کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • آف فصل ۱۱ ص ۱۸۴-‏۱۹۱
  • برای همیشه به زندگی خود معنا ببخشیم

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • برای همیشه به زندگی خود معنا ببخشیم
  • آیا آفریدگاری وجود دارد که به ما اهمیت بدهد؟‏
  • عنوان‌های فرعی
  • مطالب مشابه
  • روی آوردن به آفریدگار
  • معنای زندگی مبتنی بر معرفت
  • آفریدگار می‌تواند به زندگی تو معنا ببخشد
    برج دیده‌بانی ۱۹۹۹
  • آفریدگار خود را بشناسیم
    برج دیده‌بانی ۱۹۹۹
  • دربارهٔ نادیدنیها بیاموزیم
    سعادت—‏چگونه می‌توان آن را یافت؟‏
  • ایمانتان را به وجود آفریدگار قوی کنید
    برج دیده‌بانی (‏برای مطالعه در جماعات)‏ ۲۰۲۱
لینک‌های بیشتر
آیا آفریدگاری وجود دارد که به ما اهمیت بدهد؟‏
آف فصل ۱۱ ص ۱۸۴-‏۱۹۱

فصل ۱۱

برای همیشه به زندگی خود معنا ببخشیم

خبر دستاوردهای علمی در همه جا بگوش می‌رسد.‏ زیست‌شناسان،‏ اقیانوس‌شناسان،‏ و دیگر دانشمندان به دانش و معرفت انسان در مورد سیارهٔ ما و حیات بر روی آن می‌افزایند.‏ خارج از کرهٔ زمین،‏ منجمان و فیزیکدانان به مطالب بیشتری در مورد منظومهٔ شمسی،‏ ستارگان،‏ و حتی کهکشانهای دوردست دست می‌یابند.‏ اینها همه نمایانگر چیست؟‏

بسیاری از روشنفکران با نظر داوود،‏ پادشاه باستانی موافقند که می‌گوید:‏ «آسمان جلال خدا را بیان می‌کند و فلک از عمل دستهایش خبر می‌دهد.‏» (‏ مزمور ۱۹:‏۱‏)‏ درست است که شاید بعضی با این نظر موافق نباشند یا بگویند که نمی‌توان از آن اطمینان داشت.‏ اما حال که دلایل ارائه شده در این کتاب را بررسی کرده‌اید،‏ آیا برای اعتقاد به وجود آفریدگار و اینکه بانی عالم و حیات ماست،‏ مدرک کافی در اختیار ندارید؟‏

پولس رسول اظهار داشت:‏ «انسان از ابتدا،‏ آسمان و زمین و چیزهایی را که خدا آفریده،‏ دیده است و با دیدن آنها می‌تواند به وجود خدا و قدرت ابدی او پی ببرد.‏» (‏ رومیان ۱:‏⁠۲۰‏،‏ ترجمهٔ تفسیری )‏ به کمک مطالبی که در فصلهای پیش در مورد آفرینش مطرح کردیم بهتر می‌توان دید که ‹خدا چگونه است› و «صفات نادیدنی او» را درک کرد.‏ (‏ انجیل شریف )‏ ولی،‏ مشاهدهٔ اینکه خلقت مادی بازتابی از وجود آفریدگار است،‏ پایان موضوع نیست.‏ چرا؟‏

بسیاری از دانشمندان خود را وقف مطالعهٔ عالم می‌کنند،‏ اما با اینحال احساس پوچی آنها را رها نمی‌کند و نمی‌توانند معنایی پردوام برای زندگی بیابند.‏ برای مثال،‏ فیزیکدانی به نام استیون واینبرگ نوشت:‏ «هر چه عالم قابل‌درک‌تر می‌شود،‏ گویی بی‌معناتر جلوه می‌کند.‏» مجلهٔ ساینس در مورد نظر منجمی به نام آلن درسلِر نوشت:‏ «وقتی که پژوهشگران می‌گویند که کیهان‌شناسی معرف ‹ذهن› یا ‹دست‌خط› خداست،‏ به الوهیتْ چیزی را نسبت می‌دهند که شاید نهایتاً جنبهٔ کم‌اهمیت‌تر کیهان باشد،‏ یعنی ساختمان فیزیکی آن.‏» درسلِر خاطرنشان ساخت که موضوعی که از اهمیت بیشتری برخوردار است معنا و مفهوم وجود انسان است.‏ او نوشت:‏ «انسانها این اعتقاد کهنه را که بشریت از لحاظ مادی در مرکز جهان قرار دارد کنار نهاده‌اند،‏ اما باید به این عقیده بازگردند که ما انسانها محور معنا و مفهوم [زندگی] هستیم.‏»‏

روشن است که تک تک ما باید به معنای هستی خود بشدّت علاقمند باشیم.‏ اذعان کردن این موضوع که آفریدگار یا استادی طراح وجود دارد و ما به او متکی هستیم،‏ برای معنا بخشیدن به زندگی ما شاید کافی نباشد،‏ بویژه به این دلیل که عمرمان بنظر کوتاه می‌آید.‏ بسیاری از مردم با مکبثِ پادشاه یکی از شخصیتهای نمایشنامهٔ ویلیام شکسپیر هم‌آواز شده‌اند که می‌گوید:‏

‏«زندگی تنها سایه‌ای است گذرا؛‏ بازیگری بینواست

که ساعتی بر صحنه میخرامد و بشور و هیجان می‌آید

و سپس دیگر آوائی بگوش نمی‌رسد:‏ افسانه‌ای است

خشم‌آلوده و پرخروش که ابلهی حکایت می‌کند

و هیچ معنی ندارد.‏» —‏ مکبث،‏ پردهٔ پنجم،‏ مجلس پنجم،‏ (‏ ترجمهٔ عبدالرحیم احمدی)‏.‏

این سخنان به دل مردم سراسر دنیا می‌نشیند؛‏ اما وقتی آنها خود با بحرانی سخت روبرو می‌شوند،‏ باز هم شاید برای کمک به خدا متوسل شوند.‏ اِلیهُو،‏ مردی حکیم از روزگاران باستان،‏ گفت:‏ «از کثرت ظلمها فریاد برمی‌آورند .‏ .‏ .‏ و کسی نمی‌گوید که خدای آفرینندهٔ من کجا است .‏ .‏ .‏ [او] ما را از بهایم زمین تعلیم می‌دهد،‏ و از پرندگان آسمان حکمت می‌بخشد.‏» —‏ ایوب ۳۵:‏⁠۹-‏۱۱‏.‏

سخنان الیهو تأکیدکنندهٔ آن است که ما انسانها محور حقیقی معنای زندگی نیستیم.‏ بلکه آفریدگار بزرگ ما این محور است،‏ و هر گونه معنا و مفهوم واقعی هستیِ ما منطقاً او را شامل شده و متکی به اوست.‏ برای یافتن معنای زندگی و رضایت عمیقی که با خود به همراه می‌آورد،‏ لازم است که آفریدگار را بشناسیم و زندگی خود را با خواست او هماهنگ سازیم.‏

روی آوردن به آفریدگار

موسی چنین کرد.‏ او به نحو واقع‌بینانه‌ای اذعان کرد:‏ «ایّام عمر ما هفتاد سال است،‏ و اگر از بُنیه،‏ هشتاد سال باشد.‏ لیکن فخر آنها محنت و بطالت است.‏» این نتیجه‌گیری سبب بروز اندوه و بدبینی در موسی نشد بلکه او را یاری کرد تا ارزش روی آوردن به آفریدگار را دریابد.‏ او در دعایی گفت:‏ «ما را تعلیم ده تا ایام خود را بشماریم تا دل خردمندی را حاصل نماییم.‏ صبحگاهان ما را از رحمت خود سیر کن تا تمامی عمر خود ترنم و شادی نماییم.‏ جمال خداوند خدای ما بر ما باد.‏» —‏ مزمور ۹۰:‏۱۰،‏ ۱۲،‏ ۱۴،‏ ۱۷‏.‏

‏‹صبحگاهان سیر شدن.‏› ‹تمامی عمر ترنم و شادی نمودن.‏› ‹جمال خداوند بر ما بودن.‏›‏ آیا چنین عباراتی نمایانگر آن نیست که شخص به معنای واقعی زندگی دست یافته است —‏ معنایی که به ذهن اغلب مردم نمی‌آید؟‏

با درک موقعیت خود در برابر آفریدگار می‌توانیم قدم بزرگی در این راه برداریم.‏ دانش روزافزون بشر دربارهٔ عالم شاید بتواند به ما کمک کند.‏ داوود پرسید:‏ «چون به آسمان تو نگاه کنم که صنعت انگشتهای تو است،‏ و به ماه و ستارگانی که تو آفریده‌ای،‏ پس انسان چیست که او را به یاد آوری،‏ و بنی آدم که از او تفقد نمایی؟‏» —‏ مزمور ۸:‏⁠۳،‏ ۴‏.‏

تنها کافی نیست که دریابیم یَهُوَه خورشید و ماه و ستارگان را آفریده و سپس موجب شکوفایی حیات و شالودهٔ آن گشته است.‏ (‏ نحمیا ۹:‏۶؛‏ مزمور ۲۴:‏۲؛‏ اشعیا ۴۰:‏۲۶؛‏ ارمیا ۱۰:‏۱۰،‏ ۱۲‏)‏ همانطور که پیش از آن دیدیم،‏ نام بی‌همتای یَهُوَه نشانگر آن است که او خدایی بامقصود است و تنها کسی است که می‌تواند ارادهٔ خود را بطور کامل به انجام برساند.‏

اشعیا نوشت:‏ «خدا است که زمین را سرشت و ساخت و آن را استوار نمود و آن را عبث نیافرید بلکه به جهت سکونت مصوّر نمود.‏» سپس اشعیا به نقل از یَهُوَه نوشت:‏ «من یَهُوَه هستم و دیگری نیست.‏» (‏ اشعیا ۴۵:‏۱۸‏)‏ و پولس بعدها در مورد همکیشان مسیحی خود گفت:‏ «صنعت او هستیم،‏ آفریده شده در مسیح عیسی برای کارهای نیکو.‏» محور اصلی این «کارهای نیکو» آن است که «حکمتِ گوناگون خدا .‏ .‏ .‏ بر حسب تقدیر ازلی [او]» را بشناسانیم.‏ (‏ افسسیان ۲:‏⁠۱۰؛‏ ۳:‏⁠۸-‏۱۱‏)‏ ما می‌توانیم و منطقاً باید با آفریدگار ارتباط داشته باشیم و در پی آموختن مقصود وی و همراهی با آن باشیم.‏ —‏ مزمور ۹۵:‏⁠۳-‏۶‏.‏

آگاهی ما از اینکه آفریدگاری مهربان و دلسوز وجود دارد،‏ باید ما را وادارد تا دست به عمل بزنیم.‏ برای مثال،‏ به رابطه‌ای که بین داشتن چنین آگاهیی و طرز رفتارمان با دیگران وجود دارد توجه کنید.‏ «هر که بر فقیر ظلم کند آفرینندهٔ خود را حقیر می‌شمارد،‏ و هر که بر مسکین ترحّم کند او را تمجید می‌نماید.‏» «آیا یک خدا ما را نیافریده است؟‏ پس چرا عهد پدران خود را بی‌حرمت نموده،‏ با یکدیگر خیانت می‌ورزیم؟‏» (‏ امثال ۱۴:‏۳۱؛‏ ملاکی ۲:‏⁠۱۰‏)‏ بدین ترتیب،‏ آگاهی از اینکه آفریدگاری وجود دارد که به ما اهمیت می‌دهد،‏ باید ما را برانگیزد تا ما نیز به دیگران اهمیت بدهیم.‏

برای انجام این کار تنها و بی‌یاور نیستیم.‏ آفریدگار می‌تواند به یاری ما بیاید.‏ با اینکه یَهُوَه در حال حاضر دست به آفرینش‌های جدید زمینی نمی‌زند،‏ اما می‌توان گفت که هنوز از طریق دیگری به آفرینش مشغول است.‏ او به نحو فعالانه و ثمربخش انسانهایی را که جویای راهنمایی او هستند،‏ یاری و اعانت می‌کند.‏ داوود پس از ارتکاب گناه درخواست کرد:‏ «ای خدا دل طاهر در من بیافرین و روح مستقیم در باطنم تازه بساز.‏» (‏ مزمور ۵۱:‏۱۰؛‏ ۱۲۴:‏۸‏)‏ کتاب مقدس مسیحیان را ترغیب می‌کند که ‹انسانیّت [یا شخصیت] کهنه را› که به قالب دنیای پیرامونشان درآمده ‹از خود بیرون کنند› و ‹انسانیّت [یا شخصیت] تازه را که به صورت خدا .‏ .‏ .‏ است بپوشند.‏› (‏ افسسیان ۴:‏⁠۲۲-‏۲۴‏)‏ یَهُوَه می‌تواند دلی تازه در انسانها بوجود آورد،‏ به عبارت دیگر آنها را یاری کند تا شخصیتی مشابه شخصیت او پرورش دهند.‏

اما اینها همه فقط گامهای مقدماتی می‌باشند.‏ باید عمیقتر به موضوع نگاه کرد.‏ پولس خطاب به گروهی از اهالی دانای آتن گفت:‏ ‹خدایی که جهان و آنچه در آن است آفرید،‏ .‏ .‏ .‏ زمانهای معیّن .‏ .‏ .‏ را مقرّر فرمود،‏ تا [انسانها] خدا را طلب کنند که شاید او را تفحّص کرده،‏ بیابند،‏ با آنکه از هیچ یکی از ما دور نیست.‏› —‏ اعمال ۱۷:‏۲۴-‏۲۷‏.‏

معنای زندگی مبتنی بر معرفت

از آنچه بررسی کردیم،‏ بروشنی برمی‌آید که آفریدگار از طریق خلقت مادی و کلام وحی‌شده‌اش یعنی کتاب مقدس،‏ اطلاعات فراوانی در اختیار ما قرار داده است.‏ او ما را تشویق می‌کند تا معرفت و بصیرت خویش را بالا بریم،‏ و حتی پیشگویی می‌کند که زمانی فرا خواهد رسید که «جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهایی که دریا را می‌پوشاند.‏» —‏ اشعیا ۱۱:‏۹؛‏ ۴۰:‏۱۳،‏ ۱۴‏.‏

خواست آفریدگار آن نیست که توانایی فراگیری و بهبودی ما فقط به ۷۰ یا ۸۰ سال عمر محدود شود.‏ این مطلب را می‌توانید در یکی از معروفترین گفته‌های عیسی ببینید:‏ «خدا جهان را اینقدر محبّت نمود که پسر یگانهٔ خود را داد تا هر که بر او ایمان آورد هلاک نگردد بلکه حیات جاودانی یابد.‏» —‏ یوحنا ۳:‏⁠۱۶‏.‏

‏«حیات جاودانی.‏» این زندگی زاییدهٔ وهم و خیال نیست.‏ بلکه،‏ مفهومِ تداومِ بی‌پایانِ زندگی با آنچه آفریدگار به نخستین نیاکان ما،‏ آدم و حَوّا،‏ ارزانی داشت،‏ مطابقت می‌کند.‏ این مفهوم هم با حقایق علمی دربارهٔ ساختار و توانایی مغزمان هماهنگی دارد و هم با آموزشهای عیسی مسیح.‏ برخورداری انسان از زندگی جاودانی در کانون پیام عیسی قرار دارد.‏ او در آخرین شبی که بر روی زمین با رسولانش گذراند گفت:‏ «حیات جاودانی این است که تو را خدای واحِد حقیقی و عیسی مسیح را که فرستادی بشناسند.‏» —‏ یوحنا ۱۷:‏۳‏.‏

همانطور که در فصل پیش بدان اشاره شد،‏ وعدهٔ عیسی در مورد حیات جاودانی برای میلیونها نفر همین جا بر روی زمین واقعیت خواهد یافت.‏ لازم به توضیح نیست که داشتن چنین چشم‌اندازی می‌تواند به زندگی فرد بنحو گسترده‌ای معنا ببخشد.‏ رسیدن به آن مستلزم برقراری رابطه‌ای نزدیک با خداست.‏ چنین رابطه‌ای در حال حاضر نیز پایه و اساس رسیدن به زندگی بی‌پایان است.‏ دورنمایی را که چنین زندگیی در مقابل شما می‌گشاید تصور کنید:‏ آموختن،‏ سیاحت و کاوش،‏ و کسب تجربه —‏ اینها همه بدون هیچ محدودیت زمانی،‏ محدودیتی که در حال حاضر بدلیل بیماری و مرگ بدان دچاریم.‏ (‏ با اشعیا ۴۰:‏۲۸ مقایسه شود.‏)‏ شما با داشتن چنین زندگیی چه کارهایی می‌توانید یا می‌خواهید بکنید؟‏ شما خود بهتر از هر کسی به علایق خود واقفید.‏ آیا آرزوی پرورش استعدادهایتان،‏ و کاوش برای یافتن پاسخ پرسشهایتان را در دل دارید؟‏ دنبال کردن این کارها معنایی والاتر به زندگی شما خواهد بخشید!‏

پولس با اطمینان فرا رسیدن زمانی را پیش‌بینی کرد که در طی آن ‹خلقت از قید فساد خلاصی خواهد یافت تا در آزادی جلال فرزندان خدا شریک شود.‏› (‏ رومیان ۸:‏⁠۲۱‏)‏ کسانی که به این آزادی دست می‌یابند،‏ در واقع از جلال خدا،‏ به معنای واقعی زندگی در حال حاضر و به معنای دائمی زندگی در آینده دست یافته‌اند.‏ —‏ مکاشفه ۴:‏⁠۱۱‏.‏

شاهدان یَهُوَه در سراسر جهان این موضوع را مورد مطالعه قرار داده‌اند.‏ آنان معتقدند که آفریدگاری وجود دارد که به آنها و به شما اهمیت می‌دهد.‏ آنها آماده‌اند تا به دیگران برای دستیابی به معنایی استوار در زندگی کمک کنند.‏ خواهشمندیم که در این باره با آنها مشورت کنید.‏ انجام چنین کاری برای همیشه به زندگی شما معنا خواهد بخشید!‏

‏[کادر در صفحهٔ ۱۸۵]‏

خدا به چه مفهومی؟‏

استیون واینبرگ،‏ که بدلیل کارهایش در زمینهٔ نیروهای اساسی برندهٔ جایزهٔ نوبل شد،‏ اظهار داشت:‏ «دانشمندان و دیگران گاهی کلمهٔ ‹خدا› را به مفهوم چیزی انتزاعی و مجرد بکار می‌برند و بسختی می‌توان تفاوتی بین آن و قوانین طبیعت مشاهده کرد.‏» سپس اضافه می‌کند:‏

«به نظر من برای آنکه کلمهٔ ‹خدا› فایده‌ای داشته باشد،‏ باید مفهومی که از آن استنباط می‌کنیم،‏ خدایی باعلاقه،‏ آفریدگار و قانون‌گذاری باشد که نه تنها قوانین طبیعت و عالم را وضع کرده بلکه معیارهایی نیز برای نیک و شر قرار داده است،‏ شخصیتی که به اعمال ما توجه دارد،‏ خلاصه بگوییم چیزی که شایستهٔ پرستش باشد.‏ .‏ .‏ .‏ این خدایی است که برای مردان و زنان سراسر تاریخ مطرح بوده است.‏» —‏ «رؤیاهای یک فرضیهٔ نهایی»،‏ انگلیسی.‏

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۸۷]‏

قطع نظر از طولِ عمر انسان،‏ موسی دریافت که معنای واقعی زندگی را باید نزد آفریدگار جُست

‏[تصویر در صفحهٔ ۱۹۰]‏

دستیابی به معنایی پابرجا در زندگی امکانات فراوان دیگری را فراهم می‌آورد

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی