مأخذ جزوهٔ کار و آموزش
۱-۷ آوریل
گنجهایی در کلام خدا | ۱قُرِنتیان ۷-۹
«تجرد، یک هدیه»
(۱قُرِنتیان ۷:۳۲) من بهراستی میخواهم که شما از نگرانی به دور باشید. مرد مجرّد نگران امور سَرور است، یعنی این که چگونه سَرور را خشنود سازد.
از زندگی مجرّدی به نحو احسن استفاده کنید
۳ شخص مجرّد اغلب وقت و آزادی بیشتری نسبت به شخص متأهل دارد. (۱قر ۷:۳۲-۳۵) داشتن این مزایای بینظیر به شخص فرصت میدهد که خدمت خود را افزایش دهد، دل خود را به سوی برادران باز کند و به یَهُوَه نزدیکتر شود. تعدادی از مسیحیان به ارزش زندگی مجرّدی پی بردهاند و تصمیم گرفتهاند حداقل تا مدتی این شیوهٔ زندگی را ‹بپذیرند.› عدهای نیز ممکن است زندگی مجرّدی را انتخاب نکرده باشند. ولی چون وضعیت زندگیشان تغییر کرده است با دعا در مورد آن تعمّق کردهاند و تشخیص دادهاند که به کمک یَهُوَه قادرند زندگی مجرّدی را «در دل خود» جای دهند. بدین شکل وضعیت تغییریافته و مجرّدی را پذیرفتهاند.— ۱قر ۷:۳۷، ۳۸، ترجمهٔ قدیم.
(۱قُرِنتیان ۷:۳۳، ۳۴) اما مرد متأهل نگران امور دنیاست، یعنی این که چگونه همسر خود را خشنود سازد ۳۴ و توجه او فقط به یک امر معطوف نیست. همچنین، زن مجرّد یا باکره نگران امور سَرور است و این که بدن و روحش مقدّس باشد. اما زن متأهل نگران امور دنیاست، یعنی این که چگونه شوهرش را خشنود سازد.
نکاتی از رسالههای پولُس به قُرِنتیان
۷:۳۳، ۳۴—منظور از «امور دنیا» که موجب نگرانی مرد یا زن متأهل میشود چیست؟ پولُس به امور عادی زندگی اشاره میکند که مسیحیان متأهل باید به فکر فراهم کردن آن باشند؛ اموری همچون خوراک، پوشاک و مسکن. در اینجا کاملاً واضح است که پولُس در بارهٔ امور ناشایست این دنیا که همهٔ مسیحیان حقیقی باید از آنها دوری کنند، صحبت نمیکند.—۱یوحنّا ۲:۱۵-۱۷.
(۱قُرِنتیان ۷:۳۷، ۳۸) اما شخصی که بر خواستههای خود تسلّط دارد و در فشار نیست، اگر در دل خود مصمم و در تصمیم خود راسخ است که مجرّد بماند، عملی نیکو انجام میدهد. ۳۸ پس آن که ازدواج میکند، نیکو عمل کرده است؛ اما آن که ازدواج نمیکند، نیکوتر عمل مینماید.
تجرد—دری به روی فعالیت بدون اشتغال خاطر
۱۴ یک مسیحی مجرد که از موقعیت تجرد خود برای دنبال کردن اهداف جسمانی استفاده میکند، «نیکوتر» از مسیحیان متأهل عمل نمیکند. او نه «بجههٔ ملکوت،» بلکه به دلایل شخصی مجرد میماند. (متی ۱۹:۱۲) مرد یا زن مجرد باید ‹در امور خداوند بیندیشد،› به این بیندیشد که «رضامندئ خداوند را بجوید،» و ‹بدون هیچ اشتغال خاطر تمام وقت و هستی خود را وقف خداوند نماید. (اش)› به این معنا که شخص، به طور مداوم به خدمت به یَهُوَه و عیسی مسیح توجه داشته باشد. فقط با انجام این کار است که زنان و مردان مجرد مسیحی کاری «نیکوتر» از مسیحیان متأهل انجام میدهند.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(۱قُرِنتیان ۷:۱۱) اما اگر جدا شود، یا دیگر نباید ازدواج کند یا باید با شوهر خود آشتی نماید. شوهر نیز نباید همسر خود را ترک کند.
نگرش کتاب مقدّس در خصوص متارکه و طلاق
البته، برخی مسیحیان در موقعیتهایی حاد تصمیم گرفتهاند با همسر خود هرچند زنا نکرده است، متارکه کنند یا از او طلاق بگیرند. بر اساس کتاب مقدّس کسی که چنین تصمیمی گرفته است، یا باید مجرّد بماند، یا این که با همسر خود آشتی کند. (۱قُرِنتیان ۷:۱۱) آری، این مسیحیان آزاد نیستند که با فرد دیگری با هدف ازدواج طرح دوستی بریزند. (مَتّی ۵:۳۲) در اینجا میخواهیم به چند موقعیت استثنایی اشاره کنیم که برخی مسیحیان آن را برای متارکه یا طلاق موجه میدانند.
مردی که عمداً معاش خانوادهاش را تأمین نمیکند. هستند مردانی که با وجود توانایی جسمی کافی از تأمین معاش خانوادهٔ خود سر باز زده و به این شکل خانوادهشان را حتی از نیازهای اساسی و حیاتی محروم میکنند. کتاب مقدّس میگوید: «اگر کسی در پی تأمین معاش . . . خانوادهٔ خود نباشد، منکر ایمان است و پستتر از بیایمان.» (۱تیموتائوس ۵:۸) اگر چنین مردی تغییری در رویهٔ خود ندهد، همسرش باید برای خیر و سلامت خود و فرزندانش تصمیم بگیرد که آیا لازم است با او قانوناً متارکه کند، یا خیر؟ از آنجا که تأمین نکردن معاش خانواده ممکن است به اخراج شخص منجر شود، اگر کسی در مورد یکی از برادران جماعت چنین ادعایی کند، پیران مسیحی موظفند مورد مذکور را دقیقاً بررسی کنند.
صدمهٔ جسمی شدید. زن یا شوهر خشن ممکن است چنان با خشونت با همسر خود رفتار کند که سلامت و حتی جان وی را به خطر اندازد. اگر این شخص عضو جماعت مسیحی باشد، پیران مسیحی باید به دقت در مورد اعمال و رفتار وی تحقیق کنند. خشم و اِعمال خشونت اگر مرتباً تکرار شود از مواردی است که میتواند به اخراج شخص بینجامد.—غَلاطیان ۵:۱۹-۲۱.
غیرممکن ساختن پرستش. زن یا شوهر ممکن است مرتباً تلاش کند پرستش را برای همسرش غیرممکن سازد، یا او را مجبور به سرپیچی از فرامین خدا کند. با نظر به این که «خدا را باید بیش از انسان اطاعت کرد،» برادر یا خواهری که رابطهاش با یَهُوَه شدیداً در خطر است، شاید تصمیم بگیرد که قانوناً با همسر خود متارکه کند.—اعمال ۵:۲۹.
(۱قُرِنتیان ۷:۳۶) اگر کسی فکر میکند که چنانچه مجرّد بماند به نحوی شایسته رفتار نخواهد کرد و اگر از سن بلوغ نیز گذشته باشد، بهترین کار این است که بگذارید آنچه میخواهد بکند؛ گناهی نمیکند. بگذارید چنین افرادی ازدواج کنند.
ب۰۰-۷ E/۱۵ ص ۳۱ ¶۲
پاک ماندن در دنیایی ناپاک
جوانان نباید به محض این که به سن بیداری جنسی میرسند، ازدواج کنند. پیوند ازدواج، تعهدی جدّی است و برای حفظ چنین تعهدی، طرفین باید از سن بلوغ گذشته باشند. (پیدایش ۲:۲۴) ‹سن بلوغ› دورانی است که تمایلات جنسی در اوج خود قرار دارند و بر تصمیمات شخص تأثیر منفی میگذارند. (۱قُرِنتیان ۷:۳۶) اگر فردی میل به ازدواج داشته باشد، اما به دلیل نبود همدمی مناسب، دست به عمل نامشروع جنسی زند، بهراستی نابخردانه عمل کرده و مرتکب گناهی بزرگ شده است!
خواندن کتاب مقدّس
(۱قُرِنتیان ۸:۱-۱۳) حال در خصوص خوراکهای تقدیمشده به بتها: همگی ما در این خصوص شناخت داریم. اما شناخت غرور میآورد، در حالی که محبت بنا میکند. ۲ حتی اگر کسی گمان کند که چیزی میداند، آن را هنوز آن طور که باید، نمیداند. ۳ در عوض کسی که خدا را دوست میدارد، نزد خدا شناخته شده است. ۴ حال در خصوص خوردن خوراکهای تقدیمشده به بتها: ما میدانیم که بت هیچ است و جز خدای واحد، خدایی دیگر نیست؛ ۵ زیرا هرچند، هم در آسمان و هم بر زمین، هستند که به اصطلاح خدایان محسوب میشوند، چنان که «خدایان» و «سَروران» بسیاری وجود دارند، ۶ اما برای ما یک خدا وجود دارد، یعنی پدر که از او همه چیز هستی یافته است و ما برای او هستی یافتهایم، همچنین برای ما یک سَرور وجود دارد، یعنی عیسی مسیح که توسط او همه چیز هستی یافته است و ما توسط او هستی یافتهایم. ۷ با این حال، همه از این شناخت برخوردار نیستند. برخی چون پیش از این بتپرست بودند، وقتی چنین خوراکهایی میخورند، آن را تقدیمشده به بتها میشمارند و چون وجدانشان ضعیف است، ناپاک میشود. ۸ اما خوراک، ما را به خدا نزدیکتر نمیکند؛ زیرا نه با خوردن آن بهتر میشویم و نه با نخوردن آن بدتر. ۹ پس مراقب باشید که این حق شما در انتخاب، به نحوی سبب لغزش ضعیفان نشود؛ ۱۰ زیرا اگر تو که شناخت داری، در بتکده بر سر سفره بنشینی و کسی که ضعیف است، تو را ببیند، آیا وجدانش باعث نمیشود که او جرأت یابد و از خوراک تقدیمشده به بتها بخورد؟ ۱۱ در واقع، شناخت تو به ضرر او که ضعیف است، تمام خواهد شد؛ یعنی به ضرر برادرت که مسیح به خاطر او مرد. ۱۲ وقتی شما به این گونه به برادرانتان گناه میکنید و به وجدان ضعیفشان آسیب میرسانید، در واقع به مسیح گناه میکنید. ۱۳ از این رو، اگر آنچه میخورم، برادرم را لغزش دهد، دیگر هرگز گوشت نخواهم خورد تا برادرم را لغزش ندهم.
۸-۱۴ آوریل
گنجهایی در کلام خدا | ۱قُرِنتیان ۱۰-۱۳
«یَهُوَه امین است»
(۱قُرِنتیان ۱۰:۱۳) هر وسوسهای که برای شما پیش آید، برای انسانهای دیگر نیز پیش آمده است. اما خدا امین است و نخواهد گذاشت که بیش از توانتان وسوسه شوید، بلکه هنگام آن وسوسه راه گریزی نیز مهیا خواهد ساخت تا بتوانید در برابر آن پایداری کنید.
سؤالات خوانندگان
به نوشتهٔ پولُس رسول یَهُوَه «نخواهد گذاشت که بیش از توانتان وسوسه شوید.» (۱قر ۱۰:۱۳) آیا این گفته به این معناست که یَهُوَه خدا ابتدا تحمّل ما را میسنجد و بر مبنای آن تعیین میکند که با چه آزمایش و وسوسهای روبرو شویم؟
▪ چنین برداشتی چه مفهومی در بر دارد؟ یکی از برادران که پسرش خودکشی کرده است، میگوید: ‹آیا یَهُوَه ابتدا سنجید که من و همسرم قادر به تحمّل خودکشی پسرمان هستیم؟ آیا یَهُوَه خدا این عمل را مقدّر کرد، چون ما قدرت تحمّل آن را داشتیم؟› آیا عاقلانه است که تصوّر کنیم یَهُوَه در رویدادهای زندگی ما این چنین دخیل است؟
از بررسی بیشتر نوشتهٔ پولُس که در اول قُرِنتیان ۱۰:۱۳ ثبت شده است، چنین نتیجهگیری کردهایم: بر مبنای کتاب مقدّس هیچ دلیلی وجود ندارد که تصوّر کنیم یَهُوَه ابتدا تحمّل ما را میسنجد و سپس تعیین میکند که چه وسوسه یا سختیای برایمان پیش آید. در اینجا چهار دلیل این امر را بررسی میکنیم.
اول، یَهُوَه به انسانها ارادهٔ آزاد بخشیده است. او میخواهد که ما خود راه زندگیمان را برگزینیم. (تث ۳۰:۱۹، ۲۰؛ یوش ۲۴:۱۵) اگر راه درست را برگزینیم، راهنماییهای یَهُوَه خدا میتواند هدایتکنندهٔ قدمهایمان باشد. (امث ۱۶:۹) اما اگر بیراهه رویم با عواقب آن نیز روبرو خواهیم شد. (غلا ۶:۷) حال اگر یَهُوَه برمیگزید که ما انسانها با چه سختی و آزمایشی روبرو شویم آیا انتخاب راه و ارادهٔ آزاد ما را محدود نکرده بود؟
دوم، یَهُوَه ما را از اتفاق و حوادث محفوظ نمیدارد. (جا ۹:۱۱) حوادث ناگوار، حتی گاه با عواقبی اسفبار، میتواند برای هر کس روی دهد، تنها به این دلیل که شخص در زمانی خاص در جایی خاص بوده است. عیسی از فرو ریختن برجی و کشته شدن ۱۸ نفر صحبت کرد. او اشاره کرد که خواست خدا نبوده است که آن افراد در آن حادثه قربانی شوند. (لو ۱۳:۱-۵) پس با توجه به این تعالیم کتاب مقدّس آیا منطقی است که تصوّر کنیم خدا مقدّر میسازد چه کسی در حادثه و رویدادی کشته شود یا زنده ماند؟
سوم، هر یک از ما باید وفاداری خود را به خدا ثابت کند. به یاد آورید که شیطان وفاداری تمامی خادمان یَهُوَه را زیر سؤال برد، چرا که ادعا کرد ما در سختیها به یَهُوَه پشت میکنیم. (ایو ۱:۹-۱۱؛ ۲:۴؛ مکا ۱۲:۱۰) اگر یَهُوَه خدا در شخصی توان وفادار ماندن در سختیای را نمیدید و اجازه نمیداد که او با آن روبرو شود، آیا این عمل بر ادعای شیطان صحه نمیگذاشت؟
چهارم، لزومی ندارد که یَهُوَه خدا از پیش هر آنچه برای ما روی میدهد، بداند. این اعتقاد که خدا از پیش تعیین میکند که ما با چه سختیهایی روبرو شویم این مفهوم را در بر دارد که او همه چیز را در مورد آینده میداند. اما چنین طرز فکری با نوشتههای مقدّس هماهنگی ندارد. مسلّماً یَهُوَه خدا قادر است از پیش همه چیز را در مورد آینده بداند. (اشع ۴۶:۱۰) اما کتاب مقدّس آشکار میکند که او نمیخواهد تمامی رویدادهای آینده را از پیش بداند بلکه برمیگزیند و رویدادهای خاصّی از آینده را در نظر دارد. (پیدا ۱۸:۲۰، ۲۱؛ ۲۲:۱۲) به این ترتیب او تعادل را میان قدرت خود در خصوص آگاهی از آینده و احترام به ارادهٔ آزاد ما حفظ میکند. آیا از خدایی که برای آزادی ما ارزش قائل است و همواره خصوصیات خود را در کمال تعادل به کار میگیرد، انتظاری غیر از این میرود؟—تث ۳۲:۴؛ ۲قر ۳:۱۷.
پس گفتهٔ پولُس که خدا «نخواهد گذاشت که بیش از توانتان وسوسه شوید» به چه معناست؟ گفتهٔ پولُس در اینجا به عمل یَهُوَه پیش از آزمایش و سختی اشاره ندارد، بلکه به طی زمان آزمایش و سختی مربوط میشود. سخن پولُس به ما اطمینان میبخشد که قطعنظر از سختی و آزمایشی که در زندگی با آن روبرو شویم، اگر به یَهُوَه اعتماد و توکل کنیم او به ما در متحمّل شدن آن یاری خواهد کرد. (مز ۵۵:۲۲) سخنان تسلّیبخش پولُس بر پایهٔ دو اصل اساسی است.
اول، آزمایشها و سختیهایی که با آن روبرو میشویم «برای انسانهای دیگر نیز پیش آمده است.» تمامی سختیهای ما را انسانهای دیگر نیز تجربه کردهاند. اگر به یَهُوَه خدا تکیه و توکل کنیم، این سختیها بیش از توان ما نخواهد بود. (۱پطر ۵:۸، ۹) از آیات پیرامون اول قُرِنتیان ۱۰:۱۳ میتوان دید که پولُس به سختیهایی اشاره کرده است که اسرائیلیان در بیابان با آن روبرو بودند. (۱قر ۱۰:۶-۱۱) اسرائیلیانی که به یَهُوَه توکل کردند توانستند در این سختیها وفاداریشان را به او حفظ کنند. پولُس چهار بار میگوید، «بعضی از آنان» از یَهُوَه نافرمانی کردند. متأسفانه، اسرائیلیانی که به یَهُوَه خدا اعتماد و توکل نکردند، در دام خواستههای نادرست افتادند.
دوم، «خدا امین است.» گزارش رفتار خدا با قومش نشان میدهد که او نسبت به «آنان که او را دوست میدارند و فرمانهایش را به جا میآورند» وفادار است. (تث ۷:۹) این گزارش همچنین نشان میدهد که خدا برای انجام وعدههایش امین است و همواره به آن عمل میکند. (یوش ۲۳:۱۴) سابقهٔ وفاداری یَهُوَه خدا برای آنان که او را دوست دارند و از او اطاعت میکنند، بسیار اطمینانبخش است، چرا که میدانند در هر سختی و آزمایشی یَهُوَه خدا به این دو وعدهاش عمل میکند: ۱) او اجازه نمیدهد که سختی و آزمایش تا حدّی پیش رود که تحمّل آن برای انسان غیر ممکن باشد. ۲) ‹او راه گریزی نیز مهیا میسازد.›
چگونه یَهُوَه برای آنان که در سختیها به او توکل و اعتماد میکنند، راه گریزی مهیا میسازد؟ مسلّماً اگر یَهُوَه بخواهد، میتواند سختی و آزمایش را از سر راه ما بردارد. اما این گفتهٔ پولُس را به یاد آورید: او «راه گریزی نیز مهیا خواهد ساخت تا بتوانید در برابر آن پایداری کنید.» در اغلب موارد او از طریق برطرف ساختن نیاز ما برای متحمّل شدن و پایدار ماندن در آن سختی «راه گریز» را مهیا میسازد. حال برخی روشهایی را که یَهُوَه از طریق آن راه گریزی برای ما مهیا میسازد، بررسی میکنیم:
▪ او «در تمام سختیهایمان به ما دلگرمی میبخشد.» (۲قر ۱:۳، ۴) یَهُوَه میتواند از طریق کلامش، روح مقدّسش و خوراک روحانیای که غلام امین برایمان مهیا میسازد به ذهن و دل و احساسات ما آرامش بخشد.—مت ۲۴:۴۵؛ یو ۱۴:۱۶، پاورقی، روم ۱۵:۴.
▪ یَهُوَه از طریق روح مقدّسش به ما یاری میکند. (یو ۱۴:۲۶) هنگامی که با سختی یا وسوسهای روبرو میشویم روح خدا به ما یاری میکند گزارشها و اصول کتاب مقدّس را به یاد آوریم و راه درست و عاقلانه را تشخیص داده در آن گام برداریم.
▪ یَهُوَه میتواند از فرشتگانش برای کمک به ما استفاده کند.—عبر ۱:۱۴.
▪ او میتواند از طریق همایمانانمان به ما یاری کند تا آنان با سخنان و اعمالشان «مایهٔ دلگرمی» ما باشند.—کول ۴:۱۱.
پس گفتهٔ پولُس، در اول قُرِنتیان ۱۰:۱۳ به چه مفهوم است؟ یَهُوَه خدا آزمایش و سختیها را برای ما غربال نمیکند. اما زمانی که در زندگی با سختی و آزمایشی روبرو میشویم میتوانیم اطمینان داشته باشیم که اگر کاملاً به یَهُوَه خدا توکل و اعتماد کنیم، او هیچ گاه اجازه نخواهد داد که آن سختی تا حدّی پیش رود که بیش از تحمّل و توان انسانی باشد و همواره راه گریزی مهیا میکند تا بتوانیم آن را تحمّل کنیم و پایدار مانیم. بهراستی چه دلگرمکننده!
(۱قُرِنتیان ۱۰:۱۳) هر وسوسهای که برای شما پیش آید، برای انسانهای دیگر نیز پیش آمده است. اما خدا امین است و نخواهد گذاشت که بیش از توانتان وسوسه شوید، بلکه هنگام آن وسوسه راه گریزی نیز مهیا خواهد ساخت تا بتوانید در برابر آن پایداری کنید.
(۱قُرِنتیان ۱۰:۱۳) هر وسوسهای که برای شما پیش آید، برای انسانهای دیگر نیز پیش آمده است. اما خدا امین است و نخواهد گذاشت که بیش از توانتان وسوسه شوید، بلکه هنگام آن وسوسه راه گریزی نیز مهیا خواهد ساخت تا بتوانید در برابر آن پایداری کنید.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(۱قُرِنتیان ۱۰:۸) باشد که مرتکب اعمال نامشروع جنسی نشویم، چنان که بعضی از آنان مرتکب آن شدند و در یک روز ۲۳٬۰۰۰ نفر از ایشان هلاک گشتند.
مح ص ۹۸ ¶۴، پاورقی
«از بیعفتی بگریزید»
ظاهراً ۲۴٬۰۰۰ نفری که در کتاب اعداد بدان اشاره شده است، شامل دو گروه میشوند: کسانی که یَهُوَه خود به هلاکت رساند و همچنین «رؤسای قوم» که به دست داوران اسرائیل کشته شدند. شمار «رؤسای قوم» احتمالاً حدود ۱۰۰۰ تن بوده است.—اعداد ۲۵:۴، ۵.
(۱قُرِنتیان ۱۱:۵، ۶) و هر زنی که با سرِ برهنه دعا یا نبوّت بکند، سر خود را شرمسار میکند؛ این عمل او درست همچون زنی است که سر خود را تراشیده باشد. ۶ زیرا اگر زنی سر خود را نمیپوشاند، پس باید موهای خود را از ته بزند. اما اگر برای زن شرمآور است که موهای خود را از ته بزند یا بتراشد، پس باید سر خود را بپوشاند.
(۱قُرِنتیان ۱۱:۱۰) به همین سبب و به خاطر فرشتگان، زن باید سر خود را به نشان مطیع بودن بپوشاند.
سؤالات خوانندگان
گر زنی مبشّر در حضور مردی مبشّر تعالیم کتاب مقدّس را به فردی آموزش دهد، آیا لازم است سر خود را بپوشاند؟
▪ در مقالهٔ «سؤالات خوانندگان» که در برج دیدهبانی ۱ اکتبر ۲۰۰۲ به چاپ رسید، آمده بود که اگر خواهری بخواهد در حضور مردی مبشّر، خواه تعمیدیافته باشد، خواه نباشد، تعالیم کتاب مقدّس را به کسی بیاموزد، باید سر خود را بپوشاند. بررسی بیشتر این موضوع روشن ساخت که اصلاحاتی در این خصوص لازم است.
اگر برادری تعمیدیافته خواهری را هنگام تدریس کتاب مقدّس به نوآموزی که رسماً مطالعه را شروع کرده است، همراهی کند، واضح است که خواهرمان باید سر خود را بپوشاند. خواهرمان بدین سان احترام خود را به ترتیبات یَهُوَه در خصوص اصل سَروری نشان میدهد؛ زیرا میداند مسئولیتی را انجام میدهد که معمولاً به برادران واگذار شده است. (۱قر ۱۱:۵، ۶، ۱۰) البته اگر آن برادر توانایی لازم را داشته باشد و بتواند مطالعه را اداره کند، خواهرمان شاید تصمیم بگیرد که آن برادر مطالعه را اداره کند.
اما اگر برادری تعمیدنیافته خواهری را هنگام تدریس کتاب مقدّس به نوآموزی که رسماً مطالعه را شروع کرده است، همراهی کند و اگر آن برادر شوهرِ آن خواهر نباشد، کتاب مقدّس خواهرمان را موظف نمیداند که سر خود را بپوشاند. با این حال، وجدان بعضی خواهران آنان را بر میانگیزد که حتی در این شرایط نیز سر خود را بپوشانند.
خواندن کتاب مقدّس
(۱قُرِنتیان ۱۰:۱-۱۷) ای برادران، اکنون میخواهم بدانید که پدران ما همگی زیر ابر بودند و از میان دریا گذشتند. ۲ همه به عنوان پیروان موسی در ابر و دریا تعمید گرفتند. ۳ همگی از یک خوراک روحانی خوردند ۴ و از یک آشامیدنی روحانی نوشیدند؛ زیرا از آن صخرهٔ روحانی که در پی آنان میرفت، مینوشیدند. آن صخره مظهر مسیح بود. ۵ با این حال، چون خدا از اکثر ایشان خشنود نبود، در بیابان کشته شدند. ۶ آن وقایع، اکنون نمونههایی برای ما شده است تا مانند آنان خواهان بدی نباشیم. ۷ باشد که همچون بعضی از آنان بتپرست نشویم، چنان که نوشته شده است: «قوم برای خوردن و نوشیدن نشستند و سپس برای خوشگذرانی به پا خاستند.» ۸ باشد که مرتکب اعمال نامشروع جنسی نشویم، چنان که بعضی از آنان مرتکب آن شدند و در یک روز ۲۳٬۰۰۰ نفر از ایشان هلاک گشتند. ۹ باشد که یَهُوَه را نیازماییم، مانند بعضی از آنان که او را آزمودند و با نیش مارها هلاک شدند. ۱۰ باشد که گله و شکایت نکنیم، مانند بعضی از ایشان که چنین کردند و به دست آن هلاککننده هلاک گشتند. ۱۱ این امور برای آنان به وقوع پیوست تا درس عبرتی باشد و برای هشدار ما نوشته شد؛ آری، برای ما که در پایان اعصار به سر میبریم. ۱۲ پس آن کسی که گمان میکند ایستاده است، مراقب باشد که نیفتد. ۱۳ هر وسوسهای که برای شما پیش آید، برای انسانهای دیگر نیز پیش آمده است. اما خدا امین است و نخواهد گذاشت که بیش از توانتان وسوسه شوید، بلکه هنگام آن وسوسه راه گریزی نیز مهیا خواهد ساخت تا بتوانید در برابر آن پایداری کنید. ۱۴ پس ای برادران عزیز، از بتپرستی بگریزید. ۱۵ من با شما که اشخاصی فهیم هستید، سخن میگویم. خودتان در مورد آنچه میگویم، قضاوت کنید. ۱۶ آیا برداشتن جامِ برکت که برای آن برکت میطلبیم، به مفهوم شریک شدن در خون مسیح نیست؟ آیا شکستن نان، به مفهوم شریک شدن در بدن مسیح نیست؟ ۱۷ ما هرچند بسیاریم، چون تنها یک نان وجود دارد، یک بدن هستیم؛ زیرا همهٔ ما در خوردن آن یک نان شریکیم.
۲۲-۲۸ آوریل
گنجهایی در کلام خدا | ۱قُرِنتیان ۱۴-۱۶
«خدا بهتنهایی حاکم همه خواهد بود»
(۱قُرِنتیان ۱۵:۲۴، ۲۵) بعد از آن، در انتها، یعنی پس از برانداختن همهٔ حکومتها، قدرتها و نیروها، مسیح پادشاهی را به خدای خود و پدر خود تحویل خواهد داد؛ ۲۵ زیرا او باید تا زمانی که خدا تمام دشمنان را زیر پاهایش نهد، در مقام پادشاه حکمرانی کند.
‹موت نابود میشود›
۱۰ «انتهاء» همان پایان سلطنت هزارسالهٔ مسیح است که در آن زمان عیسی متواضعانه و وفادارانه ملکوت را به خدا و پدرش واگذار میکند. (مکاشفه ۲۰:۴) آنوقت ارادهٔ خدا که قصد داشت «همه چیز را . . . در مسیح جمع کند» به انجام خواهد رسید. (افسسیان ۱:۹، ۱۰) اما، مسیح نخست میباید «تمام ریاست و تمام قدرت و قوّترا» که مخالف ارادهٔ ملوکانهٔ خداست نابود گرداند. و این نابودی به ویرانیی که حارمَجِدّون بر سر زمین میآورد محدود نمیشود. (مکاشفه ۱۶:۱۶؛ ۱۹:۱۱-۲۱) پولس میگوید: «مادامیکه [مسیح] همهٔ دشمنانرا زیر پایهای خود ننهد میباید او سلطنت بنماید. دشمن آخر که نابود میشود موت است.» (۱قرنتیان ۱۵:۲۵، ۲۶) بله، هیچگونه اثری از گناه آدم و مرگ باقی نخواهد ماند. در این میان خدا همهٔ «قبور» را خالی خواهد نمود زیرا که مردگان به زندگی باز خواهند گشت.—یوحنا ۵:۲۷.
(۱قُرِنتیان ۱۵:۲۶) مرگ نیز که آخرین دشمن است، از میان برداشته خواهد شد؛
kr-E ص ۲۳۷ ¶۲۱
حکومت الٰهی، اجراکنندهٔ خواست خدا بر زمین
۲۱ کتاب مقدّس در مورد نتیجهٔ ناگریز گناه یعنی مرگ چه میگوید؟ مرگ، «آخرین دشمن» ما انسانهای ناکامل خوانده شده است؛ همهٔ ما دیر یا زود تسلیم این دشمن میشویم. (۱قر ۱۵:۲۶) اما آیا قدرت این دشمن به قدرت یَهُوَه خدا میرسد؟ به هیچ وجه! اِشَعْیای نبی چنین پیشگویی کرد: خدا ‹مرگ را برای همیشه نابود خواهد کرد. او اشکها را از چشمها پاک خواهد کرد.› (اشع ۲۵:۸، ترجمهٔ تفسیری) آیا میتوانید آن زمان را تجسّم کنید؟ خاکسپاری، قبرستان، شیون و عزاداری دیگر نخواهد بود! برعکس، وقتی یَهُوَه طبق وعدهٔ خود مردگان را به زندگی برمیگرداند، اشک شادی از چشمانمان سرازیر خواهد شد! (اِشَعْیا ۲۶:۱۹ خوانده شود.) سرانجام جراحات بیشمار ناشی از مرگ التیام خواهند یافت.
(۱قُرِنتیان ۱۵:۲۷، ۲۸) زیرا خدا «همه چیز را تحت فرمان و زیر پاهای او نهاد.» البته وقتی میگوید ‹همه چیز،› واضح است که این شامل خودِ خدا نمیشود که همه چیز را تحت فرمان او نهاد. ۲۸ اما پس از آن که همه چیز تحت فرمان پسر درآمد، پسر نیز خود را مطیع او خواهد ساخت؛ مطیع او که همه چیز را تحت فرمانش نهاد، تا بدین سان خدا بهتنهایی حاکم همه باشد.
صلح و آرامش برای هزار سال و تا ابد!
۱۷ عبارت «خدا کل در کل باشد» بهترین توصیف برای انتهای هزار سال حکومت مسیح است. این عبارت به چه مفهوم است؟ به زمانی فکر کنید که انسانها یعنی آدم و حوّا در باغ عدن، کامل و متعلّق به خانوادهٔ عالمگیر یَهُوَه بودند و در صلح و اتحاد به سر میبردند. یَهُوَه سلطان عالم شخصاً بر تمامی فرشتگان و انسانها حکومت میکرد. آنان قادر بودند مستقیماً با یَهُوَه گفتگو کنند، او را پرستش نمایند و از او برکت یابند. بلی یَهُوَه خدا در آن زمان «کل در کل» بود.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(۱قُرِنتیان ۱۴:۳۴، ۳۵) زنان در جماعت سکوت اختیار کنند؛ زیرا جایز نیست که سخن بگویند، بلکه باید چنان که در شریعت نیز آمده است، مطیع باشند. ۳۵ پس اگر سؤالی دارند، باید از شوهر خود در خانه سؤال کنند؛ زیرا شایسته نیست که زن در جماعت سخن بگوید.
ب۱۲ ۱/۱۰ ص ۱۳، کادر
آیا پولُسِ رسول زنان را از اظهار نظر منع کرد؟
پولُس رسول نوشت: «زنان باید در کلیسا خاموش بمانند.» (۱قُرِنتیان ۱۴:۳۴) منظور او از بیان این گفته چه بود؟ آیا او هوش و استعدادهای زنان را کم شمرد؟ خیر، در حقیقت او بارها به آموزشهای سازندهٔ زنان اشاره کرد. (۲تیموتائوس ۱:۵؛ تیتوس ۲:۳-۵) پولُس در نامهٔ خود، به مسیحیان شهر قُرِنتُس توصیه کرد که هنگام سخنرانی یکی از همایمانان، نه تنها زنان بلکه کسانی که به زبانها سخن میگویند و توانایی پیشگویی دارند، باید ‹خاموش بمانند.› (۱قُرِنتیان ۱۴:۲۶-۳۰، ۳۳) احتمالاً برخی از زنان مسیحی از یافتن اعتقاد جدیدشان چنان هیجانزده شده بودند که در حین سخنرانی، از سخنران سؤالاتی میپرسیدند. این عمل در آن منطقه معمول بود. از این رو، پولُس برای ایجاد نظم و ترتیب، آنان را به این امر تشویق کرد که ‹در خانه از شوهر خود بپرسند.›—۱قُرِنتیان ۱۴:۳۵.
(۱قُرِنتیان ۱۵:۵۳) زیرا آنچه فسادپذیر است، باید فسادناپذیری را بر تن کند و آنچه فانی است، باید فناناپذیری را بر تن کند.
it-۱-E ص ۱۱۹۷-۱۱۹۸
فسادناپذیری
همارثان مسیح با رستاخیزی مانند عیسی به او میپیوندند؛ علاوه بر این آنان نه فقط به شکل یک موجود روحی به زندگی ابدی میرسند، بلکه به فسادناپذیری و فناناپذیری نیز دست مییابند. چنانکه پولُس در ۱قُرِنتیان ۱۵:۴۲-۵۴ اشاره میکند، مسحشدگان پس از زندگی، خدمت وفادارانه و مرگ با بدنی فسادپذیر، بدنی روحی و فسادناپذیر دریافت میکنند. پس از قرار معلوم فسادناپذیری به بدن آنان اشاره دارد که فرای فساد، نابودی و خرابی است، و نیز برخلاف مخلوقات جسمی و روحی دیگر برای ادامهٔ حیات به هیچ نیروی دیگری وابسته نیستند. اما ظاهراً فناناپذیری به زندگیای که به آن نایل میآیند و جاودانه و نابودنشدنی است، اشاره دارد. خدا بدین شکل نشان میدهد که چه اطمینان کاملی به آنان دارد. البته، یَهُوَه خدا بر این موجودات فسادناپذیر و فناناپذیر تسلّط دارد. آنان مانند عیسی مسیح، تسلیم اراده و راهنماییهای پدر آسمانیشان هستند.—۱قر ۱۵:۲۳-۲۸.
خواندن کتاب مقدّس
(۱قُرِنتیان ۱۴:۲۰-۴۰) ای برادران، در فهم همچون کودکان مباشید، بلکه در بدی همچون کودکان باشید و در فهم بالغ گردید. ۲۱ در شریعت نوشته شده است: «یَهُوَه چنین میگوید: ‹به زبانهای بیگانگان و از لبهای غریبهها با این قوم سخن خواهم گفت و با این حال از گوش دادن به سخنان من امتناع خواهند ورزید.›» ۲۲ پس عطیهٔ تکلّم به زبانها نشانهای است برای بیایمانان، نه برای ایمانداران، در حالی که عطیهٔ نبوّت کردن برای ایمانداران است، نه برای بیایمانان. ۲۳ بنابراین اگر کل جماعت در مکانی گرد هم آیند و همه به زبانها سخن بگویند و افراد عامی یا بیایمان به مجلستان داخل شوند، آیا نخواهند گفت: «شما عقل خود را از دست دادهاید»؟ ۲۴ اما اگر همهٔ شما نبوّت کنید و فردی بیایمان یا عامی به مجلستان داخل شود، سخنان شما توبیخی برای او خواهد بود و چون مورد قضاوت همه قرار خواهد گرفت، ۲۵ اسرار دلش بر او آشکار خواهد شد. آنگاه روی بر زمین خواهد نهاد و خدا را پرستش کرده، اعلام خواهد کرد: «بهراستی خدا در میان شماست.» ۲۶ پس ای برادران، چه باید کرد؟ هنگامی که گرد هم میآیید، یکی سرود بخواند، دیگری تعلیم دهد، یکی مکاشفهای را بیان نماید، دیگری به زبانی دیگر سخن بگوید و یکی نیز آن را ترجمه کند. باشد که همهٔ اینها برای بنای جماعت انجام شود. ۲۷ اگر کسانی هستند که به زبانهای دیگر سخن میگویند، دو یا حداکثر سه نفر از آنان، آن هم به نوبت سخن بگویند و کسی نیز آن را ترجمه کند. ۲۸ اما اگر مترجمی نیست، باید در جماعت ساکت بمانند و در دل خود و با خدا سخن بگویند. ۲۹ همچنین از میان انبیا دو یا سه نفر نبوّت کنند و دیگران در پی درک مفهوم آن باشند. ۳۰ اما اگر یکی از حاضران مکاشفهای دریافت کند، آن که در حال سخن گفتن است، سکوت اختیار نماید؛ ۳۱ زیرا همهٔ شما میتوانید یکی پس از دیگری نبوّت کنید تا همه تعلیم یابند و همه تشویق شوند. ۳۲ کسانی که با عطایای روح نبوّت میکنند، باید نظم و ترتیب را حفظ کنند؛ ۳۳ زیرا خدا، خدای بینظمی نیست، بلکه خدای آرامش است. همان گونه که در همهٔ جماعتهای مقدّسان مرسوم است، ۳۴ زنان در جماعت سکوت اختیار کنند؛ زیرا جایز نیست که سخن بگویند، بلکه باید چنان که در شریعت نیز آمده است، مطیع باشند. ۳۵ پس اگر سؤالی دارند، باید از شوهر خود در خانه سؤال کنند؛ زیرا شایسته نیست که زن در جماعت سخن بگوید. ۳۶ آیا کلام خدا از شما سرچشمه گرفته است؟ آیا کلام خدا تنها به شما رسیده است؟ ۳۷ اگر کسی گمان کند که نبی است یا از عطایای روح برخوردار است، باید تصدیق کند که آنچه به شما مینویسم، حکم سَرور است. ۳۸ اما اگر کسی این امر را نپذیرد، خودش پذیرفته نخواهد شد. ۳۹ پس ای برادران من، همچنان در پی نبوّت کردن باشید و در عین حال سخن گفتن به زبانها را نیز منع مکنید. ۴۰ بگذارید همه چیز بهشایستگی و با نظم و ترتیب انجام شود.
۲۹ آوریل–۵ مه
گنجهایی در کلام خدا | ۲قُرِنتیان ۱-۳
«یَهُوَه، ‹خدای همه گونه دلگرمیها›»
(۲قُرِنتیان ۱:۳) سپاس بر خدا، پدر سَرورمان عیسی مسیح، پدر رحمتها و خدای همه گونه دلگرمیها.
«با کسانی که گریانند، گریه کنید»
۴ پدر مهربان و دلسوز ما خود نیز غم از دست دادن عزیزانش را تجربه کرده است؛ عزیزانی همچون ابراهیم، اسحاق، یعقوب، موسی و داوود پادشاه. (اعد ۱۲:۶-۸؛ مت ۲۲:۳۱، ۳۲؛ اعما ۱۳:۲۲) کلام خدا به ما اطمینان میدهد که او در انتظار روزی است که آن خادمان وفادار را به زندگی بازگرداند. (ایو ۱۴:۱۴، ۱۵) آنان بعد از رستاخیزشان شاد و سرزنده و در سلامت کامل خواهند بود. علاوه بر آن خادمان وفادار، یگانه پسر یَهُوَه خدا نیز که «موجب شادی همیشگی» او بود، به شکل دردناکی جان سپرد. (امث ۸:۲۲، ۳۰، ترجمهٔ تفسیری) بهراستی که شدّت غم و اندوه یَهُوَه را با کلمات نمیتوان بیان کرد.—یو ۵:۲۰؛ ۱۰:۱۷.
(۲قُرِنتیان ۱:۴) اوست که در تمام سختیهایمان به ما دلگرمی میبخشد تا ما نیز بتوانیم به دیگران در هر گونه سختی دلگرمی دهیم، با همان دلگرمیای که خدا به ما بخشیده است؛
«با کسانی که گریانند، گریه کنید»
۱۴ بنابراین جای تعجب نیست که صحبت کردن با افراد سوگوار همیشه آسان نیست. با این وجود کتاب مقدّس میگوید: «زبان حکیمان شفا میبخشد.» (امث ۱۲:۱۸) بسیاری با استفاده از پیشنهادهای بروشور وقتی کسی که دوستش دارید میمیرد به دیگران تسلّی و دلگرمی دادهاند. اما اغلب اگر «با کسانی که گریانند، گریه کنید» بزرگترین کمک را به آنان کردهاید. (روم ۱۲:۱۵) گَبی که شوهرش را از دست داده است میگوید: «گاهی اوقات تنها با گریه کردن میتوانم احساساتم را بیرون بریزم، به همین دلیل وقتی دوستانم با من گریه میکنند تسلّی مییابم و احساس تنهایی نمیکنم.»
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(۲قُرِنتیان ۱:۲۲) او همچنین مُهر مالکیت خویش را بر ما زده و روح خود را به عنوان بیعانهٔ برکات آینده در دل ما نهاده است.
سؤالات خوانندگان
منظور از «بیعانه» و «مُهری» که هر مسیحی مسحشده از خدا دریافت میکند، چیست؟—۲قُرِنتیان ۱:۲۱، ۲۲؛ پاورقی.
▪ بیعانه: در کتابی مرجع آمده است، واژهٔ یونانیای که در دوم قُرِنتیان ۱:۲۲ «بیعانه» ترجمه شده است، «واژهای تخصصی در حقوق و بازرگانی است» که به معنی «پیش قسط، ضامن، پیشپرداخت و وثیقه است. در واقع این واژه به معنی پرداخت مبلغی است به منظور این که از لحاظ قانونی حق مالکیت چیزی برای پرداختکننده تضمین شود یا قراردادی معتبر شمرده شود.» در خصوص مسحشدگان، کل مبلغ یا پاداش در دوم قُرِنتیان ۵:۱-۵ توصیف شده است. این پاداش عطای فناناپذیری را نیز شامل میشود.—۱قر ۱۵:۴۸-۵۴.
در زبان یونانی مدرن، واژهٔ همخانوادهٔ این واژه برای حلقهٔ نامزدی استفاده میشود، تشبیهی مناسب برای آنان که بخشی از زن مجازی مسیح میشوند.—۲قر ۱۱:۲؛ مکا ۲۱:۲، ۹.
▪ مُهر: در گذشته از مُهر برای اثبات مالکیت، توافق یا به نشان اعتبار استفاده میشد. در رابطه با مسحشدگان، روحالقدس آنان را به صورت مجازی مُهر کرده است تا دارایی خدا شوند. (افس ۱:۱۳، ۱۴) این مُهر دائمی نیست. مُهر دائمی زمانی پیش از مرگ شخص وفادار یا زمانی پیش از مصیبت عظیم زده میشود.—افس ۴:۳۰؛ مکا ۷:۲-۴.
(۲قُرِنتیان ۲:۱۴-۱۶) اما خدا را شکر میکنم که همواره ما را در اتحاد با مسیح در صف پیروزمندان هدایت میکند و از طریق ما رایحهٔ خوش شناخت خود را در همه جا پراکنده میسازد! ۱۵ زیرا ما برای خدا رایحهٔ خوش مسیح هستیم؛ رایحهای که هم در میان کسانی که در راه نجاتند پراکنده میشود و هم در میان آنانی که در راه هلاکتند. ۱۶ اما برای کسانی که در راه هلاکتند، بوی مرگ میدهد، بویی که به مرگ میانجامد و برای آنانی که در راه نجاتند، رایحهٔ حیات است، رایحهای که به حیات میانجامد. بهراستی چه کسی صلاحیت لازم را برای چنین خدمتی دارد؟
ب۱۰-۱ E/۸ ص ۲۳
آیا میدانستید که . . .
منظور پولُس رسول از اشاره به «صف پیروزمندان» چیست؟
▪ پولُس چنین نوشت: «اما خدا را شکر میکنم که همواره ما را در اتحاد با مسیح در صف پیروزمندان هدایت میکند و از طریق ما رایحهٔ خوش شناخت خود را در همه جا پراکنده میسازد! زیرا ما برای خدا رایحهٔ خوش مسیح هستیم؛ رایحهای که هم در میان کسانی که در راه نجاتند پراکنده میشود و هم در میان آنانی که در راه هلاکتند. اما برای کسانی که در راه هلاکتند، بوی مرگ میدهد، بویی که به مرگ میانجامد و برای آنانی که در راه نجاتند، رایحهٔ حیات است، رایحهای که به حیات میانجامد. بهراستی چه کسی صلاحیت لازم را برای چنین خدمتی دارد؟»—۲قُرِنتیان ۲:۱۴-۱۶.
پولُس با ذکر «صف پیروزمندان» به یک آیین رومی اشاره کرد که در آن، گروهی از مردم به طور دستهجمعی و سازماندهیشده به نشانهٔ افتخار از پیروزی یک فرمانده بر دشمنان امپراتوری روم در خیابانهای شهر صف کشیده حرکت میکردند. طی این آیین، غنیمتها و اسیران جنگی به نمایش گذاشته و گاوهای نر نیز برای قربانی آورده میشدند. در پایان حرکت این «صف پیروزمندان،» گاوهای نر ذبح و بسیاری از اسیران جنگی اعدام میشدند.
بر طبق «دایرةالمعارف بینالمللی و مستند کتاب مقدّس» استعارهٔ «رایحهٔ خوش مسیح» که برای برخی به معنی نجات و برای برخی دیگر به معنی هلاکت است، احتمالاً «از این آیین رومی گرفته شده که مردم هنگام حرکتهای دستهجمعی اسفند و غیره دود میکردند. این رایحه برای پیروزمندان یادآور پیروزی آنان بود، اما برای اسیران جنگی یادآور اعدام احتمالیشان بود.»
خواندن کتاب مقدّس
(۲قُرِنتیان ۳:۱-۱۸) آیا باز نیاز داریم که به شما توصیه کنیم که ما را بپذیرید؟ یا همچون برخی، نیاز داریم توصیهنامهای به شما ارائه دهیم یا توصیهنامهای از شما دریافت کنیم؟ ۲ شما خود توصیهنامهٔ ما هستید، نامهای که بر دلهای ما نوشته شده است و همهٔ انسانها از آن آگاهند و آن را میخوانند؛ ۳ زیرا شما نشان دادید که نامهای از مسیح هستید که به دست ما خادمان نگاشته شده است، البته نه با جوهر، بلکه با روح خدای زنده و نه بر لوحهای سنگی، بلکه بر لوح دلها. ۴ ما این را میتوانیم از طریق مسیح با چنین اطمینانی در حضور خدا بگوییم. ۵ البته منظور این نیست که خود صلاحیت لازم را داشته باشیم و گمان کنیم، کاری را به توانایی خود کردهایم، بلکه صلاحیت ما از خداست؛ ۶ خدایی که این صلاحیت لازم را به ما بخشیده است تا خدمتگزاران عهد جدید باشیم، البته نه خدمتگزاران شریعتی کتبی، بلکه خدمتگزاران روح؛ زیرا شریعت کتبی شخص را به مرگ محکوم میکند، اما روحْ حیات میبخشد. ۷ آن شریعت که مرگ به بار میآوَرْد و بر دو لوح سنگی حک شده بود، با چنان جلالی آمد که بنیاسرائیل نمیتوانستند به سبب جلال چهرهٔ موسی به چهرهاش بنگرند، هرچند آن جلال از میان میرفت. ۸ پس حال، جلال آنچه روح میتواند انجام دهد، چقدر باید بیشتر باشد! ۹ همچنین اگر شریعتی که انسان را محکوم میساخت، پرجلال بود، پس خدمتی که سبب میشود انسان درستکار شمرده شود، چقدر باید پرجلالتر باشد! ۱۰ در واقع، آنچه زمانی جلال داده شده بود، به خاطر آن جلال والاتر، جلال خود را از دست داده است. ۱۱ همچنین اگر آنچه باید از میان میرفت، با جلال همراه بود، پس جلال آنچه باقی میمانَد، چقدر باید بیشتر باشد! ۱۲ پس چون چنین امیدی داریم، با شهامت بسیار سخن میگوییم ۱۳ و مانند موسی عمل نمیکنیم که پوششی بر چهرهٔ خود میکشید تا بنیاسرائیل به جلال آنچه از میان میرفت، چشم ندوزند. ۱۴ اما ذهنهای ایشان کند شده بود؛ زیرا تا به امروز وقتی آن عهد کهنه را میخوانند، آن پوشش بر ذهنهایشان باقی است و برداشته نشده است؛ زیرا تنها از طریق مسیح برداشته میشود. ۱۵ در واقع تا به امروز، هرگاه نوشتههای موسی خوانده میشود، همچنان بر دلهای آنان پوششی باقی میماند. ۱۶ اما وقتی کسی نزد یَهُوَه بازگردد، پوشش برداشته میشود. ۱۷ یَهُوَه روح است و هر جا روح یَهُوَه باشد، آنجا آزادی است. ۱۸ همهٔ ما در حالی که جلال یَهُوَه را با چهرههایی بدون پوشش، همچون آینهای بازتاب میکنیم، با جلالی افزونتر به صورت همان تصویر دگرگون میشویم؛ درست به همان گونه که یَهُوَه که روح است ما را شکل میدهد.
رهنمودهایی برای زندگی مسیحی
kr-E ص ۱۸۹
دورهٔ آموزشی برای بشارتدهندگان
شرایط ثبتنام: مبشّران ۲۳ تا ۶۵ ساله که به خدمت تماموقت مشغولند، از سلامتی خوبی برخوردارند، قادرند در جایی که به مبشّران بیشتری نیاز است خدمت کنند و روحیهٔ اِشَعْیای نبی که گفت «مرا بفرست» را دارند، میتوانند برای ثبتنام در این دوره درخواست کنند. (اشع ۶:۸) این مبشّران چه مجرّد چه متأهل باید حداقل برای دو سال گذشته بدون وقفه به خدمت تماموقت پرداخته باشند. از ازدواج افراد متأهل نیز باید حداقل دو سال گذشته باشد. برادران باید برای حداقل دو سال گذشته به عنوان پیر یا خادم جماعت منصوب شده باشند. اگر این دوره در کشور شما برگزار میشود، در صورت تمایل در جلسهای مربوط به این دوره در کنگرهٔ ناحیهای خود شرکت کنید.