مأخذ جزوهٔ کار و آموزش
۲-۸ ژانویه
گنجهایی در کلام خدا | اِشَعْیا ۲۴-۲۸
«یَهُوَه به فکر قوم خود است»
(اِشَعْیا ۲۵:۴، ۵) تو برای بینوایان پناهگاه بودهای، پناهگاهی برای نیازمندان به هنگام تنگی. در توفانها آنان را سرپناهی، در گرمای روز سایهٔ خود را بر آنان میگستری. زیرا دَم ستمگران مانند وزش توفان است بر دیوار، ۵ و چون گرمای بیابان. تو هیاهوی بیگانگان را خاموش میسازی؛ چنانکه سایهٔ ابری گرمای سوزان را فرو مینشاند، همچنان آواز ستمگران خاموش میگردد.
(اِشَعْیا ۲۵:۶) خداوند لشکرها در این کوه ضیافتی بر پا خواهد کرد، ضیافتی از خوراکهای لذیذ برای جمیع ملتها. ضیافتی از شراب کهنه، خوراکهای پر مغز و مرغوبترین شرابها.
(اِشَعْیا ۲۵:۷، ۸) او پوششی را که بر تمام ملتها افکنده شده است، و سِتری را که بر جمیع قومها گسترده است، در این کوه فرو خواهد بلعید. ۸ او مرگ را تا به ابد فرو خواهد بلعید؛ خداوندگارْ یهوه اشکها را از هر چهره خواهد زدود، و ننگ قوم خویش را از تمامی زمین بر خواهد گرفت، زیرا که خداوند سخن گفته است.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(اِشَعْیا ۲۶:۱۵) خداوندا، تو قوم را افزودهای؛ آری، تو قوم را افزودهای و جلال یافتهای؛ تو حدود زمین را گستردهای.
(اِشَعْیا ۲۶:۲۰) ای قوم من، رفته به حجرههای خویش داخل شوید، و درها را از عقب خویش ببندید. لَختی، خویشتن را پنهان کنید، تا خشم او درگذَرَد.
قرائت کتاب مقدّس
(اِشَعْیا ۲۸:۱-۱۳) وای بر تاجِ فخر میگسارانِ اِفرایِم، و بر گُلِ پژمردنیِ زیباییِ پرجلالش، که بر سر وادی حاصلخیزِ مغلوبانِ شراب است! ۲ هان خداوند کسی نیرومند و توانا دارد، که چون توفانِ تگرگ و تندبادِ ویرانگر، و همچون رگبارِ باران شدید و سیلآسا، آن را به دست خود بر زمین خواهد افکند. ۳ آری آن تاج فخرِ میگساران اِفرایِم لگدمال خواهد شد؛ ۴ و آن گل پژمردنیِ زیباییِ پرجلال او که بر سر وادی حاصلخیز خودنمایی میکرد، مانند انجیر رسیده پیش از موسم حصاد خواهد بود که تا کسی آن را بیند، به دست خود چیده، فرو میبلعد. ۵ در آن روز، خداوند لشکرها برای باقیماندگان قوم خویش تاج جلال و افسر زیبایی خواهد بود، ۶ و روحِ انصاف برای آن که به داوری نشیند و قوّت برای آنان که جنگ را نزد دروازه دفع میکنند. ۷ اینان نیز از فرط شراب افتان و خیزانند و از میگساری بر پا نتوانند ایستاد: کاهنان و انبیا از فرط شراب افتان و خیزانند، و از میخوارگی منگ شدهاند؛ آنان از میگساری بر پا نتوانند ایستاد، هنگام دیدن رؤیا تِلوتِلو میخورند و به وقت حکم دادن میلغزند! ۸ سفرهها جملگی از قی پوشیده است، حتی یک جای پاک نیز باقی نمانده است. ۹ «معرفت را به کِه خواهد آموخت؟ و پیام را به کِه خواهد فهمانید؟ آیا به کودکانِ تازه از شیر بازداشته؟ یا به اطفال تازه از پستان برگرفته؟ ۱۰ زیرا که برای آنان کلمات بیمعنی و عبارات نامفهوم است، کلمهای اینجا و کلمهای آنجا!» ۱۱ پس اکنون با لبانی اَلکَن و زبانی غریب با این قوم سخن خواهد گفت، ۱۲ قومی که بدیشان فرموده بود: «استراحتگاه همین است؛ پس خستگان را استراحت بخشید! و مکان آرامی همین است؛» اما نخواستند بشنوند. ۱۳ پس حال کلام خداوند برای ایشان کلمات بیمعنی و عبارات نامفهوم خواهد بود، کلمهای اینجا و کلمهای آنجا، تا رفته، از پشت بیفتند و مجروح گشته، در دام گرفتار آیند و اسیر گردند.
۹-۱۵ ژانویه
گنجهایی در کلام خدا | اِشَعْیا ۲۹-۳۳
«پادشاهی به عدالت سلطنت خواهد کرد»
(اِشَعْیا ۳۲:۱) اینک پادشاهی به عدالت سلطنت خواهد کرد، و حکمرانان به انصاف حکم خواهند راند.
(اِشَعْیا ۳۲:۲) هر یک همچون پناهگاهی در برابر باد و سرپناهی در برابر توفان خواهند بود؛ همچون نهرهای آب در بیابان خشک، و سایهٔ صخرهای بزرگ در صحرای سوزان.
(اِشَعْیا ۳۲:۳، ۴) آنگاه چشمان بینندگان تار نخواهد شد، و گوشهای شنوندگان خواهد شنید. ۴ دلِ شتابندگانْ معرفت را درک خواهد کرد، و زبان اَلکَنان فصیح و بلیغ خواهد گردید.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(اِشَعْیا ۳۰:۲۱) آنگاه که به چپ یا راست بروی، از پشت سر آوازی خواهی شنید که میگوید: «راه این است؛ در آن گام بردار!»
(اِشَعْیا ۳۳:۲۲) زیرا که خداوند داور ماست؛ اوست که شریعت را به ما بخشیده. خداوند پادشاه ماست؛ اوست که ما را نجات خواهد داد.
قرائت کتاب مقدّس
(اِشَعْیا ۳۰:۲۲-۳۳) آنگاه تمثالهای تراشیدهٔ نقرهپوش و بتهای ریخته شدهٔ طلاکوب را نجس خواهی شمرد و آنها را چون جامهٔ نجس به دور افکنده، به آنها خواهید گفت: «بیرون شوید!» ۲۳ او بر بذری که در زمین کاشتهای باران خواهد فرستاد، و نانی که از زمین برمیآید غنی و فراوان خواهد بود. در آن روز، گلههایت در مراتع وسیع خواهند چرید، ۲۴ و گاوان و الاغهایت که زمین را شیار میکنند، علوفهٔ خوشطعمی را که با کجبیل و شانه افشانده شده است، خواهند خورد. ۲۵ در روز کشتار عظیم، آنگاه که برجها فرو میافتند، بر هر کوه بلند و هر تپهٔ مرتفع نهرهای آب جاری خواهد شد. ۲۶ آنگاه که خداوند شکستگی قوم خویش را ببندد و جراحتهایی را که خود وارد آورده شفا دهد، نور ماه همچون نور خورشید خواهد بود و نور آفتاب هفت چندان، مانند روشنایی هفت روز. ۲۷ هان، نام یهوه از دور میآید، با خشمی آتشین و دودی غلیظ. لبانش پر از غضب است و زبانش آتشی است فرو برنده. ۲۸ دَم او بسان نهری است سرشار که تا به گردن میرسد. قومها را به غربالِ فنا الک خواهد کرد، و بر دهان ملتها لگامِ گمراهی خواهد نهاد. ۲۹ و شما را سرودی خواهد بود، بسان سرود شبِ عیدی مقدس؛ و دل شما شادمان خواهد شد، همچون زمانی که قوم با آواز نی به کوه خداوند، آن صخرهٔ اسرائیل، رهسپار میگردند. ۳۰ و خداوند آواز مَهیب خود را خواهد شنوانید و بازوی خویش را نمایان خواهد ساخت، بازویی که با خشم آتشین و آتش فرو برنده، و با باران سیلآسا و توفان و تگرگ، فرود میآید. ۳۱ آری، آشور از آواز خداوند هراسان خواهد شد، و خداوند به عصای خود ایشان را خواهد زد. ۳۲ و هر ضربتی که خداوند به عصای تأدیب خود بر وی بنوازد، با آواز دف و بربط همراه خواهد بود؛ آری، او به بازوی پُر تاب و توان خویش با ایشان خواهد جنگید. ۳۳ زیرا دیرزمانی است که آتشگاه آماده شده و برای پادشاه مهیا گشته است: آتشدانِ آن عمیق و عریض گشته و از هیزم و آتش مالامال است؛ و دَم خداوند، همچون نهری از گوگرد مشتعل، آن را برمیافروزد.
۱۶-۲۲ ژانویه
گنجهایی در کلام خدا | اِشَعْیا ۳۴-۳۷
«ایمان حِزْقیا برای او برکت به همراه داشت»
(اِشَعْیا ۳۶:۱) در چهاردهمین سال سلطنت حِزِقیای پادشاه، سنحاریب پادشاه آشور به تمامی شهرهای حصاردار یهودا حمله آورد و آنها را متصرف شد.
(اِشَعْیا ۳۶:۴-۱۰) نمایندهٔ پادشاه آشور بدیشان گفت: «به حِزِقیا بگویید: «شاهِ کبیر، پادشاه آشور، چنین میفرماید: این اطمینان تو بر چه پایهای استوار است؟ ۵ آیا گمان میکنی سخنان پوچ میتواند جایگزین تدبیر جنگی و قدرت سپاهیگری شود؟ اکنون بر چه کسی توکل بستهای که اینچنین بر من شوریدهای؟ ۶ اینک تو بر مصر، آن نی در هم شکسته توکل بستهای که هر که بر آن تکیه زند و آن را عصای دست خویش سازد، به دستش فرو رود و مجروحش سازد! آری، هر که بر فرعون پادشاه مصر امید بندد، سرانجامش جز این نخواهد بود! ۷ و اگر مرا بگویی: ’ما بر یهوه خدای خود توکل داریم،‘ آیا او همان نیست که حِزِقیا مکانهای بلند و مذبحهایش را از بین برده و به یهودا و اورشلیم میگوید: ’باید تنها در برابر این مذبح پرستش کنید‘؟ ۸ پس حال، بیا و با سرورم پادشاه آشور شرطی ببند: من دو هزار اسب به تو میدهم، اگر خود بتوانی سواران بر آنها بگماری! ۹ پس چگونه میخواهی حتی یک افسر ساده از کوچکترین خادمان سرورم را عقب برانی، در حالی که به جهت ارابهها و سواران به مصر امید بستهای؟ ۱۰ وانگهی، آیا من بدون فرمان خداوند برای نابودی این سرزمین برآمدهام؟ خداوند خود مرا فرموده تا بر این سرزمین برآیم و آن را نابود کنم.»»
(اِشَعْیا ۳۶:۱۵) سخن حِزِقیا را که میگوید: ’خداوند بهیقین ما را خواهد رهانید و این شهر به دست پادشاه آشور نخواهد افتاد،‘ باور مکنید و اجازه ندهید شما را به توکل بر خداوند وادارد.
(اِشَعْیا ۳۶:۱۸-۲۰) مبادا حِزِقیا شما را فریفته، بگوید: ’یهوه ما را خواهد رهانید.‘ آیا تا کنون هیچیک از خدایان قومهای جهان توانسته است سرزمین خود را از چنگ پادشاه آشور برهاند؟ ۱۹ کجایند خدایانِ حَمات و اَرفاد؟ خدایان سِفاروایِم؟ آیا آنها توانستند سامِرِه را از دست من برهانند؟ ۲۰ از همهٔ خدایانِ این ممالک، کدامیک تا به حال توانسته است سرزمین خویش را از دست من برهاند که حال یهوه بخواهد اورشلیم را از چنگ من نجات بخشد؟»»
(اِشَعْیا ۳۷:۱، ۲) حِزِقیای پادشاه چون این سخنان را شنید، جامه بر تن درید و پلاس در بر کرده، به خانهٔ خداوند درآمد. ۲ سپس اِلیاقیم رئیس امور دربار، شِبنا کاتبِ دربار و کاهنان ارشد را پلاس در بر، نزد اِشعیای نبی پسر آموص فرستاد.
(اِشَعْیا ۳۷:۱۴-۲۰) حِزِقیا نامه را از دست قاصدان گرفت و خواند. آنگاه به خانهٔ خداوند درآمده، نامه را در حضور خداوند گسترد ۱۵ و به خداوند چنین دعا کرد: ۱۶ «ای خداوند لشکرها، خدای اسرائیل، که در میان کروبیان نشستهای، تویی که به تنهایی بر تمامی ممالک جهان خدا هستی. آسمان و زمین را تو آفریدی. ۱۷ پس حال ای خداوند، گوش فرا ده و بشنو! ای خداوند، چشمان خویش بگشا و ببین! سخنان سنحاریب را که به جهت کفر گفتن به خدای زنده فرستاده است، جملگی بشنو! ۱۸ خداوندا، راست است که پادشاهان آشور همهٔ قومها را از بین برده و سرزمینشان را ویران کردهاند، ۱۹ و خدایانشان را در آتش افکنده، نابود کردهاند، زیرا آنها خدا نبودند، بلکه ساختهٔ دست انسان از چوب و سنگ. ۲۰ پس حال ای یهوه خدای ما، ما را از دست او نجات ده تا همهٔ ممالک جهان بدانند که تنها تو خداوند هستی.»
(اِشَعْیا ۳۷:۳۳-۳۸) «پس خداوند دربارهٔ پادشاه آشور چنین میفرماید: او به این شهر داخل نخواهد شد و به اینجا تیر نخواهد انداخت. با سپر به مقابل آن بر نخواهد آمد، و پشتهای در برابر حصار آن بر نخواهد افراشت. ۳۴ بلکه از همان راه که آمده است، باز خواهد گشت. آری، خداوند میفرماید که او به این شهر داخل نخواهد شد. ۳۵ زیرا بهخاطر خود و بهخاطر خدمتگزارم داوود از این شهر محافظت کرده، آن را نجات خواهم داد.» ۳۶ پس فرشتهٔ خداوند بیرون آمد و صد و هشتاد و پنج هزار تن از سربازان اردوگاه آشور را کشت، چنانکه بامدادان چون قوم برخاستند، جز اجساد مردگان ندیدند! ۳۷ پس سنحاریب، پادشاه آشور، اردوی خود برچید و عقب نشست. او به خانه بازگشت و در نینوا ساکن شد. ۳۸ روزی چون او در معبد خدای خود، نِسروک، در حال پرستش بود، پسرانش اَدرَمِلِک و شَراِصِر او را به ضرب شمشیر کشتند و به سرزمین آرارات گریختند. پس از او پسرش اِسَرحَدّون به جای وی پادشاه شد.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(اِشَعْیا ۳۵:۸) در آنجا شاهراهی خواهد بود که ’راه مقدس‘ نامیده خواهد شد؛ شخص نجس در آن قدم نخواهد نهاد، بلکه تنها از آنِ سالکانِ راه خواهد بود، و جاهلان از آن گذر نخواهند کرد.
ب۰۸-۱۵ E/۵ ۲۷ ¶۱
در پی «قدّوسیت» و «خداترسی» باشید
«راه مقدّس»
یَهُوَه به قومش وعده داده بود که از اسارت بابِل آزاد خواهند شد و به سرزمین خود باز خواهند گشت. یکی از جنبههای این پیشگویی چنین بود: «در آنجا شاهراهی خواهد بود که ‹راه مقدّس› نامیده خواهد شد.» (اشع ۳۵:۸الف) یَهُوَه از این طریق به آنان نشان داد که در راه بازگشت به خانه و کاشانهشان از آنان محافظت میکند.
ب۰۸-۱۵ E/۵ ۲۷ ¶۱
در پی «قدّوسیت» و «خداترسی» باشید
«شخص نجس در آن قدم نخواهد نهاد»
در سال ۵۳۷ ق.م. یهودیانی که به سرزمین خود باز میگشتند، باید شایستگی خود را برای گام برداشتن در «راه مقدّس» نشان میدادند. در اِشَعْیا ۳۵:۸ ب در این مورد آمده است: «شخص نجس در آن قدم نخواهد نهاد، بلکه تنها از آنِ سالکانِ راه خواهد بود، و جاهلان از آن گذر نخواهند کرد.» از آنجا که مقصود از بازگشت یهودیان به اورشلیم برقراری مجدّد پرستش حقیقی بود کسانی که تنها به فکر منافع خود بودند، برای مقدّسات ارزش قائل نبودند یا از دیدگاه خدا ناپاک شمرده میشدند، نمیتوانستند از این افتخار برخوردار شوند. آن یهودیان باید معیارهای والای اخلاقی را حفظ میکردند. کسانی که میخواهند از رضایت یَهُوَه برخوردار شوند، باید همان معیارها را رعایت کنند. آنان باید در پی «قدّوسیت» و «خداترسی» باشند. (۲قر ۷:۱) پس، از چه اعمال ناپاکی باید اجتناب کرد؟
(اِشَعْیا ۳۶:۲، ۳) پادشاه آشور نمایندهٔ خود را با لشکری عظیم از لاکیش به اورشلیم نزد حِزِقیای پادشاه فرستاد، و او در کنار قنات آبگیرِ بالایی بر سر راه مزرعهٔ رختشورها توقف کرد. ۳ پس اِلیاقیم پسر حِلقیا رئیس امور دربار، شِبنا کاتبِ دربار و یوآخِ وقایعنگار پسر آساف نزد او بیرون آمدند.
(اِشَعْیا ۳۶:۲۲) آنگاه اِلیاقیم پسر حِلقیا که رئیس امورِ دربار بود، و شِبنا کاتبِ دربار و یوآخِ وقایعنگار پسر آساف با جامههای دریده نزد حِزِقیا آمدند و سخنان نمایندهٔ آشور را به او بازگفتند.
قرائت کتاب مقدّس
(اِشَعْیا ۳۶:۱-۱۲) در چهاردهمین سال سلطنت حِزِقیای پادشاه، سنحاریب پادشاه آشور به تمامی شهرهای حصاردار یهودا حمله آورد و آنها را متصرف شد. ۲ پادشاه آشور نمایندهٔ خود را با لشکری عظیم از لاکیش به اورشلیم نزد حِزِقیای پادشاه فرستاد، و او در کنار قنات آبگیرِ بالایی بر سر راه مزرعهٔ رختشورها توقف کرد. ۳ پس اِلیاقیم پسر حِلقیا رئیس امور دربار، شِبنا کاتبِ دربار و یوآخِ وقایعنگار پسر آساف نزد او بیرون آمدند. ۴ نمایندهٔ پادشاه آشور بدیشان گفت: «به حِزِقیا بگویید: «شاهِ کبیر، پادشاه آشور، چنین میفرماید: این اطمینان تو بر چه پایهای استوار است؟ ۵ آیا گمان میکنی سخنان پوچ میتواند جایگزین تدبیر جنگی و قدرت سپاهیگری شود؟ اکنون بر چه کسی توکل بستهای که اینچنین بر من شوریدهای؟ ۶ اینک تو بر مصر، آن نی در هم شکسته توکل بستهای که هر که بر آن تکیه زند و آن را عصای دست خویش سازد، به دستش فرو رود و مجروحش سازد! آری، هر که بر فرعون پادشاه مصر امید بندد، سرانجامش جز این نخواهد بود! ۷ و اگر مرا بگویی: ’ما بر یهوه خدای خود توکل داریم،‘ آیا او همان نیست که حِزِقیا مکانهای بلند و مذبحهایش را از بین برده و به یهودا و اورشلیم میگوید: ’باید تنها در برابر این مذبح پرستش کنید‘؟ ۸ پس حال، بیا و با سرورم پادشاه آشور شرطی ببند: من دو هزار اسب به تو میدهم، اگر خود بتوانی سواران بر آنها بگماری! ۹ پس چگونه میخواهی حتی یک افسر ساده از کوچکترین خادمان سرورم را عقب برانی، در حالی که به جهت ارابهها و سواران به مصر امید بستهای؟ ۱۰ وانگهی، آیا من بدون فرمان خداوند برای نابودی این سرزمین برآمدهام؟ خداوند خود مرا فرموده تا بر این سرزمین برآیم و آن را نابود کنم.»» ۱۱ آنگاه اِلیاقیم، شِبنا و یوآخ به نمایندهٔ پادشاه گفتند: «تمنا داریم با خادمان خود به زبان آرامی سخن بگویی، زیرا آن را میفهمیم. به زبان یهودیان با ما سخن مگوی، مبادا مردمِ بالای دیوار شهر سخنانت را بشنوند.» ۱۲ اما نمایندهٔ پادشاه آشور گفت: «مگر سرورم مرا فرستاده تا تنها با تو و سرورت سخن بگویم و با مردمی که بر دیوار شهر نشستهاند خیر؟ مگر نه این است که آنان نیز همراه شما مدفوع خود را خواهند خورد و ادرار خویش را خواهند نوشید؟»
۲۳-۲۹ ژانویه
گنجهایی در کلام خدا | اِشَعْیا ۳۸-۴۲
«یَهُوَه به ضعیفان و خستگان نیرو میبخشد»
(اِشَعْیا ۴۰:۲۵، ۲۶) آن قدوس میگوید: مرا با که قیاس میکنید، تا با او برابر باشم؟ ۲۶ چشمان خود را به اعلی برافرازید و ببینید: کیست که اینها را آفرید؟ کیست که لشکر اینها را به شماره بیرون میآورد، و آنها را جملگی به نام میخوانَد؟ به سبب کثرت قوّت و عظمت قدرتش هیچیک از آنها گم نخواهد شد.
(اِشَعْیا ۴۰:۲۷، ۲۸) ای یعقوب، چرا با خود میاندیشی، و ای اسرائیل، چرا میگویی: «طریق من از خداوند پنهان است، و خدایم دادرسی مرا به فراموشی سپرده است»؟ ۲۸ آیا ندانستهای؟ آیا نشنیدهای؟ که یهوه خدای سرمدی است، آفرینندهٔ کرانهای زمین؟ او هرگز درمانده و خسته نمیشود، و فَهمِ او را تفحص نتوان کرد.
(اِشَعْیا ۴۰:۲۹-۳۱) ضعیفان را قوّت میبخشد، و ناتوانان را نیروی بیشتر عطا میکند. ۳۰ حتی جوانان نیز خسته و درمانده میشوند، و جوانمردان از پا میافتند. ۳۱ اما آنان که برای خداوند انتظار میکشند، نیروی تازه خواهند یافت و با بالهایی همچون عقاب اوج خواهند گرفت؛ خواهند دوید و خسته نخواهند شد؛ خواهند خرامید و درمانده نخواهند گردید.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(اِشَعْیا ۳۸:۱۷) بیگمان به جهت سلامتیام بود که چنین عذاب کشیدم. اما تو در محبت خود مرا از چاه هلاکت بهدور داشتی؛ زیرا تمامی گناهانم را پشت سر خود افکندی.
