مأخذ جزوهٔ کار و آموزش
۴-۱۰ فوریه
گنجهایی در کلام خدا | رومیان ۱-۳
«همواره وجدان خود را تربیت کنید»
(رومیان ۲:۱۴، ۱۵) وقتی غیریهودیان که شریعت ندارند، اصول شریعت را بنا به طبیعت به جا میآورند، هرچند فاقد شریعتند، نشان میدهند که در خود از شریعتی برخوردارند. ۱۵ آنان همان کسانی هستند که نشان میدهند اصول شریعت بر دلشان نگاشته شده است. وجدانشان نیز شهادت میدهد و افکارشان یا آنان را متهم میکند یا تبرئه.
چگونه وجدان خود را پاک نگاه داریم؟
۶ آیا تنها خادمان یَهُوَه از موهبت وجدان برخوردارند؟ به این سخنان الهامی پولُس رسول توجه کنید: «وقتی غیریهودیان که شریعت ندارند، اصول شریعت را بنا به طبیعت بجا میآورند، آنان هرچند فاقد شریعتند، لیکن خود برای خویشتن شریعتی هستند. زیرا نشان میدهند که عمل شریعت بر دلشان نگاشته شده است، چنان که وجدانشان گواهی میدهد و افکارشان در برابر هم، یا آنان را متهم میکند یا تبرئه مینماید.» (رومیان ۲:۱۴، ۱۵) حتی کسانی که کاملاً از قوانین یَهُوَه بیاطلاعند، گاه بنا بر وجدان خود مطابق اصول الٰهی رفتار میکنند.
(رومیان ۲:۱۵) آنان همان کسانی هستند که نشان میدهند اصول شریعت بر دلشان نگاشته شده است. وجدانشان نیز شهادت میدهد و افکارشان یا آنان را متهم میکند یا تبرئه.
چگونه وجدان خود را پاک نگاه داریم؟
۸ هستند کسانی که برای تصمیمگیری تنها به احساسات خود رجوع میکنند و میگویند: «وجدانم از تصمیمی که گرفتهام کاملاً راحت است.» اما تمایلات دل ممکن است چنان قوی باشد که بر وجدان اثر بگذارد. کتاب مقدّس میگوید: «دل از همه چیز فریبندهتر است و بسیار مریض است کیست که آن را بداند؟» (اِرْمیا ۱۷:۹) پس برای تصمیمگیری نباید تنها به دلمان رجوع کنیم، بلکه باید در درجهٔ اوّل خواست یَهُوَه را مد نظر داشته باشیم.
۹ با تصمیمگیری مطابق وجدانی تربیتیافته نشان میدهیم که ترس خدایی داریم و نمیخواهیم تصمیمی مطابق میل شخصیمان بگیریم. به این نمونه توجه کنید. نَحَمِیا، فرماندار شهر اورشلیم که مردی خداترس بود، این حق را داشت که از اهالی آن شهر مالیات دریافت کند. اما چنین نکرد. چرا؟ اخذ مالیات از قوم خدا آنان را زیر فشار قرار میداد. نَحَمِیا از این کار سرباز زد، چون حتی فکر انجام کاری که ممکن بود ناخشنودی یَهُوَه را در پی داشته باشد، در نظرش ناپسند بود. نَحَمِیا گفت: «به سبب ترس خدا چنین نکردم.» (نَحَمِیا ۵:۱۵) ترس خدایی، یعنی ترس از ناخشنود کردن یَهُوَه. هر مسیحی باید مصمم باشد که این خصوصیت را در خود پرورش دهد. زمانی که در مقابل تصمیمی قرار میگیریم، این ترس توأم با احترام ما را برمیانگیزد تا کلام خدا را راهنمای خود قرار دهیم.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(رومیان ۳:۴) مسلّماً خیر! حتی اگر ثابت شود که همهٔ انسانها دروغگو هستند، بگذار راستگو بودن خدا به اثبات برسد! چنان که نوشته شده است: «تا حقانیت تو در سخنانت اثبات شود و اگر مورد قضاوت قرار گیری، پیروز گردی.»
نکاتی از رسالهٔ پولُس به رومیان
۳:۴. هنگامی که کلام انسان در تضاد با کلام خداست، با اعتماد کردن به پیام کتاب مقدّس و عمل کردن مطابق ارادهٔ خدا، نشان میدهیم که «خدا راستگو» است. دیگران نیز با موعظهٔ بشارت ملکوت و کار شاگردسازی به طور غیورانه به راستگو بودن خدا پی میبرند.
(رومیان ۳:۲۴، ۲۵) در واقع، این که به لطف الٰهی، از طریق بهای رهایی که مسیحْ عیسی پرداخت، درستکار شمرده میشوند، هدیهای است از سوی خدا. ۲۵ خدا مسیح را همچون قربانی کفّاره تقدیم کرد تا انسانها را از طریق ایمان به خون او با خود آشتی دهد. او با انجام دادن این کار میخواست عدالت خود را نشان دهد؛ زیرا به سبب شکیبایی خود گناهانی را که در گذشته انجام میشد، میبخشید.
نکاتی از رسالهٔ پولُس به رومیان
۳:۲۴، ۲۵—«فدیهای که در عیسی مسیح است» چگونه میتوانست قبل از آن که پرداخته شود برای «خطایای سابق» انسانهای قبل از عیسی کفّاره باشد؟ اوّلین نبوّتی که در پیدایش ۳:۱۵ در مورد مسیح شد، در سال ۳۳ م. با به قتل رساندن عیسی بر چوبهٔ شکنجه تحقق یافت. (غَلاطیان ۳:۱۳، ۱۶) از لحظهای که یَهُوَه آن نبوّت را گفت، فدیه از نظر او پرداختشده بود. و مسلّماً هیچ چیز نمیتوانست مانع از به تحقق رسیدن مقاصد یَهُوَه شود. پس، بر اساس قربانی عیسی مسیح که در آینده اهدا میشد، یَهُوَه میتوانست گناهان نوادگان آدم را که بر وعده ایمان آوردند بیامرزد. بنابراین، فدیه رستاخیز اشخاص قبل از مسیحیت را ممکن میسازد.—اَعمال ۲۴:۱۵.
