برانگیخته شدهای که همچون مسیح رفتار کنی؟
«گروهی بسیار دیده، بر ایشان ترحّم فرمود زیرا که چون گوسفندان بیشبان بودند و بسیار به ایشان تعلیم دادن گرفت.»—مرقس ۶:۳۴.
۱. چرا بعضی اشخاص دارای خصوصیاتی قابلتحسین میباشند؟
در طول تاریخ اشخاص بسیاری از خود خصوصیات قابلتحسینی نشان دادهاند. احتمالاً میتوانی دلیل آن را تشخیص دهی. یَهُوَه خدا صاحب خصوصیاتی همچون محبت، مهربانی، سخاوت و دیگر صفاتی است که در نظر ما بسیار ارزشمند میباشند. از آنجایی که خدا انسانها را از این لحاظ شبیه خود خلق کرده میتوانیم درک کنیم که چرا بسیاری از آنان تا حدی منعکسکنندهٔ محبت، مهربانی، ترحم و دیگر صفات الهی میباشند؛ همانطور که اکثر ایشان دارای وجدان هستند. ( پیدایش ۱:۲۶؛ رومیان ۲:۱۴، ۱۵) با وجود این، احتمالاً پی بردهای که عدهای بیشتر از دیگران تمایل به ابراز این خصوصیات دارند.
۲. بعضی از اعمال خیری را که مردم انجام میدهند و نتیجتاً فکر میکنند که در حال پیروی از مسیح میباشند نام ببر.
۲ احتمالاً مردان و زنانی را میشناسی که اغلب به عیادت و کمک بیماران میروند، برای معلولین دلسوزی نموده، مستمندان را سخاوتمندانه اعانت میکنند. همچنین به افرادی بیندیش که حس ترحم ایشان را بر آن میدارد تا زندگی خود را وقف کار در مجتمعهای جزامیان و یا پرورشگاهها کنند، داوطلبانه در بیمارستانها یا آسایشگاهها به خدمت مشغول شده و یا در صدد کمکرسانی به افراد بیخانمان یا پناهندگان برآیند. ظاهراً بعضی از این اشخاص فکر میکنند که در حال متابعت و دنبالهروی از سرمشقی هستند که عیسی برای جمیع مسیحیان قرار داده است. در انجیلها چنین میخوانیم که مسیح مریضان را شفا و گرسنگان را خوراک میداد. ( مرقس ۱:۳۴؛ ۸:۱-۹؛ لوقا ۴:۴۰) این گونه ابراز محبت، مهربانی و ترحم انعکاسی از «فکر مسیح» میباشد و مسیح نیز از پدر آسمانی خود تقلید میکرد.—۱قرنتیان ۲:۱۶.
۳. برای به دست آوردن نظری متعادل در مورد اعمال خوب عیسی چه موضوعی را باید مورد بررسی قرار دهیم؟
۳ آیا متوجه شدهای که امروزه، اکثر این گونه اشخاصی که تحت تأثیر محبت و ترحم عیسی قرار گرفتهاند جنبهٔ مهمی از فکر مسیح را از نظر دور میدارند؟ با بررسی دقیق باب ششم از انجیل مرقس میتوانیم به آگاهی بیشتری در این باره دست یابیم. در مضمون متن این باب میخوانیم که مردم بیماران خود را نزد عیسی آوردند تا ایشان را شفا دهد. همچنین عیسی مشاهده کرد چند هزار نفری که نزد او آمدهاند گرسنه میباشند و به طریقی معجزهآسا به آنان غذا داد. ( مرقس ۶:۳۵-۴۴، ۵۴-۵۶) شفا دادن بیماران و سیر کردن گرسنگان نمایش برجستهای بود از رحمت و شفقت؛ لیکن آیا عیسی عمدتاً اینچنین به انسانها کمک میکرد؟ چگونه میتوانیم به بهترین نحو از نمونهٔ کامل محبت، ملاطفت و ترحم عیسی تقلید نماییم، همانطور که او از یَهُوَه تقلید میکرد؟
برانگیخته شد و در برابر نیاز روحانی آنان واکنش نشان داد
۴. گزارش مرقس ۶:۳۰-۳۴ از چه قرار بود؟
۴ ترحم و دلسوزی عیسی برای انسانها نخست به دلیل نیازهای روحانی آنان بود، چرا که بر نیازهای جسمانی ارجحیت داشت. گزارش مرقس ۶:۳۰-۳۴ را در نظر بگیر. واقعهٔ مذکور قریب به زمان مراسم فِصَح سال ۳۲ د.م. در سواحل دریای جلیل اتفاق افتاد. رسولان مأموریت بزرگی را در سطحی گسترده به پایان رسانیده و از این بابت هیجانزده شده بودند. آنان نزد عیسی آمدند و با شوق تمام قصد داشتند هر آنچه را رخ داده بود برای عیسی تعریف کنند. لیکن جمعیتی دور ایشان گرد آمد. آن جمعیت به قدری بزرگ بود که عیسی و رسولانش از غذا خوردن و استراحت باز ماندند. از این جهت، عیسی به رسولان خود گفت: «شما به خلوت، به جای ویران بیایید و اندکی استراحت نمایید.» ( مرقس ۶:۳۱) ایشان احتمالاً در حوالی کَفَرناحوم سوار بر قایق شدند و به مکانی آرام در طرف دیگر دریای جلیل راندند. اما مردم در امتداد ساحل شروع به دویدن کردند و پیش از عیسی و رسولانش به آن مکان رسیدند. عیسی با دیدن جمعیت چه واکنشی نشان داد؟ آیا از این بابت آزرده شد و شکایت کرد که مردم از او سلب آرامش میکنند؟ به هیچ وجه!
۵. عیسی چه احساسی نسبت به مردمی که نزد او آمدند داشت و برای آنان چه کرد؟
۵ عیسی از مشاهدهٔ آن جمعیت چند هزار نفری که به همراه مریضان خود مشتاقانه انتظار آمدن او را میکشیدند متأثر شد و دلش سوخت. ( متی ۱۴:۱۴؛ مرقس ۶:۴۴) مرقس راجع به علت برانگیخته شدن ترحم عیسی و نحوهٔ عکسالعمل او مینویسد: «عیسی . . . گروهی بسیار دیده، بر ایشان ترحّم فرمود زیرا که چون گوسفندان بیشبان بودند و بسیار به ایشان تعلیم دادن گرفت.» ( مرقس ۶:۳۴) عیسی آن جمعیت را صرفاً به عنوان یک توده انسان نمیدید بلکه افرادی را میدید که نیازهای روحانی دارند. آنان همچون گوسفندانی گمشده بودند و شبانی نداشتند که از آنان مراقبت نماید و ایشان را به مراتع سبز هدایت کند. عیسی میدانست که رهبران مذهبی قسیالقلب که قاعدتاً میبایست شبانانی مراقب و مسئول برای آن مردم عامی باشند، در واقع از آنان نفرت داشتند و در امر برآورده ساختن نیاز روحانی ایشان غفلت میورزیدند. ( حزقیال ۳۴:۲-۴؛ یوحنا ۷:۴۷-۴۹) او قصد داشت خلاف آن رهبران مذهبی با مردم رفتار کند و بزرگترین احسان ممکن را در حق ایشان انجام دهد. بنابراین، شروع به تعلیم در مورد ملکوت خدا کرد.
۶، ۷. الف) انجیلها به چه اولویتی در واکنش عیسی نسبت به نیاز مردم اشاره میکنند؟ ب) انگیزهٔ عیسی برای موعظه و تعلیم چه بود؟
۶ اکنون به ترتیب وقایع و اولویت آنها در گزارشی دیگر توجه کن. این گزارش توسط لوقای طبیب که به سلامت جسمانی انسانها بسیار علاقمند بود به تحریر درآمده است. او مینویسد: «امّا گروهی بسیار . . . در عقب [عیسی] شتافتند. پس ایشان را پذیرفته، ایشان را از ملکوت خدا اعلام مینمود و هر که احتیاج به معالجه میداشت صحّت میبخشید.» ( لوقا ۹:۱۱؛ کولسیان ۴:۱۴) گرچه این روال در تمام موارد معجزات عیسی مصداق ندارد، لوقا در این گزارش الهامشده ابتدا به چه واقعیتی اشاره کرد؟ به این واقعیت که عیسی نخست به تعلیم مردم پرداخت.
۷ این حقیقت با مطلب مورد تأکید در مرقس ۶:۳۴ هماهنگی دارد. این آیه بوضوح نشان میدهد که عیسی به چه نحو به ابراز ترحم و دلسوزی برانگیخته شد. او در واکنش نسبت به نیازهای روحانی مردم شروع به تعلیم آنان نمود. مدتی پیش، عیسی طی خدمت موعظه گفته بود: «مرا لازم است که به شهرهای دیگر نیز به ملکوت خدا بشارت دهم، زیرا که برای همین کار فرستاده شدهام.» ( لوقا ۴:۴۳) لیکن نباید اشتباهاً فکر کنیم که او به منظور انجام وظیفه و به طور سرسری پیام ملکوت را اعلام میکرد. خیر، انگیزهٔ اصلی عیسی برای موعظهٔ بشارت، محبت و احساس ترحم نسبت به انسانها بود. نهایت احسانی که عیسی میتوانست به مردم—از جمله مریضان، دیوزدگان، فقرا و گرسنگان—نماید آن بود که به ایشان کمک کند تا با حقیقت در مورد ملکوت خدا آشنا شوند، آن را بپذیرند و ارج نهند. حقیقت در مورد ملکوت به دلیل نقش آن در اثبات حقانیت سلطنت یَهُوَه و تدارک برکات جاودانی برای انسانها از اهمیت فراوانی برخوردار بود.
۸. عیسی در مورد فعالیت موعظه و تعلیم چگونه فکر میکرد؟
۸ موعظهٔ فعالانه در خصوص ملکوت یکی از دلایل اصلی آمدن عیسی به زمین بود. او در آخرین ساعات زندگی زمینی خود به پیلاطُس گفت: «از این جهت من متولّد شدم و بجهت این در جهان آمدم تا به راستی شهادت دهم، و هر که از راستی است سخن مرا میشنود.» ( یوحنا ۱۸:۳۷) در دو مقالهٔ قبلی مشاهده کردیم که عیسی شخصی بود پرمهر، عاطفی و باملاحظه که به دیگران اعتماد میکرد و انسانها براحتی به او نزدیک میشدند؛ آری، شخصی بامحبت. چنانچه بخواهیم حقیقتاً به فکر مسیح پی ببریم باید چنین جنبههایی از شخصیت او را بخوبی درک نماییم و از آن خود کنیم. معهذا، فکر مسیح شامل ارزش و اولویتی میباشد که او برای فعالیت موعظه و تعلیم نیز قائل بود.
دیگران را به شهادت دادن ترغیب میکرد
۹. موعظه و تعلیم برای چه کسانی از اولویت برخوردار بود؟
۹ آیا فقط از شخص عیسی انتظار میرفت که برای فعالیت موعظه و تعلیم—به منظور ابراز محبت و ترحم—اولویت قائل شود؟ خیر. او شاگردان خود را نیز ترغیب میکرد تا در خصوص داشتن انگیزه، اعمال و قرار دادن اولویت از وی تقلید کنند. برای مثال، عیسی پس از انتخاب دوازده رسول خود چه وظیفهای به آنان محول کرد؟ گزارش مرقس ۳:۱۴، ۱۵ برای ما نقل میکند: «و دوازده نفر را مقرّر فرمود تا همراه او باشند و تا ایشان را بجهت وعظ نمودن بفرستد، و ایشان را قدرت باشد که . . . دیوها را بیرون کنند.» آیا متوجه اولویتی که او برای فعالیت رسولان تعیین کرد شدی؟
۱۰، ۱۱. الف)عیسی هنگام ارسال رسولان خود انجام چه کاری را به ایشان خاطرنشان کرد؟ ب)در گزارش مربوط به فرستاده شدن رسولان به چه موضوع مهمی اشاره شده است؟
۱۰ سرانجام، عیسی به آن دوازده رسول قدرت بخشید تا انسانها را شفا دهند و دیوها را بیرون کنند. ( متی ۱۰:۱؛ لوقا ۹:۱) سپس آنان را به مأموریتی «نزد گوسفندان گمشدهٔ اسرائیل» فرستاد و ایشان را راهنمایی نموده، گفت: «و چون میروید، موعظه کرده گویید، که ملکوت آسمان نزدیک است. بیماران را شفا دهید، ابرصان را طاهر سازید، مردگان را زنده کنید، دیوها را بیرون نمایید.» ( متی ۱۰:۵-۸؛ لوقا ۹:۲) آنان در واقع چه کردند؟ «پس روانه شده، [۱] موعظه کردند که توبه کنند، [۲] و بسیار دیوها را بیرون کردند و مریضان کثیر را روغن مالیده، شفا دادند.»—مرقس ۶:۱۲، ۱۳.
۱۱ از آنجایی که عمل تعلیم در تمام وقایع در وهلهٔ نخست ذکر نشده است، آیا ترتیب فوق تأکید بیش از حد بر اولویتهایی که رسولان برای خود قرار میدادند محسوب میگردد؟ ( لوقا ۱۰:۱-۹) البته نباید دفعاتی را که قبل از شفا دادن انسانها به تعلیم اشاره شده است نادیده بگیریم. به مضمون متن در این مورد توجه کن. عیسی اندکی پیش از ارسال نمودن دوازده رسول خود، وضعیت و حالت جمعیت را مشاهده کرد و متأثر شد. در گزارش چنین میخوانیم: «و عیسی در همهٔ شهرها و دهات گشته، در کنایس ایشان تعلیم داده، به بشارت ملکوت موعظه مینمود و هر مرض و رنج مردم را شفا میداد. و چون جمع کثیر دید، دلش بر ایشان بسوخت زیرا که مانند گوسفندان بیشبان، پریشانحال و پراکنده بودند. آنگاه به شاگردان خود گفت: ‹حصاد فراوان است لیکن عَمَلَه کم. پس از صاحب حصاد استدعا نمایید تا عَمَلَه در حصاد خود بفرستد.›»—متی ۹:۳۵-۳۷.
۱۲. عیسی و رسولان وی علاوه بر کمک به محتاجان چه مقصود دیگری از انجام معجزات داشتند؟
۱۲ رسولان در جوار عیسی میتوانستند قدری از فکر مسیح را از آن خود سازند. آنان میتوانستند مشاهده و حس کنند که حقیقتاً ابراز محبت و ترحم نسبت به مردم مستلزم موعظه و تعلیم دربارهٔ ملکوت به آنان میباشد—به این معنی که باید جنبهای اصلی از اعمال نیکوی ایشان باشد. البته این گونه احسان از نوع جسمانی همچون شفای بیماران، رفع حاجت نیازمندان را میکرد و میتوانیم تصور کنیم که برخی انسانها را میتوان از طریق معجزاتی همچون شفای بیماران و یا تهیهٔ خوراک جلب نمود. ( متی ۴:۲۴، ۲۵؛ ۸:۱۶؛ ۹:۳۲، ۳۳؛ ۱۴:۳۵، ۳۶؛ یوحنا ۶:۲۶) لذا مقصود از انجام این اعمال خیر، علاوه بر اعانت و یاری نیازمندان، کمک به شاهدان عینی بود تا تشخیص دهند که عیسی پسر خدا و «همان نبی است» که موسی پیشگویی کرده بود.—یوحنا ۶:۱۴؛ تثنیه ۱۸:۱۵.
۱۳. نبوت تثنیه ۱۸:۱۸ بر کدام وظیفهٔ آن «نبی» تأکید دارد؟
۱۳ بلی، عیسی «همان نبی» بود. این عبارت از اهمیت بسزایی برخوردار است. چرا؟ نخست باید پرسید، مطابق پیشگویی، وظیفهٔ اصلی آن «نبی» چه بود؟ آیا آن «نبی» میبایست شهرت انجام معجزاتی همچون شفای بیماران و یا تهیهٔ خوراک از روی دلسوزی برای گرسنگان را کسب میکرد؟ در تثنیه ۱۸:۱۸ پیشگویی شده است: «نبیای را برای ایشان از میان برادران ایشان مثل تو [ای موسی] مبعوث خواهم کرد، و کلام خود را به دهانش خواهم گذاشت و هر آنچه به او امر فرمایم به ایشان خواهد گفت.» بنابراین، رسولان در حینی که میآموختند نسبت به مردم ابراز شفقت و مهربانی نمایند، پیش خود نتیجهگیری کردند که واجب است فکر مسیح از طریق فعالیت موعظه و تعلیم نیز آشکار گردد، چرا که آن بزرگترین احسان در حق انسانها بوده، منفعت آن برای بیماران و فقرا به عمر کوتاه بشری محدود و یا در یکی دو وعده غذا خلاصه نمیشود بلکه منفعت آن جاودانی است.—یوحنا ۶:۲۶-۳۰.
هماکنون فکر مسیح را در خود پرورش بده
۱۴. داشتن فکر مسیح چه ارتباطی با خدمت موعظه دارد؟
۱۴ در قرن اول، پولس رسول به همایمانان خود گفت: «لکن ما فکر مسیح را داریم.» ( ۱قرنتیان ۲:۱۶) آیا فقط از شاگردان اولیهٔ عیسی انتظار میرفت که فکر مسیح را داشته باشند؟ خیر. ما همگی میدانیم که موظف به انجام موعظهٔ بشارت و اطاعت از امر شاگردسازی میباشیم. ( متی ۲۴:۱۴؛ ۲۸:۱۹، ۲۰) با وجود این، خوب است که انگیزهٔ خود را مورد بررسی و سؤال قرار دهیم، چرا که نمیخواهیم صرفاً به منظور انجام وظیفه مبادرت به موعظه و تعلیم بورزیم. بلی، دلیل اصلی شرکت ما در خدمت موعظه محبت به خدا میباشد و چون میخواهیم حقیقتاً همانند عیسی رفتار کنیم، حس ترحم ما را برمیانگیزاند تا به انسانها موعظه کنیم و ایشان را تعلیم دهیم.—متی ۲۲:۳۷-۳۹.
۱۵. چرا ترحم نقش واجبی را در خدمت مسیحی ایفا میکند؟
۱۵ البته باید اذعان کرد که ترحم و دلسوزی برای کسانی که با ما همعقیده نیستند همیشه آسان نیست، بخصوص وقتی ایشان نسبت به اعتقادات ما بیاعتنایی کرده و یا با ما به مخالفت برمیخیزند و ما را رد میکنند. در ضمن، نباید فراموش کنیم که با از دست دادن محبت و ترحم نسبت به انسانها، احتمالاً انگیزهٔ حیاتی خود را برای شرکت در خدمت مسیحی از دست خواهیم داد. بنابراین، سؤال اینجاست که چگونه میتوانیم حس ترحم را در خود پرورش دهیم؟ ما میتوانیم سعی کنیم همچون عیسی به انسانها بنگریم. در نظر او ایشان «مانند گوسفندان بیشبان، پریشانحال و پراکنده بودند.» ( متی ۹:۳۶) آیا این توصیفی واقعی از وضعیت و شرایط روحی بسیاری از مردم در روزگار ما نیست؟ شبانان مذاهب کاذب در مورد این انسانها غفلت ورزیده، حتی ایشان را از لحاظ روحانی کور نمودهاند. نتیجتاً آنان از راهنماییهای مفید کتاب مقدس و همچنین اوضاع بهشتیی که بزودی به برکت ملکوت خدا بر روی زمین برقرار خواهد شد بیاطلاع میباشند. به علاوه، هر روز با مشکلات زندگی — همچون فقر، اختلافات خانوادگی، بیماری و مرگ — دست به گریبان هستند و امید ملکوت را هم ندارند. معهذا، نیاز ایشان نزد ما یافت میشود: بشارت زندگیبخش ملکوت خدا که هماکنون در آسمان برقرار میباشد!
۱۶. به چه دلیل باید سعی نمائیم بشارت را به دیگران اعلام کنیم؟
۱۶ از این رو، به نیاز روحانی اطرافیان خود بیندیش. حال، آیا دلت تو را بر آن نمیدارد که نهایت سعی خود را نموده، دربارهٔ مقصود خدا که نشانگر محبت اوست با ایشان صحبت کنی؟ بلی، وظیفهٔ ما انجام کاری توأم با ترحم و دلسوزی است. چنانچه به مانند عیسی با انسانها همدردی کنیم، احساسمان برای ایشان در آهنگ صدا، حالت چهره و نیز طرز آموزشمان منعکس خواهد گشت و این ابراز احساسات، پیام ما را برای آن دسته از افرادی که «برای حیات جاودانی مقرّر» میباشند گیراتر خواهد نمود.—اعمال ۱۳:۴۸.
۱۷. الف) به چه طریقهایی میتوانیم محبت و ترحم خود را نسبت به دیگران ابراز کنیم؟ ب)آیا صرفاً انجام یکی از جنبههای کار خیر یعنی کمک از لحاظ جسمانی یا شرکت در خدمت موعظه برای فرد مسیحی کافی است؟
۱۷ البته محبت و حس ترحم باید در تمام جوانب زندگی و لحظات عمرمان پدیدار باشد یعنی همچنین در مواقع مواجه شدن با محرومین، بیماران و فقرا باید به آنان مهر ورزیده، هر آنچه به طور معقولانه از دستمان برمیآید در جهت حل مشکلات و رفع نیازهای ایشان انجام دهیم. به همین منوال، باید سعی بکنیم تا با سخن و عمل، کسانی را که در غم و اندوه از دست دادن عزیزان خود به سر میبرند تسلی بخشیم. ( لوقا ۷:۱۱-۱۵؛ یوحنا ۱۱:۳۳-۳۵) با وجود این، نباید همچون بعضی از انسانهای نوعدوست احسان خود را به این قسم اعمال محبتآمیز و دلسوزانه محدود کنیم. چرا که همین صفات الهی یعنی محبت و ترحم، باید ما را برانگیزاند تا در فعالیت موعظه و تعلیم مسیحی شرکت کنیم؛ سعی و تلاشی که از اهمیت بیشتری برخوردار بوده، نفع درازمدت برای نوع بشر به همراه دارد. آنچه را که عیسی خطاب به رهبران مذهبی یهودی گفت به یاد بیاور: «وای بر شما ای کاتبان و فریسیان ریاکار که نعناع و شبت و زیره را عشر میدهید و اعظم احکام شریعت، یعنی عدالت و رحمت و ایمان را ترک کردهاید! میبایست آنها را به جا آورده، اینها را نیز ترک نکرده باشید.» ( متی ۲۳:۲۳) عیسی به انجام صرفاً یکی از دو جنبهٔ کار خیر قانع نبود—او هم نیازهای جسمانی انسانها را برآورده میکرد و هم موضوعات حیاتبخش روحانی را به ایشان تعلیم میداد. بلی، عیسی هر دو کار را میکرد. با وجود این، بدیهی است که عمل تعلیم وی اولویت داشت زیرا احسان او بدین شکل تا ابد خدمت و اعانتی در حق بشریت محسوب میگشت.—یوحنا ۲۰:۱۶.
۱۸. بررسی فکر مسیح باید ما را به چه کاری برانگیزاند؟
۱۸ چقدر باید از اینکه یَهُوَه فکر مسیح را بر ما آشکار ساخته است سپاسگزار باشیم! با مطالعهٔ انجیلها میتوانیم بیشتر با افکار، احساسات، خصوصیات و اعمال بزرگترین انسان همهٔ اعصار و همچنین اولویتهایی که برای خود قرار میداد آشنا شویم. حال بستگی به ما دارد تا آنچه را که کتاب مقدس در مورد عیسی بیان میکند بخوانیم، راجع به آن تأمل نموده، آموختههای خویش را به اجرا بگذاریم. این را به خاطر بسپار که چنانچه بخواهیم همچون عیسی رفتار کنیم، باید نخست بیاموزیم که در حد خود به عنوان انسانهای ناکامل، همچون عیسی فکر کنیم، همچون عیسی احساس کنیم و نهایتاً همچون عیسی مسائل را مورد ارزیابی قرار دهیم. بنابراین، میخواهیم با اقدامی راسخ فکر مسیح را در خود پرورش داده، در اعمال خود ابراز نماییم، چرا که همانا بهترین طریق زندگی و رفتار با انسانها میباشد؛ و از همه مهمتر، بهترین طریق نزدیک شدن به کسی که شخصیتش در رفتار عیسی منعکس گشته است، خدای رحیممان، خدای محبت، یَهُوَه.—۲قرنتیان ۱:۳؛ عبرانیان ۱:۳.
چگونه پاسخ میدهی؟
• کتاب مقدس چه بینشی در خصوص واکنشهای مکرر عیسی در مقابل نیاز انسانها در اختیار ما قرار میدهد؟
• عیسی هنگام راهنمایی پیروان خود بر چه مسئلهای تأکید میکرد؟
• چگونه میتوانیم فکر مسیح را توسط اعمال خود ابراز نمائیم؟
[تصویر در صفحهٔ ۲۰]
بزرگترین احسانی که مسیحیان میتوانند در حق دیگران انجام دهند کدام است؟
[تصویر تمامصفحه در صفحهٔ ۲۱]