کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • دک داستان ۲۳
  • خوابهای فرعون

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • خوابهای فرعون
  • کتاب من از داستان‌های کتاب مقدّس
  • مطالب مشابه
  • ‏«مگر تعبیرها از آنِ خدا نیست؟‏»‏
    برج دیده‌بانی ۲۰۱۵
  • یَهُوَه هرگز یوسِف را فراموش نکرد
    درس‌های آموزنده از کتاب مقدّس
  • آیا تا به حال حسودی کردی؟‏ برادران یوسف حسادت کردند
    برج دیده‌بانی ۲۰۰۹
  • یوسف به زندان انداخته می‌شود
    کتاب من از داستان‌های کتاب مقدّس
لینک‌های بیشتر
کتاب من از داستان‌های کتاب مقدّس
دک داستان ۲۳
فرعون خواب می‌بيند

داستان ۲۳

خوابهای فرعون

دو سال می‌گذرد،‏ یُوسف هنوز هم در زندان است.‏ ساقی او را به یاد نیاورده است.‏ بعداً،‏ شبی فرعون دو خواب خیلی عجیب می‌بیند،‏ و در شگفت می‌ماند که مفهوم آنها چیست.‏ آیا او را خوابیده در آنجا می‌بینی؟‏ صبح روز بعد فرعون حکیمانش را صدا می‌زند و آنچه را که در خواب دیده بود،‏ برایشان تعریف می‌کند.‏ اما آنها قادر به تعبیر خوابهایش نیستند.‏

بالاخره ساقی یُوسف را به یاد می‌آورد.‏ او به فرعون می‌گوید:‏ ‹هنگامی که در زندان بودم،‏ مردی در آنجا بود که می‌توانست خوابها را تعبیر کند.‏› فرعون فوراً یُوسف را از زندان بیرون می‌آورد.‏

هفت گاو چاق و هفت گاو لاغر

فرعون خوابهایش را به یُوسف می‌گوید:‏ ‹هفت گاو چاق و زیبا دیدم.‏ بعد هفت گاو لاغر و استخوانی دیدم.‏ و گاوهای لاغر،‏ گاوهای چاق را خوردند.‏

در دومین خوابم،‏ هفت خوشهٔ پر و رسیده و رشد کرده بر یک ساقه دیدم.‏ سپس هفت خوشهٔ باریک و خشکیده دیدم.‏ و هفت خوشهٔ خشکیده شروع به بلعیدن هفت خوشهٔ نیکو کردند.‏›‏

خوشه خشكيده و خوشه‌ای پر از دانه

یُوسف به فرعون می‌گوید:‏ ‹تعبیر دو خواب یکی است.‏ هفت گاو چاق و هفت خوشهٔ پر یعنی هفت سال،‏ و هفت گاو لاغر و هفت خوشهٔ باریک به معنی هفت سال دیگر است.‏ در مصر،‏ به مدت هفت سال محصول فراوانی خواهد رویید.‏ سپس برای هفت سال محصول خیلی کمی خواهد رویید.‏›‏

بنابراین یُوسف به فرعون می‌گوید:‏ ‹مردی دانا انتخاب کن و او را در این هفت سالِ فراوانی به جمع‌آوری غذا بگمار.‏ تا مردم در هفت سال بد که محصول خیلی کمی می‌روید،‏ گرسنگی نکشند.‏›‏

فرعون این عقیده را می‌پسندد.‏ و یُوسف را برای جمع‌آوری و ذخیرهٔ غذا می‌گمارد.‏ بعد از فرعون،‏ یُوسف مهمترین فرد در مصر می‌شود.‏

هشت سال بعد،‏ در طی قحطی،‏ یُوسف چند نفر را در حال نزدیک شدن می‌بیند.‏ آیا می‌دانی آنها چه کسانی هستند؟‏ بلی،‏ ۱۰ برادر بزرگ او می‌باشند!‏ پدرشان یعقوب آنها را به مصر فرستاده است،‏ زیرا در دیارشان در کَنعان به کمبود غذا دچار شده بودند.‏ یُوسف برادرهایش را می‌شناسد،‏ اما آنها او را نمی‌شناسند.‏ آیا می‌دانی چرا؟‏ زیرا یُوسف بزرگ شده و لباسهایی از نوعی دیگر پوشیده است.‏

یُوسف زمانی را به یاد می‌آورد که پسربچه‌ای بود و خواب دیده بود که برادرهایش می‌آیند و به او تعظیم می‌کنند.‏ آیا یادت هست که در این باره چیزهایی خواندی؟‏ پس،‏ یُوسف متوجه می‌شود که این خدا بود که او را برای منظوری خوب به مصر فرستاد.‏ فکر می‌کنی که یُوسف چه کار می‌کند‏؟‏ بگذار ببینیم.‏

پیدایش ۴۱:‏۱–‏۵۷؛‏ ۴۲:‏۱–‏۸؛‏ ۵۰:‏۲۰ .‏

پرسش‌ها

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی