-
خواندن آیات با تأکید درستاز برنامهٔ آموزش خدمت مسیحی فایده ببرید
-
-
درس ۲۱
خواندن آیات با تأکید درست
وقتی در مورد مقاصد خدا با دیگران صحبت میکنیم، چه در گفتگوی رو در رو، چه از روی سکو، باید گفتههایمان بر مبنای کلام خدا باشد. برای این منظور ما معمولاً آیات کتاب مقدّس را میخوانیم. پس بجاست بیاموزیم آیات را بهخوبی بخوانیم.
اهمیت بااحساس خواندن. آیات باید با احساس خوانده شود. به چند نمونه توجه کنید. وقتی مزمور ۳۷:۱۱ را میخوانید، صدایتان باید نشانگر آن باشد که با شادی در انتظار آن صلح و آرامشی هستید که در این آیه وعده داده شده است. وقتی مکاشفه ۲۱:۴ را در مورد پایان مصیبت و مرگ میخوانید، باید در صدایتان حالت قدردانی و گرمی برای این وعدهٔ فوقالعاده نمایان باشد. در مکاشفه ۱۸:۲، ۴، ۵ از همگان خواسته میشود که از «بابِل بزرگ،» آن شهر پر از گناه بیرون آیند. پس این آیات باید با حالتی خوانده شود که ضرورت آن مشخص باشد. مسلّماً احساساتی که ابراز میشود، باید از ته دل باشد، اما نباید در این کار افراط کرد. این که تا چه حد باید آیهای را با احساس بخوانید، به مفهوم و مضمون آن و شیوهٔ استفادهٔ شما از آن بستگی دارد.
تشخیص کلماتی که باید بر آنها تأکید شود. اگر توضیحات شما در مورد بخشی از یک آیه است، باید بخش مورد نظر را با تأکید بخوانید. برای مثال، اگر هنگام بررسی مَتّی ۶:۳۳ توضیحات شما در مورد ‹نخست، در پی پادشاهی خدا بودن› است، مسلّماً نباید هنگام خواندن این آیه بر روی عبارات «عدالت او» و «همهٔ این چیزهای دیگر» تأکید کنید.
فرض کنید در جلسهٔ میانهفته میخواهید هنگام ایراد گفتارتان مَتّی ۲۸:۱۹ را بخوانید. شما باید بر کدام کلمات تأکید کنید؟ اگر میخواهید جماعت را تشویق کنید که با علاقهمندان تدریس کتاب مقدّس را آغاز کنند و در این کار پشتکار نشان دهند، باید بر عبارت «شاگرد بسازید» تأکید کنید. از سوی دیگر اگر میخواهید مسئولیت مسیحیمان را در مورد بشارت به مهاجران بررسی کنید یا میخواهید مبشّران را به خدمت در مناطقی که در آنها نیاز بیشتر به مبشّر است، تشویق کنید، بجاست بر روی «مردمِ همهٔ قومها» تأکید کنید.
ما در موارد بسیار آیات را برای پاسخگویی به پرسشهای دیگران یا ثابت کردن تعالیمی که دیگران با آن مخالفند، به کار میبریم. اگر هنگام خواندن آیهای، روی هر نکته به یک میزان تأکید شود، حضار شاید به ارتباط بین آیه و توضیحات شما پی نبرند. آن نکته شاید برای شما واضح و روشن باشد اما نه برای مخاطبتان.
برای نمونه، اگر هنگام خواندن مزمور ۸۳:۱۸ از ترجمهای که نام خدا در آن ذکر شده است، تمام تأکید را بر روی عبارت «متعال» بگذارید، مخاطبتان شاید این واقعیت را در نیابد که خدا نامی دارد؛ هرچند برای ما این امر واضح و روشن است. پس شما باید بر روی نام «یهوه» تأکید کنید. اما اگر از همین آیه برای بررسی اقتدار و حق حاکمیت یَهُوَه استفاده میکنید، شما باید بر روی «متعال» تأکید کنید. به همین ترتیب اگر میخواهید هنگام خواندن یعقوب ۲:۲۴ اهمیت ایمانِ همراه با عمل را نشان دهید، تأکید بر عبارت «درستکار شمرده میشود» بجای «اعمالش» شاید سبب شود که برخی شنوندگان نکتهٔ اصلی را متوجه نشوند.
