کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • ب۹۹ ۱/‏۶ ص ۲۰-‏۲۴
  • ‏«عطایای انسانی» برای مراقبت از گوسفندان یَهُوَه

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • ‏«عطایای انسانی» برای مراقبت از گوسفندان یَهُوَه
  • برج دیده‌بانی ۱۹۹۹
  • عنوان‌های فرعی
  • مطالب مشابه
  • ‏«عطایای انسانی» از میان چه کسانی می‌باشند؟‏
  • چنانچه «اصلاح» لازم باشد
  • پیران،‏ گلهٔ خدا را «بنا» کنید
  • مردانی که وحدت و یگانگی را ترویج می‌دهند
  • حفاظت از گله
  • تقدیر از «عطایای انسانی»‏
    برج دیده‌بانی ۱۹۹۹
  • ‏‹گلهٔ خدا را شبانی و نظارت کنید›‏
    برج دیده‌بانی ۲۰۱۱
  • ای شبانان!‏ از شبانان اعظم الگو گیرید
    برج دیده‌بانی ۲۰۱۳
  • ‏‹آنانی را که در میان شما زحمت می‌کشند گرامی بدارید›‏
    برج دیده‌بانی ۲۰۱۱
لینک‌های بیشتر
برج دیده‌بانی ۱۹۹۹
ب۹۹ ۱/‏۶ ص ۲۰-‏۲۴

‏«عطایای انسانی» برای مراقبت از گوسفندان یَهُوَه

‏«چون او به اعلی‌علّیّین صعود نمود اسیران را ربود؛‏ و عطایای انسانی بخشید.‏»‏‏—‏افسسیان ۴:‏۸‏،‏ د ج

۱.‏ در قالب چه کلماتی خواهری از پیران جماعتش تقدیر نمود؟‏

‏«چقدر از زحمات بی‌شائبه‌تان ممنون و متشکرم.‏ حقیقتاً چقدر صداقت لبخندها،‏ محبتها،‏ و مراقبتهای فرد فردتان در نظرم ارزشمند و گرانقدر است.‏ با دل و جان گوشهایتان را به درد دلهایم می‌گشایید و روحم را با کلام کتاب مقدس طراوت می‌بخشید.‏ به درگاه خدا دعا می‌کنم که هرگز ذره‌ای از منزلت وجودتان در دلم کاسته نشود.‏» این کلمات و جملات پراحساس خواهری به پیران جماعتش آشکارا حکایت از تأثیر عمیق محبت آنان بر دل وی دارد.‏—‏۱پطرس ۵:‏۲،‏ ۳‏.‏

۲،‏ ۳.‏ الف)‏ بر طبق اشعیا ۳۲:‏۱،‏ ۲ پیران جماعت چگونه با عطوفت و مهربانی از گوسفندان یَهُوَه مراقبت می‌کنند؟‏ ب)‏ در چه صورتی پیر جماعت عطیه محسوب می‌گردد؟‏

۲ یَهُوَه پیران جماعت را تعیین نموده است تا از گوسفندانش مراقبت نمایند.‏ (‏لوقا ۱۲:‏۳۲؛‏ یوحنا ۱۰:‏۱۶‏)‏ عشق و علاقهٔ یَهُوَه به گوسفندانش به حدی است که برای خریدن ایشان حتی از خون گرانقدر عیسی نیز دریغ ننمود.‏ بی‌سبب نیست که یَهُوَه از دیدن عطوفت و مهربانی پیران جماعت با گوسفندانش دلشاد و خرسند می‌گردد.‏ (‏اعمال ۲۰:‏۲۸،‏ ۲۹‏)‏ وصفی نبوی از پیران جماعت،‏ این «سروران» بالقوه،‏ چنین است:‏ «مردی مثل پناه‌گاهی از باد و پوششی از طوفان خواهد بود.‏ و مانند جویهای آب در جای خشک و سایهٔ صخرهٔ عظیم در زمین تعب‌آورنده خواهد بود.‏» (‏اشعیا ۳۲:‏۱،‏ ۲‏)‏ آری،‏ وظیفهٔ پیران جماعت این است که از گوسفندان یَهُوَه مراقبت کنند،‏ بدیشان روحیه دهند،‏ و آنان را تسلی بخشند.‏ البته،‏ برای آنکه پیران با عطوفت و مهربانی به شبانی گلهٔ خدا بپردازند باید همت به خرج داده،‏ بر طبق انتظارات خدا عمل نمایند.‏

۳ کتاب مقدس پیران بامحبت را «عطایای انسانی» می‌خواند.‏ (‏افسسیان ۴:‏۸‏)‏ تصور ما از عطیه یا هدیه عموماً بخششی است که برای رفع نیاز یا خوشحال نمودن کسی به وی می‌دهیم.‏ پیران جماعت نیز می‌توانند همچون عطایایی با استعدادها و تواناییهای خود نیازهای گله را برآورده نموده،‏ سعادت را برای آن میسر سازند.‏ آنان چگونه باید این کار را بکنند؟‏ پولس در افسسیان ۴:‏۷-‏۱۶ در پاسخ به این سؤال،‏ توجه ما را به عظمت محبت یَهُوَه معطوف ساخت.‏

‏«عطایای انسانی» از میان چه کسانی می‌باشند؟‏

۴.‏ در تحقق مزمور ۶۸:‏۱۸‏،‏ یَهُوَه به چه معنا بر کوه صهیون «صعود» کرد،‏ و «عطایای انسانی» چه کسانی بودند؟‏

۴ اصطلاح «عطایای انسانی» که پولس به کار برد،‏ در واقع نقل قولی بود از سخن داوودِ پادشاه که در خصوص یَهُوَه گفت:‏ «بر اعلی‌علّیّین صعود کرده‌ای؛‏ اسیران را به اسیری برده‌ای؛‏ عطایای انسانی گرفته‌ای.‏» (‏مزمور ۶۸:‏۱۸‏،‏ د ج‏)‏ پس از آنکه چند سالی از ورود اسرائیلیان به سرزمین موعود گذشت،‏ یَهُوَه به طور مجازی و سمبولیک بر کوه صهیون «صعود» نمود و اورشلیم را پایتخت پادشاهی اسرائیل،‏ و داوود را پادشاه آن قرار داد.‏ اما،‏ «عطایای انسانی» چه کسانی بودند؟‏ ایشان مردانی بودند که اسرائیلیان هنگام استیلا بر سرزمینشان به اسیری گرفتند.‏ بعدها تنی چند از این اسرا در انجام کارهای خیمه به خدمت لاویان گماشته شدند.‏—‏عزرا ۸:‏۲۰‏.‏

۵.‏ الف)‏ چگونه پولس نشان داد که مزمور ۶۸:‏۱۸ در جماعت مسیحی به تحقق خواهد رسید؟‏ ب)‏ عیسی به چه طریق به ‹اعلی‌علّیّین صعود نمود›؟‏

۵ پولس در رسالهٔ خود به افسسیان،‏ نشان داد که کلام مزمورنویس برای جماعت مسیحی تحققی عظیمتر خواهد داشت.‏ پولس در تفسیر مزمور ۶۸:‏۱۸‏،‏ چنین نوشت:‏ «لیکن هر یکی از ما را فیض بخشیده شد بحسب اندازهٔ بخشش مسیح.‏ بنابراین می‌گوید:‏ ‹چون او به اعلی‌علّیّین صعود نمود اسیران را ربود؛‏ و عطایای انسانی بخشید.‏›» (‏افسسیان ۴:‏۷،‏ ۸‏،‏ د ج‏)‏ پولس آن مزمور را در خصوص عیسی،‏ یعنی نمایندهٔ یَهُوَه،‏ به کار برد.‏ عیسی «بر جهان غالب» شد.‏ (‏یوحنا ۱۶:‏۳۳‏)‏ وی همچنین مرگ و شیطان را مغلوب ساخت،‏ زیرا خدا او را رستاخیز داد.‏ (‏اعمال ۲:‏۲۴؛‏ عبرانیان ۲:‏۱۴‏)‏ در سال ۳۳ د.‏م.‏،‏ عیسای رستاخیزیافته ‹بالاتر از جمیع افلاک صعود کرد›—‏به بیان دیگر،‏ در مقامی رفیعتر از تمامی مخلوقات آسمانی قرار گرفت.‏ (‏افسسیان ۴:‏۹،‏ ۱۰؛‏ فیلپیان ۲:‏۹-‏۱۱‏)‏ عیسی در فتوحات خود از میان دشمنانش ‹اسیرانی› گرفت.‏ ببینیم به چه صورت.‏

۶.‏ با شروع پَنطیکاست سال ۳۳ د.‏م.‏،‏ عیسای عروج‌یافته چگونه اموال شیطان را به تاراج برد،‏ و با «اسیران» چه کرد؟‏

۶ هنگامی که عیسی بر روی زمین بود برتری خود را نسبت به شیطان با آزاد ساختن کسانی که در اسارت دیوها بودند نشان داد.‏ این کار عیسی بسان آن بود که به خانهٔ شیطان درآید،‏ او را ببندد،‏ و خانه‌اش را تاراج کند.‏ (‏متی ۱۲:‏۲۲-‏۲۹‏)‏ پس اکنون که عیسی رستاخیز یافته است و ‹تمامی قدرت در آسمان و بر زمین به وی داده شده است› چه تاراجی از خانهٔ شیطان می‌کند!‏ (‏متی ۲۸:‏۱۸‏)‏ پَنطیکاست سال ۳۳ د.‏م.‏ شروع آن بود.‏ عیسای عروج‌یافته،‏ در حکم نمایندهٔ یَهُوَه،‏ ‹اسیران را می‌رباید› و بدینسان اموال شیطان،‏ یعنی اسیران گناه و مرگ و اشخاص تحت تسلط او را به تاراج می‌برد.‏ این «اسیران» سپس به ارادهٔ خود «غلامان مسیح که ارادهٔ خدا را از دل به عمل می‌آورد» می‌گردند.‏ (‏افسسیان ۶:‏۶‏)‏ در واقع،‏ عیسی آنان را آزاد می‌سازد و از زیر سلطهٔ شیطان خارج می‌نماید،‏ و سپس ایشان را به نمایندگی از طرف یَهُوَه،‏ و به عنوان «عطایای انسانی» در اختیار جماعات مسیحی قرار می‌دهد.‏ براحتی می‌توان خشم شیطان را هنگامی که عیسی اموال او را در مقابل چشمانش به تاراج می‌برد تصور کرد!‏

۷.‏ الف)‏ «عطایای انسانی» در جماعت چه وظایفی بر عهده دارند؟‏ ب)‏ یَهُوَه به پیران جماعت چه موقعیتی را داده است؟‏

۷ آیا در دوران حاضر نیز این گونه «عطایای انسانی» در جماعات وجود دارند؟‏ بلی،‏ مسلماً!‏ ایشان پیران بیش از ۰۰۰‏,‏۸۷ جماعت در سرتاسر زمین می‌باشند که کمرِ همت به کار ‹بشارت،‏ شبانی،‏ و تعلیم› بسته‌اند.‏ (‏افسسیان ۴:‏۱۱‏)‏ هیچ چیز برای شیطان شادی‌آورتر از این نیست که این پیران با گلهٔ خدا بدرفتاری کنند.‏ مسلماً یَهُوَه پیران جماعت را برای خیر و رفاه گله از طریق عیسی مسیح تعیین نموده است نه برای بدرفتاری با آن.‏ آنان باید برای تک تک گوسفندان به یَهُوَه حساب پس دهند.‏ (‏عبرانیان ۱۳:‏۱۷‏)‏ چنانچه تو نیز پیر جماعت هستی،‏ یَهُوَه این موقعیت را به تو داده است که همچون عطیه،‏ یا به بیان دیگر مانند موهبتی در دست برادرانت باشی.‏ این کار را می‌توانی با بر دوش گرفتن مسئولیتهای خطیرت انجام دهی.‏

چنانچه «اصلاح» لازم باشد

۸.‏ در کدام زمینه‌ها ما به اصلاح نیاز پیدا می‌کنیم؟‏

۸ نخستین دلیل دادن «عطایای انسانی» بر طبق گفتهٔ پولس به منظور ‹اصلاح مقدسین› بود.‏ (‏افسسیان ۴:‏۱۲‏،‏ د ج‏)‏ واژهٔ یونانیی که «اصلاح» ترجمه شده است به مفهوم «میزان نمودن» می‌باشد.‏ همهٔ ما انسانهای ناکامل گهگاه به اصلاح شدن نیاز داریم—‏یعنی باید افکار،‏ نگرشها،‏ و اعمال خود را با فکر و ارادهٔ خدا «میزان نماییم.‏» یَهُوَه برای اصلاح کردنمان از سر لطف و مهربانی «عطایای انسانی» را به ما داده است.‏ ببینیم آنان چگونه ما را اصلاح می‌کنند.‏

۹.‏ پیران جماعت چگونه می‌توانند به گوسفندی خطاکار کمک کنند؟‏

۹ فرض کنیم که از یک پیر جماعت خواسته شده باشد تا به گوسفندی که ‹به خطایی گرفتار شده است› کمک کند.‏ وی چگونه می‌تواند به این شخص که بی‌خبر در راهی خطا گام برداشته است کمک کند؟‏ بر اساس غلاطیان ۶:‏۱ وی باید ‹چنین شخصی را به روح تواضع اصلاح کند.‏› از این رو،‏ سخنان پیر جماعت نباید با سرزنش و پرخاش توأم باشد.‏ در واقع،‏ تذکر باید موجب تشویق شخص خطاکار شود،‏ نه ‹ترس› او.‏ (‏۲قرنتیان ۱۰:‏۹‏؛‏ با ایوب ۳۳:‏۷ مقایسه شود.‏)‏ از آنجایی که خطاکار احتمالاً خود به حد کافی از کردهٔ خویش شرمگین و خجالت‌زده است،‏ نباید روحیه‌اش را نیز خُرد نمود.‏ چنانچه انگیزهٔ پیر جماعت از دادن تذکر و حتی تأدیبی قاطع،‏ محبت باشد و همچنین آن را با عطوفت و مهربانی اعمال نماید،‏ بسیار محتمل است که افکار و رفتار شخص خطاکار اصلاح شود و وی به راه درست بازگردد.‏—‏۲تیموتاؤس ۴:‏۲‏.‏

۱۰.‏ هنگام اصلاح چه نکاتی حائز اهمیت می‌باشند؟‏

۱۰ مقصود یَهُوَه از دادن «عطایای انسانی» برای اصلاح ما این بود که آنان به ما روحیه دهند و سرمشقی نیکو برای ما باشند.‏ (‏۱قرنتیان ۱۶:‏۱۷،‏ ۱۸؛‏ فیلپیان ۳:‏۱۷‏)‏ منظور از اصلاح فقط اصلاح کردن کسانی نیست که قدمی خطا برمی‌دارند،‏ معنی آن همچنین می‌تواند کمک کردن به اشخاص وفادار برای ماندن در طریق ایمان باشد.‏a مشکلات عدیدهٔ زمانهٔ ما بسیاری را دلسرد و مأیوس ساخته است.‏ این دلسردشدگان برای حفظ وفاداری‌شان به تشویق نیاز دارند.‏ پاره‌ای نیز به منظور میزان نمودن افکار خود با افکار خدا نیاز به کمکهای رئوفانه و مهربانانه دارند.‏ به عنوان مثال،‏ بعضی از مسیحیان وفادار در خود احساس عمیق بی‌کفایتی و عدم شایستگی می‌کنند.‏ این «کوتاه‌دلان» شاید احساس کنند که یَهُوَه بدیشان محبت ندارد و یا اینکه تمام کوششهایشان در خدمت یَهُوَه بی‌ارزش است.‏ (‏۱تسالونیکیان ۵:‏۱۴‏)‏ اما،‏ فراموش نکن که این افکار و احساسات کاملاً با احساس یَهُوَه نسبت به پرستندگانش منافات دارد.‏

۱۱.‏ پیران جماعت چگونه می‌توانند به شخصی که احساس بی‌کفایتی می‌کند کمک کنند؟‏

۱۱ شما پیران جماعت،‏ چگونه می‌توانید به کوتاه‌دلان و افسردگان کمک کنید؟‏ با مهربانی برای آنان آیه‌هایی را که ثابت می‌کنند یَهُوَه به فرد فرد خادمان خود توجه دارد بخوانید،‏ و ایشان را خاطرجمع سازید که آن آیه‌ها در مورد شخص آنان صدق می‌کنند.‏ (‏لوقا ۱۲:‏۶،‏ ۷،‏ ۲۴‏)‏ به آنان کمک کنید تا متوجه شوند که اگر یَهُوَه آنان را به خدمت خود «جذب» کرده است،‏ پس بیقین چیزی پرارزش در آنان دیده است.‏ (‏یوحنا ۶:‏۴۴‏)‏ به آنان اطمینان دهید که در داشتن این گونه احساسات تنها نیستند و حتی خادمان وفادار یَهُوَه در گذشته نیز دچار چنین احساساتی می‌شدند.‏ ایلیای نبی را مثال بیاورید که یکبار از روی یأس و افسردگی آروزی مرگ کرد.‏ (‏۱پادشاهان ۱۹:‏۱-‏۴‏)‏ در میان بعضی از مسیحیان مسح‌شدهٔ قرن اول نیز کسانی بودند که دلشان آنان را مذمت و نکوهش می‌کرد.‏ (‏۱یوحنا ۳:‏۲۰‏)‏ دانستن اینکه کتاب مقدس از وفادارانی یاد می‌کند که ‹حواس و احساساتی مثل ما› داشته‌اند،‏ برای شخص مایهٔ تسلی و دلگرمی است.‏ (‏یعقوب ۵:‏۱۷‏)‏ همچنین می‌توانید بعضی از مقالات تشویق‌کنندهٔ «برج دیده‌بانی» و «بیدار شوید!‏» را برای افسردگان بخوانید.‏ یَهُوَه که شما پیران را مانند «عطایای انسانی» به جماعات داده است،‏ برای زحمات رئوفانه‌تان که برای جلب اعتماد کوتاه‌دلان و افسردگان به خرج می‌دهید ارزش بسیار قائل می‌باشد.‏—‏عبرانیان ۶:‏۱۰‏.‏

پیران،‏ گلهٔ خدا را «بنا» کنید

۱۲.‏ «بنای جسد مسیح» به چه مفهومی است،‏ و راز بنا کردن گله چیست؟‏

۱۲ دوم،‏ «عطایای انسانی» به منظور «بنای جسد مسیح» داده شده‌اند.‏ (‏افسسیان ۴:‏۱۲‏)‏ پولس در اینجا به زبان استعاره سخن می‌گوید:‏ ‹بنا کردن› در ذهن ما بنای ساختمان را مجسم می‌کند،‏ و «جسد مسیح» نیز به جمعی از مردم اطلاق شده است—‏یعنی اعضای جماعت مسیحی مسح‌شدگان.‏ (‏۱قرنتیان ۱۲:‏۲۷؛‏ افسسیان ۵:‏۲۳،‏ ۲۹،‏ ۳۰‏)‏ پیران باید برای تقویت روحانی برادران خود به آنان کمک کنند.‏ هدف ‹بنا کردن [گله] است،‏ نه خراب کرد آن.‏› (‏۲قرنتیان ۱۰:‏۸‏)‏ راز بنا کردن گله محبت است،‏ زیرا «محبّت بنا می‌کند.‏»—‏۱قرنتیان ۸:‏۱‏.‏

۱۳.‏ منظور از همدلی چیست،‏ و چرا این خصلت برای پیران حائز اهمیت می‌باشد؟‏

۱۳ یک جنبهٔ محبت که به پیران جماعت کمک می‌کند تا گله را بنا نمایند،‏ همدلی است.‏ همدلی یعنی دل خود را جای دل فردی دیگر گذاشتن—‏یعنی احساسات،‏ افکار،‏ و محدودیتهای وی را درک کردن.‏ (‏۱پطرس ۳:‏۸‏)‏ چرا همدلی کردن برای پیران مهم و ضروری است؟‏ دلیل اصلی آن این است که یَهُوَه—‏یعنی اهداکنندهٔ «عطایای انسانی»—‏خدایی است که با خادمانش همدلی می‌کند.‏ یَهُوَه وقتی خادمانش را می‌بیند که دچار درد و مشقت شده‌اند با آنان همدردی و همدلی می‌کند.‏ (‏خروج ۳:‏۷؛‏ اشعیا ۶۳:‏۹‏)‏ یَهُوَه ملاحظهٔ محدودیتهای آنها را می‌کند.‏ (‏مزمور ۱۰۳:‏۱۴‏)‏ ببینیم پیران چگونه با گله همدلی می‌کنند.‏

۱۴.‏ پیران به چه طرقی می‌توانند با دیگران همدلی کنند؟‏

۱۴ هنگامی که برادر یا خواهری با حالت یأس و ناامیدی پیش پیران جماعت می‌رود،‏ با دلسوزی به حرفهایش گوش می‌دهند.‏ آنان سعی می‌کنند از پیشینه،‏ شخصیت،‏ و موقعیت وی آگاه شوند.‏ برای شخص بسیار راحتتر است که کمک روحانی را از طرف شبانانی بپذیرد که حرف دلش را می‌فهمند و به او توجه دارند.‏ (‏امثال ۱۶:‏۲۳‏)‏ همچنین پیرانی که با برادر یا خواهر خود همدلی می‌کنند محدودیتهای او و همچنین احساسات ناشی از چنین محدودیتهایی را درک می‌کنند.‏ به عنوان نمونه،‏ بعضی از مسیحیانِ باوجدان که سالخورده شده‌اند یا آنانی که از لحاظ جسمی ضعیف می‌باشند ممکن است از اینکه نمی‌توانند بیشتر به خدا خدمت نمایند احساس تقصیر کنند.‏ از طرف دیگر،‏ شاید مسیحیانی برای پیشرفت در خدمت روحانی‌شان به تشویق نیاز داشته باشند.‏ (‏عبرانیان ۵:‏۱۲؛‏ ۶:‏۱‏)‏ خصلت همدلی در پیران به آنان کمک می‌کند تا ‹سخنانی مقبول› یافته،‏ با آن برادر و خواهر خود را بنا کنند.‏ (‏جامعه ۱۲:‏۱۰‏)‏ هنگامی که پیران گوسفندان یَهُوَه را بنا می‌کنند و آنان را تشویق می‌نمایند،‏ محبت گوسفندان به خدا خود به خود آنان را برمی‌انگیزد تا هرآنچه از دستشان برمی‌آید در خدمت به او انجام دهند!‏

مردانی که وحدت و یگانگی را ترویج می‌دهند

۱۵.‏ مفهوم «یگانگی ایمان» چیست؟‏

۱۵ سوم،‏ «عطایای انسانی» به ما داده شده‌اند «تا همه به یگانگی ایمان و معرفت تّامِ پسر خدا و به انسانِ کامل،‏ به اندازهٔ قامت پُری مسیح برسیم.‏» (‏افسسیان ۴:‏۱۳‏)‏ منظور از «یگانگی ایمان» فقط یگانگی در عقاید نیست،‏ بلکه یگانگی و وحدت در میان پرستندگان نیز می‌باشد.‏ همین خود دلیل دیگری است که خدا «عطایای انسانی» را به ما داده است—‏یعنی ترویج یگانگی و وحدت در میان مردمش.‏ آنان چگونه این کار را می‌کنند؟‏

۱۶.‏ چرا مهم است که پیران در میان خود وحدت را حفظ کنند؟‏

۱۶ پیران نخست باید در میان خود وحدت را حفظ کنند.‏ تفرقه میان شبانان موجب اهمال در مراقبت از گوسفندان خواهد شد.‏ بدین ترتیب اوقات پرارزشی که می‌تواند صرف شبانی گله شود،‏ صرف جلسات و مجادلات طولانی و غیرضروری بر روی موضوعات فرعی و پیش پا افتاده می‌شود.‏ (‏۱تیموتاؤس ۲:‏۸‏)‏ البته انتظار نمی‌رود که پیران در هر موردی با هم اتفاق‌نظرِ کامل داشته باشند،‏ زیرا آنان نیز انسانهایی با شخصیتها و خصوصیات مختلف هستند.‏ داشتن اختلاف‌نظر و حتی گفتگویی منطقی و خالی از تعصب در مورد افکار و نظرات،‏ ابداً با وحدت و یگانگی منافات ندارد.‏ پیران چنانچه مؤدبانه و بدون پیشداوری به سخنان یکدیگر گوش دهند وحدت و یگانگی در میانشان حفظ خواهد شد.‏ همچنین تا هنگامی که اصلی از اصول کتاب مقدس نقض نشده باشد فرد فرد آنان باید با میل و رغبت مطیع تصمیم نهایی هیئت پیران بوده،‏ بر طبق آن عمل نمایند.‏ وجود چنین روحیهٔ مطیعانه‌ای در میان پیران جماعت نشان می‌دهد که «آن حکمت که از بالا است» که «اول صلح‌آمیز و ملایم» است راهنمای ایشان می‌باشد.‏—‏یعقوب ۳:‏۱۷،‏ ۱۸‏.‏

۱۷.‏ پیران چگونه می‌توانند وحدت و یگانگی را در جماعت ترویج دهند؟‏

۱۷ پیران باید همچنین در جماعت وحدت و یگانگی را ترویج دهند.‏ هنگامی که تأثیرات تفرقه‌آمیزی همچون بدگوییهای مغرضانه،‏ دادن انگیزهٔ بد به دیگران،‏ و یا رفتار ستیزه‌جویانه صلح جماعت را برهم زند،‏ ایشان آماده هستند تا تذکرات لازم را بدهند.‏ (‏فیلپیان ۲:‏۲،‏ ۳‏)‏ برای نمونه،‏ پیران ممکن است در جماعت متوجه افرادی بسیار عیب‌جو و انتقادگر شوند و یا کسانی را ببینند که در کار دیگران دخالت و فضولی می‌کنند.‏ (‏۱تیموتاؤس ۵:‏۱۳؛‏ ۱پطرس ۴:‏۱۵‏)‏ پیران باید این اشخاص را متوجه سازند که اعمالشان با تعالیم خدا در تضاد است و اینکه «هر کس حامل بار خود خواهد شد.‏» (‏غلاطیان ۶:‏۵،‏ ۷؛‏ ۱تسالونیکیان ۴:‏۹-‏۱۲‏)‏ پیران با استناد به کتاب مقدس باید برای ایشان توضیح دهند که یَهُوَه بسیاری از مسائل را به وجدان افراد واگذار کرده است،‏ و هیچیک از ما نباید دیگری را به دلیل تصمیمی که در این گونه مسائل اتخاذ می‌کند داوری کند.‏ (‏متی ۷:‏۱،‏ ۲؛‏ یعقوب ۴:‏۱۰-‏۱۲‏)‏ برای ایجاد اتحاد در جماعت باید جوّ اعتماد و احترام در آن برقرار باشد.‏ «عطایای انسانی» با تذکراتی بر پایهٔ کتاب مقدس به ما کمک می‌کنند تا صلح و وحدت جماعت را حفظ کنیم.‏—‏رومیان ۱۴:‏۱۹‏.‏

حفاظت از گله

۱۸،‏ ۱۹.‏ الف)‏ «عطایای انسانی» ما را از گزند چه کسانی محفوظ می‌دارند؟‏ ب)‏ گوسفندان از گزند چه خطرات دیگری باید محفوظ نگهداشته شوند،‏ و پیران در این خصوص چگونه عمل می‌کنند؟‏

۱۸ چهارم،‏ یَهُوَه «عطایای انسانی» را به ما داده است تا ما را ‹از تأثیر باد هر تعلیم و دغابازی مردمان و حیله‌اندیشی برای مکرهای گمراهی› حفاظت کنند.‏ (‏افسسیان ۴:‏۱۴‏)‏ واژهٔ یونانیی که «دغابازی» ترجمه شده است به معنی «تقلب کردن در تاس» یا «تردستی در ریختن تاس است.‏» آیا این گونه تقلب ما را به یاد طرز عمل زیرکانهٔ مرتدان نمی‌اندازد؟‏ ایشان نیز با استدلالهای ظاهرفریبانه و تردستی در استفاده از آیات کتاب مقدس سعی بر آن دارند تا مسیحیان حقیقی را از ایمان واقعی برگردانند.‏ شبانان باید مراقب این «گرگان درنده» باشند!‏—‏اعمال ۲۰:‏۲۹،‏ ۳۰‏.‏

۱۹ گوسفندان یَهُوَه باید از گزند خطرات دیگر نیز محفوظ بمانند.‏ داوود که در دوران باستان به کار شبانی اشتغال داشت بی‌باکانه از گلهٔ پدر خود در مقابل حیوانات وحشی محافظت می‌کرد.‏ (‏۱سموئیل ۱۷:‏۳۴-‏۳۶‏)‏ امروزه نیز ممکن است مواقعی پیش بیاید که شبانانِ مسئول مجبور شوند بی‌باکانه گله را از گزند کسانی که احتمالاً با گوسفندان یَهُوَه،‏ بویژه با گوسفندان ضعیف او،‏ بدرفتاری می‌کنند یا به ایشان ستم روا می‌دارند،‏ محفوظ بدارند.‏ شبانان باید بی‌درنگ کسانی را که گستاخانه گناه می‌ورزند و به منظور عملی ساختن اهداف شریرانهٔ خود تعمداً دست به تقلب،‏ فریبکاری،‏ و دسیسه می‌زنند،‏ از جماعت مسیحی اخراج نمایند.‏b‏—‏۱قرنتیان ۵:‏۹-‏۱۳‏؛‏ با مزمور ۱۰۱:‏۷ مقایسه شود.‏

۲۰.‏ چرا می‌توان در سایهٔ مراقبتهای «عطایای انسانی» احساس امنیت کرد؟‏

۲۰ چقدر باید از «عطایای انسانی» ممنون باشیم!‏ ما می‌توانیم در سایهٔ الطاف و مراقبتهای ایشان احساس آسایش و امنیت کنیم.‏ آری،‏ ایشان با مهربانی طریق ما را اصلاح می‌کنند،‏ ما را بنا می‌نمایند،‏ میان برادران وحدت و یگانگی برقرار می‌سازند،‏ و بی‌باکانه از ما محافظت می‌کنند.‏ لیکن،‏ این «عطایای انسانی» نسبت به وظایف خود در جماعات چه دیدگاهی باید داشته باشند؟‏ ما چگونه می‌توانیم قدردانی خود را به آنان ابراز کنیم؟‏ این سؤالات در مقالهٔ بعدی مورد بحث قرار خواهند گرفت.‏

‏[پاورقی‌ها]‏

a در ترجمهٔ سپتواجینت در مزمور ۱۷‏[۱۶]:‏۵ که داوودِ وفادار دعا می‌کند تا قدمهایش در طریق یَهُوَه قائم باشد،‏ فعل «میزان نمودن» به کار رفته است.‏

b به عنوان نمونه:‏ «سؤالات خوانندگان» در برج‌دیده‌بانی ۱۵ نوامبر ۱۹۷۹،‏ صفحه‌های ۳۱-‏۳۲ (‏انگل‍.‏)‏ و مقالهٔ «از شرارت متنفر باشیم» در شمارهٔ ۱ ژانویه ۱۹۹۷،‏ صفحه‌های ۲۶-‏۲۹ (‏انگل‍.‏)‏ ملاحظه شود.‏

آیا به یاد می‌آوری؟‏

◻ «عطایای انسانی» چه کسانی هستند،‏ و چرا یَهُوَه ایشان را از طریق مسیح به جماعات داده است؟‏

◻ پیران چگونه مسئولیت اصلاح گله را انجام می‌دهند؟‏

◻ پیران برای بنای ایمانداران چه می‌توانند بکنند؟‏

◻ پیران چگونه می‌توانند وحدت و یگانگی را در جماعت حفظ کنند؟‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۲۲]‏

پیران از طریق همدلی با افسردگان باعث تشویق آنان می‌شوند

‏[تصویر در صفحهٔ ۲۲]‏

وحدت در میان پیران موجب وحدت در جماعت می‌شود

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی