یَهُوَه خدای بامقصود
«یقیناً بطوریکه قصد نمودهام همچنان واقع خواهد شد، و بنهجیکه تقدیر کردهام همچنان بجا آورده خواهد گشت.» — اشعیا ۱۴:۲۴.
مردم در هر جا میپرسند: «مقصود از زندگی چیست؟» یک رهبر سیاسی غربی چنین اظهار کرد: «اکنون نسبت به گذشته، مردم بیشتری میپرسند، ‹ما چه کسی هستیم؟ مقصود ما چیست؟› » هنگامی که یک روزنامه با این پرسش که مقصود از زندگی چیست، از جوانان نظرسنجی کرد، نمونههای شاخصی از پاسخها چنین بودند: «هر کاری که دلت میخواهد انجام دهی.» «از هر لحظه تا آخرش لذت ببری.» «خوش گذراندن.» «بچه داشتن، شاد بودن و بعد هم مردن.» اکثر این جوانان حس میکردند تمام زندگی همین است. هیچ کدام از آنها از هیچ مقصود پایداری برای زندگی بر روی زمین صحبت نکرد.
۲ یک شاگرد پیرو کنفوسیوس گفت: «مفهوم نهایی زندگی در هستی طبیعی انسانیمان یافت میشود.» بر طبق این گفته، مردم باید به تولد ادامه داده، ۷۰ یا ۸۰ سال زحمت کشیده، سپس بمیرند و تا ابد نیست شوند. یک دانشمند معتقد به تکامل چنین گفت: «ممکن است که ما مشتاق پاسخی ‹عالیتر› باشیم — اما هیچ پاسخی وجود ندارد.» زندگی برای این اشخاص معتقد به تکامل، زحمت کشیدن برای بقاست که مرگ به آن خاتمه میدهد. چنین فلسفههایی دید مأیوسانهای را از زندگی نشان میدهند.
۳ خیلیها وقتی میبینند که هستی بشر با این همه بدبختی پر شده است، شک میکنند که زندگی دارای مقصودی باشد. در زمان ما، هنگامی که به نظر میرسد انسان به اوج فضیلت صنعتی و علمی دسترسی یافته است، حدود یک بیلیون نفر انسان در سراسر جهان به طور جدی بیمار یا دچار سوء تغذیه هستند. هر ساله میلیونها کودک به این دلایل میمیرند. به علاوه، تعداد افرادی که در قرن بیستم بر اثر جنگ مردهاند، چهار برابر تعداد کسانی است که رویهمرفته در طی چهار صد سال گذشته به همین دلیل از بین رفتهاند. فهرست عوامل منفی رو به افزایش است — جنایت، خشونت، سوء استفاده از مواد مخدر، از هم پاشیدگی خانوادگی، ایدز و بیماریهای قابل انتقال جنسی دیگر. رهبران دنیا راه حلهایی برای این مشکلات ندارند.
۴ شخصی با در نظر گرفتن چنین شرایطی، آنچه را که بسیاری به آن معتقدند اظهار کرد: «هیچ مقصودی برای زندگی وجود ندارد. اگر همهٔ این چیزهای بد رخ میدهند، پس زندگی مفهوم زیادی ندارد.» و یک مرد مسن چنین گفت: «اغلب در زندگیم سؤال میکردم که چرا من اینجا هستم. اگر مقصودی هم وجود داشته باشد، من دیگر به آن اهمیت نمیدهم.» بنا بر این چون گروه بسیاری نمیدانند که چرا خدا به رنج اجازه میدهد، در نتیجه پریشانی اوضاع دنیا سبب میشود که هیچ امید واقعی به آینده نداشته باشند.
