کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • مأخذ۲۰ دسامبر ص ۱-‏۱۱
  • مأخذ جزوهٔ کار و آموزش

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • مأخذ جزوهٔ کار و آموزش
  • مأخذ جزوهٔ کار و آموزش (‏۲۰۲۰)‏
  • عنوان‌های فرعی
  • ۷-‏۱۳ دسامبر
  • ۱۴-‏۲۰ دسامبر
  • ۲۱-‏۲۷ دسامبر
  • ۲۸ دسامبر–‏۳ ژانویه
مأخذ جزوهٔ کار و آموزش (‏۲۰۲۰)‏
مأخذ۲۰ دسامبر ص ۱-‏۱۱

مأخذ جزوهٔ کار و آموزش

۷-‏۱۳ دسامبر

گنج‌هایی در کلام خدا | لاویان ۱۰-‏۱۱

‏«یَهُوَه را بیشتر از خانواده‌مان دوست بداریم»‏

‏(‏لاویان ۱۰:‏۱،‏ ۲‏)‏ ناداب و اَبیهو،‏ پسران هارون،‏ هر یک بخورسوزهای خود را برگرفته،‏ در آنها آتش نهادند و بر آتش بخور گذاشتند.‏ آنها آتشی غریب که خداوند بدیشان فرمان نداده بود،‏ به حضور وی تقدیم کردند.‏ ۲ پس آتش از حضور خداوند به در آمده،‏ آنان را فرو بلعید و در حضور خداوند مردند.‏

it‏-‏۱-‏E‏ ص ۱۱۷۴

آتش و بخور غیرمجاز

در لاویان ۱۰:‏۱ منظور از ‹آتش غریب› آتشی است که خداوند آوردن آن را برای ناداب و اَبیهو مجاز ندانسته بود.‏ با این حال،‏ این دو پسر هارون آن آتش غیرمجاز را به حضور یَهُوَه آوردند و در نتیجه جانشان را در آتش از دست دادند.‏ (‏لا ۱۰:‏۲؛‏ اعد ۳:‏۴؛‏ ۲۶:‏۶۱‏)‏ پس از آن واقعه،‏ یَهُوَه به هارون گفت:‏ «وقتی به خیمهٔ ملاقات داخل می‌شوید،‏ شراب و دیگر مُسکِرات منوشید،‏ نه تو و نه پسرانت با تو،‏ تا نمیرید.‏ این است فریضه‌ای ابدی در همهٔ نسلهایتان.‏ شما باید میان مقدس و غیرمقدس،‏ و نجس و طاهر تمایز قائل شوید،‏ و همهٔ فرایضی را که خداوند به واسطهٔ موسی به بنی‌اسرائیل گفته است،‏ به آنان بیاموزید.‏» (‏لا ۱۰:‏۸-‏۱۱‏)‏ بنابراین از این آیه‌ها متوجه می‌شویم که ناداب و اَبیهو به دلیل مصرف بیش از حد الکل جرأت کردند آن آتش غیرمجاز را به حضور یَهُوَه بیاورند.‏ احتمالاً آن آتش از این جهت غیرمجاز بود که در زمان،‏ مکان یا به شیوه‌ای نادرست تقدیم شد یا بخور آن بر اساس خروج ۲۰:‏۳۴،‏ ۳۵ درست نشده بود.‏ البته مستی آن‌ها توجیهی برای گناهانشان به حساب نیامد.‏

‏(‏لاویان ۱۰:‏۴،‏ ۵‏)‏ موسی میشائیل و اِلصافان،‏ پسران عُزّیئیل عموی هارون را فرا خواند و به آنان گفت:‏ «نزدیک آیید و برادران خود را از جلوی قُدس به بیرون اردوگاه ببرید.‏» ۵ پس نزدیک آمدند و چنانکه موسی گفته بود،‏ آنان را با پیراهنهایشان بیرون از اردوگاه بردند.‏

‏(‏لاویان ۱۰:‏۶،‏ ۷‏)‏ سپس موسی به هارون و پسرانش اِلعازار و ایتامار گفت:‏ «موهای سر خود را باز مکُنید و جامهٔ خویش را چاک مزنید تا نمیرید و غضب بر تمام جماعت نازل نشود.‏ اما برادرانتان،‏ یعنی همهٔ خاندان اسرائیل،‏ می‌توانند به سبب آتشی که خداوند افروخته است زاری کنند.‏ ۷ از درِ خیمهٔ ملاقات بیرون مروید،‏ مبادا بمیرید،‏ زیرا روغن مسحِ خداوند بر شماست.‏» پس آنان مطابق سخن موسی عمل کردند.‏

ب۱۱ ۱۵/‏۷ ص ۳۱ ¶۱۶

آیا به آرامی خدا داخل شده‌اید؟‏

۱۶ هارون برادر موسی در رابطه با دو پسرش در موقعیتی دشوار قرار گرفت.‏ احساس وی را تصوّر کنید وقتی پسرانش ناداب و ابیهو آتش غیرمجاز به یَهُوَه تقدیم کردند و کشته شدند.‏ هارون هم پسرانش را از دست داده بود هم مشکلی دیگر وضعیت را برای او و خانواده‌اش دشوارتر ساخته بود.‏ یَهُوَه خدا به هارون و پسران باقی‌مانده‌اش چنین دستور داد:‏ «عزاداری ننمایید،‏ موی سرتان را ژولیده نکنید و گریبان لباس خود را چاک نزنید.‏ اگر عزاداری کنید خدا شما را نیز هلاک خواهد کرد و خشم او بر تمام قوم اسرائیل افروخته خواهد شد.‏» (‏لاو ۱۰:‏۱-‏۶‏،‏ ترجمهٔ تفسیری‏)‏ پیام خدا بسیار روشن بود.‏ محبت و دلبستگی ما به یَهُوَه باید بیشتر از محبت و دلبستگی‌مان به عضو خطاکار خانواده باشد.‏کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی

‏(‏لاویان ۱۰:‏۸-‏۱۱‏)‏ سپس خداوند هارون را خطاب کرده،‏ گفت:‏ ۹ «وقتی به خیمهٔ ملاقات داخل می‌شوید،‏ شراب و دیگر مُسکِرات منوشید،‏ نه تو و نه پسرانت با تو،‏ تا نمیرید.‏ این است فریضه‌ای ابدی در همهٔ نسلهایتان.‏ ۱۰ شما باید میان مقدس و غیرمقدس،‏ و نجس و طاهر تمایز قائل شوید،‏ ۱۱ و همهٔ فرایضی را که خداوند به واسطهٔ موسی به بنی‌اسرائیل گفته است،‏ به آنان بیاموزید.‏»‏

ب۱۴ ۱۵/‏۱۱ ص ۱۳¶۱۸

در همهٔ رفتار خود مقدّس باشیم

۱۸ برای مقدّس ماندن لازم است کتاب مقدّس را به دقت بررسی کنیم و خواست خدا را انجام دهیم.‏ توجه کنید که ناداب و ابیهو،‏ پسران هارون به دلیل استفاده از «آتش غیرمجاز» کشته شدند؛‏ البته احتمالاً مست نیز بودند.‏ (‏لاو ۱۰:‏۱،‏ ۲‏،‏ ترجمهٔ تفسیری‏)‏ دقت کنید که خدا پس از آن به هارون چه گفت.‏ ‏(‏لاویان ۱۰:‏۸-‏۱۱ خوانده شود.‏)‏ آیا مفهوم این آیات این است که قبل از رفتن به جلسه به هیچ وجه نباید مشروبات الکلی نوشید؟‏ به این نکات توجه کنید:‏ ما تحت شریعت موسوی قرار نداریم.‏ (‏روم ۱۰:‏۴‏)‏ در برخی از سرزمین‌ها،‏ هم‌ایمانان ما قبل از رفتن به جلسه هنگام صرف غذا به اعتدال کمی مشروبات الکلی می‌نوشند.‏ به خاطر آورید که در جشن فِصَح چهار جام شراب استفاده می‌شد.‏ به علاوه،‏ وقتی عیسی یادبود مرگش را بنیان نهاد از رسولانش خواست شرابی را بنوشند که مظهر خونش بود.‏ (‏مت ۲۶:‏۲۷‏)‏ البته،‏ کتاب مقدّس افراط در نوشیدن الکل و مستی را محکوم می‌کند.‏ (‏۱قر ۶:‏۱۰؛‏ ۱تیمو ۳:‏۸‏)‏ به علاوه،‏ وجدان برخی از مسیحیان به آنان اجازه نمی‌دهد که قبل از انجام دادن هر نوع خدمت مقدّس از مشروبات الکلی استفاده کنند.‏ با این حال،‏ رسوم هر سرزمین با رسوم سرزمینی دیگر متفاوت است و برای مسیحیان اهمیت دارد که ‹مقدّس را از غیرمقدّس تشخیص دهند› تا برای خشنودی خدا رفتاری مقدّس داشته باشند.‏

‏(‏لاویان ۱۱:‏۸‏)‏ از گوشت آنها مخورید و به لاشهٔ آنها دست مزنید؛‏ بر شما حرام است.‏

it‏-‏۲-‏E‏ ص ۱۱۱ ¶۵

حیوانات

در لاویان ۱۱:‏۸ در رابطه با برخی از حیوانات آمده است:‏ «نباید این حیوانات را بخورید و یا حتی دست به لاشه آنها بزنید،‏ زیرا گوشت آنها حرام است.‏» (‏ترجمهٔ تفسیری‏)‏ این حکم خطاب به قوم اسرائیل بود که تحت شریعت بودند.‏ وقتی عیسی جانش را در راه بشر فدا کرد،‏ شریعت موسی منجمله این حکم منسوخ شد.‏ امروزه حکمی که شامل مسیحیان می‌شود،‏ همان حکمی است که در رابطه با خوردن گوشت حیوانات پس از توفان،‏ به نوح داده شد.‏—‏کو ۲:‏۱۳-‏۱۷؛‏ پی‍ ۹:‏۳،‏ ۴‏.‏

خواندن کتاب مقدّس

‏(‏لاویان ۱۰:‏۱-‏۱۵‏)‏ ناداب و اَبیهو،‏ پسران هارون،‏ هر یک بخورسوزهای خود را برگرفته،‏ در آنها آتش نهادند و بر آتش بخور گذاشتند.‏ آنها آتشی غریب که خداوند بدیشان فرمان نداده بود،‏ به حضور وی تقدیم کردند.‏ ۲ پس آتش از حضور خداوند به در آمده،‏ آنان را فرو بلعید و در حضور خداوند مردند.‏ ۳ آنگاه موسی به هارون گفت:‏ «این است فرمودهٔ خداوند:‏ «”‏در میان آنان که نزدیک مَنَند،‏ تقدیس خواهم شد،‏ و پیش روی همهٔ قوم جلال خواهم یافت.‏“‏» پس هارون خاموش ماند.‏ ۴ موسی میشائیل و اِلصافان،‏ پسران عُزّیئیل عموی هارون را فرا خواند و به آنان گفت:‏ «نزدیک آیید و برادران خود را از جلوی قُدس به بیرون اردوگاه ببرید.‏» ۵ پس نزدیک آمدند و چنانکه موسی گفته بود،‏ آنان را با پیراهنهایشان بیرون از اردوگاه بردند.‏ ۶ سپس موسی به هارون و پسرانش اِلعازار و ایتامار گفت:‏ «موهای سر خود را باز مکُنید و جامهٔ خویش را چاک مزنید تا نمیرید و غضب بر تمام جماعت نازل نشود.‏ اما برادرانتان،‏ یعنی همهٔ خاندان اسرائیل،‏ می‌توانند به سبب آتشی که خداوند افروخته است زاری کنند.‏ ۷ از درِ خیمهٔ ملاقات بیرون مروید،‏ مبادا بمیرید،‏ زیرا روغن مسحِ خداوند بر شماست.‏» پس آنان مطابق سخن موسی عمل کردند.‏ ۸ سپس خداوند هارون را خطاب کرده،‏ گفت:‏ ۹ «وقتی به خیمهٔ ملاقات داخل می‌شوید،‏ شراب و دیگر مُسکِرات منوشید،‏ نه تو و نه پسرانت با تو،‏ تا نمیرید.‏ این است فریضه‌ای ابدی در همهٔ نسلهایتان.‏ ۱۰ شما باید میان مقدس و غیرمقدس،‏ و نجس و طاهر تمایز قائل شوید،‏ ۱۱ و همهٔ فرایضی را که خداوند به واسطهٔ موسی به بنی‌اسرائیل گفته است،‏ به آنان بیاموزید.‏» ۱۲ موسی به هارون و دو پسر بازمانده‌اش،‏ اِلعازار و ایتامار گفت:‏ «هدیهٔ آردی را که از هدایای اختصاصی خداوند باقی مانده است برگیرید و آن را بی‌خمیرمایه در کنار مذبح بخورید،‏ زیرا که بسیار مقدس است.‏ ۱۳ آن را در مکانی مقدس بخورید،‏ چراکه این سهم تو و سهم پسران تو از هدایای اختصاصی خداوند است،‏ زیرا که من چنین فرمان یافته‌ام.‏ ۱۴ اما سینهٔ تکان‌دادنی و رانِ افراشتنی را تو و پسران و دخترانت با تو،‏ در محلی طاهر بخورید،‏ زیرا که این سهم تو و سهم پسران تو از قربانیهای رفاقت بنی‌اسرائیل است.‏ ۱۵ رانِ افراشتنی و سینهٔ تکان‌دادنی را باید با تکه‌های چربیِ هدایای اختصاصی بیاورند تا به عنوان هدیهٔ تکان‌دادنی به حضور خداوند تکان داده شود.‏ این به عنوان فریضهٔ ابدی از آنِ تو و پسرانت خواهد بود،‏ چنانکه خداوند فرمان داده است.‏»‏

۱۴-‏۲۰ دسامبر

گنج‌هایی در کلام خدا | لاویان ۱۲-‏۱۳

‏«از قوانین مربوط به جذام چه می‌آموزیم؟‏»‏

‏(‏لاویان ۱۳:‏۴،‏ ۵‏)‏ اما اگر آن لک که بر پوست بدن اوست سفید باشد ولی عمیقتر از پوست به نظر نیاید و موی آن قسمت سفید نشده باشد،‏ کاهن باید شخص مبتلا را هفت روز قرنطینه کند.‏ ۵ در روز هفتم کاهن او را بیازماید،‏ و اگر به نظرش بیماری متوقف شده و در پوست پخش نشده است،‏ هفت روز دیگر نیز او را قرنطینه کند.‏

ب‌ع۱۸/‏۱ ص ۷

قدیمی و بی‌فایده یا فرای زمان خود و مفید؟‏

‏• دور کردن بیمار از دیگران.‏

در شریعت موسی تجویز شده بود که جذامیان باید از دیگر مردم دور نگاه داشته می‌شدند.‏ در واقع در زمان شیوع بیماری‌های همه‌گیر در قرون وسطی بود که پزشکان دریافتند این اصل را به کار بندند،‏ عملی که حتی تا به امروز هم مؤثر شمرده می‌شود.‏—‏لاویان،‏ ۱۳ و ۱۴.‏

‏(‏لاویان ۱۳:‏۴۵،‏ ۴۶‏)‏ «کسی که به بیماری جذام مبتلاست باید جامهٔ پاره بر تن کرده،‏ موهای سر خود را باز کند و پایین صورت خود را پوشانده،‏ فریاد برکِشد:‏ ”‏نجس!‏ نجس!‏“‏ ۴۶ او تا زمانی که به این بیماری مبتلاست نجس خواهد ماند.‏ او نجس است.‏ باید تنها زندگی کند و مسکن او بیرون از اردوگاه باشد.‏

ب‌ع۱۶/‏۴ ص ۹ ¶۱

آیا می‌دانستید که .‏ .‏ .‏

یهودیان باستان از نوعی جذام که در آن زمان رایج بود وحشت داشتند.‏ این بیماری،‏ سیستم عصبی بدن را مختل می‌کرد که به صدمات جسمی جبران‌ناپذیر و نقص عضو می‌انجامید.‏ در آن زمان هیچ درمانی برای جذام وجود نداشت.‏ افراد مبتلا به آن قرنطینه می‌شدند و موظف بودند دیگران را از بیماری خود آگاه سازند.‏—‏لاویان ۱۳:‏۴۵،‏ ۴۶‏.‏

‏(‏لاویان ۱۳:‏۵۲‏)‏ او باید جامه را با تمامی تار و پودش،‏ خواه پشمی و خواه کتانی،‏ و یا هر شئ چرمی دیگر را که کپک زده است بسوزاند،‏ زیرا خوره است.‏ آن را باید به آتش سوزانید.‏

‏(‏لاویان ۱۳:‏۵۷‏)‏ اگر بار دیگر بر جامه ظاهر شد،‏ خواه در تار و خواه در پود،‏ و یا در شئ چرمی،‏ در حال پیشروی است.‏ آنچه را کپک زده است به آتش بسوزانید.‏

it‏-‏۲-‏E‏ ص ۲۳۸ ¶۳

جذام

وجود جذام در لباس و خانه.‏ برخی معتقدند که منظور از جذام ذکرشده در کتاب لاویان نوعی کپک بوده است.‏ اما در زبان اصلی به جای «کپک» به جذام بدخیم اشاره شده است.‏ این جذام می‌توانست لباس‌های پشمی،‏ کتانی یا چرمی را آلوده کند.‏ این آلودگی اغلب با شست‌وشو از بین می‌رفت.‏ همچنین در شریعت قوانینی در رابطه با جدا کردن آن اشیای آلوده آمده بود.‏ اما در صورتی که لکه‌های سبز یا سرخ بر شی یا لباسی ظاهر می‌شد،‏ نشانگر جذام بدخیم یا «کپک زیان‌آور» بود و اسرائیلیان می‌بایست آن را در آتش می‌سوزاندند.‏ (‏لا ۱۳:‏۴۷-‏۵۹‏)‏ اگر فرورفتگی‌هایی سبزرنگ یا سرخ‌رنگ روی دیوار خانه‌ای ظاهر می‌شد،‏ کاهن آن خانه را برای مدتی می‌بست.‏ سپس فرمان می‌داد تا «سنگهای کپک‌زده را برکَنده،‏ آنها را در مکانی نجس بیرون از شهر بیفکنند.‏ سپس درون خانه را دورتادور بتراشند،‏ و خاک تراشیده شده را در مکانی نجس بیرون از شهر بریزند.‏» اگر آن جذام یا کپک دوباره برمی‌گشت،‏ خانه نجس محسوب می‌شد و باید خراب می‌شد و مصالح آن در مکانی نجس بیرون از شهر انداخته می‌شد.‏ اگر کاهن خانه را طاهر اعلام می‌کرد،‏ برای تطهیر آن،‏ مراسمی برگزار می‌شد.‏—‏لا ۱۴:‏۳۳-‏۵۷‏.‏

کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی

‏(‏لاویان ۱۲:‏۲‏)‏ «قوم اسرائیل را بگو:‏ اگر زنی آبستن شود و پسری بزاید،‏ آن زن هفت روز نجس خواهد بود.‏ او مانند دورهٔ عادت ماهانه،‏ نجس خواهد بود.‏

‏(‏لاویان ۱۲:‏۵‏)‏ اما اگر دختری بزاید،‏ آنگاه دو هفته نجس خواهد بود،‏ همان‌گونه که در دورهٔ عادت ماهانه نجس است.‏ او باید شصت و شش روز صبر کند تا از خونریزی خود طاهر شود.‏

ب۰۴ ۱/‏۶ ص ۳۱ ¶۳

نکاتی از کتاب لاویان

۱۲:‏۲،‏ ۵—‏چرا زایمان،‏ زن را ناپاک یا «نجس» می‌کرد؟‏ آلات تناسلی برای این ساخته شده بودند تا کاملیت را به فرزندان آدم و حوّا انتقال دهند.‏ اما به دلیل گناهی که آدم و حوّا مرتکب شدند،‏ ناکاملیت و گناه به فرزندان آن‌ها انتقال یافت.‏ دورهٔ ناپاکی در رابطه با زایمان،‏ عادت‌ماهانه و خروج منی،‏ به قوم اسرائیل یادآوری می‌کرد که گناه و ناکاملیت را به ارث برده‌اند.‏ (‏لاویان ۱۵:‏۱۶-‏۲۴؛‏ مزمور ۵۱:‏۵؛‏ رومیان ۵:‏۱۲‏)‏ قوانین طهارت به اسرائیلیان کمک می‌کرد تا احتیاج به فدیهٔ قربانی را که گناه را می‌پوشاند و کاملیت را به انسان باز می‌گرداند،‏ بهتر درک کنند.‏ از این جهت شریعت ‹لالای آنان شد تا به مسیح برساند.‏›—‏غَلاطیان ۳:‏۲۴‏.‏

‏(‏لاویان ۱۲:‏۳‏)‏ در روز هشتم،‏ پوست قُلَفَهٔ آن پسر باید ختنه شود.‏

ب‌ع۱۸/‏۱ ص ۷

قدیمی و بی‌فایده یا فرای زمان خود و مفید؟‏

‏• زمان ختنه.‏

در شریعت موسی قید شده بود که نوزادان پسر باید در روز هشتم ختنه شوند.‏ (‏لاویان ۱۲:‏۳‏)‏ قابلیت انعقاد خون در نوزادان پس از هفتهٔ اول زندگی به حد معمول می‌رسد.‏ در زمانی که کتاب مقدّس نوشته شد و پیشرفت پزشکی بسیار محدود بود،‏ این که گفته شد،‏ پس از یک هفته نوزاد ختنه شود،‏ بسیار حکیمانه بود.‏

خواندن کتاب مقدّس

‏(‏لاویان ۱۳:‏۹-‏۲۸‏)‏ «اگر کسی به بیماری جذام مبتلا باشد،‏ باید او را نزد کاهن بیاورند،‏ ۱۰ و کاهن ملاحظه کند.‏ اگر دید تاوَل سفیدرنگی در پوست است که مو را سفید کرده است،‏ و گوشت تازه و زنده در تاوَل وجود دارد،‏ ۱۱ پوست بدن وی به جذام مزمن مبتلا است و کاهن باید او را نجس اعلام کند.‏ لازم نیست او را قرنطینه کند،‏ زیرا نجس است.‏ ۱۲ اگر جذام در پوست پخش شده باشد،‏ به گونه‌ای که تا آنجا که کاهن می‌تواند ببیند تمامی پوستِ شخص مبتلا را از سر تا پا پوشانیده باشد،‏ ۱۳ در آن صورت کاهن ملاحظه کند؛‏ اگر همهٔ بدن او که جذام آن را پوشانده به تمامی سفید شده باشد،‏ کاهن او را از بیماری طاهر اعلام کند؛‏ او طاهر است.‏ ۱۴ اما اگر گوشت تازه بر بدن او نمایان شود،‏ نجس خواهد بود.‏ ۱۵ کاهن باید گوشت تازه را آزموده،‏ وی را نجس اعلام کند.‏ گوشت تازه نجس است،‏ زیرا جذام است.‏ ۱۶ اما اگر گوشت تازه بهبود یابد و بار دیگر سفید شود،‏ او باید نزد کاهن برود.‏ ۱۷ کاهن او را بیازماید،‏ و اگر بیماری سفید شده باشد،‏ شخص مبتلا را طاهر اعلام کند؛‏ او طاهر است.‏ ۱۸ «اگر بر پوست بدن کسی دُمَلی باشد و بهبود یابد،‏ ۱۹ و در جای دُمَل،‏ تاوَل سفیدرنگ یا لک سفید مایل به سرخی ظاهر شود،‏ باید آن را به کاهن نشان داد.‏ ۲۰ کاهن ملاحظه کند؛‏ اگر عمیقتر از پوست به نظر آید و موی آن سفید شده باشد،‏ در آن صورت،‏ او را نجس اعلام کند.‏ این جذام است که در دُمَل بروز کرده است.‏ ۲۱ اما اگر کاهن آن را بیازماید و موی سفید در آن یافت نشود و عمیقتر از پوست نباشد بلکه کم‌رنگ شده باشد،‏ در آن صورت،‏ هفت روز او را قرنطینه کند.‏ ۲۲ اگر در پوست پخش شد،‏ کاهن او را نجس اعلام کند؛‏ این بیماری است.‏ ۲۳ اما اگر لک در یک جا بماند و پخش نشود،‏ صرفاً جای زخمِ دُمل است،‏ و کاهن باید او را طاهر اعلام کند.‏ ۲۴ «یا اگر قسمتی از پوست بدن سوخته باشد و در گوشت تازهٔ سوختگی لک سفید مایل به سرخ یا لک سفیدی وجود داشته باشد،‏ ۲۵ کاهن آن را بیازماید.‏ اگر مویی که در لک است سفید شده باشد و لک عمیقتر از پوست به نظر آید،‏ در آن صورت بیماری جذام در سوختگی بروز کرده است.‏ کاهن باید او را نجس اعلام کند؛‏ این،‏ بیماری جذام است.‏ ۲۶ اما اگر کاهن آن را بیازماید و موی سفید در لَک یافت نشود و عمیقتر از پوست نیز نباشد بلکه کم‌رنگ شده باشد،‏ کاهن هفت روز او را قرنطینه کند.‏ ۲۷ سپس در روز هفتم او را بیازماید.‏ اگر لک در پوست پخش شده باشد،‏ او را نجس اعلام کند؛‏ این،‏ بیماری جذام است.‏ ۲۸ اما اگر لَک در جای خود بماند و در پوست پخش نشود،‏ بلکه کم‌رنگ شده باشد،‏ تاوَلی است که بر اثر سوختگی پدید آمده،‏ و کاهن باید او را طاهر اعلام کند،‏ زیرا صرفاً جای سوختگی است.‏

۲۱-‏۲۷ دسامبر

گنج‌هایی در کلام خدا | لاویان ۱۴-‏۱۵

‏«برای پرستش خدای پاک باید پاک باشیم»‏

‏(‏لاویان ۱۵:‏۱۳-‏۱۵‏)‏ «وقتی دارندهٔ ترشح از ترشح خود طاهر شود،‏ باید هفت روز برای تطهیر خود بشمارد.‏ سپس جامهٔ خود را بشوید و در آب زُلال غسل کند،‏ و آنگاه طاهر خواهد بود.‏ ۱۴ روز هشتم باید دو قمری یا دو جوجه کبوتر بگیرد و به دَرِ خیمهٔ ملاقات به حضور خداوند آمده،‏ آنها را به کاهن بدهد.‏ ۱۵ کاهن باید آنها را تقدیم کند،‏ یکی را به عنوان قربانی گناه و دیگری را به عنوان قربانی تمام‌سوز.‏ آنگاه کاهن به جهت ترشح او در حضور خداوند برایش کفّاره به جا خواهد آورد.‏

it‏-‏۱-‏E‏ ص ۲۶۳

مراسم پاک‌سازی

اسرائیلیان به دلایل مختلف برای پاک‌سازی خود باید مراسمی را برگزار می‌کردند.‏ برای مثال،‏ کسی که از جذام شفا پیدا کرده بود،‏ کسی که به وسایل «دارندهٔ ترشح» دست زده بود،‏ ‹مردی که از او مَنی خارج شده بود›،‏ زنی که «خونریزی قاعدگی» داشت یا کسانی که با هم رابطهٔ جنسی داشتند،‏ «نجس» محسوب می‌شدند و باید خود را در آب «غسل» می‌دادند.‏ (‏لا ۱۴:‏۸،‏ ۹؛‏ ۱۵:‏۴-‏۲۷‏)‏ مراسم پاک‌سازی شامل چه کسان دیگری می‌شد؟‏ در شریعت آمده است:‏ ‹هر که جنازه‌ای را لمس کند› و ‹هر که به خیمه‌ای درآید که کسی در آن مرده باشد› ناپاک محسوب می‌شد و باید با آب تطهیر پاک می‌شد.‏ ‹اما اگر کسی که نجس بود خود را تطهیر نمی‌کرد،‏ آن شخص باید از میان جماعت منقطع می‌شد،‏ زیرا قُدس خداوند را نجس کرده بود.‏› (‏اعد ۱۹:‏۱۳،‏ ۱۴،‏ ۲۰‏)‏ بنابراین می‌توان گفت مراسم پاک‌سازی نشانگر این است که پاک بودن در نظر یَهُوَه بسیار مهم است.‏ (‏مز ۲۶:‏۶؛‏ ۷۳:‏۱۳؛‏ اش‍ ۱:‏۱۶؛‏ حز ۱۶:‏۹‏)‏ به علاوه می‌توانیم خود را به اصطلاح با «آبِ کلام خدا» پاک سازیم.‏—‏اف‍ ۵:‏۲۶‏.‏

‏(‏لاویان ۱۵:‏۲۸-‏۳۰‏)‏ وقتی او از خونریزی خود طاهر شود،‏ باید هفت روز بشمارد،‏ و پس از آن طاهر خواهد بود.‏ ۲۹ روز هشتم باید دو قمری یا دو جوجه کبوتر بگیرد و آنها را نزد کاهن،‏ به در خیمهٔ ملاقات بیاورد.‏ ۳۰ کاهن یکی را به عنوان قربانی گناه و دیگری را به عنوان قربانی تمام‌سوز تقدیم کند.‏ پس کاهن به جهت نجاست خونریزی او،‏ در حضور خداوند برایش کفّاره به جا خواهد آورد.‏

it‏-‏۲-‏E‏ ص ۳۷۲ ¶۲

قاعدگی

یک زن طی دورهٔ خونریزی خود یا اگر به هر دلیلی دورهٔ خونریزی‌اش بیشتر از حد معمول ادامه می‌داشت،‏ ناپاک محسوب می‌شد.‏ همچنین اگر در طی آن دوران بر روی چیزی می‌نشست یا دراز می‌کشید آن شی نجس به حساب می‌آمد و حتی کسانی که آن را لمس می‌کردند نیز ناپاک یا «نجس» محسوب می‌شدند.‏ در شریعت آمده بود:‏ «وقتی او از خونریزی خود طاهر شود،‏ باید هفت روز بشمارد،‏ و پس از آن طاهر خواهد بود.‏ روز هشتم باید دو قمری یا دو جوجه کبوتر بگیرد و آنها را نزد کاهن،‏ به در خیمهٔ ملاقات بیاورد.‏ کاهن یکی را به عنوان قربانی گناه و دیگری را به عنوان قربانی تمام‌سوز تقدیم کند.‏»—‏لا ۱۵:‏۱۹-‏۳۰‏.‏

‏(‏لاویان ۱۵:‏۳۱‏)‏ «بدین‌گونه باید قوم اسرائیل را از نجاستشان جدا سازید،‏ مبادا با نجس کردنِ مسکنِ من که در میان ایشان است،‏ در نجاستِ خود بمیرند.‏»‏

it‏-‏۱-‏E‏ ص ۱۱۳۳

مکان مقدّس

کل خیمهٔ عبادت و بعدها معبد با محوطه‌شان در دید خدا مقدّس بود.‏ (‏خر ۳۸:‏۲۴؛‏ ۲تو ۲۹:‏۵؛‏ اع‍ ۲۱:‏۲۸‏)‏ وسایل مقدّسی همچون مذبح قربانی تمام‌سوز و حوض برنجین در محوطهٔ خیمهٔ عبادت قرار داشت.‏ تنها کسانی که با انجام مراسم پاک‌سازی پاک شده بودند،‏ اجازهٔ ورود به محوطهٔ خیمهٔ عبادت را داشتند.‏ در نتیجه کسی که ناپاک بود اجازهٔ ورود به این محوطه را نداشت.‏ به عنوان مثال،‏ زنی که ناپاک بود اجازهٔ ورود به قُدس یا دست زدن به وسایل مقدّس را نداشت.‏ (‏لا ۱۲:‏۲-‏۴‏)‏ به علاوه اگر اسرائیلیان خود را در دید خدا پاک نمی‌ساختند،‏ «مسکن» یا همان خیمهٔ عبادت را نیز ناپاک می‌ساختند.‏ (‏لا ۱۵:‏۳۱‏)‏ کسانی که پس از شفایشان از جذام می‌خواستند قربانی تقدیم کنند،‏ اجازه نداشتند به داخل خیمهٔ عبادت وارد شوند و تنها می‌توانستند آن قربانی را تا دم درِ آنجا ببرند.‏ (‏لا ۱۴:‏۱۱‏)‏ هیچ شخص ناپاک اجازه نداشت در محوطهٔ خیمهٔ عبادت یا معبد از گوشت قربانی رفاقت بخورد؛‏ اگر چنین می‌کرد کشته می‌شد.‏—‏لا ۷:‏۲۰،‏ ۲۱‏.‏

کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی

‏(‏لاویان ۱۴:‏۱۴‏)‏ کاهن مقداری از خون قربانی جبران را بگیرد و بر نرمهٔ گوش راست کسی که باید تطهیر شود و بر شست دست راست و شست پای راست او بمالد.‏

‏(‏لاویان ۱۴:‏۱۷‏)‏ آنگاه مقداری از روغن باقی مانده در دست خود را بر نرمهٔ گوش راست کسی که باید تطهیر شود و بر شست دست راست و شست پای راست او،‏ روی خون قربانی جبران،‏ بمالد.‏

‏(‏لاویان ۱۴:‏۲۵‏)‏ سپس برهٔ قربانی جبران را ذبح کند،‏ و مقداری از خون قربانی جبران را گرفته،‏ بر نرمهٔ گوش راست کسی که باید تطهیر شود،‏ و بر شست دست راست و شست پای راست او بمالد.‏

‏(‏لاویان ۱۴:‏۲۸‏)‏ سپس مقداری از روغن را که در دست اوست بر نرمهٔ گوش راست کسی که باید تطهیر شود و بر شست دست راست و شست پای راست او،‏ بر جای خون قربانی جبران بمالد.‏

it‏-‏۱-‏E‏ص ۶۶۵ ¶۵

گوش

هنگام پایه‌گزاری کهانت اسرائیل،‏ خدا به موسی فرمان داد تا مقداری از خون «قوچ انتصاب» را بر نرمهٔ گوش راست هارون و پسرانش و روی دست راست و پای راست آن‌ها بمالد.‏ این مراسم نشانگر این بود که آنچه گوش می‌دادند،‏ آنچه انجام می‌دادند و قدم‌هایی که برمی‌داشتند می‌بایست شایستهٔ مکانی می‌بود که در آن خدمت می‌کردند.‏ (‏لا ۸:‏۲۲-‏۲۴‏)‏ مشابهاً کاهنان می‌بایست مقداری از خون قربانی جبران را همراه با مقداری روغن،‏ بر نرمهٔ گوش راست کسی می‌مالیدند که از بیماری جذام شفا یافته بود.‏ (‏لا ۱۴:‏۱۴،‏ ۱۷،‏ ۲۵،‏ ۲۸‏)‏ همچنین برای کسی که می‌خواست تا آخر عمرش در بردگی ارباب خود بماند،‏ مراسمی مشابه باید اجرا می‌شد.‏ او را نزدِ در یا تیرِ چارچوب آن می‌بردند و گوشش را با درفشی سوراخ می‌کردند.‏ این نشان روی گوش او نشان می‌داد که آن غلام به خواست خود می‌خواهد تا آخر عمرش دستورات اربابش را به گوش گیرد.‏—‏خر ۲۱:‏۵،‏ ۶‏.‏

‏(‏لاویان ۱۴:‏۴۳-‏۴۵‏)‏ «اگر پس از کندنِ سنگها و تراشیدنِ خانه و خاک‌اندود کردنِ آن،‏ کپک بار دیگر در خانه بروز کند و پخش شود،‏ ۴۴ کاهن باید داخل شود و ملاحظه کند.‏ اگر کپک در خانه پخش شده باشد،‏ خانه مبتلا به خوره است،‏ و نجس به شمار می‌آید.‏ ۴۵ در آن صورت،‏ باید خانه،‏ یعنی سنگها و چوب و تمامی خاکِ آن را خراب کرده،‏ بیرون از شهر به مکانی نجس ببرند.‏

g‏-‏E‏ ۱/‏۰۶ ص ۱۴،‏ کادر

کپک

آیا کپک در کتاب مقدّس ذکر شده است؟‏

در زبان اصلی کتاب مقدّس یک خانه می‌توانست دچار نوعی جذام شود که در ترجمهٔ فارسی هزارهٔ نو اغلب به صورت «کپک» برگردانده شده است.‏ (‏لاویان ۱۴:‏۳۴-‏۴۸‏)‏ برخی معتقدند که منظور از جذام یا جذام بدخیم در این آیات،‏ نوعی قارچ یا کپک است؛‏ اما نمی‌توان در این مورد با قاطعیت نظر داد.‏ در هر صورت،‏ خدا دستور داد که صاحبخانه باید خانهٔ خود را کاملاً از آلودگی تمیز می‌کرد و مصالح آلوده را «در مکانی نجس» بیرون از شهر می‌ریخت.‏ اما اگر این بلا برمی‌گشت،‏ کل خانه نجس محسوب می‌شد و باید خراب می‌شد.‏ جزئیات زیاد در قوانین یَهُوَه خدا نشان می‌داد که او قومش را عمیقاً دوست دارد و به سلامتشان اهمیت می‌دهد.‏

خواندن کتاب مقدّس

‏(‏لاویان ۱۴:‏۱-‏۱۸‏)‏ خداوند موسی را خطاب کرده،‏ گفت:‏ ۲ «این است قانون شخص جذامی در روز تطهیرش:‏ او باید نزد کاهن آورده شود.‏ ۳ کاهن از اردوگاه بیرون رود و او را بیازماید.‏ اگر جذامی از بیماری خود شفا یافته باشد،‏ ۴ کاهن فرمان دهد تا برای کسی که باید تطهیر گردد دو پرندهٔ زنده و طاهر،‏ و نیز چوب سرو،‏ نخ قرمز و زوفا بیاورند.‏ ۵ سپس به فرمان کاهن یک پرنده را در ظرفی سفالین بر آب زلال سر ببرند.‏ ۶ آنگاه کاهن پرندهٔ زنده را با چوب سرو،‏ نخ قرمز،‏ و زوفا گرفته،‏ در خون پرنده‌ای که سرش بر آب زلال بریده شده است،‏ فرو بَرَد.‏ ۷ سپس خون را هفت مرتبه بر کسی که باید از جذام طاهر شود،‏ بپاشد.‏ آنگاه او را طاهر اعلام کند و پرندهٔ زنده را در صحرا رها نماید.‏ ۸ شخصی که باید تطهیر شود جامهٔ خود را بشوید،‏ موی خود را به تمامی بتراشد و در آب غسل کند.‏ آنگاه طاهر خواهد بود.‏ پس از آن می‌تواند به اردوگاه داخل شود،‏ اما باید هفت روز بیرون از خیمهٔ خود به سر برد.‏ ۹ روز هفتم باید همهٔ موی سر و ریش و ابروان خود،‏ یعنی تمام موی خود را بتراشد.‏ سپس باید جامهٔ خود را بشوید و بدن خود را به آب غسل دهد.‏ آنگاه طاهر خواهد بود.‏ ۱۰ «روز هشتم باید دو برهٔ نرینهٔ بی‌عیب و یک برهٔ مادینهٔ یک ساله و بی‌عیب،‏ با سه‌دهم ایفَه آرد مرغوبِ آمیخته به روغن برای هدیهٔ آردی،‏ و یک لوگ روغن بیاورد.‏ ۱۱ سپس کاهن،‏ کسی را که باید تطهیر شود،‏ با این چیزها نزد درِ خیمهٔ ملاقات به حضور خداوند حاضر کند.‏ ۱۲ کاهن یکی از بره‌های نرینه را گرفته،‏ همراه با لوگ روغن به عنوان قربانی جبران تقدیم کند.‏ او آنها را به عنوان هدیهٔ تکان‌دادنی به حضور خداوند تکان دهد.‏ ۱۳ سپس بره را در مکانی که قربانی گناه و قربانی تمام‌سوز ذبح می‌شود،‏ یعنی در مکانِ قُدس،‏ ذبح کند.‏ زیرا قربانی جبران نیز مانند قربانی گناه از آنِ کاهن است و بسیار مقدس.‏ ۱۴ کاهن مقداری از خون قربانی جبران را بگیرد و بر نرمهٔ گوش راست کسی که باید تطهیر شود و بر شست دست راست و شست پای راست او بمالد.‏ ۱۵ همچنین مقداری از لوگ روغن گرفته،‏ آن را در کف دست چپ خود بریزد.‏ ۱۶ سپس انگشت دست راست خود را در روغنی که در کف دست چپ اوست فرو برده،‏ مقداری از روغن را با انگشت خود هفت بار به حضور خداوند بپاشد.‏ ۱۷ آنگاه مقداری از روغن باقی مانده در دست خود را بر نرمهٔ گوش راست کسی که باید تطهیر شود و بر شست دست راست و شست پای راست او،‏ روی خون قربانی جبران،‏ بمالد.‏ ۱۸ باقی روغن را نیز که در دست اوست بر سر شخصی که باید تطهیر شود،‏ بمالد.‏ بدین‌گونه در حضور خداوند برایش کفّاره به جا خواهد آورد.‏

۲۸ دسامبر–‏۳ ژانویه

گنج‌هایی در کلام خدا | لاویان ۱۶-‏۱۷

‏«روز کفّاره و اهمیت آن برای شما»‏

‏(‏لاویان ۱۶:‏۱۲‏)‏ سپس بخورسوزی پر از اَخگرهای آتش از مذبحِ حضور خداوند و دو مشت بخورِ خوشبوی کوبیده شده برگرفته،‏ به درون حجاب بیاورد.‏

ب۱۹/‏۱۱ ص ۲۱ ¶۴

درس‌هایی ارزشمند از کتاب لاویان

۴ لاویان ۱۶:‏۱۲،‏ ۱۳ خوانده شود.‏ کاهن اعظم در روز کفّاره باید سه بار وارد قدس‌الاقداس می‌شد.‏ حال،‏ آن روز را در ذهن تجسّم کنید.‏ او وارد خیمهٔ عبادت می‌شود.‏ او در یک دست،‏ ظرفی پر از بخور معطر و در دست دیگر بخورسوزی از طلا،‏ پر از زغال‌های افروخته دارد.‏ سپس چند لحظه در مقابل پرده‌ای که ورودی قدس‌الاقداس را می‌پوشاند می‌ایستد.‏ او با احترامی عمیق وارد قدس‌الاقداس می‌شود و جلوی صندوق عهد می‌ایستد.‏ به طور نمادین می‌توان گفت که او در مقابل یَهُوَه ایستاده است!‏ حال،‏ کاهن اعظم با دقت تمام،‏ بخور را روی زغال‌های افروخته می‌ریزد و ابری با رایحهٔ خوشایند اتاق را پر می‌کند.‏ سپس او با خون قربانی‌های گناه دوباره وارد قدس‌الاقداس می‌شود.‏ توجه کنید که کاهن اعظم پیش از تقدیم خون قربانی‌های گناه به یَهُوَه،‏ بخور می‌سوزاند.‏

‏(‏لاویان ۱۶:‏۱۳‏)‏ بخور را بر آتشی که در حضور خداوند است بریزد،‏ تا ابرِ بخور،‏ جایگاه کفّاره را که بر صندوق شهادت است بپوشاند،‏ مبادا بمیرد.‏

ب۱۹/‏۱۱ ص ۲۱ ¶۵

درس‌هایی ارزشمند از کتاب لاویان

۵ ما از سوزاندن بخور در روز کفّاره چه می‌آموزیم؟‏ کتاب مقدّس دعاهایی را که مورد تأیید یَهُوَه است به بخور تشبیه می‌کند.‏ (‏مز ۱۴۱:‏۲؛‏ مکا ۵:‏۸‏)‏ همان طور که گفته شد،‏ کاهن اعظم با احترام زیاد،‏ بخور را نزد یَهُوَه می‌بُرد.‏ به طور مشابه،‏ ما برای دعا باید با احترامی عمیق نزد یَهُوَه برویم.‏ واقعاً قدردانیم که آفریدگار عالم هستی این فرصت را به ما داده است که او را پدر خود بدانیم و به او نزدیک شویم.‏ (‏یعقو ۴:‏۸‏)‏ او ما را به عنوان دوستان خود می‌پذیرد!‏ (‏مز ۲۵:‏۱۴‏،‏ مژده برای عصر جدید‏)‏ ما می‌خواهیم همواره قدر این فرصتی را که داریم بدانیم و هرگز یَهُوَه را از خود ناامید نکنیم.‏

‏(‏لاویان ۱۶:‏۱۴،‏ ۱۵‏)‏ سپس مقداری از خون گوساله را برگیرد و با انگشت خود بر قسمت جلویی جایگاه کفّاره،‏ بر ضلع شرقی،‏ بپاشد؛‏ آنگاه مقداری از خون را با انگشت خود هفت بار پیش روی جایگاه کفّاره بپاشد.‏ ۱۵ «سپس بزِ قربانی گناه را که برای قوم است ذبح کند و خون آن را به درون حجاب آورده،‏ با آن خون همان کند که با خون گوساله کرد؛‏ یعنی آن را بر جایگاه کفّاره و پیش روی آن بپاشد.‏

ب۱۹/‏۱۱ ص ۲۱ ¶۶

درس‌هایی ارزشمند از کتاب لاویان

۶ همان طور که گفته شد،‏ کاهن اعظم باید پیش از تقدیم قربانی‌های گناه،‏ بخور می‌سوزاند.‏ به این شکل،‏ او پیش از تقدیم قربانی اطمینان می‌یافت که یَهُوَه از او خشنود است.‏ ما از این نکته چه درسی می‌آموزیم؟‏ عیسی طی مدتی که روی زمین بود باید پیش از آن که زندگی‌اش را به عنوان قربانی تقدیم کند،‏ کاری بسیار مهم انجام می‌داد؛‏ کاری حتی مهم‌تر از نجات انسان‌ها!‏ او طی زندگی زمینی خود،‏ ابتدا باید کاملاً به یَهُوَه وفادار می‌ماند تا قربانی‌اش مورد قبول او واقع شود.‏ او با حفظ وفاداری خود نشان داد که زندگی مطابق با معیارهای یَهُوَه،‏ بهترین زندگی است.‏ به علاوه،‏ او ثابت کرد که تنها یَهُوَه حق حاکمیت بر انسان‌ها را دارد.‏

کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی

‏(‏لاویان ۱۶:‏۱۰‏)‏ اما بزی را که قرعهٔ عَزازیل بر آن افتاد،‏ زنده به حضور خداوند حاضر کنند تا بر آن کفّاره به جا آورده شود و به بیابان نزد عَزازیل فرستاده شود.‏

it‏-‏۱-‏E‏ ص ۲۲۶ ¶۳

عَزازیل

همان طور که پولُس رسول توضیح داد،‏ عیسی با فدا کردن جان کامل خود راه بخشش گناهان را برای بشر امکان‌پذیر ساخت؛‏ کاری که با قربانی «گاوها و بزها» غیرممکن بود.‏ (‏عب‍ ۱۰:‏۴،‏ ۱۱،‏ ۱۲‏)‏ بدین ترتیب عیسی ‹رنج‌های ما را بر خود گرفت› و «به سبب نافرمانیهای ما بدنش سوراخ شد.‏» (‏اش‍ ۵۳:‏۴،‏ ۵؛‏ مت‍ ۸:‏۱۷؛‏ ۱پط‍ ۲:‏۲۴‏)‏ او گناهان همهٔ کسانی را که به او ایمان دارند و به ارزش قربانی‌اش کاملاً واقفند،‏ بر ‹بدن خود حمل کرد› تا به اصطلاح به فراموشی سپرده شود.‏ بدین شکل،‏ بزی که به بیابان فرستاده می‌شد پیش‌نمایی از قربانی عیسی بود.‏ واژهٔ «عَزازیل» احتمالاً به معنی ‹بزی که ناپدید می‌شود› است.‏—‏لا ۱۶:‏۸‏.‏

‏(‏لاویان ۱۷:‏۱۰،‏ ۱۱‏)‏ «هر که از خاندان اسرائیل یا غریبان ساکن در میان آنها هر قِسم خون بخورد،‏ من روی خود را بر ضد آن شخص که خون خورده است خواهم گردانید و او را از میان قومش منقطع خواهم ساخت.‏ ۱۱ زیرا حیاتِ هر جاندار در خون است،‏ و من آن را بر مذبح به شما داده‌ام تا برای جانهای شما کفّاره کند؛‏ زیرا خون است که به واسطهٔ حیاتش کفّاره می‌کند.‏

ب۱۴ ۱۵/‏۱۱ ص ۱۰ ¶۱۰

چرا باید مقدّس باشیم؟‏

۱۰ لاویان ۱۷:‏۱۰ خوانده شود.‏ یَهُوَه به اسرائیلیان فرمان داد که هیچ نوع خونی نخورند.‏ مسیحیان نیز موظفند که از هر گونه استفاده از خون،‏ چه خون حیوان چه خون انسان بپرهیزند.‏ (‏اعما ۱۵:‏۲۸،‏ ۲۹‏)‏ حتی تصوّر این که عملمان باعث شود خدا ‹روی خود را از ما برگرداند› و ما را از جماعت خود طرد کند،‏ بسیار دردناک است.‏ ما یَهُوَه را دوست داریم و می‌خواهیم مطیع او بمانیم.‏ حتی هنگام مواجهه با موقعیتی خطرناک،‏ مصمم هستیم که تسلیم آنانی نشویم که یَهُوَه را نمی‌شناسند و می‌خواهند ما را به سرپیچی از او وادارند.‏ بلی،‏ باید انتظار داشته باشیم که به دلیل اجتناب از خون مورد تمسخر قرار گیریم.‏ با این حال،‏ ما می‌خواهیم مطیع خدا بمانیم.‏ (‏یهو ۱۷،‏ ۱۸‏)‏ چه چیزی ما را تقویت می‌کند تا مصمم باشیم خون نخوریم یا تزریق خون را نپذیریم؟‏—‏تث ۱۲:‏۲۳‏.‏

خواندن کتاب مقدّس

‏(‏لاویان ۱۶:‏۱-‏۱۷‏)‏ خداوند پس از مرگ دو پسر هارون که هنگام نزدیک شدن به خداوند مردند،‏ موسی را خطاب کرده،‏ ۲ به او گفت:‏ «به برادرت هارون بگو به قُدسِ درون حجاب،‏ پیش جایگاه کفّاره که بر صندوق است،‏ همه وقت داخل نشود،‏ مبادا بمیرد؛‏ زیرا من در ابر،‏ بر فراز جایگاه کفّاره ظاهر می‌شوم.‏ ۳ بلکه باید بدین‌گونه به قُدس داخل شود:‏ با گوساله‌ای نرینه برای قربانی گناه و قوچی برای قربانی تمام‌سوز.‏ ۴ او باید پیراهن مقدس کتان را بپوشد،‏ زیرجامهٔ کتان را بر تن کند،‏ شالِ کتان را بر کمر بندد،‏ و دستار کتان را بر سر نهد.‏ اینها جامه‌های مقدسند؛‏ پس بدن خود را به آب غسل دهد و آنها را بپوشد.‏ ۵ او باید از جماعت بنی‌اسرائیل دو بزِ نر برای قربانی گناه و یک قوچ برای قربانی تمام‌سوز بگیرد.‏ ۶ «هارون گوسالهٔ قربانی گناه را که برای خودِ اوست تقدیم کند،‏ و برای خود و اهل خانه‌اش کفّاره به جا آوَرَد.‏ ۷ آنگاه دو بز را برگیرد و آنها را نزد درِ خیمهٔ ملاقات به حضور خداوند حاضر سازد.‏ ۸ هارون بر آن دو بز قرعه بیفکند،‏ یک قرعه برای خداوند و دیگری برای عَزازیل.‏ ۹ سپس بزی را که قرعهٔ خداوند بر آن افتاد بیاورد و آن را به عنوان قربانی گناه تقدیم کند.‏ ۱۰ اما بزی را که قرعهٔ عَزازیل بر آن افتاد،‏ زنده به حضور خداوند حاضر کنند تا بر آن کفّاره به جا آورده شود و به بیابان نزد عَزازیل فرستاده شود.‏ ۱۱ «هارون گوسالهٔ قربانی گناه را که برای خود اوست بیاورد،‏ و برای خود و اهل خانه‌اش کفّاره به جا آورَد.‏ او باید گوسالهٔ قربانیِ گناه را که برای خود اوست،‏ ذبح کند.‏ ۱۲ سپس بخورسوزی پر از اَخگرهای آتش از مذبحِ حضور خداوند و دو مشت بخورِ خوشبوی کوبیده شده برگرفته،‏ به درون حجاب بیاورد.‏ ۱۳ بخور را بر آتشی که در حضور خداوند است بریزد،‏ تا ابرِ بخور،‏ جایگاه کفّاره را که بر صندوق شهادت است بپوشاند،‏ مبادا بمیرد.‏ ۱۴ سپس مقداری از خون گوساله را برگیرد و با انگشت خود بر قسمت جلویی جایگاه کفّاره،‏ بر ضلع شرقی،‏ بپاشد؛‏ آنگاه مقداری از خون را با انگشت خود هفت بار پیش روی جایگاه کفّاره بپاشد.‏ ۱۵ «سپس بزِ قربانی گناه را که برای قوم است ذبح کند و خون آن را به درون حجاب آورده،‏ با آن خون همان کند که با خون گوساله کرد؛‏ یعنی آن را بر جایگاه کفّاره و پیش روی آن بپاشد.‏ ۱۶ بدین‌گونه برای قُدس کفّاره به جا خواهد آورد،‏ به جهت ناپاکیهای قوم اسرائیل و نافرمانیهایشان،‏ یعنی برای تمامی گناهان آنها.‏ آری،‏ او برای خیمهٔ ملاقات که با ایشان در میان ناپاکیهایشان ساکن است،‏ چنین به عمل خواهد آورد.‏ ۱۷ از زمانی که هارون داخل می‌شود تا در قُدس برای خود و اهل خانه‌اش و برای تمامی جماعت اسرائیل کفّاره به جا آورد،‏ تا زمانی که بیرون می‌آید،‏ هیچ‌کس نباید در خیمهٔ ملاقات باشد.‏

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی