کتابی برای همهٔ مردم
«خدا را نظر بظاهر نیست. بلکه از هر اُمّتی هر که از او ترسد و عمل نیکو کند نزد او مقبول گردد.»—اعمال ۱۰:۳۴، ۳۵.
۱. هنگامی که از استادی در مورد کتاب مقدس نظرخواهی میکنند چه عکسالعملی نشان میدهد، و او تصمیم به چه کاری میگیرد؟
بعد از ظهر یکشنبه استاد در خانه خود منتظر آمدن کسی نبود. اما هنگامی که خواهر شاهدی به در خانهٔ وی آمد، به سخنان وی گوش داد. خواهرمان در مورد آلودگی زمین و آینده آن صحبت کرد—موضوعهایی مورد علاقهٔ استاد. با این حال، هنگامی که صحبت از کتاب مقدس به میان آمد، نگاه بدبینانهای در چهره وی ظاهر شد. خواهرمان از استاد سؤال کرد: «نظر شما در مورد کتاب مقدس چیست؟»
وی گفت: «کتاب جالبی است و به نظر من افرادی نخبه آن را نوشتهاند. ولی کتاب مقدس را نباید جدی گرفت.»
خواهرمان سؤال میکند: «آیا تا به حال کتاب مقدس را خواندهاید؟»
استاد که از این سؤال کمی یکه خورده بود، اعتراف میکند که آن را نخوانده است.
خواهرمان ادامه میدهد: «چطور میتوانید دربارهٔ کتابی که تا به حال نخواندهاید اینطور با قاطعیت نظر بدهید؟»
خواهرمان در واقع حق داشت. استاد تصمیم میگیرد که پس از خواندن کتاب مقدس دربارهٔ آن نظر بدهد.
۲، ۳. چرا برای بسیاری افراد کتاب مقدس ارزش خواندن ندارد، و چگونه این موضوع کار ما را دشوار میگرداند؟
۲ این طرز فکر البته تنها مختص این استاد نیست. افراد بسیاری هستند که بدون آنکه کتاب مقدس را خوانده باشند در مورد آن به صراحت نظر میدهند. ممکن است حتی آن را در خانه نیز داشته باشند. حتی ارزش ادبی و تاریخی آن نیز از ایشان پوشیده نباشد. اما برای بسیاری افراد این کتاب ارزش خواندن ندارد. بعضی میگویند: ‹من وقت خواندن کتاب مقدس را ندارم.› برخی دیگر با تعجب از خود میپرسند: ‹چطور کتابی با این قدمت میتواند ربطی به زندگی من داشته باشد؟› برخورد با این گونه اظهار نظرها کار سادهای نیست. شاهدان یَهُوَه بر این عقیدهٔ راسخ میباشند که کتاب مقدس ‹از الهام خدا است و به جهت تعلیم مفید است.› ( ۲تیموتاؤس ۳:۱۶، ۱۷) چگونه میتوانیم به مردم هر نژاد، ملت یا تبار لزوم خواندن کتاب مقدس را ثابت کنیم؟
۳ حال میخواهیم به بحث در مورد دلایلی بپردازیم که نشان دهد چرا کتاب مقدس شایستهٔ بررسی میباشد. چنین بحثهایی ما را آماده میسازد تا برای افرادی که در خدمت ملاقات میکنیم دلیل و برهان بیاوریم، برای مثال با دلیل ایشان را متقاعد کنیم که به آنچه کتاب مقدس میگوید توجه کنند. تکرار این مطالب همچنین ایمان خودمان را نیز تقویت میکند و برایمان بیشتر مسجل میشود که کتاب مقدس بحق چنانچه ادعا میکند «کلام خدا» است.—عبرانیان ۴:۱۲.
کتابی که بالاترین میزان توزیع را داراست
۴. چرا میتوانیم به صراحت بگوییم که کتاب مقدس در دنیا بیشترین میزان توزیع را داراست؟
۴ نخست باید گفت که کتاب مقدس بالاترین میزان توزیع و بیشترین تعداد ترجمه را در کل تاریخ بشر دارا بوده است و این امر خود ارزش بررسی و تحقیق این کتاب را نشان میدهد. بیش از ۵۰۰ سال پیش اولین نسخهٔ آن از زیر ماشین چاپ با حروف متحرک یوهانس گوتنبرگ بیرون آمد. از آن زمان تا کنون حدود چهار میلیارد نسخه از کل یا بخشهایی از آن منتشر شده است. تا سال ۱۹۹۶ کل کتاب مقدس یا قسمتهایی از آن به ۲۱۶۷ زبان و گویش مختلف ترجمه شد.a بیش از ۹۰ درصد از کل خانواده بشری لااقل به بخشی از کتاب مقدس به زبان خود دسترسی دارد. هیچ کتاب دیگری—مذهبی یا غیرمذهبی—از این لحاظ به پای کتاب مقدس نمیرسد!
۵. چرا باید انتظار داشت که کتاب مقدس در دسترس تمام مردم جهان قرار گیرد؟
۵ البته ارقام و آمار بتنهایی ثابت نمیکنند که کتاب مقدس کلام خداست. با این حال، اگر کلامی از الهام خدا باشد، میباید انتظار این را هم داشت که بطریقی در دسترس تمام مردم دنیا قرار بگیرد. زیرا، کتاب مقدس خود میگوید: «خدا را نظر بظاهر نیست. بلکه از هر اُمّتی هر که از او ترسد و عمل نیکو کند نزد او مقبول گردد.» ( اعمال ۱۰:۳۴، ۳۵) بدین ترتیب کتاب مقدس بیش از هر کتاب دیگری از مرزهای ملی گذشته و بر موانع نژادی و قومی فائق آمده است. آری، کتاب مقدس برای همهٔ مردم است!
تاریخچهٔ منحصر به فرد چگونگی حفاظت از این کتاب
۶، ۷. چرا نباید از اینکه هیچیک از متون اصلی کتاب مقدس دیگر باقی نمانده است متعجب شویم، و این امر چه سؤالی را برای ما مطرح میسازد؟
۶ دلیل دیگری که ارزش بررسی و تحقیق کتاب مقدس را نشان میدهد از این قرار میباشد. این کتاب از موانع طبیعی و انسانی گذشته است. تاریخچهٔ چگونگی حفاظت از این کتاب در طوفان سختیها و مشکلات نسبت به دیگر نوشتههای باستانی بحق بیهمتا است.
۷ نگارندگان کتاب مقدس با جوهر بر روی پاپیروس ( که از گیاهی مصری به همین نام ساخته میشد) و یا بر روی پوست ( پوست حیوانات) مینوشتند.b ( ایوب ۸:۱۱) این نوشتهافزارها دشمنان طبیعی زیادی دارند. محققی به نام اسکار پارِت چنین میگوید: «این لوازم تحریر هر دو در مقابل رطوبت، کپک و انواع حشرات بسیار آسیبپذیرند. همهٔ ما به تجربه میدانیم که کاغذ و حتی چرم کلفت چقدر براحتی در هوای آزاد یا اتاقی نمناک میپوسند و از بین میروند.» پس جای تعجب نیست که هیچیک از نوشتههای اصلی، البته تا آنجا که اطلاع داریم، دیگر موجود نیستند؛ اینها احتمالاً سالها پیش پوسیده و از بین رفتهاند. اما اگر نسخههای اصلی این چنین تسلیم دشمنان طبیعی خود شدند، پس چگونه کتاب مقدس هنوز باقی مانده است؟
۸. چگونه متون کتاب مقدس در طول قرنها دستنخورده باقی ماندهاند؟
۸ اندکی پس از آنکه متون اصلی نوشته شدند، نسخههایی نیز تهیه گشتند. در واقع، در اسرائیل نسخهبرداری از شریعت و بخشهای دیگر نوشتههای مقدس به صورت حرفه درآمد. برای مثال، عَزرای کاهن ‹در شریعت موسی کاتبی ماهر› قلمداد میشد. ( عزرا ۷:۶، ۱۱؛ با مزمور ۴۵:۱ مقایسه شود.) البته نسخههایی که به قلم این کاتبان نوشته میشد نیز دوام چندانی نداشتند و دیر یا زود میبایست نسخههای دستنویس دیگری جایگزین آنها میشدند. این فرایند قرنها ادامه داشت. آیا به دلیل ناکاملی انسان و اشتباهات این نسخهبرداران، در متن کتاب مقدس تغییری بنیادی به وجود آمد؟ از روی شواهد بیشماری میتوان گفت: خیر!
۹. چگونه مثال ماسورائیها توجه فوقالعاده و دقت نسخهبرداران را نشان میدهد؟
۹ این نسخهبرداران نه تنها بسیار مهارت داشتند بلکه احترامی عمیق برای کلامی که مینوشتند قائل بودند. کلمهٔ عبریی که «کاتب» ترجمه شده است به معنای شمردن و ثبت کردن است. برای آنکه نشان دهیم این نسخهبرداران یا کاتبان تا چه حد دقت عمل داشتند، میخواهیم ماسورائیها را در نظر بگیریم که بین قرن ششم و دهم د.م. بسر میبردند. محققی به نام توماس هارتوِل هُرن، در مورد آنها چنین میگوید: اینان «حساب میکردند که هر حرف الفبا [عبری] چند بار در کل نوشتههای مقدس عبرانی آمده است.» حال لحظهای به عظمت این کارشان فکر کنید! برای آنکه حتی یک حرف از متن کتاب مقدس از قلم نیفتد، این کاتبان وفادار نه تنها کلمات بلکه حروف متن نسخهبرداریشده را نیز میشمردند. طبق شمارش محققی، اینان ظاهراً تمام ۱۴۰,۸۱۵ حرف موجود در نوشتههای مقدس عبرانی را میشمردند! و این پشتکار و تلاشی که به خرج میدادند دقت فوقالعادهٔ این متون را تضمین میکرد.
۱۰. چه گواه محکمی وجود دارد که نشان میدهد متون عبرانی و یونانیی که مبنای ترجمههای جدید هستند با وفاداری فوقالعادهای متن و کلام اصلی نگارندگان را ارائه میدهند؟
۱۰ گواه محکم و قانعکنندهای وجود دارد که نشان میدهد متون عبرانی و یونانیی که مبنای ترجمههای امروزه هستند با وفاداری فوقالعادهای متن و کلام اصلی نگارندگان را ارائه میدهند. گواه این امر هزاران نسخهٔ دستنویس موجود از کتاب مقدس هستند که تا به امروز باقی ماندهاند، یعنی حدود ۶۰۰۰ نسخه از کل یا بخشهایی از نوشتههای مقدس عبرانی، و قریب ۵۰۰۰ نسخه از نوشتههای مسیحی به زبان یونانی. بررسی و مقایسهٔ موشکافانهٔ بسیاری از دستنوشتههای موجود، محققان را قادر میسازد تا کوچکترین اشتباهات نسخهبرداران را یافته، متن اصلی را بیابند. به همین دلیل، در زمینهٔ نوشتههای عبرانی، محققی به نام ویلیام ه. گرین اظهار میکند: «با اطمینان میتوان گفت که هیچ کتاب باستانیی اینچنین دستنخورده و سالم انتقال پیدا نکرده است.» همین اطمینان را میتوانیم در مورد نوشتههای یونانی مسیحی نیز داشته باشیم.
۱۱. متن ۱پطرس ۱:۲۴، ۲۵ چگونه دلیل باقی ماندن کتاب مقدس را تا به امروز روشن میسازد؟
۱۱ اگر رونوشتی از نسخههای اصلی برداشته نمیشد، چقدر آسان کتاب مقدس و پیغام پرارزش آن میتوانست نیست و نابود گردد! فقط یک دلیل برای بقای آن وجود دارد—یَهُوَه حافظ و حامی کلام خود است. همانطور که کتاب مقدس نیز در ۱پطرس ۱:۲۴، ۲۵ میگوید: «هر بشری مانند گیاه است و تمام جلال او چون گُل گیاه. گیاه پژمرده شد و گُلش ریخت، لکن کلمهٔ [یَهُوَه] تا ابدالآباد باقی است.»
ترجمه به زبانهای زندهٔ مردم
۱۲. علاوه بر مشکلاتی که در راه نسخهبرداری کتاب مقدس طی قرنها وجود داشت، چه مانع دیگری نیز سد راه بود؟
۱۲ ادامهٔ نسخهبرداری در طی قرنها خود با مشکلات فراوانی روبرو بود، که ناگهان مانع دیگری نیز سد راه کتاب مقدس شد—ترجمه به زبانهای معاصر. کتاب مقدس باید به زبان مردم صحبت کند تا بتواند به دل آنان بنشیند. مسلماً ترجمهٔ کتاب مقدس—با بیش از ۱۱۰۰ باب و ۰۰۰,۳۱ آیه—بدون شک وظیفهٔ دشواری است. آری، طی قرنها مترجمان وفادار با رضا و رغبت این مشکل را به جان خریده، بر موانع ظاهراً غیرقابلعبوری فائق آمدند.
۱۳، ۱۴. الف) در اوان قرن ۱۹ رابرت مافت، مترجم کتاب مقدس، با چه مشکلاتی در آفریقا روبرو بود؟ ب) عکسالعمل مردم تسوانازبان با دیدن انجیل لوقا به زبان خودشان چه بود؟
۱۳ برای مثال، ترجمهٔ کتاب مقدس را به زبانهای آفریقایی در نظر بگیرید. در سال ۱۸۰۰، تعداد زبانهای نوشتاری در کل آفریقا انگشتشمار بودند. صدها زبان شیوهٔ نوشتار نداشتند. رابرت مافِت، مترجم کتاب مقدس، با همین مشکل روبرو بود. در سال ۱۸۲۱، در سن ۲۵ سالگی، کار میسیونری را در میان مردم تسوانازبانِ جنوب آفریقا آغاز کرد. برای آنکه زبان این مردم را که خط نداشت بیاموزد با آنها درآمیخت. مافت با پشتکار خود و بدون در دست داشتن کتاب کمکآموزشی یا فرهنگ لغت سرانجام بر این زبان تسلط یافت و برای آن یک شکل نگارش ابداء کرد، سپس خواندن این الفبا را به تعدادی از افراد تسوانازبان آموخت. در سال ۱۸۲۹، پس از هشت سال کار و تلاش در میان مردم تسوانا، کار ترجمهٔ انجیل لوقا را به پایان رساند. وی چنین میگوید: «افرادی را دیدم که برای گرفتن نسخههای انجیل لوقای قدیس صدها کیلومتر راه پیموده بودند . . . آنها را دیدم که بخشهایی از انجیل لوقای قدیس را گرفته و بر آنها میگریستند، آنها را به سینه میفشردند و از فرط سپاسگزاری اشک میریختند، تا حدی که مجبور شدم به بسیاری از آنها بگویم، ‹با اشکهایتان کتابهایتان را خراب میکنید.› » مافت همچنین از مردی آفریقایی صحبت میکند که مردم را در حال خواندن انجیل لوقا دید و از آنها سؤال کرد که چه در دست دارند. آنها جواب دادند: «سخنان خدا.» آن مرد پرسید: «آیا این کتاب حرف میزند؟» آنها پاسخ دادند: «بله، با دلها سخن میگوید.»
۱۴ مترجمان ایثارگری همچون مافت به بسیاری از مردم آفریقا برای نخستین بار امکان ارتباط از راه نگارش را ارزانی داشتند. اما این مترجمان به مردم آفریقا هدیهای باارزشتر نیز بخشیدند — کتاب مقدس به زبان خود این مردم. بعلاوه، مافت نام الهی را به مردم تسوانا معرفی کرد، و این نام را در کل ترجمهٔ خود به کار برد.c به همین دلیل، مردم تسوانا کتاب مقدس را «زبان یَهُوَه» میخوانند.—مزمور ۸۳:۱۸.
۱۵. چرا امروزه کتاب مقدس کتابی بسیار زنده است؟
۱۵ در نقاط مختلف دنیا مترجمان دیگر نیز با موانعی مشابه روبرو بودند. بعضی حتی جان خود را در راه ترجمهٔ کتاب مقدس به خطر انداختند. به این نکته توجه کن: اگر کتاب مقدس به همان زبانهای باستانی، یعنی عبرانی و یونانی، باقی میماند مدتها پیش «مرده بود،» زیرا زمانی رسید که این زبانها عملاً در میان گروههای مردم به دست فراموشی سپرده شدند و در بسیاری مناطق جهان زبانهایی بیگانه به شمار میرفتند. اما، کتاب مقدس کتابی بسیار زنده است، زیرا برخلاف تمام کتابهای دیگر میتواند با مردم تمام دنیا به زبان خودشان «سخن بگوید.» در نتیجه، پیام آن ‹در ایمانداران عمل میکند.› ( ۱تسالونیکیان ۲:۱۳) کتاب مقدس اورشلیم این کلام را چنین بیان میکند: «این در میان شما که بدان ایمان دارید هنوز نیرویی زنده است.»
کتابی قابل اطمینان
۱۶، ۱۷. الف) برای اطمینان به کتاب مقدس چه شواهدی باید در دستمان باشد؟ ب) مثالی بزنید که رکگویی و صداقت موسی را که یکی از نویسندگان کتاب مقدس بود نشان دهد.
۱۶ بعضی با کنجکاوی میگویند: ‹آیا میتوان به کتاب مقدس اطمینان کرد؟ آیا این کتاب دربارهٔ افراد و مکانهایی که واقعاً وجود داشتهاند و رویدادهایی که حقیقتاً رخ دادهاند سخن میگوید؟› اگر بخواهیم به این کتاب اطمینان کنیم، باید شواهدی در دستمان باشد که ثابت کند این کتاب به قلم نگارندگانی دقیق و صادق نوشته شده است. این موضوع ما را به دلیل دیگری برای بررسی کتاب مقدس میرساند: آری، شواهد محکمی وجود دارند که قابلاعتماد بودن کتاب مقدس را ثابت میکنند.
۱۷ نویسندهای صدیق نه فقط پیروزیها و موفقیتها بلکه شکستها و ضعفها را به قلم میآورد. برای مثال، صراحت و صداقتی که نویسندگان کتاب مقدس از خود نشان میدهند بسیار خوشایند است. مثلاً صداقت و رکگویی موسی را در نظر بگیریم. موسی بیپرده مطالب ذِیل را به قلم آورد: ضعف خود در سخنوری، در واقع موسی در نظر خود استحقاق رهبری اسرائیلیان را نداشت ( خروج ۴:۱۰)؛ اشتباه بزرگی که از وی سر زد و به دلیل آن دیگر اجازه نداشت به سرزمین موعود وارد شود ( اعداد ۲۰:۹-۱۲؛ ۲۷:۱۲-۱۴)؛ انحراف برادرش هارُون و همکاریش با اسرائیلیان سرکش در ساختن گوسالهٔ طلایی ( خروج ۳۲:۱-۶)؛ سرکشی خواهرش مریم و همچنین مجازات و سرافکندگی وی ( اعداد ۱۲:۱-۳، ۱۰)؛ بیحرمتی برادرزادههایش ناداب و ابیهو ( لاویان ۱۰:۱، ۲)؛ گله و شکایات مرتب مردم خود خدا. ( خروج ۱۴:۱۱، ۱۲؛ اعداد ۱۴:۱-۱۰) آیا چنین گزارشات صریح و بیپردهای نشانهٔ علاقهای راستین به حقیقت نیست؟ آیا اینکه نویسندگان کتاب مقدس حاضر بودند مطالب نامطلوبی دربارهٔ عزیزانشان، قومشان و حتی خودشان بنویسند، دلیل خوبی نیست برای اینکه به نوشتههای آنان اعتماد کنیم؟
۱۸. چه چیزی بر نوشتههای نگارندگان کتاب مقدس مهر اطمینان میزند؟
۱۸ هماهنگی نگارندگان کتاب مقدس خود مهری بر قابلاعتماد بودن نوشتههای ایشان است. این امر بسیار فوقالعاده است که چهل نفر در طی ۱۶۰۰ سال، حتی در مورد جزئیاتی کوچک، اینچنین در نوشتههایشان با یکدیگر در توافق باشند. اما، در این هماهنگی نظم دقیقی وجود ندارد تا در انسان این شک را به وجود آورد که تبانی و همدستی در کار بوده است. بر عکس، واضح است که تطابقاتی که در جزئیات مختلف متون وجود دارند بدون طراحی قبلی انجام گرفتهاند، اغلب این هماهنگیها به طور غیرعمد بوجود آمدهاند.
۱۹. گزارشاتی که از دستگیری عیسی وجود دارند، چگونه نشانگر هماهنگیی بدون طرح قبلی هستند؟
۱۹ برای توصیف این امر، میتوانیم اتفاقی را که در شب دستگیری عیسی رخ داد در نظر بگیریم. هر چهار نویسندهٔ انجیلها، نوشتهاند که یکی از شاگردان عیسی شمشیر میکشد و غلام کاهن اعظم را با آن میزند، و گوش او را جدا میسازد. فقط لوقا اظهار میکند که عیسی «گوش او را لمس نموده شفا داد.» ( لوقا ۲۲:۵۱) آیا نوشتن چنین مطلبی را نباید از نویسندهای که «طبیب حبیب» خوانده میشود انتظار داشته باشیم؟ ( کولسیان ۴:۱۴) گزارش یوحنا نشان میدهد که از میان همهٔ شاگردان، پطرس شمشیر خود را میکشد—چنانکه تمایل به شتابزدگی و نسنجیدگی از سوی پطرس تعجبی نداشته است. ( یوحنا ۱۸:۱۰؛ با متی ۱۶:۲۲، ۲۳ و یوحنا ۲۱:۷، ۸ مقایسه شود.) از جزئیات به ظاهر غیرضروری دیگری که یوحنا بیان میکند این است که آن غلام «ملوک نام داشت.» چرا تنها یوحنا نام این مرد را میآورد؟ نکتهٔ کوچکی که موضوع را روشن میکند در واقع در گزارش خود یوحنا آمده است—یوحنا «آشنای رئیس کَهَنَه بود.» او اهالی خانهٔ کاهن اعظم را نیز میشناخت؛ بنابراین او و خادمان کاهن اعظم با یکدیگر آشنا بودند.d ( یوحنا ۱۸:۱۰، ۱۵، ۱۶) پس طبعاً تنها یوحنا میتوانست نام مرد مجروح را ذکر کند، در حالی که نویسندگان دیگر انجیلها که با آن مرد آشنایی نداشتند نامی از او نبردهاند. هماهنگی درونی که در این نوشتهها وجود دارد فوقالعاده است و بوضوح دیده میشود که با طرح قبلی صورت نگرفته است. در کتاب مقدس از این قبیل مثالها بسیار وجود دارد.
۲۰. افرادی که دلی صدیق دارند چه موضوعهایی را میباید در مورد کتاب مقدس بدانند؟
۲۰ پس آیا میتوانیم به کتاب مقدس اطمینان کنیم؟ بله، بدون شک! صراحت نویسندگان کتاب مقدس و هماهنگی درونی این کتاب گواه آشکاری بر صحت آن است. افرادی که دلی صدیق دارند باید بدانند که میتوانند به کتاب مقدس اطمینان کنند، زیرا که این کلام از «یَهُوَه خدای حقّ» الهام شده است. ( مزمور ۳۱:۵) دلایل دیگری بر اثبات اینکه کتاب مقدس کتابی برای همهٔ مردم است در مقالهٔ بعد مورد بحث قرار میگیرد.
[پاورقیها]
a این آمار را انجمنهای متحد کتاب مقدس منتشر ساختهاند.
b پولس زمانی که برای دومین بار در روم به زندان انداخته شد، از تیموتاؤس تقاضای ‹کتب و خصوصاً رقوق (نوشتههای بر روی پوست) › را میکند. ( ۲تیموتاؤس ۴:۱۳) احتمالاً منظور پولس بخشهایی از نوشتههای عبرانی میباشد تا در زندان آنان را مطالعه کند. عبارت «خصوصاً رقوق،» احتمالاً نشان میدهد که منظور پولس، هم طومارهای پاپیروس و هم پوست میباشد.
c در سال ۱۸۳۸، مافت کل نوشتههای مقدس یونانی را ترجمه کرد. همچنین در سال ۱۸۵۷، با همیاری یکی از همکارانش ترجمهٔ نوشتههای مقدس عبرانی را به پایان رساند.
d موضوع آشنایی یوحنا با کاهن اعظم و اهل خانهٔ وی در دنبالهٔ گزارش یوحنا آمده است. هنگامی که یکی دیگر از غلامان کاهن اعظم پطرس را یکی از شاگردان عیسی معرفی میکند، یوحنا در توضیح میگوید که این غلام «از خویشان آنکس بود که پطرس گوشش را بریده بود.»—یوحنا ۱۸:۲۶.
چگونه پاسخ میدهی؟
◻ چرا باید انتظار داشت که کتاب مقدس قابل دسترستر از هر کتاب دیگری باشد؟
◻ چه شاهدی در دست است که نشان دهد کتاب مقدس صحیح و سالم حفظ شده است؟
◻ چه موانعی در مقابل مترجمان کتاب مقدس قرار داشت؟
◻ چه چیزی بر متن کتاب مقدس مهر اطمینان میزند؟