مأخذ جزوهٔ کار و آموزش
۶-۱۲ مه
گنجهایی در کلام خدا | ۲قُرِنتیان ۴-۶
«از خدمت دست نمیکشیم»
(۲قُرِنتیان ۴:۱۶) پس، از خدمت دست نمیکشیم، بلکه هرچند ظاهر ما فرسوده میشود، قطعاً باطن ما روز به روز تازهتر میگردد؛
خسته ولی نه درمانده
۱۶ توجه به سلامت روحانی از اهمیت بسیار برخوردار است. کسانی که به خدا نزدیک هستند و او را با تمام وجود خدمت میکنند بالطبع جسماً خسته میشوند، اما هرگز از پرستش خدا باز نمیایستند. چرا که یَهُوَه «ضعیفان را قوّت میبخشد و ناتوانان را قدرت زیاده عطا مینماید.» (اِشَعْیا ۴۰:۲۸، ۲۹) پولُس رسول که بارها دست قدرتمند یَهُوَه را حس کرده بود نوشت: «از این جهت خسته خاطر نمیشویم، بلکه هرچند انسانیتِ ظاهری ما فانی میشود، لیکن باطن روز به روز تازه میگردد.»—۲قُرِنتیان ۴:۱۶.
۱۷ از عبارت «روز به روز» در آیه فوق چنین بر میآید که میباید هر روزه از امکاناتی که یَهُوَه در اختیار ما قرار داده است کمال استفاده را بنماییم. نمونهٔ خوب آن خواهری است که ۴۳ سال به عنوان میسیونر خدمت کرده است. او با اینکه گاهی به شدّت خسته و حتی دلسرد میشد ولی هرگز احساس درماندگی نکرد. وی دلیل آن را چنین توضیح میدهد: «من خودم را عادت دادم که صبح زود از خواب بلند شوم و قبل از شروع کارهای روزانهام به دعا و نیایش و خواندن کلام خدا بپردازم. این عادت تا به امروز مرا قوی و استوار نگه داشته است.» ما نیز اگر «روز به روز» در دعا با یَهُوَه راز و نیاز کنیم و همچنین در خصوصیات فوقالعادهٔ او و وعدههای زیبایی که به انسانها داده است تعمّق کنیم توکّلمان به قدرت بیکران او بیشتر میشود.
(۲قُرِنتیان ۴:۱۷) زیرا هرچند مصیبتها جزئی و زودگذر است، برای ما جلالی به ارمغان میآورد که جاودان و بسیار والاست.
it-۱-E ص ۷۲۴-۷۲۵
پایداری
هرگز نباید بگذاریم که شعلهٔ امید به زندگی ابدی در دلمان کمسو شود. مخالفانمان حتی اگر ما را به قتل برسانند، نمیتوانند جلوی تحقق امیدمان را بگیرند. (رو ۵:۴، ۵؛ ۱تس ۱:۳؛ مک ۲:۱۰) سختیهای کنونی در مقایسه با تحقق امید بزرگمان بسیار ناچیز و جزئی است. (رو ۸:۱۸-۲۵) هر مشکلی که داریم، حتی اگر بزرگ باشد، با قیاس با زندگی جاودان «جزئی و زودگذر است.» (۲قر ۴:۱۶-۱۸) اگر این موضوع را فراموش نکنیم و امیدمان را در دل استوار نگه داریم، هنگام سختیها در یأس و ناامیدی غرق نمیشویم و به یَهُوَه وفادار میمانیم.
(۲قُرِنتیان ۴:۱۸) پس ما چشمان خود را نه بر چیزهای دیدنی، بلکه بر چیزهای نادیدنی میدوزیم؛ زیرا چیزهای دیدنی گذراست، اما چیزهای نادیدنی جاودان است.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(۲قُرِنتیان ۴:۷) اما ما این گنج را در ظروف خاکی داریم تا آشکار باشد که قدرت فوقالعادهٔ ما از خداست، نه از خودمان.
ب۱۲-E ۱/۲ ص ۲۸-۲۹
«موجب لبخند یَهُوَه شوید»
دیوید اِسپلِین از هیئت ادارهکننده، گفتار «موجب لبخند یَهُوَه شوید» را اجرا کرد. (۲قُرِنتیان ۴:۷) او از حضار پرسید: «‹گنجی را که در ظروف خاکی داریم› چیست؟ آیا منظور شناخت یا حکمت است؟» او چنین پاسخ داد: «منظور پولُس رسول از این گنج ‹آشکار ساختن حقیقت توسط خدمت موعظه› است.» (۲قُرِنتیان ۴:۱، ۲، ۵) برادر اِسپلِین به فارغالتحصیلان یادآور کرد که دورهٔ پنجماههٔ جِلعاد آنان را برای انجام مأموریتی خاص در خدمت موعظه آماده کرده و در واقع افتخار بزرگی نصیبشان شده است.
همچنین او توضیح داد که منظور از «ظروف خاکی» بدن جسمانی ماست. او ظرف سفالین را با ظرف طلا مقایسه کرد؛ ظرفی که از طلا ساخته شده باشد، بهندرت مورد استفاده قرار میگیرد، اما از ظرف سفالین زیاد استفاده میشود. اگر گنجی در ظرف طلا باشد، شاید به همان اندازه یا حتی بیشتر به خودِ ظرف توجه کنیم تا به گنج داخل آن. برادر اِسپلِین گفت: «هدف شما این نیست که همچون ظرف طلا جلب توجه کنید. شما میسیونر هستید و هدفتان این است که مردم را به سوی یَهُوَه هدایت کنید. شما ظروف خاکی هستید یعنی باید فروتن باشید.»
(۲قُرِنتیان ۶:۱۳) پس به شما همچون فرزندان خود میگویم که شما نیز متقابلاً دل خود را به روی ما بگشایید.
همواره دایرهٔ محبت به همایمانانمان را گسترش دهیم
۷ ما چگونه میتوانیم در ابراز محبت برادرانه ‹دل خود را بگشاییم›؟ طبعاً افرادِ هم سن و سال و یا کسانی که پیشینهٔ قومی یکسان دارند به هم جلب میشوند. آنانی که به تفریحات مشترک علاقهمندند نیز زمان بیشتری را با هم میگذرانند. اما اگر علاقهٔ ما به برخی از برادران، ما را از دیگر برادرانمان جدا کند باید ‹دل خود را بگشاییم.› بجاست از خود بپرسیم: «آیا بیشتر با دوستان نزدیکم وقت صرف میکنم و به ندرت با برادران و خواهران دیگر معاشرت میکنم و یا به موعظه میروم؟ آیا در بین اعضای جماعت برادران دیگر را فراموش میکنم و به امید دوستی با کسانی که تازه به جماعت پیوستهاند تنها با آنان وقت میگذرانم؟ آیا با تمام اعضای جماعت چه پیر و چه جوان سلام و احوالپرسی میکنم؟»
خواندن کتاب مقدّس
(۲قُرِنتیان ۴:۱-۱۵) پس، از آنجا که ما این خدمت را از طریق رحمتی که به ما شده است، داریم، از آن دست نمیکشیم. ۲ در عوض اعمال پنهانی و شرمآور را ترک کردهایم، رفتاری فریبکارانه نداریم و کلام خدا را تحریف نمیکنیم؛ بلکه با آشکار ساختن حقیقت، سرمشقی نیکو از خود در حضور خدا به جا میگذاریم تا مورد تأیید وجدان همگان باشیم. ۳ اگر بشارتی که اعلام میکنیم، پوشیده است، در واقع برای کسانی پوشیده است که در راه هلاکتند. ۴ خدای این نظام حاضر ذهنهای این بیایمانان را کور کرده است تا نور بشارت پرجلال در مورد همان مسیح که صورت خداست، بر آنان تابیده نشود؛ ۵ زیرا ما، نه در مورد خود، بلکه در مورد عیسی مسیح موعظه میکنیم و میگوییم که عیسی سَرور است و ما به خاطر او غلامان شما هستیم؛ ۶ زیرا همان خدایی که گفت: «نور از میان تاریکی بدرخشد،» نور خود را از طریق چهرهٔ مسیح، بر دلهای ما تابانده است تا شناخت پرجلال خدا دلهای ما را روشن سازد. ۷ اما ما این گنج را در ظروف خاکی داریم تا آشکار باشد که قدرت فوقالعادهٔ ما از خداست، نه از خودمان. ۸ ما از هر جهت سخت در فشاریم، اما آنچنان در تنگنا نیستیم که نتوانیم حرکت کنیم؛ متحیّریم، اما نه تا حدّی که راه گریز نداشته باشیم؛ ۹ تحت آزاریم، اما به حال خود رها نشدهایم؛ به زمین افکنده شدهایم، اما هلاک نگشتهایم. ۱۰ همواره در بدن خود همان رنجهای کشندهای را که عیسی کشید، متحمّل میشویم تا زندگی عیسی نیز در بدن ما آشکار شود؛ ۱۱ زیرا ما که زندهایم، به خاطر عیسی همواره با مرگ روبرو میشویم تا زندگی عیسی در جسم فانی ما آشکار شود. ۱۲ پس هرچند ما با مرگ روبرو هستیم، نتیجهٔ آن برای شما حیات است. ۱۳ حال در خصوص ایمان چنین آمده است: «من ایمان ورزیدم، پس سخن گفتم.» ما نیز با همین روحیه ایمان میورزیم و در نتیجه سخن میگوییم، ۱۴ چون میدانیم او که عیسی را برخیزانْد، ما را نیز مانند عیسی برمیخیزانَد و با شما به حضور او خواهد آورد. ۱۵ همهٔ اینها به خاطر شماست تا لطف خدا شامل حال عدهٔ بیشتری گردد؛ زیرا هماکنون نیز شمار کسانی که خدا را برای جلالش شکر میگویند، رو به افزایش است.
در خدمت موعظه بکوشید
ب۰۴-E ۱/۷ ص ۳۰-۳۱
سؤالات خوانندگان
منظور پولُس رسول از «بیایمانان» در دوم قُرِنتیان ۶:۱۴ چه کسانی است؟
در ۲قُرِنتیان ۶:۱۴ آمده است: «زیر یوغ نامتوازن با بیایمانان مروید.» با توجه به آیات پیرامون این آیه، واضح است که منظور پولُس از «بیایمانان» کسانی بود که به جماعت مسیحی تعلّق ندارند. برای تأیید این موضوع، میتوان به آیات دیگری که پولُس واژههای «بیایمان» یا «بیایمانان» را به کار برد نیز رجوع کرد.
برای مثال، پولُس مسیحیانی که همایمانانشان را «نزد بیایمانان» به محکمه کشیده بودند، سرزنش کرد. (۱قُرِنتیان ۶:۶) «بیایمانان» در این آیه قاضیانی در شهر قُرِنتُس بودند. به علاوه، پولُس در دومین نامهٔ خود به جماعت قُرِنتُس گفت که شیطان «ذهنهای . . . بیایمانان را کور کرده» گویی «نقابی» جلوی دید آنان را گرفته است. پولُس پیشتر توضیح داده بود: «هر گاه کسی نزد خداوند بازمیگردد، نقاب برداشته میشود.» پس منظور او از بیایمانان کسانی بود که هیچ تمایلی به خدمت یَهُوَه نشان نمیدادند.—۲قُرِنتیان ۳:۱۶؛ ۴:۴.
برخی از بیایمانان، قانونشکن یا بتپرست بودند. (۲قُرِنتیان ۶:۱۵، ۱۶) ولی همهٔ آنان با خادمان یَهُوَه مخالفت نمیکردند؛ برخی حتی به پیام کتاب مقدّس علاقه نشان میدادند. بسیاری از آنان همسری شاهد داشتند و با خوشحالی با هم زندگی میکردند. (۱قُرِنتیان ۷:۱۲-۱۴؛ ۱۰:۲۷؛ ۱۴:۲۲-۲۵؛ ۱پِطرُس ۳:۱، ۲) با این حال، پولُس همواره واژهٔ بیایمان را به کسانی نسبت داد که از زمرهٔ ایمانداران نبودند و به جماعت مسیحی تعلّق نداشتند.—اعمال ۲:۴۱؛ ۵:۱۴؛ ۸:۱۲، ۱۳.
اصل نهفته در ۲قُرِنتیان ۶:۱۴ برای پرستندگان یَهُوَه کاربرد زیادی دارد. برای مثال، این اصل اغلب برای انتخاب همسر مورد استفاده قرار میگیرد. (مَتّی ۱۹:۴-۶) فردی که خود را در دعا به خدا وقف کرده و تعمید گرفته باشد، در میان بیایمانان، به دنبال همسر نمیگردد، چرا که ارزشها، اهداف و اعتقاد بیایمانان با ارزشها، اهداف و اعتقاد پرستندگان واقعی خدا کاملاً متفاوت است.
حال، آیا کسانی که کتاب مقدّس را مطالعه میکنند و در جلسات جماعت حضور مییابند، از زمرهٔ «بیایمانان» محسوب میشوند؟ مبشّران تعمیدنیافته چطور؟ آیا آنان نیز از «بیایمانان» هستند؟ نه، کسانی که حقایق کلام خدا را میپذیرند و به سوی تعمید پیشرفت میکنند، بیایمان خوانده نمیشوند. (رومیان ۱۰:۱۰؛ ۲قُرِنتیان ۴:۱۳) کُرنِلیوس حتی پیش از تعمیدش مردی «دیندار و خداترس» خوانده شد.—اعمال ۱۰:۲.
هرچند پند پولُس در ۲قُرِنتیان ۶:۱۴ مستقیماً در مورد مبشّران تعمیدنیافته صدق نمیکند، درست نیست که یک مبشّر تعمیدیافته و یک مبشّر تعمیدنیافته با هدف ازدواج با یکدیگر دوستی کنند. چرا؟ به دلیل پند مستقیمی که پولُس به بیوهزنان مسیحی داد. پولُس گفت که آنان میتوانند با ‹هر کسی که بخواهند ازدواج کنند، البته تنها با کسی که پیرو سَرور باشد.› (۱قُرِنتیان ۷:۳۹) از این رو، مبشّران تعمیدیافته ترغیب میشوند که تنها با کسی که «پیرو سَرور» است، ازدواج کنند.
‹پیروان سَرور› چه کسانی را در بر میگیرد؟ پولُس از عباراتی مشابه در رومیان ۱۶:۸-۱۰ و کولُسیان ۴:۷ استفاده کرده است. در این آیات به ‹همکاران، وفاداران، برادران عزیز و خادمان وفادار› اشاره شده است.
در متن اصلی کتاب مقدّس، واژهٔ «همکار» در کولُسیان ۴:۷ به معنی غلام است. پس یک پیرو سَرور باید با میل و رغبت همچون یک غلام عمل کند. عیسی چنین توضیح داد: «هر کس که بخواهد پیرو من شود، دیگر نباید برای خود زندگی کند، بلکه باید تیر شکنجهٔ خود را بر دوش کشد و پیوسته از من پیروی کند.» (مَتّی ۱۶:۲۴) پس وقتی شخص خود را تماماً وقف خدا میسازد، پیرو مسیح میشود و خواست خدا را در اولویت قرار میدهد. سپس، تعمید میگیرد و خادمی که مورد تأیید یَهُوَه خداست میشود. بنابراین ازدواج با پیرو سَرور به معنی ازدواج با کسی است که اعتقاد راسخ خود را ثابت کرده، خود را به خدا وقف نموده و یکی از ‹غلامان خدا و سَرورمان عیسی مسیح› شده است.—یعقوب ۱:۱.
اشخاصی که کتاب مقدّس را با کمک شاهدان یَهُوَه مطالعه میکنند و از لحاظ روحانی بهخوبی پیشرفت مینمایند، شایان تقدیرند. اما چنین اشخاصی هنوز خود را به یَهُوَه وقف نکردهاند و خدمت به او و انجام خواستش را پیشهٔ زندگی خود نساختهاند. آنان هنوز برای رسیدن به این هدف در حال ایجاد تغییرات در خود و زندگیشان هستند. وقتی این تغییرات را صورت دادند تا یک مبشّر وقفشده و تعمیدیافته شوند، بعداً میتوانند به ازدواج که تصمیمی بسیار جدّی و مهم است فکر کنند.
آیا درست است که یک مبشّر تعمیدیافته با قصد ازدواج با علاقهمندی که از لحاظ روحانی بهخوبی پیشرفت میکند، طرح دوستی بریزد؟ شاید این مبشّر تصوّر کند که میتواند پس از تعمیدِ علاقهمند، با او ازدواج کند. اما این گونه استدلال درست نیست، چون ممکن است بر نیّت آن علاقهمند تأثیر منفی بگذارد؛ علاقهمندی که بداند برای ازدواج با مبشّری تعمیدیافته باید تعمید بگیرد، ممکن است به خاطر ازدواج تعمید بگیرد، نه به خاطر رابطهٔ خود با خدا.
غالباً علاقهمندی که مبشّر تعمیدنیافته میشود، بعد از چند ماه واجد شرایط تعمید میگردد. پس این پند که باید فقط با پیرو سَرور ازدواج کرد، نامعقول نیست. حال اگر کسی در خانوادهٔ شاهد یَهُوَه بزرگ شده و چندین سال در جماعت مسیحی به عنوان مبشّر تعمیدنیافته فعال بوده است، چطور؟ باید از خود پرسید: چرا زندگی خود را هنوز به یَهُوَه وقف نکرده است؟ آیا دچار شک و تردید است؟ هرچند او «بیایمان» تلقّی نمیشود، اما هنوز «پیرو سَرور» به شمار نمیآید.
پند پولُس در خصوص ازدواج به سود ماست. (اِشَعْیا ۴۸:۱۷) وقتی زن و شوهر هر دو خود را به یَهُوَه وقف کرده باشند، شالودهٔ زندگی مشترکشان از لحاظ روحانی مستحکم و قوی خواهد بود. آنان دارای ارزشها و اهداف یکسانی هستند که شادی و سعادت را برایشان به ارمغان میآورد. به علاوه ‹ازدواج با پیرو سَرور،› نشانهٔ وفاداری ما به یَهُوَه خداست و به برکات ابدی میانجامد، زیرا خدا نسبت به اشخاص وفادار، امین است.—مزمور ۱۸:۲۵.
۱۳-۱۹ مه
گنجهایی در کلام خدا | ۲قُرِنتیان ۷-۱۰
«خدمت امدادرسانی»
(۲قُرِنتیان ۸:۱-۳) حال ای برادران، میخواهیم شما را از این امر آگاه سازیم که لطف خدا به جماعتهای مقدونیه ارزانی شده است. ۲ آنان حتی در زمانی که به سبب سختیهای بسیار در بوتهٔ آزمایش قرار گرفتند، با وجود فقر شدیدشان بسیار شاد بودند و سخاوت بیکران از خود نشان دادند؛ ۳ زیرا آنچه میدادند در حد تواناییشان بود و با اطمینان میگویم که گاه حتی بیش از تواناییشان بود
ب۹۸-E ۱/۱۱ ص ۲۵ ¶۱
«خدا بخشندهٔ شاد را دوست میدارد»
پولُس به قُرِنتیان گفت که اهالی مقدونیه در فعالیت امدادرسانی و کمک به همایمانانشان نمونه هستند. او چنین نوشت: «آنان حتی در زمانی که به سبب سختیهای بسیار در بوتهٔ آزمایش قرار گرفتند، با وجود فقر شدیدشان بسیار شاد بودند و سخاوت بیکران از خود نشان دادند.» لازم نبود کسی به اهالی مقدونیه بگوید که باید به همایمانانشان کمک کنند، بلکه پولُس گفت که آنان «خود پیشقدم شده، با اصرار زیاد از ما استدعا مینمودند تا در افتخارِ دادن هدایا و کمک به مقدّسان، سهمی داشته باشند.» اهالی مقدونیه بهراستی سخاوتمند بودند، حتی «با وجود فقر شدیدشان!»—۲قُرِنتیان ۸:۲-۴.
kr-E ص ۲۰۹ ¶۱
خدمت امدادرسانی
حدوداً سال ۴۶ میلادی بود که قحطی، مناطق یهودیه را فرا گرفت. پیروان ساکن آن مناطق توان پرداخت هزینهٔ سنگین غلّهٔ کمی را که در دسترس بود نداشتند. چیزی نمانده بود که از گرسنگی جان بسپارند. آنگاه یَهُوَه به طریقی بیسابقه به این مسیحیان کمک کرد. چگونه؟
(۲قُرِنتیان ۸:۴) و خود پیشقدم شده، با اصرار زیاد از ما استدعا مینمودند تا در افتخارِ دادن هدایا و کمک به مقدّسان، سهمی داشته باشند
kr-E ص ۲۰۹-۲۱۰ ¶۴-۶
خدمت امدادرسانی
۴ پولُس در دومین نامهٔ خود به قُرِنتیان توضیح داد که خدمت ما مسیحیان را میتوان به دو بخش تقسیم کرد. هرچند نامهٔ پولُس در وهلهٔ اول مسحشدگان را مخاطب قرار داده است، گفتههای او امروز در مورد «گوسفندان دیگر» نیز صدق میکند. (یوحنا ۱۰:۱۶) یک بخش خدمت ما «خدمت آشتی» یعنی همان کار موعظه و تعلیم است. (۲قر ۵:۱۸-۲۰؛ ۱تیمو ۲:۳-۶) بخشی دیگر شامل خدمت به همایمانانمان است، یعنی آنچه را که پولُس «هدایا دادن و کمک» خواند. (۲قر ۸:۴) در زبان اصلی کتاب مقدّس، عبارت «هدایا دادن و کمک» را میتوان «خدمت امدادرسانی» ترجمه کرد. پولُس در عبارت «خدمت آشتی» و «خدمت امدادرسانی» از واژهٔ خدمت استفاده کرد. چرا این نکته اهمیت دارد؟
۵ پولُس با استفاده از واژهٔ خدمت، نشان داد که کار امدادرسانی با انواع خدماتی که جماعت مسیحی انجام میدهد، یکسان است. او گفت: «خدمتهای گوناگونی وجود دارد، اما سَرور یکی است. همچنین عملهای گوناگونی وجود دارد، . . . اما همهٔ اینها از طریق همان روح به عمل میآید.» (۱قر ۱۲:۴-۶، ۱۱) پولُس خدمتهای گوناگون جماعت را «خدمت مقدّس» خواند. (روم ۱۲:۱، ۶-۸) پس جای تعجب نیست که او برای ‹خدمت به مقدّسان› وقت صرف میکرد!—روم ۱۵:۲۵، ۲۶.
۶ پولُس به قُرِنتیان یاری رساند که درک کنند فعالیت امدادرسانی، بخشی از خدمت به یَهُوَه و پرستش اوست. به طرز استدلال او دقت کنید: مسیحیان با شرکت در کار امدادرسانی نشان میدهند که ‹مطیع همان بشارتی هستند که در مورد مسیح اعلام مینمایند.› (۲قر ۹:۱۳) از این رو چون میخواهند به تعالیم مسیح عمل کنند، به همایمانانشان یاری میرسانند. محبت و مهربانی آنان بازتابی از «لطف بیکران خدا» میباشد. (۲قر ۹:۱۴؛ ۱پطر ۴:۱۰) در شمارهٔ اول دسامبر ۱۹۷۵ مجلّهٔ برج دیدهبانی در خصوص امدادرسانی به همایمانانمان، چنین آمده است: «هرگز نباید شک کنیم که یَهُوَه خدا و عیسی مسیح برای این خدمت ارزش بسیار قائلند.» بله، کار امدادرسانی بسیار پرارزش و بخشی از خدمت مقدّس ماست.—روم ۱۲:۱، ۷؛ ۲قر ۸:۷؛ عبر ۱۳:۱۶.
(۲قُرِنتیان ۹:۷) پس هر کس آن طور که در دل خود عزم کرده است، انجام دهد، نه با اکراه یا به اجبار؛ زیرا خدا بخشندهٔ شاد را دوست میدارد.
kr-E ص ۱۹۶ ¶۱۰
تأمین هزینهٔ فعالیتهای سازمان یَهُوَه
۱۰ چرا اعانه اهدا میکنیم؟ چون یَهُوَه خدا را دوست داریم و میخواهیم «آنچه از دید او پسندیده است» انجام دهیم. (۱یوحنا ۳:۲۲) پرستندهای که سخاوتمندی را از صمیم دل نشان میدهد، مایهٔ خشنودی یَهُوَه خداست. بیایید به آنچه پولُس دربارهٔ بخشندگی گفت، بیشتر دقت کنیم. (۲قُرِنتیان ۹:۷ خوانده شود.) بخشندگی پرستندگان واقعی خدا «با اکراه یا به اجبار» نیست، بلکه چنین شخصی «آن طور که در دل خود عزم کرده است، انجام میدهد.» در واقع او نیاز را تشخیص میدهد و در برآورده ساختن آن اقدام میکند. چنین بخشندهای نزد یَهُوَه بسیار عزیز است، چون «بخشندهٔ شاد را دوست میدارد.» در ترجمهای دیگر از کتاب مقدّس آمده است: «خدا کسی را دوست دارد که بخشندگی را دوست دارد.»
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(۲قُرِنتیان ۹:۱۵) خدا را برای عطیهٔ وصفناپذیرش سپاس باد!
عطیهٔ وصفناپذیر خدا شما را به چه برمیانگیزد؟
۲ پولُس میدانست که از طریق قربانی مسیح بود که تحقق تمامی وعدههای شگرف و فوقالعادهٔ خدا تضمین میشد. (۲قُرِنتیان ۱:۲۰ خوانده شود.) پس این «عطیهٔ وصفناپذیر» شامل تمامی نیکوییها و احسانهای یَهُوَه میشود که از طریق عیسی نصیبمان میگردد. به راستی انسان از توصیف این هدیهٔ باارزش قاصر است و از درک آن ناتوان. حال، این هدیهٔ فوقالعاده چه تأثیری بر ما دارد؟ اکنون که خود را برای مراسم یادبود مرگ مسیح، در چهارشنبه ۲۳ مارس ۲۰۱۶ آماده میکنیم، این هدیه باید ما را به چه برانگیزد؟
(۲قُرِنتیان ۱۰:۱۷) پس «آن که فخر میکند، به یَهُوَه فخر کند؛»
۹۹g-E ۸/۷ ص ۲۰-۲۱
آیا افتخار کردن اشتباه است؟
در بخش یونانی کتاب مقدّس، فعلی که به صورت «فخر، افتخار یا تکبّر» ترجمه شده است، گاهی معنایی با بار منفی دارد و گاهی با بار مثبت. برای مثال، پولُس میگوید: «آن که فخر میکند، به یَهُوَه فخر کند.» (۲قُرِنتیان ۱۰:۱۷) یعنی به یَهُوَه خدا افتخار میکنیم و با افتخار و شادی در مورد نام او و مفهوم آن صحبت میکنیم.
خواندن کتاب مقدّس
(۲قُرِنتیان ۷:۱-۱۲) پس ای عزیزان، چون از این وعدهها برخورداریم، بیایید خود را از هر گونه ناپاکی جسم و روح بزداییم و قدّوسیت خود را هر چه بیشتر با خداترسی، کامل سازیم. ۲ در دل خود برای ما جایی باز کنید. ما در حق کسی بدی نکردهایم، کسی را به فساد نکشیدهایم و برای نفع خود کسی را فریب ندادهایم. ۳ البته اینها را نمیگویم تا محکومتان کنم؛ زیرا پیش از این گفتم که شما در دل ما جای دارید و حیات و مرگ نیز نمیتواند خللی در آن ایجاد کند. ۴ من میتوانم با صراحت با شما سخن بگویم و بسیار به شما افتخار میکنم. من بینهایت دلگرم شدهام و علیٰرغم همهٔ سختیهایی که میکشیم، وجودم از شادی سرشار است. ۵ در واقع، وقتی به مقدونیه رسیدیم، هیچ آسایش نیافتیم، بلکه همچنان از هر طرف با سختی روبرو بودیم–در بیرون، جدالها داشتیم و در درون، ترسها! ۶ اما خدایی که به افسردگان دلگرمی میبخشد، با حضور تیتوس به ما دلگرمی داد، ۷ البته نه تنها با حضور تیتوس، بلکه همچنین با آن دلگرمیای که او از شما گرفته بود. تیتوس از اشتیاق شما به دیدار من، اندوه عمیقتان و توجه خالصانهای که به من دارید، خبر آورد. اینها شادی مرا افزون ساخت. ۸ حال با این که شما را با نامهٔ خود اندوهگین ساختم، پشیمان نیستم. گرچه در آغاز پشیمان بودم (چون میبینم که آن نامه برای مدتی کوتاه، شما را اندوهگین کرد)، ۹ اما اکنون شادمانم، نه به این دلیل که اندوهگین شدید، بلکه چون اندوهتان شما را به توبه برانگیخت؛ زیرا اندوهتان خداپسندانه بود و در نتیجه به خاطر ما آسیبی به شما نرسید. ۱۰ در واقع، ثمرهٔ اندوهِ خداپسندانه توبه است؛ توبهای که به نجات میانجامد و پشیمانی به بار نمیآورد. اما اندوهی که خاص این دنیاست، به مرگ میانجامد. ۱۱ حال ببینید که اندوه خداپسندانهٔ شما، چه ثمراتی در شما به وجود آورده است؛ آری، چه تلاش صادقانهای و چه اشتیاقی برای پاک ساختن نام خود، چه خشمی، چه ترسی، چه شوقی، چه غیرتی و چه عزمی برای اصلاح خطا! شما از هر جهت ثابت کردید که در این خصوص پاکید. ۱۲ البته نامهای که برای شما نوشتم، نه به خاطر آن شخص خطاکار بود و نه به خاطر کسی که در حق او بدی شده بود، بلکه آن را نوشتم تا در حضور خدا آشکار شود که آیا تلاش میکنید صادقانه به پند ما گوش بسپارید، یا نه.
۲۰-۲۶ مه
گنجهایی در کلام خدا | ۲قُرِنتیان ۱۱-۱۳
«خاری در جسم پولُس»
(۲قُرِنتیان ۱۲:۷) آری، نمیخواهم کسی صرفاً به خاطر دریافت چنین مکاشفههای فوقالعادهای، مرا بیش از آنچه هستم بپندارد. برای این که احساس غرور به من دست ندهد، خاری در جسمِ من که همچون فرشتهٔ شیطان عمل میکند، نشانده شد تا مرا پیوسته آزار دهد که مبادا مغرور شوم.
ب۰۸-E ۱۵/۶ ص ۳-۴
وقتی ضعیفم، آنگاه قوی هستم
پولُس سه مرتبه در دعاهای التماسآمیزش از یَهُوَه خواست که مشکلی آزاردهنده که همانند ‹خاری در جسمش› بود، از میان برداشته شود. این مشکل هر آنچه که بود، احتمالاً از شادی پولُس در خدمت به یَهُوَه میکاست. پولُس گفت که این مشکل مانند سیلی است که دائماً به صورتش زده میشود. اما پاسخ یَهُوَه به دعاهای او این بود: «لطف من برای تو کافی است؛ زیرا قدرت من در ضعف تو کاملاً آشکار میشود.» یَهُوَه خار را از میان برنداشت و پولُس مجبور بود با آن بسازد، اما خودش افزود: «وقتی ضعیفم، آنگاه قوی هستم.» (۲قر ۱۲:۷-۱۰) منظور او چه بود؟
(۲قُرِنتیان ۱۲:۸، ۹) من سه بار از خداوند استدعا کردم که آن را از من دور سازد. ۹ اما او به من گفت: «لطف من برای تو کافی است؛ زیرا قدرت من در ضعف تو کاملاً آشکار میشود.» پس با شادی هر چه بیشتر در مورد ضعفهای خود فخر خواهم کرد تا قدرت مسیح همچون خیمهای مرا در پناه خود نگاه دارد.
یَهُوَه ‹روحالقدس را به هر که از او بطلبد میدهد›
۱۷ پولُس به این سخن یَهُوَه اشاره میکند: «فیض من تو را کافی است، زیرا که قوّت من در ضعف کامل میگردد.» سپس چنین نتیجهگیری کرد: «پس به شادی بسیار از ضعفهای خود بیشتر فخر خواهم نمود تا قوّت مسیح [«همچون خیمهای بر من قرار گیرد،» د ج].» (۲قُرِنتیان ۱۲:۹؛ مزمور ۱۴۷:۵) پولُس قدرت یَهُوَه را که از طریق مسیح همچون خیمهای بر او قرار گرفته بود با تمام وجود حس کرده بود. اکنون هم یَهُوَه به همین نحو دعاهای ما را مستجاب میکند. او خادمان وفادار خود را در خیمهٔ حمایتش محفوظ میدارد.
۱۸ البته، خیمه مسلّماً مانع بارش و وزش باد نمیشود اما تا حدّی ما را از این عوامل طبیعی محفوظ میدارد. به همین ترتیب، حمایتی که یَهُوَه از طریق «قوّت مسیح» در اختیار ما قرار میدهد، مانع وقوع مشکلات و سختیها نمیشود، اما باعث میشود که ایمان ما از گزند عوامل دنیا و حملات حاکم این دنیا یعنی شیطان محفوظ بماند. (مکاشفه ۷:۹، ۱۵، ۱۶) با این وصف، حتی اگر با مشکلی روبرو هستیم که همچنان به قوّت خود باقی است، میتوانیم اطمینان داشته باشیم که یَهُوَه آن را میداند و به ‹فریادمان› رسیده است. (اِشَعْیا ۳۰:۱۹؛ ۲قُرِنتیان ۱:۳، ۴) پولُس نوشت: «خدا امین است که نمیگذارد شما فوق طاقت خود آزموده شوید، بلکه با تجربه مَفَرّی نیز میسازد تا یارای تحمّل آن را داشته باشید.»—۱قُرِنتیان ۱۰:۱۳؛ فیلِپّیان ۴:۶، ۷.
(۲قُرِنتیان ۱۲:۱۰) بنابراین، من به خاطر مسیح از ضعفها، اهانتها، احتیاجات، آزارها و سختیها شادمانم؛ زیرا وقتی ضعیفم، آنگاه قوی هستم.
‹یَهُوَه ضعیفان را قوّت میبخشد›
۸ اِشَعْیا ۴۰:۳۰ خوانده شود. ما تواناییهای بسیاری داریم، اما نمیتوانیم همیشه بر آنها تکیه کنیم. چرا که محدودیتهایی نیز داریم. این واقعیتی است که همهٔ ما باید آن را قبول کنیم. پولُس رسول تواناییهای بسیاری داشت. با این حال، او قادر نبود همهٔ کارهایی را که میخواست انجام دهد. وقتی او احساسش را برای یَهُوَه بیان کرد، یَهُوَه به او گفت: «قدرت من در ضعف تو کاملاً آشکار میشود.» پولُس منظور یَهُوَه را بهخوبی درک کرد و چنین نتیجهگیری کرد: «وقتی ضعیفم، آنگاه قوی هستم.» (۲قر ۱۲:۷-۱۰) منظور او از این گفته چه بود؟
۹ پولُس تشخیص داد که تواناییهایش محدود است و به قدرتی والاتر از قدرت خود نیاز دارد. او میتوانست چنین قدرتی را از روح مقدّس یَهُوَه دریافت کند. او با قدرت روح مقدّس خدا میتوانست کارهایی بکند که با نیروی خود هرگز قادر به انجام آنها نبود. ما نیز میتوانیم از چنین قدرتی برخوردار شویم، زیرا یَهُوَه روح مقدّسش را در اختیار ما نیز میگذارد.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(۲قُرِنتیان ۱۲:۲-۴) شخصی را که در اتحاد با مسیح است میشناسم که ۱۴ سال پیش–با بدن یا خارج از بدن نمیدانم، خدا میداند–به آسمان سوم برده شد. ۳ آری، چنین شخصی را میشناسم که–با بدن یا خارج از بدن نمیدانم، خدا میداند– ۴ به بهشت برده شد و سخنانی شنید که قابل بیان نیست و انسان اجازه ندارد از آنها سخن بگوید.
سؤالات خوانندگان
احتمالاً «آسمان سوم» که در دوم قُرِنتیان ۱۲:۲ آمده است، همان پادشاهی عیسی و ۱۴۴٬۰۰۰ مسحشده، یعنی ‹آسمانهای جدید› میباشد.—۲پطر ۳:۱۳.
این پادشاهی «آسمان سوم» خوانده میشود، زیرا والاترین و عالیترین نوع حکومت است.
‹بهشتی› که پولُس در رؤیا به آنجا «برده شد،» میتواند شامل سه مورد باشد: ۱) بهشت زمینی که در آینده برقرار میشود، ۲) بهشت روحانی آینده که بسیار فراتر از بهشت روحانی کنونی است و ۳) ‹بهشت خدا› در آسمان که در دنیای جدید، همزمان با بهشت زمینی وجود خواهد داشت.
(۲قُرِنتیان ۱۳:۱۲) یکدیگر را با بوسهٔ مقدّس سلام گویید.
it-۲-E ص ۱۷۷
بوسه
«بوسهٔ مقدّس.» مسیحیان قرن اول یکدیگر را با «بوسهٔ مقدّس» (رو ۱۶:۱۶؛ ۱قر ۱۶:۲۰؛ ۲قر ۱۳:۱۲؛ ۱تس ۵:۲۶) یا «بوسهٔ محبتآمیز» (۱پط ۵:۱۴) سلام میگفتند و احتمالاً این رسم بین افراد همجنس معمول بود. البته این رسم جدیدی نبود بلکه به دوران اسرائیل باستان برمیگشت. در کتاب مقدّس دلیل این بوسهٔ مقدّس یا بوسهٔ محبتآمیز نیامده، اما معلوم است که بازتابی از محبت و اتحاد جماعت مسیحی بود.—یو ۱۳:۳۴، ۳۵.
خواندن کتاب مقدّس
(۲قُرِنتیان ۱۱:۱-۱۵) امیدوارم که شما اندک نادانی مرا تحمّل کنید و در واقع تحمّل هم میکنید! ۲ غیرت من نسبت به شما، غیرت خدایی است؛ زیرا من شما را نامزد یک شوهر یعنی مسیح ساختم تا شما را همچون باکرهای پاکدامن به او تقدیم کنم. ۳ اما میترسم همان طور که مار حوّا را با حیلهٔ خود فریفت، کسی نیز افکار شما را فاسد سازد و از صداقت و نجابتی که باید در راه خدمت به مسیح داشته باشید، منحرف شوید؛ ۴ زیرا اگر کسی نزد شما بیاید و در مورد عیسایی غیر از آن که ما موعظه کردیم موعظه کند، یا اگر روحی غیر از آنچه دریافت کردید بیاورد، یا اگر بشارتی غیر از آنچه پذیرفتید اعلام کند، شما بهراحتی او را تحمّل میکنید؛ ۵ زیرا من گمان نمیکنم که از آن «رسولان عالیمقامِ» شما چیزی کم داشته باشم. ۶ اما حتی اگر در سخن گفتن ماهر نباشم، میدانم که از شناخت برخوردارم؛ در واقع ما این را از هر جهت و در هر مورد به شما ثابت کردیم. ۷ آیا گناه کردم که بشارت خدا را با شور و شوق و بهرایگان به شما اعلام کردم؟ آیا گناه کردم که خود را خوار ساختم تا شما سرافراز شوید؟ ۸ من با پذیرفتن کمکهای مالی از جماعتهای دیگر، آنها را در محرومیت قرار دادم تا بتوانم به شما خدمت کنم. ۹ با این حال، وقتی نزد شما بودم هر گاه به چیزی نیاز داشتم، سربار هیچ کس نشدم؛ زیرا برادرانی که از مقدونیه آمدند، همهٔ نیازهای مرا برآورده ساختند. آری، از هر جهت مراقب بودم که سربار شما نباشم و در آینده نیز نخواهم بود. ۱۰ به حقِ آن راستیِ مسیح که در وجود من است، هرگز از فخر کردن در این خصوص در نواحی اَخائیه دست نخواهم کشید. ۱۱ چرا از شما چیزی نپذیرفتهام؟ آیا به این دلیل است که شما را دوست ندارم؟ خدا میداند که دوستتان دارم. ۱۲ اما من به این روش خود ادامه خواهم داد تا هیچ بهانهای به دست بهانهجویان ندهم؛ یعنی به آنان که میخواهند در اموری که به آن فخر میکنند، خود را با ما برابر سازند؛ ۱۳ زیرا چنین کسانی رسولان دروغین و کارگرانی فریبکار هستند که ظاهر رسولان مسیح را به خود میگیرند. ۱۴ البته این عجیب نیست، چون خودِ شیطان نیز همواره خود را به شکل فرشتهٔ نور درمیآورد. ۱۵ پس اصلاً تعجبی ندارد که خادمان او نیز همواره خود را به صورت خادمان عدالت ظاهر میسازند. اما آنان سرانجام به سزای اعمال خود خواهند رسید.
۲۷ مه–۲ ژوئن
گنجهایی در کلام خدا | غَلاطیان ۱-۳
«من رودررو با او مخالفت کردم»
(غَلاطیان ۲:۱۱-۱۳) اما هنگامی که کیفا به اَنطاکیه آمد، من رودررو با او مخالفت کردم، چون کاملاً واضح بود که در اشتباه است؛ ۱۲ زیرا پیش از آمدن افرادی از جانب یعقوب، با غیریهودیان غذا میخورد، اما وقتی آنان آمدند، از ترسِ طرفداران ختنه، دیگر چنین نکرد و خود را از ایشان جدا ساخت. ۱۳ باقی یهودیان نیز در این ریاکاری به او پیوستند، به طوری که حتی بَرنابا تحت تأثیر ریاکاری آنان قرار گرفت.
آیا همچون یَهُوَه خدا به عدالت و انصاف مینگرید؟
۱۶ غَلاطیان ۲:۱۱-۱۴ خوانده شود. پِطرُس تسلیم ترس از انسان شد. (امث ۲۹:۲۵) یَهُوَه خدا طرز فکر خود را نسبت به موضوع مستقیماً برای پِطرُس آشکار کرده بود. اما او واهمه داشت که مسیحیان یهودینژاد که از اورشلیم آمده بودند، در مورد او چه فکر خواهند کرد. پولُس رسول که در جلسهٔ سال ۴۹ م. در اورشلیم حضور داشت، در اَنطاکیه ریاکاری پِطرُس را آشکار کرد. (اعما ۱۵:۱۲؛ غلا ۲:۱۳) حال مسیحیان غیریهودی که خطای پِطرُس به آنان مربوط میشد، چه واکنشی به این بیعدالتی نشان دادند؟ آیا اجازه میدادند که این دلیلی برای لغزششان باشد؟ آیا پِطرُس به دلیل این خطا مسئولیتهای باارزش و امتیازاتش را از دست میداد؟
(غَلاطیان ۲:۱۴) وقتی دیدم که برخلاف حقیقتِ بشارت گام برمیدارند، در حضور همه به کیفا چنین گفتم: «اگر تو، با این که یهودی هستی، مثل غیریهودیان زندگی میکنی و نه مثل یهودیان، چرا غیریهودیان را مجبور میکنی که مطابق رسوم یهودی زندگی کنند؟»
‹هیچ چیز باعث لغزش دوستداران یَهُوَه نخواهد شد›
۱۲ با آن که ترس از انسان گاهی بر پِطرُس غلبه میکرد و او را به شدّت لغزش میداد، همواره به عیسی و یَهُوَه وفادار ماند. برای مثال، او سَرورش را در عموم نه فقط یک بار بلکه سه بار انکار کرد. (لو ۲۲:۵۴-۶۲) بعدها، پِطرُس در رفتار مسیحی نیز لغزش خورد. او با همایمانان غیریهودی طوری رفتار کرد که انگار از همایمانان یهودی کمارزشترند. پولُس رسول متوجه شد که پِطرُس بین برادران تبعیض قائل شده است؛ امری که در جماعت مسیحی جایز نیست. طرز فکر پِطرُس اشتباه بود و قبل از آن که رفتارش بر برادران تأثیر منفی بگذارد، پولُس او را رودررو تأدیب کرد. (غلا ۲:۱۱-۱۴) آیا پِطرُس اجازه داد که تأدیب، احساساتش را جریحهدار سازد و از ادامهٔ مسابقهٔ مسیحی دست کشد؟ خیر. او پند پولُس را پذیرفت، به کار برد و به مسابقهٔ مسیحی ادامه داد.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(غَلاطیان ۲:۲۰) اکنون من با مسیح به تیر میخکوب شدهام. من دیگر برای خود زندگی نمیکنم، بلکه زندگیام در اتحاد با مسیح است. این زندگی که اکنون در جسم میکنم، هماهنگ با ایمان به پسر خداست. آری، او چون مرا دوست داشت، جان خود را برای من داد.
تحت «مصیبتهای بسیار» به خدا وفادار بمانید
۲۰ در رابطه با حملات غیرمستقیم چه میتوان گفت؟ برای مثال، چگونه میتوان با دلسردی و یأس مقابله کرد؟ یکی از مؤثرترین راهها، تعمّق در فدیه عیسی است. این کاری بود که پولُس رسول انجام داد. او گاهی اوقات احساس نگونبختی میکرد. با این حال، میدانست که مسیح برای گناهکاران مرد و خود نیز یکی از آن گناهکاران است. در واقع، او نوشت: «این زندگی که اکنون در جسم میکنم، با ایمان به پسر خداست که مرا محبت کرد و جان خود را بهخاطر من داد.» (غلا ۲:۲۰) بلی، پولُس فدیه را پذیرفت. او پی برده بود که فدیه در رابطه با او به کار برده میشود.
۲۱ این دیدگاه که فدیه هدیهای از یَهُوَه برای شماست، میتواند کمکی بزرگ باشد. البته به این مفهوم نیست که دلسردی شما بلافاصله محو شود. برخی از ما شاید تا دنیای جدید تا حدّی با این گونه حملهٔ غیرمستقیم در جنگ باشیم. با این حال، به خاطر داشته باشید کسانی پاداش را دریافت خواهند کرد که تسلیم نشوند. ما روزبهروز به زمانی نزدیک میشویم که پادشاهی خدا صلح را برقرار خواهد ساخت و انسانهای وفادار را به کاملی خواهد رساند. پس برای داخل شدن به پادشاهی خدا مصمم باشید، حتی اگر لازم باشد از میان سختیهای بسیار عبور کنید.
(غَلاطیان ۳:۱) ای غَلاطیان نادان! چه کسی شما را فریب داده است؟ زیرا مرگ عیسی مسیح به گونهای برای شما توضیح داده شد که گویی در مقابل چشمانتان به تیر میخکوب شده باشد.
it-۱-E ص ۸۸۰
نامهٔ پولُس به غَلاطیان
وقتی پولُس غَلاطیان را «نادان» خواند، آیا تبعیض قائل شده بود؟ در آن زمان، ساکنان بخش شمالی ایالت غَلاطیه عموماً از نژاد گالی (Gallic) بودند و برخی ادعا کردهاند که وقتی پولُس به غَلاطیان نادان اشاره کرد، آنها را مد نظر داشت. آیا این ادعا درست است؟ (غلا ۳:۱) خیر، هدف پولُس از این گفته این بود که برخی اعضای جماعتهای غَلاطیه را به دلیل طرفداری از سنّتهای قوم یهود، توبیخ کند. این افراد یهودینژاد سعی داشتند با حفظ مقرّرات شریعت موسی، درستکاری خود را ثابت کنند؛ آنان درک نمیکردند که بر مبنای عهد جدید، مردم به دلیل ایمانشان درستکار و عادل به شمار میآیند. (غلا ۲:۱۵–۳:۱۴؛ ۴:۹، ۱۰) «جماعتهای غَلاطیه» (غلا ۱:۲) که پولُس نامهٔ خود را به آنها فرستاد، از نژادهای مختلف تشکیل میشد. ۱) افراد یهودینژاد، ۲) مسیحیان غیریهودیای که سابقاً از نوکیشان ختنهشدهٔ دین یهود بودند، ۳) غیریهودیانی که ختنه نشده بودند و ۴) ظاهراً برخی از اعضای این جماعات، از نژاد قوم سِلتها نیز بودند. (اع ۱۳:۱۴، ۴۳؛ ۱۶:۱؛ غلا ۵:۲) پس مخاطبان نامهٔ پولُس، مسیحیانی بودند که با نژادهای مختلف در منطقهٔ غَلاطیه به سر میبردند. به طور کلّی نامهٔ پولُس خطاب به کسانی بود که بهخوبی آنان را میشناخت، یعنی کسانی که در بخش جنوبی ایالت رومی غَلاطیه زندگی میکردند. او هرگز از بخش شمالی این ایالت دیدن نکرده بود و با مردم آنجا هیچ آشنا نبود، پس قطعاً وقتی عبارت «غَلاطیان نادان» را به کار برد، نژاد گالی را مد نظر نداشت.
خواندن کتاب مقدّس
(غَلاطیان ۲:۱۱-۲۱) اما هنگامی که کیفا به اَنطاکیه آمد، من رودررو با او مخالفت کردم، چون کاملاً واضح بود که در اشتباه است؛ ۱۲ زیرا پیش از آمدن افرادی از جانب یعقوب، با غیریهودیان غذا میخورد، اما وقتی آنان آمدند، از ترسِ طرفداران ختنه، دیگر چنین نکرد و خود را از ایشان جدا ساخت. ۱۳ باقی یهودیان نیز در این ریاکاری به او پیوستند، به طوری که حتی بَرنابا تحت تأثیر ریاکاری آنان قرار گرفت. ۱۴ وقتی دیدم که برخلاف حقیقتِ بشارت گام برمیدارند، در حضور همه به کیفا چنین گفتم: «اگر تو، با این که یهودی هستی، مثل غیریهودیان زندگی میکنی و نه مثل یهودیان، چرا غیریهودیان را مجبور میکنی که مطابق رسوم یهودی زندگی کنند؟» ۱۵ ما که یهودیزادهایم و نه غیریهودیِ گناهکار، ۱۶ دریافتهایم که انسان نه با حفظ اعمال شریعت، بلکه تنها از طریق ایمان به عیسی مسیح درستکار شمرده میشود. پس ما به مسیحْ عیسی ایمان آوردیم تا از طریق ایمان به مسیح درستکار شمرده شویم، نه با حفظ اعمال شریعت؛ زیرا هیچ کس با حفظ اعمال شریعت درستکار شمرده نخواهد شد. ۱۷ پس اگر در حالی که تلاش میکنیم تا از طریق مسیح درستکار شمرده شویم، معلوم شود که گناهکاریم، آیا بدین مفهوم است که مسیح ما را به گناه کردن تشویق میکند؟ به هیچ وجه! ۱۸ اگر آنچه را که ویران کردم باز بنا کنم، نشان میدهم که متخلّف هستم. ۱۹ در واقع، به کمک خودِ شریعت، نسبت به شریعت مُردم تا برای خدا زیست کنم. ۲۰ اکنون من با مسیح به تیر میخکوب شدهام. من دیگر برای خود زندگی نمیکنم، بلکه زندگیام در اتحاد با مسیح است. این زندگی که اکنون در جسم میکنم، هماهنگ با ایمان به پسر خداست. آری، او چون مرا دوست داشت، جان خود را برای من داد. ۲۱ من لطف خدا را رد نمیکنم؛ زیرا اگر درستکاری از حفظ شریعت حاصل میشد، پس مسیح بیهوده مُرد.
رهنمودهایی برای زندگی مسیحی
it-۲-E ص ۵۸۷ ¶۳
پولُس
چندی بعد، پِطرُس به اَنطاکیهٔ سوریه رفت و با مسیحیان غیریهودی معاشرت کرد. اما وقتی افرادی یهودینژاد از اورشلیم به آنجا آمدند، پِطرُس از ترسِ انسان از معاشرت با غیریهودیان دست کشید. به این شکل برخلاف راهنمایی خدا عمل کرد که نباید بین مردم تبعیض قائل شد. حتی بَرنابا نیز به گمراهی کشیده شد. از این رو پولُس با شجاعت پِطرُس را در حضور همه اصلاح کرد، چرا که رفتار او مانع گسترش مسیحیت میشد.—غلا ۲:۱۱-۱۴.