(اِشَعْیا ۴۲:۳) نی خُرد شده را نخواهد شکست، و فتیلهٔ کمسو را خاموش نخواهد کرد. او عدالت را در کمال امانت اجرا خواهد نمود؛
قرائت کتاب مقدّس
(اِشَعْیا ۴۰:۶-۱۷) هاتفی میگوید: «ندا کن!» گفتم: «به چه ندا کنم؟» «آدمی جملگی علف است و زیباییاش یکسره چون گُل صحرا! ۷ علف میخشکد و گل میپژمُرَد، زیرا که دَم خداوند بر آن دمیده میشود. براستی که مردمان علفند! ۸ علف میخشکد و گُل میپژمُرَد، اما کلام خدای ما تا ابد باقی میماند. ۹ ای صَهیون، که بشارت میآوری، به کوه بلند برآی! و ای اورشلیم، که مژده میرسانی، به نیروی تمام صدایت را بلند کن! آن را بلند کن و مترس! به شهرهای یهودا بگو: «هان، خدای شما است!» ۱۰ اینک خداوندگارْ یهوه نیرومندانه میآید و بازویش برای او حکمرانی میکند. پاداش او با وی است و اُجرت او پیش رویش میآید. ۱۱ او همچون شبنْ گوسفندان خود را خواهد چرانید، و برهها را میان بازوانش گرد خواهد آورد؛ آنها را در آغوش خود حمل خواهد کرد، و شیردهندگان را با ملایمت رهبری خواهد نمود. ۱۲ کیست که آبها را به کف دست خود پیموده، و آسمانها را به وجب اندازه گرفته باشد؟ کیست که غبار زمین را در پیمانه گنجانیده، و کوهها را به قَپّان و تپهها را به ترازو وزن کرده باشد؟ ۱۳ کیست که روح خداوند را هدایت کرده، و یا چون مشاورش به او تعلیم داده باشد؟ ۱۴ او از که مشورت خواست تا به او فهم ببخشد و طریق عدالت را به وی تعلیم دهد؟ یا او را معرفت بیاموزد و طریق فهم را بر وی بنمایاند؟ ۱۵ براستی که قومها همچون قطرهای در دَلوَند، و همچون غباری بر کفهٔ ترازو محسوب میشوند. بهواقع که او سواحل دوردست را همچون گَرد برمیگیرد! ۱۶ لبنان به جهت هیزم کافی نیست، و حیواناتش برای قربانی تمامسوز کفایت نمیکنند. ۱۷ قومها جملگی در برابر او هیچند؛ در نظرش بطالتند و از هیچ هم کمتر مینمایند.
۳۰ ژانویه–۵ فوریه
گنجهایی در کلام خدا | اِشَعْیا ۴۳-۴۶
«یَهُوَه، خدای پیشگوییهای حقیقی»
(اِشَعْیا ۴۴:۲۶-۲۸) آن که کلام خدمتگزارانش را تحقق میبخشد، و پیشگوییهای فرستادگانش را به انجام میرساند. آن که دربارهٔ اورشلیم میگوید: «مسکون خواهد شد!» و دربارهٔ شهرهای یهودا، که: «بنا خواهند گردید»، و دربارهٔ ویرانههایشان، که «آنها را بر پا خواهم داشت.» ۲۷ آن که به ژرفای دریا میگوید: «خشک شو! من نهرهایت را خشک خواهم کرد.» ۲۸ آن که دربارهٔ کوروش میگوید: «او شبان من است، و تمامی خشنودی مرا به جا خواهد آورد.» و آن که دربارهٔ اورشلیم میگوید: «بنا خواهد شد»، و در خصوص معبد که: «بنیادت نهاده خواهد گشت.»
(اِشَعْیا ۴۵:۱، ۲) این است آنچه خداوند به مرد مسحشدهٔ خود میگوید، به کوروش، که دست راستش را گرفتم تا قومها را در برابرش به زانو درآورم، و توان ایستادگی را از آنان سلب کنم، تا درها را در برابرش بگشایم و دروازهها دیگر بسته نشوند: ۲ «من پیش روی تو خواهم خرامید، و بلندیها را هموار خواهم کرد؛ دروازههای برنجین را در هم خواهم شکست و پشتبندهای آهنین را خواهم بُرید.
(اِشَعْیا ۴۵:۳-۶) گنجهای نهان در تاریکی را ب تو خواهم بخشید، و خزائن پنهان در جایهای مخفی را از آنِ تو خواهم ساخت. تا بدانی که من یهوه، خدای اسرائیل، هستم، که تو را به نام میخوانم. ۴ بهخاطر خدمتگزارم یعقوب، و برگزیدهام اسرائیل است که تو را به نام میخوانم و لقبی پرافتخار به تو میبخشم، اگرچه مرا نمیشناسی. ۵ من یهوه هستم و دیگری نیست؛ بهجز من خدایی نیست. اگرچه مرا نمیشناسی، تو را تجهیز خواهم کرد، ۶ تا از محل طلوع آفتاب تا محل غروب آن، بدانند که غیر از من کسی نیست؛ من یهوه هستم و دیگری نیست؛
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(اِشَعْیا ۴۳:۱۰-۱۲) خداوند میفرماید: «شما شاهدان من هستید، و خادم من که شما را برگزیدهام، تا مرا بشناسید و به من ایمان آورید، و دریابید که من او هستم. پیش از من خدایی مصوّر نشده، و پس از من نیز نخواهد بود. ۱۱ من، آری من، یهوه هستم، و جز من نجاتدهندهای نیست. ۱۲ من بیان داشته و نجات داده و اعلام کردهام، و خدایی بیگانه در میان شما نبوده است. خداوند میفرماید: «شما شاهدان من هستید، و من خدا هستم.
(اِشَعْیا ۴۳:۲۵) «من هستم، آری من، که نافرمانیهایت را بهخاطر خویشتن محو میسازم، و گناهانت را دیگر به یاد نمیآورم.
قرائت کتاب مقدّس
(اِشَعْیا ۴۶:۱-۱۳) ’بِل‘ به زانو درمیآید و ’نِبو‘ خم میشود؛ بتهای ایشان بر حیوانات و چارپایان سوار است. اینها که حملشان میکنید، بر چارپایانِ خسته بار میشوند! ۲ آنها با هم خم شده، به زانو درمیآیند؛ ایشان را توان رهانیدنِ بار نیست، بلکه خود نیز به اسارت میروند. ۳ «ای خاندان یعقوب، به من گوش فرا دهید، و ای تمام باقیماندگان خاندان اسرائیل! ای شما که از رَحِم حمل گشتهاید، و از بطن، برگرفته شدهاید. ۴ حتی تا به پیریتان من اویم، و تا به سپیدموییحملتان خواهم کرد. شما را من آفریدهام و حملتان نیز خواهم کرد؛ آری، من شما را حمل کرده، رهایی خواهم داد. ۵ «مرا به کِه مانند میکنید و با که برابر میسازید؟ مرا با کِه قیاس میکنید تا همانند باشیم؟ ۶ آنان که طلا از کیسهٔ خویش بیرون میریزند، و نقره را به ترازو وزن میکنند، زرگری اجیر میکنند تا از آن خدایی بسازد، و سپس در برابرش سَجده کرده، آن را میپرستند! ۷ آن را بر دوش برگرفته، حمل میکنند، و در جایش میگذارند و آنجا میایستد، و از جایش حرکت نتواند کرد. اگر کسی نزدش فریاد برآورد، پاسخ نتواند گفت و او را از تنگی نجات نتواند داد. ۸ «ای یاغیان، این را به یاد آورید؛ بدان بیندیشید و دلیر باشید. ۹ امور پیشین را از ایام کهن به یاد آورید؛ من خدا هستم و جز من کسی نیست؛ من خدا هستم و همانند من نیست. ۱۰ انتها را از ابتدا بیان میکنم و آنچه را که هنوز انجام نشده، از قدیم. میگویم: «تدبیر من برقرار خواهد ماند، و تمامی خشنودی خود را به جا خواهم آورد.» ۱۱ پرندهٔ شکاری را از شرق فرا میخوانم، و مردی را که تدبیر مرا به جا میآورد، از دیار دوردست. سخن گفتم و بهیقین به انجام خواهم رسانید، تدبیر کردم و آن را عملی خواهم ساخت. ۱۲ ای سختدلان، به من گوش فرا دهید! ای شما که از عدالت بهدورید! ۱۳ اکنون عدالت خود را نزدیک میآورم؛ دور نیست، و نجات من تأخیر نخواهد کرد. نجات را به صَهیون ارزانی خواهم داشت، و فرّ و شکوه خویش را به اسرائیل.»