۵ حتی رهبران مذهبی در مورد مقصود زندگی، منقسم و مردد هستند. رئیس پیشین کلیسای جامع سَنت پاؤل در لندن چنین گفت: «من در تمام زندگیم کوشش کردهام که مقصود زندگی را بیابم. . . . من شکست خوردهام.» حقیقت دارد، بسیاری از روحانیون آموزش میدهند که در مرگ، خوبها به آسمان و بدها تا ابد به دوزخی آتشین میروند. اما این دید، هنوز بشر را در ادامهٔ راه عذابدهندهاش بر روی زمین به حال خود وامیگذارد. و اگر مقصود خدا این بود که بگذارد مردم در آسمان زندگی کنند، چرا او اصلاً از همان ابتدا آنها را مخلوقاتی آسمانی نیافرید، همان طور که فرشتگان را آفرید، تا بدین ترتیب این همه رنج را از سر انسانها کم کند؟ بنا بر این، سردرگمی در مورد مقصود زندگی بر روی زمین یا رد اعتقاد به اینکه زندگی مقصودی را دارا میباشد، متداول است.
خدای بامقصود
۶ با این حال، کتاب مقدس، کتابی که بیشترین توزیع را در تاریخ داراست، به ما میگوید که یَهُوَه، سلطان عالم، خدای بامقصود است. این کتاب به ما نشان میدهد که او دارای مقصودی پایدار و در واقع ابدی، برای نوع انسان بر روی زمین میباشد. و هنگامی که یَهُوَه قصد چیزی را دارد، آن بدون شکست روی خواهد داد. درست همان طور که باران باعث سبز شدن دانه میگردد، خدا میگوید، «همچنان کلام من که از دهانم صادر گردد خواهد بود. نزد من بیثمر نخواهد برگشت بلکه آنچه را که خواستم بجا خواهد آورد و برای آنچه آنرا فرستادم کامران خواهد گردید.» (اشعیا ۵۵:۱۰،۱۱) یَهُوَه هر چه که بگوید، به انجام خواهد رساند و «بجا آورده خواهد گشت.» — اشعیا ۱۴:۲۴.
۷ ما انسانها میتوانیم اطمینان کامل داشته باشیم که قادر مطلق قول خود را نگه خواهد داشت، زیرا خدا «دروغ نمیتواند گفت». (تیطس ۱:۲؛ عبرانیان ۶:۱۸) وقتی او به ما میگوید که کاری را انجام خواهد داد، کلام وی تضمینی خواهد بود که آن انجام خواهد گرفت. کلام او معادل با انجام است. او اظهار میکند: «من قادر مطلق هستم و دیگری نیست. خدا هستم و نظیر من نی. آخر را از ابتدا و آنچه را که واقع نشده از قدیم بیان میکنم، و میگویم که ارادهٔ من برقرار خواهد ماند و تمامئ مسرّت خویشرا بجا خواهم آورد. . . . من گفتم و البتّه بجا خواهم آورد و تقدیر نمودم و البتّه بوقوع خواهم رسانید.» — اشعیا ۴۶:۹–۱۱.
۸ از این گذشته، یَهُوَه «نمیخواهد که کسی هلاک گردد بلکه همه بتوبه گِرایَنْد.» (۲پطرس ۳:۹) به این دلیل، او نمیخواهد که هیچ کس از وی بیخبر باشد. یک نبی به نام عَزَرْیا چنین گفت: «اگر او [خدا] را بطلبید او را خواهید یافت امّا اگر او را ترک کنید او شما را ترک خواهد نمود.» (۲تواریخ ۱۵:۱،۲) بنا بر این، کسانی که خالصانه میخواهند خدا و مقصودهایش را بشناسند، چنانچه در جستجوی او کوشش کنند، به طور حتم میتوانند این کار را انجام دهند.
۹ در کجا جستجو کنند؟ خدا کلام خود، کتاب مقدس را برای کسانی که واقعاً در جستجوی او هستند، فراهم آورده است. خدا به وسیلهٔ روح مقدسش، همان روح فعالی که او در خلقت عالم به کار برد، مردان وفاداری را هدایت کرد تا آنچه را که باید در مورد مقصودهایش بدانیم به تحریر درآورند. برای مثال، پطرس رسول دربارهٔ نبوت کتاب مقدس گفت: «نبوّت به ارادهٔ انسان هرگز آورده نشد بلکه مردمان بروحالقدس مجذوب شده از جانب خدا سخن گفتند.» (۲پطرس ۱:۲۱) پولس رسول به همین نحو اظهار کرد: «تمامئ کتب از الهام خدا است و بجهة تعلیم و تنبیه و اصلاح و تربیت در عدالت مفید است. تا مرد خدا کامل [کاملاً شایسته، د ج] و بجهة هر عملِ نیکو [تماماً، د ج] آراسته بشود.» — ۲تیموتاؤس ۳:۱۶،۱۷؛ ۱تسالونیکیان ۲:۱۳.
۱۰ توجه کن که کلام خدا این توانایی را به ما میدهد که نه تا یک اندازه یا به طور ناتمام، بلکه ‹کاملاً شایسته، تماماً آراسته› شویم. آن، فرد را در این مورد که خدا کیست، مقصودهایش چیست، و چه انتظاری از خادمانش دارد، مطمئن میسازد. این باید از کتابی که توسط خدا نوشته شده است انتظار برود. و آن تنها منبعی است که ما میتوانیم برای کسب دانش دقیق از خدا در آن جستجو کنیم. (امثال ۲:۱–۵؛ یوحنا ۱۷:۳) ما توسط انجام چنین کاری، «دیگر مثل بچه نخواهیم بود که با امواج، رانده میشوند و از بادهای متغیر تعالیم بشری متلاطم میگردند و فریب حیلهها و نیرنگهای مردمی را میخورند که میخواهند آنها را از حقیقت دور سازند». (افسسیان ۴:۱۳،۱۴، انجیل شریف) مزمورنویس طرز فکر صحیح را چنین بیان کرد: «کلام تو [خدا] برای پایهای من چراغ، و برای راههای من نور است.» — مزمور ۱۱۹:۱۰۵.
مقصودهای خدا به تدریج آشکار شدهاند
۱۱ یَهُوَه در شروع خانوادهٔ بشری، مقصودهایش را دربارهٔ این زمین و انسانهای روی آن آشکار ساخت. (پیدایش ۱:۲۶–۳۰) اما هنگامی که اولین والدین ما سلطنت خدا را رد کردند، بشر به تاریکی روحانی و مرگ افتاد. (رومیان ۵:۱۲) با وجود این، یَهُوَه میدانست که کسانی وجود خواهند داشت که میخواهند به او خدمت کنند. بنا بر این، او از قرنها پیش به تدریج مقصودهایش را برای خادمان وفادار خود آشکار ساخته است. چند تن از کسانی که او با آنها گفتگو کرد، خَنُوخ (پیدایش ۵:۲۴؛ یهودا ۱۴،۱۵)، نوح (پیدایش ۶:۹،۱۳)، ابراهیم (پیدایش ۱۲:۱–۳)، و موسی (خروج ۳۱:۱۸؛ ۳۴:۲۷،۲۸)، بودند. پیامبر خدا عاموس چنین نوشت: «خداوند یَهُوَه کاری نمیکند جز اینکه سرّ خویشرا به بندگان خود انبیاء مکشوف میسازد.» — عاموس ۳:۷؛ دانیال ۲:۲۷،۲۸.
۱۲ حدود ۴۰۰۰ سال پس از نافرمانی در عدن، هنگامی که عیسی مسیح، پسر خدا بر روی زمین بود، جزئیات بیشتری از مقصودهای یَهُوَه آشکار شدند. این بخصوص دربارهٔ مقصود خدا که ملکوتی آسمانی را برقرار کند تا بر زمین حکومت نماید صدق میکرد. (دانیال ۲:۴۴) عیسی آن ملکوت را موضوع آموزش خود قرار داد. (متی ۴:۱۷؛ ۶:۱۰) او و شاگردانش آموزش دادند که تحت این ملکوت، مقصود اصلی خدا برای زمین و برای بشر تحقق خواهد یافت. زمین به بهشتی تبدیل خواهد شد و انسانهای کامل که تا ابد زندگی خواهند کرد، در آن سکونت خواهند یافت. (مزمور ۳۷:۲۹؛ متی ۵:۵؛ لوقا ۲۳:۴۳؛ ۲پطرس ۳:۱۳؛ مکاشفه ۲۱:۴) از این گذشته، عیسی و شاگردانش توسط معجزاتی که خدا به آنها قدرت داد تا انجام دهند، نشان دادند که در آن دنیای جدید چه رخ خواهد داد. — متی ۱۰:۱،۸؛ ۱۵:۳۰،۳۱؛ یوحنا ۱۱:۲۵–۴۴.
۱۳ ۵۰ روز پس از رستاخیز عیسی، در پنطیکاست در سال ۳۳ د.م.، روح خدا بر جماعت پیروان مسیح ریخته شد. این، جای اسرائیل بیوفا را به عنوان قوم عهد یَهُوَه گرفت. (متی ۲۱:۴۳؛ ۲۷:۵۱؛ اعمال ۲:۱–۴) ریخته شدن روحالقدس در آن موقعیت، دلیلی بر این بود که از آن هنگام به بعد، خدا حقایق مقصودهای خویش را توسط این عمل جدید آشکار میسازد. (افسسیان ۳:۱۰) چهارچوب سازمانیِ جماعت مسیحی در طول قرن اول د.م.، بنا نهاده شد. — ۱قرنتیان ۱۲:۲۷–۳۱؛ افسسیان ۴:۱۱،۱۲.
۱۴ امروزه، جویندگان حقیقت میتوانند جماعت مسیحی حقیقی را توسط تجلی استوارِ مقدمترین صفت خدا در آن، یعنی محبت، تشخیص دهند. (۱یوحنا ۴:۸،۱۶) در واقع، محبت برادرانه نشانهای مشخصکننده از مسیحیت حقیقی است. عیسی گفت: «بهمین همه خواهند فهمید که شاگرد من هستید اگر محبّت یکدیگر را داشته باشید.» «این است حکم من که یکدیگر را محبّت نمائید همچنانکه شما را محبّت نمودم.» (یوحنا ۱۳:۳۵؛ ۱۵:۱۲) و عیسی به شنوندگانش یادآوری کرد: «شما دوست من هستید اگر آنچه بشما حکم میکنم بجا آرید.» (یوحنا ۱۵:۱۴) پس خادمان واقعی خدا کسانی هستند که بر طبق قانون محبت زندگی میکنند. آنها فقط دربارهٔ آن حرف نمیزنند، زیرا «ایمان بدون اعمال . . . مرده است.» — یعقوب ۲:۲۶.
روشنی فکری
۱۵ عیسی پیشگویی کرد که با گذشت زمان، جماعت مسیحی حقیقی، بیشتر و بیشتر در مورد مقصود خدا آگاهی مییابد. او به پیروانش قول داد: «تسلّیدهنده یعنی روحالقدس که پدر او را باسم من میفرستد او همه چیز را بشما تعلیم خواهد داد». (یوحنا ۱۴:۲۶) عیسی همچنین گفت: «اینک من هر روزه تا انقضای عالم همراه شما میباشم». (متی ۲۸:۲۰) بدین ترتیب، روشنی فکری راجع به حقیقت در مورد خدا و مقصودهایش، در میان خادمان خدا افزایش مییابد. بله، «طریق عادلان مثل نورِ مَشْرق است، که تا نهارِ کامل روشنائی آن در تزاید میباشد.» — امثال ۴:۱۸.
۱۶ اکنون، آن نور روحانی از هر زمان دیگر روشنتر است، زیرا ما در زمانی هستیم که بسیاری از نبوتهای کتاب مقدس به انجام میرسند یا نزدیک به انجام شدن هستند. اینها به ما نشان میدهند که ما در «ایّام آخر» این سیستم شریر چیزها زندگی میکنیم. این دورهای است که «پایان این سیستم چیزها» نامیده میشود؛ و دنیای جدید خدا به دنبال آن خواهد آمد. (۲تیموتاؤس ۳:۱–۵،۱۳؛ متی ۲۴:۳–۱۳، د ج) همان طور که توسط دانیال پیشگویی شد، ملکوت آسمانی خدا بزودی «تمامئ آن سلطنتها را [که اکنون وجود دارند] خورد کرده مغلوب خواهد ساخت و خودش تا ابدالآباد استوار خواهد ماند.» — دانیال ۲:۴۴.
۱۷ نبوتی که در متی باب ۲۴، آیهٔ ۱۴ نوشته شده است، در میان نبوتهایی میباشد که اکنون به انجام میرسند. عیسی در آنجا گفت: «باین بشارتِ ملکوت در تمام عالم موعظه خواهد شد تا بر جمیع امّتها شهادتی شود آنگاه انتهاء خواهد رسید.» در سراسر زمین، آن کار موعظهٔ ملکوت، توسط میلیونها شاهد یَهُوَه انجام میشود. و صدها هزار نفر از مردم هرساله به آنها ملحق میشوند. این در هماهنگی با نبوتی در اشعیا ۲:۲،۳ است که میگوید ‹در ایّام آخرِ› این دنیای شریر، مردم از امتهای بسیاری به سوی پرستش حقیقی یَهُوَه خواهند آمد، و او ‹طریقهای خویشرا به آنها تعلیم خواهد داد و براههای وی سلوک خواهند نمود›.
۱۸ این افراد جدید همان طور که در اشعیا باب ۶۰، آیهٔ ۸ پیشگویی شد، «مثل اَبْر» برای پرستش یَهُوَه جمع میشوند. آیهٔ ۲۲ چنین اضافه میکند: «صغیرْ هزار نفر خواهد شد و حقیر اُمّت قویّ خواهد گردید. من یَهُوَه در وقتش تعجْیل دران [در آن] خواهم نمود.» دلیل نشان میدهد که آن زمان، درست همین حالاست. و افراد جدید میتوانند مطمئن باشند که آنها در معاشرت با شاهدان یَهُوَه، در تماس با جماعت مسیحی حقیقی قرار گرفتهاند.
۱۹ چرا ما میتوانیم این را با اطمینان بگوییم؟ زیرا این افراد جدید، همراه با میلیونها نفر که اکنون در سازمان یَهُوَه وجود دارند، زندگی خود را به خدا وقف کردهاند و خواست او را بجا میآورند. این شامل زندگی در هماهنگی با قانون محبت خدایی میباشد. به عنوان دلیلی بر این مطلب، این مسیحیان ‹شمشیرهای خود را برای گاوآهن و نیزههای خویشرا برای ارهّها شکستهاند، و دیگر جنگرا نمیآموزند.› (اشعیا ۲:۴) همهٔ شاهدان یَهُوَه در سراسر جهان این کار را انجام دادهاند زیرا آنها در محبت عمل میکنند. این به آن معنی است که آنها هرگز نمیتوانند بر روی یکدیگر یا هر شخص دیگری سلاحهای جنگی بلند کنند. آنها در این کار — بر خلاف مذاهب دنیا — منحصر به فرد هستند. (یوحنا ۱۳:۳۴،۳۵؛ ۱یوحنا ۳:۱۰–۱۲،۱۵) آنها در احساسات ملیِ تفرقهانداز گرفتار نمیشوند، زیرا یک برادری جهانی را تشکیل میدهند که توسط محبت، «بند کامل اتحاد»، پیوند مییابد. — کولسیان ۳:۱۴، د ج؛ متی ۲۳:۸؛ ۱یوحنا ۴:۲۰،۲۱.
اکثریت نمیخواهند بدانند
۲۰ در حین اینکه نور روحانی در میان خادمان خدا روشنایی میدهد، بقیهٔ مردم زمین بیش از هر زمان دیگر در تاریکی روحانی سقوط میکنند. آنها یَهُوَه یا مقصودهای او را نمیشناسند. نبی خدا این زمان را چنین توصیف کرد: «اینک تاریکی جهانرا و ظلمت غلیظ طوایفرا خواهد پوشانید». (اشعیا ۶۰:۲) همین طور است، زیرا مردم علاقهای خالصانه برای یادگیری دربارهٔ خدا ابراز نمیکنند، و برای خوشنود کردن او اشتیاقی هم نشان نمیدهند. عیسی گفت: «حکم این است که نور در جهان آمد و مردم ظلمت را بیشتر از نور دوست داشتند از آنجا که اعمال ایشان بد است. زیرا هر که عمل بد میکند روشنی را دشمن دارد و پیش روشنی نمیآید مبادا اعمال او توبیخ شود.» — یوحنا ۳:۱۹،۲۰.
۲۱ چنین افرادی به طور واقعی علاقمند نیستند که خواست خدا را دریابند. آنها در عوض، انجام خواست شخصی خود را در زندگیشان مورد اهمیت قرار میدهند. آنها با نادیده گرفتن خواست خدا، خودشان را در وضعیت خطرناکی میگذارند، زیرا کلام او میگوید: «هر که گوش خود را از شنیدن شریعت برگرداند، دعای او هم مکروه میشود.» (امثال ۲۸:۹) آنها نتیجهٔ طریقی را که برگزیدهاند، خواهند دید. پولس رسول چنین نوشت: «خود را فریب مدهید خدا را استهزاء نمیتوان کرد زیرا که آنچه آدمی بکارد همانرا درو خواهد کرد.» — غلاطیان ۶:۷.
۲۲ ولی با این وجود، گروه بسیاری وجود دارند که مایل هستند خواست خدا را بدانند، کسانی که خالصانه در جستجوی او هستند، و به سوی او کشیده میشوند. یعقوب ۴:۸ میگوید: «به خدا تقرب جوئید که او نیز به شما نزدیک خواهد شد.» [ا ش] عیسی در مورد چنین اشخاصی گفت: «کسیکه براستی عمل میکند پیش روشنی میآید تا آنکه اعمال او هویدا گردد که در خدا کرده شده است.» (یوحنا ۳:۲۱) و خدا چه آیندهٔ باشکوهی را برای اشخاصی که به سوی نور میآیند، قصد کرده است! مقالهٔ بعدی ما جنبههای هیجانانگیزی را مطرح خواهد کرد.
چگونه پاسخ میدهی؟
◻ خیلیها دربارهٔ مقصود زندگی چه میگویند؟
◻ چگونه یَهُوَه خود را به عنوان خدایی بامقصود نمایان میکند؟
◻ چه روشنی فکری وسیعی در قرن اول د. م. روی داد؟
◻ جماعت مسیحی حقیقی چگونه میتواند امروزه مشخص شود؟
[سؤالات مقالهٔ مطالعهای]
۱، ۲– خیلیها در مورد مقصود زندگی چه میگویند؟
۳، ۴– چگونه اوضاع دنیا بر طرز فکر بسیاری در مورد زندگی اثر میگذارد؟
۵– چرا مذاهب این دنیا به سردرگمی در مورد مقصود زندگی میافزایند؟
۶، ۷– کتاب مقدس دربارهٔ سلطان عالم به ما چه میگوید؟
۸– آیا کسانی که میخواهند خالصانه خدا را بشناسند، او را پیدا میکنند؟
۹، ۱۰– الف) چه چیزی برای کسانی که میخواهند خدا را بشناسند، فراهم شده است؟ ب) جستجوی کلام خدا ما را قادر به انجام چه کاری میکند؟
۱۱– چگونه یَهُوَه مقصودهای خود را برای بشر آشکار ساخته است؟
۱۲– چگونه عیسی نور بیشتری بر مقصودهای خدا افکند؟
۱۳– در پنطیکاست در سال ۳۳ د. م. چه تغییری راجع به رفتار خدا با نوع بشر رخ داد؟
۱۴– چگونه جویندگان حقیقت میتوانند جماعت مسیحی حقیقی را تشخیص دهند؟
۱۵– خادمان خدا در مورد چه چیزی میتوانند مطمئن باشند؟
۱۶– روشنفکری روحانی ما در این مورد که با توجه به مقصودهای خدا در چه شرایطی هستیم، به ما چه میگوید؟
۱۷، ۱۸– چه نبوتهای باشکوهی اکنون به انجام میرسند؟
۱۹– چرا ما میگوییم که افراد جدیدی که در معاشرت با شاهدان یَهُوَه هستند به جماعت مسیحی حقیقی میآیند؟
۲۰، ۲۱– چرا اکثر انسانها در تاریکی روحانی هستند؟ (۲قرنتیان ۴:۴؛ ۱یوحنا ۵:۱۹)
۲۲– گروه بسیاری که میخواهند خدا را بشناسند، اکنون مشغول چه کاری هستند؟