کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • ب۰۹ ۱/‏۱۰ ص ۱۸-‏۲۱
  • خردمندانه عمل کرد

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • خردمندانه عمل کرد
  • برج دیده‌بانی ۲۰۰۹
  • عنوان‌های فرعی
  • مطالب مشابه
  • ‏«نیک‌فهم و خوش‌منظر»‏
  • ‏«ایشان را اهانت نمود»‏
  • ‏«حکمت تو مبارک» باد
  • ‏«کنیزت بنده است»‏
  • او با درایت و بصیرت عمل کرد
    از ایمانشان سرمشق بگیریم
  • ابیجایل و داوود
    کتاب من از داستان‌های کتاب مقدّس
  • ‏«حکمت تو و خودت نیز مبارک باشی!‏»‏
    برج دیده‌بانی (‏برای مطالعه در جماعات)‏ ۲۰۱۷
  • زنانی که دل یَهُوَه را شاد ساختند
    برج دیده‌بانی ۲۰۰۳
لینک‌های بیشتر
برج دیده‌بانی ۲۰۰۹
ب۰۹ ۱/‏۱۰ ص ۱۸-‏۲۱

از ایمانشان سرمشق بگیریم

خردمندانه عمل کرد

اَبِیجایَل وحشت را در چشمان مرد جوان می‌دید چرا که خطر بزرگی آن‌ها را تهدید می‌کرد.‏ چهارصد جنگجو عازم کشتن تمام مردان خانهٔ نابال،‏ شوهر اَبِیجایَل بودند.‏ به چه دلیل؟‏

مسبب این اوضاع نابال بود.‏ او مردی بود بی‌رحم که گستاخانه رفتار می‌کرد.‏ رفتار او این بار برایش بسیار گران تمام می‌شد زیرا به فرمانداری محبوب توهین کرده بود که سربازانی بسیار ماهر و وفادار داشت.‏ به همین دلیل،‏ یکی از کارگران جوان نابال که احتمالاً چوپان بود پیش اَبِیجایَل رفت.‏ او اطمینان داشت که اَبِیجایَل می‌تواند آن‌ها را از مرگ نجات دهد.‏ اما چه کاری از دست یک زن در برابر یک لشکر برمی‌آمد.‏

در این مقاله می‌خواهیم کمی بیشتر در بارهٔ این زن استثنایی بیاموزیم.‏ اَبِیجایَل که بود؟‏ چرا چنین بحرانی به وجود آمده بود؟‏ و چگونه می‌توانیم از ایمان او سرمشق بگیریم؟‏

‏«نیک‌فهم و خوش‌منظر»‏

شخصیت اَبِیجایَل با نابال بسیار متفاوت بود.‏ نابال بهترین زن را برای خود انتخاب کرده بود،‏ ولی اَبِیجایَل به ازدواج با بدترین مرد تن داده بود.‏ نابال مردی ثروتمند بود و فکر می‌کرد که شخص بسیار مهمی است.‏ اما اطرافیانش در بارهٔ او چه نظری داشتند؟‏ پیدا کردن شخصیتی حقیرتر از او در کتاب مقدّس کار دشواری است.‏ مفهوم نام نابال «حماقت» است.‏ مشخص نیست که این نام را والدینش در بدو تولّد برای او انتخاب کرده بودند یا لقبی است که به او داده شده بود.‏ در هر حال،‏ او چنین مردی بود؛‏ مردی «سخت‌دل و بدرفتار،‏» قُلدر و مشروب‌خوار که بسیاری از او می‌ترسیدند و از او بیزار بودند.‏ —‏ ۱سموئیل ۲۵:‏۲،‏ ۳،‏ ۱۷،‏ ۲۱،‏ ۲۵‏.‏

اَبِیجایَل با او کاملاً تفاوت داشت.‏ مفهوم نام او این است:‏ «پدرم خود را شاد ساخت.‏» بسیاری از پدران از داشتن دختری زیبا به خود می‌بالند.‏ اما شادی پدری عاقل از داشتن دختری که باطنی زیبا دارد بسیار بیشتر است.‏ اغلب اوقات،‏ شخصی که ظاهری زیبا دارد فراموش می‌کند خصوصیات نیکویی همچون درایت،‏ حکمت،‏ شجاعت و ایمان را در خود تولید کند.‏ اما اَبِیجایَل چنین نبود.‏ در کتاب مقدّس آمده است که او زنی «نیک‌فهم و خوش‌منظر» بود.‏ —‏ ۱سموئیل ۲۵:‏۳‏.‏

برخی شاید تعجب کنند که چنین زن خردمندی چرا با چنین مرد بی‌ارزشی ازدواج کرده است!‏ نباید فراموش کرد که در دوران باستان والدین برای فرزندان خود همسر انتخاب می‌کردند.‏ حتی اگر فرزندان شخصاً همسر خود را انتخاب می‌کردند،‏ رضایت والدین بسیار اهمیت داشت.‏ آیا به دلیل ثروت نابال بود که والدین اَبِیجایَل خواستار این وصلت بودند؟‏ آیا والدینش در فقر به سر می‌بردند؟‏ به هر حال،‏ پول نابال او را شوهری شایسته نساخته بود.‏

والدین خردمند به فرزندشان می‌آموزند که به پیوند ازدواج با حرمت بنگرد.‏ چنین والدینی فرزند خود را نه مجبور می‌سازند برای پول با کسی ازدواج کند و نه مجبور می‌سازند قبل از بلوغ مسئولیت بپذیرد.‏ (‏۱قُرِنتیان ۷:‏۳۶‏)‏ با این حال،‏ برای اَبِیجایَل تفکّر در این امور بسیار دیر بود.‏ او به دلایلی نامعلوم با نابال ازدواج کرده بود و با وجود تمام مشکلات مصمم بود همسر خوبی باشد.‏

‏«ایشان را اهانت نمود»‏

نابال وضعیت را برای اَبِیجایَل از آن که بود سخت‌تر ساخت زیرا که به داود اهانت کرده بود.‏ داود خادم وفادار یَهُوَه به دست سموئیل نبی مسح‌شده بود تا همه بدانند که یَهُوَه او را به عنوان جانشین تخت پادشاهی شاؤل انتخاب کرده است.‏ (‏۱سموئیل ۱۶:‏۱،‏ ۲،‏ ۱۱-‏۱۳‏)‏ اما شاؤل به دلیل حسادت قصد جان داود را داشت.‏ از این بابت،‏ داود به همراه ۶۰۰ جنگجوی وفادارش در بیابان به سر می‌برد.‏

نابال در مَعُون زندگی می‌کرد ولی از قرار معلوم در نزدیکی کَرْمَل املاک و کسب‌وکار داشت.‏a این دو شهر مرتع‌های سرسبزی برای پرورش گوسفندان داشت و نابال نیز صاحب ۳۰۰۰ گوسفند بود.‏ اطراف آن منطقه کاملاً بی‌آب‌وعلف بود.‏ در جنوب،‏ صحرای فاران قرار داشت.‏ جاده‌ای که از شرق آن منطقه به دریای نمک کشیده شده بود از میان زمینی بایر می‌گذشت که پر از درّه و غار بود.‏ بدون شک شکار و پیدا کردن غذا در این منطقه بسیار مشکل بود.‏ داود و مردانش در چنین جایی به سر می‌بردند و در آنجا اغلب با چوپانان جوانی روبرو می‌شدند که برای نابالِ ثروتمند کار می‌کردند.‏

این سربازان سخت‌کوش چه برخوردی با چوپانان داشتند؟‏ برای آن‌ها راحت بود که از این گوسفندان بدزدند،‏ اما چنین نکردند.‏ آن‌ها حتی برای گله و خادمان نابال مانند حصاری محافظ بودند.‏ (‏۱سموئیل ۲۵:‏۱۵،‏ ۱۶‏)‏ در آن نواحی خطرات زیادی گوسفندان و چوپانان را تهدید می‌کرد.‏ راهزنان بسیاری در آن زمان به سر می‌بردند و از آنجایی که آن منطقه در مجاورت مرز جنوبی اسرائیل بود مرتباً مورد تهاجم غارتگران و دزدان بیگانه قرار می‌گرفتند.‏b

مطمئناً فراهم کردن غذا برای آن همه سرباز در بیابان مسئولیتی بزرگ بود.‏ روزی،‏ داود برای تقاضای کمک قاصدی به پیش نابال فرستاد.‏ او زمان مناسبی را برای این کار انتخاب کرد.‏ زمانی که جشن پشم‌زنی گوسفندان بود و رسم بود که مردم جشن بگیرند و سخاوتمند باشند.‏ داود به نابال احترام گذاشت و مؤدبانه با او سخن گفت.‏ او حتی خود را پسر نابال نامید،‏ احتمالاً به دلیل سن بیشتری که نابال داشت.‏ اما عکس‌العمل نابال چه بود؟‏ —‏ ۱سموئیل ۲۵:‏۵-‏۸‏.‏

نابال بسیار عصبانی گشت!‏ چوپان جوانی که وضعیت را برای اَبِیجایَل تعریف می‌کرد گفت که نابال با فریاد «ایشان را اهانت نمود.‏» نابال خسیس با شکایت گفت که نان،‏ آب و گوشت ذبح‌شده‌اش بسیار پرارزش است.‏ سپس با تحقیر داود را شخص بی‌اهمیتی شمارد و او را با غلامی فراری مقایسه کرد.‏ احتمالاً دید نابال با دید شاؤل که از داود نفرت داشت یکی بود.‏ اما هیچ یک از آن‌ها دید یَهُوَه را نداشتند.‏ خدا داود را دوست داشت و او را به مانند غلامی فراری نمی‌نگریست بلکه به عنوان پادشاه جدید اسرائیل.‏ —‏ ۱سموئیل ۲۵:‏۱۰،‏ ۱۱،‏ ۱۴‏.‏

وقتی قاصدانِ داود پیغام را به او دادند،‏ بسیاری خشمگین شد.‏ او دستور داد که ‹هر یک شمشیر خود را ببندد.‏› داود مسلّح،‏ ۴۰۰ مرد خود را برای حمله رهبری کرد.‏ او قسم خورد که همهٔ مردان خانهٔ نابال را بکشد.‏ (‏۱سموئیل ۲۵:‏۱۲،‏ ۱۳،‏ ۲۱،‏ ۲۲‏)‏ می‌توان خشم داود را درک کرد اما قسمی که خورد اشتباه بود.‏ کتاب مقدّس می‌گوید:‏ «خشمِ انسان عدالت خدا را به عمل نمی‌آورد.‏» (‏یعقوب ۱:‏۲۰‏)‏ ولی،‏ اَبِیجایَل چگونه می‌توانست اهل خانهٔ خود را نجات دهد؟‏

‏«حکمت تو مبارک» باد

به عبارتی،‏ اَبِیجایَل اوّلین قدم را برای برطرف کردن اشتباه شوهرش برداشته بود چون برخلاف نابال،‏ حاضر بود به آن چوپان گوش دهد.‏ چوپان جوان در مورد نابال گفت که «به حدّی پسر بَلیّعال است که احدی با وی سخن نتواند گفت.‏»‏c (‏۱سموئیل ۲۵:‏۱۷‏)‏ متأسفانه،‏ نابال به قدری به خود می‌بالید که به حرف کسی گوش نمی‌داد.‏ امروزه چنین گستاخی‌ای همه جا متداول است.‏ اما آن چوپان می‌دانست که اَبِیجایَل چنین طرز فکری ندارد و به همین دلیل پیش او رفت تا موضوع را با او در میان بگذارد.‏

اَبِیجایَل سریع وارد عمل شد.‏ در کتاب مقدّس آمده است «آنگاه اَبِیجایَل تعجیل» نمود.‏ در این گزارش چهار بار واژهٔ «تعجیل» را در رابطه با اَبِیجایَل می‌خوانیم.‏ او با سخاوتمندی هدایایی برای داود و مردانش آماده کرد که شامل نان،‏ شراب،‏ گوسفند،‏ غلّهٔ برشته‌شده،‏ نان کشمشی و نان انجیری می‌شد.‏ اَبِیجایَل از مقدار خوراک موجود در خانه باخبر و کاملاً به وظایف خانگی خود واقف بود،‏ درست به مانند زن شایسته‌ای که در کتاب امثال توصیف شده است.‏ (‏امثال ۳۱:‏۱۰-‏۳۱‏)‏ او آنچه را که تهیه دیده بود پیشاپیش به دست خادمانش فرستاد و بعد به تنهایی آن‌ها را دنبال کرد.‏ ولی در گزارش آمده است که «به شوهر خود نابال هیچ خبر نداد.‏» —‏ ۱سموئیل ۲۵:‏۱۸،‏ ۱۹‏.‏

آیا اَبِیجایَل برخلاف اصل کتاب مقدّس مطیع شوهرش نبود؟‏ خیر.‏ نابال رفتاری شریرانه نسبت به خادم مسح‌شدهٔ یَهُوَه داشت،‏ عملی که به مرگ اعضای بی‌گناه خانه‌اش می‌انجامید.‏ اگر اَبِیجایَل کوتاهی می‌کرد،‏ ممکن بود که در گناه شوهرش سهیم شود.‏ در هر صورت،‏ او باید از یَهُوَه خدا بیشتر اطاعت می‌کرد تا شوهرش.‏

دیری نگذشت که اَبِیجایَل با داود و مردانش روبرو شد.‏ او با عجله از الاغ پیاده شد و به داود تعظیم کرد.‏ (‏۱سموئیل ۲۵:‏۲۰،‏ ۲۳‏)‏ سپس صادقانه با داود سخن گفت و برای شوهر و اهل خانه‌اش التماس رحمت کرد.‏ چه باعث شد که سخن او در داود مؤثر واقع شود؟‏

اَبِیجایَل خطای شوهرش را به گردن گرفت و از داود تقاضای بخشش کرد.‏ سپس به طور واقع‌بینانه اذعان کرد که شوهرش همان گونه که از نامش پیداست مرد احمقی است.‏ شاید حتی گفته باشد که توبیخ چنین مردی دور از شأن داود است.‏ در ادامه،‏ اعتماد خود را به داود،‏ نمایندهٔ یَهُوَه ابراز کرد و او را به عنوان جنگجوی یَهُوَه خدا تصدیق نمود.‏ اَبِیجایَل همچنین اشاره کرد که از وعدهٔ یَهُوَه در رابطه با پادشاه شدن داود آگاه است و گفت که یَهُوَه او را پیشوای اسرائیل خواهد ساخت.‏ علاوه بر این،‏ داود را از عملی بازداشت که موجب می‌شد خون به گردن داشته باشد و «لغزش دل» یا عذاب وجدان بگیرد.‏ (‏۱سموئیل ۲۵:‏۲۴-‏۳۱‏)‏ سخنان اَبِیجایَل بسیار مهربانانه و مؤثر بود!‏

واکنش داود چه بود؟‏ او هدایای اَبِیجایَل را قبول کرد و گفت:‏ «یَهُوَه،‏ خدای اسرائیل،‏ متبارک باد که تو را امروز به استقبال من فرستاد.‏ و حکمت تو مبارک و تو نیز مبارک باشی که امروز مرا از ریختن خون و از کشیدن انتقام خویش به دست خود منع نمودی.‏» داود اَبِیجایَل را به دلیل تعجیل و شجاعتش تحسین کرد و گفت که با این کار او را از ریختن خون بی‌گناهان باز داشته است.‏ داود با فروتنی به اَبِیجایَل گفت:‏ «به سلامتی به خانه‌ات برو و ببین که سخنت را شنیده،‏ تو را مقبول داشتم.‏» —‏ ۱سموئیل ۲۵:‏۳۲-‏۳۵‏.‏

‏«کنیزت بنده است»‏

اَبِیجایَل پس از این دیدار مطمئناً در بارهٔ فرق داود پادشاه و شوهر سنگدلش فکر کرده بود.‏ اما اجازه نداد که چنین افکاری بر او تسلّط یابد.‏ در کتاب مقدّس آمده است:‏ «اَبِیجایَل نزد نابال برگشت.‏» بلی،‏ او برگشت تا وظیفهٔ همسری خود را به خوبی انجام دهد.‏ اَبِیجایَل می‌بایست شوهر خود را از هدایایی که به داود و مردانش داده بود مطلع می‌ساخت.‏ نابال حق داشت از خطر بزرگی که اَبِیجایَل مانع آن شده بود آگاه شود؛‏ اَبِیجایَل می‌بایست این خبر شرم‌آور را قبل از آن که از جایی دیگر به گوش شوهرش برسد برایش تعریف کند.‏ اما وقت مناسبی برای گفتن این خبر نبود چرا که نابال جشن ملوکانه‌ای گرفته بود و بسیار مست بود.‏ —‏ ۱سموئیل ۲۵:‏۳۶‏.‏

شجاعت و خردمندی اَبِیجایَل را دوباره می‌توان در رفتارش مشاهده کرد.‏ او برای دادن خبر تا صبح صبر کرد که مستی از سر شوهرش بپرد.‏ از آنجایی که نابال مردی تندخو بود دادن این خبر خطرناک بود.‏ ولی اَبِیجایَل به نزد نابال رفت و همهٔ واقعه را برایش تعریف کرد.‏ بدون شک اَبِیجایَل انتظار داشت که شوهرش از شدّت خشم به او پرخاش کند.‏ اما نابال سر جایش نشست و حرکتی نکرد.‏ —‏ ۱سموئیل ۲۵:‏۳۷‏.‏

جریان چه بود؟‏ نابال با شنیدن این خبر «دلش در اندرونش مرده گردید و خود مثل سنگ شد» و ده روز بعد مرد.‏ شاید به نظر رسد سکته کرده بود اما مرگ او به دلیل پزشکی نبود چرا که کتاب مقدّس می‌گوید:‏ یَهُوَه «نابال را مبتلا ساخت که بمرد.‏» (‏۱سموئیل ۲۵:‏۳۸‏)‏ بدین شکل،‏ پیوند زناشویی که برای اَبِیجایَل به مانند کابوس بود به آخر رسید.‏ یَهُوَه امروزه چنین عمل نمی‌کند ولی این گزارش نشان می‌دهد که از هر ظلم و ستم آگاه است و آن را به حساب خواهد آورد.‏ او در زمانی که مناسب ببیند عدالت را برقرار خواهد ساخت.‏

اَبِیجایَل نه تنها از ازدواجی ناموفق رها شد بلکه برکتی نیز دریافت کرد.‏ وقتی داود از مرگ نابال با خبر شد قاصدانی فرستاد تا با اَبِیجایَل ازدواج کند.‏ اَبِیجایَل نیز جواب داد:‏ «اینک کنیزت بنده است تا پای‌های خادمان آقای خود را بشوید.‏» به روشنی می‌توان دید که این درخواست ازدواج،‏ اَبِیجایَل را تغییر نداد؛‏ او حتی پیشنهاد کرد که خدمتکار خادمان داود بشود.‏ سپس در کتاب مقدّس می‌خوانیم که اَبِیجایَل با عجله خود را حاضر ساخت تا به نزد داود رود.‏ —‏ ۱سموئیل ۲۵:‏۳۹-‏۴۲‏.‏

البته به این مفهوم نبود که اَبِیجایَل با داود زندگی آسانی را آغاز خواهد کرد.‏ داود در آن زمان با اَخینُوعَمِ ازدواج کرده بود و چندهمسری برای زنان ایماندار کار آسانی نبود.‏ داود هم هنوز پادشاه نشده بود؛‏ تا زمانی که داود پادشاه شود آن‌ها موانع و سختی‌های بسیاری را می‌بایست پشت سر بگذرانند.‏ اَبِیجایَل در راه زندگی داود را حمایت می‌کرد و برای او پسری آورد.‏ طی آن زمان اَبِیجایَل متوجه شد شوهری دارد که برایش ارزش قائل است و از او حمایت می‌کند.‏ یک بار حتی داود او را از دست آدم‌ربایان نجات داد!‏ (‏۱سموئیل ۳۰:‏۱-‏۱۹‏)‏ داود همچون یَهُوَه برای چنین زنان خردمند،‏ شجاع و وفادار ارزش بسیاری قائل بود.‏

‏[پاورقی‌ها]‏

a این کَرْمَل،‏ با کوه مشهور کَرْمَل که در شمال اسرائیل می‌باشد فرق دارد.‏ کَرْمَل شهر کوچکی است در مجاورت بیابان جنوبی اسرائیل.‏

b داود مطمئناً احساس می‌کرد که حفاظت از مالکان و گله‌های ایشان خدمتی به یَهُوَه خداست.‏ در آن زمان،‏ خواست یَهُوَه بود که نسل ابراهیم،‏ اسحاق و یعقوب در آن سرزمین ساکن شوند.‏ حفاظت آن‌ها از مهاجمان و غارتگران به مفهوم خدمت مقدّس بود.‏

c عبارتی که آن جوان استفاده کرد به طور تحت‌اللفظی «پسر بَلیّعال» یعنی «پسر بی‌فایده» ترجمه شده است.‏ برخی از مترجمان برای توصیف نابال این قسمت را چنین ترجمه کرده‌اند مردی «که به هیچ وجه گوش نمی‌دهد» و در نتیجه «صحبت کردن با او فایده‌ای ندارد.‏»‏

‏[تصویر در صفحهٔ ١٩]‏

اَبِیجایَل برخلاف شوهرش به سخن دیگران گوش می‌داد

‏[تصویر در صفحهٔ ٢٠]‏

اَبِیجایَل با فروتنی،‏ شجاعت و خردمندی با داود سخن گفت

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی