن کل زمین به بهشتی پر از انسانهای کامل مبدل میشد که میتوانستند هماهنگ و سازگار با مخلوقات حیوانی از زندگی لذت ببرند. چه چشمانداز فوقالعادهای! آدم و حَوّا چنانچه با وفاداری در طریق خدا سلوک مینمودند، تا به امروز میتوانستند با خدا در ارتباط باشند. ( با پیدایش ۳:۸ مقایسه شود.) براستی که داشتن چنین رابطهٔ شخصیی با پروردگار عالم چه موهبت والایی است!
۴. آدم و حَوّا عدم توکل و وفاداری خود را به چه صورت نشان دادند، و نتیجهٔ اسفبار آن چه بود؟
۴ یَهُوَه نخستین زوج بشری را از خوردن میوهٔ درخت معرفتِ نیک و بد که در عدن قرار داشت منع نمود. این کار یَهُوَه موقعیتی مناسب برای آدم و حَوّا به وجود آورد تا اطاعت و فرمانبرداری خویش را ثابت کنند—یا به عبارت دیگر میل خود را به سلوک نمودن در طریق وی نشان دهند. ( پیدایش ۲:۱۷) اندکی بعد اطاعت ایشان مورد آزمایش قرار گرفت. هنگامی که شیطان با سخنانی فریبنده نزد آدم و حَوّا آمد، زمان آن رسیده بود که آن دو وفاداری خود را به یَهُوَه نشان دهند و به وعدههایی که در صورت مطیع بودن تحقق مییافت توکل کنند. با کمال تأسف نه به یَهُوَه وفادار ماندند و نه به او توکل نمودند. هنگامی که شیطان به حَوّا وعدهٔ استقلال داد و یَهُوَه را متهم به دروغگویی کرد، حَوّا فریب خورد و به یَهُوَه خیانت ورزید. آدم نیز در این گناه با زن خود همدست شد. ( پیدایش ۳:۱-۶؛ ۱تیموتاؤس ۲:۱۴) آنچه آن دو از دست دادند بسیار عظیم بود. آنان میتوانستند با سلوک نمودن در طریق یَهُوَه و به جا آوردن ارادهٔ او از شادی فراوان و روزافزون برخوردار شوند. اما حال، زندگی آنان تا لحظهٔ مرگشان مملو بود از رنج و سرخوردگی.—پیدایش ۳:۱۶-۱۹؛ ۵:۱-۵.
۵. مقصود درازمدت یَهُوَه چیست، و به چه صورت به وفاداران خود کمک میکند تا تحقق آن را ببینند؟
۵ با وجود این، یَهُوَه این مقصودش را مبنی بر اینکه زمین باید زمانی برای انسانهای کامل و بری از گناه به بهشت مبدل شود تغییر نداد. ( مزمور ۳۷:۱۱، ۲۹) یَهُوَه هرگز از دادن راهنماییهای درست به کسانی که در طریق وی سلوک مینمایند و امید دیدن تحقق وعدههای او را دارند مضایقه ننموده است. یَهُوَه به آن دسته از ما که گوش شنوا دارند، میگوید: «راه این است در آن سلوک بنما.»—اشعیا ۳۰:۲۱.
انسانهایی که در طریق یَهُوَه سلوک نمودند
۶. نام دو تن از کسانی را که در طریق یَهُوَه سلوک نمودند ذکر کن، و توضیح بده چه آیندهای در انتظار آنان است.
۶ بر طبق کتاب مقدس تنها شمار اندکی از نوادگان آدم و حَوّا در طریق یَهُوَه سلوک نمودند. هابیل نخستین ایشان بود. اگر چه مرگ خیلی زود بر سر هابیل سایه افکند، یَهُوَه تا به آخر به او التفات داشت و به همین سبب در بین ‹عادلانی خواهد بود که رستاخیز مییابند.› ( اعمال ۲۴:۱۵) هابیل سرانجام تحقق نهایی اهداف و مقاصد عظیم یَهُوَه را برای زمین و بشر به چشم خواهد دید. ( عبرانیان ۱۱:۴) در میان انسانهایی که در طریق یَهُوَه سلوک نمودند نام خَنُوخ نیز به چشم میخورد. یهودا نبوت خَنُوخ را در خصوص پایان این سیستم در رسالهٔ خود ثبت نموده است. ( یهودا ۱۴، ۱۵) خَنُوخ نیز مانند هابیل عمر نسبتاً کوتاهی داشت. ( پیدایش ۵:۲۱-۲۴) با این حال، «شهادت داده شد که [خَنُوخ] رضامندی خدا را حاصل کرد.» ( عبرانیان ۱۱:۵) او نیز همچون هابیل، به طور حتم از مرگ رستاخیز خواهد یافت، و هر دوی ایشان ناظر تحقق یافتن مقصودهای یَهُوَه خواهند بود.
۷. نوح و خانوادهٔ وی چگونه وفاداری و توکل خویش را به یَهُوَه نشان دادند؟
۷ هر چه دنیای پیش از توفان نوح بیشتر در تاریکی ظلم و شرارت فرو میرفت، آزمون وفاداری به منظور اطاعت از یَهُوَه دشوارتر میشد. سرانجام، هنگامی که دنیای آن زمان دیگر به پایان خود نزدیک شده بود، تنها گروهی کوچک در طریق یَهُوَه سلوک مینمودند. نوح و خانوادهٔ وی تنها کسانی بودند که اوامر یَهُوَه را میشنیدند و به سخنان او توکل میکردند. ایشان وفادارانه وظایف خویش را انجام میدادند و از جذب شدن به اعمال شرورانهٔ زمان خود پرهیز میکردند. ( پیدایش ۶:۵-۷، ۱۳-۱۶؛ عبرانیان ۱۱:۷؛ ۲پطرس ۲:۵) ما باید بسیار از ایشان سپاسگزار باشیم که از خود چنین وفاداری و توکلی نشان دادند و از توفان نجات یافته، اجداد ما شدند.—پیدایش ۶:۲۲؛ ۱پطرس ۳:۲۰.
۸. اسرائیلیان برای سلوک نمودن در طریق یَهُوَه چه باید میکردند؟
۸ پس از چندی، یَهُوَه عهدی با نوادگان یعقوبِ وفادار بست و آنان را قوم برگزیدهٔ خویش ساخت. ( خروج ۱۹:۵، ۶) یَهُوَه از طریق شریعتی مکتوب، کهانت، و راهنماییهای نبوی و بیوقفهٔ خویش اسرائیلِ تحت عهد شریعت را هدایت میکرد. حال دیگر بستگی به اسرائیلیان داشت که آیا میخواستند از شریعت پیروی کنند، یا نه. یَهُوَه از طریق نبی خود به اسرائیلیان گفت: «اینک من امروز برکت و لعنت پیش شما میگذارم، اما برکت، اگر اوامر یَهُوَه خدای خود را که من امروز به شما امر میفرمایم، اطاعت نمایید. و اما لعنت، اگر اوامر یَهُوَه خدای خود را اطاعت ننموده، از طریقی که من امروز به شما امر میفرمایم برگردید، و خدایان غیر را که نشناختهاید، پیروی نمایید.»—تثنیه ۱۱:۲۶-۲۸.
چرا برخی طریق یَهُوَه را ترک نمودند؟
۹، ۱۰. قوم اسرائیل به چه دلیل نیاز داشت به یَهُوَه متوکل و وفادار باشد؟
۹ اسرائیلیان نیز همچون آدم و حَوّا، برای اطاعت از یَهُوَه میبایست به او متوکل و وفادار میبودند. اسرائیل امتی کوچک بود که با همسایگانی ستیزهجو احاطه شده بود؛ از جنوب غربی با مصر و اتیوپی و از شمال شرقی با اَرام و آشور. همسایگان نزدیک اسرائیل فلسطیه، عَمُون، مُوآب، و اَدُوم بودند. همهٔ آنها به نحوی با اسرائیل سر دشمنی و ستیز داشتند. علاوه بر آن، همهٔ آن قومها پیرو مذهب کاذب بودند که از ویژگیهای آن میتوان به پرستش خدایان مصنوع بشر، طالعبینی، و گاه مناسک مذهبیی توأم با اعمال قبیح جنسی و قربانی کردن ظالمانهٔ کودکان اشاره نمود. همسایگان اسرائیل دست دعایشان به سوی خدایانشان بلند بود تا خانوادههایشان برکت یابند، زمینشان حاصلخیز گردد، و در جنگ نصرت یابند.
۱۰ تنها امتی که خدایی واحد، یعنی یَهُوَه را میپرستید اسرائیل بود. چنانچه اسرائیلیان از شریعت یَهُوَه پیروی میکردند او بدیشان وعدهٔ خانوادهٔ بزرگ، فراوانی محصول، و امنیت در مقابل همسایگانشان را داده بود. ( تثنیه ۲۸:۱-۱۴) اما، متأسفانه شمار کثیری از اسرائیلیان مطیع یَهُوَه نبودند. کسانی که از وی اطاعت میکردند به سبب وفاداریشان زجر فراوان کشیدند. شماری از آنان شکنجه شدند، تمسخر گردیدند، به زندانها افکنده شدند و یا به دست برادران اسرائیلیشان سنگسار شده، به قتل رسیدند. ( اعمال ۷:۵۱، ۵۲؛ عبرانیان ۱۱:۳۵-۳۸) آزمایش ایمان این وفاداران براستی سخت و طاقتفرسا بود! اما چرا بسیاری از اسرائیلیان طریق یَهُوَه را رها کردند؟ با اشاره به دو نمونه در تاریخ اسرائیل میتوان به طرز فکر نادرست اسرائیلیان بیوفا پی برد.
آحاز نمونهای ناپسند
۱۱، ۱۲. الف) آحاز هنگامی که از طرف اَرامیان مورد تهدید قرار گرفت از چه کاری سر باز زد؟ ب) آحاز برای حفظ ایمنی قوم به کدام پادشاه و به خدایان چه قومی متوسل شد؟
۱۱ آحاز در قرن هشتم ق.د.م. بر یهودا، پادشاهی جنوبی، سلطنت میکرد. سلطنت وی سلطنتی توأم با جنگ و خونریزی بود. برای نمونه یکبار اَرام و پادشاهی شمالی، اسرائیل، متفقاً بر او حملهور شدند و از این سبب «دل [آحاز] و دل مردمانش بلرزید.» ( اشعیا ۷:۱، ۲) یَهُوَه از سر لطف از آحاز خواست که خدایش یَهُوَه را امتحان نماید، لیکن وی دعوت یَهُوَه را رد کرد! ( اشعیا ۷:۱۰-۱۲) در نتیجه، در جنگ شکست خورد و تلفات سنگینی بر قوم یهودا وارد آمد.—۲تواریخ ۲۸:۱-۸.
۱۲ آحاز از امتحان کردن یَهُوَه سر باز زد، لیکن از کمک طلبیدن از پادشاه آشور ابا ننمود. پس باز هم همسایگان یهودا این قوم را متحمل رنج و مصیبت گرداندند. هنگامی که آشور نیز بر ضد آحاز سر ستیز گذاشت و «او را به تنگ آورد،» پادشاه «برای خدایان دمشق که او را شکست داده بودند، قربانی گذرانید و گفت: ‹چونکه خدایانِ پادشاهانِ اَرام، ایشان را نصرت دادهاند، پس من برای آنها قربانی خواهم گذرانید تا مرا اعانت نمایند.›»—۲تواریخ ۲۸:۲۰،۲۳.
۱۳. آحاز با روی آوردن به خدایان اَرامیان علناً چه چیزی را نشان داد؟
۱۳ یَهُوَه بعدها قوم اسرائیل را مخاطب قرار داده، گفت: «من یَهُوَه خدای تو هستم و تو را تعلیم میدهم تا سود ببری و تو را به راهی که باید بروی هدایت مینمایم، کاش که به اوامر من گوش میدادی، آنگاه سلامتی تو مثل نهر و عدالت تو مانند امواج دریا میبود.» ( اشعیا ۴۸:۱۷، ۱۸) آحاز با روی آوردن به خدایان بیگانه علناً نشان داد که چقدر ‹از راهی که باید در آن میرفت› دور شده است. طرز فکر غلط قومهای دیگر، آحاز را کاملاً گمراه ساخته بود و به همین سبب برای برقراری امنیت به جای توسل به یَهُوَه به خدایان آنها متوسل شد.
۱۴. چرا آحاز نمیبایست به خدایان امتها روی میآورد؟
۱۴ از مدتها پیش، بیارزشی خدایان امتها، منجمله خدایان اَرامیان، ثابت شده بود. ( اشعیا ۲:۸) برتری یَهُوَه بر خدایان اَرامیان زمانی به ثبوت رسید که اَرامیان از داوود پادشاه شکست خورده، بندگان او شدند. ( ۱تواریخ ۱۸:۵، ۶) تنها یَهُوَه «خدای خدایان و ربّالارباب، و خدای عظیم و جبّار و مهیب» قادر است امنیت واقعی به وجود آورد. ( تثنیه ۱۰:۱۷) آحاز به یَهُوَه پشت کرد و برای برقراری امنیت به خدایان امتها روی آورد، و با این عمل خویش یهودا را به خاک سیاه نشاند.—۲تواریخ ۲۸:۲۴، ۲۵.
ارمیا به همراه دیگر یهودیان در مصر
۱۵. در زمان ارمیا یهودیان مقیم مصر مرتکب چه گناهی شدند؟
۱۵ در سال ۶۰۷ ق.د.م.، یَهُوَه به سبب نهایت بیوفایی قوم خود، اجازه داد تا بابلیان شهر اورشلیم و معبد آن را نابود سازند. شمار عظیمی از اسرائیلیان به بابل تبعید شدند. عدهای نیز، منجمله ارمیا، در زادگاه خویش ماندند. هنگامی که جَدَلیا، والی شهر، به قتل رسید طرفدارانش به مصر گریخته، ارمیا را نیز با خود بردند. ( ۲پادشاهان ۲۵:۲۲-۲۶؛ ارمیا ۴۳:۵-۷) ایشان در آن دیار به گذراندن قربانی برای معبودهای تصنعی پرداختند. ارمیا در مقابل یهودیان بیوفا فریاد اعتراض برآورد، لیکن به دلیل سرسختی قوم سخنان وی کارگر نمیافتاد. آنان اصلاً تمایل نداشتند به یَهُوَه روی آورند، در عوض مرتباً «برای ملکهٔ آسمان» بخور میسوزاندند. اما چرا برای ملکهٔ آسمان؟ زیرا همین کار را پدران ایشان ‹در شهرهای یهودا و کوچههای اورشلیم میکردند. و در آن زمان از نان سیر شده، سعادتمند میبودند و بلا را نمیدیدند.› ( ارمیا ۴۴:۱۶، ۱۷) یهودیان همچنین معتقد بودند که ‹از زمانی که بخور سوزانیدن را برای ملکهٔ آسمان و ریختن هدایای ریختنی را به جهت او ترک نمودند، محتاج همه چیز شدند و به شمشیر و قحط هلاک گردیدند.›—ارمیا ۴۴:۱۸.
۱۶. یهودیان مقیم مصر چه استدلال نادرستی میکردند؟
۱۶ حافظهٔ آن اسرائیلیان فقط برای تمایلات و خیالهای دلشان کار میکرد! اما واقعیت چه بود؟ واقعیت این بود که یهودیان در سرزمینی که یَهُوَه بدیشان داده بود بوفور برای خدایان تصنعی خویش قربانیها گذراندند و برای نمونه در زمان آحاز، به دلیل همین اعمال مرتدانهشان گرفتار مصیبت و سختی شدند. با این حال، یَهُوَه با قومِ تحت عهد شریعت «دیرخشم» بود. ( خروج ۳۴:۶؛ مزمور ۸۶:۱۵) یَهُوَه انبیای خود را نزد ایشان فرستاد تا قوم را به توبه ترغیب نماید. بدین شکل پادشاهانی که طریق وفاداری به یَهُوَه را در پیش گرفتند برکت یَهُوَه نصیبشان شد، و قوم نیز با وجود بیوفایی اکثریتشان از آن برکات نصیب بردند. ( ۲تواریخ ۲۰:۲۹-۳۳؛ ۲۷:۱-۶) یهودیان مقیم مصر ادعا میکردند زندگی پررونقی که در زادگاهشان داشتند از خیر وجود خدایان تصنعی بود. چه استدلال خام و نادرستی!
۱۷. مردم یهودا به چه دلیل سرزمین و معبد خود را از دست دادند؟
۱۷ یَهُوَه پیش از فرا رسیدن سال ۶۰۷ ق.د.م. مردم یهودا را چنین ترغیب کرد: «قول مرا بشنوید و من خدای شما خواهم بود و شما قوم من خواهید بود و بهر طریقی که به شما حکم نمایم سلوک نمایید تا برای شما نیکو باشد.» ( ارمیا ۷:۲۳) یهودیان معبد و سرزمین خود را از دست دادند فقط و فقط به این دلیل که ‹بهر طریقی که به ایشان حکم شده بود› سلوک ننمودند. باشد که چنین خطای مهلکی هرگز از ما سر نزند.
یَهُوَه آنانی را که در طریق وی سلوک مینمایند برکت میدهد
۱۸. برای سلوک نمودن در طریق یَهُوَه چه باید کرد؟
۱۸ امروزه، همچون دوران گذشته سلوک نمودن در طریق یَهُوَه مستلزم وفاداری است—بدین معنا که باید نشان دهیم تنها او را خدمت میکنیم. این کار همچنین مستلزم توکل نمودن به یَهُوَه میباشد—یعنی داشتن ایمان کامل به درست بودن و تحقق یافتن وعدههای یَهُوَه. سلوک نمودن در طریق یَهُوَه مستلزم اطاعت از وی است—به عبارت دیگر، پیروی مو به مو از قوانین یَهُوَه و حفظ معیارهای والای وی. آری، «خداوند عادل است و عدالت را دوست میدارد.»—مزمور ۱۱:۷.
۱۹. امروزه مردم چه خدایانی را پرستش میکنند، و حاصل آن چیست؟
۱۹ آحاز برای برقراری امنیت به خدایان اَرامی روی آورد. اسرائیلیان مقیم مصر چشم امیدشان به «ملکهٔ آسمان»—الههای که در دوران باستان در خاورمیانه مورد پرستش بسیاری از مردم قرار داشت—بود تا مایملک ایشان را برکت دهد. بسیاری از خدایان دوران حاضر دیگر به شکل و شمایل بت نیستند. عیسی به ما تأکید نمود که یَهُوَه را خدمت کنیم نه «ممُّونا [پول و مال دنیا]» را. ( متی ۶:۲۴) پولس رسول ‹طمع را بتپرستی› خواند. ( کولسیان ۳:۵) وی همچنین از کسانی صحبت کرد که «خدای ایشان شکم ایشان» است. ( فیلپیان ۳:۱۹) آری، پول و مادیات جزو خدایان اصلی مردم عصر حاضر میباشند. در واقع، اکثر انسانها—حتی بسیاری از اعضای وابسته به گروههای مذهبی—‹به دولت ناپایدار امید دارند.› ( ۱تیموتاؤس ۶:۱۷) بسیاری از ایشان سخت در خدمت خدایان خود تلاش میکنند، و البته معدودی نیز اجرت آن را به صورت زندگی در خانههای مجلل، داشتن اشیاء قیمتی، و خوردن غذاهای شاهانه میبرند. با این حال، همانطور که گفته شد تنها معدودی از انسانها از چنین تجملاتی برخوردارند و حتی آنان نیز از آنچه دارند راضی نیستند. این گونه چیزها ناپایدار و موقتی بوده، به هیچوجه نیاز روحانی آدمی را ارضا نمیکنند.—متی ۵:۳.
۲۰. چه تعادلی را میباید حفظ نمود؟
۲۰ البته شکی نیست که برای گذراندن زندگی در این سیستم رو به زوال میباید نظری معقول و متعادل نسبت به زندگی داشت. برای نمونه برای تأمین مایحتاج خانواده باید با گامهایی بسیار شمرده قدم برداشت. لیکن اگر هدفمان در زندگی به جای خدمت به خدا، رسیدن به زندگی بسیار مرفه، مالاندوزی، و یا چیزهایی از این قبیل باشد مفهوم آن این است که در دام بتپرستی افتادهایم و دیگر در طریق یَهُوَه سلوک نمینماییم. ( ۱تیموتاؤس ۶:۹، ۱۰) حال اگر با بیماری و یا مشکلات دیگر از قبیل مشکل مالی روبرو باشیم چطور؟ در چنین موقعیتی، باشد که هرگز مانند آن یهودیان مقیم مصر یَهُوَه را مقصر ندانیم. در عوض یَهُوَه را امتحان کنیم؛ کاری که آحاز در آن قصور نمود. با وفاداری برای راهنمایی به یَهُوَه روی آوریم. بدقت بر طبق راهنماییهای او عمل نماییم و جهت حل تمام مشکلاتمان در دعا از یَهُوَه طلب نیرو و حکمت کنیم. سپس با اطمینان خاطر منتظر برکات یَهُوَه باشیم.
۲۱. کسانی که در طریق یَهُوَه سلوک مینمایند چه برکاتی میبرند؟
۲۱ طی تاریخ اسرائیل یَهُوَه با گشادهدستی باران برکات خود را ارزانی کسانی میساخت که در طریق او سلوک مینمودند. داوود پادشاه چنین سرائید: «ای خداوند، بسبب دشمنانم مرا به عدالت خود هدایت نما و راه خود را پیش روی من راست گردان.» ( مزمور ۵:۸) یَهُوَه داوود را در جنگ با همسایگان قوم اسرائیل نصرت بخشید؛ همان همسایگان بعدها آحاز را شکست دادند. طی سلطنت سلیمان، یَهُوَه اسرائیل را از صلح و سعادت برخوردار ساخت؛ صلح و سعادتی که یهودیان مقیم مصر بعدها خواب آن را میدیدند. یَهُوَه به پسر آحاز، حِزْقیا، در مقابل قوم مقتدر آشور نصرت و پیروزی داد. ( اشعیا ۵۹:۱) آری، دست یَهُوَه برای وفاداران خویش که «به راه گناهکاران» نمیروند، بلکه خرسندیشان شریعت اوست هرگز کوتاه نبوده است. ( مزمور ۱:۱، ۲) یَهُوَه هنوز هم با وفادران خود به همین طریق عمل میکند. چگونه میتوانیم مطمئن باشیم که در طریق یَهُوَه سلوک مینماییم؟ این موضوع در مقالهٔ بعدی مورد بحث قرار خواهد گرفت.
آیا به یاد میآوری؟
◻ برای سلوک نمودن در طریق یَهُوَه به چه صفاتی نیاز است؟
◻ چه چیزی آحاز را گمراه ساخته بود؟
◻ یهودیان مقیم مصر چه استدلال نادرستی میکردند؟
◻ چگونه میتوانیم با سلوک نمودن در طریق یَهُوَه عزم خود را راسخ گردانیم؟
[تصویر در صفحهٔ ۹]
آحاز به جای توسل به یَهُوَه به خدایان اَرامی روی آورد