مأخذ جزوهٔ کار و آموزش
۷-۱۳ سپتامبر
گنجهایی در کلام خدا | خروج ۲۳-۲۴
«با اکثریت همراه نشوید»
(خروج ۲۳:۱) «خبر دروغ را پخش مکن و با شهادتِ بدخواهانه، با شریران همداستان مشو.
آیا اطلاعاتی صحیح و موثق در دست دارید؟
۷ آیا شما جزو افرادی هستید که همیشه به دوستان و آشنایان خود ایمیل و پیامک میفرستند؟ اگر چنین است، وقتی خبر یا تجربهای جدید میشنوید، شاید بخواهید همچون خبرنگاران، اولین کسی باشید که آن را به دیگران اطلاع میدهد. اما بهتر است قبل از ارسال ایمیل یا پیامک از خود بپرسید، ‹آیا از درستی این اطلاعات اطمینان دارم؟› اگر کاملاً مطمئن نیستید، ممکن است ناخواسته اطلاعات نادرستی بین همایمانانتان پخش کنید. بنابراین بهتر است بجای گزینهٔ ارسال روی گزینهٔ حذف کلیک کنید!
۸ ارسال سریع ایمیل و پیامک خطر دیگری نیز دارد. فعالیت شاهدان یَهُوَه در برخی کشورها محدود و یا کاملاً ممنوع است. مخالفان ما در این کشورها ممکن است عمداً اخباری پخش کنند که موجب ترس و وحشت ما شود یا ما را نسبت به هم بیاعتماد سازد. برای مثال، به نمونهای توجه کنید که در شوروی سابق رخ داد. پلیس مخفی این کشور که به کا.گ.ب معروف بود، شایعه کرد که برخی از برادران سرشناس و باتجربه به سازمان یَهُوَه پشت کردهاند. بسیاری این شایعه را باور کردند و از سازمان یَهُوَه جدا شدند. بهراستی که چه اتفاق تأسفباری! خوشبختانه بسیاری از آنان بعدها دوباره به آغوش یَهُوَه بازگشتند، اما برخی که ایمانشان در هم شکسته بود هرگز بازنگشتند. (۱تیمو ۱:۱۹) ما چگونه میتوانیم از چنین خطراتی دوری کنیم؟ باید از ارسال و پخش خبرهای منفی و سؤالبرانگیز اجتناب کنیم. همچنین نباید سادهلوح و زودباور باشیم، بلکه باید همواره اطمینان یابیم که اطلاعاتی صحیح و موثق در دست داریم.
(خروج ۲۳:۲) در عمل بد با اکثریت همراه مشو. چون در مرافعهای شهادت میدهی، با گرفتن جانبِ اکثریت، عدالت را مخدوش مساز،
آیا از راهنماییهای مهربانانهٔ یَهُوَه پیروی میکنید؟
۳ اگر در سفری طولانی بر سر یک دو راهی قرار گیرید چه میکنید؟ شاید وسوسه شوید راهی را انتخاب کنید که جمعیتی بزرگ در آن قرار دارند. دنبال کردن چنین راهی بسیار خطرناک است چرا که مقصد آن جمعیت ممکن است با مقصد شما فرق داشته باشد یا آنها نیز مانند شما راه خود را گم کرده باشند. در این رابطه به اصل شریعتی توجه کنید که به اسرائیلیان داده شده بود. به داوران و همچنین شاهدان امور قضایی هشدار داده شده بود که ‹پیروی بسیاری نکنند› یعنی دنبالهروی جمعیت نباشند. (خروج ۲۳:۲ خوانده شود.) بیشک، انسانهای ناکامل تحت فشار دیگران به راحتی حق را زیر پا میگذارند. حال آیا این اصل فقط مختص امور قضایی است؟ خیر.
۴ در هر موقعیت ممکن است تحت فشار، دنبالهروی جمعیت شد. چنین موقعیتی ممکن است بسیار ناگهانی و اجتناب از آن بسیار دشوار باشد. برای مثال، به موقعیتی فکر کنید که یوشَع و کالیب در آن قرار گرفتند. آن دو از ۱۲ مردی بودند که برای جاسوسی سرزمین موعود فرستاده شدند. وقتی آن جاسوسان برگشتند ده تن از آنها گزارشی بسیار منفی و دلسردکننده به قوم دادند. آنها حتی ادعا کردند که برخی از اهالی آن سرزمین از نسل مردان غولپیکر دوران نوح بودند. (پیدا ۶:۴) چنین ادعایی احمقانه بود چرا که قرنها پیش، آن مردان تنومند و شریر در طوفان نوح نابود شده و از خود نسلی به جا نگذاشته بودند. ولی حتی سخنی بیپایه و اساس نیز میتواند بر کسانی که ایمانی ضعیف دارند تأثیر بگذارد. گزارش منفی ده جاسوس همچون برق در میان قوم پخش شد و ترس و وحشت را در دل آنها به وجود آورد. اکثرِ اسرائیلیان سریع برانگیخته شدند که از یَهُوَه پیروی نکنند و به سرزمین موعود داخل نشوند. در چنین وضعیتی، یوشَع و کالیب چه کردند؟— اعد ۱۳:۲۵-۳۳.
(خروج ۲۳:۳) و در مرافعهٔ فقیران نیز از او طرفداری مکن.
it-۱-E ص ۳۴۳ ¶۵
نابینایی
در کتاب مقدّس قضات فاسدی که عدالت را درست اجرا نمیکردند، «کور» محسوب میشدند. رشوهخواری یا جانبداری میتوانست به صورت مجازی چشمان قاضی را کور کند تا حکمی غیرمنصفانه صادر کند. در تورات چنین آمده است: «رشوه چشم بینایان را کور میکند.» (خر ۲۳:۸) همچنین «رشوه چشمان حکیمان را کور میکند.» (تث ۱۶:۱۹) به علاوه اگر یک قاضی هدیهای از کسی میپذیرفت، شاید این امر ندانسته بر قضاوت او تأثیر میگذاشت. به این دلیل، خدا به پیامد قضاوت کورکورانه اشاره کرد و گفت: «نه جانبِ فقیر را بگیر و نه بزرگ را حرمت دار. همسایهٔ خویش را به انصاف داوری کن.» (لا ۱۹:۱۵) بنابراین، قضات اسرائیل باستان نمیبایست از روی احساسات یا برای کسب شهرت قضاوت میکردند، مثلاً نباید از ثروتمندان به دلیل ثروتشان طرفداری میکردند.—خر ۲۳:۲، ۳.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(خروج ۲۳:۹) «بر غریبان ظلم مکن؛ چه خود از دل غریبان خبر دارید، زیرا در سرزمین مصر غریب بودید.
«محبت به غریبان را فراموش مکنید»
۴ یَهُوَه به جای این که به اسرائیلیان فرمان دهد که حرمت غریبان را حفظ کنند، حس همدلی آنان را برانگیخت. (خروج ۲۳:۹ خوانده شود.) اسرائیلیان ‹از دل غریبان خبر داشتند.› حتی پیش از آن که بردگیشان آغاز شود، مصریان به دلیل غرور نژادی یا پیشداوریهای مذهبی از آنان اجتناب میکردند. (پیدا ۴۳:۳۲؛ ۴۶:۳۴؛ خرو ۱:۱۱-۱۴) اسرائیلیان طعم تلخ غریبی و بیگانگی را چشیده بودند، اما یَهُوَه از آنان خواسته بود که رفتارشان با فرد غریب و بیگانه «همچون بومی» یا یکی از خودشان باشد.—لاو ۱۹:۳۳، ۳۴.
(خروج ۲۳:۲۰، ۲۱) «اینک من فرشتهای پیشاپیش تو میفرستم تا در طول راه از تو نگاهبانی کند و تو را به مکانی که برایت آماده کردهام برساند. ۲۱ از او باحذر باش و به سخنانش گوش فرا ده. او را به خشم میاور، زیرا نافرمانی شما را نخواهد آمرزید؛ چراکه نام من در اوست.
«پیشوای شما یکی است یعنی مسیح»
۲ قرنها قبل از برپا شدن جماعت مسیحی، یَهُوَه خدا فرشتهای را رهبر قوم اسرائیل قرار داد. یَهُوَه بعد از آن که اسرائیلیان را از مصر رهایی داد به آنها گفت: «اینک من فرشتهای پیش روی تو میفرستم تا تو را در راه محافظت نموده، بدان مکانی که مهیا کردهام برساند. از او باحذر باش و آواز او را بشنو و از او تمرّد منما زیرا گناهان شما را نخواهد آمرزید، چونکه نام من در اوست.» (خرو ۲۳:۲۰، ۲۱) از قرار معلوم فرشتهای که ‹نام یَهُوَه در اوست› پسر نخستزادهٔ اوست.
۳ پسر خدا قبل از آن که به شکل انسان متولّد شود، نامش میکائیل بود. در کتاب دانیال، میکائیل «رئیس» قوم اسرائیل خوانده شده است. (دان ۱۰:۲۱) یهودای شاگرد ذکر کرد که قبل از روزگار دانیال، میکائیل همیشه در امور اسرائیلیان نقشی داشته است. بعد از مرگ موسی، از قرار معلوم شیطان تصمیم داشت از طریق جسد موسی قوم اسرائیل را به بتپرستی بکشاند. میکائیل در این کار دخالت کرد و جلوی شیطان را گرفت. یهودا نوشت: «میکائیل، رئیس ملائکه، چون در بارهٔ جسد موسی با ابلیس منازعه میکرد، جرأت ننمود که حکم افترا بر او بزند بلکه گفت: ‹خداوند تو را توبیخ فرماید.›» (یهو ۹، ترجمهٔ قدیم) کمی بعد از آن، وقتی یوشَع در راه تسخیر شهر اَریحا بود فرشتهای بر او ظاهر شد تا او را از حمایت الٰهی مطمئن سازد. او به یوشَع گفت: ‹من سردار لشکر یَهُوَه هستم.› بدون شک آن فرشته نیز میکائیل بود. (یوشَع ۵:۱۳-۱۵ خوانده شود.) وقتی دیوی جلوی فرشتهٔ خدا را گرفت تا مانع رسیدن پیامی مهم به دانیال نبی شود، میکائیل رئیس فرشتگان به کمک آن فرشته شتافت.— دان ۱۰:۵-۷، ۱۲-۱۴.
