مأخذ جزوهٔ کار و آموزش
۴-۱۰ ژانویه
گنجهایی در کلام خدا | لاویان ۱۸-۱۹
«از نظر اخلاقی پاک بمانید»
خود را از ترفند شیطان محفوظ نگاه داریم
یَهُوَه پس از اشاره به اعمال شرمآور ملتهای بیگانه به اسرائیلیان گفت: «به شیوهٔ سرزمین مصر که در آن ساکن بودید رفتار مکنید، و نه به شیوهٔ سرزمین کنعان که شما را بدانجا میبرم. . . . [آن سرزمین] نجس شده است، و من آن را به سبب تقصیراتش مجازات کردهام.» شیوهٔ زندگی ساکنان کنعان بهقدری ناشایست بود که در نظر یَهُوَه، خدای مقدّس اسرائیل ناپاک بود.—لاو ۱۸:۳، ۲۵.
یَهُوَه قومش را هدایت میکند
۱۳ بهراستی این پادشاهان با رهبران قومهای دیگر بسیار متفاوت بودند که تنها حکمت و دید بستهٔ انسانی راهنمای آنان بود. تابعین رهبران کنعانی اعمال ناشایست بسیاری مرتکب میشدند، از جمله زنای با محارم، همجنسبازی، نزدیکی با حیوانات، قربانی فرزندانشان و اعمال بتپرستانهٔ قبیح. (لاو ۱۸:۶، ۲۱-۲۵) همچنین رهبران بابِلی و مصری مراقبتهای بهداشتیای را که خدا به اسرائیلیان داده بود رعایت نمیکردند؛ مراقبتهای بهداشتیای که امروزه از نظر علمی تأیید شده است. (اعد ۱۹:۱۳) اما قوم باستان شاهد بودند که چگونه رهبران وفادار پاکی روحانی، جسمی و اخلاقی را ترویج میدادند. روشن است که یَهُوَه آنان را هدایت میکرد.
خدا چگونه بدی و شرارت را از میان میبرد؟
بر سر آنانی که با لجاجت اعمال نادرست خود را ادامه میدهند و نمیخواهند خود را تغییر دهند، چه خواهد آمد؟ به این وعدهٔ واضح و صریح کتاب مقدّس فکر کنید: «صالحان در زمین ساکن خواهند شد و راستان در آن باقی خواهند ماند؛ اما شریران از زمین بریده خواهند شد و خیانتپیشگان از آن ریشهکن خواهند گردید.» (امثال ۲:۲۱، ۲۲، ترجمهٔ هزارهٔ نو) شریران نابود خواهند شد و دیگر نفوذی بر زمین نخواهند داشت. در چنین موقعیت صلحآمیزی، انسانهای مطیع رفتهرفته از ناکاملی و ضعفهایی که از آدم به ارث برده بودند، آزاد خواهند شد.—رومیان ۶:۱۷، ۱۸؛ ۸:۲۱.
گوهرهای روحانی
«شریعت تو را چقدر دوست میدارم»!
۱۱ قانون دیگر شریعت موسوی نشاندهندهٔ توجه خدا به رفاه قومش بود. یَهُوَه فرمان داده بود هنگامی که کشاورزان اسرائیلی برای برداشت محصول به مزرعه میروند آنچه را به جا میگذارند نیازمندان میتوانند برای خود جمعآوری کنند. کشاورزان گوشهٔ مزارع خود را درو نمیکردند یا باقیماندهٔ انگور و زیتون را جمعآوری نمیکردند. همچنین برای برداشتن بافههای غلاتی که در مزرعه فراموش میشد برنمیگشتند. از طریق این قانون مهربانانه نیاز فقرا، غریبان، یتیمان و بیوهزنان برآورده میشد. بلی، جمعآوری باقیماندهٔ محصول کار سختی بود، اما این قانون آنان را از گدایی بازمیداشت.—لاویان ۱۹:۹، ۱۰؛ تثنیه ۲۴:۱۹-۲۲؛ مزمور ۳۷:۲۵.
در خدمت موعظه بکوشید
ب۰۲-E ۱/۲ ص ۲۹
سؤالات خوانندگان
آیا امروزه مسیحیان باید از تمام قوانین شریعت موسی در رابطه با ازدواج فامیلی پیروی کنند؟
در قوانینی که یَهُوَه به قوم اسرائیل داد، اشارهٔ چندانی به نحوهٔ برگزاری مراسم ازدواج نشده است. با این حال، طبق شریعت برخی از افراد اجازهٔ ازدواج با همدیگر را نداشتند. به عنوان مثال طبق لاویان ۱۸:۶-۲۰ ازدواج با «محارِم» منع شده بود. در این آیات با جزئیات توضیح داده شده است که با کدام یک از اقوام نباید رابطهٔ جنسی برقرار کرد. البته مسیحیان تحت شریعت موسی نیستند. (اِفِسُسیان ۲:۱۵؛ کولُسیان ۲:۱۴) اما هنگام انتخاب همسر نباید این موضوع را نادیده بگیرند. در ادامه به چند دلیل آن اشاره شده است.
اول این که مسیحیان باید پیرو قوانین کشور خود باشند و در خیلی از کشورها ازدواج با خویشاوندان درجهٔ یک یا خویشاوندان نزدیک غیرقانونی است. (مَتّی ۲۲:۲۱؛ رومیان ۱۳:۱) بسیاری از این قوانین برای جلوگیری از مشکلات و بیماریهای ژنتیکی وضع شدهاند. مسیحیان برای جلوگیری از چنین مشکلاتی و همچنین به خاطر ‹فرمانبرداری از قدرتهای حاکم› قوانین مربوط به ازدواج در کشورشان را رعایت میکنند.
دلیل دوم به عرف جامعهای که شخص در آن زندگی میکند مربوط است. تقریباً در همهٔ فرهنگهای دنیا ازدواج با خویشاوند درجهٔ یک یا خویشاوندان نزدیک قبیح و ناپسند به شمار میرود. در «دایرةالمعارف بریتانیکا» آمده است: «به طور کلی، رابطهٔ جنسی میان دو نفر که از نظر ژنتیکی به هم نزدیک باشند، در فرهنگهای مختلف محکوم شده است.» بنابراین مسیحیان نمیخواهند با زیر پا گذاشتن عرف جامعه باعث بدنامی خدا و جماعت مسیحی شوند.—۲قرنتیان ۶:۳.
به علاوه، نقش وجدانی که خدا در وجود ما انسانها نهاده هم مهم است. همهٔ اشخاص با این توانایی به دنیا آمدهاند که بتوانند تا حدی خوب را از بد تشخیص دهند. (رومیان ۲:۱۵) آنها با کمک وجدانشان میتوانند تشخیص دهند که چه چیزی طبیعی و شایسته است و چه چیزی غیرطبیعی و ناشایست؛ مگر اینکه با انجام اعمال نابهنجار و منحرف وجدانشان از کار افتاده باشد. یَهُوَه به این واقعیت در شریعت اشاره کرد و به اسرائیلیان گفت: «به شیوهٔ سرزمین مصر که در آن ساکن بودید رفتار مکنید، و نه به شیوهٔ سرزمین کنعان که شما را بدانجا میبرم. بر طبق فرایض آنان گام مزنید.» (لاویان ۱۸:۳) مسیحیان برای وجدانشان که آن را بر اساس کتاب مقدّس تربیت کردهاند ارزش بسیاری قائلند و نمیگذارند تحت تأثیر معیارهای فاسد دنیای اطرافشان قرار گیرد.—اِفِسُسیان ۴:۱۷-۱۹.
در نتیجه، با این که مسیحیان تحت شریعت موسی نیستند با کمک وجدانشان میدانند که ازدواج میان خویشاوندان نزدیک، مانند پدر و دختر، مادر و پسر، برادر و خواهر در میان جامعهٔ مسیحیان به هیچ عنوان جایز نیست. در رابطه با ازدواج با دیگر خویشاوندان، مسیحیان باید به عرف جامعه و قوانین کشورشان رجوع کنند و همچنین این اصل کتاب مقدّس را در نظر داشته باشند که میگوید: «پیوند ازدواج باید در نظر همگان محترم باشد.»—عبرانیان ۱۳:۴.
۱۱-۱۷ ژانویه
گنجهایی در کلام خدا | لاویان ۲۰-۲۱
«یَهُوَه قوم خود را از بقیه جدا کرد»
امید به بهشت
۱۲ با این همه یک نکته را نباید از نظر دور داشت. خدا به اسرائیلیان گفت: «جمیع اوامری را که من امروز برای شما امر میفرمایم نگاه دارید، تا قوی شوید و داخل شده، زمینی را که برای گرفتن آن عبور میکنید، به تصرّف آورید.» (تثنیه ۱۱:۸) در لاویان ۲۰:۲۲، ۲۴، در مورد این سرزمین آمده است: «پس جمیع فرایض مرا و جمیع احکام مرا نگاه داشته، آنها را به جا آورید، تا زمینی که من شما را به آنجا میآورم تا در آن ساکن شوید، شما را قی نکند. و به شما گفتم شما وارث این زمین خواهید بود و من آن را به شما خواهم داد و وارث آن بشوید، زمینی که به شیر و شهد جاری است.» آری، اسرائیلیان در صورتی میتوانستند سرزمین موعود را تصرّف کنند که به یَهُوَه نزدیک میماندند. به همین دلیل وقتی بعدها گردنکشی کردند یَهُوَه اجازه داد بابلیان آنان را شکست دهند و از سرزمینشان بیرون ببرند.
it-۱-E ص ۱۱۹۹
میراث، ارثیه
در کتاب مقدّس به ارث بردن بدین معنی است: انتقال ملک و املاک شخص پس از مرگش به وارث یا شخصی دارای حق وراثت. واژهای که در بسیاری از آیات کتاب مقدّس به صورت میراث ترجمه شده است، از واژهٔ عبری نَچَل در زبان اصلی برگردانده شده است. (اعد ۲۶:۵۵؛ حز ۴۶:۱۸) همین طور گاهی از فعل عبری که به معنای وارث میباشد استفاده شده است، اما این فعل اغلب به معنی به تصاحب در آوردن چیزی بدون داشتن حق وراثت آن است. برای مثال در لاویان ۲۰:۲۴ منظور از به میراث بردن یک سرزمین، در زبان اصلی به تصاحب درآوردن آن است. (پی ۱۵:۳؛ لا ۲۰:۲۴) به علاوه این فعل عبری به صورت «بیرون راندن» و «به تصرّف در آوردن» نیز ترجمه شده است. (تث ۲:۱۲؛ ۳۱:۳) همچنین در بخش یونانی کتاب مقدّس، واژههای «قرعه» و «سهم» با واژهٔ یونانی کِلِروس که در اصل به معنی «میراث» است، همخانوادهاند.—مت ۲۷:۳۵؛ اع ۱:۱۷؛ ۲۶:۱۸.
it-۱-E ص ۳۱۷ ¶۲
پرندگان
نوح پس از توفان، چندین حیوان و ‹پرندهٔ طاهر› به عنوان قربانی به یَهُوَه تقدیم کرد. (پی ۸:۱۸-۲۰) از آن پس خدا خوردن گوشت پرندگان را به شرط ریختن خون آنها بر زمین جایز دانست. (پی ۹:۱-۴؛ با لا ۷:۲۶؛ ۱۷:۱۳ مقایسه شود.) در روزگار نوح، ظاهراً خدا بعضی از پرندگان را از این جهت پاک یا طاهر میدانست که برای قربانی قابل قبول بودند. در حقیقت تا زمانی که موسی شریعت را دریافت کرد، هیچ پرندهای برای خوردن «نجس» نبود. (لا ۱۱:۱۳-۱۹، ۴۶، ۴۷؛ ۲۰:۲۵؛ تث ۱۴:۱۱-۲۰) کتاب مقدّس نمیگوید که چرا خدا بعضی از پرندگان را «نجس» خواند. با این حال اکثر این پرندگان نجس از پرندگان شکاری یا لاشخور بودند. این ممنوعیت هنگام پایهگزاری عهد جدید برداشته شد. این موضوع را میتوان در رؤیایی که پِطرُس دید مشاهده کرد.—اع ۱۰:۹-۱۵.
گوهرهای روحانی
it-۱-E ص ۵۶۳
خودزنی
در شریعت خدا به وضوح آمده بود که کسی نباید به خاطر مردگان بدن خود را زخمی کند یا ببُرد. (لا ۱۹:۲۸؛ ۲۱:۵؛ تث ۱۴:۱) دلیل این قانون این بود که اسرائیلیان قومی مقدّس و ملکی خاص برای یَهُوَه بودند. (تث ۱۴:۲) بنابراین اسرائیلیان باید از رسوم افراطی مربوط به عزاداری دوری میکردند، چون چنین رسومی در میان بتپرستان رایج بود. همچنین آنها از وضعیت مردگان آگاه بودند و امید رستاخیز داشتند. (دان ۱۲:۱۳؛ عب ۱۱:۱۹) همین طور اسرائیلیان با توجه به قانون خدا در رابطه با خودزنی، بیشتر میتوانستند برای بدن خود که خدا خالق آن است ارزش قائل باشند.
۱۸-۲۴ ژانویه
گنجهایی در کلام خدا | لاویان ۲۲-۲۳
«اعیاد باستانی و اهمیت آنها برای ما»
it-۱-E ص ۸۲۶-۸۲۷
عید نان بیخمیرمایه
اولین روز عید سالانهٔ نان بیخمیرمایه «محفل مقدّس» یا روز شَبّات بود. در روز دوم آن، یعنی ۱۶ نیسان بافهای از نوبر محصول جو از منطقهٔ فلسطین نزد کاهن آورده میشد. قبل از برگزاری این عید هیچ نوع غلّه، غلّهٔ برشته یا نان از نوبر محصولات نباید خورده میشد. کاهن نوبر محصولات را با تکان دادن بافهای از آن به یَهُوَه تقدیم میکرد. همچنین یک قوچ یکساله به عنوان قربانی تمامسوز همراه با هدیهٔ آردی آمیخته به روغن و هدیهٔ ریختنی تقدیم میشد. (لا ۲۳:۶-۱۴) برخلاف آنچه بعدها در میان کاهنان مرسوم شد، در رابطه با سوزاندن غلّه یا آرد بر روی مذبح هیچ قانونی وجود نداشت. به علاوه در طی عید نان بیخمیرمایه فقط کاهنان از نوبر محصولات هدیهای به یَهُوَه تقدیم نمیکردند، بلکه هر خانواده و هر شخصی که در اسرائیل صاحب ملک بود، میتوانست به نشانهٔ شکرگزاری هدیهای به یَهُوَه تقدیم کند.—خر ۲۳:۱۹؛ تث ۲۶:۱، ۲.
اهمیت عید نان بیخمیرمایه. یَهُوَه در خروج ۱۲:۱۴-۲۰، به موسی گفته بود که در طی این عید، باید نان بیخمیرمایه خورده شود. در آیهٔ ۱۹ صریحاً به قوم فرمان داده شده بود که «تا هفت روز نباید در خانههای شما اثری از خمیرمایه باشد.» در تَثنیه ۱۶:۳ این نان بیخمیرمایه «نانِ مشقّت» نامیده شده است و این نان هر ساله برای اسرائیلیان یادآور این بود که چطور با عجله از سرزمین مصر بیرون آمدند. در آن زمان قوم اسرائیل حتی وقت نداشتند که خمیرمایه به خمیر نانهایشان اضافه کنند. (خر ۱۲:۳۴) اینچنین قوم اسرائیل مشقّت و بردگی خود را در سرزمین مصر به یاد میآوردند، و طبق گفتهٔ یَهُوَه ‹در همهٔ ایام عمرشان روز خروج خود از سرزمین مصر را به یاد میآوردند.› در حقیقت طی عید نان بیخمیرمایه که یکی از سه عید سالانه و اصلی اسرائیلیان بود، آنها یَهُوَه را به عنوان نجاتدهندهٔ خود میشناختند.—تث ۱۶:۱۶.
it-۲-E ص ۵۹۸ ¶۲
عید هفتهها (پِنتیکاست)
نوبر محصول گندم نسبت به نوبر محصول جو به صورت متفاوتی تقدیم میشد. اسرائیلیان باید دو قرص نان از حدود دو کیلو آرد مرغوب گندم و خمیرمایه تهیه میکردند. این نانها باید به روش معمولی تهیه میشد نه صرفاً برای استفاده در امور مقدّس. (لا ۲۳:۱۷) به همراه این نانها چند قربانی تمامسوز، یک قربانی گناه و دو برّه به عنوان قربانی رفاقت تقدیم میشد. کاهن با تکان دادن این نانها و برّههای ذبحشده در حضور یَهُوَه، آنها را به او تقدیم میکرد. سپس کاهن میتوانست از گوشت آن برّهها که از قربانی رفاقت بود بخورد.—لا ۲۳:۱۸-۲۰.
آیا هماهنگ با سازمان یَهُوَه گام برمیدارید؟
۱۱ سازمان یَهُوَه ما را ترغیب میکند تا به توصیهٔ پولُس توجه کنیم که گفت: «در فکر آن باشیم که چگونه میتوانیم یکدیگر را به محبت و انجام اعمال نیکو برانگیزانیم. و از گرد آمدن با یکدیگر دست نکشیم، چنانکه بعضی را عادت شده است، بلکه یکدیگر را بیشتر تشویق کنیم - بخصوص اکنون که شاهد نزدیکتر شدن آن روز هستید.» (عبر ۱۰:۲۴، ۲۵) عیدهای سالانه و دیگر گردهماییها، ایمان اسرائیلیان را تقویت میکرد. به علاوه، این عیدها مانند عید خیمههای روزگار نَحَمِیا موقعیتی برای شادی بود. (خرو ۲۳:۱۵، ۱۶؛ نح ۸:۹-۱۸) ما نیز از حضور در جلسات، مجمعها و کنگرهها به طور مشابه فایده میبریم. بیایید از این تدارکات در راه تقویت ایمان و کسب شادی کاملاً فایده ببریم.—تیت ۲:۲.
گوهرهای روحانی
مفهوم وفاداری چیست؟
۳ خادمان یَهُوَه چگونه میتوانند از خود وفاداری نشان دهند؟ آنان باید با دلی کامل محبتی پایدار به یَهُوَه ابراز کنند و همیشه خواست او را انجام دهند. ریشهٔ عبری واژهٔ «وفاداری» به معنی تمام و کمال و بیعیب و نقص است. برای مثال، حیوانی که اسرائیلیان مطابق شریعت برای یَهُوَه قربانی میکردند باید «بیعیب و بری از هر نقص» میبود. (لاو ۲۲:۲۱، ۲۲) آنان اجازه نداشتند حیوانی را که لنگ، کور، مجروح یا بیمار بود برای یَهُوَه قربانی کنند. برای یَهُوَه بسیار اهمیت داشت که آن قربانی کاملاً بیعیب و نقص باشد. (ملا ۱:۶-۹) این معیار یَهُوَه برایمان قابل درک است. برای مثال، زمانی که ما میوه، کتاب یا ابزاری میخریم، نمیخواهیم در آن ایراد یا نقصی ببینیم. بلکه میخواهیم چیزی که خریدهایم کاملاً بیعیب و نقص باشد. بطور مشابه، یَهُوَه میخواهد که محبت و وفاداری ما به او نیز تمام و کمال باشد.
در خدمت موعظه بکوشید
ب۰۷-E ۱۵/۷ ص ۲۶
سؤالات خوانندگان
از آنجا که آغاز فصل برداشت، مصادف با شرکت تمام مردان اسرائیلی در عید نان بیخمیرمایه بود، چه کسانی نوبر محصول جو را که نزد کاهنان آورده میشد برداشت میکردند؟
در شریعت موسی به اسرائیلیان گفته شده بود: «سالی سه بار همهٔ ذکوران شما به حضور یهوه خدایتان در آن مکان که او برمیگزیند حاضر شوند، یعنی برای عید نانِ بیخمیرمایه و عید هفتهها و عید آلاچیقها. و کسی به حضور خداوند دستِ خالی حاضر نشود.» (تَثنیه ۱۶:۱۶) از روزگار سلیمان پادشاه، آن مکانی که یَهُوَه برگزید، معبد اورشلیم بود.
اولین عید اصلی اسرائیلیان عید نان بیخمیرمایه خوانده میشد و در اوایل بهار برگزار میشد. این عید در روز بعد از عید پِسَح یعنی ۱۴ نیسان شروع میشد و تا هفت روز یعنی ۲۱ نیسان ادامه داشت. دومین روز این عید یعنی ۱۶ نیسان، برابر با آغاز دروی اولین محصول سال بود. در آن روز مقدّس، کاهن اعظم «بافهای از نوبر» محصول جو را در حضور یَهُوَه تکان میداد. (لاویان ۲۳:۵-۱۲) اما از آنجا که لازم بود تمام مردان در عید نان بیخمیرمایه حضور داشته باشند، چه کسانی محصول را درو میکردند؟
در حقیقت، تقدیم نوبر محصول به یَهُوَه در طی عید نان بیخمیرمایه شامل تمام قوم اسرائیل میشد. اما تکتک اسرائیلیان ملزم به دروی محصول و آوردن نوبر آن نزد کاهنان نبودند، بلکه نمایندگانی از قوم این کار را انجام میدادند. آنها این محصول را از مزرعهای که در نزدیکی اورشلیم بود درو میکردند و نزد کاهنان میآوردند. «دایرةالمعارف جوداییکا» در این مورد میگوید: «اگر در مزارع نزدیک اورشلیم محصول جو آمادهٔ درو بود، این نمایندگان میتوانستند بافهای از آن محصول را از آنجا تهیه کنند. در غیر این صورت، آنها میتوانستند این محصول را از مزارع دیگر در سرتاسر اسرائیل فراهم کنند. معمولاً سه مرد با داس این محصول را درو میکردند.» سپس آن محصول را به صورت یک بافه میبستند و نزد کاهن اعظم میبردند تا به یَهُوَه تقدیم کند.
این فرمان مربوط به تقدیم نوبر محصول، به اسرائیلیان این امکان را میداد تا قدردانیشان را بابت برکتهای خدا ابراز کنند. (تَثنیه ۸:۶-۱۰) مهمتر از آن، این رسم «سایهٔ چیزهای نیکوی آینده» بود. (عبرانیان ۱۰:۱) جالب است که عیسی هم در ۱۶ نیسان سال ۳۳ میلادی، در روز تقدیم نوبر محصول رستاخیز یافت. پولُس رسول در این رابطه گفت: «مسیح از مردگان برخیزانده شد و در این خصوص، نوبر کسانی است که به خواب مرگ رفتهاند؛ . . . هر یک به نوبت خود: نخست مسیح زنده شد که نوبر بود. سپس کسانی که از آنِ مسیح هستند، در هنگام حضور او زنده خواهند شد.» (۱قُرِنتیان ۱۵:۲۰-۲۳) بافهٔ نوبر محصولی که کاهن اعظم در برابر یَهُوَه تکان میداد پیشنمایی از عیسای رستاخیزیافته بود؛ یعنی اولین کسی که با رستاخیزش از میان مردگان برخاست و به زندگی ابدی دست یافت. بدین ترتیب عیسی راه رهایی از چنگ گناه و مرگ را برای بشر مهیا ساخت.
۲۵-۳۱ ژانویه
گنجهایی در کلام خدا | لاویان ۲۴-۲۵
«سال یوبیل و رهایی از گناه و مرگ»
it-۱-E ص ۸۷۱
آزادی
یَهُوَه خدای آزادیبخش است و قوم اسرائیل را از بردگی در مصر آزاد ساخت. او به آنها گفت تا وقتی که مطیع فرامینش باشند، نیازمندی در میانشان نخواهد بود و از فقر آزاد خواهند بود. (تث ۱۵:۴، ۵) داوود تحت الهام خدا در مورد امنیت اسرائیلیان گفت که در میان برجهای اورشلیم از خطر به دور هستند یا طبق زبان اصلی از هر گونه نگرانی آزادند. (مز ۱۲۲:۶، ۷) طبق شریعت اگر کسی به فقر شدید دچار میشد میتوانست خود را به بردگی بفروشد تا مایحتاج خود و خانوادهاش را برآورده کند. اما در سال هفتم بردگی خود میتوانست آزاد شود. (خر ۲۱:۲) در سال یوبیل که هر ۵۰ سال یک بار اتفاق میافتاد، آزادی برای تمام قوم اسرائیل اعلام میشد. هر غلامی آزاد میشد و میتوانست به ملک پدری خود برگردد.—لا ۲۵:۱۰-۱۹.
it-۱-E ص ۱۲۰۰ ¶۲
ارث و میراث
در ایّام باستان هر خانواده در اسرائیل صاحب قطعه زمینی بود که میبایست نسل اندر نسل در آن خانواده میماند، در نتیجه هیچ خانوادهای اجازهٔ فروش دائمی زمین خود را نداشت. اگر آن زمین را به دیگری میفروختند بدین معنی بود که آن زمین را به آن شخص به نوعی کرایه میدادند. قیمت فروش یک قطعه زمین بر اساس ارزش محصولاتی محاسبه میشد که تا سال یوبیل بعدی از آن برداشت میشد. طبق شریعت در آن سال یوبیل مالکیت زمین فروختهشده به صاحب اصلی آن برمیگشت، به شرطی که قبل از سال یوبیل توسط صاحب اصلی بازخرید نشده بود. (لا ۲۵:۱۳، ۱۵، ۲۳، ۲۴) همچنین در شریعت آمده بود: ‹اگر کسی خانهٔ مسکونی در شهر حصاردار بفروشد، تا یک سال پس از فروش، حقِ بازخرید آن را خواهد داشت؛ او تا یک سال حق بازخرید دارد. اگر تا یک سالِ تمام آن را بازخرید نکرد، خانهٔ مسکونی واقع در شهرِ حصاردار بهطور دائم و نسل اندر نسل از آنِ خریدار خواهد بود. اما در خصوص شهرهای لاویان، آنان میتوانند خانههای واقع در شهرهای متعلّق به خود را هر زمان بازخرید کنند.›—لا ۲۵:۲۹-۳۴.
it-۲-E ص ۱۲۲-۱۲۳
سال یوبیل
در صورت پیروی از قانون یوبیل، قوم اسرائیل به وضعیت اسفناکی که در بسیاری از کشورهای دوران حاضر دیده میشود دچار نمیشدند؛ یعنی هیچ وقت دو طبقهٔ اجتماعی به وجود نمیآمد که عدهای خیلی ثروتمند باشند و عدهای دیگر هم خیلی فقیر. این قانون باعث تقویت جامعهٔ اسرائیل شد چون هیچ کس به دلیل وضع بد اقتصادی محتاج و تهیدست نمیشد، بلکه همه میتوانستند استعدادها و تواناییهایشان را در راه پیشبرد منافع قوم به کار گیرند. به دلیل برکت یَهُوَه قوم اسرائیل محصولات زیادی برداشت میکرد و از بهترین برنامهٔ آموزشی ممکن نیز برخوردار بودند. برای همین تا زمانی که اسرائیلیان مطیع یَهُوَه میماندند، آنها از حکومت و رفاه کاملی برخوردار بودند.—اش ۳۳:۲۲.
