کتابخانهٔ آنلاین نشریات شاهدان یَهُوَه
کتابخانهٔ آنلاین
نشریات شاهدان یَهُوَه
فارسی
  • کتاب مقدّس
  • نشریات
  • جلسات
  • ب۹۷ ۱/‏۳ ص ۸-‏۱۳
  • آیا مقصودی در زندگی داری؟‏

ویدیویی برای انتخاب شما موجود نیست.

متأسفانه، پخش ویدیو ممکن نیست.

  • آیا مقصودی در زندگی داری؟‏
  • برج دیده‌بانی ۱۹۹۷
  • عنوان‌های فرعی
  • مطالب مشابه
  • سرچشمهٔ بی‌همتای بینش
  • هدف از زندگی با در نظر داشتن دوره‌های آن
  • وقت آن است که نامی نیک برای خود بسازیم
  • ‏«تمامئ تکلیف انسان»‏
    برج دیده‌بانی ۱۹۹۷
  • آیا از اعمال نیکش الگو برمی‌دارید یا از اعمال بد وی؟‏
    برج دیده‌بانی ۲۰۱۱
  • سلیمان پادشاهی حکیم
    کتاب مقدّس—‏موضوع آن چیست؟‏
  • از زندگیتان کمال استفاده را ببرید
    برج دیده‌بانی ۱۹۹۸
لینک‌های بیشتر
برج دیده‌بانی ۱۹۹۷
ب۹۷ ۱/‏۳ ص ۸-‏۱۳

آیا مقصودی در زندگی داری؟‏

‏«در دل خود غور کردم .‏ .‏ .‏ تا ببینم که برای بنی آدم چه چیز نیکو است که آنرا .‏ .‏ .‏ در تمامئ ایّام عُمر خود بعمل آورند.‏»‏‏—‏جامعه ۲:‏۳‏.‏

۱،‏ ۲.‏ چرا توجه بجا به منافع شخصی کار اشتباهی نیست؟‏

ما به خودمان توجه داریم،‏ آیا اینطور نیست؟‏ این امری معمولی است.‏ به همین خاطر روزانه غذا می‌خوریم،‏ وقتی خسته‌ایم استراحت می‌کنیم،‏ و دلمان می‌خواهد با دوستان و عزیزانمان باشیم.‏ و گاهی به بازی یا شنا و یا کارهای دیگری که مورد علاقه‌مان است می‌پردازیم،‏ که این خود نشانگر توجه بجایی است که به خود مبذول می‌داریم.‏

۲ این توجه و رسیدگی به منفعت شخصیمان با آنچه که سلیمان با الهام از خدا نوشت هم‌آهنگی دارد:‏ «برای انسان چیزی بهتر از این نیست که بخورد و بنوشد و از دسترنج خود لذت ببرد.‏» سلیمان سپس با توجه به تجربیات خود می‌افزاید:‏ «این لذت را خداوند به انسان می‌بخشد،‏ زیرا انسان جدا از او نمی‌تواند بخورد و بنوشد و لذت ببرد.‏»—‏جامعه ۲:‏۲۴،‏ ۲۵‏،‏ ترجمهٔ تفسیری‏.‏

۳.‏ برای بسیاری از مردم چه پرسش‌های گیج‌کننده‌ای بی‌جواب مانده‌اند؟‏

۳ با وجود این همهٔ ما می‌دانیم که زندگی فقط خوردن،‏ نوشیدن،‏ خوابیدن،‏ و انجام چند کار نیکو نیست.‏ بلکه در زندگی درد،‏ یأس و نگرانی نیز وجود دارد.‏ و گویی آنچنان غرق کارهای خود هستیم که وقتی برای تعمق بر روی معنای زندگی برایمان باقی نمانده است.‏ آیا برای تو نیز چنین است؟‏ وِرمُنت رُیستِر سردبیر اسبق وال اِستریت ژورنال پس از اشاره به توسعهٔ دانش و فنون بشر،‏ نوشت:‏ «موضوع عجیب اینجاست که تفکر و اندیشهٔ بشر در مورد مشکلات و مکانش در عالم از ابتدا تاکنون چندان پیشرفتی نکرده است.‏ هنوز هم با این پرسشها که چه کسی هستیم؛‏ چرا وجود داریم و به کجا می‌رویم،‏ روبرو هستیم.‏»‏

۴.‏ چرا همهٔ ما باید بخواهیم پاسخ به پرسش‌هایی را که به ما مربوط می‌شوند بیابیم؟‏

۴ تو خود به این پرسش‌ها چگونه پاسخ می‌دهی:‏ چه کسی هستیم؟‏ چرا وجود داریم؟‏ و به کجا می‌رویم؟‏ آقای رُیستِر در ماه ژوئیهٔ گذشته چشم از جهان فرو بست.‏ آیا گمان می‌کنی تا آن هنگام توانسته بود پاسخی قانع‌کننده برای این پرسش‌ها بیابد؟‏ مشخص‌تر بگوییم،‏ آیا اصلاً راهی وجود دارد که تو بتوانی به این پاسخ‌ها دست یابی؟‏ و این کار چگونه می‌تواند تو را یاری کند تا به زندگیی سعادتمندانه‌تر و پرمعناتر برسی؟‏ بگذار ببینیم.‏

سرچشمهٔ بی‌همتای بینش

۵.‏ برای آنکه بصیرت لازم را برای یافتن معنای زندگی کسب کنیم،‏ چرا باید به خدا روی آوریم؟‏

۵ اگر بخواهیم به تنهایی مقصود زندگی را بیابیم،‏ یا موفقیت ناچیزی خواهیم داشت و یا یکسره شکست خواهیم خورد،‏ درست مانند بسیاری از مردان و زنانی که حتی دارای معلومات و تجربیات وسیعی بودند.‏ اما ما تنها نیستیم.‏ آفریدگارمان به یاری‌مان آمده است.‏ آیا فکر نمی‌کنی او که «از ازل تا بأبد» وجود داشته و از عالم و تاریخ،‏ آگاهی کامل دارد،‏ سرچشمهٔ غائی بینش و حکمت باشد؟‏ (‏مزمور ۹۰:‏۱،‏ ۲‏)‏ او آفرینندهٔ انسان‌هاست و شاهد همهٔ تجربیات آنان بوده است،‏ بنابراین برای کسب بینش و بصیرت باید به او رو آوریم نه به انسانهای ناکامل که معرفت و بینشی محدود دارند.‏—‏مزمور ۱۴:‏۱-‏۳؛‏ رومیان ۳:‏۱۰-‏۱۲‏.‏

۶.‏ الف)‏ آفریدگار چگونه بینش لازم را برای ما فراهم می‌آورد؟‏ ب)‏ نقش سلیمان در این میان چیست؟‏

۶ آفریدگار معنای زندگی را مستقیماً به ما الهام نمی‌کند،‏ بلکه کلام الهام‌شدهٔ خود را در اختیار ما می‌گذارد که سرچشمهٔ حکمت و بصیرت است.‏ (‏مزمور ۳۲:‏۸؛‏ ۱۱۱:‏۱۰‏)‏ خصوصاً کتاب جامعه در این زمینه ارزشمند است.‏ محتویات این کتاب از جانب خدا به نویسندهٔ آن الهام شده است،‏ از اینرو «حکمت سلیمان از حکمت تمامئ مشرق .‏ .‏ .‏ زیاده بود.‏» (‏۱پادشاهان ۳:‏۶-‏۱۲؛‏ ۴:‏۳۰-‏۳۴‏)‏ «حکمت سلیمان» ملکه‌ای را که برای ملاقات وی آمده بود آنچنان تحت تأثیر قرار داد که گفت آنچه که در مورد حکمت سلیمان شنیده است تنها نیمی از واقعیت است و خوشا به حال کسانی که آن را می‌شنوند.‏a (‏۱پادشاهان ۱۰:‏۴-‏۸‏)‏ ما نیز می‌توانیم با کمک سلیمان به حکمت الهی آفریدگارمان پی ببریم و از بصیرت و خوشی بهره‌مند شویم.‏

۷.‏ الف)‏ سلیمان دربارهٔ اغلب فعالیت‌هایی که در زیر آسمان انجام می‌گیرد به چه نتیجه‌ای رسید؟‏ ب)‏ چه امری نشان می‌دهد که ارزیابی‌های سلیمان واقع‌بینانه هستند؟‏

۷ کتاب جامعه منعکس‌کنندهٔ حکمتی خدادادی است که بر ذهن و دل سلیمان تأثیر گذارده بود.‏ سلیمان وقت،‏ امکانات و بصیرت آزمودن «هر چیزیکه زیر آسمان کرده میشود» را داشت.‏ برداشت او از اغلب این کارها آن بود که «بطالت و در پی باد زحمت کشیدن است،‏» این ارزیابی الهی است و باید در هنگام تفکر در مورد مقصود زندگی آن را در نظر داشته باشیم.‏ (‏جامعه ۱:‏۱۳،‏ ۱۴،‏ ۱۶‏)‏ سخنان سلیمان صریح و بی‌پرده و همراه با واقع‌بینی است.‏ مثلاً،‏ به سخنان او در جامعه ۱:‏۱۵،‏ ۱۸ بیندیش.‏ می‌دانیم که انسان در طی سده‌ها انواع و اقسام حکومت‌ها را آزموده و گاهی حتی با حسن‌نیت در پی حل مشکلات و بهبود زندگی جامعه برآمده است.‏ اما آیا هیچیک از این حکومتها واقعاً توانسته‌اند کارهای «کج» این سیستم ناقص را راست گردانند؟‏ و ممکن است مشاهده کرده باشی که هر چه فرد معلوماتش بیشتر باشد سریع‌تر درمی‌یابد که اصلاح کامل همهٔ کارها در طول عمر یک نفر امکان‌پذیر نیست.‏ آگاهی از این امر برای بسیاری از افراد یأس‌آور است،‏ اما لزومی ندارد که ما را نیز مأیوس کند.‏

۸.‏ چه دوره‌هایی در طبیعت از مدتها پیش ادامه داشته‌اند؟‏

۸ نکتهٔ دیگری که وجود دارد دوره‌های مکرر طبیعی است که بر ما اثر می‌گذارند،‏ همچون طلوع و غروب خورشید یا حرکات باد و آبها.‏ چنین دوره‌هایی در روزگار موسی،‏ سلیمان،‏ ناپلئون و اجداد ما نیز وجود داشته‌اند.‏ و در آینده نیز ادامه خواهند یافت.‏ به همین شکل «نسلها [نیز] یکی پس از دیگری می‌آیند و می‌روند.‏» (‏جامعه ۱:‏۴-‏۷‏،‏ ترجمهٔ تفسیری )‏ از دریچهٔ چشم بشر زندگی تغییر چندانی نکرده است.‏ فعالیت‌ها،‏ امیدها،‏ بلندپروازی‌ها،‏ و دست‌آوردهای مردمان روزگاران گذشته همچون مردمان روزگار ما بوده‌اند.‏ حتی افرادی که از دید انسان‌ها پرآوازه یا قابل و یا از زیبایی برخوردار بوده‌اند،‏ حالا کجا هستند؟‏ رفته و فراموش شده‌اند.‏ این دیدگاهی بیمارگونه و تاریک نیست.‏ مردم غالباً حتی نام یا محل تولد یا دفن پدر جد یا مادر جد خود را هم نمی‌دانند.‏ پس می‌توان دید که چرا سلیمان با واقع‌بینی کارها و تلاش‌های بشر را پوچ و باطل می‌داند.‏—‏جامعه ۱:‏۹-‏۱۱‏.‏

۹.‏ چگونه کسب بینشی واقع‌بینانه از وضعیت بشر می‌تواند برای ما مفید باشد؟‏

۹ این بینش الهی دربارهٔ وضعیت بنیادی انسان نباید ما را مأیوس سازد،‏ بلکه باید تأثیری مثبت بر ما گذارده،‏ ما را وادارد تا به اهداف یا فعالیت‌هایی که بزودی از میان رفته و فراموش خواهند شد وقع بیهوده ننهیم.‏ این بینش باید ما را یاری کند تا بتوانیم ارزیابی کنیم که از زندگی چه چیزی عایدمان می‌شود و در پی چه هستیم.‏ مثلاً بجای ریاضت‌کشی،‏ می‌توانیم از خوردن و نوشیدن در حد اعتدال لذت ببریم.‏ (‏جامعه ۲:‏۲۴‏)‏ همانطور که خواهیم دید،‏ نتیجه‌گیری سلیمان بسیار مثبت و خوش‌بینانه است.‏ می‌توان آن را چنین خلاصه کرد که ما باید عمیقاً رابطهٔ خود را با آفریدگارمان ارج نهیم،‏ او می‌تواند ما را مدد کند تا به آینده‌ای بامقصود و سعادتی جاودانی دست یابیم.‏ سلیمان با تأکید می‌گوید:‏ «پس ختم تمام امر را بشنویم.‏ از خدا بترس و اوامر او را نگاه دار چونکه تمامئ تکلیف انسان این است.‏»—‏جامعه ۱۲:‏۱۳‏.‏

هدف از زندگی با در نظر داشتن دوره‌های آن

۱۰.‏ سلیمان انسان‌ها را از چه نظر با حیوانات مقایسه می‌کند؟‏

۱۰ حکمت الهی که در کتاب جامعه منعکس است می‌تواند ما را یاری کند تا مقصود زندگی را بیابیم.‏ به چه طریق؟‏ به این طریق که سلیمان با واقع‌بینی بر حقایق دیگری که ما شاید بندرت در مورد آنها فکر کنیم پرداخته است.‏ یکی از این حقایق شباهت‌های موجود بین انسان و حیوان است.‏ عیسی پیروان خود را به گوسفند تشبیه می‌کند،‏ اما مردم معمولاً دوست ندارند که با حیوانات مقایسه شوند.‏ (‏یوحنا ۱۰:‏۱۱-‏۱۶‏)‏ با این حال سلیمان حقایق غیر قابل انکاری را مطرح می‌سازد و می‌گوید:‏ ‹خدا ایشانرا [بنی آدم] می‌آزماید و تا خود ایشان بفهمند که مثل بهایم [حیوانات] میباشند.‏ زیرا که وقایع بنی‌آدم مثل وقایع بهایم است برای ایشان یک واقعه است چنانکه این میمیرد بهمانطور آن نیز میمیرد .‏ .‏ .‏ انسان بر بهایم برتری ندارد چونکه همه باطل هستند .‏ .‏ .‏ همه از خاک هستند و همه بخاک رجوع مینمایند.‏›—‏جامعه ۳:‏۱۸-‏۲۰‏.‏

۱۱.‏ الف)‏ چگونه می‌توان به طور نمونه دورهٔ زندگی یک حیوان را توصیف کرد؟‏ ب)‏ نظرت دربارهٔ این تحلیل چیست؟‏

۱۱ به یکی از حیواناتی که از تماشای آن لذت می‌بری فکر کن،‏ مثلاً بزکوهی یا خرگوش.‏ (‏تثنیه ۱۴:‏۷؛‏ مزمور ۱۰۴:‏۱۸‏)‏ یا سنجاب را تصور کن؛‏ بیش از ۳۰۰ نوع مختلف از این حیوان در سراسر دنیا وجود دارد.‏ دورهٔ زندگی این حیوان چگونه می‌گذرد؟‏ مادر او پس از تولدش چند هفته‌ای از او نگهداری می‌کند.‏ خیلی زود بدنش پوشیده از مو می‌شود و می‌تواند از لانه خارج شود.‏ شاید او را در حالی که برای یافتن غذا تمرین می‌کند،‏ مشغول جست و خیز دیده باشی.‏ اما اغلب اوقات به نظر می‌آید که فقط مشغول بازی‌گوشی است و از کودکی خود لذت می‌برد.‏ حدود یک سالگی،‏ برای خود جفت پیدا می‌کند.‏ پس از آن باید لانه یا آشیانه‌ای بسازد و از فرزندانش مراقبت کند.‏ اگر توت،‏ میوه‌های مغزدار و دانه به حد کافی پیدا کند،‏ خانواده‌اش فربه شده و وقتی برای وسعت دادن به خانه‌شان پیدا می‌کنند.‏ ولی پس از چند سال پیر شده و امکان اینکه قربانی حوادث و یا بیمار شود بیشتر می‌شود.‏ حدود ده سالگی می‌میرد.‏ با کمی تفاوت،‏ تقریباً همهٔ انواع سنجاب‌ها دورهٔ زندگی خود را به این شکل سپری می‌کنند.‏

۱۲.‏ الف)‏ حقیقتاً چرا دورهٔ زندگی بسیاری از انسانها شبیه حیوانات است؟‏ ب)‏ اگر دوباره حیوانی را که در نظر گرفته بودیم ببینیم می‌توانیم به چه موضوعی بیندیشیم؟‏

۱۲ برای اغلب مردم عادیست که حیوانات دارای چنین دورهٔ زندگیی باشند و کسی انتظار ندارد که یک سنجاب مقصودی در زندگی داشته باشد.‏ با این حال زندگی بسیاری از انسانها فرق چندانی با این ندارد،‏ آیا اینطور نیست؟‏ پس از تولد از آنها در دوران نوزادی نگاهداری می‌شود.‏ غذا می‌خورند،‏ رشد می‌کنند و در سنین کودکی بازی می‌کنند.‏ چیزی نمی‌گذرد که بالغ می‌شوند،‏ همسری پیدا می‌کنند و خانه و وسیلهٔ امرار معاش برای خود دست و پا می‌کنند.‏ اگر زندگی موفقی داشته باشند،‏ خانواده‌شان فربه می‌شود و خانهٔ (‏آشیانهٔ)‏ خود را توسعه می‌دهند تا فرزندان خود را در آن پرورش دهند.‏ اما سالها بسرعت می‌گذرند و پیری به سراغشان می‌آید.‏ و پس از حدود ۷۰ یا ۸۰ سال زندگی پر از «محنت و بطالت،‏» یا حتی پیش از آن،‏ از دنیا می‌روند.‏ (‏مزمور ۹۰:‏۹،‏ ۱۰،‏ ۱۲‏)‏ اگر دوباره سنجابی (‏یا هر حیوان دیگری که در نظر داری)‏ را دیدی می‌توانی دربارهٔ این حقایق بیندیشی.‏

۱۳.‏ چه واقعه‌ای در انتظار هم حیوان و هم انسان است؟‏

۱۳ می‌توانیم درک کنیم که چرا سلیمان زندگی انسانها را با بهایم یا حیوانات مقایسه کرد.‏ او نوشت:‏ «برای هر چیز زمانی است .‏ .‏ .‏ وقتی برای ولادت و وقتی برای موت.‏» واقعهٔ آخری،‏ یعنی مرگ،‏ برای انسان و حیوان هر دو پیش می‌آید،‏ «چنانکه این میمیرد بهمانطور آن نیز میمیرد.‏» سپس اضافه کرد:‏ «همه از خاک هستند و همه بخاک رجوع مینمایند.‏»—‏جامعه ۳:‏۱،‏ ۲،‏ ۱۹،‏ ۲۰‏.‏

۱۴.‏ چگونه برخی از افراد تلاش می‌کنند تا دورهٔ معمول زندگی را تغییر دهند،‏ ولی نتیجهٔ آن چیست؟‏

۱۴ لزومی ندارد که این ارزیابی واقع‌بینانه را مأیوس‌کننده بدانیم.‏ درست است برخی از افراد سعی می‌کنند با وضعیت مقابله کنند،‏ مثلاً بیشتر از حد معمول کار می‌کنند تا از لحاظ مالی از والدین خود بهتر زندگی کنند.‏ ممکن است بیشتر در پی تحصیلات باشند تا سطح زندگی خود را بالاتر برند و در عین حال درک خود را از زندگی وسعت بخشند.‏ یا ممکن است به تمرین بدنی یا رژیم غذایی توجه کنند تا از سلامتی بیشتر و عمر کمی طولانی‌تر برخوردار شوند.‏ این تلاش‌ها می‌توانند تا حدی سودمند باشند.‏ اما چه کسی می‌تواند تضمین کند که چنین تلاش‌هایی موفقیت‌آمیز خواهند بود؟‏ و اگر هم موفقیت‌آمیز باشند تا چه مدت؟‏

۱۵.‏ چه ارزیابی صریحی در مورد زندگی اغلب افراد صادق است؟‏

۱۵ سلیمان پرسید:‏ «چونکه چیزهای بسیار هست که بطالترا میافزاید پس انسانرا چه فضیلت است؟‏ زیرا کیست که بداند چه چیز برای زندگانئ انسان نیکو است در مدّت ایّام حیات باطل وی که آنها را مثل سایه صرف مینماید؟‏ و کیست که انسانرا از آنچه بعد از او زیر آفتاب واقع خواهد شد مخبر سازد؟‏» (‏جامعه ۶:‏۱۱،‏ ۱۲‏)‏ با توجه به اینکه مرگ تلاش‌های فرد را تقریباً به طور ناگهانی پایان می‌دهد،‏ آیا کوشش برای کسب مال بیشتر یا دنبال کردن دوره‌های طولانی تحصیلی به این منظور،‏ واقعاً سودی به همراه دارد؟‏ و از آنجا که زندگی دمی بیش نیست و همانند سایه در گذر است،‏ بسیاری از مردم درمی‌یابند که در صورت شکست،‏ وقتی برای تغییر جهت دادن و دنبال کردن هدف انسانی دیگر وجود ندارد؛‏ همچنین هیچکس نمی‌تواند تضمین کند که آیندهٔ فرزندانش «بعد از او» چگونه خواهد بود.‏

وقت آن است که نامی نیک برای خود بسازیم

۱۶.‏ الف)‏ ما چه باید بکنیم که حیوانات قادر به انجام آن نیستند؟‏ ب)‏ چه حقیقت دیگری باید طرز تفکر ما را تحت تأثیر قرار دهد؟‏

۱۶ انسانها بر خلاف حیوانات می‌توانند از خود بپرسند ‹معنای هستی من چیست؟‏ آیا این هستی فقط یک دورهٔ تعیین‌شده است که آغاز آن تولد،‏ و پایان آن مرگ است؟‏› در این مورد،‏ حقیقتی را که در سخنان سلیمان در مورد انسان و حیوان نهفته است،‏ به یاد آور:‏ «همه بخاک رجوع مینمایند.‏» آیا این بدان معناست که مرگ پایان قطعی هستی ماست؟‏ کتاب مقدس نشان می‌دهد که انسان‌ها دارای نفسی فناناپذیر نیستند که از بدن باقی بماند.‏ انسانها خود نَفْس هستند،‏ و نفس می‌تواند بمیرد.‏ (‏یوشع ۱۰:‏۲۸‏)‏ سلیمان به تفصیل توضیح می‌دهد:‏ «زندگان میدانند که باید بمیرند امّا مردگان هیچ نمیدانند و برای ایشان دیگر اُجرت نیست چونکه ذکر ایشان فراموش میشود.‏ هر چه دستت بجهة عمل نمودن بیابد همانرا با توانائی خود بعمل آور چونکه در عالم اموات که بآ‌ن می‌روی نه کار و نه تدبیر و نه علم و نه حکمت است.‏»—‏جامعه ۹:‏۵،‏ ۱۰‏.‏

۱۷.‏ جامعه ۷:‏۱،‏ ۲ باید چه نکته‌ای را در ذهن ما بیدار کند؟‏

۱۷ با توجه به این واقعیت غیر قابل اجتناب،‏ این گفته را در نظر بگیر:‏ «نیک نامی از روغن معطّر بهتر است و روز ممات [مرگ] از روز ولادت.‏ رفتن بخانه ماتم از رفتن بخانهٔ ضیافت بهتر است زیرا که این آخرت همهٔ مردمان است و زندگان اینرا در دل خود مینهند.‏» (‏جامعه ۷:‏۱،‏ ۲‏)‏ باید قبول کرد که مرگ،‏ «آخرت همهٔ مردمان» بوده است.‏ هیچ بشری با مصرف شربت و ویتامین،‏ رژیم غذایی یا تمرینات بدنی به زندگی جاودانی دست نیافته است.‏ و معمولاً اندکی پس از مرگ «ذکر ایشان فراموش میشود.‏» پس چرا نیک نامی «از روغن معطّر بهتر است و روز ممات از روز ولادت»؟‏

۱۸.‏ چرا می‌توانیم اطمینان داشته باشیم که سلیمان به رستاخیز معتقد بود؟‏

۱۸ همانطور که بدان اشاره شد،‏ سلیمان واقع‌بین بود.‏ او اجدادش،‏ ابراهیم،‏ اسحاق،‏ و یعقوب را می‌شناخت و اینان مطمئناً در برابر آفریدگار نامی نیک داشتند.‏ یَهُوَه خدا ابراهیم را بخوبی می‌شناخت،‏ بنابراین به او وعده داد که او و ذریّتش را برکت دهد.‏ (‏پیدایش ۱۸:‏۱۸،‏ ۱۹؛‏ ۲۲:‏۱۷‏)‏ بله،‏ ابراهیم در برابر خدا نامی نیک داشت و دوست خدا شد.‏ (‏۲تواریخ ۲۰:‏۷؛‏ اشعیا ۴۱:‏۸؛‏ یعقوب ۲:‏۲۳‏)‏ ابراهیم می‌دانست که زندگی خود و پسرش فقط بخشی از یک دورهٔ پایان‌ناپذیر تولد و مرگ نبود.‏ بی‌تردید مقصودی والاتر وجود داشت.‏ در برابر آنان تضمینی برای زندگی دوباره وجود داشت،‏ نه به این دلیل که نفسی فناناپذیر داشتند بلکه به این دلیل که رستاخیز می‌یافتند.‏ ابراهیم اطمینان داشت که «خدا قادر بر برانگیزانیدن [اسحاق] از اموات است.‏»—‏عبرانیان ۱۱:‏۱۷-‏۱۹‏.‏

۱۹.‏ ایوب چگونه به ما کمک می‌کند تا مفهوم جامعه ۷:‏۱ را دریابیم؟‏

۱۹ نکتهٔ اصلی برای درک این مطلب آن است که چگونه «نیک نامی از روغن معطّر بهتر است و روز ممات از روز ولادت.‏» سلیمان نیز مانند ایوب که پیش از او می‌زیست،‏ اطمینان داشت که کسی که زندگی بشر را بوجود آورده است،‏ توانایی بازگرداندن آن را نیز دارد.‏ او می‌تواند انسان‌های مرده را دوباره به زندگی بازگرداند.‏ (‏ایوب ۱۴:‏۷-‏۱۴‏)‏ ایوب وفادار گفت:‏ «تو [یَهُوَه] ندا خواهی کرد و من جواب خواهم داد.‏ و بصنعت دست خود مشتاق خواهی شد.‏» (‏ایوب ۱۴:‏۱۵‏)‏ فکرش را بکن!‏ آفریدگار ما «مشتاق» خادمان وفادار خود است که فوت شده‌اند.‏ (‏«تو می‌خواهی دوباره کار صنعت دست خود را ببینی.‏»—‏کتاب مقدس اورشلیم.‏‏)‏ آفریدگار با به کار گرفتن قربانی فدیهٔ عیسی مسیح،‏ می‌تواند انسان‌ها را رستاخیز دهد.‏ (‏یوحنا ۳:‏۱۶؛‏ اعمال ۲۴:‏۱۵‏)‏ پس واضح است که انسان می‌تواند با حیوانات که می‌میرند تفاوت داشته باشد.‏

۲۰.‏ الف)‏ در چه صورتی روز مرگ از روز تولد بهتر است؟‏ ب)‏ رستاخیز یافتن ایلعازَر چه تأثیری بر بسیاری از افراد گذاشت؟‏

۲۰ روز مرگ شخص در صورتی از روز تولدش بهتر خواهد بود که تا هنگام مرگ نامی نیک در برابر یَهُوَه،‏ یعنی کسی که می‌تواند وفادارانی را که فوت شده‌اند رستاخیز دهد،‏ بنا نهاده باشد.‏ سلیمان بزرگتر،‏ عیسی مسیح،‏ این امر را به اثبات رسانید.‏ مثلاً او ایلعازَر را که مردی وفادار بود به زندگی بازگرداند.‏ (‏لوقا ۱۱:‏۳۱؛‏ یوحنا ۱۱:‏۱-‏۴۴‏)‏ همانطور که می‌توانی تصور کنی،‏ بسیاری از افرادی که شاهد بازگشت ایلعازَر به زندگی بودند بشدت تحت تأثیر قرار گرفتند و به پسر خدا ایمان آوردند.‏ (‏یوحنا ۱۱:‏۴۵‏)‏ آیا گمان می‌کنی که آنها برای زندگی مقصودی قائل نبودند و هیچ نمی‌دانستند که کی هستند و به کجا می‌روند؟‏ برعکس،‏ آنها دریافتند که نباید تنها مانند حیوانات زندگی کنند که متولد می‌شوند،‏ برای مدتی زندگی می‌کنند و سپس می‌میرند.‏ مقصود آنان در زندگی با شناخت پدر عیسی و بجا آوردن ارادهٔ او رابطه‌ای مستقیم و تنگاتنگ داشت.‏ تو چطور؟‏ آیا نکاتی که در اینجا مطرح شد به تو کمک می‌کنند تا ببینی،‏ یا واضح‌تر ببینی،‏ که چگونه زندگیت می‌تواند و حتی باید مقصودی واقعی داشته باشد؟‏

۲۱.‏ چه جنبه‌ای از یافتن معنای زندگی را بعداً بررسی خواهیم کرد؟‏

۲۱ با این حال،‏ برای دستیابی به مقصودی حقیقی و پرمعنا در زندگی،‏ تنها اندیشیدن به مرگ و زندگی دوباره پس از آن،‏ کافی نیست.‏ بلکه این امر که زندگی روزمرهٔ خود را چگونه می‌گذرانیم مطرح است.‏ همانطور که در مقالهٔ بعد می‌بینیم سلیمان این نکته را نیز در کتاب جامعه روشن ساخته است.‏

‏[پاورقی]‏

a ‏«قصهٔ ملکهٔ صبا نمایشگر حکمت سلیمان است،‏ و آن را غالباً تنها یک افسانه می‌پندارند.‏ (‏۱ پاد.‏ ۱۰:‏۱-‏۱۳)‏.‏ لکن بافت متن دال بر آن است که دیدار ملکهٔ صبا از سلیمان در واقع جنبهٔ تجارتی داشته که در این صورت قابل درک است؛‏ و نباید بر موثق بودن آن تردیدی به خود راه دهیم.‏»—‏دایرة‌المعارف بین‌المللی و مستند کتاب مقدس (‏۱۹۸۸)‏،‏ جلد چهارم،‏ صفحهٔ ۵۶۷.‏

آیا بخاطر داری؟‏

◻ انسانها و حیوانات از چه جهاتی با یکدیگر قابل قیاسند؟‏

◻ چرا مرگ نشانگر آن است که اغلب تلاش‌ها و فعالیت‌های بشر باطلند؟‏

◻ روز مرگ چگونه می‌تواند از روز تولد بهتر باشد؟‏

◻ داشتن مقصودی پرمعنا در زندگی به چه رابطه‌ای بستگی دارد؟‏

‏[تصاویر در صفحهٔ ۱۰]‏

زندگی ما چه تفاوت فاحشی با زندگی حیوانات دارد؟‏

    نشریات فارسی (۱۹۹۳-‏۲۰۲۵)‏
    خروج
    ورود
    • فارسی
    • هم‌رسانی
    • تنظیم سایت
    • Copyright © 2025 Watch Tower Bible and Tract Society of Pennsylvania
    • شرایط استفاده
    • حفظ اطلاعات شخصی
    • تنظیمات مربوط به حریم شخصی
    • JW.ORG
    • ورود
    هم‌رسانی