کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • خواندن روان و سلاست بیان
    از برنامهٔ آموزش خدمت مسیحی فایده ببرید
    • درس ۴

      خواندن روان و سلاست بیان

      به چه نکاتی باید توجه کنید؟‏

      به نحوی بخوانید و صحبت کنید که کلمات و افکار به آسانی بر زبان جاری شود.‏ سخن روان و سلیس،‏ سخنی است که بریده‌بریده یا بسیار آهسته ادا نشود،‏ با تپق همراه نباشد و افکار،‏ یکی پس از دیگری بدون وقفه بیان شود.‏

      اهمیت این نکتهٔ سخنوری

      وقتی سخنران از سلاست کافی برخوردار نباشد،‏ ممکن است شنوندگان غرق افکاری دیگر شوند یا استنباطی اشتباه از سخنان او بکنند یا سخنانش برای آنان به حد کافی قانع‌کننده نباشد.‏

      آیا هنگام خواندن در بیان بعضی کلمات و عبارات دچار اشکال می‌شوید؟‏ آیا وقتی باید در مقابل یک جمع سخنرانی ارائه دهید،‏ اغلب به دنبال کلمات می‌گردید؟‏ اگر چنین است،‏ احتمالاً در سخن گفتن از سلاست کافی برخوردار نیستید.‏ شخصی که روان می‌خواند و سلیس صحبت می‌کند،‏ کلمات و افکار را به‌آسانی به زبان می‌آورد.‏ البته،‏ این بدین مفهوم نیست که بی‌وقفه،‏ به‌سرعت یا بدون فکر کردن صحبت می‌کند.‏ شیوهٔ بیان او دلنشین و بامتانت است.‏ در برنامهٔ آموزش خدمت مسیحی بر سلیس و روان صحبت کردن،‏ تأکید خاص می‌شود.‏

      عوامل مختلفی مانع سلاست در بیان می‌شود.‏ آیا برای شما نیز مواردی که در ادامه به آن‌ها اشاره شده است،‏ مانع می‌شود که با سلاست سخن گویید؟‏ ۱)‏ کلمات ناآشنا هنگام خواندن برای دیگران،‏ ۲)‏ مکث‌های مکرّر و نابجا،‏ ۳)‏ نداشتن آمادگی قبلی،‏ ۴)‏ عدم ترتیب منطقی در متن گفتار،‏ ۵)‏ محدود بودن دایرهٔ لغات و در نتیجه مکث برای یافتن کلمات،‏ ۶)‏ تأکید روی تعداد زیادی از کلمات،‏ ۷)‏ ناآشنا بودن با دستورزبان.‏

      اگر گفتار شما سلیس و روان نباشد،‏ حاضران شاید به احترام جلسه،‏ سالن جماعت را ترک نکنند،‏ اما افکارشان چه بسا در جای دیگر سیر کند.‏ در نتیجه،‏ درصد زیادی از مطالب گفتارتان را از دست می‌دهند.‏

      گاه لازم است سخنانتان سلیس و در عین حال پرقدرت بیان شود.‏ اما در این صورت باید مراقب باشید که سخنانتان تحکّم‌آمیز نباشد و حضار را معذّب نسازد.‏ همچنین اگر نحوهٔ بیان شما از دید شنوندگانی که پیشینهٔ فرهنگی متفاوتی دارند،‏ جسورانه و بی‌پروا باشد یا به نظرشان صادقانه نرسد،‏ گفته‌هایتان تأثیر مطلوب را بر آنان نخواهد گذاشت.‏ قابل توجه است که پولُس رسول هرچند سخنرانی مجرّب بود،‏ با حالتی «ناتوان،‏ ترسان و بسیار لرزان» نزد برادرانش در قُرِنتُس رفت.‏ آری،‏ او نمی‌خواست توجه آنان را به خود جلب کند.‏—‏۱قر ۲:‏۳‏.‏

      از عادات نادرست دوری جویید.‏ بسیاری از مردم عادت دارند که کلمات و صداهایی همچون «چیز» یا «اِ» را به گفته‌هایشان بیفزایند.‏ برخی دیگر اغلب فکر جدیدی را با «در واقع» یا «مثلاً» شروع می‌کنند یا هر جمله را با «نه؟‏» تمام می‌کنند.‏ شاید شما از تکرار چنین تکیه‌کلام‌ها یا صداهایی آگاه نباشید.‏ شاید بتوانید با کسی این موضوع را تمرین کنید و از او بخواهید به گفته‌هایتان گوش دهد و هر بار که شما چنین کلمات و صداهایی را به زبان آوردید،‏ بلافاصله پس از شما تکرار کند.‏ احتمالاً متعجب خواهید شد که چند بار چنین کلماتی را تکرار می‌کنید.‏

      برخی از مردم هنگام خواندن و صحبت کردن اغلب جمله‌ای را شروع می‌کنند و پیش از این که آن را به پایان برسانند،‏ تمام آنچه گفته‌اند یا بخشی از آن را تکرار می‌کنند.‏

      برخی دیگر با سرعتی مناسب صحبت می‌کنند،‏ اما پیش از این که یک خط فکری را به پایان برسانند،‏ خط فکری جدیدی را آغاز می‌کنند.‏ آنان شاید خیلی راحت و روان صحبت کنند،‏ اما تغییر ناگهانی افکار سبب عدم سلاست در سخنانشان می‌شود.‏

      چگونه می‌توان پیشرفت کرد؟‏ اگر هنگام صحبت کردن اغلب به دنبال کلمات می‌گردید،‏ باید با پشتکار تمام به دایرهٔ لغات خود بیفزایید.‏ هنگام خواندن مجلّهٔ برج دیده‌بانی و مجلّهٔ بیدار شوید!‏ یا هر چیز دیگر،‏ به‌خصوص توجه کنید که چه کلماتی برایتان ناآشناست.‏ تلفظ و معنای این کلمات را در لغتنامه بیابید و دایرهٔ لغات خود را گسترش دهید.‏ چنانچه لغتنامه در دسترس ندارید،‏ می‌توانید از کسی که به آن زبان به‌خوبی صحبت می‌کند،‏ کمک گیرید.‏

      برای پیشرفت در سلاست گفتار،‏ تلاش کنید که مرتباً با صدای بلند مطلبی را بخوانید.‏ دقت کنید که تلفظ چه کلماتی برایتان دشوار است و آن‌ها را با صدای بلند چندین بار تکرار کنید.‏

      برای خواندن روان باید به ارتباط بین کلمات یک جمله پی ببرید.‏ معمولاً کلمات را باید به شکل گروهی بخوانید تا بتوانید افکار مورد نظر نویسنده را انتقال دهید.‏ پس هنگام آماده کردن متن به کلماتی که با یکدیگر ارتباط معنایی دارند و باید با هم خوانده شوند،‏ به‌خصوص توجه کنید.‏ در صورت لزوم این کلمات را با علامتی مشخص کنید.‏ شما نه تنها باید کلمات را صحیح بخوانید،‏ بلکه باید افکار را نیز به‌روشنی انتقال دهید.‏ پس تک‌تک جملات یک بند را جداگانه به روش فوق بررسی کنید.‏ با خط فکری آن بند به‌خوبی آشنا شوید.‏ سپس آن را با صدای بلند بخوانید.‏ خواندن بند را آنقدر تمرین کنید تا بتوانید آن را بدون تپق و هر گونه مکث نابجا بخوانید.‏ سپس همین شیوه را برای بندهای بعدی به کار گیرید.‏

      سپس،‏ به سرعت خود بیفزایید.‏ اگر به ارتباط کلمات در جملات پی برده باشید،‏ می‌توانید در هر نگاه بیش از یک کلمه را ببینید.‏ همچنین می‌توانید حدس بزنید که چه کلمات و افکاری در ادامه خواهد آمد.‏ با این کار می‌توانید مطالب را بهتر بخوانید.‏

      روش دیگری که در پیشرفتتان در این راه مفید خواهد بود،‏ آن است که به طور مرتب متونی را بدون آمادگی قبلی بخوانید.‏ برای نمونه،‏ بدون آمادگی قبلی،‏ آیهٔ روز و متن مربوط به آن را بلند بخوانید و این کار را به طور منظم انجام دهید.‏ عادت کنید که با هر نگاه،‏ نه فقط یک کلمه،‏ بلکه تمام کلماتی را که به یک فکر مربوط می‌شود،‏ ببینید.‏

      اگر بخواهید در گفتگو با دیگران سلیس و روان صحبت کنید،‏ باید ابتدا فکر کنید و بعد صحبت کنید.‏ این کار را جزو زندگی روزمرهٔ خود سازید.‏ تصمیم گیرید که می‌خواهید چه افکاری را بیان کنید و به چه ترتیبی آن‌ها را عنوان کنید.‏ آنگاه آن را به زبان آورید.‏ عجله نکنید.‏ بکوشید که هر فکر را تماماً،‏ یعنی بدون وقفه یا تغییر خط فکری بیان کنید.‏ شاید استفاده از جملات ساده و کوتاه برای شما مفید باشد.‏

      اگر آنچه می‌خواهید بگویید در ذهنتان روشن باشد،‏ کلمات اغلب به‌خودی‌خود به ذهنتان خواهد آمد.‏ معمولاً لزومی ندارد که واژه‌ها را از پیش انتخاب کنید.‏ به‌خصوص برای پیشرفت در این زمینه بهتر است که افکار در ذهنتان روشن باشد و کلمات را هنگام صحبت کردن انتخاب کنید.‏ اگر چنین کنید و همچنان بجای تمرکز بر کلمات بر افکار تمرکز کنید،‏ کلمات معمولاً به‌خودی‌خود به ذهنتان خطور خواهد کرد و آن‌ها را با احساس بیان خواهید کرد.‏ اما اگر بجای تمرکز بر افکار بر کلمات تمرکز کنید،‏ احتمالاً بریده‌بریده صحبت خواهید کرد.‏ بی‌شک با تمرین شما می‌توانید روان بخوانید و سلیس صحبت کنید؛‏ مهارتی که در تعلیم دادن بس پراهمیت است.‏

      موسی هنگامی که یَهُوَه از او خواست که به نمایندگی از سوی او در مقابل قوم اسرائیل و فرعون صحبت کند،‏ توانایی این کار را در خود نمی‌دید.‏ چرا؟‏ او نمی‌توانست با سلاست سخن گوید؛‏ شاید او نوعی اختلال گفتاری داشت.‏ (‏خرو ۴:‏۱۰؛‏ ۶:‏۱۲‏)‏ پس موسی که قبول این مسئولیت برایش دشوار بود،‏ عذر و بهانه آورد،‏ اما یَهُوَه بهانه‌های او را نپذیرفت.‏ یَهُوَه خدا،‏ هارون را به عنوان سخنگو انتخاب کرد،‏ اما به موسی نیز در سخن گفتن یاری رساند.‏ موسی بارها نه تنها در مقابل یک نفر یا گروهی از مردم صحبت کرد،‏ بلکه حتی در مقابل تمام قوم سخن گفت؛‏ سخنان او آنان را به عمل واداشت.‏ (‏تث ۱:‏۱-‏۳؛‏ ۵:‏۱؛‏ ۲۹:‏۲؛‏ ۳۱:‏۱،‏ ۲،‏ ۳۰؛‏ ۳۳:‏۱‏)‏ شما نیز اگر به یَهُوَه توکّل کنید و از خود پشتکار نشان دهید می‌توانید با سخنانتان خدا را جلال دهید.‏

      فائق آمدن بر لکنت زبان

      عوامل بسیاری سبب ایجاد لکنت زبان می‌شود.‏ درمان‌هایی که برای برخی مفید بوده است،‏ برای برخی دیگر چندان تأثیرگذار نبوده است.‏ اما آنچه مسلّم است برای هر پیشرفتی در این زمینه نباید دست از تلاش بکشید.‏

      آیا برای پاسخ دادن در جلسات دلهره یا حتی وحشت دارید؟‏ از یَهُوَه در دعا طلب کمک کنید.‏ (‏فیلیپ ۴:‏۶،‏ ۷‏)‏ افکار خود را بر حمد و ستایش یَهُوَه و کمک به دیگران معطوف کنید.‏ انتظار نداشته باشید که این مشکل کاملاً از میان برود،‏ بلکه ببینید که کمک‌هایی که دریافت کرده‌اید تا چه اندازه در پیشرفتتان مؤثر بوده است.‏ با دیدن برکات یَهُوَه و تشویق برادرانتان،‏ بر آن می‌شوید که بیشتر تلاش کنید.‏

      برنامهٔ آموزش خدمت مسیحی این امکان را برایتان فراهم می‌سازد که مرتباً در مقابل یک جمع صحبت کنید.‏ شما در این برنامه در مقابل جمعی کوچک که دوست دارند موفقیت شما را ببینند،‏ صحبت خواهید کرد و قطعاً بیانی روان‌تر از آنچه انتظار دارید خواهید داشت.‏ این کار اعتمادبه‌نَفْس شما را بیشتر خواهد کرد تا در موقعیت‌های دیگر نیز راحت‌تر بتوانید صحبت کنید.‏

      وقتی باید گفتاری در جماعت ارائه دهید،‏ آن را از پیش به‌خوبی آماده کنید و هنگام اجرای آن غرق موضوع شوید.‏ متناسب با موضوع سخنرانی‌تان با احساس صحبت کنید.‏ اگر لکنت زبان پیدا کردید تا حد ممکن آرامش خود را حفظ کنید و لحن صدایتان را آرام نگه دارید.‏ عضلات آرواره‌تان را آزاد کنید.‏ از جملات کوتاه استفاده کنید.‏ تا حد ممکن از افزودن صداهایی همچون «اِ» بپرهیزید.‏

      برخی از کسانی که بر لکنت زبان خود فائق آمده‌اند سعی می‌کنند به جای کلماتی که آنان را به لکنت می‌اندازد،‏ از کلمات مترادف استفاده کنند.‏ برعکس،‏ برخی دیگر ترجیح می‌دهند صداهایی را که به‌خصوص آنان را به لکنت می‌اندازد،‏ بارها و بارها تمرین کنند.‏

      اگر در گفتگو با دیگران دچار لکنت می‌شوید،‏ نگذارید این مشکل مانع شود که با دیگران ارتباط برقرار کنید.‏ گاه می‌توانید از شخص مقابلتان بخواهید صحبت کند تا زمانی که خود بتوانید سخنتان را ادامه دهید.‏ اگر لازم دیدید حتی می‌توانید مطلب را بنویسید یا مطلبی را از روی نشریه‌ای به مخاطبتان نشان دهید.‏

      توصیه‌هایی برای کسب این مهارت

      • هنگام خواندن مجلّه یا کتابی،‏ کلمات جدید را برای خود با علامتی مشخص کنید،‏ معنای آن را بیابید و آن را به کار گیرید.‏

      • هر روز حداقل به مدت ۵ تا ۱۰ دقیقه متنی را با صدای بلند بخوانید.‏

      • مطالبی را که باید در مقابل جماعت بخوانید،‏ به‌خوبی آماده کنید.‏ به‌ویژه به کلماتی توجه کنید که به خاطر ارتباط معنایی باید با هم خوانده شوند.‏ با خط فکری متن آشنا شوید.‏

      • در گفتگوهای روزمره تلاش کنید ابتدا فکر کنید و بعد صحبت کنید و هر جمله را کامل و بدون وقفه بیان کنید.‏

      تمرین:‏ داوران ۷:‏۱-‏۲۵ را بند به بند بررسی کنید.‏ مفهوم هر بند را به‌خوبی درک کنید.‏ با کمک لغتنامه معنی و تلفظ کلمات ناآشنا را بیابید.‏ هر یک از اسامی را با صدای بلند ادا کنید.‏ سپس بند را با صدای بلند و با دقت بخوانید.‏ وقتی به خواندن آن بند تسلّط یافتید،‏ همین شیوه را در مورد بندهای دیگر به کار گیرید.‏ سپس کل باب را بخوانید.‏ برای بار دوم آن را کمی سریع‌تر بخوانید.‏ یک بار دیگر همان سرعت را حفظ کنید،‏ اما قسمت‌هایی از متن را که امکان دارد،‏ سریع‌تر بخوانید؛‏ البته نه آنقدر سریع که در ادای کلمات دچار اشکال شوید.‏

  • مکث بجا
    از برنامهٔ آموزش خدمت مسیحی فایده ببرید
    • درس ۵

      مکث بجا

      به چه نکاتی باید توجه کنید؟‏

      هنگام صحبت کردن و خواندن از روی متن،‏ در نقاط مناسب مکث کامل کنید.‏ گاه نیز شاید لازم باشد تنها مکثی کوتاه کنید یا برای اندک زمانی صدای خود را پایین بیاورید.‏ مکث بجا،‏ مکثی است که مفید و هدفمند باشد.‏

      اهمیت این نکتهٔ سخنوری

      اگر بخواهیم سخنمان به‌خوبی درک شود،‏ مکث مناسب اهمیت بسیار دارد.‏ همچنین می‌توانیم با مکث بجا نکات مهم را برجسته سازیم.‏

      هنگام صحبت کردن مکث بجا اهمیت بسیار دارد؛‏ حال چه هنگام سخنرانی باشد،‏ چه هنگام گفتگو با یک فرد.‏ اگر هنگام سخن گفتن مکث نکنید،‏ نمی‌توانید مفاهیم را به‌روشنی انتقال دهید و حتی ممکن است سخنانتان به گوش نامفهوم برسد.‏ مکث بجا به سخنانتان وضوح و روشنی می‌بخشد.‏ همچنین با مکث مناسب می‌توانید نکات اصلی را برجسته سازید و تأثیری ماندگار بر شنوندگان بگذارید.‏

      چگونه می‌توانید تشخیص دهید که کجا مکث کنید و چه مدت مکث کنید؟‏

      مکث متناسب با علائم نگارش.‏ امروزه علائم نگارش در نوشتار اهمیت بسیار یافته است.‏ گاه این علائم در پایان جمله می‌آید و حالت خبری یا سؤالی آن را مشخص می‌کند.‏ در بعضی زبان‌ها نقل‌قول‌ها نیز با علائم نگارش نشان داده می‌شود.‏ شماری از این علائم،‏ ارتباط میان بخش‌های جمله را مشخص می‌کند.‏ کسی که متنی را در دل خود می‌خواند،‏ این علائم را می‌بیند و مفهوم جمله را به کمک آن‌ها درک می‌کند.‏ اما وقتی شخص می‌خواهد متنی را برای دیگران بخواند،‏ باید برای انتقال مفهوم درست،‏ صدایش را با علائم نگارش تطبیق دهد.‏ (‏برای توضیحات بیشتر به درس ۱،‏ «‏خواندن دقیق و صحیح‏» رجوع شود.‏)‏ توجه نکردن به علائم نگارش ممکن است سبب شود که شنونده مطلب را به‌آسانی درک نکند یا حتی مفهوم دیگری از آن استنباط کند.‏

      علاوه بر علائم نگارش،‏ تشخیص افکار در یک جمله نیز نشان می‌دهد که کجا مکث،‏ مناسب است.‏ موسیقیدانی معروف یک بار چنین گفت:‏ «من نت‌ها را مثل هر پیانیست دیگری می‌نوازم،‏ اما هنر من در مکث میان نت‌هاست.‏» همین امر در سخن گفتن نیز صادق است.‏ مکث به‌موقع به تکلیفی که برای آماده کردن آن زحمت کشیده‌اید،‏ زیبایی و مفهوم می‌بخشد.‏

      هنگام آماده کردن متنی که می‌خواهید در برابر جمع بخوانید،‏ شاید لازم ببینید قسمت‌هایی از متن را با نشانه‌هایی علامت‌گذاری کنید.‏ در جایی که می‌خواهید مکثی کوتاه یا حتی درنگی کنید،‏ خط عمودی کوتاهی بکشید.‏ برای مکثی طولانی‌تر دو خط عمودی کنار هم بکشید.‏ اگر متوجه شدید که خواندن بخشی از یک جمله برایتان دشوار است و مرتباً در جای اشتباه مکث می‌کنید،‏ کلمات آن را با علامتی به هم متصل کنید تا آن‌ها را با هم بخوانید.‏ سپس آن بخش جمله را دوباره بخوانید.‏ بسیاری از سخنرانان مجرّب این شیوه را به کار می‌گیرند.‏

      ما معمولاً هنگام گفتگوهای روزمره در مکث کردن دچار اشکال نمی‌شویم؛‏ زیرا دقیقاً می‌دانیم چه افکاری را می‌خواهیم بیان کنیم.‏ اما اگر هنگام ارائهٔ تکلیفی در جماعت عادت داشته باشیم که بدون توجه به افکار و مفاهیم،‏ مرتباً مکث کنیم،‏ سخنانمان قدرت و روشنی لازم را نخواهد داشت.‏ برای پیشرفت در این زمینه،‏ چند توصیه در درس ۴،‏ «خواندن روان و سلاست بیان» آمده است.‏

      مکث هنگام تغییر موضوع.‏ وقتی از یک نکتهٔ اصلی به نکته‌ای دیگر می‌روید،‏ مکثی مناسب به شنوندگان فرصت می‌دهد بر آنچه گفته شد تعمّق کنند،‏ خود را برای شنیدن نکته‌ای جدید آماده کنند،‏ تشخیص دهند موضوع تغییر می‌کند و موضوع جدید را بهتر جذب کنند.‏ این مکث همان قدر اهمیت دارد که کم کردن سرعت اتومبیل در یک تقاطع برای تغییر مسیر اهمیت دارد.‏

      یکی از دلایلی که برخی سخنرانان بدون وقفه نکات را پشت سر هم بیان می‌کنند،‏ گنجاندن مطالب زیاد در سخنرانی‌شان است.‏ دلیل دیگر آن،‏ شاید شیوهٔ صحبت کردن آنان در گفتگوهای روزمره‌شان باشد؛‏ عادتی که ممکن است از اطرافیانشان گرفته باشند.‏ آنچه مسلّم است،‏ این شیوهٔ صحبت کردن شیوهٔ مؤثری برای تعلیم دادن نیست.‏ اگر شما می‌خواهید نکته‌ای را بیان کنید که می‌دانید برای شنوندگان مفید است و می‌خواهید در خاطرشان بماند،‏ برای برجسته ساختن آن وقت کافی بگذارید.‏ آری،‏ مکث برای این که نکته‌ای واضح و روشن بیان شود،‏ بس پراهمیت است.‏

      اگر سخنرانی شما از روی رئوس مطالب باشد،‏ متن سخنرانی را به گونه‌ای تنظیم کنید که مکث‌های میان نکات اصلی کاملاً روشن باشد.‏ اگر سخنرانی‌تان،‏ خواندن متنی از پیش نوشته شده باشد،‏ پایان هر نکتهٔ اصلی را با علامتی برای خود مشخص کنید.‏

      مدت مکث برای تغییر موضوع،‏ معمولاً باید بیشتر از مکث‌هایی باشد که متناسب با علائم نگارش به کار می‌بریم،‏ اما نباید آنقدر باشد که برای شنوندگان خسته‌کننده شود.‏ اگر مکث شما بیش از حد باشد،‏ شاید به نظر برسد که سخنرانی خود را به‌خوبی آماده نکرده‌اید و نمی‌دانید گفتهٔ خود را چگونه ادامه دهید.‏

      مکث برای تأکید.‏ این گونه مکث اغلب تأثیری عاطفی و عمیق بر شنوندگان می‌گذارد.‏ سخنران ممکن است این مکث را قبل از مطرح کردن مطلب یا سؤالی که می‌خواهد آن را با قدرت و شدّت بیان کند به کار برد و بدین سان در شنوندگان اشتیاق برای شنیدن نکتهٔ بعدی را به وجود آورد.‏ همچنین ممکن است سخنران آن را بعد از چنین مطالب یا سؤالاتی به کار برد تا شنوندگان فرصت یابند به آن فکر کنند.‏ تأثیر این دو روش متفاوت است.‏ پس این با شماست که تشخیص دهید کدام شیوه مناسب‌تر است.‏ به خاطر داشته باشید که مکث برای تأکید باید تنها برای نکات واقعاً مهم به کار برده شود،‏ در غیر این صورت نکات مهم در میان نکات دیگر گم خواهد شد.‏

      عیسی یک بار در کنیسهٔ ناصره،‏ هنگامی که آیاتی را از روی نوشته‌های مقدّس می‌خواند،‏ با مکثی بجا،‏ بر مطلبی مهم تأکید کرد.‏ او نخست از طومار اِشَعْیای نبی مطلبی را در خصوص وظیفه و رسالت خود خواند.‏ اما پیش از آن که کاربرد آن را بیان کند،‏ طومار را پیچید،‏ آن را به خادم کنیسه بازگرداند و نشست.‏ سپس در حالی که همه در کنیسه به او چشم دوخته بودند،‏ گفت:‏ «امروز،‏ این نوشته‌ای که شنیدید،‏ تحقق یافت.‏»—‏لو ۴:‏۱۶-‏۲۱‏.‏

      مکث هنگامی که موقعیت ایجاب می‌کند.‏ در موقعیت‌هایی خاص گاه لازم است اندکی مکث کنید.‏ در خدمت موعظه به دلیل صدای عبور و مرور اتومبیل‌ها یا گریهٔ یک کودک گاه لازم می‌شود چند لحظه از صحبت کردن باز ایستید.‏ اگر چنین اختلالی طی جلسات و اجتماعاتمان روی دهد،‏ شاید بتوانید بلندی صدایتان را کمی بالا ببرید و به سخنرانی خود ادامه دهید.‏ اما اگر صدا بلند باشد و ادامه یابد،‏ لازم است چند لحظه مکث کنید؛‏ زیرا به هر حال در چنین موقعیتی حضار نمی‌توانند به سخنانتان گوش دهند.‏ پس برای آن که حاضران از مطالب سودمندی که ارائه می‌دهید فایده برند،‏ از مکث بجا و درست استفاده کنید.‏

      مکث برای به تفکّر وا داشتن شنوندگان.‏ حتی در سخنرانی‌هایی که حاضران نمی‌توانند مشارکتی داشته باشند،‏ مهم است آنان را بر آن دارید که در ذهن خود به سؤالات شما پاسخ دهند.‏ وقتی برای به تفکّر واداشتن حاضران سؤالی مطرح می‌کنید،‏ اگر مکث کافی نکنید،‏ سؤال شما تأثیر مطلوب را نخواهد داشت.‏

      البته،‏ مکث کردن نه تنها هنگام سخنرانی،‏ بلکه همچنین هنگام موعظه کردن نیز اهمیت دارد.‏ هستند کسانی که هنگام صحبت کردن هرگز مکث نمی‌کنند.‏ اگر شما نیز این مشکل را دارید،‏ سعی کنید با جدّیت در مکث بجا مهارت کسب کنید.‏ به این ترتیب،‏ نه تنها دیگران از گفتگو با شما لذّت خواهند برد،‏ بلکه فعالیت‌هایتان در خدمت موعظه نتیجه‌بخش‌تر خواهد بود.‏ مکث،‏ سکوتی کوتاه است و گفته می‌شود که با اندکی سکوت می‌توانیم به سخنانمان مفهوم بخشیم،‏ بر نکات مهم تأکید کنیم،‏ نظر شنونده را جلب کنیم و لحظه‌ای برای او آرامش ایجاد کنیم.‏

      گفتگو،‏ تبادل نظر بین دو یا چند نفر است.‏ اگر شما به گفته‌های طرف مقابل گوش دهید و به آنچه می‌گوید توجه و علاقه نشان دهید،‏ او نیز بیشتر راغب خواهد بود که به گفته‌های شما گوش دهد.‏ لازمهٔ این کار این است که گاه طی گفتگو به اندازهٔ کافی مکث کنید تا طرف مقابل بتواند نظر خود را بیان کند.‏

      خدمت موعظهٔ ما اغلب زمانی ثمربخش خواهد بود که با مخاطبمان گفتگو کنیم.‏ بسیاری از شاهدان یَهُوَه پی برده‌اند که پس از سلام و احوال‌پرسی،‏ اگر دلیل دیدار خود را برای مخاطبشان توضیح دهند و سپس سؤالی مطرح کنند،‏ نتیجه‌ای خوب از دیدارشان خواهند گرفت.‏ آنان پس از مطرح کردن سؤال،‏ کمی سکوت می‌کنند تا مخاطبشان نظراتش را بیان کند.‏ پس از آن،‏ از او تشکر می‌کنند.‏ هنگام گفتگو ممکن است چندین بار به مخاطبشان فرصت اظهار نظر دهند.‏ آنان به‌خوبی می‌دانند که اگر از اعتقادات و دیدگاه‌های شخص در خصوص موضوع مورد بحث اطلاع بیشتری به دست آورند،‏ بهتر می‌توانند به او کمک کنند.‏—‏امث ۲۰:‏۵‏.‏

      البته شاید همهٔ مخاطبانمان آن طور که ما انتظار داریم،‏ به پرسش‌های ما پاسخ ندهند.‏ عیسی نیز با چنین موقعیت‌هایی روبرو شد،‏ اما به مخاطبانش،‏ حتی به مخالفان خود،‏ فرصت کافی داد تا نظراتشان را بگویند.‏ (‏مرق ۳:‏۱-‏۵‏)‏ اگر برای صحبت کردن،‏ به مخاطبمان فرصت کافی بدهیم،‏ او را بر آن می‌داریم که به موضوع مورد بحث فکر کند.‏ در نتیجه شاید آنچه را واقعاً به آن معتقد است،‏ بیان کند.‏ در واقع یکی از اهداف ما در خدمت موعظه این است که با عنوان کردن موضوعات حیاتی کتاب مقدّس که شخص باید در مورد آن تصمیم‌گیری کند،‏ عمیقاً بر افکار و دل او تأثیر گذاریم.‏—‏عبر ۴:‏۱۲‏.‏

      حقیقتاً مکث بجا در خدمت موعظه هنری ارزشمند است.‏ وقتی مکث به‌خوبی به کار برده شود،‏ افکار به‌روشنی انتقال می‌یابد و اغلب در یاد مخاطب می‌ماند.‏

      توصیه‌هایی برای کسب این مهارت

      • هنگام خواندن در مقابل دیگران به علائم نگارش توجه خاص کنید.‏

      • به گفته‌های سخنرانان ماهر به‌خوبی گوش دهید و توجه کنید که در کجا و چه مدت مکث می‌کنند.‏

      • پس از بیان نکته‌ای که می‌خواهید شنونده به خاطر بسپارد،‏ مدتی مکث کنید تا در ذهن او حک شود.‏

      • هنگام گفتگو با دیگران از آنان بخواهید نظراتشان را بگویند و به آن خوب گوش دهید.‏ بگذارید صحبت‌هایشان تمام شود و سخنانشان را قطع نکنید.‏

      تمرین:‏ مَرقُس ۹:‏۱-‏۱۳ را با صدای بلند بخوانید و متناسب با هر یک از علائم نگارش مکث کنید.‏ اما مراقب باشید خواندن شما بیش از حد طولانی نشود.‏ پس از خواندن و تمرین متن،‏ از کسی بخواهید به شما گوش دهد و برای این که در استفاده از مکث بجا پیشرفت کنید،‏ شما را راهنمایی کند.‏

  • تأکید درست
    از برنامهٔ آموزش خدمت مسیحی فایده ببرید
    • درس ۶

      تأکید درست

      به چه نکاتی باید توجه کنید؟‏

      روی کلمات و عبارات به گونه‌ای تأکید کنید که شنوندگان بتوانند مفاهیم و نکات را به‌راحتی درک کنند.‏

      اهمیت این نکتهٔ سخنوری

      سخنران با تأکید درست،‏ به شنوندگان کمک می‌کند که تمرکز خود را حفظ کنند.‏ او همچنین با این کار می‌تواند آنان را متقاعد سازد یا ترغیب کند.‏

      وقتی صحبت می‌کنید یا متنی را با صدای بلند می‌خوانید،‏ مهم است که نه فقط کلمات را درست تلفظ کنید،‏ بلکه روی کلمات کلیدی و عبارات حاوی اطلاعات مهم به گونه‌ای تأکید کنید که مفاهیم و نکات به‌روشنی بیان شود.‏

      مسلّماً کسی که روی بعضی کلمات یا حتی تعداد زیادی از کلمات تأکید می‌کند،‏ لزوماً تأکید را به‌درستی به کار نمی‌برد.‏ برای تأکید درست باید تشخیص دهیم کدام کلمات باید با تأکید ادا شود.‏ اگر تأکید روی کلمات دیگر بیفتد،‏ چه بسا شنوندگان مفهوم سخنانتان را به‌درستی درک نکنند و تمرکزشان را از دست بدهند.‏ آری،‏ آنچه می‌خوانید یا بیان می‌کنید ممکن است بسیار آموزنده و مفید باشد،‏ اما اگر تأکید در جای درست نباشد،‏ آن طور که باید شنوندگان را ترغیب نخواهد کرد.‏

      برای تأکید،‏ شیوه‌های مختلفی وجود دارد و اغلب ترکیبی از آن‌ها به کار گرفته می‌شود.‏ برخی از این شیوه‌ها عبارتند از:‏ بالا بردن صدا،‏ دادن احساس بیشتر به صدا،‏ پایین آوردن سرعت بیان و شمرده ادا کردن کلمات،‏ مکث قبل یا بعد از نکته‌ای خاص (‏یا شاید در هر دو جا)‏،‏ ایما و اشارات و تغییر دادن حالت چهره.‏ در برخی زبان‌ها می‌توان با زیر یا بم کردن صدا نیز بر نکته‌ای تأکید کرد.‏ با توجه به موضوع مورد بحث و موقعیتی که در آن قرار دارید،‏ باید تشخیص دهید که کدام شیوهٔ تأکید مناسب‌تر است.‏

      برای تشخیص این که چه کلماتی را با تأکید ادا کنید،‏ به این نکات توجه کنید:‏ ۱)‏ تأکید روی کلمات یک جمله،‏ نه تنها به مفهوم آن جمله،‏ بلکه به مضمون متن نیز بستگی دارد.‏ ۲)‏ با تأکید می‌توان مشخص کرد که مطلبی جدید آغاز شده است؛‏ این مطلب ممکن است آغاز یکی از نکات اصلی باشد یا تغییر در خط استدلال.‏ با تأکید همچنین می‌توان پایان خط استدلال را برجسته کرد.‏ ۳)‏ در یک سخنرانی با تأکید بجا می‌توان احساس خود را نسبت به مطلبی ابراز کرد.‏ ۴)‏ با تأکید بجا همچنین می‌توان نکات اصلی یک سخنرانی را برجسته نمود.‏

      سخنران یا کسی که متنی را می‌خواند برای این که از تأکید بجا استفاده کند،‏ باید کاملاً با مطلبی که ارائه می‌دهد آشنا باشد و قلباً بخواهد که حضار آن را درک کنند.‏ مردانی که در روزگار عِزرا قوم را آموزش می‌دادند نیز چنین کردند.‏ در نِحِمیا ۸:‏۸ آمده است:‏ «آنان از کتاب،‏ یعنی از تورات خدا،‏ می‌خواندند و آن را توضیح داده،‏ مفهومش را بیان می‌کردند تا مردم آنچه را که قرائت می‌شد،‏ دریابند.‏» کاملاً واضح است کسانی که تورات را می‌خواندند و توضیح می‌دادند،‏ به اهمیت این امر پی برده بودند که شنوندگانشان باید مفهوم آنچه خوانده می‌شود را بفهمند،‏ آن را به خاطر بسپارند و به آن عمل کنند.‏

      چه عواملی سبب تأکید نابجا می‌شود؟‏ اغلبِ افراد طی صحبت‌های روزمره‌شان به‌روشنی منظور خود را می‌رسانند.‏ اما وقتی می‌خواهند از روی متنی که شخصی دیگر آن را نوشته است،‏ بخوانند،‏ شاید برایشان دشوار باشد که تشخیص دهند روی کدام کلمات یا عبارات باید تأکید کنند.‏ نکتهٔ مهم این است که باید متن را به‌درستی درک کرد و برای این منظور باید آن را به‌دقت بررسی و مطالعه نمود.‏ پس اگر از شما خواسته شود که در جلسات جماعت متنی را بخوانید،‏ آن را به‌خوبی آماده کنید.‏

      برخی به جای تأکید بجا،‏ از «تأکید تناوبی» استفاده می‌کنند؛‏ یعنی بدون توجه به این که آیا تأکید،‏ مفهوم متن را روشن‌تر می‌سازد یا نه،‏ پس از هر چند کلمه،‏ کلمه‌ای را با تأکید ادا می‌کنند.‏ برخی دیگر کلمات دستوری همچون حروف اضافه یا حروف ربط را با تأکید بیش از حد ادا می‌کنند.‏ اگر تأکیدها کمکی به روشن شدن متن نکند،‏ توجه شنوندگان به نحوهٔ خواندن شخص جلب می‌شود،‏ نه مطلبی که می‌خواند.‏

      برخی سخنرانان وقتی می‌خواهند بر مطلبی تأکید کنند به نحوی صدایشان را بلند می‌کنند که سخنانشان حالت سرزنش‌آمیز به خود می‌گیرد.‏ شکی نیست که از این روش نتیجهٔ خوبی حاصل نمی‌شود.‏ اگر تأکید حالت طبیعی نداشته باشد،‏ شاید شنوندگان حس کنند که سخنران خود را برتر از آنان می‌داند.‏ چقدر بهتر است که با بیانی پرمهر به آنان نشان دهید که پندها و توصیه‌هایتان معقول و بر مبنای کتاب مقدّس است!‏

      چگونه در این مهارت پیشرفت کنید؟‏ کسانی که به‌درستی از تأکید استفاده نمی‌کنند،‏ اغلب از این مشکل خود آگاه نیستند.‏ شخص دیگری باید توجه آنان را به این نکته جلب کند.‏ اگر نیاز دارید در این زمینه پیشرفت کنید،‏ در این برنامهٔ آموزشی به شما راهنمایی داده خواهد شد.‏ همچنین می‌توانید از هر سخنران مجرّب دیگری کمک بخواهید.‏ از او بخواهید به‌دقت به سخنرانی یا خواندن شما توجه کند و شما را در راه پیشرفتتان راهنمایی کند.‏

      برادری که شما را راهنمایی می‌کند،‏ شاید در ابتدا پیشنهاد کند که برای تمرین،‏ یکی از مقالات مجلّهٔ برج دیده‌بانی را بخوانید.‏ بی‌شک از شما می‌خواهد که جمله‌ها را بررسی کنید و تشخیص دهید کدام کلمات یا عبارات باید با تأکید خوانده شود تا شنوندگان مطالب را راحت‌تر درک کنند.‏ شاید یادآوری کند که به کلماتی که با حروف مورّب و درشت برجسته شده است،‏ به‌خصوص توجه کنید.‏ به خاطر آورید که باید ارتباط بین کلمات یک جمله را در نظر گرفت.‏ پس اغلب لازم است گروهی از کلمات برجسته شود،‏ نه صرفاً یک کلمه.‏ در برخی زبان‌ها از فرد مبتدی خواسته می‌شود که برای تشخیص این که روی چه کلماتی باید تأکید کند،‏ به نشانه‌های آوایی یا علائم نگارش دقت کند.‏

      در مرحلهٔ بعد،‏ برادری که شما را راهنمایی می‌کند،‏ شاید از شما بخواهد که دید خود را بازتر کنید و مضمون متن را نیز در نظر گیرید.‏ برای مثال،‏ در کل بند چه نکته‌ای بسط داده شده است؟‏ در نظر داشتن این امر چه تأثیری بر تأکید کلمات و عبارات هر جمله دارد؟‏ به عنوان مقاله و زیرعنوان مربوط به بخشی که می‌خوانید نگاهی اندازید.‏ این‌ها چه تأثیری در انتخاب کلماتی دارد که باید روی آن‌ها تأکید شود؟‏ تمام این موارد را در نظر گیرید،‏ اما مراقب باشید که روی تعداد زیادی از کلمات تأکید قوی نگذارید.‏

      چه بخواهید یک سخنرانی آزاد و فی‌البداهه ایراد کنید،‏ چه بخواهید متنی را بخوانید،‏ باید به خط استدلال به‌خوبی توجه کنید.‏ برادری که شما را راهنمایی می‌کند،‏ شاید تشویقتان کند که با در نظر داشتن این موضوع بر کلمات و عبارات تأکید کنید.‏ پس باید دقت کنید که کجا خط استدلال به پایان می‌رسد یا در کجا توضیح نکته‌ای مهم پایان می‌یابد و نکته‌ای دیگر آغاز می‌شود.‏ اگر هنگام سخنرانی یا خواندن مطلبی به این امر توجه داشته باشید،‏ شنوندگانتان از تلاش‌هایتان بیشتر بهره خواهند برد.‏ برای این منظور شاید بتوانید بر چنین کلمات و عباراتی تأکید کنید:‏ «در ابتدا،‏» «نکتهٔ بعدی،‏» «در آخر،‏» «پس» و «در نتیجه.‏»‏

      برادری که شما را راهنمایی می‌کند همچنین توجهتان را به نکاتی که باید با احساس بیان کنید،‏ جلب می‌کند.‏ برای این منظور شاید لازم باشد روی چنین کلماتی تأکید کنید:‏ «خیلی،‏» «یقیناً،‏» «غیرممکن،‏» «ابداً،‏» «مهم» و «همیشه.‏» با این کار همان احساسی را به شنوندگان القا می‌کنید که باید به آن موضوع داشته باشند.‏ در این خصوص در درس ۱۱،‏ «‏گرمی و احساس‏» مطالب بیشتری را بررسی خواهیم کرد.‏

      برای پیشرفت در این مهارت همچنین به شما توصیه می‌شود نکات اصلی‌ای را که می‌خواهید شنوندگان به خاطر بسپارند،‏ به‌روشنی در ذهن داشته باشید.‏ این موضوع در درس ۷،‏ «‏برجسته ساختن نکات اصلی متن‏» که در مورد خواندن در جماعت است و در درس ۳۷،‏ «‏برجسته ساختن نکات اصلی سخنرانی‏» که در مورد سخنرانی در جلسات است،‏ بیشتر بررسی خواهد شد.‏

      اگر در تلاشید که در خدمت موعظه پیشرفت کنید،‏ به نحوهٔ خواندن آیات کتاب مقدّس توجهی خاص کنید.‏ از خود هر بار بپرسید:‏ ‹از خواندن این آیه چه هدفی دارم؟‏› هنگام تعلیم،‏ ادای صحیح کلمات تنها کافی نیست.‏ حتی اگر متن را با احساسی درست بخوانید نیز شاید کافی نباشد.‏ برای مثال،‏ وقتی به پرسش مخاطبتان پاسخ می‌دهید یا به او یکی از تعالیم اساسی کتاب مقدّس را می‌آموزید،‏ بجاست که روی کلمات یا عباراتی در آیات تأکید کنید که آن نکته را روشن می‌سازد.‏ در غیر این صورت شاید مخاطبتان به نکتهٔ آیهٔ مورد نظر پی نبرد.‏

      سخنرانی کم‌تجربه شاید واقف باشد که برای برجسته کردن کلمات یا عباراتی خاص،‏ باید آن‌ها را با تأکید ادا کند،‏ اما شاید روی آن کلمات یا عبارات بیش از حد تأکید کند.‏ نتیجهٔ آن همچون نوازنده‌ای کم‌تجربه است که نمی‌داند نُت‌ها را باید با چه قدرتی بنوازد.‏ اما با تمرین بسیار می‌آموزد که هر نُت را چگونه بنوازد تا موسیقی برای شنوندگان دلنشین باشد.‏

      پس از آموختن این چند نکتهٔ اساسی،‏ بجاست توجه کنید که سخنرانان باتجربه چگونه عمل می‌کنند و چگونه از درجات مختلف تأکید بهره می‌گیرند.‏ همچنین درمی‌یابید که چگونه سخنران با استفاده از شیوه‌های مختلف تأکید،‏ مطالب را روشن می‌سازد.‏ با پیشرفت در این مهارت،‏ شنوندگانتان از آنچه می‌خوانید یا بیان می‌کنید،‏ فایدهٔ بیشتری خواهند برد.‏

      تنها به یادگیری این مهارت به حدّی که قابل قبول باشد،‏ اکتفا نکنید.‏ آنقدر آن را تمرین کنید که بر این مهارت تسلّط یابید و تأکیدهایتان در گوش دیگران طبیعی باشد.‏

      توصیه‌هایی برای کسب این مهارت

      • تمرین کنید تا کلمات و عبارات کلیدی را در جملات تشخیص دهید و برای این منظور به‌خصوص به مضمون متن توجه کنید.‏

      • تلاش کنید که با تأکید این موارد را برجسته سازید:‏ ۱)‏ تغییر افکار ۲)‏ احساستان در مورد آنچه می‌گویید.‏

      • هنگام خواندن آیات کتاب مقدّس عادت کنید بر کلماتی تأکید کنید که نکتهٔ مورد نظر را ثابت می‌کند.‏

      تمرین:‏ ۱)‏ دو آیه را که اغلب در خدمت موعظه از آن استفاده می‌کنید،‏ انتخاب کنید.‏ مشخص کنید که از مطرح کردن این آیات چه چیز را می‌خواهید ثابت کنید.‏ سپس آن آیات را با صدای بلند بخوانید به نحوی که بر کلمات یا گروهی از کلمات که موضوع مورد بحث را تأیید می‌کند،‏ تأکید کنید.‏ ۲)‏ عبرانیان ۱:‏۱-‏۱۴ را بررسی کنید.‏ چرا باید بر کلمات «انبیا» (‏آیهٔ ۱‏)‏،‏ «پسری» (‏آیهٔ ۲‏)‏ و «فرشتگان» (‏آیات ۴،‏ ۵‏)‏ تأکیدی خاص شود تا خط استدلال در این باب به‌روشنی مشخص باشد؟‏ این باب را چندین بار با صدای بلند بخوانید و بر کلماتی تأکید کنید که خط استدلال را نشان دهد.‏

  • برجسته ساختن نکات اصلی متن
    از برنامهٔ آموزش خدمت مسیحی فایده ببرید
    • درس ۷

      برجسته ساختن نکات اصلی متن

      به چه نکاتی باید توجه کنید؟‏

      هنگام خواندن یک متن،‏ تنها کافی نیست که جملات را با تأکید درست بخوانید،‏ بلکه باید نکات اصلی را نیز به‌خصوص برجسته کنید.‏

      اهمیت این نکتهٔ سخنوری

      وقتی نکات اصلی متن به‌خوبی برجسته شود،‏ شنوندگان آسان‌تر می‌توانند پیام آن متن را به خاطر بسپارند.‏

      خوانندهٔ ماهر تنها به جملات و حتی بندها نگاه نمی‌کند.‏ او هنگام خواندن متن،‏ نکات اصلی کل متن را در نظر دارد.‏ به این طریق تشخیص می‌دهد چه نکاتی باید برجسته شود.‏

      اگر در خواندن متن به این موارد توجه نشود،‏ هیچ نکته‌ای به‌روشنی برجسته نخواهد شد.‏ همچنین شاید در انتها شنوندگان به‌سختی بتوانند به خاطر بیاورند که چه نکته‌ای مهم بوده است.‏

      برجسته ساختن نکات اصلی هنگام خواندن کتاب مقدّس بر کیفیت آن تأثیر بسزا دارد.‏ همچنین با برجسته کردن نکات مهم بندهایی که طی تدریس کتاب مقدّس یا در جلسات مسیحی می‌خوانیم،‏ می‌توانیم اهمیت آن‌ها را روشن‌تر کنیم.‏ این امر در سخنرانی‌هایی که باید از روی متنی از پیش نوشته شده ارائه شود و گاه در کنگره‌ها اجرا می‌شود،‏ به‌خصوص اهمیت دارد.‏

      چگونه این مهارت را کسب کنید؟‏ در برنامهٔ آموزش خدمت مسیحی شاید از شما خواسته شود که آیاتی از کتاب مقدّس را بخوانید.‏ چه چیز را باید برجسته سازید؟‏ اگر در آیات نکته یا رویدادی مهم بسط داده شده است،‏ بجاست که آن را برجسته کنید.‏

      متن چه شعر باشد چه نثر،‏ چه شرح یک واقعه باشد چه سخنان پندآموز،‏ در صورتی شنوندگان از آن بهره خواهند برد که به‌خوبی خوانده شود.‏ (‏۲تیمو ۳:‏۱۶،‏ ۱۷‏)‏ برای رسیدن به این هدف باید در نظر بگیرید که چه بخشی را باید بخوانید و برای چه کسانی آن را می‌خوانید.‏

      اگر باید نشریه‌ای را هنگام تدریس کتاب مقدّس یا در جلسات مسیحی بخوانید،‏ چگونه می‌توانید نکات اصلی‌ای را که باید برجسته کنید،‏ تشخیص دهید؟‏ پاسخ پرسش‌هایی که برای بندها طرح شده است را می‌توان نکات اصلی مقاله شمرد.‏ همچنین در بندهای تحت هر زیرعنوان،‏ نکاتی را برجسته کنید که به آن زیرعنوان مربوط می‌شود.‏

      برای سخنرانی‌هایی که در جماعت ارائه می‌دهید،‏ معمولاً بهتر است که متن آن را کلمه به کلمه ننویسید.‏ اما در برنامه‌های کنگره‌ها،‏ متن کامل تعدادی از سخنرانی‌ها از پیش نوشته می‌شود و از برادران خواسته می‌شود که آن را کلمه به کلمه ارائه دهند تا در سراسر دنیا مطلب به شکلی کاملاً یکسان به سمع حضار برسد.‏ سخنران برای برجسته کردن نکات اصلی،‏ نیاز دارد که متن چنین سخنرانی‌ای را به‌دقت بررسی کند.‏ حال چگونه می‌توان نکات اصلی را تشخیص داد؟‏ تشخیص این نکات چندان دشوار نیست.‏ البته نباید تصوّر کرد که نکات اصلی لزوماً ایده‌هایی است که به نظر سخنران جالب می‌آید،‏ بلکه افکار کلیدی است که در متن سخنرانی بسط داده شده است.‏ گاه نکتهٔ اصلی با جمله‌ای کوتاه،‏ قبل از ارائهٔ شواهد یا شرح یک واقعه می‌آید،‏ اما در اغلب موارد با جمله‌ای وزین و پرقدرت،‏ بعد از اثبات آن نکته می‌آید.‏ وقتی سخنران این جملات کلیدی را تشخیص داد،‏ باید در متن سخنرانی خود آن‌ها را با علامت مشخص کند.‏ معمولاً در چنین سخنرانی‌هایی بیش از چهار یا پنج نکتهٔ اصلی وجود ندارد.‏ سپس،‏ سخنران باید متن از پیش نوشته شده را به نحوی تمرین کند که شنوندگان بتوانند آن نکات اصلی را به‌آسانی تشخیص دهند.‏ این‌ها مهم‌ترین بخش‌ها و در واقع نقاط اوج سخنرانی است.‏ اگر سخنران نکات اصلی متن را به‌خوبی برجسته کند،‏ شنوندگان به احتمال قوی این نکات را راحت‌تر می‌توانند به خاطر بسپارند.‏ در واقع این باید هدف سخنران باشد.‏

      سخنران برای این که نکات اصلی را به‌خوبی برای شنوندگان مشخص و برجسته کند،‏ روش‌های مختلفی را می‌تواند به کار گیرد.‏ برای نمونه،‏ می‌تواند مطلب را با شور و شوق بیشتری بیان کند،‏ آن را با احساسی قوی‌تر بخواند،‏ سرعت ادای کلمات یا عبارات را تغییر دهد،‏ یا از ایما و اشارات و شیوه‌های دیگر استفاده کند.‏

      آنچه باید مد نظر داشت

      • متن را بررسی کنید تا نکات اصلی آن را تشخیص دهید.‏ سپس آن نکات را با علامت مشخص کنید.‏

      • هنگام خواندن برای برجسته کردن نکات اصلی،‏ می‌توانید متناسب با مطلب مورد نظر،‏ نکته را با شور و شوقی بیشتر،‏ احساسی قوی‌تر یا سرعتی کمتر بیان کنید.‏

      تمرین:‏ از یکی از مقالات مطالعه‌ای مجلّهٔ برج دیده‌بانی پنج بند را انتخاب کنید.‏ زیر پاسخ پرسش مربوط به هر بند خط بکشید.‏ بندها را چنان بخوانید که شنونده‌تان بتواند پاسخ پرسش‌ها را به‌راحتی تشخیص دهد.‏

نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
خروج
ورود
  • فارسی
  • هم‌رسانی
  • تنظیم سایت
  • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
  • شرایط استفاده
  • حفظ اطلاعات شخصی
  • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
  • JW.ORG
  • ورود
هم‌رسانی