گوهرهای روحانی
وقتی کسی ما را میرنجاند
اگر شخصی باعث نابینا شدن کسی میشد شریعت موسی اجازه میداد که مقصر به طور مساوی مجازات شود. با این حال، مظلوم اجازه نداشت خطاکار یا یکی از اعضای خانوادهاش را مجازات کند. بر طبق شریعت، حکم مجازات میبایست به دست مسئولان امور یا داوران اجرا میشد. اسرائیلیان میدانستند که هر جرم و جنایتی که شخص انجام دهد به طور مساوی نیز باید مجازات شود؛ پس هدف از این قانون جلوگیری از انتقام بود نه ترویج آن. در این باره به نکتهای دیگر نیز باید توجه کرد.
۱-۷ فوریه
گنجهایی در کلام خدا | لاویان ۲۶-۲۷
«چگونه میتوانیم از برکات یَهُوَه برخوردار شویم؟»
از چیزهای بیهوده دوری کنید
۸ چه میشود که، دانسته یا نادانسته، از «ممُّونا» یعنی خدای ثروت یا به عبارت دیگر از مادیات بت میسازیم؟ تشبیهی میآوریم. فرض کنید یک اسرائیلی در دوران باستان سنگی بزرگ در دشت و بیابان پیدا میکرد. او میتوانست یا از آن سنگ برای ساختن بخشی از خانه یا دیوار خود استفاده کند یا از آن یک ستون سنگی (نمادی از آلت تناسلی جنس نر) بسازد و یا یک بت دیگر و مورد پسند خود بتراشد و باعث لغزش قوم یَهُوَه شود. (لاویان ۲۶:۱) امروزه پول هم حکم چنین سنگی را دارد. درست است که در زندگی پول جای خود را دارد. برای تأمین زندگی نیاز به پول داریم و در ضمن همان پول را میتوانیم به نحوی پسندیده و مفید در خدمت یَهُوَه مصرف کنیم. (جامعه ۷:۱۲؛ لوقا ۱۶:۹) اما اگر کار و درآمد را بر خدمت مسیحی ارجحیت دهیم، آن وقت پول برای ما بت شده است. (۱تیموتاؤس ۶:۹، ۱۰ خوانده شود) در این دنیا که دنبال کردن اهداف مالی و مادی برای مردم بسیار مهم است ما مسیحیان باید بسیار مراقب باشیم تا مبادا تعادل خود را در این زمینه از دست بدهیم.—۱تیموتاؤس ۶:۱۷-۱۹.
it-۱-E ص ۲۲۳ ¶۳
کارهای مَهیب و شگفتآور
موسی با اتکا به یَهُوَه توانست کارهای شگفتآوری را در برابر قوم خدا انجام دهد. (تث ۳۴:۱۰، ۱۲؛ خر ۱۹:۹) اسرائیلیان باایمان نسبت به موسی که رهبر قوم بود احترامی خاص قائل بودند. آنان میدانستند که خدا از طریق او سخن میگوید. همچنین اسرائیلیان میدانستند که باید به قُدس هم حرمت بگذارند. (لا ۱۹:۳۰؛ ۲۶:۲) آنها چگونه میتوانستند نشان دهند که برای آن ارزش فراوانی قائل هستند؟ آنها باید به گونهای که یَهُوَه انتظار داشت او را پرستش کرده و رفتار میکردند.
ب۹۱-E ۱/۳ ص ۱۷ ¶۱۰
بگذارید «آرامش خدا» از دلتان محافظت کند
۱۰ یَهُوَه به قوم اسرائیل گفت: «اگر در فرایض من گام بردارید و فرمانهای مرا نگاه داشته، آنها را به جا آورید، آنگاه بارانتان را در موسمش خواهم فرستاد، و زمین محصول خود را خواهد داد، و درختان صحرا میوهٔ خود را خواهند آورد. من به زمین صلح و سلامت خواهم بخشید؛ خواهید خفت و کسی شما را نخواهد ترسانید. حیوانات موذی را از زمین بر خواهم داشت، و شمشیر از سرزمین شما گذر نخواهد کرد. در میان شما گام خواهم زد و خدای شما خواهم بود، و شما قوم من خواهید بود.» (لاویان ۲۶:۳، ۴، ۶، ۱۲) اسرائیلیان به سه طریق میتوانستند از صلح و آرامش برخوردار شوند؛ ۱) داشتن امنیت در برابر دشمنانشان، ۲) داشتن رفاه مالی و ۳) داشتن رابطهٔ نزدیک با یَهُوَه خدا. اما همهٔ اینها بسته به اطاعتشان از قوانین یَهُوَه بود.—مزمور ۱۱۹:۱۶۵.
گوهرهای روحانی
it-۲-E ص ۶۱۷
بیماریهای واگیردار
بیماریهای واگیردار یکی از نتایج پیروی نکردن از شریعت خدا بود. خدا به اسرائیلیان هشدار داد که اگر عهد او را بشکنند، آنها را به «بیماری جانکاه» مبتلا خواهد ساخت. (لا ۲۶:۱۴-۱۶، ۲۳-۲۵؛ تث ۲۸:۱۵، ۲۱، ۲۲) در کتاب مقدّس سلامتی جسمانی و روحانی اغلب برکتی از جانب خدا محسوب شده است. (تث ۷:۱۲، ۱۵؛ مز ۱۰۳:۱-۳؛ ام ۳:۱، ۲، ۷، ۸؛ ۴:۲۱، ۲۲؛ مک ۲۱:۱-۴) اما بیماری، حاصل گناه و ناکاملی بوده است. (خر ۱۵:۲۶؛ تث ۲۸:۵۸-۶۱؛ اش ۵۳:۴، ۵؛ مت ۹:۲-۶، ۱۲؛ یو ۵:۱۴) درست است که یَهُوَه خدا گاهی برخی افراد را مانند مریم (خواهر موسی)، عُزّیا و جِیحَزی را به بیماری مبتلا کرده است (اعد ۱۲:۱۰؛ ۲تو ۲۶:۱۶-۲۱؛ ۲پا ۵:۲۵-۲۷)، اما در اغلب موارد ابتلای انسانها یا قومها به بیماری نتیجهٔ اجتنابناپذیر رویهٔ گناهآلودشان بوده است. به عبارتی آنها هر چه میکاشتند همان را درو میکردند. (غلا ۶:۷، ۸) پولُس رسول در رابطه با کسانی که به اعمال نامشروع جنسی دست میزنند گفت که ‹خدا آنان را مطابق شهوات دل ایشان، به حال خود رها کرد تا به هر ناپاکیای دست بزنند و بدنهایشان را بیحرمت سازند و سزای رفتار زشتشان را به طور کامل در خود ببینند.›—رو ۱:۲۴-۲۷.
در خدمت موعظه بکوشید
ب۰۹-E ۱/۸ ص ۳۰
سؤالات خوانندگان
آیا باید مبلغی خاص اعانه کنم؟
«خدا بخشندهٔ شاد را دوست میدارد.» (۲قُرِنتیان ۹:۷) میلیونها نفر در سراسر دنیا با این گفته آشنا هستند. اما بعضی از اعضای کلیسا خود را ملزم میدانند که بیش از توانشان اعانه دهند. حتی بعضی از ادیان اعضای خود را ملزم به پرداخت مبلغی ثابت میکنند؛ این میزان عُشر یا دهیک خوانده میشود یعنی شخص ۱۰ درصد درآمد خود را به کلیسا اهدا میکند.
آیا در کتاب مقدّس مبلغی ثابت برای اهدای اعانه تعیین شده است؟ شاید از خود بپرسید: «من شخصاً چه مبلغی را باید اعانه کنم؟»
اعانات اجباری و اختیاری در ایّام باستان
خدا در کتاب مقدّس به اسرائیلیان مشخصاً گفت که چه مبلغی را باید اعانه کنند. (لاویان ۲۷:۳۰-۳۲؛ اعداد ۱۸:۲۱، ۲۴؛ تَثنیه ۱۲:۴-۷، ۱۱، ۱۷، ۱۸؛ ۱۴:۲۲-۲۷) با این حال خدا باری بر دوش آنها نگذاشت. یَهُوَه به آنها قول داد که اگر از فرامینش اطاعت کنند، «به فراوانی» به آنها برکت خواهد داد.—تَثنیه ۲۸:۱، ۲، ۱۱، ۱۲.
همچنین اسرائیلیان میتوانستند به صورت داوطلبانه هر میزانی که میخواستند اعانه دهند. برای مثال، تابعان حکومت داوود پادشاه برای بنای معبد یَهُوَه، «پنج هزار وزنه طلا» اعانه دادند. (۱تواریخ ۲۹:۷) در نمونهای دیگر عیسی «بیوهزنی محتاج را دید که دو سکهٔ بسیار کمارزش در صندوق انداخت.» اعانهٔ او برابر با ۶۴/۱ دستمزد روزانهٔ یک کارگر بود. با این حال عیسی گفت که این میزان اعانه قابل قبول است.—لوقا ۲۱:۱-۴.
آیا مسیحیان باید مبلغ مشخصی را به عنوان اعانه اهدا کنند؟
از آنجا که مسیحیان تحت شریعت نیستند ملزم به پرداخت مبلغی خاص به عنوان اعانه نیستند. اما برای پیروان واقعی مسیح اعانه دادن شادیبخش است. عیسی گفت: «دادن از گرفتن شادیبخشتر است.»—اعمال ۲۰:۳۵.
شاهدان یَهُوَه از طریق اعانات داوطلبانهشان از فعالیت جهانی موعظه حمایت میکنند. این اعانات برای چاپ نشریات، ساخت و تعمیر مکانهای پرستش استفاده میشود. این پول برای پرداخت حقوق کسی استفاده نمیشود. برخی که به صورت تمام وقت خدمت میکنند برای تأمین نیازهای اولیهٔ زندگیشان مبلغی را دریافت میکنند. اما کسی چنین پولی را حق خود نمیداند. در واقع شاهدان یَهُوَه برای موعظه کردن پولی را دریافت نمیکنند و مانند پولُس رسول که خیمهدوز بود برای تأمین مایحتاج زندگی خود کار میکنند.—۲قُرِنتیان ۱۱:۹؛ ۱تِسالونیکیان ۲:۹.
اگر کسی بخواهد برای حمایت از فعالیت شاهدان یَهُوَه اعانه اهدا کند، آیا باید مبلغ خاصّی را اعانه کند؟ خیر، پولُس رسول نوشت: «پس هر کس آن طور که در دل خود عزم کرده است، انجام دهد، نه با اکراه یا به اجبار؛ زیرا خدا بخشندهٔ شاد را دوست میدارد.»—۲قُرِنتیان ۸:۱۲؛ ۹:۷.
۸-۱۴ فوریه
گنجهایی در کلام خدا | اعداد ۱-۲
«سازماندهی قوم یَهُوَه»
مکان صحیح پرستش یَهُوَه در زندگی ما
۴ اگر نظری کلی به اسرائیل که در صحرا اردو زده بود میانداختی، چه چیزی را میدیدی؟ آرایش وسیع و در عین حال منظم خیمههایی را میدیدی که احتمالاً سه میلیون نفر یا بیشتر را که برطبق تقسیمات سهسبطی به طرف شمال، جنوب، شرق، و غرب گروهبندی شده بودند، منزل میداد. اگر از فاصلهٔ نزدیکتری نگاه میکردی، دستهبندی دیگری را میدیدی که بیشتر به مرکز اردوگاه نزدیک بودند. این خیمههای کوچکتر که به چهار گروه تقسیم شده بودند، خانوادههای سبط لاوی را مسکن میدادند. درست در مرکز اردوگاه، در محوطهای که به وسیلهٔ دیواری پارچهای محاصره شده بود، ساختمانی منحصر بفرد وجود داشت. این ساختمان، خیمه یا «خیمهٔ اجتماع» بود که اسرائیلیان ‹دانادل›، برطبق طرحریزی یَهُوَه آن را ساخته بودند.—اعداد ۱:۵۲، ۵۳؛ ۲:۳، ۱۰، ۱۷، ۱۸، ۲۵؛ خروج ۳۵:۱۰.
it-۱-E ص ۳۹۷ ¶۴
اردوگاه
اردوگاه اسرائیلیان بسیار بزرگ و وسیع بود. بر اساس سرشماری قوم اسرائیل تعداد آنها حدوداً ۳٬۰۰۰٬۰۰۰ نفر بود. این تعداد شامل ۶۰۳٬۵۵۰ مرد جنگی، ۲۲٬۰۰۰ لاوی، بسیاری از غیریهودیان، به همراه تعداد زیادی از زنان، کودکان، سالمندان و معلولان نیز میشد. (خر ۱۲:۳۸، ۴۴؛ اعد ۳:۲۱-۳۴، ۳۹) دقیقاً نمیدانیم که این اردوی عظیم اسرائیلیان چه وسعتی را در بر میگرفت. اما وقتی اسرائیلیان در مقابل شهر اَریحا در همواریهای موآب اردو زدند، وسعت اردوگاه آنان «از بِیتیِشیموت تا آبِلشِطّیم» بود.—اعد ۳۳:۴۹.
گوهرهای روحانی
it-۲-E ص ۷۶۴
نامنویسی
وقتی اسرائیلیان را نامنویسی میکردند، فقط آنها را سرشماری نمیکردند بلکه نام و نام پدر آنها بر اساس طایفه و خاندانشان به ثبت میرسید. طبق کتاب مقدّس هدف از این نامنویسیها چه بود؟ از کاربردهای این نامنویسیها میتوان به پرداخت مالیات، تعیین مردان جنگی و همچنین تعیین وظایف لاویان در خیمهٔ عبادت اشاره کرد.
در خدمت موعظه بکوشید
ب۰۸-E ۱/۷ ص ۲۱
آیا میدانستید که . . .
چرا کتاب مقدّس به ۱۲ طایفهٔ قوم اسرائیل اشاره میکند در حالی که آن قوم از ۱۳ طایفه تشکیل شده بود؟
طوایف اسرائیل از نسل یعقوب بودند که بعدها اسرائیل نام گرفت. یعقوب ۱۲ پسر داشت، رِئوبین، شَمعون، لاوی، یهودا، دان، نَفتالی، جاد، اَشیر، یِساکار، زِبولون، یوسف و بِنیامین. (پیدایش ۲۹:۳۲–۳۲:۲۴؛ ۳۵: ۱۶-۱۸) یازده طایفهٔ اسرائیل با توجه به نام ۱۱ پسر یعقوب نامگزاری شده بودند. اما هیچ طایفهای به نام یوسف نامگزاری نشد؛ در عوض دو طایفه به نام دو پسر یوسف یعنی اِفرایِم و مَنَسی نامیده شدند. آنها همچنین سران آن طوایف محسوب میشدند. پس در اسرائیل ۱۳ طایفه وجود داشت. با توجه به این موضوع چرا کتاب مقدّس معمولاً به ۱۲ طایفه اشاره میکند؟
از آنجا که مردان طایفهٔ لاوی برای خدمت به یَهُوَه در خیمهٔ عبادت و بعدها در معبد برگزیده شده بودند، از خدمت نظامی معاف بودند. یَهُوَه به موسی گفت: «تنها قبیلهٔ لاوی را شمارش مکن و آنان را همراه با بنیاسرائیل سرشماری منما. بلکه لاویان را بر مسکن شهادت و تمامی اسباب و متعلقات آن برگمار. ایشان مسکن و تمامی اسباب آن را حمل کنند و آن را خدمت نمایند و در اطراف مسکن خیمه زنند.»—اعداد ۱:۴۹، ۵۰.
همین طور لاویان ملکی در سرزمین موعود به ارث نبردند، بلکه ۴۸ شهر در سراسر اسرائیل برایشان کنار گذاشته شد.—اعداد ۱۸:۲۰-۲۴؛ یوشَع ۲۱:۴۱.
به این دلایل، وقتی کتاب مقدّس به ۱۲ طایفهٔ اسرائیل اشاره میکند، معمولاً طایفهٔ لاوی جزو آنها محسوب نمیشود.—اعداد ۱:۱-۱۵.
۱۵-۲۱ فوریه
گنجهایی در کلام خدا | اعداد ۳-۴
«وظایف لاویان»
it-۲-E ص ۶۸۳ ¶۳
کاهن
کاهنان تحت شریعت موسی بودند. یَهُوَه با فرستادن دهمین بلا بر سر مصریان تمام نخستزادگان آنها را از بین برد، در حالی که تمام نخستزادگان اسرائیل را نجات بخشید و آنها را برای خود تقدیس کرد. (خر ۱۲:۲۹؛ اعد ۳:۱۳) این نخستزادگان به یَهُوَه تعلّق داشتند و برای انجام خدمتی خاص به یَهُوَه تعیین شده بودند. بنابراین خدا میتوانست همهٔ پسران ارشد قوم اسرائیل را به عنوان کاهن و مسئول خیمهٔ عبادت منصوب کند. اما به جای آن، خدا از مردان طایفهٔ لاوی برای این منظور استفاده کرد. به این دلیل، خدا صلاح دید که لاویان را به عوض نخستزادگان ۱۲ طایفهٔ دیگر اسرائیل برای خدمت به خود کنار بگذارد. پس از سرشماری قوم، معلوم شد که تعداد نخستزادگان ذکور یک ماهه و بالاتر اسرائیل، ۲۷۳ نفر بیشتر از تعداد مردان لاوی بود. بنابراین خدا برای بازخرید هر یک از آن ۲۷۳ نفر مبلغ پنج مثقال (حدوداً معادل ۲۵۰ گرم نقره) تعیین کرد؛ آن مبلغ به هارون و پسرانش پرداخت شد. (اعد ۳:۱۱-۱۶، ۴۰-۵۱) قبل از پرداخت این مبلغ، یَهُوَه پسران خاندان هارون را که از طایفهٔ لاوی بودند، به عنوان کاهنان در اسرائیل منصوب کرده بود.—اعد ۱:۱؛ ۳:۶-۱۰.
it-۲-E ص ۲۴۱
لاویان
وظایف لاویان. طایفهٔ لاوی از سه خانواده تشکیل شده بود؛ یعنی از نسل جِرشون (همان جِرشوم)، قُهات و مِراری. (پی ۴۶:۱۱؛ ۱تو ۶:۱، ۱۶) محل سکونت هر کدام از این خانوادهها در نزدیکی خیمهٔ عبادت مشخص شده بود. هارون و پسرانش در سمت شرقی خیمهٔ عبادت چادر میزدند و قُهاتیان در سمت جنوبی، جِرشونیان در سمت غربی و مِراریان در سمت شمالی «مسکن» (یعنی خیمهٔ عبادت) چادر میزدند. (اعد ۳:۲۳، ۲۹، ۳۵، ۳۸) وظیفهٔ لاویان جمع کردن، بر پا کردن و حمل خیمهٔ عبادت بود. وقتی قوم کوچ میکرد، هارون و پسرانش پردهای را که قدس را از قدسالاقداس جدا میکرد، جمع میکردند و صندوق عهد، مذبحها و دیگر اسباب و وسایل خیمهٔ عبادت را با آن میپوشاندند. سپس قُهاتیان اینها را حمل میکردند و جِرشونیان مسئول حمل «پردههای مسکن،» پوشش خیمهٔ عبادت و طنابهای آن بودند. مِراریان نیز ‹تختههای مسکن و ستونهای صحن با پایهها و میخها و طنابهای آن› را حمل میکردند.—اعد ۱:۵۰، ۵۱؛ ۳:۲۵، ۲۶، ۳۰، ۳۱، ۳۶، ۳۷؛ ۴:۴-۳۳؛ ۷:۵-۹.
it-۲-E ص ۲۴۱
لاویان
در روزگار موسی، لاویان در ۳۰ سالگی خدمت کامل خود را در خیمهٔ عبادت آغاز میکردند. برای مثال، خدماتی مانند جابهجایی خیمهٔ عبادت و وسایل آن را انجام میدادند. (اعد ۴:۴۶-۴۹) آنها از ۲۵ سالگی به بعضی وظایف میپرداختند، اما نه به کارهای سنگینی مانند جابهجایی خیمهٔ عبادت. (اعد ۸:۲۴) در روزگار داوود، سن آغاز خدمت آنها به ۲۰ سال کاهش پیدا کرد. دلیل این تغییر این بود که دیگر لازم نبود خیمهٔ عبادت جابهجا شود، چون معبد اورشلیم جایگزین آن شد. دوران خدمت لاویان در ۵۰ سالگی به پایان میرسید. (اعد ۸:۲۵، ۲۶؛ ۱تو ۲۳:۲۴-۲۶) لاویان میبایست قوانین شریعت را بهخوبی میدانستند، چون اغلب از آنها خواسته میشد که در ملأ عام آن را بخوانند و آن را به مردم عادی بیاموزند.—۱تو ۱۵:۲۷؛ ۲تو ۵:۱۲؛ ۱۷:۷-۹؛ نح ۸:۷-۹.
