یَهُوَه معقول است!
‹آنحکمت که از بالا است ملایم [معقول، د ج] است.› — یعقوب ۳:۱۷.
۱. چگونه بعضیها خدا را نامعقول توصیف کردهاند، و دربارهٔ چنین دیدگاهی در مورد خدا چگونه احساس میکنی؟
چه نوع خدایی را میپرستی؟ آیا گمان میکنی که او خدایی انعطافناپذیر، قاضیی سختگیر، ترشرو و خشکمزاج است؟ برای پیشوای جنبش پروتستان، جان کالوین، خدا باید این چنین به نظر آمده باشد. کالوین ادعا کرد که خدا راجع به هر شخص، یک «برنامهٔ جاودانی و تغییرناپذیر» دارد و برای هر کس مقدر کرده است که برای همیشه در سعادت زندگی کند یا تا ابد در دوزخ آتشین عذاب داده شود. تصور کن: اگر این حقیقت میداشت، صرف نظر از اینکه تا چه اندازه به دشواری تلاش میکردی، هرگز نمیتوانستی چیزی را انجام دهی که برنامهٔ سخت و درازمدت خدا را دربارهٔ تو و آیندهات تغییر دهد. آیا شیفتهٔ چنین خدای نامعقولی میشدی؟ — با یعقوب ۴:۸ مقایسه شود.
۲، ۳. الف) چگونه میتوانیم نامعقول بودن مؤسسات و سازمانهای بشری را توضیح دهیم؟ ب) چگونه رؤیای حزقیال دربارهٔ عرابهٔ آسمانی یَهُوَه انعطافپذیری او را آشکار میکند؟
۲ از دانستن اینکه خدای کتاب مقدس بسیار معقول است، چقدر آسودهخاطر هستیم! این خدا نیست بلکه انسانها هستند که تمایل به خشکی و انعطافناپذیری دارند و محصور در ناکاملیهای خویش هستند. سازمانهای بشری میتوانند مانند قطارهای باربری سنگین و کند باشند. هنگامی که یک قطار عظیمالجثهٔ باربری بر روی خط آهن به طرف مانعی در حرکت است، گردش امری ناممکن است، و توقف نیز بسیار دشوار است. بعضی از قطارها آنقدر نیروی شتاب دارند که پس از استفاده از ترمزها برای توقف، به بیش از یک کیلومتر نیاز دارند! همین طور یک کشتی نفتکش بزرگ ممکن است پس از خاموش کردن موتورها، هشت کیلومتر دیگر حرکت کند. حتی اگر موتورها را در جهت عکس بکار اندازند، ممکن است تا سه کیلومتر در آب به حرکت ادامه دهد! اما اکنون وسیلهٔ نقلیهای را در نظر بگیر که خیلی بیشتر از آن دو حیرتآور است، وسیلهای که سازمان خدا را نشان میدهد.
۳ یَهُوَه بیش از ۲۶۰۰ سال پیش به حِزْقِیال نبی رؤیایی را نشان داد که سازمان آسمانی مخلوقات روحیش را توصیف کرد. آن یک عرابهای با ابعاد هیبتانگیز بود، «وسیلهٔ نقلیهٔ» شخصی یَهُوَه که همیشه تحت کنترلش بود. جالبتر از همه، طریقی بود که آن حرکت میکرد. چرخهای عظیمالجثه، چهارسو و مملو از چشم بودند، به طوری که آنها میتوانستند هر کجا را ببینند و فوراً مسیر را بدون توقف یا بازگشت، عوض کنند. و این وسیلهٔ نقلیهٔ عظیمالجثه، مانند کشتی نفتکش بزرگ یا یک قطار باربری کند و سنگین حرکت نمیکند. آن میتواند با سرعت نور حرکت کند و حتی گردشهایی با زاویهٔ قائم نماید! (حزقیال ۱:۱،۱۴-۲۸) یَهُوَه با خدایی که کالوین موعظه کرد و همین طور وسیلهٔ نقلیهاش با ماشینهای ناهنجار ساخت بشر تفاوت دارد. او کاملاً انعطافپذیر است. تشخیص دادن این جنبهٔ شخصیت یَهُوَه باید به ما کمک کند تا انعطافپذیر بمانیم و از دام نامعقولیت اجتناب نمائیم.
یَهُوَه — انعطافپذیرترین وجود عالم
۴. الف) از چه لحاظ نام خود یَهُوَه آشکار میکند که او خدایی انعطافپذیر است؟ ب) بعضی از القابی که به یَهُوَه خدا اختصاص دارند کدامند، و چرا آنها مناسب هستند؟
۴ خود نام یَهُوَه اشاره بر انعطافپذیریش دارد. معنی تحتاللفظی «یَهُوَه» یعنی «او سببِ شدن میگردد.» این آشکارا به این معنا است که یَهُوَه موجب میشود تا خود، اجراکنندهٔ تمام وعدههایش بشود. هنگامی که موسی از خدا نامش را پرسید، یَهُوَه به این طریق معنای آن را توضیح داد: «هستم آنکه هستم.» (خروج ۳:۱۴) ترجمهٔ روتِرهام به طور صریح و آشکار آن را مطرح میکند: «من هر آنچه که بخواهم خواهم شد.» یَهُوَه مشخص میکند یا انتخاب میکند، که هر آنچه که لازمهٔ تحقق مقصودها و وعدههای عادل اوست، بشود. بدین ترتیب او حامل یک مجموعه عنوانهای باابهت از قبیل آفریننده، پدر، سلطان تعالی خداوند، شبان، یَهُوَه صبایوت، شنوندهٔ دعا، داور، معلم بزرگ، ولی، میباشد. او خود موجب شد که تمام اینها بشود و بیشتر برای انجام دادن مقاصد محبتآمیزش. — اشعیا ۸:۱۳؛ ۳۰:۲۰؛ ۴۰:۲۸؛ ۴۱:۱۴؛ مزمور: ۲۳:۱؛ ۶۵:۲؛ ۷۳:۲۸؛ ۸۹:۲۶؛ داوران ۱۱:۲۷؛ همچنین ترجمهٔ دنیای جدید، ضمیمهٔ ۱J، (انگل.) مشاهده شود.
۵. چرا نباید استنتاج کنیم که انعطافپذیری یَهُوَه دلالت بر تغییر طبیعت یا ضوابطش میکند؟
۵ آیا این به آن معنا است که طبیعت یا ضوابط خدا تغییر مییابد؟ خیر؛ همان طور که یعقوب ۱:۱۷ آن را اظهار میکند، «نزد او هیچ تبدیل و [گردش سایه] نیست.» آیا در اینجا تناقضی وجود دارد؟ به هیچ وجه. برای مثال، کدام پدر یا مادر مهربانی برای سود رساندن به فرزندانش وظایفی را مقرر نمیکند؟ در ظرف یک روز پدر یا مادر ممکن است یک مشاور، آشپز، خانهدار، آموزگار، انضباطدهنده، دوست، تعمیرکار، یا یک پرستار باشد — این فهرست میتواند همچنان ادامه یابد. پدر یا مادر هنگام به عهده گرفتن این وظایف، شخصیت را عوض نمیکند؛ پدر یا مادر فقط با نیازهای روزانه خود را تطبیق میدهد. یَهُوَه نیز چنین است ولی در مقیاسی عظیمتر. او میتواند سبب گردد تا خود هر چیزی شود که برای مخلوقاتش مفید است، و در این مورد برای او محدودیتی وجود ندارد. عمق حکمتش واقعاً شگفتانگیز است! — رومیان ۱۱:۳۳.
معقولیت، یک صفت مشخصهٔ حکمت الهی
۶. معنی و مفهوم لغوی واژهٔ یونانی که یعقوب برای توصیف حکمت الهی استفاده کرد، چیست؟
۶ یعقوبِ شاگرد، برای توصیف حکمت این خدای بسیار انعطافپذیر از یک واژهٔ جالب استفاده کرد. او نوشت: «آنحکمت که از بالا است . . . ملایم [معقول، د ج]» است. (یعقوب ۳:۱۷) واژهٔ یونانیی را که او در اینجا استفاده نمود (اِپیاِکِس) مشکل میتوان ترجمه کرد. مترجمان واژههایی از قبیل «ملایم،» «بامدارا،» «شکیبا،» و «باملاحظه» را بکار بردهاند. ترجمهٔ دنیای جدید آن را به عنوان «معقول» ارائه داده است با یک زیرنویس که نشان میدهد معنی لغوی آن «انعطافپذیری» میباشد.a این واژه همچنین مفهوم پافشاری نکردن بر پیروی از هر جزء کوچک تعالیم نوشتهشده، غفلت نکردن از روحیهای که پشت آن است و بیجهت سختگیر یا عبوس نبودن را میرساند. عالِم ویلیام بارکلی دربارهٔ عهد جدید اظهار میکند: «موضوع اصلی و اساسی اِپیاِکیا این است که آن با خدا آغاز میشود. اگر خدا بر حقوق خود پافشاری میکرد، اگر خدا هیچ چیزی را به جز اصول سخت شریعت بر ما اِعمال نمیکرد، ما کجا میبودیم؟ خدا نمونهٔ عالی از کسی که اِپیاِکیاِس است و کسی که با دیگران با اِپیاِکیا رفتار میکند، میباشد.»
۷. چگونه یَهُوَه در باغ عدن معقولیت نشان داد؟
۷ به زمانی که انسان علیه سلطنت یَهُوَه سرکشی کرد توجه کن. چقدر برای خدا آسان میبود که آن سه سرکش قدرناشناس — آدم، حوا، و شیطان را از بین ببرد! چقدر غم و غصه را میتوانست بدین وسیله از سر خود کم کند! و چه کسی میتوانست دلیل بیاورد که او حق دادن چنین کیفر سختی را ندارد؟ با همهٔ اینها، یَهُوَه هرگز سازمان عرابهمانند آسمانیش را با چنین اصل سخت و انعطافناپذیری از کیفر، بیحرکت نکرد. از اینرو آن عرابه بر خانوادهٔ بشری و تمام چشماندازهای آیندهٔ باسعادت بشر، بیرحمانه غالب نشد. درست بر عکس، یَهُوَه عرابهاش را با سرعتی برقآسا مانور داد. بلافاصله پس از سرکشی، یَهُوَه مقصود درازمدتی را طرحریزی کرد که بخشندگی و امید را به تمام فرزندان آدم عرضه میداشت. — پیدایش ۳:۱۵.
۸. الف) چگونه دیدگاه اشتباه جهان مسیحیت در مورد معقولیت، با معقولیت واقعی یَهُوَه تضاد دارد؟ ب) چرا میتوانیم بگوییم که معقولیت یَهُوَه دلالت بر این نمیکند که او ممکن است بر سر اصول الهی سازش کند؟
۸ با وجود این، معقولیت یَهُوَه بر این دلالت نمیکند که او ممکن است در اصول الهی سازش کند. کلیساهای امروزی جهان مسیحیت ممکن است فکر کنند به هنگام اغماض کردن از فساد اخلاقی به منظور چاپلوسی نزد گلههای سرکش خود، معقول هستند. (با ۲تیموتاؤس ۴:۳ مقایسه شود.) یَهُوَه هرگز قوانین خود را نمیشکند، و بر سر اصول خود سازش نمیکند. بلکه او میل به انعطافپذیری، یعنی تطبیق دادن خود با اوضاع را نشان میدهد، به طوری که آن اصول به حق و از روی شفقت اجرا گردند. او همیشه ملتفت متعادل کردن اجرای عدالت و قدرت توسط محبت و حکمت معقولش میباشد. بگذار سه طریقی که یَهُوَه به وسیلهٔ آنها معقولیت نشان میدهد مورد توجه قرار دهیم.
«غفّار» بودن
۹، ۱۰. الف) «غفّار» بودن چه رابطهای با معقولیت دارد؟ ب) چگونه داوود از غفّار بودن یَهُوَه سود برد، و چرا؟
۹ داوود نوشت: «زیرا تو ایخداوند نیکو و غفّار هستی، و بسیار رحیم برای آنانیکه ترا میخوانند.» (مزمور ۸۶:۵) هنگامی که نوشتههای مقدس عبرانی به یونانی ترجمه شدند، واژهٔ «غفّار» بودن به (اِپیاِکِس)، یا «معقول» ترجمه شد. در حقیقت غفّار بودن و رحمت نشان دادن، تقریباً راه کلیدی برای نشان دادن معقولیت است.
۱۰ داوود خود به خوبی آگاه بود که چقدر یَهُوَه در این مورد معقول است. هنگامی که داوود با بتشبع مرتکب زنا شد و ترتیب کشتن شوهر او را داد، هر دوی آنان، او و بتشبع سزاوار مجازات مرگ بودند. (تثنیه ۲۲:۲۲؛ ۲سموئیل ۱۱:۲-۲۷) اگر قاضیهای سختگیر انسانی در مورد این موضوع قضاوت میکردند، هر دوی آنها به احتمال زیاد زندگیشان را از دست میدادند. اما یَهُوَه معقولیت (اِپیاِکِس) نشان داد، همان طور که فرهنگ واین، شرحدهندهٔ واژههای مربوط به کتاب مقدس آن را چنین توضیح میدهد، «آن ملاحظه و توجهی را توصیف میکند که به حقایق مربوط به موضوع، از روی مروت و معقولانه نگاه میکند.» حقایقی که موجب تصمیم رحمتآمیز یَهُوَه شد، احتمالاً توبهٔ خالص مجرمان و رحمتی را که داوود پیشتر در حق دیگران نشان داده بود، شامل میشد. (۱سموئیل ۲۴:۴-۶؛ ۲۵:۳۲-۳۵؛ ۲۶:۷-۱۱؛ متی ۵:۷؛ یعقوب ۲:۱۳) ولی بر طبق توصیف یَهُوَه در مورد خویش در خروج ۳۴:۴-۷ این معقول بود که یَهُوَه داوود را تأدیب میکرد. او ناتان نبی را با پیامی تند نزد داوود فرستاد تا به او این حقیقت را نشان دهد که کلام یَهُوَه را خوار نموده است. داوود توبه کرد و از اینرو به علت گناهش نمرد. — ۲سموئیل ۱۲:۱-۱۴.
۱۱. چگونه یَهُوَه رغبت به غفّار بودن را در مورد منسی نشان داد؟
۱۱ مثال پادشاه منسی در این مورد بیشتر قابل ملاحظه است، چونکه منسی، برخلاف داوود، برای مدت طولانیی کاملاً شریر بود. منسی اعمال مذهبی نفرتانگیز را که شامل قربانی انسانی نیز میشد در سرزمین تشویق کرد. او همچنین ممکن است مسئول ‹با ارّه دو پاره گشتن› اشعیای نبی وفادار، بوده باشد. (عبرانیان ۱۱:۳۷) برای مجازات کردن منسی، یَهُوَه اجازه داد که او به عنوان اسیر به بابِل برده شود. لکن منسی در زندان توبه کرد و درخواست رحمت نمود. در جواب به این توبهٔ مخلصانه، یَهُوَه حتی در این مورد افراطی، آماده بود «غفّار» باشد. — ۲تواریخ ۳۳:۹-۱۳.
