کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • ب۹۸ ۱/‏۶ ص ۴-‏۶
  • آیا ثروت می‌تواند ما را سعادتمند گرداند؟‏

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • آیا ثروت می‌تواند ما را سعادتمند گرداند؟‏
  • برج دیده‌بانی ۱۹۹۸
  • عنوان‌های فرعی
  • مطالب مشابه
  • طمع سعادت نمی‌آورد
  • به آنچه داریم قانع باشیم
  • کلید گنج سعادت
  • قناعت و سخاوت
    بیدار شوید!‏ ۲۰۱۸
  • پادشاهی دولتمند و حکیم
    برج دیده‌بانی ۱۹۹۸
  • ‏«تمامئ تکلیف انسان»‏
    برج دیده‌بانی ۱۹۹۷
  • چگونه می‌توان نظری متعادل نسبت به پول داشت؟‏
    برج دیده‌بانی ۲۰۰۱
برج دیده‌بانی ۱۹۹۸
ب۹۸ ۱/‏۶ ص ۴-‏۶

آیا ثروت می‌تواند ما را سعادتمند گرداند؟‏

سلیمان پادشاه به اهمیت پول بخوبی واقف بود.‏ او در این باره نوشت:‏ «بزم بجهت لهو و لعب میکنند و شرابْ زندگانیرا شادمان میسازد امّا نقره همه چیز را مهیّا میکند.‏» (‏ جامعه ۱۰:‏۱۹‏)‏ بزم و مهمانی با دوستان معمولاً بسیار شادی‌آور است،‏ لیکن برای برگذاری مهمانی و تهیهٔ شراب به پول احتیاج است.‏ از آنجایی که پول امکان فراهم ساختن همه گونه چیزهای مادی را می‌دهد،‏ پس می‌توان گفت که پول «همه چیز را مهیّا میکند.‏»‏

سلیمان با اینکه فوق‌العاده غنی و ثروتمند بود لیکن می‌دانست برای ثروت نیز حدی وجود دارد.‏ وی به این نتیجه رسید که زندگیی بر پایهٔ ماده‌گرایی کلید گنج سعادت نیست.‏ او اینچنین نوشت:‏ «آنکه نقره را دوست دارد از نقره سیر نمیشود و هر که توانگریرا دوست دارد از دخل سیر نمیشود.‏»—‏جامعه ۵:‏۱۰‏.‏

حال تصور کنید که شخصی ثروتمند به ثروتی عظیمتر برسد.‏ سلیمان در مورد چنین شخصی گفت:‏ «چون نعمت زیاده شود خورندگانش زیاد میشوند.‏» (‏ جامعه ۵:‏۱۱‏)‏ با افزایش «نعمت» یا دارایی،‏ افراد بیشتری نیز برای نگه‌داری از آن لازم می‌باشند.‏ تعمیرکاران،‏ سرایداران،‏ خدمت‌کاران،‏ مسئولان امنیت همگی محتاج دستمزد هستند.‏ و این خود مستلزم درآمد بیشتر است.‏

این وضعیت بر سعادت شخص تأثیری انکارناپذیر دارد.‏ گزنفون،‏ تاریخدان یونانیی قرن چهارم ق.‏د.‏م.‏،‏ سخنان مرد فقیری را که به ثروت و دولت رسید،‏ این گونه بازگو کرد:‏

‏«چرا به خویشتن می‌گویید .‏ .‏ .‏ هر چه زیاده کسب کنم،‏ سعادتم زیاده شود؟‏ در اشتباهید،‏» پس از آن ادامه داده،‏ می‌گوید،‏ «از زمانی که فقیر بودم تا به حال حتی یک جو لذتم از خوردن و نوشیدن و خوابیدن زیاده نشده است.‏ آنچه از دولتمندی نصیبم گشته،‏ این است که حالا ناگزیرم از چیزهای بیشتری مراقبت کنم،‏ از اموالم به افراد بیشتری بدهم،‏ و رنج بیشتری را نیز متحمل شوم تا دارایی‌ام را زیاده کنم.‏ اکنون خدمتکاران زیادی دارم که چشم حاجتشان به من است؛‏ برای غذا،‏ آب،‏ بسیاری برای پوشاک،‏ هستند که محتاج طبیبند،‏ یکی آمده دم از حملهٔ گرگان به گوسفندان می‌زند،‏ دیگری می‌گوید گاوی از پرتگاه افتاده و جان داده،‏ یا مرضی به جان گله افتاده.‏ به نظرم می‌آید .‏ .‏ .‏ حال که دولتمند گشته‌ام رنجم بیش از زمانیست که دولتی در بساط نداشتم.‏»‏

دلیل دیگر اشتهای سیری‌ناپذیر انسانها برای ثروت اندوزی این است که ایشان فریفتهٔ آن چیزی هستند که عیسی مسیح آن را «غرور دولت» نامید.‏ (‏ متی ۱۳:‏۲۲‏)‏ دلیل فریفته شدن اینان این است که در این ثروت و دولت که این چنین بااشتیاق در پی آن هستند هیچگاه به آن رضایت یا سعادتی که انتظار دارند نمی‌رسند.‏ ایشان فکر می‌کنند چیزهایی را که نمی‌توانند بدست آورند،‏ ثروت زیاد در اختیارشان می‌گذارد.‏ به همین دلیل همواره در پی ثروت بیشترند.‏

طمع سعادت نمی‌آورد

نگرانیهایی که داراییهای فرد ثروتمند برایش ایجاد می‌کند مانع می‌شود که وی حتی یک شب خوش سر روی بالشت بگذارد.‏ سلیمان می‌نویسد:‏ «خواب عمله شیرین است خواه کم و خواه زیاد بخورد امّا سیرئ مرد دولتمند او را نمیگذارد که بخوابد.‏»—‏جامعه ۵:‏۱۲‏.‏

وقتی نگرانی از دست دادن احتمالی داراییها بالا می‌گیرد،‏ مشکل شخص دیگر فقط بی‌خوابی نیست.‏ بیچارگی چنین شخصی را سلیمان چنین وصف می‌کند:‏ «تمامئ ایّام خود را در تاریکی میخورد و با بیماری و خشمْ بسیار محزون میشود.‏» (‏ جامعه ۵:‏۱۷‏)‏ آری،‏ شخص بجای آنکه از ثروت خود لذت ببرد،‏ غذای خود را ‹در حزن و ناراحتی› می‌خورد،‏ که انگار حتی پول غذای خود را هم با اکراه می‌پردازد.‏ چنین طرز فکر بیمارگونه‌ای سرانجام به بیماری جسمانی وی منجر می‌شود.‏ بیماری جسمانی نیز خود به تشویش و ناراحتی شخص می‌افزاید،‏ چرا که مانعی در مقابل مال‌اندوزی بیشتر می‌شود.‏

ممکن است مطلب فوق سخنان پولس رسول را به خاطر شما آورده باشد،‏ که گفت:‏ «آنانیکه میخواهند دولتمند شوند گرفتار میشوند در تجربه و دام و انواع شهوات بی‌فهم و مضرّ که مردم را به تباهی و هلاکت غرق میسازند.‏ زیرا که طمع ریشهٔ همهٔ بدیها است که بعضی چون در پی آن میکوشیدند .‏ .‏ .‏ به اقسام دردها سفتند.‏» (‏ ۱تیموتاؤس ۶:‏۹،‏ ۱۰‏)‏ انسانها برای ثروت‌اندوزی دست به تقلب،‏ دروغ،‏ دزدی،‏ خودفروشی،‏ و حتی قتل می‌زنند.‏ کوشش جهت مال‌اندوزی و حفظ آن نصیبی ندارد جز ضربهٔ عاطفی،‏ جسمی و روحی.‏ آیا این است کلید گنج سعادت؟‏ به هیچ وجه!‏

به آنچه داریم قانع باشیم

سلیمان در مورد داشتن نگرشی معقول در خصوص ثروت،‏ هنوز چند سخن دیگر برای ما دارد.‏ وی چنین نوشت:‏ «چنانکه از رحم مادرش بیرون آمد همچنان برهنه بحالتیکه آمد خواهد برگشت و از مشقّت خود چیزی نخواهد یافت که بدست خود ببرد.‏ اینک آنچه من دیدم که خوب و نیکو میباشد این است که انسان در تمامئ ایّام عمر خود که خدا آنرا باو میبخشد بخورد و بنوشد و از تمامئ مشقّتیکه زیر آسمان میکشد بنیکوئی تمتّع ببرد زیرا که نصیبش همین است.‏»—‏جامعه ۵:‏۱۵،‏ ۱۸‏.‏

این کلام نشان می‌دهد که سعی در مال‌اندوزی برای آن روزی که احتمالاً هیچوقت نخواهد رسید،‏ سعادت نمی‌آورد.‏ بهتر آن است که قانع باشیم و از ثمرهٔ کار خود لذت ببریم.‏ پولس رسول در نامهٔ الهامی خود به تیموتاؤس،‏ در همین مورد گفت:‏ «در این دنیا هیچ نیاوردیم و واضح است که از آن هیچ نمیتوانیم برد.‏ پس اگر خوراک و پوشاک داریم بآ‌نها قانع خواهیم بود.‏»—‏۱تیموتاؤس ۶:‏۷،‏ ۸‏؛‏ با لوقا ۱۲:‏۱۶-‏۲۱ مقایسه شود.‏

کلید گنج سعادت

سلیمان،‏ هم از ثروت فراوان برخوردار بود و هم از حکمت الهی.‏ لیکن،‏ وی سعادت را در حکمت یافت،‏ نه در ثروت.‏ سلیمان نوشت:‏ «خوشا بحال کسیکه حکمترا پیدا کند و شخصیکه فطانترا تحصیل نماید.‏ زیرا که تجارت آن از تجارت نقره،‏ و محصولش از طلای خالص نیکوتر است.‏ از لعلها گرانبهاتر است،‏ و جمیع نفایس تو بآ‌ن برابری نتواند کرد.‏ بدست راست وی طول ایّام است،‏ و بدست چپش دولت و جلال.‏ طریقهای وی طریقهای شادمانی است،‏ و همهٔ راههای وی سلامتی میباشد.‏ بجهة آنانیکه او را بدست گیرند درخت حیات است،‏ و کسیکه باو متمسّک میباشد خجسته است.‏»—‏امثال ۳:‏۱۳-‏۱۸‏.‏

چرا حکمت بر ثروت برتری دارد؟‏ سلیمان در این مورد گفت:‏ «حکمت ملجائی است و نقره ملجائی امّا فضیلتِ معرفتْ این است که حکمت صاحبانشرا زندگی میبخشد.‏» (‏ جامعه ۷:‏۱۲‏)‏ پول البته تا حدی ملجا یا محافظ شخص است و به دارندهٔ آن کمک می‌کند تا نیازها و احتیاجات خود را برآورده سازد،‏ اما حکمت زندگی شخص را از خطرات احتمالی محافظت می‌کند.‏ حکمت واقعی نه تنها می‌تواند شخص را از مرگی زودرس نجات دهد،‏ بلکه از آنجایی که بر پایهٔ ترس خدایی بنا شده است،‏ او را به زندگی ابدی می‌رساند.‏

چرا حکمت خدایی به سعادت و خوشبختی می‌انجامد؟‏ زیرا سعادت واقعی تنها از طریق یَهُوَه خدا به ما می‌رسد.‏ تجربه ثابت کرده است که کلید گنج سعادت و خوشبختی حقیقی،‏ تنها اطاعت از خدای تعالی است.‏ بادوام بودن سعادت ما بستگی به راضی نگاه‌داشتن خدا از ما دارد.‏ (‏ متی ۵:‏۳-‏۱۰‏)‏ با به اجرا گذاشتن آنچه از مطالعهٔ کتاب مقدس فرا می‌گیریم می‌توانیم «آنحکمت که از بالا است» را در خود پرورش دهیم.‏ (‏ یعقوب ۳:‏۱۷‏)‏ سعادتی که این حکمت به ما ارزانی می‌دارد،‏ ثروت هیچگاه به ما نمی‌دهد.‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۴‏،‏ ۵]‏

سلیمان پادشاه خوب می‌دانست که چه چیزی باعث خوشبختی و سعادت می‌شود.‏ شما چطور؟‏

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی