مأخذ جزوهٔ کار و آموزش
۷-۱۳ اوت
گنجهایی در کلام خدا | حِزْقیال ۲۸-۳۱
«یَهُوَه به قومی بتپرست پاداش داد»
(حِزْقیال ۲۹:۱۸) «ای پسر انسان، نبوکدنصر، پادشاه بابِل، چنان سخت از لشکر خود بر ضد صور کار کشید که سرهای همه بیمو گشت و پوست از شانههایشان کنده شد. با این حال نه او و نه لشکریانش را از زحمتی که بر ضد صور کشیدند، سودی حاصل نشد.
it-۲-E ص ۱۱۳۶ ¶۴
صور
نابودی شهر. طی محاصرهٔ طولانی صور، سرهای سربازان نبوکدنصر «بیمو گشت» و به دلیل حمل مصالح ساخت ابزار جنگی، «پوست از شانههایشان کنده شد.» یَهُوَه برای اجرای حکمی که علیه صور صادر کرده بود از نبوکدنصر استفاده کرد، اما از آنجا که این کار برای نبوکدنصر «سودی» نداشت، یَهُوَه وعده داد که ثروت مصر «مزد» او شود. (حز ۲۹:۱۷-۲۰) به گفتهٔ یوسفوس، تاریخنگار یهودی، محاصرهٔ اورشلیم به مدت ۱۳ سال به طول انجامید (علیه آپیون، جلد اول، ص ۱۵۶ [۲۱]). این محاصره برای بابلیان بسیار گران تمام شد. گزارش تاریخنگاران نشان نمیدهد که تلاشهای نبوکدنصر تا چه اندازه گسترده و مؤثر بود. اما، بدون شک، بسیاری از اهالی صور، جان و املاک خود را از دست دادند.—حز ۲۶:۷-۱۲.
(حِزْقیال ۲۹:۱۹) پس خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: اینک من سرزمین مصر را به نبوکدنصر پادشاه بابِل خواهم داد. او ثروت آن را با خود خواهد برد و آن را غارت و تاراج خواهد کرد تا مزد لشکریانش باشد.
it-۱-E ص ۶۹۸ ¶۵
مصر، مصری
در یکی از کتیبههای بابلیان که قدمت آن به سیوهفتمین سال حکمرانی نبوکدنصر پادشاه (۵۸۸ ق.م.) میرسد، به جنگی اشاره شده است که بین بابل و مصر رخ داد. نمیتوان گفت که این نوشته به همان جنگی که در کتاب مقدّس آمده است، اشاره دارد یا به اقدام نظامی دیگر بابلیان. به هر حال، یَهُوَه برای اجرای حکمی که علیه صور، دشمن قوم خدا، صادر کرده بود از نبوکدنصر استفاده کرد و ثروت مصر را به عنوان مزد به او داد.—حز ۲۹:۱۸-۲۰؛ ۳۰:۱۰-۱۲.
(حِزْقیال ۲۹:۲۰) و خداوندگارْ یهوه میگوید: من سرزمین مصر را به عنوان مزد خدمتی که کرده است به او خواهم داد، زیرا این کار را برای من کردهاند.
بیدا۸۶-E ۸/۱۱ ص ۲۷ ¶۴-۵
آیا باید تمام مالیات را پرداخت؟
برای پاسخ به این سؤال، میتوانیم آفریدگارمان را سرمشق قرار دهیم که در مقابل کاری که یک حکمران بشری انجام داد، خود را موظف دانست به او پاداش دهد. یَهُوَه از روی خشم عادلانهاش، فرمان داد که شهر باستانی صور نابود شود. خدا برای نابودی این شهر، از نِبوکَدنِصَّر و لشکریان قدرتمندش استفاده کرد. بابل در جنگی که هزینهٔ هنگفتی برایش داشت، صور را تسخیر کرد. از این رو، یَهُوَه خود را موظف دانست که برای جبران این هزینه، به بابل مزد دهد. در حِزْقیال ۲۹:۱۸، ۱۹ خدا خطاب به بابل میگوید: «ای پسر انسان، نبوکدنصر، پادشاه بابِل، چنان سخت از لشکر خود بر ضد صور کار کشید که سرهای همه بیمو گشت و پوست از شانههایشان کنده شد. با این حال نه او و نه لشکریانش را از زحمتی که بر ضد صور کشیدند، سودی حاصل نشد. پس خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: اینک من سرزمین مصر را به نبوکدنصر پادشاه بابِل خواهم داد. او ثروت آن را با خود خواهد برد و آن را غارت و تاراج خواهد کرد تا مزد لشکریانش باشد.»
شاگردان کتاب مقدّس میدانند که نِبوکَدنِصَّر، پادشاهی متکبر، خودمحور و بتپرست بود. بابل و لشکریانش به دلیل رفتار بیرحمانه با اسیرانشان زبانزد همه بودند. یَهُوَه چنین رفتاری را جایز نمیدانست، اما در قبال خدمت بابلیان، خود را موظف دانست پاداشی به آنان بدهد و این کار را نیز انجام داد.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(حِزْقیال ۲۸:۱۲-۱۹) «ای پسر انسان، بر پادشاه صور مرثیهای بسرا و او را بگو، خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: «تو الگوی کمال بودی، آکنده از حکمت و کامل در زیبایی. ۱۳ تو در عدن بودی، در باغ خدا، و هر گونه سنگ گرانبها زینت تو بود: لعل و یاقوت زرد و الماس، زِبَرجَد و عقیق و یشب، یاقوت کبود و فیروزه و زمرّد. نگیندانها و کندهکاریهایت از صنعت طلا بود؛ اینها همه، در روز آفرینشت مهیا شده بود. ۱۴ تو کروبیِ مسح شدهٔ سایهگستر بودی، و من تو را برقرار داشته بودم؛ تو بر کوهِ مقدسِ خدا بودی، و در میان سنگهای آتشین میخرامیدی. ۱۵ از روزی که آفریده شدی، تا روزی که شرارت در تو یافت شد، در طریقهایت کامل بودی. ۱۶ اما از کثرت سوداگریت، بطن تو از خشونت آکنده شد، و گناه ورزیدی. پس تو را چون چیزِ نجس از کوه خدا بیرون افکندم، و تو را ای کروبیِ سایهگستر، از میان سنگهای آتشین نابود کردم. ۱۷ دلت از زیباییات مغرور گشت، و به سبب فّر و شکوهت، حکمت خویش را فاسد گردانیدی. پس تو را بر زمین افکندم و در معرض تماشای پادشاهان نهادم. ۱۸ به واسطهٔ کثرتِ گناهت و بیانصافیِ سوداگریات، مکانهای مقدسِ خویش را مُلَوّث ساختی؛ پس آتشی از میانت بیرون آوردم که تو را سوزانید، و در برابر دیدگان همهٔ نظارهگرانت، تو را بر روی زمین خاکستر ساختم. ۱۹ جملهٔ آنان، از میان قومها، که تو را میشناختند، از تو در شگفت شدند؛ سرانجامی دهشتناک رسیدهای، و دیگر تا به ابد نخواهی بود.»
it-۲-E ص ۶۰۴ ¶۴-۵
کاملیت
نخستین گناهکار و پادشاه صور. سخنان عیسی در یوحنا ۸:۴۴ و گزارش پیدایش باب ۳ نشان میدهد قبل از آن که انسانها گناهکار و ناکامل شوند، گناه و ناکاملیت در عالم روحی ریشه گرفت. در حِزْقیال ۲۸:۱۲-۱۹، مرثیهای سروده شده است که هرچند «پادشاه صور» را مخاطب قرار میدهد، به سرکشی اولین فرشتهٔ خدا که مرتکب گناه شد نیز اشاره میکند. برای مثال، تکبّر «پادشاه صور» به همراه عباراتی از قبیل «خدا هستم،» «کروبیِ مسح شده» و «در عدن بودی، در باغ خدا» بهروشنی مطابق با اطلاعاتی است که کتاب مقدّس در مورد شیطان ابلیس در اختیار ما قرار میدهد؛ موجودی که در غرور مست شد، به شکل مار در باغ عدن ظاهر شد و «خدای این نظام حاضر» خوانده شد.—۱تی ۳:۶؛ پی ۳:۱-۵، ۱۴، ۱۵؛ مک ۱۲:۹؛ ۲قر ۴:۴.
پادشاه گمنام صور در شهری ساکن بود که ادعا میکرد: «در زیبایی کاملم!» به گفتهٔ کتاب مقدّس، او ‹آکنده از حکمت و در زیبایی کامل [صفت عبری که با واژهٔ عبری کَلال همخانواده است]› بود. همچنین در مورد او آمده است: «از روزی که آفریده شدی، تا روزی که شرارت در تو یافت شد، در طریقهایت کامل [به عبری، تمیم] بودی.» (حز ۲۷:۳؛ ۲۸:۱۲، ۱۵) از قرار معلوم، این مرثیه در اصل در مورد سلسلهٔ حکمرانان صور صدق میکند، نه در مورد یک پادشاه خاص. (با پیشگوییای که در اش ۱۴:۴-۲۰ علیه پادشاه گمنام بابل بیان شده است، مقایسه شود.) در این صورت، این مرثیه احتمالاً به زمانی اشاره میکند که طی حکمرانی داوود و سلیمان، بین حکمرانان صور و اسرائیل رابطهای دوستانه و همکاری وجود داشت. در آن زمان، صور حتی مصالحی فراهم کرد تا معبد یَهُوَه در کوه موریا بنا شود. بنابراین، حکمرانان صور در ابتدا دیدگاهی خوب نسبت به قوم خدا داشتند. (۱پا ۵:۱-۱۸؛ ۹:۱۰، ۱۱، ۱۴؛ ۲تو ۲:۳-۱۶) اما حکمرانان بعدی صور این راه یا طریق «کامل» را ترک کردند و انبیایی همچون یوئیل، عاموس و حِزْقیال، این شهر را محکوم کردند. (یوئ ۳:۴-۸؛ عا ۱:۹، ۱۰) این پیشگویی نه تنها به شباهت بین «پادشاه صور» و دشمن اصلی خدا اشاره میکند، بلکه نشان میدهد که واژهٔ «کامل» در کتاب مقدّس میتواند حالت نسبی داشته باشد.
(حِزْقیال ۳۰:۱۳، ۱۴) «خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: «من بتهای بیارزش را نابود خواهم کرد، و چنین بتها را در مِمفیس از میان خواهم برد؛ دیگر رهبری از سرزمین مصر بر نخواهد خاست، و من ترس را بر سرزمین مصر مستولی خواهم کرد. ۱۴ فَتروس را ویران کرده، صوعَن را به آتش خواهم کشید و تِبِس را مجازات خواهم نمود.
قرائت کتاب مقدّس
(حِزْقیال ۲۹:۱-۱۲) در روز دوازدهمِ ماه دهم از سال دهم، کلام خداوند بر من نازل شده، گفت: ۲ «ای پسر انسان، روی به جانب فرعون پادشاه مصر کرده، بر ضد او و تمامی مصر نبوّت کن. ۳ زبان گشوده، بگو: خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: «ای فرعون، پادشاه مصر، اینک من بر ضد تو هستم؛ ای اژدهای بزرگ، که در میان نهرهایت خفتهای، که میگویی: «نیلِ من، از آنِ من است؛ من خودْ آن را ساختهام!» ۴ پس من قلابها به چانهات میگذارم، و ماهیان نهرهایت را به فلسهایت خواهم چسبانید؛ و تو را با تمامی ماهیانی که به فلسهایت چسبیدهاند، از میان نهرهایت بیرون خواهم کشید، ۵ و تو را در بیابان ترک خواهم کرد، تو و جملهٔ ماهیان نهرهایت را! در صحرا خواهی افتاد، و کسی تو را بر نخواهد گرفت و جمع نخواهد کرد. تو را خوراک حیوانات زمین و مرغان هوا خواهم ساخت. ۶ آنگاه همهٔ ساکنان مصر خواهند دانست که من یهوه هستم. «از آن رو که برای خاندان اسرائیل عصایی از نی بیش نبودی، ۷ چون تو را به دست خود گرفتند، خرد شدی و سبب چاک خوردنِ کِتفهای جمیع ایشان گشتی، و چون بر تو تکیه زدند، شکستی و کمرهای جملگی آنان را لرزان ساختی. ۸ پس خداوندگارْ یهوه چنین میگوید: اینک شمشیری بر تو خواهم آورد و انسان و حیوان را از میانت منقطع خواهم کرد؛ ۹ و سرزمین مصر خراب و ویران خواهد شد. آنگاه خواهند دانست که من یهوه هستم! «چون گفتهای: «نیل از آنِ من است؛ من خود آن را ساختهام! « ۱۰ پس اینک من به ضد تو و نهرهایت هستم، و سرزمین مصر را از مِجدُل تا اَسوان و تا سرحدات کوش، بهتمامی خراب و ویران خواهم کرد. ۱۱ نه انسانی بر آن پا خواهد گذاشت و نه حیوانی از آن گذر خواهد کرد، و چهل سال نامسکون خواهد ماند. ۱۲ من سرزمین مصر را به ویرانهای در میانِ ممالکِ ویران بدل خواهم ساخت و شهرهایش در میان شهرهای مخروب، چهل سال ویران خواهد ماند. مصریان را در میان قومهای دیگر پراکنده خواهم کرد و آنان را در میان ممالک دیگر متفرق خواهم ساخت.
۱۴-۲۰ اوت
گنجهایی در کلام خدا | حِزْقیال ۳۲-۳۴
«مسئولیت سنگین دیدهبان»
(حِزْقیال ۳۳:۷) «و اما من تو را، ای پسر انسان، به دیدبانی برای خاندان اسرائیل برگماشتهام. هرگاه کلامی از دهان من بشنوی، باید به ایشان از جانب من هشدار دهی.
it-۲-E ص ۱۱۷۲ ¶۲
دیدهبان
کاربرد مجازی. یَهُوَه انبیایی را منصوب کرد که مجازاً برای قوم اسرائیل دیدهبانی کنند. (ار ۶:۱۷) آنان نیز گاه واژهٔ دیدهبان را به طور مجازی به کار بردند. (اش ۲۱:۶، ۸؛ ۵۲:۸؛ ۶۲:۶؛ هو ۹:۸) این انبیا که دیدهبان نیز بودند، وظیفه داشتند به شریران هشدار دهند که اگر از اعمال شریرانهٔ خود دست نکشند، باید به خدا حساب پس دهند. البته اگر مردم هشدار آنان را نادیده میگرفتند، خون به گردن خودشان بود. (حز ۳:۱۷-۲۱؛ ۳۳:۱-۹) پیامبری که به مردم هشدار نمیداد، مانند دیدهبانی کور یا سگی گنگ کاملاً بیارزش بود.—اش ۵۶:۱۰.
(حِزْقیال ۳۳:۸، ۹) اگر من به مرد شریر بگویم: ای مرد شریر، بهیقین خواهی مُرد! ولی تو سخنی نگویی و به آن مرد شریر هشدار ندهی تا از راه خود بازگردد، آنگاه آن مرد شریر در گناه خود خواهد مُرد اما من خون او را از دست تو خواهم طلبید. ۹ و اما اگر تو به آن مرد شریر هشدار دهی تا از راه خود بازگردد، اما او از راه خویش بازنگردد، آنگاه او در گناه خود خواهد مرد، اما تو جان خویش را رهانیدهای.
ب۸۸-E ۱/۱ ص ۲۸ ¶۱۳
همواره پادشاهی خدا را موعظه کنید
خون به گردن نداشته باشید
۱۳ شاهدان وقفشدهٔ یَهُوَه نیز مانند حِزْقیال این مسئولیت را به عهده دارند که دربارهٔ داوری آتی خدا به مردم هشدار دهند. از حِزْقیال خواسته شد که دیدهبان خاندان اسرائیل باشد و به آنان هشدار دهد که اگر از اعمال بد خود دست نکشند، نابود میشوند. اگر او در دادن این هشدار کوتاهی میکرد، قوم نابود میشد، اما خون آنان به گردن دیدهبانِ سهلانگار میبود. یَهُوَه چه دیدی نسبت به اجرای داوری دارد؟ او میگوید: «من از مرگ مرد شریر خوش نیستم، بلکه از اینکه شریر از راه خود بازگردد و زنده بماند. ای خاندان اسرائیل، بازگشت کنید! از راههای شریرانهٔ خود بازگشت کنید، زیرا چرا بمیرید؟»—حِزْقیال ۳۳:۱-۱۱.
(حِزْقیال ۳۳:۱۱) به آنان بگو، خداوندگارْ یهوه چنین میگوید: به حیات خودم قسم که من از مرگ مرد شریر خوش نیستم، بلکه از اینکه شریر از راه خود بازگردد و زنده بماند. ای خاندان اسرائیل، بازگشت کنید! از راههای شریرانهٔ خود بازگشت کنید، زیرا چرا بمیرید؟
(حِزْقیال ۳۳:۱۴-۱۶) نیز هرچند به مرد شریر گفته باشم: «بهیقین خواهی مرد، «اگر او از گناه خود بازگردد و انصاف و عدالت را به جا آورد، ۱۵ و آنچه را به گرو ستانده، بازگردانَد، و آنچه را دزدیده، باز پس دهد، و در فرایضِ حیات سلوک کرده، مرتکب گناه نشود، او بهیقین خواهد زیست و نخواهد مرد. ۱۶ هیچیک از گناهانی که مرتکب شده است، بر ضد او به یاد آورده نخواهد شد. زیرا که انصاف و عدالت را به جا آورده و بهیقین خواهد زیست.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(حِزْقیال ۳۳:۳۲، ۳۳) و اینک تو برای ایشان همچون کسی هستی که سرودهای عاشقانه میخواند و صدای زیبا دارد و نیک مینوازد، زیرا سخنان تو را میشنوند، اما آن را به جا نمیآورند! ۳۳ چون این واقع شود، و هان در شُرُف وقوع است، آنگاه خواهند دانست که نبیای در میان ایشان بوده است.»
ب۹۱-E ۱۵/۳ ص ۱۷ ¶۱۶-۱۷
با ارابهٔ آسمانی یَهُوَه همگام باشید
از بیتفاوتی مردم دلسرد نشوید
۱۶ حِزْقیال نمونهای خوب برای ما به جا گذاشت. او مطیع خدا بود و از بیتفاوتی یا تمسخر مردم دلسرد نشد. ما نیز اگر همواره تلاش کنیم که به زبان پاک تسلّط پیدا کنیم و خودمان را با تحوّلات آن وفق دهیم، هماهنگ با جهتی که ارابهٔ آسمانی یَهُوَه حرکت میکند، گام برمیداریم. بدین شکل، قادر خواهیم بود که با وجود بیتفاوتی یا تمسخر مردم، پیام داوری یَهُوَه را با شهامت تمام به مردم برسانیم. خدا همان طور که از پیش به حِزْقیال گفت برخی افراد سنگدل و سرسخت با او مخالفت خواهند کرد، ما را نیز از این امر آگاه ساخته است. برخی چون نمیخواهند به سخنان یَهُوَه گوش دهند، پیام ما را نادیده میگیرند. (حِزْقیال ۳:۷-۹) برخی حتی رفتاری ریاکارانه خواهند داشت، چنانکه در حِزْقیال ۳۳:۳۱، ۳۲ آمده است: «آنان چنانکه از قوم انتظار میرود، نزدت میآیند و همچون قوم من در برابرت مینشینند و سخنانت را میشنوند، اما آن را به جا نمیآورند؛ زیرا به زبان خود سخنان مهرآمیز میگویند اما دل ایشان در پی منافع نامشروع است! و اینک تو برای ایشان همچون کسی هستی که سرودهای عاشقانه میخواند و صدای زیبا دارد و نیک مینوازد، زیرا سخنان تو را میشنوند، اما آن را به جا نمیآورند!»
۱۷ فعالیت حِزْقیال چه نتیجهای به همراه داشت؟ در آیهٔ ۳۳ میخوانیم: «چون این واقع شود، و هان در شُرُف وقوع است، آنگاه خواهند دانست که نبیای در میان ایشان بوده است.» این آیه نشان میدهد که حِزْقیال از بیتفاوتی مردم دلسرد نشد. بیاعتنایی مردم، از غیرت او نکاست. او با وجود واکنش متفاوت مردم، از خدا اطاعت کرد و مأموریت خود را به انجام رساند.
(حِزْقیال ۳۴:۲۳) «من بر ایشان یک شبان خواهم گماشت، یعنی خادم خویش داوود را تا ایشان را بچراند؛ او ایشان را خواهد چرانید و شبان ایشان خواهد بود.
قرائت کتاب مقدّس
(حِزْقیال ۳۲:۱-۱۶) در روز اوّلِ ماهِ دوازدهم از سال دوازدهم، کلام خداوند بر من نازل شده، گفت: ۲ «ای پسر انسان، بر فرعون پادشاه مصر مرثیهای بسرا و او را بگو: «تو خود را شیرِ ژیانِ قومها میپنداری، حال آنکه چون اژدها در دریایی. در نهرهای خود به جلو میجهی؛ به پاهایت آبها را به تلاطم درمیآوری، و نهرهای آنها را گلآلود میسازی. ۳ پس خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: به دست گروهی از اقوام بسیار، تور خود را بر تو خواهم افکند، و آنان تو را در دام من بر خواهند کشید. ۴ تو را بر زمین ترک خواهم کرد، و بر صحرا خواهم افکند؛ همهٔ مرغان هوا را وا خواهم داشت تا بر تو مأوا گزینند، و همهٔ وحوشِ زمین را از تو سیر خواهم کرد. ۵ گوشت تنت را بر کوهها خواهم نهاد، و وادیها را از لاشهات پر خواهم ساخت. ۶ از جریان خون تو، زمین را تا به کوهساران مرطوب خواهم کرد، و درّهها از تو پر خواهد شد. ۷ و چون تو را معدوم سازم، آسمانها را خواهم پوشانید، و ستارگانشان را تاریک خواهم ساخت؛ خورشید را به ابری خواهم پوشانید، و ماه دیگر نور خود را نخواهد داد. ۸ همهٔ نورافشانهایِ درخشانِ آسمان را بر فراز تو تاریک خواهم کرد، و تاریکی بر زمینت خواهم آورد، این است فرمودهٔ خداوندگارْ یهوه. ۹ «و چون در میان ممالکی که نمیشناسی هلاکت تو را به انجام رسانم، دلهای مردمانِ بسیار را مضطرب خواهم ساخت. ۱۰ تو را مایهٔ بُهت و حیرت قومهای بسیار خواهم گردانید، و چون شمشیرِ خود را پیش روی ایشان به اهتزاز درآورم، موی تن پادشاهانشان از ترس راست خواهد شد. و در روز سقوطِ تو، هر یک از آنان، از ترسِ جانْ هر لحظه به خود خواهند لرزید. ۱۱ «زیرا خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: شمشیر پادشاه بابِل بر تو فرود خواهد آمد، ۱۲ و به شمشیر جنگاورانی که از ستمکیشترینِ اقوامند، خلقِ بیشمارِ تو را از پا در خواهم آورد. آنان غرور مصر را نابود خواهند کرد، و خلقِ بسیارش جملگی هلاک خواهند شد. ۱۳ و من احشام او را به تمامی، بر کنارهٔ آبهای بسیار تلف خواهم کرد؛ و دیگر نه پای انسان آنها را به تلاطم در خواهد آورد، نه سُمهای حیوانات. ۱۴ آنگاه آبهای ایشان را آرام خواهم گردانید، و نهرهای ایشان را همچون روغنْ روان خواهم ساخت، این است فرمودهٔ خداوندگارْ یهوه. ۱۵ «چون سرزمین مصر را مخروبه سازم، و زمین از هرآنچه در آن است خالی شود، و همهٔ ساکنان آن را بزنم، آنگاه خواهند دانست که من یهوه هستم! ۱۶ خداوندگارْ یهوه میفرماید: این است مرثیهای که برای او خواهند خواند؛ دختران قومها آن را بر مصر و بر خلق بیشمارش خواهند خواند.»
۲۱-۲۷ اوت
گنجهایی در کلام خدا | حِزْقیال ۳۵-۳۸
«جوج از ماجوج بهزودی نابود خواهد شد»
(حِزْقیال ۳۸:۲) «ای پسر انسان، روی به جانب جوج از زمین ماجوج، حاکم اعظم ماشِک و توبال کرده، بر ضد او نبوّت کن
(حِزْقیال ۳۸:۱۴-۱۶) «بنابراین، ای پسر انسان، نبوّت کن و به جوج بگو، خداوندگارْ یهوه چنین میگوید: در آن روز، هنگامی که قوم من اسرائیل در امنیت ساکنند، آیا تو به پا نخواهی خاست؟ ۱۵ تو از دورترین نواحی شمال خواهی آمد، تو و قومهای بسیاری با تو، که همگی ایشان اسبسوارند، جماعتی عظیم و لشکری بیشمار. ۱۶ تو به ضد قوم من اسرائیل بر خواهی آمد، مانند ابری که زمین را میپوشانَد. ای جوج! در روزهای آخر تو را به ضد سرزمین خود خواهم آورد تا قومها، چون قدوسیت خویش را در برابر دیدگانِ ایشان از طریق تو آشکار سازم، مرا بشناسند.
(حِزْقیال ۳۸:۲۱-۲۳) و خداوندگارْ یهوه میگوید: من بر جمیع کوههای خود شمشیری را به ضد جوج فرا خواهم خواند، و شمشیر هر کس به ضد برادرش خواهد بود. ۲۲ با طاعون و خونریزی بدو مکافات خواهم رسانید، و بر او و لشکریانش و قومهای بسیاری که با اویند، بارانهای سیلآسا و تگرگ و آتش و گوگرد خواهم بارانید. ۲۳ بدینسان بزرگی و قدوسیت خود را آشکار خواهم ساخت و خویشتن را در برابر دیدگان قومهای بسیار خواهم شناسانید و خواهند دانست که من یهوه هستم.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(حِزْقیال ۳۶:۲۰، ۲۱) اما چون به میان ملتها رفتند، هر جا که رسیدند نام قدوس مرا بیحرمت ساختند. زیرا دربارهٔ ایشان گفتند: «اینان قوم یهوه هستند و با این حال میبایست از سرزمین او بیرون میرفتند! « ۲۱ لیکن من در اندیشهٔ نام قدوس خود بودم که خاندان اسرائیل آن را در میان ملتهایی که به میان آنها رفته بودند، بیحرمت ساختند.
(حِزْقیال ۳۶:۳۳-۳۶) «بنابراین، خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: در روزی که شما را از همهٔ گناهانتان طاهر سازم، شهرها را مسکون خواهم ساخت و ویرانهها بازسازی خواهد شد. ۳۴ و زمینِ ویران به جای آنکه در نظر همهٔ رهگذران ویرانه باشد، کِشت خواهد شد. ۳۵ آنان خواهند گفت: «این زمین که ویران بود، مانند باغ عدن شده است؛ و شهرهایی که خراب و ویران و واژگون بود، اکنون حصاردار و مسکون گشته است.» ۳۶ آنگاه ملتهایی که گرداگرد شما باقی باشند خواهند دانست که من، یهوه، مخروبهها را بازسازی کرده و ویرانهها را کِشت کردهام. من یهوه سخن گفتهام و آن را به عمل خواهم آورد.
ب۸۸-E ۱۵/۹ ص ۲۴ ¶۱۱
«آنگاه خواهند دانست که من یهوه هستم»
۱۱ پس از بازگشت عدهای از اسرائیلیان به سرزمین یهودا، «این زمین که ویران بود، مانند باغ عدن» پرثمر شد. (حِزْقیال ۳۶:۳۳-۳۶ خوانده شود.) مشابهاً از سال ۱۹۱۹، یَهُوَه وضعیت یا بهاصطلاح زمین ویرانشدهٔ باقیماندهٔ مسحشدگان را به بهشتی روحانی و پرثمر تبدیل کرده است. اکنون «گروه عظیم» نیز از این بهشت روحانی لذّت میبرد. در واقع، همهٔ کسانی که در این بهشت روحانی به سر میبرند، مقدّسند. از این رو، تکتک ما مسیحیان وقفشده باید بکوشیم تا این بهشت روحانی را پاک نگه داریم.—حِزْقیال ۳۶:۳۷، ۳۸.
قرائت کتاب مقدّس
(حِزْقیال ۳۵:۱-۱۵) کلام خداوند بر من نازل شده، گفت: ۲ «ای پسر انسان، روی به جانب کوه سِعیر کرده، بر ضد آن نبوّت کن. ۳ آن را بگو، خداوندگارْ یهوه چنین میفرماید: ای کوه سِعیر، هان من بر ضد توام و دست خود را بر ضد تو دراز میکنم تا تو را ویران و متروک سازم. ۴ شهرهایت را خراب خواهم کرد و ویران خواهی شد، و آنگاه خواهی دانست که من یهوه هستم! ۵ از آن رو که خصومتِ دائمی داشتی و بنیاسرائیل را در زمان مصیبتشان یعنی در ایام مجازات نهایی به دَم شمشیر سپردی، ۶ بنابراین، خداوندگارْ یهوه میگوید به حیات خودم قسم که تو را به خونریزی تسلیم خواهم کرد، و خونْ تو را تعاقب خواهد نمود؛ آری، چون از خونریزی کراهت نداشتی، خونْ تو را تعاقب خواهد کرد. ۷ کوه سِعیر را ویران و متروک ساخته، هر آمد و شدی را از آن بهتمامی قطع خواهم نمود. ۸ کوههایش را از کشتگانش آکنده خواهم ساخت و کشتگانِ به شمشیر بر تپههای تو و در وادیها و درّههایت خواهند افتاد. ۹ و تو را ویرانهٔ ابدی خواهم ساخت و شهرهایت دیگر مسکون نخواهد شد. آنگاه خواهی دانست که من یهوه هستم! ۱۰ «از آن رو که گفتی: «این دو ملت و مملکت از آنِ من خواهد شد و آنها را به تصرف در خواهیم آورد «—گرچه خداوند آنجا بود— ۱۱ پس خداوندگارْ یهوه میگوید، به حیات خودم قسم که موافق خشم و حسدی که به سبب نفرتِ خویش از ایشان نشان دادی، با تو عمل خواهم کرد. و آنگاه که تو را داوری کنم، خود را در میان ایشان خواهم شناسانید. ۱۲ و خواهی دانست که من یهوه، همهٔ سخنان کفرآمیزی را که بر ضد کوههای اسرائیل گفتهای، شنیدهام؛ اینکه گفتی: «آنان ویران گردیدهاند و به جهت خوراک به ما داده شدهاند.» ۱۳ و به دهانِ خود، خویشتن را بر من برافراشتی و یاوهگویی کردی، و من شنیدم. ۱۴ پس خداوندگارْ یهوه چنین میگوید: هنگامی که تمامی جهان شادانند، من تو را ویران خواهم ساخت. ۱۵ و چنانکه تو بر میراث خاندان اسرائیل به سبب ویرانیاش شادی کردی، من نیز با تو عمل خواهم کرد. تو ای کوه سِعیر و ای تمامی اَدوم، ویران خواهید شد! آنگاه همه خواهند دانست که من یهوه هستم.
۲۸ اوت–۳ سپتامبر
گنجهایی در کلام خدا | حِزْقیال ۳۹-۴۱
«رؤیای حِزْقیال در مورد معبد و تأثیر آن بر شما»
(حِزْقیال ۴۰:۲) در رؤیاهای خدا، مرا به سرزمین اسرائیل آورد و بر کوهی بسیار بلند قرار داد که بر جانب جنوبی آن بنایی مانند شهر بود.
(حِزْقیال ۴۰:۳) چون مرا به آنجا آورد، هان مردی را دیدم که منظری برنجین داشت، و ریسمانی از کتان و نیِ اندازهگیری به دست او بود، و نزد دروازه ایستاده بود.
(حِزْقیال ۴۰:۵) اینک بیرونِ معبد، دور تا دور، دیواری بود. و بلندی نیِ اندازهگیری که آن مرد به دست داشت شش ذِراع بود که بلندی هر ذِراع آن یک ذِراع و یک کف دست بود. پس ضخامت و بلندی دیوار را اندازه گرفت که هر کدام به اندازهٔ یک نی بود.
(حِزْقیال ۴۰:۱۰) دروازهٔ شرقی در هر طرف سه اتاقک داشت که هر سه به یک اندازه بودند و فاصلهٔ بین اتاقکها نیز در دو طرف به یک اندازه بود.
(حِزْقیال ۴۰:۱۴) همچنین دیوارهای درونی دالان دروازه را تا سر ایوانِ صحن، دور تا دور اندازه گرفت، که پنجاه ذِراع بود.
(حِزْقیال ۴۰:۱۶) اتاقکها و دیوارهای بین آنها در اندرونِ دروازه، دور تا دور، پنجرههای مُشّبَک داشت و ایوان نیز دور تا دور به سمت داخلْ پنجره داشت، و بر چارچوبها درختان نخل نقش شده بود.
کندوکاو برای یافتن گوهرهای روحانی
(حِزْقیال ۳۹:۷) «من نام قدوس خود را در میان قوم خویش اسرائیل خواهم شناسانید و دیگر نخواهم گذاشت نام قدوسم بیحرمت شود، و قومها خواهند دانست که من یهوه هستم، قدوس در اسرائیل!
ب۱۲-E ۱/۹ ص ۲۱ ¶۲
«قومها خواهند دانست که من یهوه هستم»
یَهُوَه گفت: «دیگر نخواهم گذاشت نام قدوسم بیحرمت شود.» وقتی انسانها خدا را مسبب بیعدالتی میدانند، در واقع نام او را بیحرمت میکنند. چگونه؟ در کتاب مقدّس، واژهٔ «نام» مفهوم شهرت و وجهه را نیز در بر دارد. در یک کتاب مرجع چنین آمده است: «نام خدا بر شناختی که او از خود به ما داده است، دلالت دارد. بهعلاوه، نام خدا مظهر شهرت و جلال او نیز میباشد.» ما تا چه حد از دیدگاه یَهُوَه نسبت به بیعدالتی آگاهی داریم؟ او از آن نفرت دارد! همچنین با کسانی که طعم تلخ بیعدالتی را چشیدهاند، همدرد است. (خروج ۲۲:۲۲-۲۴) وقتی انسانها خدا را مسئول اعمالی میدانند که او از آنها متنفر است، باعث بدنامی او میشوند. بدین شکل به نام او اهانت میکنند.—مزمور ۷۴:۱۰.
(حِزْقیال ۳۹:۹) «آنگاه ساکنان شهرهای اسرائیل بیرون خواهند رفت و اسلحه، یعنی سپرهای کوچک و بزرگ و تیر و کمانها و گُرزها و نیزهها را آتش زده، خواهند سوزانید و هفت سال آتشها بدانها بر پا خواهند داشت.
ب۸۹-E ۱۵/۸ ص ۱۴ ¶۲۰
گشودن راه بازگشت به بهشت
۲۰ پس از حارمَگِدّون، چه اتفاقی برای تمام ابزارهای جنگی ملتها میافتد؟ با توجه به طول زمانی که برای سوزاندن قسمتهای قابل اشتعال این ابزارها پیشگویی شده است، میتوان گفت که مقدار ابزارهای جنگی بیش از آن است که بتوان تصوّر کرد. (حِزْقیال ۳۹:۸-۱۰) احتمالاً بازماندگان حارمَگِدّون میتوانند آنچه را که از این ابزارها باقی بماند، به ابزارهایی مفید تبدیل کنند.—اِشَعْیا ۲:۲-۴.
قرائت کتاب مقدّس
(حِزْقیال ۴۰:۳۲-۴۷) سپس مرا به جانب شرقیِ صحنِ درونی برد، و دروازه را اندازه گرفت، و آن به اندازهٔ دروازههای دیگر بود. ۳۳ اتاقکهای کناری و دیوارهای بین اتاقکها و ایوان آن به اندازهٔ اتاقکها و دیوارهای بین اتاقکها و ایوان دروازههای دیگر بود. این دروازه و ایوانِ آن نیز دور تا دور، پنجره داشت. طول این دروازه نیز پنجاه ذِراع و عرضش بیست و پنج ذِراع بود. ۳۴ ایوان دروازهٔ شرقی نیز رو به سوی صحن بیرونی داشت، و بر هر دو تیرِ آن درختان نخل نقش شده بود، و پلکانش هشت پله داشت. ۳۵ آنگاه مرا به دروازهٔ شمالی برد، و آن را اندازه گرفت، و آن به اندازهٔ دروازههای دیگر بود. ۳۶ اتاقکهای کناری و دیوارهای بین اتاقکها و ایوان آن به اندازهٔ اتاقکها و دیوار بین اتاقکها و ایوان دروازههای دیگر بود. این دروازه و ایوان آن نیز دور تا دور پنجره داشت. طول این دروازه نیز پنجاه ذِراع و پهنایش بیست و پنج ذِراع بود. ۳۷ ایوان دروازهٔ شمالی نیز رو به سوی صحن بیرونی داشت، و بر هر دو تیر آن درختان نخل نقش شده بود، و پلکانش هشت پله داشت. ۳۸ در ایوانِ دروازههای درونی اتاقی بود با درگاهش که در آن قربانی تمامسوز را میشستند. ۳۹ در ایوان دروازه، به هر طرف دو میز بود که بر آن قربانی تمامسوز و قربانی گناه و قربانی جبران را ذبح میکردند. ۴۰ بیرون ایوان، در یک طرفِ پلههای مدخلِ دروازهٔ شمالی دو میز بود، و در طرفِ دیگر پلهها، دو میز دیگر. ۴۱ بدینسان، چهار میز در هر طرفِ دروازه بود، یعنی هشت میز که بر آنها قربانی ذبح میکردند. ۴۲ و چهار میز از سنگِ تراشیده برایِ قربانی تمامسوز بود که طول هر کدام یک ذِراع و نیم، عرضش یک ذِراع و نیم، و بلندیاش یک ذِراع بود. بر آنها آلاتِ ذبحِ قربانیهای تمامسوز و قربانیهای دیگر را مینهادند. ۴۳ دور تا دور میزها لبهای به بلندی یک کف دست نصب شده بود؛ و گوشت قربانی باید بر میزها گذاشته میشد. ۴۴ بیرونِ دروازهٔ درونی، دو اتاق در صحنِ درونی بود، یکی بر جانب دروازهٔ شمالی، که رو به سمت جنوب داشت، و دیگری بر جانب دروازهٔ جنوبی، که رو به سمت شمال داشت. ۴۵ آنگاه مرا گفت، این اتاق که رو به سمت جنوب دارد، برای کاهنانی است که مسئول نگهداری از معبدند، ۴۶ و اتاقی که رو به سمت شمال دارد، برای کاهنانی است که مسئول نگهداری از مذبحند. اینانند پسران صادوق، تنها کسان از بنیلاوی که میتوانند به خداوند نزدیک آیند تا او را خدمت کنند. ۴۷ سپس صحن را اندازه گرفت که مربع بود و یکصد ذِراع درازا و پهنا داشت. و مذبح، مقابل معبد قرار داشت.