خواندن کتاب مقدّس
(رومیان ۱:۱-۱۷) از طرف پولُس، غلام مسیحْ عیسی که به عنوان رسول فراخوانده شده و برای اعلام بشارت خدا منصوب گردیده است. ۲ خدا از پیش، وعدهٔ این بشارت را از طریق انبیای خود، در نوشتههای مقدّس داده بود. ۳ این بشارت در مورد پسر اوست که همچون انسانی از نسل داوود به دنیا آمد، ۴ اما با رستاخیز از میان مردگان، به قدرت الٰهی و از طریق روح قدّوسیت نشان داده شد که پسر خداست. او همان سَرورمان عیسی مسیح است. ۵ از طریق او لطف الٰهی و رسالتی نصیب ما شده است تا مردم را از میان همهٔ قومها به ایمان و اطاعت برای جلال نام او فراخوانیم. ۶ شما نیز از میان همین قومها فراخوانده شدهاید تا از آنِ عیسی مسیح باشید. ۷ آری، از طرف من به همهٔ شما عزیزان خدا در روم که فراخوانده شدهاید تا از مقدّسان باشید: لطف و آرامش از طرف پدرمان خدا و سَرورمان عیسی مسیح با شما باد! ۸ پیش از هر چیز، خدای خود را از طریق عیسی مسیح از بابت همهٔ شما شکر میکنم؛ زیرا شهرت ایمان شما در سراسر دنیا پیچیده است. ۹ خدا شاهد است که چگونه بیوقفه در دعاهای خود از شما یاد میکنم؛ خدایی که او را با تمام وجودم خدمت مینمایم و در مورد پسرش بشارت میدهم. ۱۰ از خدا تمنا میکنم که اگر ممکن باشد و بخواهد، سرانجام نزد شما بیایم؛ ۱۱ زیرا مشتاق دیدار شما هستم تا بتوانم عطیهای روحانی به شما تقدیم کنم و شما را با آن استوار سازم، ۱۲ یا در واقع، هم من و هم شما بتوانیم از ایمان یکدیگر متقابلاً تشویق گردیم. ۱۳ ای برادران، میخواهم بدانید که بارها قصد داشتهام نزد شما بیایم، اما هر بار چیزی مانع من شده است. در واقع میخواستم نزدتان بیایم تا در میان شما نیز ثمراتی حاصل کنم؛ چنان که در میان قومهای دیگر کردهام. ۱۴ من خود را مدیون میدانم، چه به یونانیان و چه به بیگانگان، چه به خردمندان و چه به نادانان. ۱۵ پس مشتاقم بشارت را همچنین به شما که در روم هستید، اعلام کنم؛ ۱۶ زیرا از بشارت دادن شرمسار نیستم؛ چون بشارت در واقع قدرت خداست برای نجات هر که ایمان بیاورد، نخست برای یهودیان و سپس برای یونانیان؛ ۱۷ زیرا کسانی که ایمان دارند میبینند که خدا عدالت خود را از طریق بشارت آشکار میسازد و این امر ایمانشان را تقویت میکند، چنان که نوشته شده است: «انسانِ درستکار به سبب ایمانش حیات خواهد داشت.»
در خدمت موعظه بکوشید
ب۰۶-۱ E/۶ ص ۱۲-۱۳
با بهکارگیری اصول کتاب مقدّس به آسایش و آرامش دست یابید
گربهای را تصوّر کنید که روی زمین دراز کشیده و غرغر میکند. این حالت نشانهٔ آرامش و راحتی گربه است. ما انسانها نیز دنبال آسایش و آرامش هستیم، اما دسترسی به آن برای بسیاری از ما دشوار است و اگر هم به دست آید، ماندگار نیست. چرا؟
زیرا به دلیل ناکاملیهای خود دست به خطا میزنیم و ناکاملیهای دیگران را نیز باید تحمّل کنیم. به علاوه، در «زمانهایی سخت» که کتاب مقدّس «روزهای آخر» مینامد به سر میبریم. (۲تیموتائوس ۳:۱-۵) حتی اگر در دوران بچگی تا حدّی از آسایش و آرامش برخوردار بودهایم، اما اکثر ما اکنون با سختیهایی دستوپنجه نرم میکنیم. آیا ممکن است در این روزهای آخر به آسایش و آرامش دست یابیم؟
دقت کنید که کتاب مقدّس میگوید شرایط روزهای آخر «سخت» میباشد، اما نمیگوید که کنار آمدن با سختیهای آن غیرممکن است. با بهکارگیری اصول کتاب مقدّس میتوانیم به این سختیها چیره شویم. شاید همیشه نتوانیم مشکلاتمان را حل و فصل کنیم اما تا حدّی میتوانیم به آسایش و آرامش دست یابیم. بیایید سه اصل کتاب مقدّس را مورد بررسی قرار دهیم:
حفظ دیدگاهی واقعبینانه
برای دستیابی به آسایش و آرامش، باید دیدگاهی واقعبینانه نسبت به محدودیتهای خود و دیگران داشته باشیم. پولُس رسول در نامهٔ خود به رومیان چنین اظهار داشت: «همه گناه کردهاند و نمیتوانند جلال خدا را به طور کامل منعکس کنند.» (رومیان ۳:۲۳) ما بسیاری از ابعاد جلال یَهُوَه را درک نمیکنیم. در پیدایش ۱:۳۱ آمده است: «خدا هرآنچه را که ساخته بود دید، و اینک بسیار نیکو بود.» یَهُوَه میتواند در مورد تمامی اعمالش بگوید که «بسیار نیکو» هستند. اما هیچ انسانی نمیتواند در مورد تمامی اعمال خود چنین بگوید. پس اولین قدم لازم برای دستیابی به آسایش و آرامش، پذیرش محدودیتهایمان است. همچنین باید دیدگاه خدا را در این رابطه درک و قبول کنیم.
ریشهٔ واژهٔ یونانی که به فارسی «گناه» ترجمه شده به معنی «به هدف نزدن» است. (رومیان ۳:۹) مثلاً مسابقات تیراندازی با کمان را در نظر گیرید. یکی از شرکتکنندگان امیدوار است جایزه را به دست آورد. او سه تیر دارد. اولی را پرتاب میکند اما به فاصلهٔ یک متری هدف میزند. با تیر دوم بهتر نشانهگیری میکند اما به فاصلهٔ ۳۰ سانتیمتری هدف میزند. حالا با دقت کامل، تیر سوم را به سوی هدف پرتاب میکند، اما تیرش به فاصلهٔ ۲ سانتیمتری هدف میخورد. او به هدف بسیار نزدیک شده، اما باز هم به هدف نزده است.
همهٔ ما بهنوعی مانند آن کمانگیر هستیم. گاهی از هدف خیلی دور میشویم و گاهی به هدف نزدیک هستیم اما باز هم به هدف نمیرسیم. شاید با وجود این که سعی و کوشش فراوانی به خرج داده و به هدف نرسیدهایم، دلسرد شویم. حالا دوباره آن کمانگیر را در نظر بگیریم.
تصوّر کنید که چون تیرهای خود را به هدف نزده است و میداند که جایزه را به دست نمیآورد، پس دلسرد شده از تلاش دست میکشد. اما ناگهان، مسئول مسابقات او را صدا میزند و میگوید: «میخواهم جایزه را به تو بدهم، چون دوستت دارم و دیدم که چقدر سخت برای دستیابی به آن تلاش کردی.» کمانگیر به وجد میآید!
همهٔ کسانی که به لطف خدا از هدیهٔ زندگی ابدی در کاملیت برخوردار میشوند نیز به وجد خواهند آمد. (رومیان ۶:۲۳) از آن پس، همه چیز نیکو خواهد بود و انسانها دیگر ناکامل نخواهند بود یا اصطلاحاً به هدف خواهند زد! آنگاه به آسایش و آرامش کامل دست خواهند یافت. اگر نکتهٔ فوق را در نظر بگیریم، تا آن زمان در مورد خود و اطرافیانمان احساس بهتری خواهیم داشت.
قبول کنید که گذر زمان لازم است
برای هر چیز گذر زمان ضروری است. اگر برای دریافت چیزی یا برطرف شدن مشکلی بیشتر از آنچه گمان میکردید انتظار بکشید، حفظ آرامش خود بسیار سخت خواهد شد. اما برخی حتی در شرایط سخت نیز توانستهاند آسایش و آرامش خود را حفظ کنند. در ادامه نمونهٔ عیسی را بررسی میکنیم.
عیسی قبل از پا گذاشتن روی زمین در آسمان از خدا اطاعت میکرد، اما در کتاب مقدّس آمده است که طی زندگی زمینی خود «اطاعت را آموخت.» چگونه؟ «با رنجی که کشید.» طی زندگی آسمانی خود، عیسی فقط رنج و عذاب انسانها را دیده بود اما هرگز آن را تجربه نکرده بود. عیسی در طول زندگی خود روی زمین، بهخصوص از زمان تعمیدش در رود اردن تا مرگش در جُلجُتا سختیهای فراوانی متحمّل شد. ما دقیقاً از نحوهای که عیسی در اطاعت «کامل گشت» باخبر نیستیم، اما میدانیم که کامل شدن او مستلزم وقت بود.
عیسی به این دلیل موفق شد که بر «شادیای که پیش رو داشت،» یعنی بر روی پاداش وفاداریاش تعمّق میکرد. (عبرانیان ۱۲:۲) با این حال، گاهی «دعاهای التماسآمیز و درخواستهای خود را با فریادهای بلند و اشکها» به درگاه خدا میآورد. (عبرانیان ۵:۷) گاه ممکن است ما نیز مانند عیسی دعا کنیم. یَهُوَه چنین دعاهایی را «مستجاب» میکند، چنانکه دعاهای عیسی را مستجاب کرد. چرا؟
از آنجا که یَهُوَه با محدودیتهای جسمی، ذهنی و عاطفی ما کاملاً آشناست، هیچ گاه اجازه نمیدهد شرایط تا جایی پیش رود که نتوانیم به او فادار بمانیم. یک ضربالمثل آفریقایی میگوید: «حتی قورباغهها در آب بیش از حد غرق میشوند.» پس قدرت تحمّل سختیها برای ما محدود است. با این حال، یَهُوَه حتی از خودمان هم بهتر تواناییهایمان را درک میکند. او «رحمت و لطفی را» نصیبمان میسازد که «هنگام نیاز، به ما یاری رساند.» (عبرانیان ۴:۱۶) یَهُوَه عیسی و افراد بیشماری را نیز یاری رسانده است.
۱۱-۱۷ فوریه
گنجهایی در کلام خدا | رومیان ۴-۶
«خدا ارزش محبت خود را به ما ثابت میکند»
(رومیان ۵:۸) اما خدا ارزش محبت خود را این گونه به ما ثابت میکند که وقتی هنوز گناهکار بودیم، مسیح جان خود را برای ما داد.
(رومیان ۵:۱۲) پس، گناه از طریق یک انسان وارد دنیا شد و از طریق گناه مرگ آمد و از آنجا که همه گناه کردند، مرگ در میان همهٔ انسانها شیوع یافت؛
خدا محبت خود را به ما ثابت کرد
۵ پولُس این موضوع را توضیح میدهد و با این واقعیت آغاز میکند: «همان گونه که گناه به واسطهٔ یک انسان وارد جهان شد، و به واسطهٔ گناه، مرگ آمد، و بدینسان مرگ دامنگیر همهٔ آدمیان گردید، از آنجا که همه گناه کردند.» (روم ۵:۱۲) از آنجایی که خدا شروع زندگی بشر را برایمان نگاشته است قادر به درک این آیه هستیم. یَهُوَه خدا اوّلین انسانها یعنی آدم و حوّا را آفرید. چون آفریدگارمان کامل است، خلقت آدم و حوّا نیز کامل بود. خدا فقط به آنها یک دستور داد و گفت سرپیچی از آن منجر به مرگ میشد. (پیدا ۲:۱۷) با این حال، آنها تصمیم گرفتند فرمان خدا را به ضرر خود زیر پا بگذارند و او را سلطان عالم و قانونگذار خود محسوب نکنند.—تث ۳۲:۴، ۵.
(رومیان ۵:۱۳، ۱۴) زیرا گناه پیش از شریعت در دنیا وجود داشت، اما وقتی شریعتی نباشد، گناه برای کسی به حساب نمیآید. ۱۴ با این حال، مرگ از آدم تا موسی بر همگان پادشاهی کرد، حتی بر کسانی که گناهشان همچون تخطّی آدم نبود. آدم از بعضی جهات به آن کسی شباهت داشت که میبایست میآمد.
خدا محبت خود را به ما ثابت کرد
۶ متأسفانه، آدم بعد از گناه صاحب فرزند گشت، در نتیجه گناه، ناکاملی و عواقب آن را به نسل خود انتقال داد. نسل آدم آن قانون الٰهی را زیر پا نگذاشته بودند، از این رو، با همان گناه محکوم نشدند؛ همچنین در آن زمان شریعتی به انسان داده نشده بود. (پیدا ۲:۱۷) با این حال، نسل آدم گناه را به ارث بردند. در نتیجه، گناه و مرگ بر آنها تسلّط یافت و زمانی که خدا اصول شریعت را به اسرائیلیان داد گناهکار بودن ایشان معلوم گشت. (رومیان ۵:۱۳، ۱۴ خوانده شود.) تأثیر گناه موروثی را میتوان به بیماری ارثیای مانند هموفیلی تشبیه کرد. شاید خوانده باشید که آلکسی پسر نیکولاس دوم و آلکساندرا، تزار و ملکهٔ روسیه، به بیماری ارثی هموفیلی یعنی لختهنشدن خون مبتلا بود. البته در چنین خانوادهای همه به این بیماری مبتلا نمیشوند ولی میتوانند ناقل آن باشند. در مورد گناه آدم چنین نیست. به هیچ وجه نمیتوان از آن گریخت. تأثیر گناه گریبانگیر همهٔ انسانهاست، در اثر گناه همه میمیرند و گناه به نسل بعد انتقال داده میشود. آیا میتوان جلوی این مهلکه را گرفت؟
(رومیان ۵:۱۸) پس همان طور که در نتیجهٔ یک نافرمانی همه گونه انسانها محکوم شدند، در نتیجهٔ یک عمل عادلانه نیز همه گونه انسانها درستکار شمرده میشوند تا حیات یابند؛
(رومیان ۵:۲۱) با چه هدفی؟ تا همان طور که گناه همراه با مرگ پادشاهی کرد، لطف الٰهی نیز از طریق عدالت پادشاهی کند و حیات جاویدان را توسط سَرورمان عیسی مسیح به ارمغان آورد.
خدا محبت خود را به ما ثابت کرد
۹ مفهوم نهفتهٔ عبارات یونانی ‹درستکارشمردگی› و ‹درستکار شمرده شدن› چیست؟ یکی از مترجمان کتاب مقدّس نوشت: «این عبارات تشبیهی از یک موضوع قانونی است. این عبارات تغییر وضعیت شخص را در دید خدا نمایان میسازد نه آن که تغییری در شخص ایجاد کند . . . در این تشبیه خدا داور است و در دادگاه الٰهی متهمی به دلیل عملی نادرست حضور دارد و خدا رأی خود را به متهم ابلاغ و او را تبرئه میکند.»
۱۰ «داور تمام جهان» بر چه اساسی میتواند گناهکار را تبرئه کند؟ (پیدا ۱۸:۲۵) اوّلین قدمی که خدا انجام داد این بود که پسر یگانهٔ خود را به زمین فرستاد. عیسی تحت آزمایش، ناسزاگویی و آزارها کاملاً ارادهٔ پدرش را انجام داد. او حتی بر تیر چوبی تا پای مرگ به خدا پابند ماند. (عبر ۲:۱۰) عیسی با قربانی کردن زندگی کامل انسانی خود فدیهای را مهیا دید تا فرزندان آدم را از گناه و مرگ رهایی بخشد.—مت ۲۰:۲۸؛ روم ۵:۶-۸.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(رومیان ۶:۳-۵) یا آیا نمیدانید همهٔ ما که در مسیحْ عیسی تعمید گرفتیم، در واقع در مرگ او تعمید یافتیم؟ ۴ پس ما با تعمید گرفتن در مرگ او، با او دفن شدیم تا همان طور که مسیح به قدرت پرجلال پدر از مردگان برخیزانده شد، ما نیز در حیاتی تازه گام برداریم. ۵ اگر ما در مرگی مشابه مرگ او، با او متحد شدهایم، یقیناً در رستاخیزی مشابه رستاخیز او نیز با او متحد خواهیم بود؛
نکاتی از رسالهٔ پولُس به رومیان
۶:۳-۵—مفهوم در مسیح تعمید گرفتن و در موت او تعمید یافتن چیست؟ هنگامی که یَهُوَه پیروان مسیح را با روح مقدّس خود مسح میکند آنها با مسیح متحد و فرداً اعضای جماعتی میشوند که بدن مسیح است و او سر آن. (۱قُرِنتیان ۱۲:۱۲، ۱۳، ۲۷؛ کُولُسیان ۱:۱۸) این مفهوم تعمید گرفتن آنها در مسیح است. مسیحیان مسحشده در موت نیز تعمید مییابند به این مفهوم که فداکارانه زندگی و از هر گونه امید به زندگی ابدی روی زمین چشمپوشی میکنند. بنابراین، مرگ آنان، همچون مرگ عیسی قربانیگونه است، با این تفاوت که حالت فدیه ندارد. تعمید در موت هنگامی کامل میشود که مسحشدگان زندگی زمینی خود را به پایان برسانند و به زندگی در آسمان رستاخیز یابند.
(رومیان ۶:۷) چون کسی که مرده است، از گناه خود آزاد شده است.
ب۱۴-۱ E/۶ ص ۱۱ ¶۱
چه امیدی برای عزیزان ازدسترفتهمان وجود دارد؟
آیا بدکاران هنگام رستاخیز بر اساس اعمال گذشتهشان داوری خواهند شد؟ خیر. در رومیان ۶:۷ آمده است: «کسی که مرده است، از گناه خود آزاد شده است.» بدکاران با مرگ خود به سزای گناهان خود رسیدهاند. بنابراین، آنان بر مبنای اعمال پس از رستاخیزشان داوری خواهند شد، نه بر اساس آنچه ندانسته پیش از مرگشان انجام دادهاند.
خواندن کتاب مقدّس
(رومیان ۴:۱-۱۵) حال که چنین است، در مورد آنچه نصیب ابراهیم شد که جسماً جد ما بود، چه میتوان گفت؟ ۲ برای مثال، اگر ابراهیم بر پایهٔ اعمالش درستکار شمرده میشد، دلیلی میداشت که فخر کند، اما از دید خدا در واقع دلیلی برای فخر نداشت؛ ۳ زیرا نوشتههای مقدّس چه میگوید؟ میگوید: «ابراهیم به یَهُوَه ایمان آورد و به این سبب درستکار شمرده شد.» ۴ البته پرداخت مزد به کسی که کار میکند، لطف به حساب نمیآید، بلکه حق اوست. ۵ اما کسی که به کارها و اعمال خود تکیه نمیکند، بلکه به خدایی ایمان میآورد که فردی گناهکار را درستکار میشمارد، به سبب ایمانش درستکار محسوب میشود. ۶ همان طور که داوود نیز شخصی را که خدا او را بدون اعمال درستکار میشمارَد، خوشحال میخوانَد و میگوید: ۷ «خوشا به حال کسانی که خطاهایشان بخشیده و گناهانشان پوشیده شده است؛ ۸ خوشا به حال کسی که یَهُوَه ابداً گناهش را به حساب نیاوَرَد.» ۹ آیا این خوشحالی، تنها نصیب ختنهشدگان میشود یا نصیب کسانی نیز میشود که ختنه نشدهاند؟ زیرا چنان که گفتیم: «ابراهیم به سبب ایمانش درستکار شمرده شد.» ۱۰ اما او در چه وضعی بود که به سبب ایمانش درستکار شمرده شد؟ آیا این پس از ختنه شدنش بود، یا پیش از آن؟ البته پیش از ختنه شدنش بود، نه پس از آن. ۱۱ نشانهٔ ختنه به او داده شد تا مُهری باشد بر این که درستکار شمرده شده است و آن هم از طریق ایمانی که پیش از ختنه شدن داشت. او بدین ترتیب پدر همهٔ کسانی شده است که بدون ختنه ایمان میآورند تا درستکار شمرده شوند. ۱۲ او پدر همهٔ ختنهشدگان نیز است، یعنی پدر کسانی که نه تنها به ختنه پایبندند، بلکه در طریق ایمان هم گام برمیدارند؛ ایمانی که پدرمان ابراهیم پیش از ختنه شدنش داشت. ۱۳ از راه شریعت نبود که به ابراهیم یا نسل او وعده داده شد که وارث یک دنیا خواهند شد، بلکه از راه درستکار شمرده شدن بر پایهٔ ایمان بود؛ ۱۴ زیرا اگر کسانی که به شریعت پایبندند وارث باشند، ایمان بیفایده میشود و وعده باطل شده است. ۱۵ در واقع شریعت موجب غضب میشود، اما جایی که شریعت نباشد، تخطّی از شریعت هم نیست.
۱۸-۲۴ فوریه
گنجهایی در کلام خدا | رومیان ۷-۸
«آیا ‹با اشتیاق فراوان› انتظار میکشید؟»
(رومیان ۸:۱۹) تمام آفرینش با اشتیاق فراوان در انتظار ظهور پسران خداست؛
بگذارید یَهُوَه شما را به آزادی حقیقی هدایت کند
۱۷ وقتی پولُس آزادیای را توضیح میداد که یَهُوَه برای خادمان زمینیاش در نظر دارد، گفت: «جهان خلقت با اشتیاق تمام در انتظار ظهور پسران خداست.» سپس ادامه داد: «خودِ خلقت نیز از بندگی فساد رهایی خواهد یافت و در آزادی پرجلال فرزندان خدا سهیم خواهد شد.» (روم ۸:۱۹-۲۱) «خلقت» به انسانهایی اشاره دارد که امید دارند بر زمین تا ابد زندگی کنند، کسانی که از «ظهور» پسران مسحشدهٔ خدا فایده خواهند برد. آغاز این ظهور زمانی است که این «پسرانِ» به روح رستاخیزیافته، با مسیح شرارت را از زمین پاک سازند و گروه عظیم را به دنیای جدید هدایت کنند.—مکا ۷:۹، ۱۴.
(رومیان ۸:۲۰) زیرا آفرینش تسلیم پوچی و بطالت شد، البته نه به خواست خود، بلکه به خواست خدا که آن را تسلیم کرد، اما با این امید که
در امیدمان شاد باشیم
۱۱ وقتی یَهُوَه وعده داد که بشر را از دست ابلیس شیطان همان «مار کهن» از طریق «ذریّت» رهایی دهد، به بشر «امید» داد که روزی نجات یابد. (مکا ۱۲:۹؛ پیدا ۳:۱۵) عیسی مسیح بخش اصلی «ذریّت» بود. (غلا ۳:۱۶) عیسی با مرگ و رستاخیزش امیدی واقعی فراهم دید که سرانجام بشر را از بندگی گناه و مرگ رها خواهد ساخت. تحقق این امید با «ظهور پسران خدا» در ارتباط است. مسحشدگان جلالیافته بخش ثانوی «ذریّت» میباشند. «ظهور» آنان به این مفهوم است که با مسیح، دنیای شریر شیطان را نابود خواهند کرد. (مکا ۲:۲۶، ۲۷) این کار به نجات گوسفندان دیگر که از مصیبت عظیم بیرون خواهند آمد منتهی خواهد شد.—مکا ۷:۹، ۱۰، ۱۴.
(رومیان ۸:۲۱) آفرینش نیز خود از بردگی فساد رهایی خواهد یافت و از آزادی پرجلال فرزندان خدا برخوردار خواهد شد؛
در امیدمان شاد باشیم
۱۲ حقیقتاً «جهان خلقت» یعنی بشر طی هزار سال حکومت مسیح رهایی خواهد یافت! طریقی دیگر که «پسران خدا» در آن زمان «ظهور» میکنند این است که فدیهٔ عیسی را با مسیح در مقام کاهن برای فایدهٔ بشر به کار خواهند گرفت. تحت پادشاهی خدا تأثیر گناه و مرگ از تابعین آن برداشته خواهد شد. انسانهای مطیع به تدریج «از بندگی فساد رهایی» خواهند یافت. اگر ایشان به یَهُوَه طی حکومت هزارساله و در آزمایشِ پایان هزار سال وفادار بمانند، نامشان در «دفتر حیات» برای همیشه باقی خواهد ماند. در آن زمان «آزادی پرجلال فرزندان خدا» نصیب آنان نیز میشود. (مکا ۲۰:۷، ۸، ۱۱، ۱۲) حقیقتاً چه امید پرشکوهی!
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(رومیان ۸:۶) اگر افکار خود را درگیر آنچه نفسانی است بسازیم، به مرگ میانجامد. اما اگر افکار خود را به آنچه از روح است مشغول سازیم، به حیات و آرامش میانجامد؛
آیا به یاد میآورید؟
فرق بین ‹درگیر کردن افکار خود به آنچه نَفْسانی است› و ‹مشغول ساختن افکار خود به آنچه از روح است› چیست؟ (روم ۸:۶)
در مورد اول شخص بر خواهشها و گرایشهای جسمانی تمرکز میکند و همیشه با اشتیاق خاصّی در مورد آنها صحبت میکند. در مورد دوم شخص بر اموری که مربوط به خدا و طرز فکر اوست تمرکز میکند. او اجازه میدهد که افکارش تحت تأثیر روح خدا قرار گیرد. راه اول به مرگ شخص میانجامد و راه دوم به حیات و آرامش.—ب۱۶/۱۲، صفحات ۱۵-۱۷.
(رومیان ۸:۲۶، ۲۷) به همین طریق، روح نیز در ضعفهایمان به یاریمان میآید؛ زیرا هرچند نیاز به دعا کردن داریم، نمیدانیم برای چه چیز باید دعا کنیم، ولی روحْ خود با نالههایی که قادر به بیان آن نیستیم، برای ما شفاعت میکند. ۲۷ اما او که دلها را کاوش میکند، منظور روح را میداند؛ زیرا روح مطابق با خواست خدا برای مقدّسان شفاعت میکند.
دعاهای ما نشاندهندهٔ چیست؟
۲۰ گاه موقعیتهایی پیش میآید که نمیدانیم چگونه آنچه را در دل داریم در دعا مطرح کنیم. پولُس رسول به همین موضوع اشاره میکند و چنین توضیح میدهد: «خود روح برای ما شفاعت میکند به نالههایی که نمیشود بیان کرد. و او که تفحّصکنندهٔ دلهاست، فکر روح را میداند.» (روم ۸:۲۶، ۲۷) یَهُوَه دعاهای فراوانی را در کتاب مقدّس برای ما ثبت کرده است. این دعاها مورد قبول اوست. در نتیجه وقتی ما از آنها برای بیان آنچه در دل داریم استفاده میکنیم یَهُوَه آن را میپذیرد و دعای ما را مستجاب میکند. یَهُوَه دقیقاً میداند که ما با چه مسئلهای روبرو هستیم و همچنین میداند که مفهوم آنچه از طریق روح خود در این دعاها به نگارش در آمده است چیست. پس به این طریق «روح» برای ما «شفاعت،» یعنی وساطت میکند و یَهُوَه به حرف دل ما گوش میدهد. اما با گذشت زمان و افزایش شناختمان از کلام خدا به تدریج یاد میگیریم آنچه را در دل داریم به زبان آوریم.
خواندن کتاب مقدّس
(رومیان ۷:۱۳-۲۵) پس آیا آنچه نیکو بود، سبب مرگ من شد؟ مسلّماً خیر! بلکه گناه از طریق آنچه نیکو بود، منجر به مرگ من شد تا بدین سان گناه بودنش آشکار شود و از طریق حکم شریعت معلوم گردد که شرارتِ گناه تا چه حد است. ۱۴ ما میدانیم که شریعت روحانی است، اما من نفسانی و همچون برده به گناه فروخته شدهام. ۱۵ من نمیدانم چرا چنین میکنم؛ زیرا کاری که میخواهم نمیکنم، بلکه کاری که از آن نفرت دارم، انجام میدهم. ۱۶ اما اگر آنچه نمیخواهم، انجام میدهم، در واقع میپذیرم که شریعت نیکوست. ۱۷ در این صورت دیگر من نیستم که آن کار را انجام میدهم، بلکه گناهی که در من ساکن است، چنین میکند. ۱۸ من میدانم که در من، یعنی در بدن ناکاملم، هیچ نیکویی نیست؛ زیرا هرچند میل دارم که آنچه نیکوست انجام دهم، اما توانایی انجام دادن آن را ندارم. ۱۹ در واقع، آن نیکویی را که میخواهم نمیکنم، بلکه آن بدی را که نمیخواهم، همان را انجام میدهم. ۲۰ پس اگر آنچه نمیخواهم انجام میدهم، دیگر من نیستم که آن را به انجام میرسانم، بلکه گناهی که در من ساکن است، چنین میکند.۲۱ پس من در مورد خود به این قانون پی بردهام: وقتی میخواهم آنچه درست است انجام دهم، میل به بدی را در خود میبینم. ۲۲ من در باطن خود، قانون خدا را بسیار دوست میدارم، ۲۳ اما قانونی دیگر در بدن خود میبینم که با قانون خدا که در ذهن من است، در جنگ است و مرا اسیر قانون گناه که در بدن من است، میسازد. ۲۴ چه وضعیت اسفباری دارم! چه کسی مرا از بدنی که این مرگ را در من پدید میآورد، رهایی میبخشد؟ ۲۵ خدا را شکر میکنم که از طریق سَرورمان عیسی مسیح مرا رهایی میبخشد! پس من با ذهن خود قانون خدا را بندگی میکنم، اما با بدن خود قانون گناه را.
۲۵ فوریه–۳ مارس
گنجهایی در کلام خدا | رومیان ۹-۱۱
«مَثَل درخت زیتون»
(رومیان ۱۱:۱۶) همچنین اگر آن بخش از تودهٔ خمیر که به عنوان نوبر تقدیم میشود، مقدّس باشد، تمام آن خمیر نیز مقدّس است؛ و اگر ریشه مقدّس باشد، شاخهها نیز مقدّس است.
عمق حکمت خدا!
۱۳ پولُس رسول اشخاصی را که بخشی از ذریّت ابراهیم میشوند به شاخههای درخت زیتون مجازی تشبیه کرد. (روم ۱۱:۲۱) این درخت زیتون اهلی نشاندهندهٔ تحقق مقصود خدا در رابطه با عهد ابراهیمی است. چون ریشهٔ این درخت زیتون مقدّس است، نشانگر یَهُوَه میباشد که باعث بقای اسرائیل روحانی است. (اشع ۱۰:۲۰؛ روم ۱۱:۱۶) تنهٔ درخت زیتون نشانگر عیسی است که بخش اصلی ذریّت میباشد. کل شاخههای درخت زیتون ‹تعداد کامل› کسانی است که بخش ثانوی ذریّت میباشند.
(رومیان ۱۱:۱۷) اما اگر بعضی از شاخهها بریده شدند و تو که شاخهٔ زیتون وحشی بودی، در میان شاخههای دیگر به درخت زیتون پیوند زده شدی و از شیرهٔ مقوّی ریشه بهرهمند گردیدی،
(رومیان ۱۱:۲۰، ۲۱) درست است! اما آنها به خاطر بیایمانیشان بریده شدند، در حالی که تو به خاطر ایمانت استوار ایستادهای. پس مغرور مباش، بلکه بترس؛ ۲۱ زیرا اگر خدا از شاخههای طبیعی نگذشت، از تو نیز نخواهد گذشت.
عمق حکمت خدا!
۱۵ پس یَهُوَه برای تحقق مقصودش چه کرد؟ پولُس رسول توضیح داد که از شاخههای درخت زیتون وحشی گرفته شد و به درخت زیتون اهلی پیوند داده شد تا جایگزین شاخههای بریده شوند. (رومیان ۱۱:۱۷، ۱۸ خوانده شود.) از این رو، مسحشدگان از ملتهای دیگری مانند اعضای جماعت روم به طور مجازی به این درخت زیتون پیوند داده شدند. بدین شکل آنها بخشی از ذریّت ابراهیم شدند. در اصل، آنها مانند شاخههای درخت زیتون وحشی بودند که نمیتوانستند بخشی از این عهد ویژه شوند. اما یَهُوَه راه را باز کرد تا آنها بتوانند جزو اسرائیل روحانی گردند.—روم ۲:۲۸، ۲۹.
(رومیان ۱۱:۲۵، ۲۶) ای برادران، برای آن که خود را دانا نپندارید، میخواهم شما را از این راز مقدّس مطلع سازم: برخی اسرائیلیان دچار سختدلی شدهاند و این تا زمانی خواهد بود که شمار غیریهودیانی که باید داخل شوند، تکمیل گردد. ۲۶ به این شکل تمام اسرائیل نجات خواهد یافت، چنان که نوشته شده است: «رهاننده از صهیون خواهد آمد و اعمال شریر را از یعقوب دور خواهد ساخت.
عمق حکمت خدا!
۱۹ بلی، مقصود یَهُوَه در رابطه با «اسرائیلِ خدا» همچنان به شکل فوقالعادهای تحقق مییابد. (غلا ۶:۱۶) همان گونه که پولُس گفت: «تمامی اسرائیل نجات خواهد یافت.» (روم ۱۱:۲۶) در زمانی که یَهُوَه تعیین کرده است «تمامی اسرائیل» که کل اسرائیل روحانی است، همچون پادشاه و کاهن در آسمان خدمت خواهند کرد. هیچ چیز نمیتواند مانع تحقق مقصود یَهُوَه شود!
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(رومیان ۹:۲۱-۲۳) آیا کوزهگر اختیار ندارد که از یک تودهٔ گل، هم ظرفی بسازد که برای کاری پرعزّت استفاده میشود و هم ظرفی برای کاری پست؟ ۲۲ ما میدانیم خواست خدا این بود که غضب خود را ابراز کند و قدرت خود را آشکار سازد، اما ظروف سزاوار غضب را که برای نابودی آماده شده بودند، با بردباری بسیار تحمّل کرد. آیا در مقابل این عمل میتوان چیزی گفت؟ ۲۳ همچنین اگر خدا چنین کرد تا عظمت جلال خود را بر ظروفِ شایستهٔ رحمت آشکار سازد، یعنی بر ظروفی که از پیش برای جلال آماده ساخته بود، آن وقت چه؟
بگذارید تأدیب یَهُوَه شما را شکل دهد
۵ اگر انسانها از شکل گرفتن به دست کوزهگر اعظم سرسختانه امتناع کنند چه میشود و در چنین مواقعی یَهُوَه از اقتدار الٰهی خود چگونه استفاده میکند؟ وقتی گل در دست کوزهگر به ظرف دلخواهش در نیاید او با گل چه میکند؟ کوزهگر میتواند از آن ظرفی دیگر بسازد یا آن را دور اندازد. وقتی گل بیاستفاده گردد اغلب کوزهگر مقصر است. ولی این موضوع در مورد یَهُوَه، کوزهگر اعظم صدق نمیکند. (تث ۳۲:۴) وقتی شخص مایل نباشد به دست یَهُوَه شکل گیرد همیشه قصور از سوی شخص است. یَهُوَه نحوهٔ شکل دادن انسانها را بر اساس واکنش آنها تغییر میدهد. وقتی آنان واکنشی صحیح نشان دهند برای یَهُوَه قابل استفاده خواهند شد. برای مثال، مسحشدگان «ظروفِ مورد رحمت» میباشند که برای «مصارف مهم» شکل داده شدهاند. ولی آنانی که سرسختانه با خدا مخالفت میکنند، «ظروفِ مورد غضب» خواهند بود «که برای هلاکت آماده شدهاند.»—روم ۹:۱۹-۲۳.
(رومیان ۱۰:۲) زیرا در مورد ایشان گواهی میدهم که برای خدا غیرت دارند، اما غیرتشان بر طبق شناخت دقیق نیست.
it-۱-E ص ۱۲۶۰ ¶۲
غیرت
غیرت بیجا. ممکن است کسی برای انجام کاری غیرتی بیجا داشته باشد که مایهٔ خشنودی خدا نیست. این موضوع در مورد بسیاری از یهودیان قرن اول صدق میکند. آنان تلاش میکردند که درستکاری خود را از طریق انجام دادن اعمال شریعت موسی به اثبات رسانند. اما پولُس نشان داد که غیرتشان بیجا بود چون بر پایهٔ شناخت دقیق نبود. از این رو، در چشم خدا درستکار و عادل شمرده نمیشدند. آنان میبایست به خطاهای خود پی برده، از طریق ایمان به مسیح به سوی خدا بازمیگشتند تا از دید خدا درستکار محسوب شوند و از محکومیت شریعت آزاد گردند. (رو ۱۰:۱-۱۰) سولُسِ تارسوسی برای دین یهود غیرتی بیجا داشت و مسیحیان را ‹بسیار آزار میرساند.› در عین حال، او قوانین شریعت را موبهمو حفظ میکرد و از این نظر «بیعیب» محسوب میشد. (غلا ۱:۱۳، ۱۴؛ فی ۳:۶) با این حال، او دلی پاک داشت و به همین دلیل یَهُوَه از طریق مسیح به او لطف کرد و او را به سمت پرستش حقیقی جذب نمود.—۱تی ۱:۱۲، ۱۳.
خواندن کتاب مقدّس
(رومیان ۱۰:۱-۱۵) ای برادران، آرزوی قلبی من و التماسی که در دعا از خدا برای قوم اسرائیل میکنم، این است که نجات یابند؛ ۲ زیرا در مورد ایشان گواهی میدهم که برای خدا غیرت دارند، اما غیرتشان بر طبق شناخت دقیق نیست. ۳ آنان چون نمیدانستند چگونه از دید خدا درستکار شمرده شوند و خواستند به شیوهٔ خود درستکاری خویش را ثابت کنند، خود را مطیع آنچه از دید خدا درستکاری به شمار میآید، ننمودند؛ ۴ زیرا شریعت با مسیح به اتمام رسید تا هر کس که ایمان ورزد، درستکار شمرده شود. ۵ موسی در مورد آن درستکاری که از طریق شریعت حاصل میشود، مینویسد: «آن که به این امور عمل کند، از طریق آنها حیات خواهد داشت.» ۶ اما در مورد آن درستکاری که از طریق ایمان حاصل میشود، آمده است: «در دل خود مگو ‹چه کسی به آسمان بالا خواهد رفت؟› یعنی بالا خواهد رفت تا مسیح را پایین آورد. ۷ یا مگو ‹چه کسی به چاه بیانتها پایین خواهد رفت؟› یعنی پایین خواهد رفت تا مسیح را از میان مردگان بالا آورد.» ۸ اما نوشتههای مقدّس چه میگوید؟ میگوید: «این کلام نزدیک تو، در دهان تو و در دل توست.» منظور از «کلام» همان کلام ایمان است که ما موعظه میکنیم. ۹ آری، اگر به زبان خود در برابر عموم اعلام کنی که عیسی سَرور است و در دل خود ایمان بورزی که خدا او را از میان مردگان برخیزانید، نجات خواهی یافت؛ ۱۰ زیرا با دل است که شخص ایمان میورزد و درستکار شمرده میشود، اما با زبان است که ایمان خود را در برابر عموم اعلام میکند و نجات مییابد. ۱۱ چنان که در نوشتههای مقدّس آمده است: «هر که ایمان خود را بر او استوار سازد، مأیوس نخواهد شد.» ۱۲ پس تفاوتی میان یهودی و یونانی نیست. چون در واقع خداوندِ همه یکی است و به همهٔ کسانی که او را میخوانند، بهوفور برکت میدهد؛ ۱۳ زیرا «هر که نام یَهُوَه را بخواند نجات خواهد یافت.» ۱۴ اما چگونه نام او را بخوانند، اگر به او ایمان نیاوردهاند؟ و چگونه به او ایمان بیاورند، اگر در مورد او چیزی نشنیدهاند؟ و چگونه بشنوند، اگر کسی به ایشان موعظه نکند؟ ۱۵ و چگونه موعظه کنند، اگر فرستاده نشوند؟ چنان که نوشته شده است: «چه زیباست پاهای آنان که در مورد چیزهای نیکو بشارت میدهند!»