مأخذ جزوهٔ کار و آموزش
۳-۹ ژانویه
گنجهایی در کلام خدا | داوران ۱۵-۱۶
«خیانت کاری ناپسند است!»
خیانت نشانی از ایّام آخر!
۴ در اوّل به دَلِیلَه توجه کنید که شَمْشُون، داور اسرائیل عاشق او بود. شَمْشُون قصد داشت برای قوم خدا با فلسطیها بجنگد. شاید پنج سَرور فلسطی میدانستند دَلِیلَه به معشوقش وفادار نیست. از این رو، به او گفتند که اگر راز قدرت فوقالعادهٔ شَمْشُون را بیابد، رشوهٔ بزرگی دریافت میکند. دَلِیلَهٔ پولدوست پیشنهاد آنان را پذیرفت ولی تلاش او در یافتن راز شَمْشُون سه بار به نتیجه نرسید. سپس دَلِیلَه شَمْشُون را با اصرارهای خود چنان به ستوه آورد که جان شَمْشُون به لبش آمد و راز قدرتش را فاش کرد. او گفت که هرگز موهایش را کوتاه نکرده است و اگر چنین کند، قدرتش را از دست میدهد. هنگامی که شَمْشُون در خواب بود، دَلِیلَه از کسی خواست تا موهای وی را کوتاه کند. سپس او را به دست دشمنانش سپرد تا هر چه میخواهند با او بکنند. (داو ۱۶:۴، ۵، ۱۵-۲۱) حقیقتاً که عملش نفرتانگیز بود! طمع باعث شد که دَلِیلَه به معشوق خود خیانت کند.
نکاتی از کتاب داوران
۱۴:۱۶، ۱۷؛ ۱۶:۱۶. گریه و بدخلقی برای پیش بردن حرف خود سبب کدورت و اختلاف میشود.—امثال ۱۹:۱۳؛ ۲۱:۱۹.
خیانت نشانی از ایّام آخر!
۱۵ حال کسانی که ازدواج کردهاند چگونه میتوانند به همسرشان وفادار بمانند؟ کلام خدا میگوید: «از زن [یا شوهر] جوانیِ خویش مسرور باش» و «با زنی [یا شوهری] که دوست میداری . . . خوش بگذران.» (امث ۵:۱۸؛ جا ۹:۹) زوجها باید پیوند زناشوییشان را با پا گذاشتن به سن تقویت کنند، چه جسمانی و چه عاطفی. بدین مفهوم که زن و شوهر باید به نیازهای یکدیگر توجه نمایند، با یکدیگر وقت بگذرانند و به یکدیگر نزدیکتر شوند. آنان باید حواس خود را به حفظ پیوند زناشویی و دوستی با یَهُوَه معطوف سازند. بدین منظور باید با هم کتاب مقدّس را مطالعه کنند، با هم به خدمت موعظه بروند و با هم دعا کنند.
به یَهُوَه وفادار بمانید
۱۶ برخی در جماعت به دلیل گناهی بزرگ ‹سخت توبیخ شدهاند تا از سلامتِ ایمان برخوردار شوند.› (تیت ۱:۱۳) گاهی لازم بوده است برخی از آنان از جماعت مسیحی اخراج گردند. کسانی که بدین شکل تأدیب شدهاند، سلامت روحانی خود را باز یافتهاند. (عبر ۱۲:۱۱) حال اگر خویشاوند یا دوستی نزدیک از جماعت اخراج شده باشد چه باید کنیم؟ در چنین موقعیتی ثابت میکنیم که به چه کسی وفاداریم. یَهُوَه میبیند که آیا مطیع احکامش هستیم و از تماس گرفتن با فرد اخراجی اجتناب میکنیم یا خیر.—۱قُرِنتیان ۵:۱۱-۱۳ خوانده شود.
گوهرهای روحانی
ب۰۵-E ۱۵/۳ ص ۲۷ ¶۶
شَمشون با قدرت یَهُوَه پیروز میشود!
شَمشون کاملاً به شکست دادن فلسطیها تمرکز میکرد. هدف از ماندن او در خانهٔ فاحشهای در غزه جنگیدن با دشمنان خدا بود. شَمشون میبایست شبی را در شهر دشمنانش سپری میکرد و به جایی برای ماندن نیاز داشت. او هیچ نیّت نادرستی از این کار نداشت. او نیمهشب خانهٔ آن زن را ترک کرد، «درهای دروازهٔ شهر را با دو تیر آن» برداشت و آنها را به بالای کوهی به نزدیکی حِبرون برد که ۶۰ کیلومتر با آنجا فاصله داشت. این کار مطابق خواست خدا و با قدرت او انجام شد.—داوران ۱۶:۱-۳.
۱۰-۱۶ ژانویه
گنجهایی در کلام خدا | داوران ۱۷-۱۹
«سرپیچی از فرامین خدا مشکلات به وجود میآورد»
it-۲-E ص ۳۹۰-۳۹۱
میکاه
میکاه اهل اِفرایم بود. او هشتمین فرمان ده فرمان را نقض کرد (خر ۲۰:۱۵) و ۱۱۰۰ پاره نقره از مادرش دزدید. هنگامی که او به گناه خود اعتراف کرد و نقره را برگرداند مادرش گفت: «این نقره را از دست خودم به جهت پسرم وقف خداوند میکنم، تا با آن تمثالی تراشیده و بتی ریختهشده ساخته شود.» سپس مادرش ۲۰۰ پاره نقره را به زرگر داد و «او با آن تمثالی تراشیده و بتی ریختهشده ساخت» و آن در خانهٔ میکاه گذاشته شد. میکاه که «زیارتگاهی» داشت، ایفود و بت خانگی ساخت و یکی از پسرانش را هم تعیین کرد تا کاهن باشد. هر چند که این ترتیبات با نیّت جلال دادن به یَهُوَه انجام شد، بسیار ناپسند و نقض آشکار فرمان یَهُوَه برای دوری از بتپرستی بود. (خر ۲۰:۴-۶) همچنین این کار بر خلاف نحوهٔ پرستش یَهُوَه و ترتیبات کهانت بود. (دا ۱۷:۱-۶؛ تث ۱۲:۱-۱۴) بعدها میکاه، یوناتان «پسر جِرشوم پسر موسی» را به خانهاش برد و این لاوی جوان را به عنوان کاهن منصوب کرد. (دا ۱۸:۴، ۳۰) میکاه که به اشتباه از کارش احساس رضایت میکرد، گفت: «حال میدانم خداوند مرا کامروا خواهد ساخت.» (دا ۱۷:۷-۱۳) ولی یوناتان از نسل هارون نبود و برای خدمت کهانت واجد شرایط نبود. به این شکل به خطاهای میکاه اضافه شد.—اعد ۳:۱۰.
it-۲-E ص ۳۹۱ ¶۲
میکاه
اندکی بعد، میکاه به همراه یک گروه به دنبال مردان دان رفتند. هنگامی که به آنها رسیدند، میکاه در مورد مشکل خود چنین گفت: «شما خدایان مرا که ساخته بودم با کاهن برگرفته، رفتهاید. مرا دیگر چه چیز باقی است؟» مردان دان در جواب، او را تهدید کردند و گفتند که در صورت تعقیبشان مورد حمله قرار خواهد گرفت. میکاه با دیدن این که آنها قویتر از گروه او هستند، به خانهٔ خود بازگشت. (دا ۱۸:۲۲-۲۶) سپس مردان دان مردم شهر لایِش را با شمشیر کشتند و شهر را به آتش کشیدند و سپس شهر خود را در آنجا ساختند. یوناتان و پسرانش کاهنان مردم دان شدند و «ایشان در تمام مدتی که خانهٔ خدا در شیلوه بود، تمثالِ تراشیدهای را که میکاه ساخته بود، بر پا داشتند.»—دا ۱۸:۲۷-۳۱.
گوهرهای روحانی
رهنمودهایی برای زندگی مسیحی
ترجمهای قابل درک از کلام خدا
۶ امروزه شواهد بیشتری برای حفظ نام خدا در کتاب مقدّس در دست داریم. در ترجمهٔ دنیای جدید ویرایش ۲۰۱۳ نام خدا ۷۲۱۶ مرتبه آمده است که شش بار بیش از ویرایش ۱۹۸۴ است. پنج مورد آن در آیات اول سموئیل ۲:۲۵؛ ۶:۳؛ ۱۰:۲۶؛ ۲۳:۱۴، ۱۶ است. دلیل اصلی ذکر نام خدا در ترجمهٔ این آیات این است که این نام در طومارهای دریای مرده آمده است. مورد ششم در داوران ۱۹:۱۸ است که نام خدا در این ویرایش ذکر شده است و مبنای آن تحقیقات بیشتر در نسخههای باستانی است.
۱۷-۲۳ ژانویه
گنجهایی در کلام خدا | داوران ۲۰-۲۱
«همچنان از یَهُوَه راهنمایی بخواهید»
همچون فینَحاس با مشکلات مقابله کنید
پس از آن که مردان جِبْعَه، از طایفهٔ بنیامین، به همسر صیغهای مردی لاوی تجاوز کردند و به قتل رساندند، طوایف دیگر اسرائیل به بجنگ آنان رفتند. (داو ۲۰:۱-۱۱) آنان قبل از آن که به جنگ روند برای درخواست کمک به یَهُوَه دعا کردند، اما دو بار شکست خوردند و هر بار تلفاتی عظیم به ایشان وارد آمد. (داو ۲۰:۱۴-۲۵) آیا آنان فکر کردند که دعاهایشان بیثمر است؟ آیا خواست یَهُوَه این بود که آنان بجنگند و بدی را از میان خود دور سازند؟
همچون فینَحاس با مشکلات مقابله کنید
از این واقعه چه درسی میگیریم؟ برخی اوقات با وجود کوشش و دعای فراوان پیران، مشکلات در جماعت حل نمیشود. در این صورت پیران جماعت باید سخنان عیسی را به خاطر آورند که گفت: «آنقدر دعا کنید تا جواب دعایتان داده شود. آنقدر جستو کنید تا بیابید. آنقدر در بزنید تا باز شود.» (لو ۱۱:۹، ترجمهٔ تفسیری) حتی اگر دعایی به نظر مستجاب نمیشود، سرپرستان باید مطمئن باشند که یَهُوَه پاسخ دعای آنان را در زمان مناسب خواهد داد.
گوهرهای روحانی
آیا میدانستید که . . .
چگونه از فلاخن در جنگهای دوران باستان استفاده میشد؟
فلاخن، سلاحی بود که داود برای کشتن جُلْیاتِ غولپیکر به کار گرفت. ظاهراً داود استفاده از فلاخن را طی سالهای نوجوانیاش که چوپان بود، آموخته بود.—۱سموئیل ۱۷:۴۰-۵۰.
در آثار هنری مصریان و آشوریان باستان فلاخن دیده میشود. این سلاح، قطعهای از چرم یا پارچه بود که دو بند بلند به آن متصل شده بود. کسی که فلاخن را پرتاب میکرد، در قطعهٔ چرمی یا پارچهای، سنگی صاف و گرد را که ۵ تا ٫۵۷ سانتیمتر قطرش بود و شاید حدود ۲۵۰ گرم وزن داشت، قرار میداد. سپس فلاخن را بالا سرش میچرخاند و یکی از بندهای آن را رها میکرد. در نتیجه سنگ با قدرت زیاد و دقت بالا به هدف اصابت میکرد.
در خاورمیانه، در حفاریها شماری از سنگهای فلاخن یافت شدهاند که در جنگهای باستانی از آن استفاده شده بود. جنگجویان ماهر میتوانستند سنگها را شاید تا سرعت ۱۶۰ تا ۲۴۰ کیلومتر در ساعت پرتاب کنند. محققان در این مورد با یکدیگر اختلاف نظر دارند که سنگی که با فلاخن پرتاب میشد، بُردی مشابه تیرِ کمان داشته باشد، اما آنچه مسلّم است فلاخن همچون کمان سلاحی کشنده بود.—داوران ۲۰:۱۶.
۲۴-۳۰ ژانویه
گنجهایی در کلام خدا | روت ۱-۲
«محبت پایدار داشته باشید»
دوستان نزدیک یَهُوَه را سرمشق خود سازید
۵ منطقی بود اگر روت استدلال میکرد که در مُوآب خانوادهای دارد، مادر و دیگر خویشاوندانی که میتوانستند از او که بیوهای جوان بود، مراقبت کنند. مُوآب وطن او بود. فرهنگ، زبان و قوم آنجا، فرهنگ، زبان و قوم روت بود. نَعومی نمیتوانست به او وعدهٔ هیچ یک از اینها را در بیتلِحِم بدهد. حتی نَعومی به روت گفت که در مُوآب بماند. او میترسید که نتواند برای روت سرپناهی فراهم کند یا شرایط ازدواج مجدّد برای روت فراهم نشود. روت چه میکرد؟ عُرپَه «نزد قوم خود و خدایان خویش» بازگشته بود. (روت ۱:۹-۱۵) آیا روت نیز نزد خدایان کاذب و قومش باز گشت؟ خیر، او چنین نکرد.
دوستان نزدیک یَهُوَه را سرمشق خود سازید
۶ به نظر میرسد که روت از طریق شوهرش یا نَعومی یَهُوَه خدا را شناخته بود. یَهُوَه خدا همچون خدایان مُوآب نبود. روت درک کرده بود که یَهُوَه خدا شایستهٔ پرستش و محبت اوست. اما آیا این شناخت بر تصمیمی که روت با آن روبرو بود تأثیری داشت؟ آیا او یَهُوَه خدا را خدای خود برمیگزید؟ روت تصمیمی عاقلانه گرفت و به نَعومی چنین گفت: «قوم تو قوم من و خدای تو خدای من خواهد بود.» (روت ۱:۱۶) محبت روت به نَعومی بسیار خوشایند و دلنشین بود، اما آنچه بیش از این اهمیت داشت محبت روت به یَهُوَه خدا بود. بعدها بُوعَز روت را تحسین کرد که زیر بالهای یَهُوَه خدا پناه گرفته است. (روت ۲:۱۲ خوانده شود.) شاید این گفته تصویر جوجهٔ پرندهای را در ذهن تداعی کند که زیر بالهای پرقدرت و محافظ پدر یا مادرش پناه میگیرد. (مز ۳۶:۷؛ ۹۱:۱-۴) یَهُوَه چنین پدری برای روت شد، به دلیل ایمانش او را پاداش داد و روت هیچ گاه از تصمیمی که گرفت پشیمان نشد.
گوهرهای روحانی
نکاتی از کتاب روت
۱:۱۳، ۲۱—آیا یَهُوَه زندگی را بر نَعُومی تلخ کرده و مسبب مشکلاتش بود؟ خیر، و منظور نَعُومی متهم کردن یَهُوَه نبود. اما به علّت وقایعی که برای او رخ داده بود فکر میکرد که یَهُوَه بر ضدّ اوست. این موضوع نَعُومی را غمگین و دلسرد کرده بود. از این گذشته، در آن دوران ثمرهٔ رحم به مفهوم برکت خدا و نازایی به مفهوم لعنت بود. در نظر نَعُومی نداشتن نوه بعد از مرگ شوهر و دو پسرش به این مفهوم است که یَهُوَه او را شرمسار کرده است.
۳۱ ژانویه–۶ فوریه
گنجهایی در کلام خدا | روت ۳-۴
«نام و شهرت خوبی کسب کنید و آن را حفظ کنید»
ب۱۲-E ۱/۱۰ ص ۲۲ ¶۵
«زنی شایسته»
صدای ملایم و گرم بُوعَز بیشک به روت آرامش و دلگرمی بخشید. او گفت: ‹ای دختر من! از جانب یَهُوَه مبارک باش! زیرا که در آخر بیشتر احسان نمودی از اوّل، چونکه در عقب جوانان، چه فقیر و چه غنی، نرفتی.› (روت ۳:۱۰) منظور از عبارت «اوّل» آن بود که روت در ابتدا به نَعُومی محبت و وفاداریاش را نشان داد و او را در راه بازگشت به اسرائیل همراهی کرد و از او مراقبت نمود. اما عبارت «آخر» به محبت و وفاداریای اشاره میکرد که اکنون قصد انجام آن را داشت. بُوعَز پی برده بود که زن جوانی همچون روت میتواند به راحتی در میان مردانی بس جوانتر همسری ثروتمند یا مستمند بیابد. اما روت میخواست نه تنها به نَعُومی محبت کند، بلکه نام شوهر متوفای نَعُومی را نیز در سرزمینش زنده نگاه دارد. پس میتوان به راحتی دید که چرا بُوعَز این چنین تحت تأثیر ازخودگذشتگی روت قرار گرفت.
ب۱۲-E ۱/۱۰ ص ۲۳ ¶۱
«زنی شایسته»
بُوعَز به روت گفته بود که در میان مردم به ‹زنی نیکو› معروف است؛ یقیناً روت با فکر کردن به این گفتهٔ او شاد و خرسند شد. بیشک شهرت او به این دلیل بود که میخواست با میل و رغبت با یَهُوَه آشنا شود و او را خدمت کند. او به نَعُومی و قومش توجه و محبت فراوانی نشان داد و آماده بود که آداب و رسومی را که برای او ناآشنا بود، بپذیرد. با سرمشق قرار دادن ایمان روت، ما هم میتوانیم به دیگران و به آداب و رسوم آنان احترامی عمیق بگذاریم. اگر چنین کنیم، ما نیز میتوانیم شهرت و آوازهٔ خوب در میان مردم داشته باشیم.
ب۱۲-E ۱/۱۰ ص ۲۴ ¶۳
«زنی شایسته»
بُوعَز با روت ازدواج کرد. کتاب مقدّس در مورد آنان میگوید: «خداوند روت را برکت داد و او حامله گردید و پسری به دنیا آورد.» زنان شهر بیتلَحَم برای نَعُومی آرزوی برکت کردند و روت را که از هفت پسر برای نَعُومی بهتر بود تمجید نمودند. بعدها پسر روت یکی از اجداد داود پادشاه شد. (روت ۴:۱۱-۲۲، مژده برای عصر جدید) داود نیز یکی از اجداد عیسی مسیح گشت.—مت ۱:۱.
گوهرهای روحانی
نکاتی از کتاب روت
۴:۶—چطور اسرائیلیای میتوانست میراث خود را «فاسد» سازد؟ اوّلاً، اگر کسی به علّت فقر میراث خود را به شخصی میفروخت، نزدیکترین خویشاوند وی برای بازخرید میبایست مطابق سالهای باقی مانده تا یوبیل را بپردازد. (لاویان ۲۵:۲۵-۲۷) چنین کاری باعث میشد که ارزش زمین خودش کاهش یابد. ثانیاً، اگر برای روت پسری زاده میشد، آن پسر صاحب آن زمین میشد و نه خویشاوند نزدیک وی.
۷-۱۳ فوریه
گنجهایی در کلام خدا | ۱سموئیل ۱-۲
«سفرهٔ دل خود را پیش یَهُوَه باز کنید»
سفرهٔ دلش را پیش خدا گشود
۱۲ حَنّا برای همهٔ پرستندگانِ خدا، الگوی خوبی از راز و نیاز بجا گذاشت. یَهُوَه با کمال میل از ما میخواهد که سفرهٔ دل خود را پیش روی او بگشاییم؛ همانند فرزندی که به پدر و مادرش عشق میورزد و راز دلش را با آنان در میان میگذارد، ما نیز میتوانیم بدون هیچ قید و شرطی ناراحتیها و نگرانیهای خود را به خدا واگذاریم. (مزمور ۶۲:۸؛ ۱تِسالونیکیان ۵:۱۷ خوانده شود.) پِطرُس رسول در مورد دعا این سخنان الهامی را نوشت: «همهٔ نگرانیهای خود را به او بسپارید زیرا او به فکر شما هست.»—۱پطر ۵:۷.
ب۰۷-E ۱۵/۳ ص ۱۶ ¶۴
حَنّا به آرامشخاطر دست یافت
ما هم مانند حَنّا وقتی با یَهُوَه در مورد نگرانیهایمان صحبت میکنیم، میتوانیم احساساتمان را ابراز کنیم و درخواستهایمان را به او بگوییم. اگر حل یک مشکل از توان ما خارج باشد، بهترین و عاقلانهترین کار این است که آن را کاملاً به یَهُوَه بسپاریم.—امثال ۳:۵، ۶.
گوهرهای روحانی
نکاتی از کتاب اول سموئیل
۲:۱۰—با اینکه در آن ایّام هیچ انسانی پادشاه اسرائیل نبود، چرا حَنّا در دعا اشاره کرد که خدا «به پادشاه خود قوّت خواهد بخشید؟» شریعت موسی پیشگویی کرده بود که روزی پادشاهی بر اسرائیل حکومت خواهد کرد. (تثنیه ۱۷:۱۴-۱۸) یعقوب هنگام مرگ خود پیشگویی کرد که ‹عصای [سلطنت] از یهودا دور نخواهد شد.› (پیدایش ۴۹:۱۰) از این گذشته یَهُوَه در مورد سارَه جدهٔ اسرائیلیان گفته بود که «[پادشاهانِ] امّتها از وی پدید خواهند شد.» (پیدایش ۱۷:۱۶) به این ترتیب میبینیم که حَنّا برای پادشاهی دعا میکند که در آینده بر اسرائیل سلطنت خواهد کرد.
۱۴-۲۰ فوریه
گنجهایی در کلام خدا | ۱سموئیل ۳-۵
«یَهُوَه باملاحظه است»
یَهُوَه خدا، قادر مطلق و باملاحظه
۳ سموئیل زمانی که سن خیلی کمی داشت، ‹خداوند را در معبد خدمت میکرد.› (۱سمو ۳:۱) یک شب بعد از این که سموئیل به خواب رفت، اتفاقی غیرمعمول رخ داد. (۱سموئیل ۳:۲-۱۰ خوانده شود.) سموئیل شنید که کسی نام او را صدا میزند. او فکر کرد عیلی، کاهن اعظم که مردی سالخورده بود، او را صدا میکرد. بنابراین از روی اطاعت، سریع نزد او رفت و گفت: «بلی، گوش به فرمانم! زیرا که مرا خواندی.» عیلی گفت که او را صدا نکرده است! بعد از این که دو مرتبهٔ دیگر این اتفاق افتاد، عیلی متوجه شد که صدایی که سموئیل میشنید از طرف خداست. او به سموئیل گفت که چگونه به آن صدا پاسخ دهد و سموئیل نیز اطاعت کرد. اما چرا همان مرتبهٔ اول، یَهُوَه از طریق فرشتهای، خود را بر سموئیل آشکار نساخت؟ پاسخ این سؤال در کتاب مقدّس نیامده است، اما اتفاقات پس از آن واقعه نشان میدهد که یکی از دلایل اصلی آن، این بود که یَهُوَه ملاحظهٔ سموئیل جوان را کرد. چرا چنین میگوییم؟
یَهُوَه خدا، قادر مطلق و باملاحظه
۴ ۱سموئیل ۳:۱۱-۱۸ خوانده شود. در شریعت موسی آمده بود که بچهها باید به سالمندان، بهخصوص رهبران قوم احترام بگذارند. (خرو ۲۲:۲۸؛ لاو ۱۹:۳۲) آیا سموئیل صبح زود نزد عیلی رفت و با شجاعت پیام ناخوشایند داوری یَهُوَه را برای او بازگو کرد؟ خیر! کتاب مقدّس میگوید که سموئیل ‹میترسید رؤیا را برای عیلی بازگوید.› اما یَهُوَه برای عیلی آشکار ساخت که خود با سموئیل سخن گفته است. بنابراین عیلی پیشقدم شد و به سموئیل گفت: ‹از تمامی آنچه به تو گفته شده است، چیزی از من پنهان مدار.› سموئیل نیز اطاعت کرد و «همه چیز را به او گفت.»
گوهرهای روحانی
نکاتی از کتاب اول سموئیل
۳:۳—آیا سموئیل واقعاً در قدسالاقداس خوابید؟ خیر. سموئیل از خاندان قَهاتیان بود، یعنی لاویانی که کاهن نبودند. (۱تواریخ ۶:۳۳-۳۸) پس او اجازه نداشت حتی برای لحظهای هم داخل قدس شود. (اعداد ۴:۱۷-۲۰) تنها مکان مقدّسی که سموئیل میتوانست داخل آن شود صحن خیمهٔ یَهُوَه بود. در آنجا بود که میبایست بخوابد. ظاهراً عِیلِی نیز در گوشهای از صحن میخوابید. در کتاب مقدّس عبارتِ «جایی که تابوت خدا بود،» به خیمهٔ یَهُوَه اشاره میکند، نه قدسالاقداس.
۲۱-۲۷ فوریه
گنجهایی در کلام خدا | ۱سموئیل ۶-۸
«پادشاه شما کیست؟»
it-۲-E ص ۱۶۳ ¶۱
پادشاهی خدا
حدود ۴۰۰ سال بعد از خروج اسرائیلیان از مصر و بیشتر از ۸۰۰ سال بعد از بسته شدن عهد خدا با ابراهیم، اسرائیلیان درخواست کردند که مانند ملتهای دیگر پادشاهی داشته باشند. درخواست آنها نشان میداد که یَهُوَه را به عنوان پادشاهشان رد کرده بودند. (۱سم ۸:۴-۸) با این وجود، قوم طبق وعدهٔ خدا به ابراهیم و یعقوب منتظر برقراری یک پادشاهی بودند. درخواست آنها همچنین بر اساس موارد زیر بود: پیشگویی یعقوب در بستر مرگش در مورد یهودا، (پی ۴۹:۸-۱۰) سخنان یَهُوَه به اسرائیلیان بعد از خروجشان از مصر، (خر ۱۹:۳-۶) عهد شریعت، (تث ۱۷:۱۴، ۱۵) و پیامی که خدا از طریق بَلْعام نبی بیان کرده بود. (اعد ۲۴:۲-۷، ۱۷) به علاوه حَنّا مادر سموئیل، در دعا امیدش را به پادشاه منصوبشدهٔ خدا به زبان آورد. (۱سم ۲:۷-۱۰) با این حال، یَهُوَه در آن زمان «راز مقدّس» در مورد پادشاهیاش را کاملاً آشکار نکرده بود؛ مثلاً زمان برقراری، ترتیبات و محل برقراری آن را بیان نکرده بود. بنابراین قوم با این درخواستشان گستاخی کردند.
او هنگام یأس و نومیدی پایدار ماند
حال به پاسخ یَهُوَه به دعای سموئیل توجه کنید: «طبق درخواست آنها عمل کن، زیرا آنها مرا رد کردهاند نه تو را. آنها دیگر نمیخواهند من پادشاه ایشان باشم.» سموئیل از این پاسخ قوّت قلب یافت، اما اسرائیلیان با تصمیم خود واقعاً اهانت بزرگی در حق سلطان عالم یَهُوَه کردند! یَهُوَه به پیامبرش گفت که به قوم هشدار دهد که انتخاب پادشاهی از میان مردم، برای آنان به قیمت گرانی تمام خواهد شد. اما آنان با اصرار تمام گفتند: «ما پادشاه میخواهیم.» سموئیل که همواره مطیع یَهُوَه بود، آماده شد که با ریختن روغن بر سر پادشاه منتخب خدا، او را معرفی کند.—۱سموئیل ۸:۷-۱۹، ترجمهٔ تفسیری.
شایستگی حکمرانی یَهُوَه به اثبات رسیده است
۹ تاریخ قوم اسرائیل ثابت کرد که هشدار یَهُوَه کاملاً بجا بود. داشتن حکمرانی انسانی برای اسرائیلیان مشکلاتی جدّی به همراه آورد، به خصوص هنگامی که پادشاهان قوم، از قوانین یَهُوَه تخطّی میکردند. با توجه به این نمونه، جای تعجب نیست که تلاشهای بسیاری از حکمرانان بیگانه از خدا در جهت ایجاد شرایطی مطلوب و پایدار با شکست روبرو شده است. برخی دولتمردان برای ایجاد صلح و امنیت از خدا طلب کمک میکنند. اما کسی که مطیع شیوهٔ حکمرانی یَهُوَه نیست چگونه میتواند انتظار برکت از او را داشته باشد؟—مز ۲:۱۰-۱۲.
گوهرهای روحانی
چرا باید تعمید بگیریم؟
۱۳ عمل بازگشت ما باید قبل از تعمیدمان به عنوان شاهدان یَهُوَه صورت گیرد. بازگشت عملی داوطلبانه است. شخص آزادانه از صمیم قلب تصمیم میگیرد تا از مسیح پیروی نماید. چنین فردی طریق نادرستی را که در پیش داشت ترک میکند و مصمّم است هر آنچه خدا نیکو میداند انجام دهد. در کتاب مقدّس، افعال عبرانی و یونانیای که به واژهٔ بازگشت مربوط میشوند مفهوم برگشتن و چرخیدن را میرساند. این عمل بر رو کردن به خدا و بازگشت نمودن از راه خطا دلالت دارد. (۱پادشاهان ۸:۳۳، ۳۴) بازگشت مستلزم «اَعمال لایقهٔ توبه» میباشد. (اَعمال ۲۶:۲۰) باید از پرستش کاذب دوری کنیم، طبق فرمانهای خدا عمل نماییم و به یَهُوَه خدا تخصیص کامل نشان دهیم. (تثنیه ۳۰:۲، ۸-۱۰؛ ۱سموئیل ۷:۳) بازگشت، به تغییر طرزفکر، اهداف و شخصیّت ما میانجامد. (حِزْقِیال ۱۸:۳۱) اگر انسانیّت تازه را جانشین خصلتهای غیرخدایی کنیم «بازگشت» میکنیم.—اَعمال ۳:۱۹؛ اَفَسُسیان ۴:۲۰-۲۴؛ کُولُسیان ۳:۵-۱۴.
۲۸ فوریه–۶ مارس
گنجهایی در کلام خدا | ۱سموئیل ۹-۱۱
«شائول در ابتدا فروتن و متواضع بود»
با فروتنی محدودیتهایتان را در نظر بگیرید
۱۱ نمونهٔ شائول پادشاه را در نظر بگیرید. او در ابتدا جوانی فروتن بود و محدودیتهایش را در نظر میگرفت؛ تا حدّی که خود را شایستهٔ دریافت مسئولیتهای بیشتر نمیدانست. (۱سمو ۹:۲۱؛ ۱۰:۲۰-۲۲) اما با گذشت زمان، روحیهٔ گستاخی در شائول رخنه کرد. کمی پس از این که به عنوان پادشاه برگزیده شد، این خصوصیت او آشکار شد. یک بار که او منتظر سموئیل نبی بود، صبرش لبریز شد و بجای تکیه بر یَهُوَه، خودش دست به کار شد و قربانی تمامسوز را تقدیم کرد؛ در حالی که او اجازهٔ چنین کاری را نداشت! از این رو، دیگر مورد تأیید یَهُوَه نبود و در نهایت، پادشاهی از او گرفته شد. (۱سمو ۱۳:۸-۱۴) به راستی که باید از نمونهٔ شائول عبرت گیریم و هرگز گستاخانه عمل نکنیم.
روحیهٔ ازخودگذشتگی را حفظ کنید
۸ شرح حال شاؤل پادشاه نشان میدهد که خودخواهی روحیهٔ ازخودگذشتگی را تضعیف میسازد. شاؤل، پادشاهی خود را با نگرشی متواضعانه و فروتنانه نسبت به خود شروع کرد. (۱سمو ۹:۲۱) او با آن که پادشاه بود از مجازات اسرائیلیانی که بر ضدّ او سخن گفته بودند امتناع ورزید. (۱سمو ۱۰:۲۷) شاؤل پادشاه اسرائیلیان را به هدایت روح خدا در جنگ با عَمّونیان رهبری کرد و پیروز شد. سپس، پیروزی را فروتنانه به یَهُوَه نسبت داد.—۱سمو ۱۱:۶، ۱۱-۱۳.
ب۹۵-E ۱۵/۱۲ ص ۱۰ ¶۱
عَمّونیان—قومی که جواب خوبی را با بدی دادند
عَمّونیان مهربانی یَهُوَه را با خصومت پاسخ دادند. یَهُوَه تهدید آنها را نادیده نگرفت. «چون شائول این سخنان [ناحاش] را شنید، روح خدا بر او وزیدن گرفت و خشمش بهشدت افروخته شد.» شائول تحت هدایت روح خدا، ۳۳۰٬۰۰۰ مرد جنگی جمع کرد و کاملاً عَمّونیان را شکست داد، تا حدّی که «از ایشان دو تن در یک جا نماندند.»—۱سموئیل ۱۱:۶، ۱۱.
گوهرهای روحانی
نکاتی از کتاب اول سموئیل
۹:۹—منظور از این عبارت که «نبی امروز را سابق رائی میگفتند» چیست؟ این عبارت ممکن است بر این دلالت کند که چون انبیا در دوران سموئیل و پادشاهان، بسیار مشهور شده بودند، نام «رائی» به «نبی» تغییر یافته بود. سموئیل در میان آنها اوّلین نبی شناخته شده بود.—اَعمال ۳:۲۴.