کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • مأخذ۱۸ اکتبر ص ۱-‏۱۲
  • مأخذ جزوهٔ کار و آموزش

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • مأخذ جزوهٔ کار و آموزش
  • مأخذ جزوهٔ کار و آموزش (‏۲۰۱۸)‏
  • عنوان‌های فرعی
  • ۱-‏۷ اکتبر
  • ۸-‏۱۴ اکتبر
  • ۱۵-‏۲۱ اکتبر
  • ۲۲-‏۲۸ اکتبر
  • ۲۹ اکتبر–‏۴ نوامبر
مأخذ جزوهٔ کار و آموزش (‏۲۰۱۸)‏
مأخذ۱۸ اکتبر ص ۱-‏۱۲

مأخذ جزوهٔ کار و آموزش

۱-‏۷ اکتبر

گنج‌هایی در کلام خدا | یوحنا ۹-‏۱۰

‏«مراقبت عیسی از گوسفندان خود»‏

‏(‏یوحنا ۱۰:‏۱-‏۳‏)‏ «حقیقتاً به شما می‌گویم،‏ کسی که از در به آغلِ گوسفندان وارد نشود،‏ بلکه بالا رفته،‏ از راهی دیگر وارد شود،‏ دزد و غارتگر است.‏ ۲ اما کسی که از در وارد شود،‏ شبان گوسفندان است.‏ ۳ دربان در را به روی او باز می‌کند و گوسفندان به صدای او گوش فرا می‌دهند.‏ او گوسفندان خود را با نام صدا می‌زند و آن‌ها را از آغل به بیرون راهنمایی می‌کند.‏

‏(‏یوحنا ۱۰:‏۱۱‏)‏ من شبان نیکو هستم؛‏ شبان نیکو جانش را برای گوسفندان می‌دهد.‏

‏(‏یوحنا ۱۰:‏۱۴‏)‏ من شبان نیکو هستم.‏ من گوسفندان خود را می‌شناسم و گوسفندانم مرا می‌شناسند؛‏

تصویر nwtsty

آغل گوسفندان

در ایّام باستان،‏ آغل به فضایی محصور و بدون سقف اشاره داشت که برای حفظ گوسفندان از خطر حیوانات درنده و راهزنان ساخته می‌شد.‏ چوپانانِ آن زمان شب‌هنگام گله‌های خود را در آغل نگه می‌داشتند.‏ چنین آغل‌هایی اغلب با دیوارهای سنگی محصور می‌شد و یک راه ورودی داشت.‏ (‏اعد ۳۲:‏۱۶؛‏ ۱سم‍ ۲۴:‏۳؛‏ صف‍ ۲:‏۶‏)‏ یوحنا به «در» و «دربان» آغل اشاره می‌کند.‏ (‏یو ۱۰:‏۱،‏ ۳‏)‏ ممکن بود که بیش از یک گله شب را در آغلی مشترک تحت نظر دربانی سپری کنند.‏ دربان صبحگاهان درِ آغل را به روی شبانان باز می‌کرد.‏ هر شبان صدایی خاص از خود به وجود می‌آورد و گوسفندان نیز صدای شبان خود را شناخته،‏ به طرف او می‌رفتند.‏ (‏یو ۱۰:‏۳-‏۵‏)‏ عیسی با اشاره به این کار نشان داد که چگونه از شاگردانش مراقبت می‌کند.‏—‏یو ۱۰:‏۷-‏۱۴‏.‏

ب۱۱ ۱۵/‏۵ ص ۷-‏۸ ¶۵

ای خانواده‌های مسیحی ‹بیدار و هوشیار باشید›‏

۵ رابطهٔ شبان با گوسفندان بر اساس شناخت و اعتماد است.‏ شبان به خوبی گوسفندان خود را می‌شناسد و گوسفندان نیز او را می‌شناسند و به او اعتماد دارند.‏ آن‌ها صدای شبان را می‌شناسند و از او اطاعت می‌کنند.‏ عیسی به طور مجازی گفت:‏ «من گوسفندان خود را می‌شناسم و گوسفندان من مرا می‌شناسند.‏» شناخت عیسی از جماعت سطحی نیست.‏ واژهٔ یونانی که در فارسی «می‌شناسم» برگردانده شده است به «شناختی که از رابطهٔ صمیمی به وجود می‌آید» دلالت دارد.‏ بلی،‏ شبان نیکو گوسفندان خود را خوب می‌شناسد.‏ او به نیاز،‏ نقاط ضعف و نقاط قدرت تک‌تک آن‌ها واقف است و همیشه به آن‌ها توجه دارد.‏ گوسفندان نیز شبان خود را به خوبی می‌شناسند،‏ به او اعتماد می‌کنند و از او پیروی می‌نمایند.‏

‏(‏یوحنا ۱۰:‏۴،‏ ۵‏)‏ وقتی همهٔ گوسفندانِ خود را بیرون آوَرْد،‏ پیشاپیش آن‌ها می‌رود و گوسفندان او را دنبال می‌کنند؛‏ زیرا صدای او را می‌شناسند.‏ ۵ گوسفندان به هیچ وجه غریبه را دنبال نمی‌کنند،‏ بلکه از او می‌گریزند؛‏ زیرا صدای غریبه‌ها را نمی‌شناسند.‏»‏

پ‌ک ص ۱۴۶ ¶۱۷

‏«بدون مَثَل به آنها هیچ نگفت»‏

۱۷ جورج اسمیت،‏ نویسندهٔ انگلیسی در مورد مشاهدات خود در کتابی با عنوان «جغرافیای تاریخی سرزمین موعود» می‌نویسد:‏ «گاه برای استراحت بعدازظهر،‏ نزدیک یکی از چاه‌های یهودیه می‌رفتیم که سه یا چهار شبان گوسفندان خود را به آنجا می‌آوردند.‏ گله‌ها همه در هم ادغام می‌شدند و ما متعجب می‌ماندیم که شبانان چگونه گوسفندان خود را شناسایی خواهند کرد.‏ ولی وقتی که خوردن آب و بازی گوسفندان به پایان می‌رسید،‏ شبانان هر یک به گوشه‌ای از درّه می‌رفتند و صدایی مخصوص از دهان خود بیرون می‌آوردند.‏ گوسفندان نیز یکی یکی از میان گوسفندان دیگر بیرون می‌آمدند و به طرف شبان خود می‌رفتند و گله به همان نظمی که آمده بود به راهش ادامه می‌داد.‏» اگر گوش ما با تعالیم عیسی آشنا شود و بر طبق هدایت‌های او گام برداریم،‏ مورد مراقبت‌های رئوفانهٔ ‹شبان نیکوی‌مان› قرار می‌گیریم.‏ به راستی که چه تشبیه گویایی!‏

‏(‏یوحنا ۱۰:‏۱۶‏)‏ «من گوسفندانی دیگر نیز دارم که از این آغل نیستند.‏ آن‌ها را نیز باید بیاورم و آن‌ها به صدای من گوش فراخواهند داد و آن‌ها یک گله خواهند شد و یک شبان خواهند داشت.‏

نکته‌ای برای مطالعه در nwtsty از یو ۱۰:‏۱۶

بیاورم:‏ یا «[به آغل] هدایت کنم.‏» فعل یونانی اَگو که اینجا «بیاورم» ترجمه شده است،‏ بسته به مضمون متن،‏ می‌تواند به معنی «آوردن [کسی به داخل چیزی]» یا «هدایت [کسی]» باشد.‏ قابل توجه است که در یکی از دست‌نوشته‌های یونانی که قدمت آن به حدود سال ۲۰۰ میلادی بازمی‌گردد،‏ از واژه‌ای همخانواده با فعل اَگو یعنی سیناگو استفاده شده است.‏ این واژه اغلب به صورت «گرد آوردن» یا «جمع کردن» برگردانده شده است و واژهٔ کنیسه در زبان انگلیسی نیز از آن مشتق شده است.‏ عیسی که شبان نیکوست،‏ گوسفندان آغل (‏یا مطابق با لو ۱۲:‏۳۲ «گلهٔ کوچک»)‏ و گوسفندان دیگر را گرد می‌آورد،‏ هدایت و محافظتشان می‌کند و به آنان خوراک می‌دهد.‏ آن‌ها یک گله خواهند شد و یک شبان خواهند داشت.‏ استفاده از این تشبیه،‏ اتحاد و یکپارچگی پیروان عیسی را به تصویر می‌کشد.‏

کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی

‏(‏یوحنا ۹:‏۳۸‏)‏ سپس او به عیسی گفت:‏ «سَرور،‏ ایمان دارم.‏» آنگاه در مقابل او تعظیم کرد.‏

نکته‌ای برای مطالعه در nwtsty از یو ۹:‏۳۸

به او تعظیم کرد:‏ تعظیم کردن نشانهٔ تکریم و ادای احترام بود.‏ «تعظیم» در زبان یونانی از واژهٔ پْروسکینیو ترجمه شده است؛‏ این واژه وقتی در رابطه با تمام خدایان به کار می‌رود،‏ به معنی«پرستش» برگردانده شده است.‏ (‏مت‍ ۴:‏۱۰؛‏ لو ۴:‏۸‏)‏ مردی که کور مادرزاد بود و به نحوی معجزه‌آسا بینایی خود را بازیافت،‏ تشخیص داد که عیسی نمایندهٔ خداست و به این سبب در مقابل او تعظیم کرد.‏ آن مرد پی برد که عیسی همان «پسر انسان» یا مسیح موعود است که با قدرت خدادادی خود معجزات انجام می‌دهد.‏ او به هیچ وجه عیسی را خودِ خدا نمی‌دانست.‏ (‏یو ۹:‏۳۵‏)‏ از قرار معلوم او به نحوی در مقابل عیسی تعظیم کرد که افرادِ زمان باستان هنگام استقبال از پیامبران،‏ پادشاهان و دیگر نمایندگان خدا تعظیم می‌کردند.‏ (‏۱سم‍ ۲۵:‏۲۳،‏ ۲۴؛‏ ۲سم‍ ۱۴:‏۴-‏۷؛‏ ۱پا ۱:‏۱۶؛‏ ۲پا ۴:‏۳۶،‏ ۳۷‏)‏ مردم اغلب به دو دلیل با تعظیم یا زانو زدن به عیسی ادای احترام می‌کردند؛‏ یکی این که بابت معجزات و آیات الٰهی در رابطه با عیسی قدردان بودند،‏ دیگر این که لطف خدا از طریق عیسی شامل حالشان شده بود.‏—‏به نکات مطالعه‌ای مت‍ ۲:‏۲؛‏ ۸:‏۲؛‏ ۱۴:‏۳۳؛‏ ۱۵:‏۲۵ مراجعه شود.‏

‏(‏یوحنا ۱۰:‏۲۲‏)‏ در آن زمان،‏ عید وقف در اورشلیم برگزار می‌شد.‏ زمستان بود

نکته‌ای برای مطالعه در nwtsty از یو ۱۰:‏۲۲

عید وقف:‏ این عید به زبان عبری حَنوکا نام دارد که به معنی «افتتاح،‏ گشایش و وقف» است.‏ مطابق با تقویم عبری،‏ «عید وقف» از روز ۲۵ ماه کیسلِو یعنی تقریباً مصادف با شبی که به «شب یلدا» معروف است شروع می‌شد و به مدت ۸ روز ادامه داشت.‏ (‏نکتهٔ مطالعه‌ای زمستان در این آیه و فصل ۱۹ کتابچهٔ راهنمای مطالعهٔ کلام خدا ملاحظه شود.‏)‏ این عید به مناسبت وقف دوبارهٔ معبد اورشلیم در سال ۱۶۵ قبل از میلاد برگزار می‌شد.‏ آنتیوخوس چهارم (‏اپیفانس)‏،‏ پادشاه سوریه،‏ معبد یَهُوَه خدای یهودیان را بی‌حرمت ساخته بود.‏ به عنوان مثال،‏ او بر روی مذبح بزرگ یَهُوَه که روزانه قربانی تمام‌سوز بر آن تقدیم می‌شد،‏ برای بت‌پرستان مذبحی ساخت.‏ در ۲۵ کیسلِو ۱۶۸ قبل از میلاد،‏ آنتیوخوس دستور داد که خوکی در آن مذبح قربانی شود و آب گوشت آن در کل معبد پاشیده گردد؛‏ کاری که بی‌حرمتی محض به معبد یَهُوَه محسوب می‌شد.‏ به علاوه،‏ او دروازه‌های معبد را سوزاند،‏ حجره‌های کاهنان را ویران کرد و مذبح زرّین،‏ میزِ نان حضور و چراغدان طلا را با خود برد.‏ او حتی معبد یَهُوَه را به خدایی مشرک به نام زئوس وقف کرد!‏ دو سال بعد،‏ یهودای مکابی اورشلیم و معبد آن را پس گرفت.‏ پس از پاک‌سازی معبد،‏ مراسمی به منظور بازگشایی مجدّد آن در ۲۵ کیسلِو برگزار شد،‏ یعنی دقیقاً سه سال پس از آن که آنتیوخوس قربانی نفرت‌انگیز خود را به زئوس تقدیم کرده بود.‏ آنگاه یهودیان گذراندن قربانی‌های تمام‌سوز را از سر گرفتند و روزانه این کار را انجام می‌دادند.‏ در کلام الهامی خدا مشخصاً بیان نشده است که یَهُوَه باعث پیروزی یهودای مکابی شد و او را برای پاکسازی معبد راهنمایی کرد.‏ یَهُوَه قبلاً از افراد غیریهودی مانند کورش،‏ امپراتور پارس استفاده کرده بود تا مقاصدش را به انجام رساند.‏ (‏اش‍ ۴۵:‏۱‏)‏ بنابراین،‏ منطقاً می‌توان به این نتیجه رسید که ممکن است یَهُوَه برای اجرای مقصود خود از کسی مانند یهودای مکابی که به قوم وقف‌شدهٔ خود تعلّق داشت استفاده کند.‏ آیات کتاب مقدّس نشان می‌دهد که معبد اورشلیم در روزگار عیسی بایستی پابرجا باشد تا پیشگویی‌ها در رابطه با مسیح موعود،‏ خدمت و قربانی او تحقق یابد.‏ به علاوه،‏ طبق پیشگویی‌ها،‏ لاویان می‌بایست تا زمانی که مسیح موعود جان خود را به عنوان «قربانی بزرگ‌تر» در راه بشر فدا کند،‏ همچنان قربانی‌ها را در معبد می‌گذراندند.‏ (‏دان‍ ۹:‏۲۷؛‏ یو ۲:‏۱۷؛‏ عب‍ ۹:‏۱۱-‏۱۴‏)‏ پیروان مسیح موظف به برگزاری عید وقف نیستند.‏ (‏کو ۲:‏۱۶،‏ ۱۷‏)‏ همچنین در جایی نیز ثبت نشده است که عیسی یا شاگردانش برگزاری این عید را محکوم کرده باشند.‏

خواندن کتاب مقدّس

‏(‏یوحنا ۹:‏۱-‏۱۷‏)‏ وقتی عیسی از محلّی می‌گذشت،‏ مردی را دید که کور مادرزاد بود.‏ ۲ شاگردانش از او پرسیدند:‏ «استاد،‏ گناه چه کسی بود که این مرد نابینا متولّد شد؟‏ گناه خودِ او یا والدینش؟‏» ۳ عیسی پاسخ داد:‏ «نه گناه این مرد بود و نه گناه والدینش،‏ بلکه از طریق او فرصتی فراهم شده است تا کارهای خدا آشکار شود.‏ ۴ تا زمانی که روز است،‏ ما باید کارهای او را که مرا فرستاد،‏ انجام دهیم.‏ شبی که هیچ کس در آن نمی‌تواند کار کند،‏ نزدیک می‌شود.‏ ۵ تا زمانی که من در دنیا هستم،‏ نور دنیا هستم.‏» ۶ عیسی پس از گفتن این سخنان،‏ آب دهان بر زمین انداخت،‏ با آن گِل ساخت و آن گِل را بر چشمان مرد مالید.‏ ۷ سپس به او گفت:‏ «برو و چشمان خود را در حوض سیلوحا (‏که به معنی «فرستاده» است)‏ بشوی.‏» او نیز رفت،‏ چشمان خود را شست و بینا بازگشت.‏ ۸ همسایگان و کسانی که آن مرد را پیش از این در حال گدایی دیده بودند،‏ گفتند:‏ «آیا این همان مردی نیست که می‌نشست و گدایی می‌کرد؟‏» ۹ برخی می‌گفتند:‏ «همان است.‏» برخی دیگر می‌گفتند:‏ «به هیچ وجه،‏ فقط شبیه اوست.‏» اما آن مرد می‌گفت:‏ «من همان هستم.‏» ۱۰ پس به او گفتند:‏ «چطور چشمانت باز شد؟‏» ۱۱ پاسخ داد:‏ «مردی که نامش عیسی است،‏ گِل ساخت و به چشمان من مالید،‏ بعد به من گفت:‏ ‹برو و در حوض سیلوحا چشمان خود را بشوی.‏› من نیز رفتم،‏ چشمان خود را شستم و بینا شدم.‏» ۱۲ آنان پرسیدند:‏ «او کجاست؟‏» گفت:‏ «نمی‌دانم.‏» ۱۳ آنان آن مرد را که پیش از این نابینا بود،‏ نزد فَریسیان بردند.‏ ۱۴ ضمناً در روز سَبَّت بود که عیسی گِل ساخت و چشمان آن مرد را گشود.‏ ۱۵ پس فَریسیان نیز از او پرسیدند:‏ «چطور بینا شدی؟‏» آن مرد به ایشان گفت:‏ «او گِل بر چشمان من مالید،‏ من هم آن را شستم و اکنون بینا شده‌ام.‏» ۱۶ آنگاه شماری از فَریسیان گفتند:‏ «آن شخص از جانب خدا نیست؛‏ زیرا سَبَّت را نگاه نمی‌دارد.‏» عده‌ای دیگر گفتند:‏ «چطور ممکن است شخصی گناهکار بتواند چنین معجزاتی به ظهور رساند؟‏» پس میان ایشان دودستگی به وجود آمد.‏ ۱۷ آنگاه بار دیگر به مرد نابینا گفتند:‏ «حال در مورد او که چشمان تو را گشوده است،‏ چه می‌گویی؟‏» آن مرد گفت:‏ «او پیامبر است.‏»‏

۸-‏۱۴ اکتبر

گنج‌هایی در کلام خدا | یوحنا ۱۱-‏۱۲

‏«از دلسوزی عیسی سرمشق گیرید»‏

‏(‏یوحنا ۱۱:‏۲۳-‏۲۶‏)‏ عیسی به او گفت:‏ «برادرت برخواهد خاست.‏» ۲۴ مارتا به او گفت:‏ «می‌دانم که هنگام رستاخیز در روز بازپسین،‏ برخواهد خاست.‏» ۲۵ عیسی به او گفت:‏ «من رستاخیز و حیات هستم.‏ هر که به من ایمان بورزد،‏ حتی اگر بمیرد،‏ زنده خواهد شد.‏ ۲۶ همچنین هر که زنده است و به من ایمان بورزد،‏ تا ابد نخواهد مرد.‏ آیا این را باور می‌کنی؟‏»‏

نکاتی برای مطالعه در nwtsty از یو ۱۱:‏۲۴،‏ ۲۵

می‌دانم که هنگام رستاخیز .‏ .‏ .‏ برخواهد خاست:‏ مارتا گمان کرد که عیسی در مورد رستاخیز آتی مردگان در روز بازپسین صحبت می‌کند.‏ (‏به نکتهٔ مطالعه‌ای یو ۶:‏۳۹ مراجعه کنید.‏)‏ او ایمانی چشمگیر به رستاخیز داشت.‏ برخی از رهبران مذهبی به نام صَدّوقیان منکر رستاخیز بودند،‏ هرچند که کلام الهامی خدا آن را به‌روشنی تعلیم می‌داد.‏ (‏دان‍ ۱۲:‏۱۳؛‏ مر ۱۲:‏۱۸‏)‏ از سوی دیگر،‏ فَریسیان معتقد بودند که انسان‌ها روحی فناناپذیر دارند اما مارتا می‌دانست که عیسی در مورد رستاخیز مردگان تعلیم می‌دهد و برخی را حتی از مرگ زنده کرده است؛‏ البته در مقایسه با سایر کسانی که قبلاً به دست عیسی رستاخیز یافته بودند،‏ از مرگ ایلعازَر مدت زمان طولانی‌تری گذشته بود.‏

من رستاخیز و حیات هستم:‏ مرگ و رستاخیز عیسی راهگشای رستاخیز تمامی مردگان است.‏ پس از رستاخیز عیسی،‏ خدا به او قدرت بخشید تا نه تنها مردگان را رستاخیز دهد،‏ بلکه زندگی ابدی را به آنان نیز عطا کند.‏ (‏به نکتهٔ مطالعه‌ای یو ۵:‏۲۶ مراجعه کنید.‏)‏ عیسی در مک‍ ۱:‏۱۸ خود را «آن که زنده است» خواند و گفت که «کلیدهای مرگ و گور» را در دست دارد.‏ بنابراین عیسی یگانه امید زندگان و مردگان می‌باشد؛‏ او وعده داد که مردگان را از قبرها بیرون می‌آورد و به آن‌ها چه در آسمان در مقام پادشاه،‏ چه بر زمین تحت لوای حکومت آسمانی خود حیات می‌بخشد.‏—‏یو ۵:‏۲۸،‏ ۲۹؛‏ ۲پط‍ ۳:‏۱۳‏.‏

‏(‏یوحنا ۱۱:‏۳۳-‏۳۵‏)‏ آنگاه عیسی با دیدن گریهٔ مریم و یهودیانی که با او آمده بودند،‏ آهی از دل کشید و عمیقاً متأثر شد.‏ ۳۴ او پرسید:‏ «او را کجا گذاشته‌اید؟‏» آنان پاسخ دادند:‏ «سَرور،‏ بیا و ببین.‏» ۳۵ اشک‌های عیسی سرازیر شد.‏

نکاتی برای مطالعه در nwtsty از یو ۱۱:‏۳۳-‏۳۵

گریه:‏ یا «زاری.‏» این واژهٔ یونانی اغلب به منظور زاری همراه با شیون و ناله نیز است.‏ همین فعل یونانی در پیشگویی عیسی در خصوص نابودی اورشلیم به کار رفته است.‏—‏لو ۱۹:‏۴۱‏.‏

آهی .‏ .‏ .‏ کشید و عمیقاً متأثر شد:‏ استفاده از این دو عبارت،‏ شدّت و عمق احساس عیسی را در این موقعیت آشکار می‌کند.‏ واژهٔ یونانی که «آه» ترجمه شده است (‏اِمبْریمائمای‏)‏ کلاً بر احساسی عمیق دلالت دارد،‏ اما استفاده از آن در این آیه نشان می‌دهد که احساسات عیسی چنان تحت تأثیر قرار گرفت که صدای آه و نالهٔ او شنیده شد.‏ افزون بر این،‏ عبارت «متأثر شد» به زبان یونانی ‏(‏تَرَسو)‏ به طور تحت‌اللفظی مفاهیم آشفتگی و اضطراب را در بر دارد.‏ به کار بردن این فعل در یو ۱۳:‏۲۱ نشان می‌دهد که وقتی عیسی به خیانت یهودا اندیشید،‏ دچار آشفتگی و اضطراب روحی شد.‏—‏به نکتهٔ مطالعه‌ای یو ۱۱:‏۳۵ مراجعه کنید.‏

از دل:‏ به طور تحت‌اللفظی:‏ «در روح.‏» ظاهراً واژهٔ یونانی پنویْما در یو ۱۱:‏۳۳ به احساسات درونی شخص اشاره می‌کند که از دل او نشأت می‌گیرد و او را به سخن گفتن یا عملی خاص وامی‌دارد.‏—‏مفهوم «روح» در واژه‌نامهٔ عبارات کتاب مقدّس ملاحظه شود.‏

اشک‌های عیسی سرازیر شد:‏ در این آیه از فعل یونانی دَک‌ریو استفاده شده که از اسم یونانی‌ای به مفهوم «اشک‌ها» مشتق گردیده است و در این آیات یافت می‌شود:‏ لو ۷:‏۳۸؛‏ اع‍ ۲۰:‏۱۹،‏ ۳۱؛‏ عب‍ ۵:‏۷؛‏ مک‍ ۷:‏۱۷؛‏ ۲۱:‏۴‏.‏ از قرار معلوم،‏ در این آیه بیشتر روی اشک ریختن تأکید شده است تا روی صدای گریهٔ عیسی.‏ در کل نوشته‌های مقدّس یونانی،‏ این فعل فقط در یو ۱۱:‏۳۵ به چشم می‌خورد و با فعلی که در یو ۱۱:‏۳۳ (‏به نکتهٔ مطالعه‌ای آن مراجعه کنید)‏ برای توصیف گریه و زاری مریم و ایلعازَر آمده است فرق دارد.‏ عیسی می‌دانست که ایلعازَر را رستاخیز می‌دهد،‏ اما از مشاهدهٔ سوگواری دوستان محبوب خود،‏ بسیار غمگین شد.‏ محبت و دلسوزی عمیقی که عیسی برای دوستان خود داشت،‏ موجب سرازیر شدن اشک‌های او در مقابل همگان شد.‏ این گزارش به‌روشنی نشان می‌دهد که عیسی با انسان‌ها که به سبب گناه موروثی آدم،‏ عزیزان خود را از دست می‌دهند،‏ همدردی می‌کند.‏

‏(‏یوحنا ۱۱:‏۴۳،‏ ۴۴‏)‏ عیسی پس از این سخنان،‏ با صدای بلند گفت:‏ «ایلعازَر،‏ بیرون بیا!‏» ۴۴ آن مرد که مرده بود،‏ در حالی که دست و پایش در کفن بسته و صورتش با پارچه‌ای پیچیده شده بود،‏ بیرون آمد.‏ عیسی به آنان گفت:‏ «او را باز کنید و بگذارید برود.‏»‏

کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی

‏(‏یوحنا ۱۱:‏۴۹‏)‏ اما قیافا،‏ یکی از آنان که در آن سال کاهن اعظم بود،‏ گفت:‏ «شما اصلاً هیچ نمی‌دانید

نکته‌ای برای مطالعه در nwtsty از یو ۱۱:‏۴۹

کاهن اعظم:‏ وقتی اسرائیل ملتی مستقل بود،‏ کاهن اعظم تا پای مرگش به خدمت خود ادامه می‌داد.‏ (‏اعد ۳۵:‏۲۵‏)‏ اما هنگامی که رومیان سرزمین اسرائیل را اشغال کرده بودند،‏ حکمرانانی را تعیین می‌کردند که از اقتدار انتصاب و خلع کاهن اعظم برخوردار بودند.‏ (‏«کاهن اعظم» در واژه‌نامهٔ عبارات کتاب مقدّس ملاحظه شود.‏)‏ قیافا که توسط رومیان منصوب شد،‏ سیاستمداری ماهر بود و مقام خود را به عنوان کاهن اعظم مدتی طولانی‌تر از پیشینیان خود حفظ کرد.‏ او در حدود سال ۱۸ میلادی به این مقام رسید و تقریباً تا سال ۳۶ میلادی کاهن اعظم باقی ماند.‏ در یو ۱۱:‏۴۹‏،‏ وقتی یوحنا می‌گوید که قیافا در آن سال کاهن اعظم بود،‏ منظور این است که دورهٔ کهانت قیافا شامل آن سال فراموش‌نشدنی می‌شد که عیسی طی آن به مرگ تسلیم شد.‏—‏فصل ۱۶ کتابچهٔ راهنمای مطالعهٔ کلام خدا ملاحظه شود.‏

‏(‏یوحنا ۱۲:‏۴۲‏)‏ با این همه،‏ بسیاری از بزرگان نیز به عیسی ایمان آوردند،‏ اما از ترس فَریسیان و برای این که از کنیسه اخراج نشوند،‏ آن را اذعان نمی‌کردند؛‏

نکاتی برای مطالعه در nwtsty از یو ۱۲:‏۴۲

بزرگان:‏ ظاهراً واژهٔ یونانی «بزرگان» به اعضای سَنهِدرین یعنی شورای عالی یهود اشاره می‌کند.‏ این واژه در یو ۳:‏۱ نیز به کار رفته است و در آنجا به نیقودیموس،‏ عضوی از آن شورا اشاره دارد.‏—‏ یو ۳:‏۱‏.‏

از کنیسه اخراج نشوند:‏ یا «از کنیسه طرد نشوند.‏» صفت یونانی اَپُسیناگوگوس فقط در یو ۱۲:‏۴۲ و ۱۶:‏۲ یافت می‌شود.‏ اخراج از کنیسه به این مفهوم بود که جامعهٔ یهودیان کاملاً با شخص اخراج‌شده قطع رابطه می‌کردند و در نتیجه از نظر مالی مشکلاتی فراوان برای او به بار می‌آمد.‏ کنیسه در روزگار عیسی در اصل یک آموزشگاه بود،‏ اما برخی نیز در آنجا محاکمه می‌شدند و قاضیانِ آنجا حتی حق داشتند حکم تازیانه و اخراج را صادر کنند.‏—‏به نکتهٔ مطالعه‌ای مت‍ ۱۰:‏۱۷ مراجعه کنید.‏

خواندن کتاب مقدّس

‏(‏یوحنا ۱۲:‏۳۵-‏۵۰‏)‏ عیسی به آنان گفت:‏ «نور تا اندک زمانی دیگر در میان شما خواهد بود.‏ تا زمانی که نور را دارید،‏ راه بروید تا تاریکی بر شما غلبه نیابد.‏ کسی که در تاریکی راه می‌رود،‏ نمی‌داند به کجا می‌رود.‏ ۳۶ تا زمانی که نور را دارید،‏ به نور ایمان بورزید تا پسران نور شوید.‏» عیسی پس از گفتن این سخنان آنجا را ترک کرد و خود را از آنان پنهان ساخت.‏ ۳۷ اما با این که معجزاتی بسیار در حضور ایشان به ظهور رسانده بود،‏ آنان به او ایمان نیاوردند.‏ ۳۸ به این ترتیب،‏ کلام اِشَعْیای نبی به تحقق رسید که گفت:‏ «ای یَهُوَه،‏ کیست که به پیام ما ایمان آورده باشد؟‏ بازوی یَهُوَه بر چه کسی آشکار شده است؟‏» ۳۹ اِشَعْیا همچنین دلیل این را که نتوانستند ایمان آورند،‏ چنین بیان کرد:‏ ۴۰ «او چشمانشان را کور و دل‌هایشان را سخت کرده است که با چشمان خود نبینند و با دل‌های خود نفهمند و بازنگردند تا من آنان را شفا بخشم.‏» ۴۱ اِشَعْیا این را بیان کرد؛‏ زیرا جلال او را دید و در مورد او سخن گفت.‏ ۴۲ با این همه،‏ بسیاری از بزرگان نیز به عیسی ایمان آوردند،‏ اما از ترس فَریسیان و برای این که از کنیسه اخراج نشوند،‏ آن را اذعان نمی‌کردند؛‏ ۴۳ زیرا بیشتر دوست داشتند،‏ رضایت مردم را جلب کنند تا رضایت خدا را.‏ ۴۴ عیسی با صدای بلند گفت:‏ «هر که به من ایمان آوَرَد،‏ نه فقط به من،‏ بلکه به او که مرا فرستاد نیز ایمان آورده است ۴۵ و هر که مرا ببیند،‏ او را که مرا فرستاده نیز دیده است.‏ ۴۶ من چون نوری به این دنیا آمده‌ام تا هر که به من ایمان آوَرَد در تاریکی نماند.‏ ۴۷ اما اگر کسی سخنان مرا بشنود و به آن عمل نکند،‏ من او را محکوم نمی‌کنم؛‏ زیرا نیامده‌ام تا مردم دنیا را داوری کنم،‏ بلکه آمده‌ام تا آنان را نجات دهم.‏ ۴۸ کسی که به من بی‌اعتنایی کند و سخنان مرا نپذیرد،‏ یکی هست که او را داوری کند.‏ کلامی که من به زبان آوردم،‏ او را در روز بازپسین داوری خواهد کرد؛‏ ۴۹ زیرا من از خود سخن نگفته‌ام،‏ بلکه پدری که مرا فرستاد،‏ خود به من فرمان داده است که در مورد چه سخن بگویم و چه به زبان آورم.‏ ۵۰ همچنین،‏ می‌دانم که حکم او به زندگی جاودان می‌انجامد.‏ از این رو،‏ هر آنچه می‌گویم درست همان چیزی است که پدر به من گفته است تا بگویم.‏»‏

۱۵-‏۲۱ اکتبر

گنج‌هایی در کلام خدا | یوحنا ۱۳-‏۱۴

‏«من سرمشقی برای شما گذاشتم»‏

‏(‏یوحنا ۱۳:‏۵‏)‏ سپس در لگنی آب ریخت و به شستن پاهای شاگردان مشغول شد و با دستمالی که به کمر بسته بود،‏ پاهایشان را خشک کرد.‏

نکته‌ای برای مطالعه در nwtsty از یو ۱۳:‏۵

شستن پاهای شاگردان:‏ در اسرائیل باستان،‏ به پا کردن صندل بسیار معمول بود.‏ کف صندل با بند به مچ پا بسته می‌شد.‏ پاهای شخص از پیاده‌روی در جاده‌های خاکی یا مزارع کثیف می‌شد.‏ پس مرسوم بود که شخص قبل از وارد شدن به یک خانه،‏ کفش خود را از پا درآورد.‏ میزبان مهمان‌نواز نیز اطمینان حاصل می‌کرد که پاهای مهمانش شسته شود.‏ کتاب مقدّس چندین بار به این رسم اشاره می‌کند.‏ (‏پی‍ ۱۸:‏۴،‏ ۵؛‏ ۲۴:‏۳۲؛‏ ۱سم‍ ۲۵:‏۴۱؛‏ لو ۷:‏۳۷،‏ ۳۸،‏ ۴۴‏)‏ وقتی عیسی پاهای شاگردان را شست،‏ در واقع از این رسم استفاده کرد تا به آنان درسی در مورد فروتنی و خدمت کردن به یکدیگر بیاموزد.‏

‏(‏یوحنا ۱۳:‏۱۲-‏۱۴‏)‏ عیسی پس از شستن پاهای آنان،‏ ردای خود را پوشید و دوباره بر سر سفره نشست.‏ آنگاه به ایشان گفت:‏ «آیا درک کردید که من برای شما چه کردم؟‏ ۱۳ شما مرا ‹استاد› و ‹سَرور› می‌خوانید و درست می‌گویید؛‏ زیرا چنین هستم.‏ ۱۴ پس اگر من که سَرور و استاد شما هستم،‏ پاهای شما را شستم،‏ شما نیز باید پاهای یکدیگر را بشویید؛‏

نکته‌ای برای مطالعه در nwtsty از یو ۱۳:‏۱۲-‏۱۴

باید:‏ یا «موظفید که.‏» این فعل به زبان یونانی اغلب در رابطه با امور مالی به کار می‌رود و در اصل به مفهوم «مدیون کسی بودن» یا «چیزی را به کسی بدهکار بودن» است.‏ (‏مت‍ ۱۸:‏۲۸،‏ ۳۰،‏ ۳۴؛‏ لو ۱۶:‏۵،‏ ۷‏)‏ این واژه در یو ۱۳:‏۱۴ و آیات دیگر مفهومی کلّی‌تر به خود گرفته است و به صورت «موظفیم» یا «وظیفهٔ ماست» ترجمه شده است.‏—‏۱یو ۳:‏۱۶؛‏ ۴:‏۱۱؛‏ ۳یو ۸‏.‏

‏(‏یوحنا ۱۳:‏۱۵‏)‏ زیرا من سرمشقی برای شما گذاشتم تا همان طور که من با شما رفتار کردم،‏ شما نیز رفتار کنید.‏

ب۹۹‏-‏۱ E/‏۳ ص ۳۱ ¶۱

بزرگ‌ترین انسان تمامی اعصار،‏ فروتنی از خود نشان داد

عیسی با شستن پاهای شاگردان درسی مؤثر در مورد فروتنی آموخت.‏ فرد مسیحی نباید جاه‌طلب و در پی اسم و مقام باشد یا تصوّر کند که دیگران همیشه باید به او خدمت کنند.‏ برعکس،‏ او باید از عیسی سرمشق بگیرید؛‏ کسی که «نیامد تا به او خدمت شود،‏ بلکه آمد تا خدمت کند و جان خود را همچون بهای رهایی در عوض بسیاری بدهد.‏» (‏مَتّی ۲۰:‏۲۸‏)‏ بله،‏ پیروان عیسی باید با رغبت و فروتنی حتی کارهایی را برای یکدیگر انجام دهند که از دید بسیاری محقّر و خوار تلقّی می‌شود.‏

کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی

‏(‏یوحنا ۱۴:‏۶‏)‏ عیسی به او گفت:‏ «من راه و حقیقت و حیات هستم.‏ هیچ کس جز از طریق من نزد پدر نمی‌آید.‏

نکته‌ای برای مطالعه در nwtsty از یو ۱۴:‏۶

من راه و حقیقت و حیات هستم:‏ عیسی راه است،‏ چرا که تنها از طریق اوست که می‌توان در دعا به درگاه خدا نزدیک شد.‏ همچنین از طریق اوست که انسان‌ها می‌توانند رابطه‌ای تنگاتنگ با خدا داشته باشند.‏ (‏یو ۱۶:‏۲۳؛‏ رو ۵:‏۸‏)‏ عیسی حقیقت است چرا که مطابق با حقیقت زندگی کرد.‏ همچنین بسیاری از پیشگویی‌ها که نشانگر نقش اصلی عیسی در به انجام رساندن مقاصد خداست،‏ در عیسی تحقق یافت.‏ (‏یو ۱:‏۱۴؛‏ مک‍ ۱۹:‏۱۰‏)‏ همهٔ آن پیشگویی‌ها «از طریق او ‹بله› شده است» یا به عبارتی دیگر تحقق یافته است.‏ (‏۲قر ۱:‏۲۰‏)‏ عیسی حیات است چرا که با فدا کردن جان خود،‏ دستیابی به «زندگی واقعی» یعنی «زندگی ابدی» را برای انسان‌ها امکان‌پذیر ساخت.‏ (‏۱تی‍ ۶:‏۱۲،‏ ۱۹؛‏ اف‍ ۱:‏۷؛‏ ۱یو ۱:‏۷‏)‏ او در آینده نیز برای میلیون‌ها نفر «حیات» خواهد بود چرا که زندگی ابدی در بهشت زمینی را برای آنان میسر خواهد ساخت.‏—‏یو ۵:‏۲۸،‏ ۲۹‏.‏

‏(‏یوحنا ۱۴:‏۱۲‏)‏ حقیقتاً به شما می‌گویم،‏ هر که به من ایمان بورزد،‏ کارهایی را که من می‌کنم،‏ او نیز خواهد کرد و حتی کارهای بزرگ‌تر از آن انجام خواهد داد؛‏ زیرا من نزد پدر می‌روم.‏

نکته‌ای برای مطالعه در nwtsty از یو ۱۴:‏۱۲

کارهای بزرگ‌تر از آن:‏ منظور عیسی این نبود که معجزات شاگردانش از معجزات او بزرگ‌تر خواهد بود،‏ بلکه او با فروتنی به دامنهٔ گسترده‌تر کار موعظه و تعلیم آنان اشاره کرد.‏ پیروان او در محدوده‌ای وسیع‌تر،‏ به مردمی بیشتر و به مدتی طولانی‌تر موعظه کرده‌اند.‏ این گفتهٔ عیسی به‌روشنی نشان می‌دهد که عیسی در نظر داشت پیروانش کار او را ادامه دهند.‏

خواندن کتاب مقدّس

‏(‏یوحنا ۱۳:‏۱-‏۱۷‏)‏ پیش از عید پِسَح بود.‏ عیسی می‌دانست ساعت او رسیده است که این دنیا را ترک کند و نزد پدر برود و چون پیروانش را که در دنیا بودند،‏ دوست می‌داشت،‏ تا به آخر به ایشان محبت کرد.‏ ۲ هنگام شام بود،‏ ابلیس پیش از آن،‏ در دل یهودای اِسخَریوطی،‏ پسر شَمعون گذاشته بود که به عیسی خیانت کند.‏ ۳ عیسی که می‌دانست پدر همه چیز را به دست او سپرده و او از طرف خدا آمده است و نزد خدا می‌رود،‏ ۴ از سر سفرهٔ شام برخاست و ردای خود را به کناری گذاشت.‏ دستمالی نیز گرفت و به کمر بست.‏ ۵ سپس در لگنی آب ریخت و به شستن پاهای شاگردان مشغول شد و با دستمالی که به کمر بسته بود،‏ پاهایشان را خشک کرد.‏ ۶ وقتی نزد شَمعونِ پِطرُس رسید،‏ پِطرُس گفت:‏ «سَرور،‏ آیا می‌خواهی پاهای مرا بشویی؟‏» ۷ عیسی پاسخ داد:‏ «آنچه می‌کنم،‏ اکنون درک نمی‌کنی،‏ اما بعدها درک خواهی کرد.‏» ۸پِطرُس گفت:‏ «هرگز نمی‌گذارم پاهای مرا بشویی!‏» عیسی گفت:‏ «اگر پاهایت را نشویم،‏ با من سهمی نخواهی داشت.‏» ۹ شَمعونِ پِطرُس گفت:‏ «سَرور،‏ نه فقط پاهایم،‏ بلکه دست‌ها و سرم را هم بشوی.‏» ۱۰ عیسی به او گفت:‏ «کسی که استحمام کرده است،‏ تماماً پاک است و تنها پاهایش نیاز به شستن دارد.‏ شما پاک هستید،‏ البته نه همهٔ شما.‏» ۱۱ زیرا او می‌دانست که چه کسی به او خیانت می‌کند.‏ به همین دلیل گفت:‏ «همهٔ شما پاک نیستید.‏» ۱۲ عیسی پس از شستن پاهای آنان،‏ ردای خود را پوشید و دوباره بر سر سفره نشست.‏ آنگاه به ایشان گفت:‏ «آیا درک کردید که من برای شما چه کردم؟‏ ۱۳ شما مرا ‹استاد› و ‹سَرور› می‌خوانید و درست می‌گویید؛‏ زیرا چنین هستم.‏ ۱۴ پس اگر من که سَرور و استاد شما هستم،‏ پاهای شما را شستم،‏ شما نیز باید پاهای یکدیگر را بشویید؛‏ ۱۵ زیرا من سرمشقی برای شما گذاشتم تا همان طور که من با شما رفتار کردم،‏ شما نیز رفتار کنید.‏ ۱۶ حقیقتاً به شما می‌گویم،‏ نه غلام از ارباب خود بزرگ‌تر است و نه فرستاده‌شده از آن که او را فرستاده است.‏ ۱۷ حال که این‌ها را می‌دانید،‏ خوشا به حال شما اگر آن‌ها را به جا آورید.‏

۲۲-‏۲۸ اکتبر

گنج‌هایی در کلام خدا | یوحنا ۱۵-‏۱۷

‏«شما به دنیا تعلّق ندارید»‏

‏(‏یوحنا ۱۵:‏۱۹‏)‏ اگر شما به دنیا تعلّق داشتید،‏ دنیا شما را دوست می‌داشت،‏ چون به آن تعلّق داشتید.‏ حال که به دنیا تعلّق ندارید،‏ بلکه من شما را از دنیا برگزیده‌ام،‏ دنیا از شما نفرت دارد.‏

نکته‌ای برای مطالعه در nwtsty از یو ۱۵:‏۱۹

دنیا:‏ واژهٔ یونانی کاسموس در این آیه به مردم دنیا که خادم خدا نیستند اشاره می‌کند،‏ یعنی جامعهٔ بشری که از خدا بیگانه است.‏ در میان انجیل‌ها تنها در انجیل یوحنا می‌خوانیم که عیسی به پیروانش گفت شما به دنیا تعلّق ندارید یا از آنِ دنیا نیستید.‏ عیسی در آخرین دعایی که در حضور رسولان وفادارش کرد،‏ دو مرتبهٔ دیگر به این نکته اشاره نمود.‏—‏یو ۱۷:‏۱۴،‏ ۱۶‏.‏

‏(‏یوحنا ۱۵:‏۲۱‏)‏ اما به خاطر نام من است که بر ضدّ شما چنین خواهند کرد؛‏ زیرا کسی را که مرا فرستاد،‏ نمی‌شناسند.‏

نکته‌ای برای مطالعه در nwtsty از یو ۱۵:‏۲۱

به خاطر نام من:‏ منظور از واژهٔ «نام» در کتاب مقدّس می‌تواند به معنی اسم شخص،‏ شهرت او و هر آنچه به او مربوط می‌شود،‏ باشد.‏ (‏نکتهٔ مطالعه‌ای مت‍ ۶:‏۹ ملاحظه شود.‏)‏ در یو ۱۵:‏۲۱ «نام» عیسی تنها به معنی اسم او نیست،‏ بلکه اقتدار و مقامی را که پدر آسمانی به او بخشیده است نیز در بر می‌گیرد.‏ (‏مت‍ ۲۸:‏۱۸؛‏ فی‍ ۲:‏۹،‏ ۱۰؛‏ عب‍ ۱:‏۳،‏ ۴‏)‏ عیسی در یو ۱۵:‏۲۱ توضیح می‌دهد که مردم دنیا به این دلیل بر ضدّ پیروان او قد علم می‌کنند که فرستندهٔ او را نمی‌شناسند.‏ شناخت خدا،‏ در درک کلّی مفهوم نام عیسی به آنان کمک می‌کند.‏ (‏اع‍ ۴:‏۱۲‏)‏ پیروان عیسی درک می‌کنند که مفهوم نام عیسی،‏ مقام او به عنوان حکمران منصوب‌شدهٔ خدا را نیز در بر می‌گیرد،‏ یعنی پادشاه پادشاهان که همگی باید در مقابل او سر تعظیم فرود آورند تا به زندگی ابدی دست یابند.‏—‏یو ۱۷:‏۳؛‏ مک‍ ۱۹:‏۱۱-‏۱۶‏؛‏ با مز ۲:‏۷-‏۱۲ مقایسه شود.‏

‏(‏یوحنا ۱۶:‏۳۳‏)‏ من این چیزها را به شما گفتم تا از طریق من آرامش یابید.‏ شما در این دنیا سختی خواهید کشید،‏ اما قوی‌دل باشید!‏ من بر دنیا غالب آمده‌ام.‏»‏

it‏-‏۱-‏E ص ۵۱۶

شجاعت

فرد مسیحی به شجاعت نیاز دارد تا خود را از افکار و رفتارهای دنیایی که مردم آن با یَهُوَه خدا دشمنی دارند،‏ پاک نگاه دارد و در رویارویی با تنفر دنیا وفادار بماند.‏ عیسی مسیح به پیروانش گفت:‏ «شما در این دنیا سختی خواهید کشید،‏ اما قوی‌دل باشید!‏ من بر دنیا غالب آمده‌ام.‏» (‏یو ۱۶:‏۳۳‏)‏ پسر خدا حتی لحظه‌ای هم نگذاشت که دنیا بر او تأثیر گذارد،‏ اما از آنجا که به هیچ وجه همرنگ دنیا نشد،‏ بر آن غالب آمد.‏ این نمونهٔ بارز عیسی مسیح و نتیجهٔ زندگی پاک او می‌تواند به فرد مسیحی شجاعت لازم را بدهد تا همرنگ دنیا نشده،‏ و به آن آلوده نگردد.‏—‏یو ۱۷:‏۱۶‏.‏

کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی

‏(‏یوحنا ۱۷:‏۲۱-‏۲۳‏)‏ تا همه یک باشند و همان گونه که ای پدر،‏ تو در اتحاد با من هستی و من در اتحاد با تو،‏ آنان نیز در اتحاد با ما باشند تا دنیا ایمان آورد که تو مرا فرستادی.‏ ۲۲ من جلالی را که تو به من عطا کرده‌ای،‏ به ایشان عطا کردم تا همان گونه که ما یک هستیم،‏ آنان نیز یک باشند.‏ ۲۳ من در اتحاد با آنان و تو در اتحاد با من،‏ تا آنان کاملاً یک شوند و دنیا بداند که تو مرا فرستادی و ایشان را دوست داشتی،‏ چنان که مرا دوست داشتی.‏

نکته‌ای برای مطالعه در nwtsty از یو ۱۷:‏۲۱-‏۲۳

یک:‏ یا «متحد.‏» عیسی دعا کرد که پیروان واقعی‌اش «یک» باشند،‏ یعنی دوشادوش یکدیگر با یک هدف فعالیت کنند.‏ او گفت که خود و پدر آسمانی‌اش «یک» هستند و بدین شکل همکاری نزدیک و وحدت‌نظر آنان را نشان داد.‏ (‏یو ۱۷:‏۲۲‏)‏ در ۱قر ۳:‏۶-‏۹‏،‏ پولُس به اتحاد و یکپارچگی پیروان مسیح اشاره کرد که با یکدیگر و با خدا همکاری می‌کنند.‏—‏به ۱قر ۳:‏۸ و نکات مطالعه‌ای یو ۱۰:‏۳۰؛‏ ۱۷:‏۱۱ مراجعه کنید.‏

کاملاً یک شوند:‏ یا «کاملاً متحد شوند.‏» عیسی در این آیه نشان داد که خدا کسانی را که کاملاً متحد هستند دوست دارد.‏ این موضوع با کو ۳:‏۱۴ نیز مطابقت دارد که می‌گوید:‏ «محبت است که پیوند می‌دهد و کاملاً متحد می‌سازد.‏» البته این اتحاد کامل بدین معنی نیست که پیروان عیسی از شخصیت‌ها،‏ توانایی‌ها،‏ عادات و وجدان‌های یکسانی برخوردار باشند،‏ بلکه بدین معنی است که آنان در اعمال،‏ عقاید و تعلیم دادن متحد هستند.‏—‏رو ۱۵:‏۵،‏ ۶؛‏ ۱قر ۱:‏۱۰؛‏ اف‍ ۴:‏۳؛‏ فی‍ ۱:‏۲۷‏.‏

‏(‏یوحنا ۱۷:‏۲۴‏)‏ ای پدر،‏ می‌خواهم کسانی که به من داده‌ای نیز جایی که من هستم با من باشند تا جلال مرا ببینند،‏ جلالی که تو به من داده‌ای؛‏ زیرا مرا پیش از آغاز دنیا دوست داشتی.‏

نکته‌ای برای مطالعه در nwtsty از یو ۱۷:‏۲۴

آغاز دنیا:‏ واژهٔ یونانی «آغاز» در عب‍ ۱۱:‏۱۱ به صورت ‹نطفه بسته شدن› ترجمه شده است.‏ اما در یو ۱۷:‏۲۴ عبارت «آغاز دنیا» به فرزندان آدم و حوّا اشاره دارد.‏ عیسی «آغاز دنیا» را به زمان هابیل ارتباط می‌دهد که اولین انسان سزاوار نجات بود و ‹نامش از آغاز دنیا در دفتر حیات نوشته شده بود.‏› (‏لو ۱۱:‏۵۰،‏ ۵۱؛‏ مک‍ ۱۷:‏۸‏)‏ دعای عیسی در یو ۱۷:‏۲۴ نشان می‌دهد که پدر آسمانی پسر یگانهٔ خود را از دیرباز—‏پیش از آن که آدم و حوّا نسلی به جا گذاشته باشند—‏دوست داشت.‏

خواندن کتاب مقدّس

‏(‏یوحنا ۱۷:‏۱-‏۱۴‏)‏ عیسی پس از گفتن این سخنان،‏ رو به آسمان کرد و گفت:‏ «ای پدر،‏ آن وقت مقرّر فرارسیده است.‏ پسر خود را جلال بده تا پسرت تو را جلال دهد،‏ ۲ چنان که به او بر همهٔ انسان‌ها اقتدار داده‌ای تا به تمام کسانی که به او بخشیده‌ای،‏ زندگی جاودان بخشد.‏ ۳ راهی که به زندگی جاودان می‌انجامد،‏ این است که تو را تنها خدای حقیقی و عیسی مسیح را که فرستاده‌ای بشناسند.‏ ۴ کاری را که به من محوّل کردی،‏ به پایان رساندم و بدین گونه تو را بر زمین جلال دادم.‏ ۵ پس حال ای پدر،‏ مرا در کنار خود جلال بده؛‏ همان جلالی که پیش از آغاز دنیا نزد تو داشتم.‏ ۶ «من نام تو را به کسانی که از دنیا به من بخشیدی،‏ آشکار ساخته‌ام.‏ آنان از آنِ تو بودند و تو ایشان را به من بخشیدی و کلام تو را به جا آورده‌اند.‏ ۷ حال نیز پی برده‌اند که هر چه به من دادی،‏ از جانب توست؛‏ ۸ زیرا سخنانی که به من دادی،‏ به ایشان داده‌ام.‏ آنان نیز آن سخنان را پذیرفته و دریافته‌اند که من به نمایندگی از سوی تو آمدم و ایمان آورده‌اند که تو مرا فرستادی.‏ ۹ درخواست من برای آنان است.‏ در واقع من نه برای دنیا،‏ بلکه برای آنانی درخواست می‌کنم که به من بخشیده‌ای؛‏ زیرا از آنِ تو هستند.‏ ۱۰ هر چه من دارم،‏ از آنِ توست و هر چه تو داری از آنِ من است و من در میان ایشان جلال یافته‌ام.‏ ۱۱ «همچنین من دیگر در دنیا نیستم.‏ اما آنان در دنیا هستند و من نزد تو می‌آیم.‏ ای پدر مقدّس،‏ به خاطر نام خود که بر من نهادی،‏ از ایشان محافظت کن تا یک باشند،‏ چنان که ما یک هستیم.‏ ۱۲ زمانی که با آنان بودم،‏ به خاطر نام خود که بر من نهادی،‏ از آنان محافظت می‌کردم.‏ من حفظشان کردم و هیچ یک از ایشان هلاک نشده است،‏ مگر آن پسرِ هلاکت تا نوشتهٔ مقدّس تحقق یابد.‏ ۱۳ اما اکنون نزد تو می‌آیم و این سخنان را زمانی که هنوز در دنیا هستم می‌گویم تا ایشان شادی مرا به کمال در خود داشته باشند.‏ ۱۴ من کلام تو را به آنان دادم،‏ اما دنیا از ایشان نفرت داشته است؛‏ زیرا به دنیا تعلّق ندارند،‏ همان طور که من به دنیا تعلّق ندارم.‏

۲۹ اکتبر–‏۴ نوامبر

گنج‌هایی در کلام خدا | یوحنا ۱۸-‏۱۹

‏«عیسی به حقیقت شهادت داد»‏

‏(‏یوحنا ۱۸:‏۳۶‏)‏ عیسی پاسخ داد:‏ «پادشاهی من از این دنیا نیست.‏ اگر پادشاهی من از این دنیا بود،‏ خادمانم می‌جنگیدند تا به دست یهودیان نیفتم.‏ اما پادشاهی من از اینجا نیست.‏»‏

‏(‏یوحنا ۱۸:‏۳۷‏)‏ پیلاتُس از او پرسید:‏ «پس تو پادشاه هستی؟‏» عیسی پاسخ داد:‏ «تو خود می‌گویی که من پادشاه هستم.‏ برای این زاده شدم و به این دلیل به این دنیا آمدم تا به حقیقت شهادت دهم.‏ هر که جانب حقیقت را بگیرد،‏ به سخنان من گوش می‌دهد.‏»‏

نکاتی برای مطالعه در nwtsty از یو ۱۸:‏۳۷

به .‏ .‏ .‏ شهادت دهم:‏ فعل یونانی مارتیریو که به صورت «شهادت دادن» ترجمه شده است،‏ و کلمهٔ یونانی «شهادت» (‏ماتیریا؛‏ مارتیس‏)‏ در متون عهد جدید مفهومی وسیع دارد.‏ این واژه‌ها در اصل به معنی گواهی دادن از روی شناخت و دانش خود می‌باشد اما گاه مفهوم «اعلام کردن،‏ تأیید کردن و ستودن» را نیز در بر دارد.‏ عیسی نه تنها با یقین بر حقیقت گواهی داد و آن را اعلام کرد بلکه شیوهٔ زندگی او گویای حقیقی بودن کلام نبوی پدر خود و وعده‌هایش بود.‏ (‏۲قر ۱:‏۲۰‏)‏ در مورد مقصود خدا با جزئیات پیشگویی شده بود که مسیح موعود چه نقشی در حکومت الٰهی ایفا می‌کند.‏ کل زندگی زمینی عیسی که با مرگ فداکارانه‌اش به اوج خود رسید،‏ به تمامی پیشگویی‌هایی که در خصوص او آمده است جامهٔ عمل پوشانید،‏ از جمله «سایه‌هایی» که در شریعت نهفته بود.‏ (‏کو ۲:‏۱۶،‏ ۱۷؛‏ عب‍ ۱۰:‏۱‏)‏ بنابراین می‌توان گفت که عیسی در اعمال و گفتارش ‹به حقیقت شهادت داد.‏›‏

حقیقت:‏ عیسی به طور کلّی به حقیقت اشاره نکرد بلکه به حقیقتی که در خصوص مقاصد خداست اشاره نمود.‏ یکی از جنبه‌های اصلی مقصود خدا این است که عیسی «پسر داوود» به عنوان «کاهن اعظم» و حکمران پادشاهی خدا خدمت کند.‏ (‏مت‍ ۱:‏۱‏)‏ عیسی توضیح داد که یکی از دلایل اصلی آمدنش بر روی زمین،‏ زندگی زمینی‌اش و خدمتش این بود که به حقیقتی که در خصوص پادشاهی خداست شهادت یا گواهی دهد.‏ فرشتگان قبل از تولّد عیسی و هنگام آن در بیت‌لِحِمِ یهودیه،‏ زادگاه داوود پیامی مشابه اعلام کردند.‏—‏لو ۱:‏۳۲،‏ ۳۳؛‏ ۲:‏۱۰-‏۱۴‏.‏

‏(‏یوحنا ۱۸:‏۳۸الف‏)‏ پیلاتُس به او گفت:‏ «حقیقت چیست؟‏»‏

نکته‌ای برای مطالعه در nwtsty از یو ۱۸:‏۳۸

حقیقت چیست؟‏:‏ ظاهراً پیلاتُس به حقیقت به طور کلّی اشاره کرد،‏ نه به آن حقیقتی که عیسی پیش‌تر در مورد آن صحبت کرده بود.‏ (‏یو ۱۸:‏۳۷‏)‏ اگر پیلاتُس این سؤال را با خلوص نیّت پرسیده بود،‏ بدون شک عیسی به آن پاسخ می‌داد.‏ اما پیلاتُسِ شکاک احتمالاً سؤال را از روی ناباوری و بدون انتظار جواب مطرح کرد.‏ او گویی گفت:‏ «حقیقت؟‏!‏ حقیقت چی هست؟‏ حقیقت اصلاً وجود ندارد!‏» پیلاتُس حتی به عیسی فرصت نداد که به این پرسش پاسخ دهد،‏ زیرا بلافاصله آنجا را ترک کرد و نزد یهودیان رفت.‏

کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی

‏(‏یوحنا ۱۹:‏۳۰‏)‏ هنگامی که عیسی شراب ترشیده را چشید،‏ گفت:‏ «همه چیز به انجام رسید!‏» آنگاه سر خود را پایین آورد و روح خود را تسلیم کرد.‏   

نکته‌ای برای مطالعه در nwtsty از یو ۱۹:‏۳۰

روح خود را تسلیم کرد:‏ یا «جان سپرد؛‏ نفس آخر را کشید.‏» واژهٔ روح (‏به یونانی پنویْما‏)‏ در اینجا به معنی «نَفَس» یا «نیروی حیات» است.‏ استفاده از واژهٔ یونانی اِکپنو در گزارش‌های مشابه مر ۱۵:‏۳۷ و لو ۲۳:‏۴۶ دال بر این موضوع است.‏ در آن گزارش‌ها آمده است که عیسی «جان سپرد» یا طبق پاورقی‌های این آیات،‏ «نفس آخر را کشید.‏» برخی معتقدند که استفاده از واژهٔ «تسلیم» نشان می‌دهد که عیسی چون همه چیز را به انجام رسیده بود،‏ خود تصمیم گرفت که دیگر برای زنده ماندن تلاش نکند.‏ در کتاب مقدّس آمده است که او با میل و رغبت «جان خویش را به کام مرگ ریخت.‏»—‏اش‍ ۵۳:‏۱۲؛‏ یو ۱۰:‏۱۱‏.‏

‏(‏یوحنا ۱۹:‏۳۱‏)‏ آن روز،‏ «روز تهیه» و روز بعد از آن،‏ سَبَّت بزرگ بود.‏ پس برای این که جسدی در روز سَبَّت بر تیر شکنجه نماند،‏ یهودیان از پیلاتُس خواستند که فرمان دهد ساق پاهای آن سه نفر را بشکنند و اجسادشان را از آنجا بردارند.‏

نکته‌ای برای مطالعه در nwtsty از یو ۱۹:‏۳۱

سَبَّت بزرگ:‏ ۱۵ نیسان که روز بعد از عید پِسَح بود،‏ صرف‌نظر از این که چه روز هفته باشد،‏ یک «سَبَّت» محسوب می‌شد.‏ (‏لا ۲۳:‏۵-‏۷‏)‏ وقتی این سَبَّت خاص با سَبَّت هفته (‏یعنی هفتمین روز هفتهٔ یهودیان،‏ از غروب روز جمعه تا غروب روز شنبه)‏ مصادف می‌شد،‏ «سَبَّت بزرگ» تلقّی می‌گشت.‏ عیسی در روز جمعه جان سپرد و روز بعد از آن،‏ چنین سَبَّتی بود.‏ طی سال‌های ۲۹ تا ۳۵ میلادی،‏ فقط در سال ۳۳ میلادی بود که ۱۴ نیسان با روز جمعه مصادف می‌شد.‏ بررسی این شواهد نشان می‌دهد که عیسی در ۱۴ نیسان ۳۳ میلادی جان سپرد.‏

خواندن کتاب مقدّس

‏(‏یوحنا ۱۸:‏۱-‏۱۴‏)‏ عیسی پس از گفتن این سخنان،‏ به همراه شاگردانش به آن طرف درّهٔ قِدرون رفت.‏ در آنجا باغی بود و عیسی و شاگردانش وارد آن شدند.‏ ۲ یهودا نیز که به او خیانت کرد،‏ آن مکان را می‌شناخت؛‏ زیرا عیسی و شاگردانش بارها در آنجا جمع شده بودند.‏ ۳ پس یهودا گروهی از سربازان و مأمورانِ سران کاهنان و فَریسیان را با خود همراه کرد و آنان با مشعل و چراغ و سلاح به آنجا رسیدند.‏ ۴ با این که عیسی از تمام آنچه در انتظارش بود آگاهی داشت،‏ قدم پیش گذاشت و به ایشان گفت:‏ «به دنبال چه کسی می‌گردید؟‏» ۵ پاسخ دادند:‏ «عیسای ناصری.‏» او گفت:‏ «خودم هستم.‏» یهودا،‏ کسی که به او خیانت کرد نیز با آنان ایستاده بود.‏ ۶ اما وقتی عیسی گفت:‏ «خودم هستم» آنان عقب‌عقب رفتند و بر زمین افتادند.‏ ۷ پس بار دیگر از ایشان پرسید:‏ «به دنبال چه کسی می‌گردید؟‏» گفتند:‏ «عیسای ناصری.‏» ۸ عیسی گفت:‏ «به شما گفتم که خودم هستم.‏ پس اگر به دنبال من هستید،‏ بگذارید اینان بروند.‏» ۹ به این ترتیب،‏ او این سخن خود را به تحقق رساند که گفته بود:‏ «از کسانی که به من داده‌ای،‏ هیچ یک را از دست نداده‌ام.‏» ۱۰ آنگاه شَمعونِ پِطرُس شمشیری را که داشت کشید و با آن،‏ خادمِ کاهن اعظم را زد و گوش راست او را قطع کرد.‏ نام آن خادم مالخوس بود.‏ ۱۱ عیسی به پِطرُس گفت:‏ «شمشیرت را غلاف کن.‏ آیا نباید از جامی که پدر به من داده است،‏ بنوشم؟‏» ۱۲ سپس سربازان،‏ فرماندهٔ نظامی و مأمورانِ سران یهودیان،‏ عیسی را گرفتند و دست‌های او را بستند.‏ ۱۳ نخست او را نزد حَنّاس،‏ پدرزن قیافا بردند.‏ در آن سال قیافا کاهن اعظم بود.‏ ۱۴ قیافا همان کسی بود که به سران یهودیان توصیه کرد که به نفعشان است یک نفر برای قوم بمیرد.‏

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی