مأخذ جزوهٔ کار و آموزش
© 2023 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
۶-۱۲ نوامبر
گنجهایی در کلام خدا | ایّوب ۱۳-۱۴
«وقتی کسی بمیرد، آیا میتواند دوباره زنده شود؟»
ب۹۹-E ۱۵/۱۰ ص ۳ ¶۱-۳
عمر طولانی، آرزوی بشر
عمر کوتاه، پیری و مرگ همیشه برای بشر ناخوشایند بوده، برای همین انسانها همیشه به دنبال راهحلی بودهاند که بتوانند طول عمرشان را زیاد کنند.
در زمان ایّوب مصریها بیضهٔ حیوانات را میخوردند به این امید که دوباره جوان شوند. کیمیاگران قرون وسطی به دنبال اکسیر جوانی بودند. خیلی از آنها معتقد بودند خوردن طلا باعث زندگی ابدی میشود و غذا خوردن در ظرفهایی از جنس طلا، عمر را طولانی میکند. در زمان باستان تائوئیستهای چین فکر میکردند که با روشهایی مثل مدیتیشن، تمرینات تنفسی و رژیم غذایی میتوانند تغییرات شیمیایی در بدن ایجاد کنند که باعث زندگی ابدی میشود.
یک کاشف اسپانیایی به اسم خوان پانس دی لئون به خاطر تلاشش برای رسیدن به چشمهٔ جوانی معروف شد. در قرن هجدهم یک پزشک به اسم یوهان هاینریش کُهاوسن در کتابش توصیه کرد که دختران جوان باکره را در فصل بهار در اتاقی کوچک نگه دارند و بازدم آنها را به عنوان معجون طول عمر در بطریای جمعآوری کنند. روشن است که هیچکدام از این تلاشها مؤثر نبوده است.
آیا درختی قطعشده میتواند بار دیگر جوانه زند؟
در مقایسه با سرو لبنان که تنومند و پرابهت است، شاید درخت زیتونی که به هم پیچیده و کج است، چندان تحسینبرانگیز به نظر نیاید. اما درخت زیتون میتواند در شرایطی نامساعد نیز زنده بماند. عمر برخی درختان زیتون به ۱۰۰۰ سال میرسد. درخت زیتونی که ریشههایش گسترش یافته باشد، حتی اگر تنهٔ آن نیز از بین رفته باشد، میتواند جوانه بزند. تا زمانی که ریشه زنده بماند، درخت قابلیت جوانه زدن دارد.
در کتاب مقدّس آمده است که ایّوب اطمینان داشت که حتی اگر بمیرد، دوباره زنده خواهد شد. (ایو ۱۴:۱۳-۱۵) او برای ابراز اطمینانش از این که خدا میتواند او را رستاخیز دهد، مَثَل درختی را زد، شاید درخت زیتون. ایّوب گفت: «زیرا برای درخت امیدی است که اگر بریده شود باز خواهد رویید.» اگر پس از خشکسالی، باران ببارد، ریشههای درخت زیتون میتواند جوانه بزند و کُندهٔ خشک آن درخت، دوباره به زندگی بازگردد و ‹مثل نهال نو، شاخهها آورد.›—ایو ۱۴:۷-۹.
او مشتاق دیدن مخلوقاتش است
گفتههای ایّوب به ما درسی از رأفت و دلسوزی یَهُوَه میدهد. او دلبستگی قلبی به کسانی دارد که همچون ایّوب خود را به دست او میسپرند و اجازه میدهند که یَهُوَه افکار آنان را تغییر دهد تا افرادی پرارزش برای او شوند. (اِشَعْیا ۶۴:۸) یَهُوَه برای پرستندگان وفادارش ارزش فراوانی قائل است. او «مشتاق» دیدن وفادارانی است که درگذشتهاند. محققی مفهوم واژهٔ عبریای را که در اینجا «مشتاق» ترجمه شده است، چنین توضیح میدهد: «بیشک این واژه یکی از قویترین کلماتی است که بیانکنندهٔ میل و اشتیاق شدید به چیزی است.» آری یَهُوَه نه تنها پرستندگانش را در یاد خود محفوظ میدارد، بلکه شدیداً مشتاق است که آنان را به زندگی باز گرداند.
گوهرهای روحانی
it-۱-E ص ۱۹۱
خاکستر
خاکستر سمبل چیزهای بیارزش و بیاهمیت بود. مثلاً ابراهیم به یَهُوَه گفت: «من چیزی جز خاک و خاکستر نیستم.» (پی ۱۸:۲۷؛ اش ۴۴:۲۰؛ ایو ۳۰:۱۹) ایّوب هم به کسانی که میخواستند به ظاهر به او دلگرمی بدهند گفت: ‹حرفهایتان مثل خاک پشیزی ارزش ندارد.›—ایو ۱۳:۱۲.
۱۳-۱۹ نوامبر
گنجهایی در کلام خدا | ایّوب ۱۵-۱۷
«اِلیفاز نمونهٔ خوبی در تسلّی دادن نیست»
ب۰۵-E ۱۵/۹ ص ۲۶ ¶۴-۵
از طرز فکر نادرست دوری کنید
اِلیفاز سه بار به نحوی دربارهٔ خدا صحبت کرد که انگار خدا خیلی سختگیر است و کارهای بندگانش هیچ وقت او را خوشحال و راضی نمیکند. او به ایّوب گفت: «خدا به خادمانش هیچ اعتمادی ندارد، و حتی از فرشتگانش ایراد میگیرد.» (ایّوب ۴:۱۸) اِلیفاز در مورد خدا گفت: «به فرشتگانش هیچ اعتمادی ندارد، حتی آسمانها هم از دید او پاک نیستند.» (ایّوب ۱۵:۱۵) او از ایّوب پرسید: «آیا برای خدای قادر مطلق مهم است که تو درستکار باشی، یا وفاداری تو برایش فایدهای دارد؟» (ایّوب ۲۲:۳) بِلدَد هم با نظر اِلیفاز موافق بود و گفت: «حتی ماه در نظر او [خدا] پرنور و درخشنده نیست، و ستارگان، پاک و نورانی نیستند.»—ایّوب ۲۵:۵.
ما نباید تحت تأثیر چنین طرز فکری قرار بگیریم. چون باعث میشود فکر کنیم که خدا توقع بیش از حد از ما دارد و این ما را از او دور میکند. همچنین وقتی پندی به ما داده میشود، شاید فکر کنیم که آن پند مناسب ما نبوده. بجای این که با فروتنی روی خودمان کار کنیم، در دلمان یَهُوَه را مقصر بدانیم و از او عصبانی شویم. (امثال ۱۹:۳) چنین طرز فکری اجازه نمیدهد از نظر روحانی پیشرفت کنیم.
فروتنی و رأفت عیسی را سرمشق قرار دهید
۱۶ رأفت در سخنانمان. رأفت ما را برمیانگیزد که «به افسردگان دلگرمی» بخشیم. (۱تسا ۵:۱۴) برای تشویق چنین اشخاصی چه میتوانیم بگوییم؟ اگر در صحبتهایمان به آنان نشان دهیم که واقعاً به فکر آنان و نگران حالشان هستیم، میتوانیم در آنان نیرویی تازه ایجاد کنیم. میتوانیم آنان را به خاطر خصوصیات خوب و تواناییهایشان، از صمیم دل تحسین کنیم. میتوانیم به آنان یادآوری کنیم که چون یَهُوَه آنان را به سوی پسرش جذب کرده است، در چشم یَهُوَه بسیار باارزشند. (یو ۶:۴۴) میتوانیم به آنان اطمینان بدهیم که یَهُوَه واقعاً به فکر خادمانش است؛ به آنان که دلشکسته و افسردهاند. (مز ۳۴:۱۸) سخنان پرمهر ما میتواند همچون مرهم برای کسانی که نیاز به تسلّی دارند، شفابخش باشد.—امث ۱۶:۲۴.
گوهرهای روحانی
نکاتی از کتاب ایّوب
۷:، ۱۰؛ ۱۰:۲۱؛ ۱۶:۲۲—آیا این آیات نشانگر این موضوع است که ایّوب به رستاخیز اعتقاد نداشت؟ اظهارات ایّوب در این آیات اشاره به آیندهٔ نزدیک دارد. منظور او چه بود؟ توضیحی محتمل این است که بعد از مرگ ایّوب هیچ یک از معاصرانش دیگر او را نخواهند دید. آنها تا زمان تعیینشدهٔ خدا، نه میتوانستند ایّوب را ببینند و نه دیگر او را بشناسند. شاید هم منظور ایّوب این بود که کسی نمیتواند به دست خود از گور [شیول] بیرون آید. به هر حال، باب ۱۴:۱۳-۱۵ واضحاً نشان میدهد که ایّوب به رستاخیز اعتقاد داشت.
۲۰-۲۶ نوامبر
گنجهایی در کلام خدا | ایّوب ۱۸-۱۹
«هیچوقت همایمانتان را تنها نگذارید»
درسهایی از اشکهای عیسی
شما میتوانید به افراد داغدار کمک کنید. عیسی نه تنها با مریم و مارتا گریه کرد بلکه به حرفهای آنها گوش داد و دلگرمشان کرد. ما هم میتوانیم همین کار را بکنیم. پیر جماعتی به نام دَن از استرالیا میگوید: «وقتی همسرم را از دست دادم، نیاز به کمک داشتم. زوجهای زیادی شبانهروز آمادهٔ شنیدن حرفهایم بودند. جلوی آنها راحت گریه میکردم و سفرهٔ دلم را برایشان باز میکردم. همچنین وقتی از پس کارهای خانه بر نمیآمدم آنها به من کمک میکردند؛ مثلاً در خرید و غذا پختن کمکم میکردند یا ماشینم را میشستند. همین طور همیشه با من دعا میکردند. آنها ثابت کردند که دوستان خوب و برادرانی هستند که ‹برای روز تنگی به دنیا آمدهاند.›»—امث ۱۷:۱۷.
وقتی یکی از عزیزانمان به یَهُوَه پشت میکند
۱۶ از کمک به اعضای خانوادهٔ شخص اخراجشده دست نکشید. آنها بیش از هر زمان دیگری به محبت و دلگرمی شما نیاز دارند. (عبر ۱۰:۲۴، ۲۵) بعضی وقتها ممکن است طوری با اعضای خانوادهٔ شخص اخراجشده رفتار شود که انگار آنها هم خطایی کردهاند و از جماعت اخراج شدهاند. ما به هیچ وجه نمیخواهیم به آنها چنین حسی بدهیم! جوانانی که والدینشان به یَهُوَه پشت کردهاند، به تشویق و تحسین بیشتری نیاز دارند. ماریا که شوهرش از جماعت اخراج شد و خانوادهاش را ترک کرد میگوید: «بعضی از همایمانان به خانهٔ ما میآمدند، غذا میپختند و کمکم میکردند که با فرزندانم مطالعه کنم. آنها با من همدردی میکردند و در کنارم گریه میکردند. همچنین در مقابل حرفهای اشتباه دیگران، از من دفاع میکردند. وجود آنها برایم خیلی دلگرمکننده بود!»—روم ۱۲:۱۳، ۱۵.
ب۹۰-E ۱/۹ ص ۲۲ ¶۲۰
پذیرفتن مسئولیت در جماعت
۲۰ هیئت پیران جماعت میدانند که اگر سرپرست یا خادم جماعتی از مسئولیتش برکنار شود یا خودش داوطلبانه مسئولیتش را کنار گذاشته باشد، ممکن است دچار استرس و افسردگی شود. در این صورت اگر او اخراج نشده باشد، پیران جماعت موظفند که به آن برادر دلگرمی بدهند و از نظر روحانی او را تشویق کنند. (۱تِسالونیکیان ۵:۱۴) پیران جماعت باید به او اطمینان دهند که حضورش در جماعت مفید است. در صورتی که آن برادر پندی گرفته و آن را به کار برده است، پیران جماعت میتوانند مسئولیت و افتخارات بیشتری به او بدهند.
گوهرهای روحانی
ب۹۴-E ۱/۱۰ ص ۳۲
تأثیر حرفهای محبتآمیز
وقتی ایّوب به تشویق و دلگرمی نیاز داشت اِلیفاز و دو دوست دیگرش با حرفهایشان دل او را شکستند. آنها به ایّوب گفتند حتماً مخفیانه گناهی کرده که این طور بلا و مصیبت سرش آمده است. (ایّوب ۴:۸) «کتاب مقدّس مفسّر» میگوید: «ایوب به دلسوزی و محبت نیاز داشت. اما آنها یک سری حرفهای کلیشهای مذهبی و درس اخلاق به او تحویل دادند.» حرفهای آنها آنقدر ایّوب را ناراحت کرد که با ناامیدی و دلسردی گفت: «تا کی میخواهید عذابم بدهید، و با حرفهایتان مرا خُرد کنید؟»—ایّوب ۱۹:۲.
ما هیچ وقت نباید از روی بیفکری یا بدون محبت حرفی بزنیم که دل برادران و خواهرانمان را بشکنیم و آنها از ما به یَهُوَه شکایت کنند. (با تَثنیه ۲۴:۱۵ مقایسه شود.) کتاب امثال به ما هشدار میدهد: «زبان میتواند جان انسان را حفظ کند یا آن را بر باد دهد؛ انسان نتیجهٔ حرفهایش را میبیند.»—امثال ۱۸:۲۱.
۲۷ نوامبر-۳ دسامبر
گنجهایی در کلام خدا | ایّوب ۲۰-۲۱
«ثروت معیار درستکاری نیست»
آیا ‹برای خدا دولتمندید›؟
۱۲ عیسی در مثلش دولتمندی یا ثروتمندی برای خدا را در تضاد با مالاندوزی و ثروتاندوزی میآورد. با این کار عیسی میخواهد به شنوندهاش تذکر دهد که مالاندوزی و لذّت بردن از اموال و دارایی را محور زندگیاش نسازد. در عوض باید طوری از امکانات خود استفاده کند تا به رابطهای غنی و عمیق با یَهُوَه دست یابد. بدین طور ثروت و دولت روحانی نزد خدا خواهد داشت؛ زیرا که خدا دروازهٔ برکات خویش را به روی چنین شخصی باز میکند. کتاب مقدّس میگوید: ‹برکت یَهُوَه دولتمند میسازد، و هیچ زحمت بر آن نمیافزاید.›—امثال ۱۰:۲۲.
گوهرهای روحانی
پیروزی بر شیطان و کارهای او
۱۹ قابل توجه است که ایوب، خادم خدا باید با ‹فکرهای [آشفتهای]› که شیطان از طریق الیفاز و صوفر در وی بوجود میآورد، مبارزه میکرد. (ایوب ۴:۱۳-۱۸؛ ۲۰:۲،۳) بنابراین ایوب ‹مشقتی› کشید که نتیجهٔ آن زیادهروی او در «سخنان . . . بیهوده» دربارهٔ ‹ترسهایی› بود که ذهنش را میآزرد. (ایوب ۶:۲-۴؛ ۳۰:۱۵،۱۶) الیهو به آرامی به ایوب گوش داد و صمیمانه به او کمک کرد تا دید یَهُوَه را که از هر جهت نسبت به موضوعات، حکیمانه است درک کند. به همین ترتیب نیز امروزه پیران فهمیده با اضافه نکردن «فشار» بیشتر به کسانی که آزرده هستند، توجه خود را به اینگونه اشخاص نشان میدهند. از طرف دیگر، مانند الیهو صبورانه به آنها گوش میدهند و سپس روغن آرامبخش کلام خدا را به کار میبرند. (ایوب ۳۳:۱-۳،۷؛ یعقوب ۵:۱۳-۱۵) بدینسان هر کس که احساساتش به وسیلهٔ ضربههای عاطفی، چه واقعی و چه خیالی، آشفته شده است یا مانند ایوب ‹بخوابها . . . و برؤیاها ترسان گشته است،› میتواند تسلی آرامبخش نوشتههای مقدس را در جماعت بیابد.—ایوب ۷:۱۴؛ یعقوب ۴:۷.
۴-۱۰ دسامبر
گنجهایی در کلام خدا | ایّوب ۲۲-۲۴
«آیا از انسان فایدهای به خدا میرسد؟»
ب۰۵-E ۱۵/۹ ص ۲۷ ¶۱-۳
از طرز فکر نادرست دوری کنید
بعضیها فکر میکنند که خدا سختگیر است. علاوه بر این، بعضیها هم فکر میکنند که از نظر خدا انسانها بیفایدهاند. اِلیفاز سومین باری که با ایّوب صحبت کرد گفت: «آیا از انسان فایدهای به خدا میرسد؟ آیا حتی عاقلترین انسانها میتوانند به او فایده برسانند؟ (ایّوب ۲۲:۲) منظور اِلیفاز این بود که از دید خدا انسانها بیفایدهاند. بِلدَد هم همین طور فکر میکرد. او گفت: «آیا انسان فانی میتواند در نظر خدا درستکار باشد؟ آیا کسی که از زن زاییده شده، میتواند بیگناه باشد؟» (ایّوب ۲۵:۴) بر اساس استدلال بِلدَد، ایّوب که فانی بود چطور میتوانست در نظر خدا درستکار باشد؟
امروزه بعضیها نسبت به خودشان افکار منفی دارند. شاید دلیلش تربیت خانوادگی، فشار زندگی، تبعیضنژادی یا نژادپرستی باشد. شیطان و دیوهایش هم دوست دارند که انسانها را تحت فشار قرار دهند تا دلسرد شوند و احساس کنند که در چشم خدا بیارزشند. به این شکل آنها به مرور زمان از خدا دور میشوند.—عبرانیان ۲:۱؛ ۳:۱۲.
بیماری و پیری باعث میشود که نتوانیم مثل گذشته به یَهُوَه خدمت کنیم. خیلی مهم است که بدانیم شیطان و دیوهایش میخواهند احساس کنیم که به اندازهٔ کافی به یَهُوَه خدمت نمیکنیم. باید با این طرز فکر مبارزه کنیم.
ب۹۵-E ۱۵/۲ ص ۲۷ ¶۶
تحمّل سختیها و مشکلات
سه دوست ایّوب دل او را شکستند، چون حرفهایشان بر اساس نظر شخصی بود نه حکمت یَهُوَه. اِلیفاز حتی به ایّوب گفت که «خدا به خادمانش هیچ اعتمادی ندارد» و برای یَهُوَه مهم نیست که ایّوب درستکار باشد یا نه. (ایّوب ۴:۱۸؛ ۲۲:۲، ۳) چه حرف دلسردکننده و چه دروغ بزرگی! پس بیدلیل نبود که بعداً یَهُوَه اِلیفاز و دو دوست دیگرش را توبیخ کرد و به آنها گفت: ‹شما در مورد من حرفهای درستی نزدید.›—ایّوب ۴۲:۷.
جوانانی که دل یَهُوَه را شاد میکنند
۱۰ همانطور که از گزارش کتاب مقدّس پیداست، شیطان نه فقط وفاداری ایّوب را بلکه وفاداری همهٔ خادمان خدا از جمله وفاداری تو را تحت سؤال قرار میدهد. در واقع، شیطان دربارهٔ بشر به طور کلّی ادعا کرد: «هر چه انسان دارد برای جان خود خواهد داد.» (ایّوب ۲:۴) نقش تو در این دعوی مهم چیست؟ همانطور که در امثال ۲۷:۱۱ خواندیم، یَهُوَه از تو میخواهد طوری رفتار کنی که او بتواند جوابی بر اساس رفتار تو به ملامتکنندهٔ خود یعنی شیطان بدهد. تصوّرش را بکن، سلطان عالَم از تو میخواهد که در جواب دادن به بزرگترین سؤال مطرحشده در تاریخ نقشی داشته باشی. چه مسئولیت و چه افتخاری! آیا میتوانی آنچه را که یَهُوَه از تو میخواهد انجام دهی؟ ایّوب، عیسی و عدهٔ بیشماری از انسانها از جمله جوانان توانستند. (ایّوب ۲:۹، ۱۰؛ فیلِپّیان ۲:۸؛ مکاشفه ۶:۹) تو هم میتوانی مطابق خواست یَهُوَه عمل کنی. اما اشتباه نکن، در این مسئله موضع بیطرف وجود ندارد. با رفتارت نشان خواهی داد که یا از یَهُوَه حمایت میکنی یا از شیطان. تو از که حمایت میکنی؟
یَهُوَه به تو علاقه دارد!
۱۱ آیا تصمیمگیری تو واقعاً برای یَهُوَه اهمیت دارد؟ مگر تا کنون انسانهای زیادی وفاداریشان را به یَهُوَه ثابت نکردهاند تا او بتواند جواب مناسبی به شیطان بدهد؟ شیطان ادعا کرد که هیچ بشری از روی محبت به یَهُوَه خدمت نمیکند. نادرستی اتهام شیطان ثابت شده است. با وجود این، یَهُوَه به شخص تو علاقه دارد و میخواهد که از او در موضوع سلطنت طرفداری کنی. عیسی گفت: «ارادهٔ پدر شما که در آسمان است این نیست که یکی از این کوچکان هلاک گردد.»—متّیٰ ۱۸:۱۴.
۱۲ تصمیمی که اتخاذ میکنی برای یَهُوَه دارای اهمیت است. کتاب مقدّس بوضوح میگوید که یَهُوَه دلی پرعاطفه و پراحساس دارد و رفتار خوب و بد انسانها بر او تأثیر میگذارد. برای مثال، اسرائیلیان با سرپیچی مکرر از فرامین یَهُوَه «او را در بادیه رنجانیدند.» (مزمور ۷۸:۴۰، ۴۱) پیش از طوفان روزگار نوح، «خداوند دید که شرارت انسان در زمین بسیار است، . . . و در دل خود محزون گشت.» (پیدایش ۶:۵، ۶) به معنی این آیه فکر کن. اگر ما رفتار بدی داشته باشیم دل خالقمان را به درد خواهیم آورد. البته، یَهُوَه خدای ضعیفی نیست و بر احساسات خود تسلّط دارد. اما او به تو محبت میورزد و به فکر سعادت توست. تو نیز با انجام کار درست میتوانی دل او را شاد کنی. به این ترتیب، یَهُوَه میتواند شیطان را بیشتر مجاب سازد و تو را پاداش دهد؛ و این کار را با کمال میل میکند. (عبرانیان ۱۱:۶) چه پدر بامحبتی!
گوهرهای روحانی
مقالهٔ اینترنتی
اهداف روحانی، آفریدگارمان را جلال میدهد
یَهُوَه چطور آفرینش عالم هستی را که کار عظیمی بود به پایان رساند؟ او این پروژهٔ بزرگ را به مراحل کوچکتر یعنی دورههای آفرینش تقسیم کرد و در پایان هر دوره گفت: «شامگاه شد و بامداد آمد.» (پیدایش ۱:۵، ۸، ۱۳، ۱۹، ۲۳، ۳۱) یَهُوَه در شروع هر دورهٔ آفرینش هدفهایی برای خودش گذاشت و در طی آن دوره قدمبهقدم به هدفهایش رسید. (مکاشفه ۴:۱۱) ایّوب گفت: ‹خدا هرآنچه دلش بخواهد، انجام میدهد.› (ایّوب ۲۳:۱۳) بدون شک یَهُوَه با دیدن آفریدههای زیبای خود احساس رضایت میکرد.—پیدایش ۱:۳۱.
خواستن توانستن است. این موضوع در رابطه با رسیدن به هدفهایمان هم درست است. اما چه چیزی کمکمان میکند که این انگیزه و خواست قلبی را داشته باشیم؟ یَهُوَه نتیجهٔ کارش را از قبل دید، یعنی با این که کرهٔ زمین در ابتدا «بیشکل و خالی بود،» یَهُوَه میدانست که کرهٔ زمین میتواند به جواهری زیبا در کهکشان تبدیل شود و باعث جلال او شود. به طور مشابه، اگر ما به نتیجه و فواید رسیدن به هدفمان فکر کنیم، آن خواست قلبی در دلمان ایجاد میشود. برای مثال جوانی ۱۹ ساله به نام تونی را در نظر بگیرید. او از یکی از شعبههای شاهدان یَهُوَه در غرب اروپا بازدید کرد و خیلی تحت تأثیر قرار گرفت. از آن موقع به بعد فکر و ذکر تونی این بود که چطور میتواند روزی در چنین جایی خدمت کند. او از ته دل میخواست که به هدفش برسد و برای رسیدن به آن همّت و تلاش زیادی کرد. چند سال بعد تونی برای خدمت در آن شعبه دعوت شد و واقعاً از این موضوع خوشحال بود.
۱۱-۱۷ دسامبر
گنجهایی در کلام خدا | ایّوب ۲۵-۲۷
«انسانهای ناکامل هم میتوانند وفادار بمانند»
it-۱-E ص ۱۲۱۰ ¶۴
وفاداری
ایّوب. ظاهراً در فاصلهٔ زمانی بین مرگ یوسِف تا زمان موسی زندگی میکرد. کتاب مقدّس میگوید: ایّوب «مردی درستکار، بیعیب و خداترس بود و از بدی دوری میکرد.» (ایو ۱:۱) یَهُوَه با فرشتگانش دور هم جمع شده بودند. شیطان هم به جمع آنها وارد شد. یَهُوَه از شیطان در مورد ایّوب سؤال کرد. این سؤال نشان میدهد که وفاداری انسانها بخشی از مسئلهٔ مهمی بود که بین یَهُوَه و شیطان مطرح بود. شیطان وفاداری ایّوب را زیر سؤال برد. او ادعا کرد که انگیزهٔ ایّوب درست نیست و برای نفع شخصی به یَهُوَه خدمت میکند. یَهُوَه به شیطان اجازه داد که دارایی و حتی فرزندان ایّوب را از او بگیرد، با این حال ایّوب به یَهُوَه وفادار ماند. (ایو ۱:۶–۲:۳) بعد شیطان ادعا کرد که ایّوب به خاطر حفظ جانش وفاداریاش را زیر پا میگذارد. (ایو ۲:۴، ۵) ایّوب به بیماری دردناکی مبتلا شد. همسرش سعی کرد او را از پرستش یَهُوَه منصرف کند. دوستانش هم برای کارهایی که نکرده بود او را متهم کردند. (ایو ۲:۶-۱۳؛ ۲۲:۱، ۵-۱۱) با این وجود او گفت: «من تا آخرین نفس، وفاداریام را حفظ میکنم! همیشه عادل میمانم و عادلانه رفتار میکنم؛ تا وقتی زندهام، وجدانم مرا محکوم نمیکند.» (ایو ۲۷:۵، ۶) او با وفاداریاش ثابت کرد که شیطان، دشمن خدا، دروغگوست.
همواره با دلی کامل وفادار بمانید
۳ خادمان یَهُوَه چگونه میتوانند از خود وفاداری نشان دهند؟ آنان باید با دلی کامل محبتی پایدار به یَهُوَه ابراز کنند و همیشه خواست او را انجام دهند. ریشهٔ عبری واژهٔ «وفاداری» به معنی تمام و کمال و بیعیب و نقص است. برای مثال، حیوانی که اسرائیلیان مطابق شریعت برای یَهُوَه قربانی میکردند باید «بیعیب و بری از هر نقص» میبود. (لاو ۲۲:۲۱، ۲۲) آنان اجازه نداشتند حیوانی را که لنگ، کور، مجروح یا بیمار بود برای یَهُوَه قربانی کنند. برای یَهُوَه بسیار اهمیت داشت که آن قربانی کاملاً بیعیب و نقص باشد. (ملا ۱:۶-۹) این معیار یَهُوَه برایمان قابل درک است. برای مثال، زمانی که ما میوه، کتاب یا ابزاری میخریم، نمیخواهیم در آن ایراد یا نقصی ببینیم. بلکه میخواهیم چیزی که خریدهایم کاملاً بیعیب و نقص باشد. بطور مشابه، یَهُوَه میخواهد که محبت و وفاداری ما به او نیز تمام و کمال باشد.
۴ از آنجایی که ما بسیار خطا میکنیم، شاید فکر کنیم که باید کامل باشیم تا بتوانیم وفاداری خود را حفظ کنیم. در ادامه دو دلیل را بررسی میکنیم که نشان میدهد نباید چنین طرز فکری داشته باشیم. اول این که یَهُوَه هرگز بر خطاهای ما تمرکز نمیکند. در کلام او آمده است: «خداوندا، اگر گناهان را منظور داری کیست، ای خداوند، که بتواند در حضورت بایستد؟» (مز ۱۳۰:۳) او میداند که همهٔ ما ناکامل و خطاکاریم و همواره آماده است که ما را ببخشد. (مز ۸۶:۵) دوم این که یَهُوَه محدودیتهای ما را به خوبی میداند و هرگز بیش از توانمان از ما انتظار ندارد. (مزمور ۱۰۳:۱۲-۱۴ خوانده شود.) پس چگونه میتوانیم در چشم یَهُوَه بیعیب و نقص باشیم؟
۵ محبت شرط اصلی وفادار ماندن به یَهُوَه است. محبت و وقف ما به پدر آسمانیمان باید همواره کامل و بیعیب و نقص باشد. اگر چنین محبتی داشته باشیم، حتی تحت آزمایش نیز به یَهُوَه وفادار میمانیم. (۱توا ۲۸:۹؛ مت ۲۲:۳۷) سه نمونهای که در ابتدای مقاله به آنان اشاره شد را به یاد آورید. آیا آن دختر جوان دوست نداشت در مدرسه شاد باشد، یا آن مرد جوان میخواست در موعظه خجالتزده شود و یا آن سرپرست خانواده میخواست کارش را از دست بدهد؟ به هیچ وجه! آنان با معیارهای عادلانهٔ یَهُوَه آشنا بودند و بر آنچه باعث خشنودی اوست تمرکز کرده بودند. محبت، آنان را بر آن داشت تا پیش از تصمیمشان یَهُوَه را در نظر بگیرند و به این شکل، وفاداری خود را به او ثابت کنند.
گوهرهای روحانی
قوم خدا مطابق با کلام او سازماندهی شده است
۳ آفرینش شکی باقی نمیگذارد که یَهُوَه در سازماندهی بینظیر است. در کتاب مقدّس آمده است: «خداوند به حکمت خود زمین را بنیان نهاد، و به عقل خویش، آسمانها را استوار ساخت.» (امث ۳:۱۹) آنچه ما از خلقت یَهُوَه میدانیم تنها «حواشی طریقهای اوست» و به مانند «نجوای آرامی» از کل اعمال او. (ایو ۲۶:۱۴) حتی با دانش اندکمان از سیّارات، ستارگان و کهکشانها از سازماندهی و نظم بینظیرشان آگاه شدهایم. (مز ۸:۳، ۴) هر یک از کهکشانها شامل میلیونها ستاره است که همهٔ آنها به صورت بسیار منظم در فضا در حال حرکتند. برای مثال، در منظومهٔ ما گردش سیّارات دور خورشید چنان است که گویی از قوانین رانندگی اطاعت میکنند! بی شک نظم شگفتانگیزی که در جهان به چشم میخورد، ما را برمیانگیزد تا یَهُوَه را «که به خردمندی آسمانها» و زمین را آفرید، شایستهٔ ستایش و پرستش بدانیم و به او وفادار بمانیم.—مز ۱۳۶:۱، ۵-۹.
۱۸-۲۴ دسامبر
گنجهایی در کلام خدا | ایّوب ۲۸-۲۹
«آیا مثل ایّوب خوشنامید؟»
به نیازمندان احسان بنما
۱۹ نکتهٔ دیگری که در گزارشات نقلشده جلب توجه میکند این است که افراد مورد احسان قرارگرفته، خود به تنهایی قادر نبودند نیازشان را برآورده سازند. مثلاً، ابراهیم برای ادامهٔ نسلش به کمک بَتُوئیل نیاز داشت. یعقوب برای آنکه پس از مرگ جسدش در کنعان دفن شود به کمک یوسف نیاز پیدا میکرد. و نَعُومی نیز برای داشتن وارث به کمک روت نیازمند بود. ابراهیم، یعقوب، و نَعُومی هر سه برای برآورده ساختن نیازشان به کمک نیاز داشتند. امروزه نیز میباید بویژه به نیازمندان احسان کنیم. (امثال ۱۹:۱۷) همهٔ ما باید ایّوب پَطرِیارْخ را سرمشق قرار دهیم، که به ‹فقیری که استغاثه میکرد و یتیمی که معاون نداشت› کمک میکرد. ایّوب همچنین ‹ دل بیوهزنان را خوشحال میساخت› و ‹به جهت کوران چشم بود، و به جهت لنگان پای.›—ایّوب ۲۹:۱۲-۱۵.
it-۱-E ص ۶۵۵ ¶۱۰
لباس
یونیفرم یا لباس خاص یک شخص نشان میدهد که متعلّق به چه سازمان یا گروهی است. در کتاب مقدّس هم لباس به طور سمبولیک هویت شخص را نشان میدهد. برای مثال عیسی به «لباسی شایستهٔ جشن عروسی» اشاره کرد. (مت ۲۲:۱۱، ۱۲) همین طور در مکاشفه ۱۶:۱۴، ۱۵ عیسی هشدار داد که اگر یک شخص از لحاظ روحانی خوابش ببرد مثل این است که لباسش را که مظهر هویت مسیحیاش است از تنش درآورده. چنین شخصی ممکن است در حارمَگِدّون نجات پیدا نکند.
ب۰۹-E ۱/۲ ص ۱۵ ¶۳-۴
چه اسمی برازندهٔ من است؟
هیچ کدام از ما اسممان را خودمان انتخاب نکردهایم. اما شهرتی که به دست میآوریم به خودمان بستگی دارد. (امثال ۲۰:۱۱) از خودتان بپرسید: ‹اگر عیسی و رسولانش میخواستند برای من اسمی انتخاب کنند چه اسمی روی من میگذاشتند؟ چه اسمی خصوصیت برجستهٔ من و شهرتم را نشان میدهد؟›
چرا باید به این سؤال خوب فکر کنیم؟ چون کتاب مقدّس میگوید: «خوشنامی بهتر از ثروت زیاد است.» (امثال ۲۲:۱) اگر خوشنام باشیم دیگران برایمان احترام قائل میشوند. اما مهمتر از آن اگر پیش خدا خوشنام باشیم او اسممان را در «دفتر حیات» مینویسد و به ما زندگی ابدی میدهد.—مَلاکی ۳:۱۶؛ مکاشفه ۳:۵؛ ۲۰:۱۲-۱۵.
گوهرهای روحانی
بیدا۰۰-E ۸/۷ ص ۱۱ ¶۳
لبخند برایتان مفید است!
آیا زمانی را یادتان میآید که لبخند یک نفر به شما آرامش داده باشد یا برعکس چهرهٔ جدّیای یک نفر شما را نگران و ناامید کرده باشد؟ این نشان میدهد که لبخند زدن واقعاً مهم است. لبخند برای هر دو طرف مفید است؛ هم برای کسی که لبخند میزند و هم برای شخص مقابل. ایّوب در مورد بعضیها گفت: «وقتی به آنها لبخند میزدم، باور نمیکردند؛ اما صورت شاد من آنها را مطمئن میکرد.»—ایّوب ۲۹:۲۴.
۲۵-۳۱ دسامبر
گنجهایی در کلام خدا | ایّوب ۳۰-۳۱
«ایّوب چطور پاک ماند؟»
چشمان خود را از چیزهای پوچ و باطل برگردانید!
۸ مسیحیان حقیقی در برابر خواهش چشم و جسم محفوظ نیستند. بنابراین، کلام خدا ما را تشویق میکند تا نسبت به آنچه میبینیم و آرزو میکنیم خویشتندار باشیم. (۱قر ۹:۲۵، ۲۷؛ ۱یوحنّا ۲:۱۵-۱۷ خوانده شود.) ایّوب مردی خداترس تشخیص داد که بین دیدن و آرزو کردن ارتباط قویای است. او گفت: «با چشمان خود عهد بستهام، پس چگونه بر دوشیزهای نظر افکنم؟» (ایو ۳۱:۱) ایّوب نه تنها حاضر نبود با زنی رابطهٔ غیراخلاقی داشته باشد بلکه چنین افکاری را نیز در ذهنش راه نمیداد. عیسی هم برای تأکید این موضوع چنین گفت: «لیکن من به شما میگویم، هر کس به زنی نظر شهوت اندازد، همان دَم در دل خود با او زنا کرده است.» — مت ۵:۲۸.
به عاقبت راه خود فکر کنید
قبل از آن که در چنین راهی قدم بگذاریم از خود بپرسیم: ‹سرانجام این راه چیست؟› تأمّل کردن در «عاقبتِ» این راه میتواند ما را از عواقب بد آن محفوظ بدارد. کسانی که علائم فوق را نادیده گرفتند خود را در معرض ایدز یا دیگر امراض مقاربتی، حاملگی ناخواسته، سِقط جنین، از هم پاشیدگی خانواده و عذاب وجدان قرار دادهاند. پولُس به طور واضح بیان میکند آنانی که زندگی غیراخلاقی دارند از حیات جاودانی محروم خواهند شد.—۱قُرِنتیان ۶:۹، ۱۰.
ای نوجوانان با کلام خدا هدایت شوید
۱۵ چه وقت ممکن است تحت وسوسه قرار گیری، وقتی با دیگران هستی یا در خلوت؟ از آنجایی که در مدرسه یا سر کار ایمانت در خطر است آمادهٔ دفاع از آن هستی. اما فقط در اوقات فراغت است که به راحتی میتوانی معیارهای اخلاقی را کنار بگذاری و خود را در معرض خطر قرار دهی.
۱۶ چرا حتی در خلوت باید از یَهُوَه اطاعت نمایی؟ این موضوع را به یاد داشته باش: یَهُوَه چون دوستت دارد «به فکر» تو هست، به همین دلیل اعمالت میتواند او را شاد یا ناراحت سازد. (پیدا ۶:۵، ۶؛ امث ۲۷:۱۱؛ ۱پطر ۵:۷) یَهُوَه میخواهد به سخنش گوش کنی چون نفع تو را میخواهد. (اشع ۴۸:۱۷، ۱۸) در گذشته وقتی برخی از اسرائیلیان به توصیهٔ یَهُوَه اعتنا نکردند باعث رنجش او شدند. (مز ۷۸:۴۰، ۴۱) از طرفی دیگر، در کتاب مقدّس آمده است که فرشتهٔ یَهُوَه دانیال نبی را «مرد بسیار محبوب» صدا زد که نشان میدهد یَهُوَه او را دوست داشت. (دان ۱۰:۱۱) چرا؟ چون دانیال نه تنها در جمع بلکه در خلوت هم به یَهُوَه وفادار ماند. — دانیال ۶:۱۱ خوانده شود.
گوهرهای روحانی
ب۰۵-E ۱۵/۱۱ ص ۱۱ ¶۳
شنوندهٔ بامحبت
ایّوب کلّی با دوستانش دردودل کرد. با این حال گفت: «ای کاش کسی پیدا میشد که به حرفهایم گوش بدهد!» (ایّوب ۳۱:۳۵) پس واضح است که حرف زدن با آنها به ایّوب دلگرمی نداد. چون آنها نه به او اهمیتی دادند و نه سعی کردند احساساتش را درک کنند. پِطرُس رسول میگوید: «همهٔ شما وحدتنظر داشته باشید، با دیگران همدردی کنید، مهر برادرانه داشته، دلسوز و فروتن باشید.» (۱پِطرُس ۳:۸) ما چطور میتوانیم با دیگران همدردی کنیم؟ یک راه این است که به آنها توجه نشان بدهیم و سعی کنیم احساساتشان را درک کنیم. برای مثال میتوانیم با دلسوزی به آنها بگوییم: «حتماً خیلی ناراحت شدی» یا «وقتی یه نفر آدم رو درک نمیکنه خیلی حس بدیه.» یک راه دیگر این است که حرف شخص را با کلمات خودمان تکرار کنیم تا به او نشان دهیم که منظورش را فهمیدهایم. شنوندهٔ بامحبت، علاوه بر گوش دادن به حرفهای شخص مقابل، سعی میکند به احساسات او هم دقت کند.