گوهرهای روحانی
عاقل باش و از خدا بترس
۱۳ وقتی داود دست یاری یَهُوَه را در روزهای سخت زندگی حس کرد ترس و اطمینانش به او بیشتر شد. (مزمور ۳۱:۲۲-۲۴) با این حال، داود در سه مورد از خدا نترسید و با عواقب تلخ آن مواجه شد. نمونهٔ اوّل آن زمانی بود که ترتیبی داد تا صندوق عهد یَهُوَه را به اورشلیم حمل کنند. او به جای آنکه صندوق را همان گونه که شریعت خدا معین کرده بود بر شانهٔ لاویان حمل کند روی ارابهای قرار داد. وقتی عُزَّه کسی که در کنار ارابه بود دست خود را دراز کرد تا صندوق عهد را نگه دارد «به سبب تقصیرش» بیدرنگ جان خود را از دست داد. بلی، عُزَّه گناهی بزرگ کرد، اما در نهایت داود مقصر بود چرا که به روشی که شریعت تعیین کرده بود عمل نکرد. اگر عمل میکرد آن اتفاق فجیع رخ نمیداد. بنابراین، ترس از خدا به این مفهوم است که بر طبق ترتیبات او عمل کنیم.—۲سموئیل ۶:۲-۹؛ اعداد ۴:۱۵؛ ۷:۹.
۲۲-۲۸ فوریه
گنجهایی در کلام خدا | اعداد ۵-۶
«چگونه میتوانیم از نذیرهها سرمشق گیریم؟»
it-۲-E ص ۴۷۷
نذیره
نذیرهها اشخاصی بودند که خود را وقف خداوند میساختند و در طول ایّام وقف خود با این سه محدودیت روبرو بودند: ۱) آنها نباید الکل مصرف میکردند؛ همین طور نباید انگور نرسیده، تازه یا خشکشده میخوردند. به علاوه از نوشیدن آب انگور تازه، تخمیرشده و سرکهٔ آن هم پرهیز میکردند. ۲) آنها اجازه نداشتند موی خود را بتراشند. ۳) آنها نباید جسدی را لمس میکردند، حتی اگر خویشاوند نزدیکشان مثل پدر، مادر، برادر یا خواهرشان بود.—اعد ۶:۱-۷.
سوگندی خاص. نذیرهها با سوگندی خاص، خود را به خدا وقف میکردند تا از خواستههای خود چشم بپوشند و برای یَهُوَه زندگی کنند. هدفشان از این کار جلب توجه دیگران به پرهیزکاری و ریاضتشان نبود. یک نذیره ‹در همهٔ ایام وقف خود، برای خداوند مقدّس بود.›—اعد ۶:۲، ۸؛ پی ۴۹:۲۶.
بنابراین قوانین مربوط به نذیرهها اهمیت خاصّی در پرستش یَهُوَه داشت. همان گونه که کاهن اعظم به خاطر مقام مقدّسش باید از لمس کردن جنازه خودداری میکرد، یک نذیره هم باید چنین میکرد. به علاوه، کاهن اعظم و بقیهٔ کاهنان به دلیل مسئولیتهای سنگینی که به عهده داشتند، در حین انجام وظیفهشان در حضور یَهُوَه، باید از نوشیدن شراب و دیگر مشروبات الکلی خودداری میکردند.—لا ۱۰:۸-۱۱؛ ۲۱:۱۰، ۱۱.
علاوه بر آن، نذیرهها باید ‹تا پایان روزهای وقف خود به خداوند، مقدّس میبودند› و به نشانهٔ آن، موهای سرشان را کوتاه نمیکردند. موهای بلند آنها نشانگر وقف مقدّسشان بود. (اعد ۶:۵) واژهٔ عبری نذیره به صورت «هَرَس نشده» هم ترجمه شده است؛ طی سالهای مقدّس شَبّات و یوبیل، اسرائیلیان اجازهٔ هرس تاکهای خود را نداشتند. (لا ۲۵:۵، ۱۱) همچنین جالب است که بر لوح نیمتاج عمامهٔ کاهن اعظم این کلمات نوشته شده بود: «مقدّس برای خداوند.» این کلمات نشانهٔ وقف مقدّس کاهن اعظم بود و در زبان اصلی از واژهٔ نِذِر که با واژهٔ «نذیره» همخانواده است استفاده شده بود. (خر ۳۹:۳۰، ۳۱) همچنین تاجی که بر سر پادشاهان اسرائیل گذاشته میشد نِذِر خوانده میشد. (۲سم ۱:۱۰؛ ۲پا ۱۱:۱۲) پولُس رسول نیز گفت که زنان در جماعت مسیحی گاهی باید به نشانهٔ اطاعتشان از ترتیبات یَهُوَه موهای خود را بپوشانند. در واقع موهای بلند آنها نشانهٔ تفاوت جایگاه آنها با جایگاه مردان است. بنابراین، نتراشیدن مو، پرهیز از نوشیدن شراب و ضرورت پاکیزگی به نذیرهها نشان میداد که پرهیزکاری و فرمانبرداری کامل از خواست یَهُوَه چقدر اهمیت دارد.—۱قر ۱۱:۲-۱۶.
گوهرهای روحانی
ب۰۵-E ۱۵/۱ ص ۳۰ ¶۲
سؤالات خوانندگان
شَمشون به شکلی متفاوت یک نذیره بود. فرشتهٔ یَهُوَه قبل از تولّد او به مادرش گفت: «اینک آبستن شده، پسری خواهی زاد. موی سر او نباید هرگز تراشیده شود، زیرا آن پسر از رحِم مادر برای خدا نذیره خواهد بود، و به نجات اسرائیل از دست فلسطینیان آغاز خواهد کرد.» (داوران ۱۳:۵) بنابراین شَمشون برای نذیره شدن سوگند نخورد، بلکه از جانب خدا انتخاب شد تا برای تمام دوران زندگیاش نذیره باشد. برخلاف نذیرههای دیگر محدودیت لمس نکردن اجساد شامل او نمیشد. چرا؟ زیرا اگر او تصادفاً به جنازهای دست میزد، نمیتوانست دوران وقف خود را از سر گیرد، چون نذیره بودن او مادامالعمر بود. پس نتیجه میگیریم که شرایط مربوط به نذیرههای مادامالعمر با شرایط مربوط به نذیرههای داوطلب متفاوت بود.