تغییر روش هنگامی که اوضاع جدید پدید میآیند
۱۲، ۱۳. الف) در مورد نینوا، چه تغییر وضعیتی یَهُوَه را برانگیخت تا روش خود را عوض کند؟ ب) چگونه یونس نشان داد که کمتر از یَهُوَه معقول است؟
۱۲ معقولیت یَهُوَه همچنین بدین صورت نشان داده میشود که وقتی وضعیتی جدید پدید میآید، او در تغییر طرز عملی که در نظر گرفته بود راغب میباشد. برای مثال، هنگامی که یونس نبی در میان خیابانهای نینوای قدیم قدم میزد، پیغام الهامشدهٔ او کاملاً ساده بود: این شهر نیرومند در ظرف ۴۰ روز نابود خواهد گشت. ولی اوضاع به نحو شگفتانگیزی تغییر یافت! اهالی نینوا توبه کردند. — یونس، فصل ۳.
۱۳ مقایسهٔ چگونگی واکنش یَهُوَه و یونس نسبت به این تغییر رویداد، آموزنده است. یَهُوَه در حقیقت راه عرابهٔ آسمانیش را تغییر داد. او در این مورد خود را وفق داد، به جای ‹مرد جنگی بودن› موجب شد که آمرزندهٔ گناهان باشد. (خروج ۱۵:۳) از سوی دیگر یونس بسیار کمتر انعطافپذیر بود. به جای همگام شدن با عرابهٔ یَهُوَه، او بیشتر مانند قطار باربری یا کشتی نفتکش که در ابتدا ذکر شد، عمل کرد. او هلاکت را اعلان کرده بود، چنین هلاکتی باید اجرا میشد! احتمالاً او احساس میکرد که هر گونه تغییر روشی، برای او در نظر مردم نینوا رسوایی به همراه خواهد آورد. یَهُوَه صبورانه به نبی خودسر خود در مورد معقولیت و رحمت یک درس بهیادماندنی آموخت. — یونس، فصل ۴.
۱۴. به چه علت یَهُوَه طرز عملش را نسبت به نبی خود حزقیال، تغییر داد؟
۱۴ یَهُوَه در مواقع دیگر نیز تغییر روش داد — حتی در مورد مسائل نسبتاً کوچک. برای مثال، یکبار وقتی که او به حزقیال نبی برای اجرای نمایشنامهٔ نبوی مأموریت داد، فرمان یَهُوَه دستوری را شامل میشد که مبنی بر آن حزقیال باید غذایش را بر روی آتشی که با سرگین انسانی میسوخت، میپخت. این دستور برای نبی قابل پذیرش نبود و فریاد زد «آه ایخداوند یَهُوَه!» و تمنا کرد که او را مجبور به انجام چیزی که اینقدر برایش نفرتانگیز است، نکند. یَهُوَه احساسات نبی را به عنوان چیزی غیرمنطقی، نادیده نگرفت؛ بلکه او به حزقیال اجازه داد تا از سرگین گاو، که در آن زمان یک منبع معمولی سوخت در بسیاری از سرزمینها بود، استفاده کند. — حزقیال ۴:۱۲-۱۵.
۱۵. الف) چه مثالهایی نشان میدهند که یَهُوَه آماده بوده است به موجودات انسانی گوش کند و پاسخ دهد؟ ب) این موضوع چه چیزی را میتواند به ما بیاموزد؟
۱۵ آیا تعمق دربارهٔ تواضع یَهُوَه خدایمان دلگرمکننده نیست؟ (مزمور ۱۸:۳۵) او بسیار عالیتر از ما است؛ با وجود این صبورانه به انسانهای ناکامل گوش میکند و حتی گاهگاهی روش خود را متناسب با زمان وفق میدهد. او به ابراهیم اجازه داد تا از وی بر سر نابودی سدوم و غموره کاملاً دادخواهی کند. (پیدایش ۱۸:۲۳-۳۳) و به موسی اجازه داد تا نسبت به طرحش مبنی بر نابودی اسرائیلیان سرکش و بوجود آوردن یک قوم نیرومند از وی، به او اعتراض نماید. (خروج ۳۲:۷-۱۴؛ تثنیه ۹:۱۴،۱۹؛ با عاموس ۷:۱-۶ مقایسه شود.) او بدین وسیله نمونهٔ کاملی را برای خادمان انسانیش بر جای گذاشت، کسانی که باید رغبت مشابهی را برای شنیدن حرف دیگران داشته باشند، هنگامی که این امر معقول و امکانپذیر باشد. — با یعقوب ۱:۱۹ مقایسه شود.
معقولیت در بکار بردن قدرت
۱۶. چگونه یَهُوَه در طرز استفاده از قدرت خود، با بسیاری از انسانها تفاوت دارد؟
۱۶ آیا هرگز توجه کردهای که هر چه افراد قدرت بیشتری بدست میآورند، بسیاری از آنان به نظر میرسد که نامعقولتر میشوند؟ در مقابل، یَهُوَه بالاترین مقام قدرت را در عالم دارا میباشد، با این حال او نمونهٔ نهائی معقولیت است. او قدرت خود را به شیوهای پایدار و معقول بکار میگیرد. بر خلاف بسیاری از انسانها، یَهُوَه راجع به قدرتش بیمناک نیست، از اینرو او ناگزیر نیست که از روی حسادت از آن پاسداری کند — گویا بخشیدن مقداری از قدرت به دیگران، ممکن است به نحوی قدرت خود او را تهدید کند. در حقیقت، هنگامی که تنها یک وجود دیگر در عالم بود، یَهُوَه قدرت زیادی را به او واگذار کرد. او کلمه یعنی «معمار» خود را ساخت، و از آن به بعد توسط پسر عزیزش به همه چیز هستی داد. (امثال ۸:۲۲،۲۹-۳۱؛ یوحنا ۱:۱-۳،۱۴؛ کولسیان ۱:۱۵-۱۷) او سپس «تمامئ قدرت در آسمان و بر زمین» را به او سپرد. — متی ۲۸:۱۸؛ یوحنا ۵:۲۱.
۱۷، ۱۸. الف) به چه علت یَهُوَه فرشتگانی را به سدوم و غموره فرستاد؟ ب) چرا یَهُوَه از فرشتگان برای پیشنهادات در مورد چگونگی اغوای اخاب، سؤال کرد؟
۱۷ به همین نحو، یَهُوَه به بسیاری از مخلوقاتش وظایفی را محول کرد که میتوانست به تنهایی حتی بهتر انجام دهد. به عنوان نمونه، هنگامی که به ابراهیم گفت، «اکنون نازل میشوم [به سدوم و غموره] تا به بینم موافق این فریادیکه بمن رسیده بالتمّام کردهاند،» او منظورش این نبود که شخصاً به آنجا خواهد رفت. بلکه، یَهُوَه صلاح دانست قدرت را به فرشتگان منصوب بسپارد تا چنین اطلاعاتی را برای او جمعآوری نمایند. او به آنان قدرت داد تا این مأموریت حقیقتیابی را رهبری کنند و به او گزارش دهند. — پیدایش ۱۸:۱-۳،۲۰-۲۲.
۱۸ در فرصتی دیگر، هنگامی که یَهُوَه تصمیم به اجرای حکم علیه اخاب، پادشاه شریر گرفت، او فرشتگان را به مجمعی آسمانی دعوت کرد تا پیشنهاداتی را مطرح کنند مبنی بر اینکه چگونه آن پادشاه مرتد را «اغوا» نمایند تا در جنگی شرکت کند که منجر به پایان زندگیش میشد. یَهُوَه که منبع حکمت است، مطمئناً برای در نظر گرفتن بهترین طرز عمل، احتیاجی به کمک نداشت! با این حال او با امتیاز دادن به فرشتگان برای مطرح کردن راهحلهایی و با دادن قدرت برای عمل کردن به کسی که او برگزیده بود، آنان را محترم شمرد. — ۱پادشاهان ۲۲:۱۹-۲۲.
۱۹. الف) به چه علت یَهُوَه تعداد قوانینی را که وضع میکند، محدود میکند؟ ب) چگونه یَهُوَه در مورد آنچه که از ما انتظار دارد، خود را معقول نشان میدهد؟
۱۹ یَهُوَه از قدرتش برای کنترل بیمورد دیگران، استفاده نمیکند. او در این مورد نیز معقولیت بینظیری را نشان میدهد. او با دقت، تعداد قوانینی را که وضع میکند محدود میکند و خادمانش را از اضافه کردن قوانین سنگینی که خود وضع کردهاند باز میدارد تا از ‹آنچه مکتوب است تجاوز نکنند.› (۱قرنتیان ۴:۶؛ اعمال ۱۵:۲۸؛ با متی ۲۳:۴ مقایسه شود.) او هرگز خواستار اطاعت نامعقول از طرف مخلوقاتش نیست، ولی او معمولاً اطلاعات کافی برای راهنمایی آنان تدارک میبیند و انتخاب را به عهدهٔ آنها میگذارد، و اجازه میدهد که آنها از منافع اطاعت و نتایج عدم اطاعت آگاه باشند. (تثنیه ۳۰:۱۹،۲۰) بجای اعمال زور بر مردم از طریق احساس تقصیر، شرم، یا ترس، او در جستجوی به دست آوردن قلبها است؛ او میخواهد که مردم او را با محبتی واقعی خدمت کنند، نه از روی اجبار. (۲قرنتیان ۹:۷) همهٔ این خدمتی که با تمام جان انجام میگیرد، دل یَهُوَه را شاد میسازد، بنابراین او به طور نامعقول «کجخُلق» نیست. — ۱پطرس ۲:۱۸؛ امثال ۲۷:۱۱؛ با میکا ۶:۸ مقایسه شود.
۲۰. معقولیت یَهُوَه چگونه بر تو تأثیر میگذارد؟
۲۰ آیا قابل ملاحظه نیست که یَهُوَه خدا، کسی که بیشتر از هر موجودی در آفرینش، قدرت دارد، هرگز آن قدرت را به طور نامعقولی بکار نمیبرد، هرگز از آن برای سرکوبی دیگران استفاده نمیکند؟ با وجود این، انسانها اگرچه در مقایسه با خدا کوچک هستند، در مورد سلطهجویی بر یکدیگر سابقهٔ تاریخی دارند. (جامعه ۸:۹) به طور روشن، معقولیت صفت باارزشی است، صفتی که ما را برمیانگیزد یَهُوَه را بیشتر محبت کنیم. آن به نوبهٔ خود، میتواند موجب شود که این صفت را در خود پرورش دهیم. چطور میتوانیم چنین کنیم؟ مقالهٔ بعدی این موضوع را مورد بررسی قرار خواهد داد.
[پاورقی]
a در سال ۱۷۶۹، فرهنگنویس جان پارکهِرست این واژه را چون «انعطافپذیر، تمایل انعطافپذیری، باملاحظه، ملایم، شکیبا» تعریف کرد. عالِمان دیگر نیز «انعطافپذیر» را به عنوان یک تعریف پیشنهاد کردهاند.
چگونه پاسخ میدهی؟
◻ چگونه نام یَهُوَه و رؤیا دربارهٔ عرابهٔ آسمانیش انعطافپذیری او را تأکید میکند؟
◻ معقولیت چیست، و چرا آن یک نشانهٔ حکمت الهی است؟
◻ از چه روشهایی یَهُوَه نشان داد که «غفّار» است؟
◻ به چه علت یَهُوَه تصمیم گرفت که در موارد معین، طرز عملی را که در نظر گرفته بود، تغییر دهد؟
◻ چگونه یَهُوَه در طرز استفاده از قدرت، معقولیت نشان میدهد؟