یک نمونهٔ خوب دیگر را میتوان در رومیان ۱۵:۷-۱۳ یافت. این آیات بخشی از نامهٔ پولُس رسول به جماعتی است که از یهودیان و غیریهودیان تشکیل شده بود. پولُس در اینجا توضیح میدهد که خدمت مسیح نه تنها به یهودیان، بلکه به غیریهودیان نیز فایده میرسانَد «تا غیریهودیان [یعنی مردم ملتهای دیگر]، خدا را به خاطر رحمتش تمجید کنند.» سپس پولُس چهار آیه را نقلقول میکند تا توجه مخاطبانش را به فرصتی که برای ملتها نیز میسر شده است، جلب کند. حال شما باید این نقلقولها را چگونه بخوانید تا نکتهای که پولُس در نظر داشت، برجسته شود؟ اگر میخواهید کلماتی را که باید بر آنها تأکید کنید، برای خود مشخص کنید، بجاست «ملتها» در آیهٔ ۹، «ای ملتها» در آیهٔ ۱۰، «ای همهٔ ملتها» و «همهٔ قومها» در آیهٔ ۱۱ و «ملتها» در آیهٔ ۱۲ را با علامتی مشخص کنید. برای تمرین، رومیان ۱۵:۷-۱۳ را با تأکید بر این عبارات بخوانید. اگر چنین کنید درک خط استدلال پولُس از اول تا به آخر روشنتر و آسانتر خواهد بود.
روشهایی برای تأکید. برای این که بتوانید کلمات کلیدی، یعنی کلماتی را که حاوی نکتهٔ مورد نظرتان است، برجسته کنید روشهای متفاوتی وجود دارد. روشی که به کار میگیرید باید با مفهوم و مضمون آیه و چارچوب گفتارتان هماهنگ باشد. در ادامه به چند روش توجه کنید.
تغییر صدا. شما میتوانید صدای خود را به هر شکلی که کلمات کلیدی را برجسته میکند، تغییر دهید. برای مثال میتوانید با کم کردن صدا یا با بالا بردن صدایتان، بر کلمات تأکید کنید. در بسیاری از زبانها با زیر و بم کردن صدا نیز میتوان بر کلمات تأکید کرد. البته در برخی از زبانها با این کار معنی کلمات به کلّی تغییر میکند. روش دیگر برای تأکید بر کلمات کلیدی، آهسته ادا کردن آنهاست. در زبانهایی که تأکید با تغییر صدا امکانپذیر نیست، باید راهی را پیش گرفت که در آن زبانها مرسوم است.
مکث کردن. این روش را میتوان پیش از خواندن بخش مهم یک آیه یا بعد از خواندن آن یا حتی در هر دو مورد به کار برد. مکث کردن پیش از خواندن کلماتِ کلیدی، هوشیاری و توجه شنوندگان را بالا میبرد و مکث کردن پس از خواندن این کلمات، بر قدرت آنها میافزاید. اما اگر هنگام خواندن آیه تعداد مکثها بسیار باشد، هیچ نکتهای برجسته نخواهد شد.
تکرار. شما میتوانید برای تأکید بر نکتهای خاص، پس از خواندن کلمات کلیدی مجدّداً آن کلمات را بخوانید و سپس آیه را به اتمام برسانید. البته اغلب بهتر است که آیه را کاملاً بخوانید و سپس کلمات کلیدی را تکرار کنید.
حرکات و اشارات. حرکات بدن و حالت چهره اغلب به کلمات یا عبارات احساس میدهد.
تغییر لحن. در برخی از زبانها کلمات را میتوان با لحنی خواند که معنی آن تغییر کند و در عین حال آن کلمات برجسته شود. در این موارد باید با سنجیدگی و بصیرت عمل کرد، بهخصوص زمانی که میخواهید با لحنی طعنهآمیز صحبت کنید.
وقتی دیگران آیهای میخوانند. در خدمت موعظه شاید مخاطبتان آیهای را با تأکید نادرست یا بدون هیچ گونه تأکیدی بخواند. در چنین مواقعی چه میتوان کرد؟ اغلب بهتر است به کاربرد آن آیه اشاره کنید تا مفهوم نکتهای را که در نظر داشتهاید، روشن شود. پس از این کار میتوانید توجه او را به کلمات کلیدی آن آیه جلب کنید.
-
-
روشن ساختن کاربرد و ارزش عملی سخنانتاناز برنامهٔ آموزش خدمت مسیحی فایده ببرید
-
-
درس ۲۳
روشن ساختن کاربرد و ارزش عملی سخنانتان
چه مخاطبتان یک نفر باشد، چه بیشتر، معقولانه نیست که تصوّر کنید چون شما به مطلبی که میگویید علاقه دارید، شنوندهتان نیز به آن علاقه خواهد داشت. البته پیامی که شما به دیگران میدهید اهمیت دارد، اما اگر ارزش عملی آن را روشن نسازید، پس از مدتی کوتاه شور و علاقهٔ آنان به شنیدن سخنانتان از بین میرود و آنان تمرکز حواس خود را از دست میدهند.
این امر حتی در مورد کسانی که در جماعت به سخنانتان گوش میدهند، صادق است. شاید شما بتوانید با استفاده از تشبیهی یا نقل گزارشی توجه شنوندگانتان را برای مدتی جلب کنید. اما وقتی به مطلبی اشاره میکنید که با آن بهخوبی آشنایی دارند و توضیح بیشتری نیز در مورد آن نمیدهید، شاید تمرکز حواس خود را از دست بدهند. شما باید روشن سازید که گفتههایتان چرا و چگونه برایشان مفید است.
کتاب مقدّس ما را ترغیب میکند که خردمند باشیم، یعنی به جنبههای عملی یک موضوع بیندیشیم. (امث ۳:۲۱) در گذشته یَهُوَه به یحیای تعمیددهنده مأموریت داد که مردم را «به سوی حکمتِ درستکاران بازگرداند؛» یعنی حکمتی که مفید و عملی است. (لو ۱:۱۷) این حکمت از ترس خدایی سرچشمه میگیرد. (مز ۱۱۱:۱۰) کسانی که برای این حکمت ارزش قائلند، با کمک آن بر مشکلات زندگی فائق میآیند و به زندگی واقعی، یعنی زندگی ابدی که در پیش است، دست مییابند.—۱تیمو ۴:۸؛ ۶:۱۹.
ارزش عملی نکات سخنرانیتان را مشخص کنید. برای این منظور باید، هم به مطالبی که میخواهید بگویید توجه کنید، هم به مخاطبتان. شنوندگانتان را صرفاً یک گروه در نظر نگیرید. هر نفر و هر خانواده موقعیت خاص خود را دارد. آنان شاید از هر سنی باشند؛ از خردسال و نوجوان گرفته تا افراد سالمند. برخی از آنان شاید نوآموز کلام خدا باشند و برخی دیگر شاید همایمانانی باشند که حتی پیش از آن که شما به دنیا آمده باشید، یَهُوَه را خدمت میکردند. عدهای از آنان شاید مسیحیانی بسیار بالغ و باتجربه باشند، عدهای دیگر کسانی که هنوز شدیداً تحت تأثیر دیدگاهها و رفتارهای دنیا قرار دارند. از خود بپرسید: ‹چگونه مطلبی که میخواهم ارائه دهم میتواند برای این شنوندگان مفید باشد؟ چگونه میتوانم کمکشان کنم که به کاربرد و ارزش عملی موضوع پی ببرند؟› شاید تصمیم بگیرید سخنرانی خود را بهخصوص برای یک یا دو گروه از افرادی که در بالا ذکر شد، تنظیم کنید. با این حال، دیگران را نیز کاملاً از نظر دور ندارید.
فرض کنید از شما خواسته شود که یکی از تعالیم پایهای کتاب مقدّس را توضیح دهید. چگونه میتوانید آن را برای کسانی که خود به آن اعتقاد دارند، به نحوی مفید ارائه دهید؟ تلاشتان این باشد که اعتقاد و ایمان آنان را به آن تعلیم قویتر کنید. چگونه؟ با استدلال کردن روی آیاتی که آن مطلب را تأیید میکند. همچنین میتوانید قدردانی آنان را نسبت به آن تعلیم بیشتر کنید. برای مثال، میتوانید نشان دهید که چگونه آن تعلیم با تعالیم دیگر کتاب مقدّس و خصوصیات یَهُوَه خدا هماهنگ است. سعی کنید با استفاده از شرح حال همایمانان وفادارمان نشان دهید که چگونه این تعلیم برای دیگران مفید بوده و دیدگاهشان را نسبت به آینده تغییر داده است.
برای نشان دادن کاربرد و ارزش عملی گفتارتان، صرفاً به گفتن چند جملهٔ کوتاه در آخر سخنرانی اکتفا نکنید. از همان آغاز، گفتارتان چنان باشد که تکتک حاضران حس کنند مطالب آن به زندگی آنان مربوط میشود. سپس نه تنها در پایان، بلکه در طول گفتارتان هنگام بسط دادن هر نکتهٔ اصلی کاربرد آن را مشخص کنید.
وقتی کاربرد مطلبی را مشخص میکنید، توجه داشته باشید که نحوهٔ ارائهٔ آن هماهنگ با معیارهای کتاب مقدّس باشد؛ یعنی آن را با محبت و دلسوزی بیان کنید. (۱پطر ۳:۸؛ ۱یو ۴:۸) پولُس رسول حتی زمانی که میخواست برای برادران و خواهرانش در تِسالونیکی مسئلهای جدّی را مطرح کند، تلاش کرد به نکاتی مثبت در پیشرفت روحانی آنان اشاره کند. او همچنین اطمینان داشت که برادرانش در مورد مشکلی که به وجود آمده بود، کار درست را انجام خواهند داد و این اطمینان خود را در نامهاش بهروشنی نشان داد. (۱تسا ۴:۱-۱۲) بهراستی که چه الگوی خوبی برای ما!
آیا هدف سخنرانیتان ترغیب برادران به فعالیت موعظه و تعلیم است؟ سعی کنید شوق و قدردانی به این افتخار مهم را در آنان به وجود آورید. البته به خاطر داشته باشید، همان طور که کتاب مقدّس نیز میگوید، همهٔ شنوندگانتان نمیتوانند به یک میزان در این فعالیت شرکت کنند. (مت ۱۳:۲۳) پس در برادران خود احساس گناه ایجاد نکنید. عبرانیان ۱۰:۲۴ به ما میگوید که «همدیگر را به ابراز محبت و اعمال نیکو برانگیزیم.» اگر ما دیگران را به ابراز محبت برانگیزیم، این سبب میشود که خدمتشان را با انگیزهٔ درست افزایش دهند. یَهُوَه نمیخواهد که ما قانونی برای میزان خدمت برادرانمان قرار دهیم، بلکه میخواهد که آنان از روی «ایمان» اطاعت کنند. (روم ۱۶:۲۶) پس هدف باید تقویت ایمان باشد؛ هم ایمان خودمان، هم ایمان برادرانمان.
کاربرد سخنانتان را برای مخاطب روشن سازید. هنگام موعظه، از برجسته ساختن کاربرد پیامی که بشارت میدهید، دریغ نکنید. برای این منظور باید ببینید که چه چیز فکر مردم محدودهتان را به خود مشغول کرده است. پس به اخبار رادیو یا تلویزیون گوش دهید. به تیتر اول روزنامهها نگاه کنید. همچنین هنگام گفتگو با مردم مستقیماً نظر آنان را جویا شوید و به سخنانشان خوب گوش دهید. در این میان شاید متوجه شوید که آنان با مشکلاتی جدّی روبرو هستند؛ مشکلاتی همچون از دست دادن شغل، پرداخت اجاره، بیماری، از دست دادن یکی از اعضای خانواده، خطر جرم و جنایت، تبعیض از سوی شخصی صاحب اختیار، جدایی و طلاق و تربیت فرزندان خردسال. آیا کتاب مقدّس میتواند کمکی برای آنان باشد؟ قطعاً.
وقتی گفتگویی را آغاز میکنید، بیشک موضوعی را در نظر دارید. اما اگر متوجه شدید که موضوع دیگری برای مخاطبتان اهمیت دارد، بجاست در صورت امکان به آن موضوع بپردازید یا پیشنهاد کنید برای دیدار بعدی میتوانید اطلاعاتی مفید برایش جمعآوری کنید. البته ما نمیخواهیم در اموری دخالت کنیم که به ما مربوط نمیشود، اما با خوشحالی پندهای مفید کتاب مقدّس را با دیگران در میان میگذاریم. (۲تسا ۳:۱۱) واضح است که آنچه بیش از همه بر شخص تأثیر میگذارد پندهایی از کتاب مقدّس است که به زندگی خود او مربوط میشود.
اگر مخاطبتان متوجه نشود که پیام شما چه اهمیتی در زندگی او دارد، احتمالاً فوراً به گفتگو پایان خواهد داد. حتی اگر شخص به ما اجازه دهد صحبت کنیم، اگر نتوانیم ارزش عملی پیاممان را نشان دهیم، سخنانمان تأثیر چندانی بر او نخواهد گذاشت. برعکس، اگر کاربرد و ارزش عملی پیام خود را روشن سازیم، چه بسا گفتگویمان زندگی او را دگرگون کند.
هنگام مطالعهٔ کتاب مقدّس، همواره کاربرد نکات درس را برجسته کنید. (امث ۴:۷) به پندها، اصول و نمونههایی از کتاب مقدّس اشاره کنید که طریق گام برداشتن در راه خدا را به او بیاموزد. همچنین به فواید عمل کردن به آن اشاره کنید. (اشع ۴۸:۱۷، ۱۸) این امر شاگرد را بر آن خواهد داشت که تغییرات لازم را در زندگی خود ایجاد کند. سعی کنید در دل او محبت به یَهُوَه و میل به خشنود ساختن او را ایجاد کنید. بدین سان خود بر آن میشود که به پندهای کلام خدا عمل کند.
-
-
بهکارگیری صحیح آیاتاز برنامهٔ آموزش خدمت مسیحی فایده ببرید
-
-
درس ۲۲
بهکارگیری صحیح آیات
هنگام آموزش به دیگران، کافی نیست که فقط آیات را بخوانیم. پولُس رسول به تیموتائوس همکار نزدیکش چنین نوشت: «همچون کارگری که از کار خود سرافکنده نیست، سخت تلاش کن که همواره مقبول خدا باشی و کلام حقیقت را بهدرستی به کار بندی.»—۲تیمو ۲:۱۵.
برای انجام این کار، توضیحات ما در مورد آیات باید هماهنگ با تعالیم کتاب مقدّس باشد. بجای این که صرفاً عباراتی را که برایمان جالب است، از میان متن برگزینیم و نظرات خود را با آن همراه سازیم، لازم است مضمون متن را در نظر گیریم. یَهُوَه از طریق اِرْمیای نبی هشدار داد که انبیای کاذب ادعا میکنند که از قول یَهُوَه سخن میگویند، اما در واقع «رؤیای دل خود را بیان میکنند.» (ار ۲۳:۱۶) پولُس رسول به مسیحیان هشدار داد که کلام خدا را با عقاید بشری آلوده نسازند و چنین نوشت: «اعمال پنهانی و شرمآور را ترک کردهایم، رفتاری فریبکارانه نداریم و کلام خدا را تحریف نمیکنیم.» واژهای که در اینجا «تحریف» ترجمه شده است، در زبان اصلی به معنای «افزودن ناخالصی» است. در آن زمان تاجرانِ متقلبِ شراب، محصولات خود را رقیق میکردند تا سود بیشتری ببرند. ما کلام خدا را با در آمیختن آن با فلسفههای بشری تحریف نمیکنیم. پولُس همچنین گفت: «برخلاف بسیاری دیگر با کلام خدا تجارت نمیکنیم، بلکه در حکم فرستادگان خدا، آری، در حضور خدا و در اتحاد با مسیح، با صداقت کامل سخن میگوییم.»—۲قر ۲:۱۷؛ ۴:۲.
گاه شاید بخواهید برای برجسته کردن اصلی، آیهای را نقلقول کنید. در کتاب مقدّس اصول بسیاری وجود دارد که ما را در رویارویی با موقعیتهای مختلف زندگی راهنمایی میکند. (۲تیمو ۳:۱۶، ۱۷) اما شما باید مطمئن باشید که آن آیه را بهدرستی به کار میبندید و از آن استفادهٔ نابجا نمیکنید؛ یعنی آن را به گونهای تفسیر نمیکنید که نظرات شما را اثبات کند. (مز ۹۱:۱۱، ۱۲؛ مت ۴:۵، ۶) کاربرد آیات باید با کل کتاب مقدّس و مقصود یَهُوَه هماهنگ باشد.
اگر بخواهیم ‹کلام حقیقت را بهدرستی به کار بندیم› باید بدانیم چه روحیهای در پس آن است. یَهُوَه کلامش را همچون «چماقی» برای تهدید و امر و نهی به دیگران به ما نداده است. معلّمان یهودیِ مخالف عیسی احکامی را از نوشتههای مقدّس نقلقول میکردند، اما چشمان خود را بر روی احکامی که یَهُوَه انجام آنها را ضروریتر میداند بسته بودند؛ احکامی همچون عدالت، رحمت و وفاداری. (مت ۲۲:۲۳، ۲۴؛ ۲۳:۲۳، ۲۴) عیسی هنگام تعلیم کلام خدا روحیهٔ پدرش را منعکس میکرد. او برای آموزش کلام خدا غیرت و اشتیاقی فراوان داشت. اما این غیرتش با عشق و محبت به مردم همراه بود. ما باید بکوشیم او را در این خصوص سرمشق قرار دهیم.—مت ۱۱:۲۸.
چگونه میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که آیهای را بهدرستی به کار میگیریم؟ خواندن مرتب کتاب مقدّس ما را در این راه یاری میکند. یَهُوَه همچنین «غلام امین و دانا» را منصوب کرده است تا از طریق این مسیحیان مسحشده، غذای روحانی را برای اهل خانه فراهم کند. (مت ۲۴:۴۵) با مطالعهٔ فردی و حضور مرتب در جلسات مسیحی و شرکت فعال در آن میتوانیم از راهنماییهایی که «غلام امین» در اختیار ما میگذارد، کمال استفاده را ببریم.
اگر میخواهید آیهای را به کار گیرید که برایتان ناآشناست، تواضع حکم میکند که از قبل در مورد آن تحقیق کنید. با این کار کلام حقیقت را بهدرستی به کار خواهید بست.—امث ۱۱:۲.
نکتهٔ مورد نظر را روشن سازید. هنگام تعلیم دادن، مخاطبتان باید بتواند بهراحتی موضوع مورد بحث را با آیاتی که به کار میگیرید، ارتباط دهد. اگر شما پیش از خواندن آیهای سؤالی مطرح میکنید، شنوندهتان باید بتواند پاسخ آن سؤال را در آیه ببیند. چنانچه از آیهای برای اثبات نکتهای استفاده میکنید، شاگردتان باید بهروشنی ببیند که آن آیه چگونه نکتهٔ مورد بحث را ثابت میکند.
معمولاً خواندن آیه به تنهایی کافی نیست؛ حتی اگر با تأکید درست خوانده شود. به یاد داشته باشید که مردم عموماً با کتاب مقدّس آشنایی ندارند و احتمالاً نکتهٔ آیه را تنها با یک بار خواندن درک نخواهند کرد. شما باید توجه مخاطب را به بخشی از آیه جلب کنید که مستقیماً به نکتهٔ مورد بحث مربوط است.
برای این کار معمولاً نیاز دارید که کلمات کلیدی را که به موضوع مورد بحث مربوط میشود، برای مخاطب مشخص کنید. یک روش ساده آن است که همان کلمات را تکرار کنید. اگر مخاطبتان یک نفر باشد، میتوانید با مطرح کردن پرسشی او را راهنمایی کنید که خود، کلمات کلیدی را تشخیص دهد. حال اگر یک جمع را خطاب قرار میدهید، چطور؟ برخی از سخنرانان ترجیح میدهند که با استفاده از کلمات مترادف یا با بیان نکتهٔ مورد نظر به شکلی دیگر، به این هدف برسند. اگر شما این شیوه را به کار میگیرید، مراقب باشید مخاطبتان ارتباط بین نکتهٔ مورد بحث و کلمات کلیدی آیه را از دست ندهد.
شما با مشخص کردن کلمات کلیدی، در واقع شالوده را ریختهاید. حال باید بر روی آن بنا کنید. آیا هنگام معرفی آیه، مشخص کردید که چرا میخواهید آن آیه را بخوانید؟ در این صورت، نشان دهید کلماتی که برجسته ساختهاید با آنچه هنگام معرفی آیه به شنوندهتان گفتهاید، چه ارتباطی دارد. توضیحات شما باید ساده و روشن باشد. حتی اگر پیش از خواندن آیه دلیل استفاده از آن را مشخص نکرده باشید، بعد از خواند آن حتماً ارتباط آیه را با موضوع مورد بحث توضیح دهید.
فَریسیان از عیسی سؤالی به ظاهر دشوار کردند و پرسیدند: «آیا جایز است که مرد، به هر دلیلی زن خود را طلاق دهد؟» عیسی بر مبنای پیدایش ۲:۲۴ به آنان پاسخ داد. قابل توجه است که او تنها یک قسمت از این نوشته را برجسته کرد و سپس ارتباط آن را با موضوع مورد بحثشان نشان داد. آری، او نخست اشاره کرد که مرد و زن «یک تن» میگردند، سپس چنین نتیجهگیری کرد: «از این رو، آنچه خدا پیوست، هیچ انسانی جدا نسازد.»—مت ۱۹:۳-۶.
برای روشن ساختن ارتباط میان آیه و موضوع مورد نظر چه مقدار توضیح لازم است؟ این بستگی به اهمیت نکتهٔ مورد بحث دارد و این که شنوندگانتان را چه کسانی تشکیل میدهند. در هر صورت، هدف شما باید این باشد که توضیحاتتان ساده و روشن باشد.
بر اساس آیات استدلال کنید. در اعمال ۱۷:۲، ۳ در مورد خدمت موعظهٔ پولُس رسول در شهر تِسالونیکی آمده است که او ‹بر اساس نوشتههای مقدّس استدلال میکرد.› این مهارتی است که همهٔ خادمان خدا باید در خود پرورش دهند. برای مثال، پولُس به برخی رویدادهای زندگی و خدمت عیسی اشاره کرد و نشان داد که این رویدادها از پیش در نوشتههای مقدّس عبری پیشگویی شده بود. سپس با این استدلال قانعکننده چنین نتیجهگیری کرد: «این عیسی که در مورد او به شما موعظه میکنم، همان مسیح است.»
پولُس در نامهٔ خود به مسیحیان عبرانی، بارها از نوشتههای مقدّس عبری نقلقول کرد. او برای تأکید بر نکتهای در آن نوشتهها یا روشن ساختن آن، اغلب یک یا چند کلمه را برجسته میکرد، سپس کاربرد آن را نشان میداد. (عبر ۱۲:۲۶، ۲۷) در باب ۳ کتاب عبرانیان، پولُس از مزمور ۹۵:۷-۱۱ نقلقول میکند. توجه کنید که چگونه او به توضیح سه جنبه از این آیات پرداخت: ۱) اشارهٔ مزمورنویس به دل (عبر ۳:۸-۱۲)، ۲) اهمیت واژهٔ «امروز» (عبر ۳:۷، ۱۳-۱۵؛ ۴:۶-۱۱) و ۳) مفهوم عبارت «آنان به آرامی من راه نخواهند یافت» (عبر ۳:۱۱، ۱۸، ۱۹؛ ۴:۱-۱۱). شما نیز تلاش کنید هنگام توضیح ارتباط میان موضوع مورد بحث و آیات، همین الگو را به کار گیرید.
توجه کنید که در لوقا ۱۰:۲۵-۳۷، عیسی چگونه با مهارت بسیار بر اساس نوشتههای مقدّس استدلال میکند. فقیهی از عیسی پرسید: «استاد، باید چه کنم تا زندگی جاودان را به میراث برم؟» عیسی برای پاسخ به آن مرد، نخست نظر خود او را در این خصوص جویا شد و پس از آن بر اهمیت انجام آنچه در کلام خدا آمده است، تأکید کرد. اما عیسی متوجه شد که آن مرد نکتهٔ مهمی را درک نکرده است. از این رو، تنها یک واژه، یعنی واژهٔ «همسایه» را از نوشتهای که آن مرد به آن اشاره کرد برگزید و به شیوهای ماهرانه به او کمک کرد تا به مفهوم آن پی ببرد. عیسی بهراحتی میتوانست به تعریف آن واژه اشاره کند. اما چنین نکرد، بلکه با نقل حکایتی آن مرد را یاری رساند تا خود به نتیجهٔ درست برسد.
پس میبینیم که عیسی برای جواب به سؤالات دیگران صرفاً نوشتهای را که پاسخی صریح به پرسش آنان بدهد، نقلقول نمیکرد. او آن نوشته را برای مخاطبش تحلیل میکرد و سپس ارتباط آن را با موضوع مورد بحث روشن میساخت.
وقتی صَدّوقیان اعتقاد به رستاخیز را زیر سؤال بردند، عیسی توجه آنان را به عبارتی در خروج ۳:۶ جلب کرد. البته او تنها به بیان آن عبارت اکتفا نکرد، بلکه بر اساس آن نوشته استدلال کرد تا بهروشنی نشان دهد که رستاخیز جزو مقصود خداست.—مرق ۱۲:۲۴-۲۷.
اگر میخواهید معلّمی ماهر شوید، یکی از قدمهای مهم در این راه آن است که بیاموزید به نحوی صحیح و مؤثر بر اساس نوشتههای مقدّس استدلال کنید.
-