مأخذ جزوهٔ کار و آموزش
© 2023 International Bible Students Association
۳-۹ ژوئیه
گنجهایی در کلام خدا | عِزرا ۴-۶
«در کارهای مربوط به خانهٔ خدا دخالت نکنید»
آیا آنچه زَکَریا دید، میبینید؟
۱۳ کار بنای معبد ممنوع بود. یِشوعَ، کاهن اعظم و زروبابِل، فرماندار سرپرستانی بودند که برای این کار منصوب شده بودند. با وجود ممنوعیت آنها «کار بنای خانهٔ خدا را . . . از سر گرفتند.» (عز ۵:۱، ۲) شاید از نظر برخی یهودیان این تصمیم اشتباه بود. بنای معبد نمیتوانست از چشم دشمنان بدخواه مخفی بماند؛ کسانی که فقط به فکر کارشکنی و توقف آن بودند. یِشوعَ و زروبابِل نیاز داشتند که از پشتیبانی یَهُوَه مطمئن شوند. یَهُوَه به این دو سرپرست این اطمینان را داد. چطور؟
ب۸۶-E ۱/۲ ص ۲۹،کادر ¶۲-۳
یَهُوَه «از ریشسفیدان یِهودی حمایت میکرد»
وقتی گروهی از یهودیان از بابِل برگشتند، برای ۱۶ سال غیر فعال بودند. حَجّای نبی و زَکَریای نبی، یهودیان را تشویق کردند که دست بکار شوند و کار ساخت معبد را دوباره شروع کنند. چیزی نگذشت که مقامات دربار پارس با آنها مخالفت کردند و از آنها پرسیدند: «چه کسی به شما فرمان داده است که این خانه را بسازید؟»—عِزرا ۵:۱-۳.
جوابی که ریشسفیدان اسرائیل به آن سؤال میدادند خیلی اهمیت داشت. اگر آنها میترسیدند، ممکن بود که از کار ساخت معبد دست بکشند. اگر جوابی محکم و دندانشکن میدادند، ممکن بود کار ساخت معبد ممنوع شود. برای همین آنها (با راهنمایی یِشوعا، کاهن اعظم و زروبابِل، فرماندار) جوابی تأثیرگذار و سنجیده دادند. این ریشسفیدان به مقامات دربار گفتند که کوروش فرمانی صادر کرده بود تا خانهٔ خدا دوباره بنا شود و به یهودیان اجازهٔ ساخت معبد را داده بود. مقامات دربار میدانستند که قانون پارس هیچ وقت تغییر نمیکند و تصمیم گرفتند که با فرمان پادشاه مخالفت نکنند. برای همین کار ساخت معبد ادامه پیدا کرد. بعدها داریوش پادشاه هم فرمانی رسمی برای ساخت معبد صادر کرد.—عِزرا ۵:۱۱-۱۷؛ ۶:۶-۱۲.
آیا آنچه زَکَریا دید، میبینید؟
۷ تغییری صورت گرفت و تا حدّی کار بنای معبد آسانتر شد. در سال۵۲۰ ق.م. پادشاه دیگری بر سر قدرت آمد، داریوش اول. این پادشاه در دومین سال حکمرانیاش متوجه شد که ممنوعیت بنای معبد قانونی نبوده است. پس طی حکمی اجازهٔ پایان کار آن را صادر کرد. (عز ۶:۱-۳) همین خبر کافی بود که همهٔ یهودیان را شاد کند. اما در کنار آن، پادشاه دخالت قومهای اطراف در کار بنای معبد را هم ممنوع کرد، ضمناً دستور داد هزینه و مصالحی نیز برای ساخت معبد داده شود! (عز ۶:۷-۱۲) نتیجه چه بود؟ کمی بیش از چهار سال بعد، در سال ۵۱۵ ق.م. بنای معبد به اتمام رسید.—عز ۶:۱۵.
آیا آنچه زَکَریا دید، میبینید؟
۱۶ یَهُوَه از طریق دیگری نیز ما را راهنمایی میکند، از طریق «غلام امین و دانا.» (مت ۲۴:۴۵) شاید گاه راهنماییهایی بگیریم که دلیلش را درک نکنیم. مثلاً دستورالعملهایی مشخص در مورد آمادگی برای فجایع طبیعی به ما داده شود و فکر کنیم در منطقهٔ ما احتمال وقوع چنین چیزی نیست. یا شاید احساس کنیم، غلام امین در صورت بروز بیماری همهگیر بیش از حد محتاط است. اگر به نظرمان این راهنماییها غیرمنطقی است، چه کنیم؟ بجاست بر گزارشهای کتاب مقدّس تأمّل کنیم. مثلاً این که اسرائیلیان با به گوش گرفتن پندهای یِشوعَ و زروبابِل فایده بردند. گاه قوم خدا راهنماییهایی میگرفتند که از دید انسانی غیرمنطقی و ناعاقلانه به نظر میرسید، اما برایشان نجاتبخش بود.—داو ۷:۷؛ ۸:۱۰
گوهرهای روحانی
ب۹۳-E ۱۵/۶ ص ۳۲ ¶۳-۵
آیا میتوانیم به کتاب مقدّس اطمینان کنیم؟
سکهای در تارسوس، شهری که امروزه در جنوب شرقی ترکیه است، ساخته شد. این سکه مربوط به دوران فرماندار پارس، مَزَئوس در قرن چهارم قبل از میلاد است و نشان میدهد که او فرماندار «منطقهٔ غرب رود فُرات» است.
چرا این عبارت اهمیت دارد؟ چون همین عبارت در کتاب مقدّس آمده است. عِزرا ۵:۶–۶:۱۳ نشان میدهد که داریوش، پادشاه پارس و فرمانداری به نام تَتِنای با هم در مورد ساخت معبد در اورشلیم نامهنگاری میکردند. عِزرا در نسخهبرداری از شریعت موسی مهارت داشت و در نوشتههایش درست و دقیق بود. مثلاً در عِزرا ۵:۶ و عِزرا ۶:۱۳ تَتِنای را به عنوان «فرماندار منطقهٔ غرب رود فُرات» نامیده است.
عِزرا در سال ۴۶۰ قبل از میلاد یعنی حدوداً ۱۰۰ سال قبل از این که این سکه ساخته شود این عبارت را نوشت. بعضیها شاید فکر کنند که این جزئیات پیشپاافتاده است. اما اگر نویسندههای کتاب مقدّس چنین جزئیاتی را اینقدر دقیق و درست نوشتهاند، پس میتوانیم به چیزهای دیگری که نوشتهاند هم اعتماد کنیم.
۱۰-۱۶ ژوئیه
گنجهایی در کلام خدا | عِزرا ۷-۸
عِزرا
مطالعه، کاری لذتبخش و پراجر
۸ آری، شعلهٔ محبت ما به کلام یَهُوَه باید از دل که کانون عواطف است برکشد. پس باید با رضا و رغبت روی بعضی از مطالبی که میخوانیم تأمل کنیم. باید در بحر افکار روحانی برویم، جذب آن گردیم، و روی آن تعمق کنیم. این کار مستلزم تفکر بسیار و همچنین دعاست. باید همچون عَزْرا دل خود را برای خواندن و مطالعهٔ کلام خدا مهیا سازیم. در خصوص وی چنین آمده است: «عَزْرا دل خود را به طلب نمودن شریعت خداوند و به عمل آوردن آن و به تعلیم دادن فرایض و احکام به اسرائیل مهیا ساخته بود.» (عَزْرا ۷:۱۰) عَزْرا از مهیا کردن دل خود سه نیت داشت: مطالعه کردن، عمل نمودن، و تعلیم دادن. باشد که ما نیز او را سرمشق قرار دهیم.
si-E ص ۷۵ ¶۵
کتاب شمارهٔ ۱۳—۱تواریخ
۵ کسی بهتر از عِزرا نمیتوانست این گزارش تاریخی را اینقدر دقیق بنویسد. چون «عِزرا دل خود را آماده کرده بود تا بتواند از شریعت یَهُوَه راهنمایی بگیرد، به آن عمل کند و مقرّرات و احکام قضایی آن را به اسرائیلیان تعلیم دهد.» (عِزرا ۷:۱۰) یَهُوَه با روح مقدّسش به او کمک کرد. پادشاه پارس متوجه شد که عِزرا از حکمت خدا برخوردار است و به او مأموریت داد تا در یهودا سیستم قضاییای تشکیل دهد. (عِزرا ۷:۱۲-۲۶) عِزرا با توجه به اختیاراتی که از خدا و امپراتوری پارس داشت با بهترین مدارک توانست گزارش خود را بنویسد.
it-۱-E ص ۱۱۵۸ ¶۴
فروتنی
یَهُوَه راهنمایی درست میدهد. کسی که در مقابل یَهُوَه فروتن باشد میتواند از او راهنمایی بگیرد. عِزرا وظیفهای سنگین بر دوش داشت. او باید بیش از ۱۵۰۰ مرد به همراه کاهنان، خادمان معبد، زنان و کودکان را از بابِل به اورشلیم میآورد. به علاوه، آنها باید مقدار زیادی طلا و نقره را برای تزئین معبد با خودشان حمل میکردند. طی سفر هم باید خودشان را از خطرات حفظ میکردند. عِزرا نمیخواست از پادشاه پارس سپاهی برای محافظت از آنها بخواهد. چون در این صورت نشان میداد که به انسان تکیه دارد. به علاوه او قبل از این به پادشاه گفته بود: «دست نیکوی خدایمان به همراه تمام کسانی است که به او توکل دارند.» برای همین عِزرا اعلام کرد که مردم روزه بگیرند و خود را در برابر یَهُوَه فروتن کنند. آنها از یَهُوَه کمک خواستند و او طی سفرشان آنها را از دشمنان حفظ کرد و به سلامت به اورشلیم رساند. (عز ۸:۱-۱۴، ۲۱-۳۲) دانیال نبی هم که در بابِل تبعید بود،خودش را در برابر یَهُوَه فروتن کرد و برای راهنمایی و درک کلامش تحقیق و جستجو کرد. برای همین مورد لطف یَهُوَه قرار گرفت و او رؤیایی را از طریق فرشتهای به او نشان داد.—دان ۱۰:۱۲.
گوهرهای روحانی
نکاتی از کتاب عَزْرا
۷:۲۸–۸:۲۰—چرا بسیاری از یهودیان بابل رغبت نداشتند همراه عَزْرا به اورشلیم برگردند؟ با اینکه بیش از ۶۰ سال از کوچ اوّلین دسته از یهودیان به وطنشان گذشته بود اورشلیم هنوز شهری کمجمعیت بود. بازگشتن به اورشلیم به مفهوم شروع یک زندگی جدید آن هم تحت شرایط خطرناک و نامساعد بود. ناگفته نماند که اورشلیمِ آن زمان عاری از رفاه بود و هیچ رونقی نداشت و برای یهودیانی که در بابل به یک رفاه مادی نسبی دست یافته بودند وعدهٔ آیندهای درخشان در بر نداشت. البته خطرات سفری طولانی را نیز نباید از نظر دور داشت. عازمان اورشلیم میباید ایمانی قوی، اعتمادی عمیق به یَهُوَه و غیرتی استوار برای پرستش حقیقی میداشتند. کوچ کردن به آن منطقه شجاعت میخواست. حتی عَزْرا نیز نیاز به قوّتقلب داشت و یَهُوَه با دست قدرتمندش او را شجاعت بخشید. به ترغیب عَزْرا ۱۵۰۰ خانوار که قریب بر ۶۰۰۰ نفر میشد راضی شدند تن به این کوچ بزرگ دهند. عَزْرا بار دیگر قوم را تشویق به بازگشت کرد و این بار ۳۸ لاوی و ۲۲۰ نَتینیم دعوت او را پذیرفتند.
۱۷-۲۳ ژوئیه
گنجهایی در کلام خدا | عِزرا ۹-۱۰
عواقب تلخ نافرمانی
نکاتی از کتاب عَزْرا
۹:۱، ۲—آیا ازدواج با غیریهودیان واقعاً خطری جدّی محسوب میشد؟ قومی که به وطن خود بازگشته بود میباید تا آمدن مسیح از پرستش یَهُوَه حراست میکرد. ازدواج با ساکنان غیریهودی تهدیدی جدّی برای پرستش پاک و حقیقی محسوب میشد. از آنجا که عدهای با افرادی از قومهای بتپرست ازدواج کرده بودند احتمال داشت که به مرور زمان قوم خدا در اقوام دیگر حل میشد. با وجود چنین خطر احتمالی ممکن بود پرستش حقیقی کاملاً از پهنهٔ جهان محو شود. در این صورت مسیح در کجا و در چه قومی ظهور میکرد؟ پس بیجهت نبود که عَزْرا با دیدن این اوضاع عاجز و حیران به گوشهای نشست.
ب۰۹-E ۱/۱۰ ص ۱۰ ¶۶
یَهُوَه از ما چه میخواهد؟
اگر با جان و دل از خدا اطاعت کنیم برکت میگیریم. موسی گفت: «از فرمانها … که من امروز به شما میدهم و به خیر و صلاح شماست، اطاعت کنید.» (تث ۱۰:۱۳) بله، هر فرمانی که یَهُوَه داده است، به نفع ماست. چون کتاب مقدّس میگوید: «خدا محبت است.» (۱یوحنا ۴:۸) برای همین به ما چنین فرمانهایی را داده تا برای همیشه از آن فایده ببریم. (اِشَعْیا ۴۸:۱۷) عمل کردن به فرمانهای او ما را از مشکلات دور نگه میدارد و برکات زیادی در آینده برایمان میآورد.
گوهرهای روحانی
نکاتی از کتاب عَزْرا
۱۰:۳، ۴۴—چرا هنگام بیرون کردن زنان غیریهودی فرزندانشان را نیز با آنها روانه ساختند؟ اگر فرزندان در میان قوم میماندند، به دلیل وابستگی طبیعی بین مادر و فرزند، احتمال بازگشتن زنان زیاد میبود. در ضمن، فرزندان کوچک عموماً نیاز بیشتر به مراقبت مادر دارند.
۲۴-۳۰ ژوئیه
گنجهایی در کلام خدا | نِحِمیا ۱-۲
«همان لحظه دعا کردم»
یَهُوَه را همیشه پیش روی خود بدارید
۵ گاهی لازم است دعا کوتاه و سریع باشد. یک روز اَرْتَحْشَستا (اردشیر اوّل) پادشاه پارس متوجه شد که ساقیاش نَحَمِیا با چهرهای غمگین در حضورش خدمت میکند. پادشاه از وی پرسید: «روی تو چرا ملول است با آنکه بیمار نیستی؟ چه چیز میطلبی؟» نَحَمِیا ‹همان گاه نزد خدای آسمانها دعا نمود.› بدیهی است که نَحَمِیا در آن موقعیت حساس نمیتوانست به خدا دعایی طولانی کند. با وجود این، خدا دعای او را جواب داد و کاری کرد که پادشاه از طرح بازسازی دیوار اورشلیم حمایت کند. (نَحَمِیا ۲:۱-۸ خوانده شود) بلی، خدا حتی دعایی کوتاه را جواب میدهد.
سخن آزاد و فیالبداهه
شما چگونه میتوانید بدون آمادگی قبلی، به کسی که در مورد اعتقاداتتان سؤالی مطرح میکند، پاسخی مناسب دهید؟ نِحِمیا پیش از پاسخ دادن به سؤالی که اردشیر پادشاه از او کرد، در دل خود دعایی کوتاه کرد. (نح ۲:۴) شما نیز میتوانید چنین کنید. سپس بهسرعت در ذهن خود فهرستی از آنچه میخواهید بگویید، آماده کنید. برای این منظور توجه به این نکات مفید خواهد بود: ۱) یک یا دو نکته را که میخواهید برای توضیح مطلب به کار گیرید، انتخاب کنید. ۲) آیاتی را که میخواهید در تأیید آن مطلب بیاورید، برگزینید. ۳) فکر کنید که چگونه میخواهید توضیحات خود را به نحوی سنجیده آغاز کنید تا شنونده مایل به شنیدن آن باشد. سپس سخن خود را آغاز کنید.
گوهرهای روحانی
ب۸۶-E ۱۵/۲ ص ۲۵
پیشرفت پرستش حقیقی
خیر. در اورشلیم اوضاع خیلی وخیم بود و نِحِمیا برای بازسازی دیوارهای آن شهر مدتی «شب و روز» دعا میکرد. (۱:۴، ۶) وقتی فرصتی پیش آمد تا با اردشیر پادشاه درمورد بازسازی دیوارهای اورشلیم صحبت کند، او همان موقع دعا کرد. اما همان طور که دیدیم این اولین باری نبود که دربارهٔ این موضوع دعا میکرد. یَهُوَه به دعاهایش جواب داد. در نتیجه پادشاه فرمان بازسازی دیوارهای اورشلیم را داد.
ما چه درسی میگیریم: نِحِمیا از یَهُوَه راهنمایی خواست. اگر ما هم میخواهیم تصمیمی مهم بگیریم باید از دعا کردن دست نکشیم و هماهنگ با راهنمایی یَهُوَه عمل کنیم.—رومیان ۱۲:۱۲.
۳۱ ژوئیه–۶ اوت
گنجهایی در کلام خدا | نِحِمیا ۳-۴
«آیا فکر میکنید انجام بعضی از کارها در شأنتان نیست؟»
نکاتی از کتاب نِحِمیا
۳:۵، ۲۷. ما نباید همچون «بزرگانِ» تَقُوعیان رفتار کنیم که برخی از کارهای پرستش حقیقی را در شأن خود نمیدانستند. بلکه همچون بقیهٔ تَقُوعیان میباید مایل به انجام هر کاری باشیم.
آیا خود را در دستان یَهُوَه قرار میدهید؟
۱۱ قرنها بعد، یَهُوَه از بسیاری منجمله دختران شَلّوم برای بازسازی دیوارهای اورشلیم استفاده کرد. (نح ۲:۲۰؛ ۳:۱۲) با این که شَلّوم حاکم نیمی از ناحیهٔ اورشلیم بود، دخترانش برای انجام چنین کار سخت و خطرناکی داوطلب شدند. (نح ۴:۱۵-۱۸) در حالی که بزرگان تِقوع، به خاطر جایگاهشان حاضر نشدند به چنین کاری دست بزنند. (نح ۳:۵) زمانی که بازسازی دیوارهای اورشلیم پس از ۵۲ روز به پایان رسید، مطمئناً شادی فراوانی نصیب دختران شَلّوم گردید. (نح ۶:۱۵) به طور مشابه، امروزه خواهرانمان آمادهاند تا در پروژههای تعمیر و نگهداری از مکانهایی که به یَهُوَه وقف میشود کمک کنند. به راستی که مهارت، خواست قلبی و وفاداری این خواهران، نقش مهمی در پیشرفت این پروژهها دارد.
بزرگی و منزلت از دید یَهُوَه
۱۶ همهٔ مسیحیان پیر و جوان باید تواضع مسیح را الگوی خود سازند. در جماعت مسیحی کارهای بسیاری برای انجام دادن وجود دارد. هرگز نباید از پذیرفتن کارهای ساده عار داشته باشیم. (۱سموئیل ۲۵:۴۱؛ ۲پادشاهان ۳:۱۱) آیا شما والدین فرزندانتان را تشویق میکنید تا هر وظیفهای را که در سالن ملکوت و در سالنهای مجمع و کنگره به ایشان محوّل میشود با خوشحالی بپذیرند؟ آیا خود شما در انجام دادن کارهای ساده برای ایشان نمونه هستید؟ برادری که اکنون در بیتئیل خدمت میکند سرمشق خوبی را که والدینش برای او قرار دادند هرگز فراموش نمیکند. وی میگوید: «پدر و مادرم تمیز کردن سالن ملکوت و یا سالنهای کنگره را کار بسیار مهمی میدانستند. آنها برای کمک به برادران حاضر به انجام هر کاری بودند هر چقدر هم که آن کار به نظر ساده و حقیر میآمد. رفتار نمونهٔ آنها سبب شد تا هر وظیفهای را که در بیتئیل به من محوّل میشد با کمال میل انجام دهم.»
گوهرهای روحانی
نکاتی از کتاب نِحِمیا
۴:۱۷، ۱۸—چطور امکان داشت کارگرانی که دیوارهای اورشلیم را تعمیر میکردند با یک دست کار کنند؟ آنانی که بار میبردند براحتی میتوانستند با یک دست باری را که بر سر یا شانهٔ خود داشتند نگه دارند و «به دست دیگر اسلحه میگرفتند.» بنّایان که برای کار خود به دو دست احتیاج داشتند «هر کدام شمشیر بر کمر خود بسته، بنّایی میکردند.» آنها آماده بودند تا هر لحظه با دشمن روبرو شوند.
۷-۱۳ اوت
گنجهایی در کلام خدا | نِحِمیا ۵-۷
«نِحِمیا انتظار نداشت دیگران به او خدمت کنند»
ب۰۲-E ۱/۱۱ ص ۲۷ ¶۳
حمایت از پرستش حقیقی—در گذشته و امروزه
نِحِمیا نه تنها از وقت و تجربهاش در سازماندهی استفاده میکرد، بلکه با داراییاش هم از پرستش حقیقی حمایت میکرد. او برادران یهودیاش را که برده بودند بازخرید کرد. نِحِمیا بدون بهره به مردم قرض میداد. او به عنوان فرماندار میتوانست از مردم سهمیهٔ غذای مخصوص فرمانداران را بگیرد، اما هیچ وقت این کار را نکرد. درِ خانهٔ او به روی مردم باز بود. ‹بر سر سفرهٔ او ۱۵۰ یهودی و حاکم و علاوه بر آنها، افرادی از قومهای دیگر هم غذا میخوردند.› برای مهمانها ‹هر روز به حساب او یک گاو، شش گوسفند چاق و پروار و تعدادی مرغ آماده میشد› و ‹هر ده روز یک بار، شرابهای گوناگون بهوفور برای آنها تهیه میشد.›—نِحِمیا ۵:۸، ۱۰، ۱۴-۱۸.
«دستانت سست نشود!»
۱۶ با پشتیبانی یَهُوَه، نِحِمیا و آنان که با او بودند دستان خود را برای ادامهٔ کار قوی ساختند. آنان ساختن دیوارهای اورشلیم را فقط در ۵۲ روز به پایان رساندند! (نح ۲:۱۸؛ ۶:۱۵، ۱۶) نِحِمیا تنها سرپرستی کار را به عهده نداشت. او شخصاً در کار ساخت دیوارهای اورشلیم شرکت کرد. (نح ۵:۱۶) مشابهاً بسیاری از پیران عزیز جماعت نِحِمیا را سرمشق خود قرار میدهند و در پروژههای ساختمانی یا نظافت و نگهداری از سالن جماعت خود شرکت میکنند. همچنین با رفتن به موعظه با مبشّران و با شبانی از اعضای جماعت دستان سست آنانی را که دلنگران و ناراحتند، قوّت میبخشند.—اِشَعْیا ۳۵:۳، ۴ خوانده شود.
ب۰۰-E ۱/۲ ص ۳۲
یَهُوَه خادمش را فراموش نمیکند
وقتی کتاب مقدّس اشاره میکند که خدا خادمش را ‹فراموش نمیکند› یا او را ‹به یاد میآورد› یعنی این که خدا برای او کاری انجام میدهد. مثلاً زمان توفان نوح که زمین ۱۵۰ روز زیر آب بود، خدا نوح را ‹فراموش نکرد. او بادی بر روی زمین فرستاد و آب رفتهرفته کم شد.› (پیدایش ۸:۱) قرنها بعد، وقتی فلسطیها چشمان سامسون را کور کردند و او را با قل و زنجیر بستند، او به یَهُوَه دعا کرد و گفت: «ای یَهُوَه حاکم متعال، لطفاً مرا به یاد بیاور! ای خدا، خواهش میکنم یک بار دیگر هم به من قدرت بده.» یَهُوَه او را به یاد آورد و به او قدرتی مافوق بشری داد و او توانست از دشمنان خدا انتقام گیرد. (داوران ۱۶:۲۸-۳۰) یَهُوَه به تلاشهای نِحِمیا هم برکت داد و پرستش حقیقی دوباره برقرار شد.
گوهرهای روحانی
«بدی را به نیکویی مغلوب ساز»
۱۵ ،سوّم این که دشمنان نَحَمِیا از اسرائیلی خائنی به نام شَمَعْیا کمک گرفتند تا نَحَمِیا را به زیر پا گذاشتن شریعت خدا وا دارد. شَمَعْیا به نَحَمِیا گفت: «در خانهٔ خدا در هیکل جمع شویم و درهای هیکل را ببندیم زیرا که به قصد کشتن تو خواهند آمد.» او چنین وانمود کرد که نَحَمِیا برای نجات جان خود میتواند در معبد پنهان شود. نَحَمِیا کاهن نبود و وارد شدنش به خانهٔ خدا از نظر شریعت گناه بود. آیا نَحَمِیا برای نجات جان خود حاضر به شکستن قانون خدا بود؟ او در جواب چنین گفت: «کیست مثل من که داخل هیکل بشود تا جان خود را زنده نگاه دارد؟ من نخواهم آمد.» چرا نَحَمِیا فریب دشمنان را نخورد؟ زیرا او میدانست با این که شَمَعْیا یک اسرائیلی است اما «خدا او را هرگز نفرستاده است.» در واقع نبی حقیقی هیچگاه دیگران را به شکستن قانون خدا ترغیب نمیکند. این بار نیز نَحَمِیا مغلوب بدی نشد. بعد از مدتی چنین گزارش داد: «حصار در بیست و پنجم ماه اِیلُول در پنجاه و دو روز به اتمام رسید.»— نَحَمِیا ۶:۱۰-۱۵؛ اعداد ۱:۵۱؛ ۱۸:۷.
۱۴-۲۰ اوت
گنجهایی در کلام خدا | نِحِمیا ۸-۹
«شادیای که یَهُوَه میدهد، شما را قوی میکند»
درسهایی از دعایی پرمفهوم
۲ یک ماه قبل از این گردهمایی، یهودیان بازسازی حصار اورشلیم را به اتمام رسانده بودند. (نح ۶:۱۵) قوم خدا این پروژه را در عرض ۵۲ روز به اتمام رساندند و سپس به نیاز روحانیشان توجه کردند. از این رو، در اولین روز ماه تشری در میدان شهر به گرد هم جمع شدند تا عَزْرا و دیگر لاویان، شریعت خدا را با صدای بلند برایشان بخوانند و توضیح دهند. (تصویر ۱) تمام خانواده، منجمله «همهٔ آنانی که میتوانستند بشنوند و بفهمند» ایستادند و «از روشنایی صبح تا نصف روز» گوش فرا دادند. حقیقتاً آنان نمونهٔ خوبی برای ما میباشند! حال، آیا در چنین موقعیتهایی گاهی اوقات افکارمان به امور کماهمیت معطوف میشود؟ در این صورت باید از این اسرائیلیان باستان الگو گیریم. آنان با دقت به لاویان گوش دادند و در مورد آنچه شنیدند فکر کردند. آنگاه به قصور خود در اطاعت از شریعت خدا پی بردند. از این رو، متأثر شده، گریه کردند.—نح ۸:۱-۹.
آیا همیشه ‹به روح رفتار میکنید›؟
۹ خوشی یعنی شادی و سعادت. از آنجایی که یَهُوَه خدایی شاد است «خدای متبارک» خوانده میشود. (۱تیموتاؤس ۱:۱۱؛ مزمور ۱۰۴:۳۱) پسرش عیسی نیز همیشه از به جا آوردن خواست او شاد میشد. (مزمور ۴۰:۸؛ عبرانیان ۱۰:۷-۹) و باز میخوانیم: ‹سُرور یَهُوَه، قوّت شما است.›—نِحَمِیا ۸:۱۰.
۱۰ برخورداری از این نوع خوشی باعث میشود که همیشه و در هر شرایطی، حتی در سختیها، غم و اندوه و تعقیب و آزار، از به جا آوردن خواست خدا رضایت خاطر داشته باشیم. دلیل دیگر خوشی ما دست یافتن به «معرفت خدا» میباشد که چه شعفآور است! (امثال ۲:۱-۵) رابطهٔ خوب ما با خدا از شناختی دقیق و عمیق که از او داریم و همچنین از ایمانی که به قربانی کفّارهدهندهٔ عیسی مسیح در دل میپرورانیم سرچشمه میگیرد. (۱یوحنّا ۲:۱، ۲) بودن در یک برادری حقیقی و بینالمللی بیهمتا عامل دیگری است برای خوشی ما. (صَفَنْیا ۳:۹؛ حَجِّی ۲:۷) امید به ملکوت خدا و افتخار بزرگ اعلام برپایی و استقرار آن حکومت نیز برای ما خوشی و شادی میآورد. (متّیٰ ۶:۹، ۱۰؛ ۲۴:۱۴) و حتی امید دست یافتن به زندگی جاودانی نیز به مراتب بر خوشی و سُرور ما میافزاید. (یوحنّا ۱۷:۳) حال که از این امید بینظیر برخورداریم باید ‹بسیار شادمان شویم.›—تثنیه ۱۶:۱۵.
گوهرهای روحانی
it-۱-E ص ۱۴۵ ¶۲
آرامی
سالها بعد از این که یهودیان از اسارت بابل برگشتند عِزرای کاهن در گردهمایی بزرگی در اورشلیم کتاب شریعت را برای آنها خواند و بعضی از لاویان آن را برای مردم توضیح دادند. در نِحِمیا ۸:۸ آمده: «آن لاویان با صدای بلند کتاب شریعت خدای حقیقی را میخواندند، آن را بهروشنی توضیح میدادند و مفهوم آن را بیان میکردند. به این ترتیب به قوم کمک کردند تا چیزی را که خوانده میشود، بفهمند.» منظور از این آیه چیست؟ لاویان مفهوم قوانین شریعت که عمیقتر بود را توضیح میدادند تا همه بتوانند آنها را بهتر درک کنند. همینطور احتمالاً نوشتههای عبری را به زبان آرامی ترجمه میکردند، چون خیلی از یهودیان به خاطر تبعید در بابِل به آن زبان صحبت میکردند.
۲۱-۲۷ اوت
گنجهایی در کلام خدا | نِحِمیا ۱۰-۱۱
«ازخودگذشتگی برای یَهُوَه»
اورشلیم، به معنای واقعی نامش
۱۳ «عهد محکم» که در روزگار نحمیا بسته شد، امت باستانی خدا را برای روز افتتاح دیوار اورشلیم آماده ساخت. اما هنوز یک موضوع خیلی ضروری احتیاج به رسیدگی داشت. اکنون که اورشلیم توسط اینچنین دیوار بزرگی با دوازده دروازه محصور شده بود احتیاج به جمعیت بیشتری داشت. با اینکه بعضی اسرائیلیان در آنجا زندگی میکردند، ولی «شهر وسیع و عظیم بود و قوم در اندرونش کم.» (نحمیا ۷:۴) برای حل این مشکل مردم «قرعه انداختند تا از هر ده نفر یک نفر را به شهر مقدّس اورشلیم برای سکونت بیاورند.» وقتی عدهای از خودشان رغبت نشان دادند، دیگران هم «همهٔ کسانی را که بخوشی دل برای سکونت در اورشلیم حاضر شدند» مبارک خواندند. (نحمیا ۱۱:۱، ۲) چه نمونهٔ خوبی برای پرستندگان واقعی امروز که موقعیتشان به آنان اجازه میدهد تا بتوانند به جاهایی بروند که احتیاجی مبرم به افراد مسیحی بالغ هست!
ب۸۶-E ۱۵/۲ ص ۲۶
پیشرفت پرستش حقیقی
بعضی از اسرائیلیان از خانه و زمینشان گذشتند و به اورشلیم نقل مکان کردند. این کار هزینهها و سختیهایی برای آنها داشت. مطمئناً زندگی در اورشلیم بیخطر نبود. بقیهٔ اسرائیلیان برای ازخودگذشتگیهای آنها ارزش قائل بودند و از یَهُوَه برایشان برکت خواستند.
وفاداری به یَهُوَه او را خشنود میسازد
۱۵ ما با وقف خود به یَهُوَه خدا با او عهد بستیم که خواست او را بدون قیدوشرط انجام دهیم و از این امر آگاه بودیم که پایبندی به این عهد نیاز به ازخودگذشتگی دارد. پس زمانی که از ما کاری خواسته میشود که در ابتدا مطابق میلمان نیست، تعهد ما در بوتهٔ آزمایش گذاشته میشود. با ازخودگذشتگی و خدمت به یَهُوَه حتی در شرایطی که برایمان آسان نیست وفاداریمان به او را ثابت میکنیم. برکاتی که از این کار حاصل میشود همواره بسیار فراتر از هر قربانی و ازخودگذشتگی است، هر چقدر هم که دشوار باشد. (ملا ۳:۱۰) در مورد دختر یَفتاح وضع چگونه بود؟
گوهرهای روحانی
نکاتی از کتاب نَحَمِیا
۱۰:۳۴—چرا لازم بود قوم هیزم تهیه کنند؟ در شریعت موسی اعلام نشده بود که چوب هدیه کنند. این درخواست از روی نیاز بود. برای سوزاندن قربانی بر روی مذبح نیاز به مقدار زیادی چوب بود. از قرار معلوم به اندازهٔ کافی نَتینیم در اختیار نداشتند که در معبد به عنوان غلامان غیراسرائیلی خدمت کنند. پس، برای آنکه به اندازهٔ کافی چوب فراهم شود مابین آنها قرعه انداخته شد.
۲۸ اوت–۳ سپتامبر
گنجهایی در کلام خدا | نِحِمیا ۱۲-۱۳
در انتخاب دوست وفاداریتان را به یَهُوَه نشان دهید
it-۱-E ص ۹۵ ¶۵
عَمّونیان
در تَثنیه ۲۳:۳-۶ آمده بود که عَمّونیان و موآبیان نباید به میان قوم یَهُوَه بیایند. بعد از بیرون کردن طوبیا از معبد، این قانون برای مردم خوانده و بکار گرفته شد. (نح ۱۳:۱-۳) این قانون حدوداً ۱۰۰۰ سال قبل از آن به اسرائیلیان داده شده بود. در آن زمان وقتی اسرائیلیان میخواستند به سرزمین موعود وارد شوند، عَمّونیان و موآبیان به آنها هیچ کمکی نکردند. برای همین این قومها به هیچ وجه اجازه نداشتند از حقوق و افتخاراتی برخوردار شوند که اسرائیلیان به خاطر عهدشان با یَهُوَه داشتند. اما از بین این قومها اشخاصی اجازه داشتند بین قوم اسرائیل زندگی کنند و از برکت و حمایت یَهُوَه برخوردار شوند؛ مثلاً صِلِق، یکی از فرماندهان داوود عَمّونی بود و روتِ، زنی مُوآبی بود.—روت ۱:۴، ۱۶-۱۸.
شما تقدیس گشتهاید
۵ نَحَمِیا ۱۳:۴-۹ خوانده شود. ما در محیطی بد قرار داریم که حفظ تقدّس را دشوار میسازد. اَلْیاشیب و طوبیّا را در نظر گیرید. اَلْیاشیب، کاهن اعظم بود و طوبیّای عَمّونی احتمالاً در دستگاه فرمانداری پارس در یهودیه مقامی پایین رتبه داشت. قبلاً طوبیّا و همکارانش با نَحَمِیا در بازسازی دیوارهای اورشلیم مخالفت کرده بودند. (نح ۲:۱۰) به علاوه، عمونیان اجازه نداشتند که داخل محوطهٔ معبد شوند. (تث ۲۳:۳) پس چرا کاهن اعظم، اتاق غذاخوریای را در معبد به چنین مردی داده بود؟
۶ ظاهراً طوبیّا و اَلْیاشیب با هم دوست بودند. طوبیّا و پسرش یَهُوحانان، زنان یهودی گرفته بودند و بسیاری از یهودیان از طوبیّا به خوبی سخن میگفتند. (نح ۶:۱۷-۱۹) یکی از نوههای اَلْیاشیب داماد سَنْبَلَّط بود؛ سَنْبَلَّط حاکم سامری بود که با طوبیّا همکاری و رفاقت نزدیک داشت. (نح ۱۳:۲۸) اَلْیاشیب، کاهن اعظم شاید به دلیل این آشنایی اجازه داده بود که آن مخالف بیایمان در او تأثیر بگذارد. اما نَحَمِیا چون به یَهُوَه وفادار بود، تمام اسبابهای طوبیا را از اتاق غذاخوری بیرون ریخت.
پیروزی در مبارزه برای حفظ صداقت
۶ چنانچه نسبت به یَهُوَه خدا صادق باشیم، از دوستی با همهٔ کسانی که دشمنان او هستند، اجتناب میورزیم. به این سبب یعقوب شاگرد چنین نوشت: «ای زانیات آیا نمیدانید که دوستئ دنیا دشمنئ خداست پس هر که میخواهد دوست دنیا باشد دشمن خدا گردد.» (یعقوب ۴:۴) ما میخواهیم صداقتی را دارا باشیم که داوود پادشاه با این گفتهٔ خود آن را به اثبات رساند: «ای خداوند آیا نفرت نمیدارم از آنانیکه ترا نفرت میدارند، و آیا مخالفان ترا مکروه نمیشمارم. ایشانرا بنفرت تامّ نفرت میدارم، ایشانرا دشمنان خویشتن میشمارم.» (مزمور ۱۳۹:۲۱، ۲۲) ما نمیخواهیم با هیچ فردی که عمداً گناه میکند معاشرت داشته باشیم، زیرا هیچ وجه مشترکی با آنان نداریم. آیا صداقت به خدا، ما را از معاشرت با اینگونه دشمنان یَهُوَه، چه حضوری و چه از طریق تلویزیون، باز نمیدارد؟
گوهرهای روحانی
it-۲-E ص ۴۵۲ ¶۹
موسیقی
خواندن سرود در معبد خیلی اهمیت داشت. آیات مختلف نشان میدهد که خوانندگان از وظایف لاویان دیگر معاف بودند تا بتوانند کاملاً بر مسئولیتشان تمرکز کنند. (۱تو ۹:۳۳) وقتی که یهودیان از تبعید بازگشتند، خوانندگان همچنان به عنوان یک گروه جداگانه شمارش شدند. (عز ۲:۴۰، ۴۱) حتی اردشیر پادشاه هم آنها و گروههای خاص دیگر را از پرداخت مالیات، خراج و عوارض معاف کرده بود. (عز ۷:۲۴) بعدها، به فرمان پادشاه ‹سهمی روزانه برای رفع نیازهای خوانندگان تعیین شد.› به نظر میرسد این فرمان از طرف اردشیر بود، اما به احتمال قوی عِزرا با اختیاراتی که از پادشاه گرفته بود این دستور را صادر کرد. (نح ۱۱:۲۳؛ عز ۷:۱۸-۲۶) با وجود این که همهٔ خوانندگان لاوی بودند، کتاب مقدّس به عنوان یک گروه خاص و جداگانه به آنها اشاره میکند.—نح ۷:۱؛ ۱۳:۱۰.