خواندن کتاب مقدّس
(خروج ۲۳:۱-۱۹) «خبر دروغ را پخش مکن و با شهادتِ بدخواهانه، با شریران همداستان مشو. ۲ در عمل بد با اکثریت همراه مشو. چون در مرافعهای شهادت میدهی، با گرفتن جانبِ اکثریت، عدالت را مخدوش مساز، ۳ و در مرافعهٔ فقیران نیز از او طرفداری مکن. ۴ «هرگاه به گاو یا الاغِ سرگردان دشمنت برخوردی، حتماً آن را نزد وی بازآور. ۵ اگر دیدی الاغ کسی که از تو نفرت دارد زیر بار افتاده است، آن را به حال خود وامگذار؛ حتماً او را در این امر یاری ده. ۶ «در مرافعهٔ نیازمندانِ قوم خود، عدالت را از ایشان دریغ مدار. ۷ تو را با اتهام دروغ کاری نباشد و افراد بیگناه و پارسا را به مرگ مسپار، زیرا من شریر را تبرئه نخواهم کرد. ۸ رشوه مپذیر، زیرا رشوه چشم بینایان را کور میکند و سخن پارسایان را کج میسازد. ۹ «بر غریبان ظلم مکن؛ چه خود از دل غریبان خبر دارید، زیرا در سرزمین مصر غریب بودید. ۱۰ «شش سال مزرعهٔ خود را بکار و محصولش را درو کن، ۱۱ اما در سال هفتم بگذار بیاساید و آن را به حال خود واگذار، تا نیازمندانِ قوم تو بتوانند از آن بخورند، و از آنچه باقی ماند وحوش صحرا بهرهمند گردند. با تاکستان و باغ زیتون خود نیز چنین عمل نما. ۱۲ «شش روز به کار خویش مشغول باش، اما در روز هفتم فراغت جو تا گاو و الاغت بیاسایند و پسر کنیزت و غریبی که در خانهات مهمان است، جانی تازه کند. ۱۳ «به هرآنچه به شما گفتم بهدقّت گوش بسپارید. نام خدایانِ غیر را ذکر مکنید و از زبانتان شنیده نشود. ۱۴ «سالی سه بار برای من عید نگاه دارید. ۱۵ عید فطیر را نگاه دارید؛ همانگونه که شما را امر کردم، هفت روز نانِ بیخمیرمایه بخورید. این را در موعد مقرر در ماه اَبیب انجام دهید زیرا در آن ماه بود که از مصر بیرون آمدید. هیچکس به حضور من دستخالی حاضر نشود. ۱۶ عید برداشتِ نوبرِ محصول خود را که در مزارع کاشتهاید، نگاه دارید. عید جمعآوری را نیز در پایان سال، هنگام جمعآوری محصول از مزارع، نگاه دارید. ۱۷ تمامی مردان شما باید سالی سه بار در پیشگاه خداوندگارْ یهوه حاضر شوند. ۱۸ «خون قربانی را همراه چیزی که خمیرمایه در آن به کار رفته، به من تقدیم مکن. چربی هدایای اعیاد من نباید تا صبح نگاه داشته شود. ۱۹ بهترین نوبر زمین خود را به خانهٔ یهوه خدایت بیاور. «بزغاله را در شیر مادرش مپز.
۱۴-۲۰ سپتامبر
گنجهایی در کلام خدا | خروج ۲۵-۲۶
«مهمترین وسیلهٔ موجود در خیمهٔ عبادت»
(خروج ۲۵:۹) این مسکن و تمام اسباب آن را درست مطابق طرحی که به تو نشان خواهم داد، بسازید.
مقالهٔ آنلاین «صندوق عهد چیست؟» ¶۲
صندوق عهد چیست؟
ساختار آن. طول این جعبه ٫۲۵ ذراع و عرض و ارتفاع آن هر کدام ٫۵۱ ذراع بود. (یعنی ۶۷×۶۷×۱۱۱ سانتیمتر) این جعبه از چوب اقاقیا ساخته میشد و حاشیهٔ آن طرحی هنرمندانه داشت، همچنین سطوح داخلی و بیرونی آن با طلای ناب زراندود میشد. سرپوش آن از طلای ناب بود که در دو سوی آن مجسمهٔ دو کرّوبی یعنی دو فرشته قرار داشت. این دو کرّوبی روبروی هم قرار داشتند و سرهایشان به سمت پایین بود و بالهایشان به سوی بالا گشاده بود و بر سرپوش سایه میافکند. چهار حلقه که از طلا ریخته شده بود، به بالای پایههای این جعبه متصل میشد. تیرکهایی زراندود از چوب اقاقیا از میان این حلقهها عبور میکرد که برای حمل صندوق عهد از آن استفاده میشد.—خروج ۲۵:۱۰-۲۱؛ ۳۷:۶-۹.
(خروج ۲۵:۲۱) جایگاه کفّاره را بر روی صندوق بگذار و آن شهادت را که به تو خواهم داد در درون آن بِنِه.
مقالهٔ آنلاین «صندوق عهد چیست؟» ¶۵
صندوق عهد چیست؟
محتوای آن. لوحهای سنگی که ده فرمان بر آن حک شده بود، اولین وسایلی بود که در صندوق عهد نگهداری میشد. (خروج ۴۰:۲۰) بعدها مَنّا در ظرفی از طلا و «عصای هارون که شکوفه آورده بود» در این صندوق قرار داده شد. (عبرانیان ۹:۴؛ خروج ۱۶:۳۳، ۳۴؛ اعداد ۱۷:۱۰) ظاهراً این ظرف و عصای هارون از صندوق برداشته شد، چون هنگام بردن صندوق به معبد تنها دو لوح سنگی در آن بود.—۱پادشاهان ۸:۹.
(خروج ۲۵:۲۲) من در آنجا با تو ملاقات خواهم کرد و از بالای جایگاه کفّاره، از میان دو کروبی که بر صندوق شهادت قرار دارند، همهٔ فرمانهای خود را برای بنیاسرائیل به تو خواهم داد.
مقالهٔ آنلاین «صندوق عهد چیست؟» ¶۷
صندوق عهد چیست؟
مفهوم نمادین آن. صندوق عهد با حضور خدا ارتباط داده میشد. برای مثال ابری که هنگام کوچ اسرائیلیان بالای خیمهٔ عبادت و ابری که بالای صندوق عهد در قدسالاقداس نمایان میشد، نشانهٔ حضور یَهُوَه و برکت بود. (لاویان ۱۶:۲؛ اعداد ۱۰:۳۳-۳۶) همچنین در کتاب مقدّس در مورد دو کرّوبی بر سرپوش صندوق عهد گفته شده است که یَهُوَه «بر کروبیان جلوس کرده است.» (۱سموئیل ۴:۴؛ مزمور ۸۰:۱) به این معنی که این کروبیان مظهر «ارابهٔ» یَهُوَه خدا بودند. (۱تواریخ ۲۸:۱۸) پس از این که این صندوق به صهیون برده شد داوود پادشاه با توجه به این که صندوق عهد نماد حضور خدا بود، گفت که یَهُوَه «در صهیون جلوس» کرده است.—مزمور ۹:۱۱.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(خروج ۲۵:۲۰) کروبیان با بالهایی گشاده، از بالا بر جایگاه کفّاره سایهگستر باشند، رویهایشان به سوی یکدیگر و نگاهشان به جانب جایگاه کفّاره باشد.
it-۱-E ص ۴۳۲ ¶۱
کرّوبیان
در میان وسایل خیمهٔ عبادت که در بیابان بر پا شد، دو کرّوبی بر روی صندوق عهد دیده میشد. آنها در دو طرف صندوق عهد از طریق چکشکاری روی طلا ساخته شده بودند. آنها روبروی یکدیگر قرار داشتند و در حال تعظیم یا پرستش بودند. هر کرّوبی دو بال داشت که سرپوش صندوق عهد را میپوشاند، گویی که از آن محافظت میکرد. (خر ۲۵:۱۰-۲۱؛ ۳۷:۷-۹) همچنین نقش کرّوبیان بر پردههای خیمهٔ عبادت و پردهای که قدس را از قدسالاقداس جدا میکرد، دوخته شده بود.—خر ۲۶:۱، ۳۱؛ ۳۶:۸، ۳۵.
(خروج ۲۵:۳۰) بر میز، نان حضور را بگذارید تا همواره در حضور من باشد.
واژهنامهٔ کتاب مقدّس، «نان تقدیمی»
نان تقدیمی
نان تقدیمی. یا نان تَقْدِمِه. دوازده گردهٔ نان که در مکان قدس در خیمهٔ عبادت و معبد روی میز به صورت دو دستهٔ ششتایی گذاشته میشد. در هر سَبَّت نانهای تازه را جایگزین نانهای قدیمی کرده، آنها را به یَهُوَه تقدیم میکردند. معمولاً فقط کاهنان اجازهٔ خوردن نانهای قدیمی را داشتند.—خر ۲۵:۳۰؛ لا ۲۴:۵-۹؛ ۲تو ۲:۴؛ مت ۱۲:۴؛ عب ۹:۲.
خواندن کتاب مقدّس
(خروج ۲۵:۲۳-۴۰) «میزی از چوب اقاقیا بساز به درازای دو ذِراع، پهنای یک ذِراع و بلندی یک و نیم ذِراع. ۲۴ آن را با روکشی از طلای ناب بپوشان و قابی از طلا گردِ آن بساز. ۲۵ گِرد میز لبهای به پهنای یک کف دست بساز و گِرد آن نیز قابی از طلا. ۲۶ چهار حلقهٔ طلا برای میز بساز و آنها را به چهارگوشهٔ میز در محل چهارپایه متصل کن. ۲۷ حلقهها نزدیک لبه باشند تا تیرکهای حمل میز را نگه دارند. ۲۸ تیرکها را از چوب اقاقیا بساز و آنها را زراندود کن و میز را به وسیلهٔ آنها حمل نما. ۲۹ بشقابها و ظروفِ آن را از طلای ناب بساز، همچنین پارچها و کاسههای مخصوص ریختن هدایای ریختنی را. ۳۰ بر میز، نان حضور را بگذارید تا همواره در حضور من باشد. ۳۱ «چراغدانی از طلای ناب بساز و پایه و بدنهٔ آن را چکشکاری کن؛ پیالههای گلمانند و جوانهها و غنچههایش با آن یکپارچه باشد. ۳۲ شش شاخه از دو طرف چراغدان بیرون آید: سه شاخه از یک طرف و سه شاخه از طرف دیگر. ۳۳ سه پیاله به شکل گلهای بادام با جوانهها و غنچههایش بر یک شاخه قرار داشته باشد و سه پیالهٔ دیگر بر شاخهٔ بعدی، و هر شش شاخه که از چراغدان بیرون میآید به همین شکل باشد. ۳۴ بر چراغدان چهار پیاله باشد به شکل گلهای بادام با جوانهها و غنچههایش. ۳۵ یک جوانه زیر اوّلین جفت شاخه باشد که از چراغدان بیرون میآید، جوانهٔ دوّم زیر دوّمین جفت شاخه، و جوانهٔ سوّم زیر سوّمین جفت شاخه؛ یعنی در مورد هر شش شاخه به همینگونه باشد. ۳۶ جوانهها و شاخهها همگی با چراغدان یکپارچه باشند، و از طلای نابِ چکشکاری شده ساخته شوند. ۳۷ آنگاه هفت چراغ برای آن بساز و آنها را بر چراغدان نصب کن تا جلوی آن را روشن سازد. ۳۸ گُلگیرها و سینیهایش از طلای ناب باشد. ۳۹ برای ساختن چراغدان و تمامی لوازم آن، یک وزنه طلای ناب به کار بَر. ۴۰ آگاه باش که این همه را مطابق طرحی بسازی که در کوه به تو نشان داده شد.
۲۱-۲۷ سپتامبر
گنجهایی در کلام خدا | خروج ۲۷-۲۸
«ما از لباسهای کاهنان چه میآموزیم؟»
(خروج ۲۸:۳۰) اوریم و تُمّیم را نیز در پیشسینهٔ تصمیمگیری قرار بده تا هرگاه هارون به پیشگاه خداوند داخل میشود، آنها بر دلش باشد. بدینسان او همواره وسیلهٔ تصمیمگیری برای بنیاسرائیل را در پیشگاه خداوند بر دل خود خواهد داشت.
یَهُوَه به واسطهٔ تئوکراسی حکومت میکند
از آنجا که یَهُوَه از چشمهای انسان نامرئی است، به چه طریقی توسط او بر اسرائیل حکومت شد؟ (خروج ۳۳:۲۰) به وسیلهٔ قوانین و کهانت قوم که از طرف یَهُوَه به آنها داده شده بود. آنانی که از قوانین اطاعت و طبق ترتیبات حکم شدهٔ خدا پرستش کردند، به تئوکرات اعظم، یَهُوَه خدمت نمودند. علاوه بر آن، کاهن اعظم، اوریم و تمّیم در اختیار داشت که توسط آنها یَهُوَه خدا در مواقع اضطراری راهنمایی داد. (خروج ۲۸:۲۹، ۳۰) به علاوه، مردان پیر صلاحیتدار، نمایندگان یَهُوَه در تئوکراسی بودند و بر اجرای شریعت نظارت میکرند. اگر ما گزارشی را که دربارهٔ برخی از این مردان است مورد ملاحظه قرار دهیم، بهتر خواهیم فهمید که انسانها چطور باید تسلیم حکومت خدا شوند.
(خروج ۲۸:۳۶) «لوحی از طلای ناب بساز و این کلمات را بهسان نقشی که بر مُهر است، بر آن حک کن: ”مقدس برای خداوند.“
آیا اموری را که یَهُوَه مقدّس خوانده است مقدّس میدانید؟
واژهٔ «مقدّس» در متون عبری کتاب مقدّس مفهوم جداشده را تداعی میکند. در خداپرستی اموری «مقدّس» خوانده میشود که برای کاربردی غیرمعمول کنار گذاشته شده باشد. یَهُوَه به معنای واقعی کلمه مقدّس است. او در کتاب مقدّس «قدّوس» یعنی بسیار مقدّس خوانده شده است. (امثال ۹:۱۰؛ ۳۰:۳) در اسرائیل باستان روی صفحهای از جنس طلا در مقابل عمامهٔ کاهن اعظم این کلام مرقوم شده بود: «قدّوسیت برای یَهُوَه.» (خروج ۲۸:۳۶، ۳۷) همچنین کتاب اِشَعْیا از کرّوبیان و سرافینی سخن به میان آورده است که بر فراز تخت یَهُوَه ندا میکنند: «قدّوس قدّوس قدّوس یَهُوَه.» (اِشَعْیا ۶:۲، ۳؛ مکاشفه ۴:۶-۸) تکرار واژه قدّوس بیانگر تقدّس و خلوص و پاکی یَهُوَه در حد اعلای آن است. در واقع یَهُوَه سرچشمهٔ تمام امور مقدّس است.
(خروج ۲۸:۴۲، ۴۳) و زیرجامههای کتان برای پوشاندن تنِ برهنهٔ ایشان بدوز که از کمر تا ران برسد. ۴۳ هنگامی که هارون و پسرانش به خیمهٔ ملاقات داخل میشوند یا برای خدمت در قُدس نزدیک مذبح میآیند، این زیرجامهها را بپوشند مبادا متحمل جزای گناه شوند و بمیرند. این برای هارون و برای نسل او فریضهٔ ابدی خواهد بود.
عزّت و جلالی شایستهٔ یَهُوَه
۱۷ هنگام پرستش به خصوص باید حرمت یَهُوَه را حفظ کنیم. برای مثال در کتاب مقدّس آمده است: «وقتی وارد خانهٔ خدا میشوی، مواظب رفتارت باش.» (جا ۵:۱، تفس) به موسی و یوشَع فرمان داده شده بود که کفشهای خود را در مکان مقدّس از پا درآورند. (خرو ۳:۵؛ یوش ۵:۱۵) این عمل آنان نشانهٔ احترام و حرمت بود. کاهنان اسرائیل موظف بودند «زیرجامههای کتان برای سِتر عورت» به تن کنند. (خرو ۲۸:۴۲، ۴۳) این قانون آنان را موظف میساخت که به پوشش بدنشان توجه کنند. اعضای خانوادهٔ کاهنان نیز باید حرمت و احترام پرستش را حفظ میکردند.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(خروج ۲۸:۱۵-۲۱) «پیشسینهای برای تصمیمگیری بدوز که ماهرانه تهیه شده باشد. پیشسینه همچون ایفود از طلا و نخهای آبی، ارغوانی و قرمز، و کتان ریزبافتِ تابیده دوخته شود. ۱۶ مربع و دولا باشد، درازای آن یک وجب و پهنای آن یک وجب. ۱۷ آنگاه چهار ردیف سنگ گرانبها بر آن بنشان. در ردیف اوّل لَعل، یاقوتِ زرد و زُمرد؛ ۱۸ در ردیف دوّم فیروزه، یاقوتِ کبود و الماس؛ ۱۹ در ردیف سوّم سنگِ یَمانی، یَشم و لعلِ بنفش؛ ۲۰ در ردیف چهارم زِبَرجَد، عقیق و یَشب. اینها بر نگیندانهای زرین نشانده شود. ۲۱ شمار سنگها دوازده باشد، یکی برای هر یک از نامهای پسران اسرائیل، و بر هر یک از آنها نام یکی از دوازده قبیله، همچون نقشی که بر مُهر است، حک شود.
آیا میدانستید که . . .
سنگهای قیمتی و باارزش سینهپوش کاهن اعظم، از کجا آمده بود؟
پس از این که اسرائیلیان مصر را ترک کردند و به صحرا رسیدند، خدا به آنان فرمان داد که سینهپوشی برای کاهن اعظم بسازند. (خروج ۲۸:۱۵-۲۱) این سینهپوش را با سنگهایی از قبیل یاقوت، زِبَرجد هندی، زمرّد، فیروزه، یاقوت کبود، یشب، لشم، عقیق، آمِتیست، زِبَرجد، عقیق سلیمانی و یشم تزیین میکردند. آیا اسرائیلیان واقعاً به این سنگهای قیمتی دسترسی داشتند؟
در زمان باستان، مردم برای سنگهای قیمتی ارزش فراوان قائل بودند و آن را خرید و فروش میکردند. برای نمونه، مصریان باستان از مناطق دوردستی همچون ایران، افغانستان و احتمالاً هند امروزی سنگهای باارزشی را به سرزمین خود میآوردند. همچنین در معادن مصریان، چندین نوع سنگ قیمتی نیز یافت میشد. امپراتوران مصری در مناطق تحت کنترل خود، معادنی را در انحصار داشتند که از آنها سنگهای باارزش استخراج میشد. حتی ایّوب نیز توصیف کرد که همعصرانش چگونه از تونل معادن و دالانهای آن، گنجهایی را یافتند. در میان سنگهایی که از این معادن استخراج شده بود، ایّوب به خصوص به یاقوت کبود و زِبَرجد هندی اشاره کرد.—ایّوب ۲۸:۱-۱۱، ۱۹.
در گزارش کتاب خروج آمده است که اسرائیلیان هنگام ترک مصر، «مصریان را غارت کردند.» (خروج ۱۲:۳۵، ۳۶) پس احتمالاً اسرائیلیان سنگهایی را که برای سینهپوش کاهن اعظم استفاده کردند، از مصر آورده بودند.
(خروج ۲۸:۳۸) و آن بر پیشانی هارون باشد و او بارِ هر تقصیری را که ممکن است در وقف انواع هدایای مقدس از سوی بنیاسرائیل واقع شود، بر خود حمل کند. آن لوح پیوسته بر پیشانی هارون خواهد بود، تا آن هدایا مقبول درگاه خداوند واقع شوند.
it-۱-E ص ۱۱۳۰ ¶۲
قدّوسیت
وسایل. در اسرائیل باستان وسایلی برای پرستش یَهُوَه و خدمت به او کنار گذاشته میشد و از این رو مقدّس محسوب میشد. البته آنها به خودی خود مقدّس نبودند و به عنوان طلسم یا بت استفاده نمیشدند. برای مثال، دو پسر شریر عیلی مهمترین وسیلهٔ مقدّس یعنی صندوق عهد را نوعی طلسم میدانستند و تصوّر میکردند که با بردن آن به جنگ فلسطینیان میتوانند پیروز شوند. اما سخت در اشتباه بودند. (۱سم ۴:۳-۱۱) بنا بر دستور خدا، چیزهایی که مقدّس شمرده میشدند عبارت بودند از: مذبح کفّاره (خر ۲۹:۳۷)، روغن مسح (خر ۳۰:۲۵)، بخور مخصوص (خر ۳۰:۳۵، ۳۷)، جامههای کاهنان (خر ۲۸:۲؛ لا ۱۶:۴)، نان حضور یا تقدیمی (خر ۲۵:۳۰؛ ۱سم ۲۱:۴، ۶) و تمام وسایل خیمهٔ عبادت. این وسایل شامل مذبح طلایی مخصوص بخور، میز نان تقدیمی و چراغدانها و وسایلشان میشد. (۱پادشاهان ۷:۴۷-۵۱) مهمتر از آن، این وسایل به شکل دیگری هم مقدّس بودند، چون «مظهر و سایهٔ چیزهای آسمانی» بودند و برای کسانی که نجات خواهند یافت مفهومی نمادین دارند.—عب ۸:۴، ۵؛ ۹:۲۳-۲۸.
خواندن کتاب مقدّس
(خروج ۲۷:۱-۲۱) «مذبحی از چوب اقاقیا بساز، به بلندی سه ذِراع. مذبح مربع باشد، به درازای پنج ذِراع و پهنای پنج ذِراع. ۲ بر هر یک از چهار گوشهٔ مذبح شاخی بساز به گونهای که شاخها با مذبح یکپارچه باشند. روی مذبح را با روکشی از برنج بپوشان. ۳ تمامی اسباب مذبح را از برنج بساز: لگنها را برای برداشتن خاکستر، خاکاندازها و پیالهها، چنگالهای گوشت و آتشدانها را. ۴ برای مذبح، شبکهای از برنج بساز، و به هر چهار گوشهٔ شبکه، حلقهای برنجین متصل کن. ۵ شبکه را زیر لبهٔ مذبح بگذار به گونهای که در نیمهٔ بلندی مذبح قرار گیرد. ۶ تیرکهایی از چوب اقاقیا برای مذبح بساز و آنها را با روکشی از برنج بپوشان. ۷ تیرکها را از حلقهها بگذران تا به هنگام حمل مذبح، در دو پهلوی آن قرار بگیرند. ۸ مذبح را توخالی و از تخته بساز. آن را درست مطابق نمونهای که در کوه به تو نشان داده شد، بساز. ۹ «صحنی برای مسکن بساز. برای جانب جنوبیِ صحن پردههایی از کتانِ ریزبافتِ تابیده بدوز، به درازای صد ذِراع، ۱۰ با بیست ستون و بیست پایهٔ برنجین، و بر ستونها قلابها و بندهایی از نقره باشد. ۱۱ جانب شمالی نیز به همین صورت به درازای صد ذِراع باشد و پردهها داشته باشد، با بیست ستون و بیست پایهٔ برنجین و بر ستونها قلابها و بندهایی از نقره باشد. ۱۲ انتهای غربی صحن به پهنای پنجاه ذِراع باشد، و پردهها داشته باشد، با ده ستون و ده پایه. ۱۳ پهنای صحن در انتهای شرقی نیز، به سوی طلوع آفتاب، پنجاه ذِراع باشد. ۱۴ در یک طرف مدخل، پردههایی باشد به درازای پانزده ذِراع با سه ستون و سه پایه، ۱۵ و در طرف دیگرِ مدخل نیز پردههایی باشد به درازای پانزده ذِراع با سه ستون و سه پایه. ۱۶ برای مدخل صحن، پردهای به درازای بیست ذِراع از نخهای آبی، ارغوانی و قرمز و کتانِ ریزبافتِ تابیده تهیه شود که ماهرانه گلدوزی شده باشد، با چهار ستون و چهار پایه. ۱۷ همهٔ ستونهای گرداگرد صحن بندها و قلابهایی از نقره و پایههایی از برنج داشته باشد. ۱۸ درازای صحن صد ذِراع، پهنای آن پنجاه ذِراع و بلندای آن پنج ذِراع باشد، با پردههایی از کتان ریزبافت تابیده و پایههای برنجین. ۱۹ همهٔ اسباب دیگر مسکن برای هر خدمتی، از جمله تمام میخهای آن و میخهای صحن، از برنج باشد. ۲۰ «بنیاسرائیل را امر فرما که روغن خالص از زیتون افشرده برای روشنایی نزد تو آورند تا چراغها همواره روشن نگاه داشته شود. ۲۱ در خیمهٔ ملاقات، بیرون حجابی که مقابل شهادت قرار دارد، هارون و پسرانش این چراغها را از شب تا صبح در حضور خداوند روشن نگاه دارند. این باید برای بنیاسرائیل، نسل اندر نسل، فریضهٔ ابدی باشد.
۲۸ سپتامبر–۴ اکتبر
گنجهایی در کلام خدا | خروج ۲۹-۳۰
«هدیهای برای یَهُوَه»
(خروج ۳۰:۱۱، ۱۲) آنگاه خداوند به موسی گفت: ۱۲ «هنگامی که بنیاسرائیل را برای نامنویسی سرشماری میکنی، هر یک از ایشان که شمرده میشود باید به عنوان فدیهٔ جان خود مبلغی به خداوند بپردازد. در آن صورت، به هنگام شمارش، بلایی بر قوم نازل نخواهد شد.
نکاتی از کتاب اعداد
اوّلین سرشماری در دامنهٔ کوه سینا صورت گرفت. آن آمار مردانی بود که از ۲۰ سال بیشتر داشته و از سِبط لاوی نبودند. تعداد این افراد که برای مقابله با دشمن سرشماری شد بالغ بر ۶۰۳٬۵۵۰ نفر بود. بدین ترتیب تمامی قوم اسرائیل که زنان، کودکان و لاویان را نیز شامل میشد بیش از سه میلیون نفر بودند.
(خروج ۳۰:۱۳-۱۵) هر که به جانب شمردهشدگان میگذرد باید نیم مثقال مطابق مثقالِ قُدس، که بیست قیراط است، بپردازد. این نیم مثقال هدیهای است به خداوند. ۱۴ هر کس، از بیست ساله و بالاتر، که نامنویسی میشود، هدیهٔ خداوند را بپردازد. ۱۵ هنگامی که هدیهٔ خداوند را به جهت انجام کفّاره برای جان خود میپردازید، ثروتمندان بیشتر از نیم مثقال ندهند و فقیران نیز کمتر ندهند.
هزینهٔ خدمات معبد یَهُوَه در اورشلیم، چگونه تأمین میشد؟
هزینهٔ خدمات گوناگونی که در معبد صورت میگرفت از طریق مالیات تأمین میشد؛ به ویژه از طریق دادن یکدهم از دارایی و درآمد شخص. انجام دادن این امر اجباری بود. اما به طریقهای دیگری نیز مالیات جمعآوری میشد. برای مثال در دوران ساختن خیمهٔ مقدّس، یَهُوَه به موسی فرمان داد که از هر اسرائیلیای که نام خود را ثبت کرده بود، نیم مثقال نقره به عنوان ‹هدیهٔ یَهُوَه› درخواست کند.—خروج ۳۰:۱۲-۱۶.
(خروج ۳۰:۱۶) نقد کفّاره را از بنیاسرائیل دریافت کن و آن را برای خدمات خیمهٔ ملاقات هزینه نما، تا به جهت بنیاسرائیل یادگاری به حضور خداوند باشد و برای جانهای شما کفّاره کند.»
آیا میدانستید که . . .
هزینهٔ خدمات معبد یَهُوَه در اورشلیم، چگونه تأمین میشد؟
هزینهٔ خدمات گوناگونی که در معبد صورت میگرفت از طریق مالیات تأمین میشد؛ به ویژه از طریق دادن یکدهم از دارایی و درآمد شخص. انجام دادن این امر اجباری بود. اما به طریقهای دیگری نیز مالیات جمعآوری میشد. برای مثال در دوران ساختن خیمهٔ مقدّس، یَهُوَه به موسی فرمان داد که از هر اسرائیلیای که نام خود را ثبت کرده بود، نیم مثقال نقره به عنوان ‹هدیهٔ یَهُوَه› درخواست کند.—خروج ۳۰:۱۲-۱۶.
ظاهراً این عمل برایشان عادتی شد، زیرا هر یهودی، هر ساله یکدهم از درآمد خود را به عنوان مالیات به معبد پرداخت میکرد. این همان مالیاتی بود که عیسی از پِطرُس خواست تا آن را با سکهای بپردازد که در دهان ماهیای مییابد.—مَتّی ۱۷:۲۴-۲۷.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(خروج ۲۹:۱۰) «گوساله را جلو خیمهٔ ملاقات بیاور و هارون و پسرانش بر سر آن دست بگذارند.
it-۱-E ص ۱۰۲۹ ¶۴
دست
دست گذاشتن روی چیزی یا کسی. به طور کلّی هدف از این کار وقف چیزی یا انتصاب کسی بود. برای مثال هارون و پسرانش هنگام مراسم انتصابشان به عنوان کاهن، دستهای خود را بر سر گوساله و دو قوچ گذاشتند و به این ترتیب این حیوانات را برای قربانی جدا کردند. (خر ۲۹:۱۰، ۱۵، ۱۹؛ لا ۸:۱۴، ۱۸، ۲۲) موسی هنگام انتصاب یوشَع به عنوان جانشین خود بر او دست گذاشت. در نتیجه یوشَع برای رهبری اسرائیل «پر از روح حکمت» شد. (تث ۳۴:۹) همچنین دست گذاشتن روی شخص گاهی به معنی دریافت برکات بود. (پی ۴۸:۱۴؛ مر ۱۰:۱۶) عیسی مسیح نیز دست خود را بر برخی از کسانی که شفا داد، گذاشت. (مت ۸:۳؛ مر ۶:۵؛ لو ۱۳:۱۳) همچنین در پارهای از موارد، رسولان با دست گذاشتن روی کسی، عطیهٔ روحالقدس را به او میبخشیدند.—اع ۸:۱۴-۲۰؛ ۱۹:۶.
(خروج ۳۰:۳۱-۳۳) به بنیاسرائیل بگو: ”این است روغن مقدسِ مسح برای من در نسلهای شما. ۳۲ آن را برای تدهین معمولیِ بدن آدمیان به کار نبرید و روغن دیگری را با همین ترکیب تهیه نکنید. این روغن مقدس است و بر شماست که آن را مقدس بشمارید. ۳۳ هر که روغنی معطر شبیه آن ترکیب کند، یا آن را بر شخصی که کاهن نیست بمالد، از میان قوم خود منقطع شود.“»
it-۱-E ص ۱۱۴ ¶۱
مسحشدگان، مسح شدن
یَهُوَه در شریعت دستورِ ساخت روغن مسح را به موسی داد. ترکیبات آن از موادی مرغوب مانند مُرّ، دارچین معطر، نیشکر معطر، سَلیخَه و روغن زیتون تشکیل میشد. (خر ۳۰:۲۲-۲۵) هر که روغنی معطر شبیه آن ترکیب میکرد یا به شکلی غیرمجاز از آن استفاده میکرد باید کشته میشد. (خر ۳۰:۳۱-۳۳) این امر نشانگر اهمیت و قدّوسیت کهانت بود که با روغن مسح تأیید میشد.
خواندن کتاب مقدّس
(خروج ۲۹:۳۱-۴۶) «قوچِ انتصاب را برگیر و گوشتش را در مکانی مقدس آبپز کن. ۳۲ هارون و پسرانش باید گوشت قوچ و نانی را که در سبد است نزد دَرِ خیمهٔ ملاقات بخورند. ۳۳ آنها خود از این چیزها که بدانها به جهت انتصاب و تخصیصشان کفّاره به جا آورده میشود، بخورند. اما هیچکس دیگر نباید از آن بخورد، زیرا مقدس است. ۳۴ اگر از گوشت قربانیِ انتصاب، یا از نان، چیزی تا صبح باقیمانَد، همه را به آتش بسوزان. آن را نباید خورد، زیرا مقدس است. ۳۵ «هر چه دربارهٔ هارون و پسرانش به تو فرمان دادم، انجام ده. هفت روز ایشان را منصوب نما. ۳۶ هر روز جهت کفّاره، گوسالهای را به رسم قربانی گناه تقدیم کن. با کفّاره کردن برای مذبح آن را طاهر ساز؛ آن را مسح کن تا تخصیص گردد. ۳۷ هفت روز برای مذبح کفّاره کرده، آن را تخصیص کن. آنگاه مذبح بسیار مقدس خواهد بود و هر چه با آن تماس یابد نیز مقدس خواهد بود. ۳۸ «این است آنچه باید بر مذبح تقدیم کنی: هر روز دو برهٔ یک ساله، بهطور مرتب؛ ۳۹ یکی را بامدادان ذبح کن، دیگری را به هنگام عصر. ۴۰ با برهٔ نخست، یک دهم ایفَه آرد نرم که با یک چهارم هین روغن افشرده مخلوط شده باشد، و نیز یک چهارم هین شراب به رسم هدیهٔ ریختنی، تقدیم کن. ۴۱ برهٔ دیگر را به هنگام عصر تقدیم کن، و مانند آنچه بامدادان کردی، همراه آن هدیهٔ آردی و هدیهٔ ریختنی تقدیم کن. این است رایحهٔ خوشایند و هدیهٔ اختصاصی برای خداوند. ۴۲ این قربانی تمامسوز باید نسل اندر نسل بهطور مرتب نزد دَرِ خیمهٔ ملاقات به حضور خداوند تقدیم شود. من در آنجا با شما ملاقات خواهم کرد و با تو سخن خواهم گفت؛ ۴۳ در آنجا با بنیاسرائیل ملاقات خواهم کرد و آن مکان به واسطهٔ جلال من تقدیس خواهد گشت. ۴۴ بدینسان من خیمهٔ ملاقات و مذبح را تخصیص میکنم و نیز هارون و پسرانش را تخصیص میکنم تا برای من کهانت کنند. ۴۵ آنگاه در میان بنیاسرائیل ساکن خواهم شد و خدای ایشان خواهم بود. ۴۶ و آنان خواهند دانست که من یهوه خدای ایشان هستم که ایشان را از سرزمین مصر بیرون آوردم تا در میانشان ساکن شوم. من یهوه خدای ایشان هستم.