کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • امید—‏آیا تأثیری بر زندگی دارد؟‏
    بیدار شوید!‏ ۲۰۰۴ | آوریل ۲۲
    • امید—‏آیا تأثیری بر زندگی دارد؟‏

      دانیال که فقط ده سال داشت،‏ یک سال بود که با سرطان دست و پنجه نرم می‌کرد.‏ پزشکان و نزدیکانش قطع امید کرده بودند.‏ اما دانیال امید داشت،‏ می‌گفت وقتی بزرگ شد می‌خواهد محقق شود و سرطان را درمان کند.‏ به‌خصوص دانیال به پزشکی امید بسته بود که در درمان این نوع سرطان تخصص داشت.‏ روزی که قرار بود پزشک متخصص پیش دانیال بیاید به دلیل هوای نامساعد مجبور شد قرارش را به هم زند.‏ دانیال روحیه‌اش را از دست داد.‏ برای اولین بار نور امید در دلش خاموش شد و چند روز بعد فوت کرد.‏

      شرح‌حال دانیال گزارش محققی است که در زمینهٔ تأثیر امید یا ناامیدی بر سلامت انسان مطالعه می‌کند.‏ شاید شما هم شرح‌حالی مشابه این را شنیده باشید.‏ مثلاً شخصی مسن در بستر مرگ در انتظار دیدن کسی یا وقوع چیزی است،‏ شاید ملاقات عزیزی یا سالروز خاصّی،‏ و بعد از سپری شدن آنچه در انتظارش بود فوت می‌کند.‏ این نشانهٔ چیست؟‏ آیا واقعاً همان طور که برخی معتقدند امید قدرت می‌دهد؟‏

      هرروزه پژوهش‌های پزشکی بیشتری در این زمینه نشان می‌دهد مثبت‌اندیشی،‏ امید و تمرکز بر عواطف و احساسات مثبت تأثیر فراوانی بر زندگی و سلامت انسان دارد.‏ در عین حال باید گفت در این زمینه اتفاق‌نظر وجود ندارد و برخی پژوهشگران تمامی این گفته‌ها را رد می‌کنند و آن‌ها را غیرعلمی و داستان‌هایی سرگرم‌کننده می‌شمارند.‏ از دید آنان بیماری و ناخوشی جسمی فقط ریشه در مشکلات جسمانی دارد.‏

      البته اهمیت امید در زندگی انسان همیشه مورد تردید بوده است.‏ هزاران سال پیش،‏ از ارسطو فیلسوف یونانی خواسته شد امید را تعریف کند.‏ در جواب گفت:‏ «امید،‏ خواب دیدن در بیداری است.‏» بعدها بنیامین فرانکلین یکی از دولتمندان آمریکا دید بُرنده‌تری به آن داشت و گفت:‏ «کسی که به امید زنده است،‏ گرسنه می‌میرد.‏»‏

      واقعیت چیست؟‏ آیا امید همیشه پروراندن آرزویی در ذهن است و فقط ابزاری است برای دلگرمی یافتن از رؤیایی توخالی؟‏ آیا دلیلی وجود دارد که نشان دهد امید چیزی بیش از این است؟‏ آیا امید واقعاً تأثیری بر شادی و سلامت انسان دارد؟‏

  • شما می‌توانید با منفی‌گرایی بجنگید
    بیدار شوید!‏ ۲۰۰۴ | آوریل ۲۲
    • شما می‌توانید با منفی‌گرایی بجنگید

      به شکست‌ها و سختی‌های زندگی‌تان چه دیدی دارید؟‏ بسیاری از متخصصان بر این عقیده‌اند که پاسخ شما به این پرسش تا حد زیادی نشان‌دهندهٔ منفی‌گرایی یا مثبت‌اندیشی شماست.‏ همه در زندگی با سختی‌ها و مشکلاتی روبرویند،‏ برخی بیشتر برخی کمتر.‏ چرا گروهی بعد از هر سختی روحیه‌شان را حفظ می‌کنند و حاضرند دوباره تلاش کنند و در مقابل گروهی دیگر بعد از سختی‌ای حتی به نسبت کوچک‌تر دست از تلاش می‌کشند؟‏

      فرض کنید دنبال کار می‌گردید،‏ به مصاحبهٔ کاری می‌روید و استخدام نمی‌شوید.‏ بعد از چنین تجربه‌ای چه احساسی خواهید داشت؟‏ شاید آن را حمله به شخصیتتان قلمداد کنید و آن را مشکلی دائمی ببیند و به خودتان بگویید:‏ ‹معلومه که آدمی مثل منو استخدام نمی‌کنند!‏ هیچ‌وقت کار پیدا نمی‌کنم.‏› یا بدتر،‏ این شکست دیدتان را به تمامی جوانب زندگی تاریک کند و با خود بگویید،‏ ‹به درد هیچ کار و هیچ کس نمی‌خورم.‏› چنین طرزفکرهایی چیزی نیست غیر از منفی‌گرایی.‏

      جنگ با منفی‌گرایی

      با چنین طرز فکری چه باید کرد؟‏ قدم اول و بسیار مهم تشخیص این افکار منفی است،‏ و قدم بعد مبارزه با آن.‏ به دنبال توضیحات و دلایل معقول باشید.‏ مثلاً،‏ آیا واقعاً استخدام نشدید چون هیچ کس نمی‌خواهد شما را استخدام کند؟‏ یا شاید برای این شغلِ خاص،‏ نیاز به افرادی با توانایی‌های دیگری بوده است؟‏

      اگر به حقایق و واقعیتی مشخص فکر کنید،‏ متوجه می‌شوید این افکار منفی اغراق‌آمیز و نامعقولند.‏ آیا پذیرفته‌نشدن در یک موقعیت به این معنی است که شکست خورده‌اید،‏ یا می‌توانید در زندگی‌تان به جنبه‌هایی فکر کنید که در آن موفقیت‌هایی داشته‌اید،‏ مثل تلاشتان در نزدیک شدن به خدا،‏ روابط خانوادگی یا دوستی‌هایتان؟‏ یاد بگیرید فکرهای ناراحت‌کننده در مورد آینده را از ذهن‌تان بیرون کنید،‏ فکر نکنید که تنها احتمال وقوع چیزی بد وجود دارد.‏ هر چه باشد،‏ آیا واقعاً می‌توانید مطمئن باشید که هیچ وقت و هیچ‌کجا استخدام نخواهید شد.‏ در کنار دور کردن افکار منفی از ذهنتان کار دیگری هم می‌توانید بکنید.‏

      طرز فکری هدفمند و مثبت

      در سال‌های اخیر محققان تعریف جالب،‏ اما محدودی از امید ارائه داده‌اند.‏ می‌گویند امید داشتن به این معنی است که شخص باور دارد که می‌تواند به اهدافش برسد.‏ در مقالهٔ بعد خواهیم دید که امید تنها به رسیدن به هدف محدود نمی‌شود،‏ اما این تعریف از جهاتی مفید است.‏ باور این که می‌توانیم به اهدافمان برسیم باعث می‌شود،‏ طرز فکری هدفمند و مثبت در خود ایجاد کنیم.‏

      واضح است برای ایجاد چنین باوری،‏ ابتدا باید یک سری هدف و راه دستیابی به آن‌ها را برای خود تعیین کنیم.‏ اگر چنین نکرده‌اید،‏ جداً به آن فکر کنید.‏ پس آیا شما اهدافی در زندگی دارید؟‏ در زندگی به آسانی می‌توان غرق روزمرگی شد.‏ اما بجاست لحظه‌ای مکث کنیم و از خود بپرسیم،‏ ‹آیا واقعاً این چیزی است که از زندگی می‌خواهم،‏ واقعاً در زندگی چه چیز برایم بیشتر از هر چیز اهمیت دارد؟‏› در مورد این موضوع یعنی تعیین اولویت‌های مشخص و روشن در زندگی،‏ در کتاب مقدّس،‏ این کتاب کهن چنین آمده است:‏ «تشخیص دهید چه چیزهایی پراهمیت‌تر است.‏»—‏فیلیپیان ۱:‏۱۰‏.‏

      با تشخیص اولویت‌هایمان در زندگی،‏ تعیین اهداف کلیدی در زمینه‌های مختلف زندگی برایمان آسان‌تر می‌شود،‏ یعنی در زمینهٔ امور معنوی و رابطه‌مان با خدا،‏ زندگی خانوادگی،‏ امور مادی و زمینه‌های دیگر.‏ البته در ابتدا نباید اهداف بسیاری برای خود بگذاریم،‏ بلکه باید اهدافی برای خود تعیین کنیم که می‌دانیم می‌توانیم به‌راحتی به آن‌ها برسیم.‏ اگر رسیدن به هدفی برایمان دشوار باشد ممکن است دلسرد شویم و دست از تلاش بکشیم.‏ پس بهتر است اهداف درازمدت را به اهداف کوچک‌تر و کوتاه‌مدت تقسیم کنیم.‏

      می‌گویند:‏ «خواستن توانستن است.‏» حقیقتی در این گفتهٔ کلیشه‌ای نهفته است.‏ این که اگر اهدافی کلیدی برای خود قرار دهیم،‏ برای رسیدن به آن باید میل و قدرت عمل را در خود تقویت کنیم.‏ چگونه؟‏ با فکر کردن به ارزش اهدافمان و پاداش و نتیجه‌ای که رسیدن به آن به همراه دارد.‏ البته بی‌شک موانعی بر سر راه وجود خواهد داشت،‏ پس اگر با مانعی روبرو می‌شویم نباید تصوّر کنیم به بن‌بست رسیده‌ایم،‏ بلکه باید فکر کنیم چگونه آن را پشت سر بگذاریم.‏

      فکر کنیم برای رسیدن به هدفمان چه راه‌هایی وجود دارد.‏ نویسنده‌ای به نام سی.‏ اِسنیدر که در مورد ارزش امید تحقیقات و مطالعات بسیار داشته می‌گوید،‏ لازم است به راه‌های متعددی فکر کنیم که می‌توانیم به هدفمان برسیم.‏ پس اگر یک راه به نتیجه نرسید،‏ به راه دوم،‏ سوم و .‏.‏.‏ متوسل می‌شویم.‏

      همچنین اِسنیدر می‌گوید لازم است بیاموزیم چه زمانی باید یک هدف را جایگزین هدف دیگر کنیم.‏ اگر واقعاً رسیدن به یک هدف برایمان ممکن نبود،‏ نگرانی در مورد آن فقط ما را دلسرد می‌کند.‏ اما اگر هدفی واقع‌بینانه را جایگزین آن کنیم،‏ امیدی دیگر در خود ایجاد می‌کنیم.‏

      در کتاب مقدّس نمونه‌ای آموزنده وجود دارد.‏ داوود پادشاه از صمیم دل می‌خواست معبدی برای یَهُوَه خدا بسازد.‏ اما خداوند به داوود گفت این افتخار نصیب سلیمان،‏ پسر او خواهد داشت.‏ به جای دلسردی و ناامیدی یا پافشاری برخواسته‌اش،‏ داوود هدفش را تغییر داد.‏ او نیرو و انرژی‌اش را صرف جمع‌آوری هزینه و مصالحی کرد که پسرش برای انجام این کار نیاز داشت.‏—‏۱پادشاهان ۸:‏۱۷-‏۱۹؛‏ ۱تواریخ ۲۹:‏۳-‏۷‏.‏

      باید گفت،‏ حتی اگر بتوانیم در زندگی شخصی‌مان با منفی‌گرایی بجنگیم و طرز فکری هدفمند و مثبت در خود ایجاد کنیم،‏ باز هم امید ما ضعفی خواهد داشت.‏ منظور چیست؟‏ چون دلسردی و ناامیدی‌های زندگی اغلب ریشه در عواملی دارد که خارج از کنترل ماست.‏ واقعاً با وجود مشکلات بشر،‏ مشکلاتی مثل فقر،‏ جنگ،‏ بی‌عدالتی و حتی بیماری و مرگ که بخش جدایی‌ناپذیر زندگی ماست،‏ چگونه می‌توان امید خود را حفظ کرد؟‏

      ‏[تصویر]‏

      اگر در شغلی که به دنبالش بودید،‏ پذیرفته نشوید،‏ آیا تصوّر می‌کنید دیگر هیچ وقت کاری پیدا نخواهید کرد؟‏

      ‏[تصویر]‏

      داوود پادشاه در تعیین اهدافش انعطاف‌پذیر بود

  • امید واقعی را کجا می‌توان یافت؟‏
    بیدار شوید!‏ ۲۰۰۴ | آوریل ۲۲
    • امید واقعی را کجا می‌توان یافت؟‏

      ساعت مچی‌تان خوابیده و از کار افتاده است.‏ ساعت‌سازی‌های بسیاری می‌شناسید با تبلیغات رنگارنگ که هر یک می‌گوید دلیل از کار افتادن ساعت شما را می‌داند و می‌تواند آن را تعمیر کند.‏ اما می‌بینید نظراتشان ضدّ و نقیض است.‏ در این میان دستگیرتان می‌شود که در همسایگی‌تان مردی زندگی می‌کند که اصلاً آن ساعت را طراحی کرده،‏ حتی حاضرست آن را رایگان برایتان تعمیر کند.‏ قاعدتاً شکی باقی نمی‌ماند که ساعت را برای تعمیر به او می‌دهید.‏

      حال این تشبیه چه ارتباطی با امید دارد؟‏ اوضاع و احوال این دورانِ سخت برخی را ناامید و دلسرد کرده.‏ شما چطور؟‏ چه امیدی دارید؟‏ بسیاری تصوّر می‌کنند می‌توانند مشکلات را حل کنند،‏ اما راه‌حل‌ها و پیشنهادها ضد و نقیضند و حتی گاه گمراه‌کننده.‏ پس آیا بهتر نیست سراغ کسی برویم که ما را آفریده و توانایی امید داشتن را در ما نهاده است.‏ کتاب مقدّس می‌گوید،‏ خدا «از هیچ یک از ما دور نیست» و خواهان کمک به ماست.‏—‏اعمال ۱۷:‏۲۷؛‏ ۱پِطرُس ۵:‏۷‏.‏

      تعریفی عمیق‌تر از امید

      مفهوم امید در کتاب مقدّس عمیق‌تر و گسترده‌تر از مفهومی است که امروزه پزشکان،‏ محققان و روان‌شناسان ارائه می‌دهند.‏ واژهٔ عبری یا یونانی‌ای که در کتاب مقدّس «امید» ترجمه شده به این مفهوم است؛‏ با اشتیاق در انتظار وقوع رویدادی خوب بودن.‏ در واقع امید دو جنبه دارد،‏ این که شخص خواهان وقوع رویدادی خوب است و بر اساس شواهدی محکم اطمینان دارد که آن رویداد رخ خواهد داد.‏ در واقع امیدی که کتاب مقدّس به ما می‌دهد احساس امیدواری یا خوش‌باوری نیست،‏ بلکه بر پایهٔ واقعیت و شواهد است.‏

      امید نیز همچون ایمان باید بر شواهد استوار باشد،‏ نه ساده‌لوحانه و کورکورانه.‏ (‏عبرانیان ۱۱:‏۱‏)‏ در کتاب مقدّس ایمان و امید با هم تفاوت دارند.‏—‏۱قُرِنتیان ۱۳:‏۱۳‏.‏

      برای درک مفهوم امید از دید کتاب مقدّس به این تشبیه توجه کنید.‏ فرض کنید شما از یکی از دوستان نزدیکتان خواهشی دارید و واقعاً امید دارید که او به شما کمک می‌کند.‏ این امید بی‌پایه و اساس نیست،‏ چون او را خوب می‌شناسید و در گذشته بارها سخاوت و مهربانی او را دیده‌اید،‏ در واقع به او اعتماد دارید که کمکتان می‌کند.‏ همان طور که امید و اعتماد به دوست با هم مرتبط،‏ اما متفاوتند،‏ در مورد امید و ایمان نیز چنین است.‏ حال چطور می‌توان چنین امیدی به خدا داشت؟‏

      پایه و اساس امید

      خدا سرچشمهٔ امید واقعی است.‏ زمانی که اسرائیل قوم برگزیدهٔ خدا بود،‏ یَهُوَه خدا ‹امید اسرائیل› خوانده شد.‏ (‏اِرْمیا ۱۴:‏۸‏)‏ قوم اسرائیل اطمینان داشتند که خدا در هر شرایطی به آنان امید می‌دهد؛‏ او امید آنان بود.‏ امیدشان خوش‌باوری نبود.‏ یَهُوَه خدا طی قرن‌ها مرتباً به آنان نشان داد که به وعده‌هایش پای‌بند است و آن‌ها را عملی می‌کند.‏ یوشَع رهبر قوم اسرائیل به آنان چنین گفت:‏ «خود می‌دانید که از همهٔ چیزهای نیکو که یهوه خدایتان دربارهٔ شما فرموده بود،‏ هیچ‌یک بر زمین نیفتاد.‏»—‏یوشَع ۲۳:‏۱۴‏.‏

      امروزه،‏ بعد از هزاران سال این گفته به قوّت خود باقی است.‏ خدا همیشه به وعده‌ها و قول‌هایش عمل کرده است.‏ کتاب مقدّس به بسیاری از وعده‌های بی‌نظیر یَهُوَه و تحقق تاریخی آن‌ها اشاره می‌کند.‏ این پیشگویی‌ها چنان بیان شده که گویا در همان زمان به تحقق رسیده بود و این به وعده‌های کتاب مقدّس اعتبار می‌بخشد.‏

      به همین دلیل می‌توان این کتاب را کتاب «امید» خواند.‏ اگر گزارش‌های کتاب مقدّس را در مورد رفتار خدا با انسان‌ها مطالعه کنید دلایل امیدتان محکم و قوی‌تر می‌شود.‏ پولُس رسول در این مورد گفته است:‏ «هر آنچه در گذشته نوشته شد،‏ برای تعلیم ما بوده است و به ما امید می‌بخشد؛‏ زیرا این نوشته‌های مقدّس به ما دلگرمی می‌دهد و همچنین ما را یاری می‌کند تا پایدار بمانیم.‏»—‏رومیان ۱۵:‏۴‏.‏

      خدا به ما چه امیدی می‌دهد؟‏

      چه وقت بیش از هر زمان به امید نیازمندیم؟‏ آیا آن زمان که خود با مرگ روبرو می‌شویم یا عزیزی را از دست می‌دهیم؟‏ برای بسیاری درست در همین زمان یعنی وقتی عزیزی را از دست می‌دهند،‏ امید دور و دست‌نیافتی به نظر می‌رسد.‏ هیچ چیز بیش از مرگ ناامیدکننده نیست که بی‌رحمانه در پی هر یک از ماست.‏ مرگ را تنها می‌توان برای مدتی کوتاه به تأخیر انداخت،‏ اما وقتی از راه می‌رسد،‏ در برابرش عاجز و ناتوانیم.‏ کتاب مقدّس به حق در مورد مرگ می‌گوید که «آخرین دشمن» است.‏—‏۱قُرِنتیان ۱۵:‏۲۶‏.‏

      حال در رویارویی با مرگ،‏ امید چه کمکی به ما می‌کند؟‏ آیه‌ای که مرگ را آخرین دشمن بشر می‌خواند در مورد این دشمن می‌گوید:‏ «از میان برداشته خواهد شد.‏» قدرت یَهُوَه خدا بیشتر از قدرت مرگ است.‏ او با بازگرداندن مردگان به زندگی این را ثابت کرده است.‏ کتاب مقدّس به نُه مورد اشاره کرده که خدا با قدرتش مرگ را مغلوب کرده و مردگان را به زندگی باز گردانده است.‏

      یک نمونهٔ برجستهٔ آن زمانی است که یَهُوَه به عیسی مسیح،‏ پسرش قدرت داد تا او ایلعازَر را رستاخیز دهد؛‏ کسی که چهار روز از مرگش می‌گذشت.‏ عیسی در مقابل گروهی از مردم ایلعازَر را رستاخیز داد.‏—‏یوحنا ۱۱:‏۳۸-‏۴۸،‏ ۵۳؛‏ ۱۲:‏۹،‏ ۱۰‏.‏

      شاید از خود بپرسید:‏ ‹چرا یَهُوَه خدا در گذشته برخی را به زندگی بازگرداند؟‏ آنان پیر شدند و در نهایت مردند.‏› گزارش‌های مرگ و رستاخیز در کتاب مقدّس و به‌خصوص رستاخیز الیعازَر امیدی واقعی به ما می‌دهد.‏ چرا؟‏ چون در کنار خواست و آرزوی ما برای به زندگی بازگشتن عزیزان از دست رفته‌مان،‏ این گزارش‌ها شواهدی محکم به ما می‌دهند که خدا آن‌ها را به زندگی باز می‌گرداند.‏ به عبارت دیگر امیدی واقعی به ما می‌بخشد.‏

      عیسی گفت:‏ «من رستاخیز و حیات هستم.‏» (‏یوحنا ۱۱:‏۲۵‏)‏ او کسی است که یَهُوَه به او قدرت می‌بخشد تا در سراسر زمین مردگان را به زندگی بازگرداند.‏ عیسی خود گفت:‏ «زمانی می‌رسد که تمام آنانی که در قبرها هستند،‏ صدای او را خواهند شنید و بیرون خواهند آمد.‏» (‏یوحنا ۵:‏۲۸،‏ ۲۹‏)‏ بله،‏ تمام کسانی که در خواب مرگند بر زمین در بهشت به زندگی باز خواهند گشت.‏

      اِشَعْیا نبی در مورد رستاخیز چنین گفته است:‏ «مردگان تو زیست خواهند کرد،‏ و بدنهایشان بر خواهد خاست.‏ ای شما که در خاک ساکنید،‏ برخیزید و فریاد شادمانی سر دهید.‏ شبنم تو همچون شبنم سحرگاهان است،‏ و زمینْ مردگان را بیرون خواهد افکند.‏»—‏اِشَعْیا ۲۶:‏۱۹‏.‏

      آیا این پیشگویی تسلّی‌دهنده نیست؟‏ مردگان در امن‌ترین مکان که بتوان تصوّر کرد محفوظند،‏ مثل نوزادی در شکم مادر.‏ آنان که در خواب مرگند در حافظهٔ بی‌پایان خدای قادر مطلق کاملاً محفوظند.‏ (‏لوقا ۲۰:‏۳۷،‏ ۳۸‏)‏ به زودی آنان به زندگی باز خواهند گشت و در دنیایی شاد از آنان استقبال خواهد شد،‏ همان گونه که از به دنیا آمدن نوزادی عزیز استقبال می‌شود.‏ پس حتی برای مردگان نیز امیدی وجود دارد.‏ آنان به زندگی باز خواهند گشت.‏

      امید می‌تواند چه قدرتی بدهد؟‏

      پولُس در مورد ارزش امید تعالیم بسیاری داد.‏ او امید را بخشی از لباس رزم روحانی خواند.‏ امید،‏ کلاهخود این لباس رزم خوانده شده است.‏ (‏۱تِسالونیکیان ۵:‏۸‏)‏ منظور پولُس چه بود؟‏ در دورانی که کتاب مقدّس نوشته شد،‏ سربازان در نبردهایشان کلاهخود آهنی را روی کلاهی نمدی یا چرمی به سر می‌گذاشتند.‏ کلاهخود ضرباتی که به سر وارد می‌شد برمی‌گرداند و از آسیب سخت یا مرگ جلوگیری می‌کرد.‏ چرا پولُس از این تشبیه استفاده کرد؟‏ همان طور که کلاهخود از سر محافظت می‌کند،‏ امید از قوای ذهنی ما محافظت می‌کند.‏ داشتن امیدی استوار هماهنگ با خواست خدا،‏ باعث می‌شود هنگام رویارویی با سختی‌ها،‏ درمانده و وحشت‌زده نشویم و آرامشمان را حفظ کنیم.‏ کیست که نیاز به چنین کلاهخودی نداشته باشد؟‏

      پولُس از تشبیه روشن دیگری برای امیدی که هماهنگ با خواست خداست استفاده کرد.‏ او گفت:‏ «این امید برای جان ما همچون لنگری مطمئن و استوار است.‏» (‏عبرانیان ۶:‏۱۹‏)‏ پولُس چندین بار مسافر کشتی‌هایی بود که غرق شدند.‏ او به‌خوبی از نقش مهم لنگر برای کشتی آگاه بود.‏ لنگر را در هوای طوفانی پایین می‌اندازند.‏ وقتی لنگر در بستر دریا محکم گیر می‌کند،‏ دیگر کشتی در طوفان و تلاطم دریا به صخره‌ها اصابت نمی‌کند و نجات می‌یابد.‏

      مشابهاً،‏ اگر وعده‌ها و قول‌های خداوند برای ما امیدی مطمئن و استوار باشد،‏ می‌تواند ما را در طوفان‌های زندگی حفظ کند.‏ یَهُوَه خدا قول داده است که به‌زودی زمانی می‌رسد که بشر دیگر جنگ،‏ جنایت،‏ درد و حتی مرگ را نخواهد دید.‏ (‏کادر ملاحظه شود.‏)‏ مد نظر داشتن این امید در سختی‌ها از ما محافظت می‌کند تا مضطرب و پریشان نشویم.‏ همچنین ما را بر می‌انگیزد تا معیارهای الٰهی را حفظ کنیم و طرز فکر نادرست این دنیا بر ما چیره نشود.‏

      امیدی که یَهُوَه خدا می‌بخشد برای تک‌تک ماست.‏ این خواست اوست که شما نیز از زندگی‌ای برخوردار شوید که او از ابتدا برای انسان‌ها در نظر داشته است.‏ او می‌خواهد که «همه گونه افراد نجات یابند.‏» چگونه؟‏ هر کس باید ‹به شناخت دقیق حقیقت برسد.‏› (‏۱تیموتائوس ۲:‏۴‏)‏ ناشر این نشریه شما را ترغیب می‌کند که از کلام خدا چنین شناختی کسب کنید.‏ امیدی که خدا از این طریق به شما می‌بخشد،‏ بسیار برتر از هر امیدی است که در این دنیا عرضه می‌شود.‏

      با چنین امیدی دیگر درمانده نخواهید بود،‏ چون خدا قدرت لازم را به شما می‌دهد تا به اهدافی که مطابق با خواست اوست برسید.‏ (‏۲قُرِنتیان ۴:‏۷؛‏ فیلیپیان ۴:‏۱۳‏)‏ آیا این همان امیدی نیست که به آن نیاز دارید؟‏ پس اگر به دنبال امید هستید و به آن نیاز دارید،‏ قدم لازم را بردارید.‏ امید پیش رویتان است.‏ می‌توانید آن را به دست آورید.‏

      ‏[کادر/‏تصویر]‏

      دلایلی برای امید

      با تأمّل بر این آیات می‌توانید امید را در خود تقویت کنید:‏

      ◼ خدا قولِ آینده‌ای شاد داده است.‏

      خدا خود در کتابش گفته است،‏ کل زمین بهشت می‌شود و خانوادهٔ بشری روی آن شاد و متحد خواهند بود.‏—‏مزمور ۳۷:‏۱۱،‏ ۲۹؛‏ اِشَعْیا ۲۵:‏۸؛‏ مکاشفه ۲۱:‏۳،‏ ۴‏.‏

      ◼ خدا دروغ نمی‌گوید.‏

      او از دروغ به هر شکل آن بیزار و متنفر است.‏ یَهُوَه خدا مقدّس و از هر بدی پاک است،‏ پس غیر ممکن است دروغ بگوید.‏—‏امثال ۶:‏۱۶-‏۱۹؛‏ اِشَعْیا ۶:‏۲،‏ ۳؛‏ تیتوس ۱:‏۲؛‏ عبرانیان ۶:‏۱۸‏.‏

      ◼ خدا قدرت بی‌کران دارد.‏

      تنها خدا قادر مطلق است.‏ هیچ چیز در عالَم نمی‌تواند مانع او شود که قول‌ها و مقاصدش را به انجام رساند.‏ —‏خروج ۱۵:‏۱۱؛‏ اِشَعْیا ۴۰:‏۲۵،‏ ۲۶‏.‏

      ◼ خدا می‌خواهد که شما تا ابد زندگی کنید.‏

      ‏—‏یوحنا ۳:‏۱۶؛‏ ۱تیموتائوس ۲:‏۳،‏ ۴‏.‏

      ◼ خدا به تک‌تک ما امید دارد.‏

      خداوند بر ضعف،‏ خطا و کاستی‌های ما تمرکز نمی‌کند،‏ او بر خصوصیات خوب ما و تلاش‌هایمان تمرکز می‌کند.‏ (‏مزمور ۱۰۳:‏۱۲-‏۱۴؛‏ ۱۳۰:‏۳؛‏ عبرانیان ۶:‏۱۰‏)‏ او همیشه امیدوارست که ما راه درست زندگی را پیش گیریم و او را شاد کنیم.‏ هیچ گاه از ما قطع امید نمی‌کند.‏—‏امثال ۲۷:‏۱۱‏.‏

      ◼ خدا به ما در راه رسیدن به اهدافی که هماهنگ با خواست اوست کمک می‌کند.‏

      آن که در راه خدا قدم برمی‌دارد هیچ گاه نباید احساس تنهایی کند.‏ خداوند به سخاوت از روح مقدّسش،‏ پرقدرت‌ترین نیروی عالَم به او می‌بخشد.‏—‏فیلیپیان ۴:‏۱۳‏.‏

      ◼ امید به خدا هیچ گاه اشتباه نیست.‏

      خداوند کاملاً قابل‌اعتماد است،‏ او هیچ گاه شما را مأیوس نمی‌کند.‏—‏مزمور ۲۵:‏۳‏.‏

      ‏[تصویر]‏

      همان طور که کلاهخود از سر محافظت می‌کند،‏ امید از ذهن محافظت می‌کند

      ‏[تصویر]‏

      همچون لنگر،‏ امیدی استوار ما را ثابت‌قدم نگاه می‌دارد

      ‏[صاحب امتیاز]‏

       Courtesy René Seindal/Su concessione del Museo Archeologico Regionale A. Salinas di Palermo

  • چرا به امید نیاز داریم؟‏
    بیدار شوید!‏ ۲۰۰۴ | آوریل ۲۲
    • چرا به امید نیاز داریم؟‏

      آیا اگر دانیال که در مقالهٔ قبل به او اشاره شد،‏ امیدش را از دست نمی‌داد وضعیت دیگری می‌داشت؟‏ آیا می‌توانست سرطان را مغلوب کند؟‏ آیا ممکن بود هنوز هم زنده باشد؟‏ احتمالاً حتی طرفداران پروپاقرص قدرت امید هم چنین ادعایی نمی‌کنند.‏ این نکته نشان می‌دهد که نباید در قدرت امید اغراق کرد.‏ نمی‌توان گفت،‏ امید داروی هر درد و حلال هر مشکلی است.‏

      دکتر ناتان چِرنی در مصاحبه‌ای با کانال خبری CBS از خطر اغراق کردن در قدرت امید صحبت کرد.‏ او در مورد کسانی که به بیماری سخت مبتلایند گفت:‏ «شوهرانی بوده‌اند که همسران بیمارشان را سرزنش می‌کنند که آن طور که باید مدیتیشن نکرده‌اند تا دید مثبت و آرامششان را حفظ کنند.‏» دکتر چِرنی اضافه می‌کند:‏ «این طرز فکر این توهم را ایجاد کرده که با مثبت‌اندیشی می‌توان بر هر بیماری کنترل داشت،‏ انگار بگوییم اگر وضعیت بیمار وخیم شده است،‏ او تلاش کافی نکرده تا رشد تومور یا سرطانش را کنترل کند و این نه معقولانه است،‏ نه منصفانه.‏»‏

      حقیقت این است که دست‌وپنجه نرم کردن با بیماری‌ای سخت و لاعلاج جنگی مداوم و طاقت‌فرساست.‏ قطعاً هیچ کس نمی‌خواهد بار سنگین احساس تقصیر را هم بر دردهای عزیزی که بیمارست،‏ اضافه کند.‏ پس آیا باید نتیجه گرفت که امید و امیدواری ارزشی ندارد؟‏

      به هیچ وجه.‏ دکتر چِرنی،‏ خود متخصص مراقبت‌های تسکینی است.‏ این رشتهٔ پزشکی مستقیماً به درمان بیماری یا طولانی کردن عمر بیمار نمی‌پردازد،‏ بلکه بر مراقبت‌های خاصّی تمرکز دارد تا بیمار باقی‌ماندهٔ عمرش را با کیفیت بهتر و در آرامش و آسایش بیشتر بگذراند.‏ پزشکان به ارزش حفظ روحیهٔ بیمار و شادتر کردن او از طریق این مراقبت‌های تسکینی پی برده‌اند،‏ حتی افرادی که به بیماری سخت مبتلایند از آن فایده می‌برند.‏ شواهد بسیاری نشان می‌دهد که امید از این جنبه و جنبه‌های دیگر نیز تأثیر بسزایی بر بیمار دارد.‏

      ارزش امید

      دکتر گیفورد جونز،‏ خبرنگار پزشکی با بررسی مطالعاتی در زمینهٔ ارزش حمایت‌های عاطفی از بیماران لاعلاج چنین تأکید کرد:‏ «امید،‏ درمانی پرقدرت است.‏» این گفتهٔ او نشان می‌دهد نتیجهٔ حمایت‌های عاطفی،‏ ایجاد امید و مثبت‌اندیشی در بیمار بوده است.‏ مطالعه‌ای در سال ۱۹۸۹ در مورد بیمارانی که از چنین پشتیبانی‌هایی برخوردار شده‌اند نشان می‌دهد که آنان عمر طولانی‌تر داشته‌اند.‏ البته باید گفت تحقیقات اخیر با چنین اطمینانی این مطلب را بیان نمی‌کند.‏ با این همه،‏ مطالعات و تحقیقات این اطمینان را می‌دهند که بیمارانی که از حمایت عاطفی برخوردار شده‌اند نسبت به آنان که چنین حمایتی نداشته‌اند،‏ درد کمتری داشته‌اند و کمتر دچار افسردگی شده‌اند.‏

      به پژوهش دیگری توجه کنید که در زمینهٔ نقش مثبت‌اندیشی و منفی‌گرایی در ابتلا به بیماری قلبیِ شریان کرونری (CHD) انجام شد.‏ تحقیق روی بیش از ۱۳۰۰ مرد صورت گرفت،‏ در این تحقیق ابتدا آنان به دو گروه تقسیم شدند؛‏ گروهی که مثبت‌اندیش و گروهی که منفی‌گرا بودند.‏ آمار نشان داد که بعد از ۱۰ سال ۱۲ درصد آنان دچار بیماری CHD شده بودند و در میان آنان افراد منفی‌گرا دو برابر افراد مثبت‌اندیش بود.‏ لورا کوبزانسکی،‏ استادیار سلامتی و رفتار اجتماعی در دانشگاه هاروارد می‌گوید:‏ «اغلب می‌شنیدیم که مثبت‌اندیشی در سلامتی انسان نقش دارد.‏ اما این تحقیق،‏ یکی از اولین تحقیقاتی است که با شواهدی علمی نقش مثبت‌اندیشی را در پیشگیری از بیماری قلبی نشان داد.‏»‏

      مطالعاتی در مورد به هوش آمدن افراد بعد از جرّاحی نشان داده‌اند افرادی که خود را جزو کسانی می‌دانستند که از سلامت خوبی برخوردارند،‏ آسان‌تر و سریع‌تر به هوش آمدند تا آنانی که چنین دیدی به وضعیت جسمی‌شان نداشتند.‏ طبق تحقیقات ظاهراً افراد مثبت‌اندیش بیشتر عمر می‌کنند.‏ همچنین تحقیقی در مورد افراد سالمند صورت گرفت.‏ در این تحقیق برای گروهی از افراد مسن پیام‌های کوتاهی با مضمون ارتباط حکمت و تجربه با بالا رفتن سن فرستاده شد.‏ نتیجه این بود که این گروه که دید مثبتی به بالا رفتن سن پیدا کردند،‏ پس از آن با قدرت و انرژی بیشتری راه رفتند.‏ در واقع پیشرفت درمانی آن‌ها برابر ۱۲ هفته برنامهٔ ورزشی بود.‏

      چرا به نظر می‌رسد امیدواری،‏ خوش‌بینی و مثبت‌اندیشی به سلامت انسان کمک می‌کند؟‏ شاید پژوهشگران و پزشکان هنوز اطلاعات و درک کافی از ذهن و بدن انسان ندارند تا پاسخی قطعی به این پرسش بدهند.‏ اما محققان می‌توانند بر مبنای تجربه و شناخت و اطلاعاتی که دارند حدسیاتی بزنند.‏ برای نمونه،‏ یکی از اساتید دانشگاه در رشتهٔ مغز و اعصاب چنین می‌گوید:‏ «شادی و امیدواری احساس خوبی است.‏ وضعیت خوشایندی است که میزان استرس در آن بسیار پایین است و بدن می‌تواند در چنین وضعیتی بهبود یابد.‏ این یکی از کارهایی است که شخص می‌تواند برای حفظ سلامت خود انجام دهد.‏»‏

      شاید این مطلب برای برخی پزشکان،‏ روانشناسان و محققان تعجب‌آور باشد و نوآوری‌ای عجیب به نظر رسد.‏ اما برای کسی که با کتاب مقدّس آشناست چنین نیست.‏ حدود ۳۰۰۰ سال پیش سلیمان پادشاه تحت الهام الٰهی چنین نوشت:‏ «دل شادمان داروی شفابخش است،‏ اما روح افسرده استخوانها را خشک می‌کند.‏» (‏امثال ۱۷:‏۲۲‏)‏ به تعادلی که در اینجا اشاره شده است،‏ توجه کنید.‏ در این آیه نیامده است که دل‌شادمان هر بیماری را شفا می‌بخشد،‏ بلکه می‌گوید همچون دارو برای شفا عمل می‌کند.‏

      شاید بجاست بپرسید،‏ اگر امید دارو بود،‏ کدام پزشک بود که آن را تجویز نکند؟‏ به علاوه فواید امید و امیدواری تنها به سلامتی محدود نمی‌شود.‏

      تأثیر مثبت‌اندیشی یا منفی‌گرایی در زندگی

      تحقیقات نشان داده افرادی با دید مثبت از بسیاری جهات مزایایی در زندگی دارند.‏ معمولاً در مدرسه،‏ محیط کار و حتی در میدان‌های ورزشی موفق‌ترند.‏ برای نمونه تحقیقی روی زنان ورزشکار در رشتهٔ دومیدانی صورت گرفت.‏ ابتدا مربیان توانایی آنان را در دومیدانی ارزیابی کردند.‏ همزمان نیز سطح امیدواری آنان نیز به دقت ارزیابی شد.‏ نتیجه این بود که امیدواریِ ورزشکاران شاخص بهتری برای پیش‌بینی موفقیت آنان بود،‏ تا دید مربیان به توانایی آنان.‏ به‌راستی چرا امید چنین تأثیر و قدرتی دارد؟‏

      با مطالعه در زمینهٔ منفی‌گرایی یعنی آنچه خلاف مثبت‌اندیشی است،‏ مطالب بسیاری روشن شده است.‏ در دههٔ ۱۹۶۰ آزمایش‌هایی روی رفتار حیوانات صورت گرفت که نتایجی غیر منتظره داشت و موجب شد محققان عبارت «درماندگی آموخته‌شده» را ابداع کنند.‏ آنان متوجه شدند انسان نیز می‌تواند به آن مبتلا شود.‏ برای مثال،‏ در تحقیقی صداهای ناهنجاری برای گروهی پخش شد و به آنان گفته شد که با فشار دادن یک سری دکمه می‌توانند آن را متوقف کنند.‏ آنان با فشار دادن آن دکمه‌ها صداها را متوقف کردند.‏

      گروه دیگر تحت همین آزمایش قرار گرفتند،‏ اما با فشار دکمه‌ها صدا قطع نمی‌شد.‏ در آنان احساس درماندگی و ناتوانی به وجود آمد.‏ در آزمایش‌های بعد دیگر اقدامی برای تغییر وضعیتشان نکردند،‏ چون اطمینان داشتند کاری از دستشان بر نمی‌آید.‏ اما افراد مثبت‌اندیش در گروه دوم به این درماندگی تن ندادند.‏

      این آزمایش‌ها باعث شد دکتر مارتین سلیگمن که در ابتدا در طراحی برخی از این آزمایش‌ها نقش داشت،‏ تحقیق و مطالعه روی مثبت‌اندیشی و منفی‌گرایی را همچنان ادامه دهد.‏ او شیوهٔ تفکر افرادی را که خود را ناتوان و درمانده می‌پنداشتند،‏ دقیقاً بررسی کرد.‏ چنین نتیجه‌گیری کرد که این تفکر منفی می‌تواند دست و پای فرد را در تلاش در زندگی ببندد،‏ یا حتی او را کاملاً فلج کند.‏ دکتر سلیگمن منفی‌گرایی و تأثیر آن را چنین خلاصه می‌کند:‏ «بیست‌وپنج سال مطالعه و تحقیق مرا مطمئن کرده،‏ کسی که عادت کرده خود را عامل همهٔ بدبیاری‌هایش بداند و آن‌ها را ماندگار و تغییر ناپذیر بداند،‏ بدبیاری بیشتری نصیبش می‌شود.‏ فرد منفی‌گرا بدبیاری بیشتری می‌آورد تا فرد مثبت‌اندیش.‏»‏

      همان طور که گفته شد شاید چنین نتیجه‌گیری‌ای برای برخی تازگی داشته باشد،‏ اما برای آنان که با کتاب مقدّس آشنایند مطلبی تازه نیست.‏ به این گفتهٔ کتاب مقدّس توجه کنید:‏ «اگر در روز فاجعه سستی کردی،‏ چه اندک قدرتی داری!‏» (‏امثال ۲۴:‏۱۰‏)‏ بله کتاب مقدّس به‌روشنی می‌گوید دلسردی همراه با افکار منفی توان و قدرت‌عمل را از انسان می‌گیرد.‏ برای مبارزه با منفی‌گرایی و داشتن طرز فکری مثبت و امید در زندگی چه می‌توان کرد؟‏

      ‏[تصویر]‏

      امید می‌تواند نتایج بسیار خوبی به بار آورد

نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
خروج
ورود
  • فارسی
  • هم‌رسانی
  • تنظیم سایت
  • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
  • شرایط استفاده
  • حفظ اطلاعات شخصی
  • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
  • JW.ORG
  • ورود
هم‌رسانی