کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • ب۱۲ ۱/‏۱ ص ۳۰-‏۳۱
  • کتاب مقدّس زندگی انسان را تغییر می‌دهد

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • کتاب مقدّس زندگی انسان را تغییر می‌دهد
  • برج دیده‌بانی ۲۰۱۲
  • مطالب مشابه
  • کتاب مقدّس زندگی انسان را تغییر می‌دهد
    برج دیده‌بانی:‏ کتاب مقدّس زندگی انسان را تغییر می‌دهد
  • کتاب مقدّس زندگی انسان را تغییر می‌دهد
    برج دیده‌بانی:‏ کتاب مقدّس زندگی انسان را تغییر می‌دهد
  • ‏«به نظر می‌آمد که هر چه آرزو داشتم برآورده می‌شد»‏
    کتاب مقدّس زندگی انسان را تغییر می‌دهد
  • کتاب مقدّس زندگی انسان را تغییر می‌دهد
    برج دیده‌بانی ۲۰۰۹
لینک‌های بیشتر
برج دیده‌بانی ۲۰۱۲
ب۱۲ ۱/‏۱ ص ۳۰-‏۳۱

کتاب مقدّس زندگی انسان را تغییر می‌دهد

چه عاملی دختری جوان را بر آن داشت که از آموخته‌های مذهبی‌اش دوباره بهره گیرد و از راه نادرست خود برگردد؟‏ بیایید پای صحبت او بنشینیم.‏

‏«حال،‏ زندگی‌ام پرمفهوم شده است.‏»​—‏لیزا اَندره

متولّد سال:‏ ۱۹۸۶

محل تولّد:‏ لوکزامبورگ

پیشینه:‏ فرزندی سرکش

سرگذشت:‏ در شهری کوچک به نام بِرتروژ بزرگ شدم؛‏ شهری تمیز،‏ امن و مرفه در نزدیکی شهر لوکزامبورگ.‏ من کوچک‌ترین عضو خانواده‌ام هستم.‏ پدر و مادرم شاهد یَهُوَه هستند و همواره تلاش کرده‌اند که ما پنج برادر و خواهر را با معیارهای مسیحی تربیت کنند.‏

در اوایل دوران نوجوانی‌ام،‏ به تعالیمی که شاهدان یَهُوَه آموزش می‌دادند،‏ شک و تردید کردم.‏ اما این موضوع را زیاد جدّی نگرفتم و رفته‌رفته ایمانم ضعیف و ضعیف‌تر شد.‏ پدر و مادرم هر آنچه که می‌توانستند،‏ انجام دادند تا راه درست را پیش گیرم،‏ ولی تلاش‌هایشان بی‌نتیجه بود.‏ بدون آگاهی آنان،‏ وقتم را با جوانانی می‌گذراندم که به دیگران و قانون هیچ احترامی نمی‌گذاشتند.‏ می‌خواستم همان آزادی‌ای را داشته باشم که آنان ظاهراً در زندگی‌شان داشتند.‏ به طور مثال،‏ فقط به فکر خوش‌گذرانی بودیم،‏ زندگی‌ای غیراخلاقی داشتیم و مشروبات الکلی و مواد مخدّر مصرف می‌کردیم.‏ در ابتدا از بودن با چنین افرادی که به نظر می‌رسید از زندگی،‏ کمال استفاده را می‌برند،‏ لذّت می‌بردم.‏

اما واقعاً شاد نبودم.‏ بودن با چنین افرادی زندگی‌ام را سطحی و بی‌مفهوم کرده بود.‏ آن‌ها در مقابل همه چیز بی‌تفاوت بودند،‏ ولی من این طور نبودم؛‏ مسائلی همانند بی‌عدالتی‌های این دنیا،‏ برایم اهمیت داشت.‏ هر روز که می‌گذشت،‏ افسرده‌تر و غمگین‌تر می‌شدم.‏

کتاب مقدّس زندگی‌ام را تغییر داد:‏ هفده سالم بود.‏ به یاد می‌آورم که یک روز خیلی افسرده بودم.‏ مادرم که متوجه این موضوع شده بود به من گفت که فرصتی دیگر به خود دهم و تعالیم کتاب مقدّس را دوباره بررسی کنم؛‏ بعد تصمیم گیرم که آیا می‌خواهم این تعالیم را در زندگی به کار گیرم یا نه.‏ این گفتگوی جدّی،‏ مرا تکان داد.‏ از این رو،‏ موافقت کردم که خواهرم کارولین و همسرش آکیف،‏ کتاب مقدّس را به من آموزش دهند.‏ آکیف در خانواده‌ای بزرگ شده بود که شاهد یَهُوَه نبودند.‏ به دلیل پیشینهٔ آکیف،‏ راحت و بی‌پرده با او صحبت می‌کردم و این برایم اهمیت داشت.‏

می‌دانستم که روش زندگی‌ای که در پیش گرفته‌ام،‏ شایستهٔ یک شاهد یَهُوَه نیست.‏ در ابتدا فکر می‌کردم که آنچه در زندگی انجام می‌دهم فقط مربوط به خودم است.‏ اما پس از فراگیری تعالیم کتاب مقدّس پی بردم که این چنین نیست؛‏ رفتارم بر احساسات یَهُوَه خدا تأثیر می‌گذارد،‏ (‏مزمور ۷۸:‏۴۰،‏ ۴۱؛‏ امثال ۲۷:‏۱۱‏)‏ همچنین بر دیگران.‏

در هنگام بررسی کتاب مقدّس،‏ متوجه شدم که دلایل منطقی و قانع‌کننده‌ای وجود دارد که می‌توان آن را کلام خدا خواند.‏ برای نمونه،‏ بسیاری از پیشگویی‌های کتاب مقدّس را مورد تحقیق و بررسی قرار دادم و از به تحقق رسیدن این پیشگویی‌ها،‏ شگفت‌زده می‌شدم.‏ چنین دانشی سبب شد که شک و تردیدهای پیشینم از میان برود.‏

تقریباً یک سال بود که کتاب مقدّس را می‌آموختم.‏ روزی به همراه پدر و مادرم از برادر بزرگم که در دفتر شعبهٔ شاهدان یَهُوَه در آلمان به طور داوطلب مشغول به فعالیت بود،‏ دیدن کردیم.‏ از دیدن رضایت و خوشحالی برادرم،‏ خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم.‏ این همان چیزی بود که همیشه به دنبالش بودم.‏ سایر شاهدانی که در آنجا به طور داوطلب مشغول به کار بودند،‏ نیز مرا تحت تأثیر قرار دادند.‏ آنان با معاشران پیشینم که فقط در پی خوشی خود بودند و صادق نبودند،‏ تفاوتی بسیار داشتند.‏ چندی پس از آن،‏ با تمام وجود به یَهُوَه دعا کردم و به او قول دادم که تا آخر عمرم در خدمت او بمانم و در ۱۹ سالگی تعمید گرفتم.‏

چه فوایدی نصیبم شده است؟‏ حال،‏ زندگی‌ام پرمفهوم شده است.‏ از اینکه تعالیم کتاب مقدّس را به دیگران آموزش می‌دهم تا با یَهُوَه و وعده‌های او آشنا شوند،‏ شاد و مسرورم.‏ خانواده‌ام نیز از راه زندگی‌ای که پیش گرفته‌ام،‏ بهره می‌برند و دیگر نگران من نیستند.‏

از خطاهای گذشته‌ام آگاهم،‏ اما سعی می‌کنم که فکرم را به آن مشغول نکنم و بر رحمت و بخشش یَهُوَه و علاقه و توجه‌ای که به من دارد،‏ تمرکز کنم.‏ از این رو،‏ این آیهٔ کتاب مقدّس را با تمام وجود حس می‌کنم که می‌گوید:‏ ‹برکت یَهُوَه دولتمند می‌سازد،‏ و هیچ زحمت بر آن نمی‌افزاید.‏›—‏امثال ۱۰:‏۲۲

‏[نکتهٔ برجسته‌شده در صفحهٔ ۳۰]‏

‏«ما فقط به فکر خوش‌گذرانی بودیم،‏ زندگی‌ای غیراخلاقی داشتیم و مشروبات الکلی و مواد مخدّر مصرف می‌کردیم»‏

‏[نکتهٔ برجسته‌شده در صفحهٔ ۳۱]‏

‏«من از خطاهای گذشته‌ام آگاهم،‏ اما سعی می‌کنم که فکرم را به آن مشغول نکنم»‏

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی